ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رئیس دفتر رئیس جمهوری در مراسم افتتاح ساختمان فناوری دانشگاه آزاد تهران غرب:
نباید اجازه دهیم «پژوهش» جناحی و تبلیغاتی شود
رئیس دفتر رئیس جمهوری گفت: پژوهش و علم باید در خدمت توسعه کشور و رفاه مردم باشد و نباید اجازه دهیم پژوهش سیاسی، جناحی و تبلیغاتی شود.
به گزارش ایرنا، محمود واعظی روز گذشته در آیین افتتاح سرای نوآوری و فناوریهای آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران غرب با تأکید بر اینکه باید پژوهش و علم برای خدمت به توسعه کشور و رفاه مردم باشد، گفت: نباید اجازه دهیم پژوهش سیاسی، جناحی و تبلیغاتی شود چرا که تبدیل به هر کدام از اینها شود سم است. وی با اشاره به نقش پژوهش در توسعه کشور و نظام گفت: اگر تا دیروز کشوری فقط متکی به جنگ افزارهای نظامی بود، قدرت داشت، امروز کشورهایی که نخبه و نوآوری بیشتری دارند و دستاوردهای علمی بالاتری دارند، قدرت بیشتری دارند.
رئیس دفتر رئیس جمهوری گفت: شرکتهای دانش بنیان باعث رشد تولید ثروت در کشورها و توسعه علم شده اند. کاری که الان به عنوان یک اولویت در دولت و کشور مطرح است و همواره هم رهبر معظم انقلاب روی این موضوع تأکید ویژه دارند پژوهش، تولید علم و ثروت و توسعه کشور است که باید به آن بها دهیم.
وی در ادامه باور تصمیم گیران به اهمیت ایده پروری و تبدیل خلاقیت به ثروت، حذف مقررات زاید و مزاحم، ارائه تسهیلات به پژوهش، بهره گیری از نیروی انسانی ماهر و استفاده از فناوریهای نو را چهار عاملی ذکر کرد که می تواند موتور توسعه پیشران کشور را به حرکت دربیاورد.
وی گفت: اگر بنا داریم جهش تولیدی که رهبر معظم انقلاب به آن تأکید دارند اجرا شود، راه آن این است که به پژوهش، نوآوری و خلاقیت اهمیت دهیم. البته هرکدام از ما وظایفی داریم. وظیفه دولت این است که طوری مقررات وضع کند که راه را برای فعالیت های پژوهشی، نوآوری و خلاقیت باز کند.
رئیس دفتر رئیس جمهوری با اشاره به تلاشهای معاونت علمی و فناوری رئیس جمهوری برای ایجاد فضای حمایتی از شرکتهای دانش بنیان در هفت سال و نیم گذشته گفت: سال ۹۲ حدود ۵۳ شرکت دانش بنیان داشتیم اما الان بیش از ۵ هزار شرکت دانش بنیان داریم. نکتهای که باید بهآن توجه کنیم این است که باید مقررات و قوانین کار آنها با شرکتهای دیگر فرق داشته باشد.
رئیس دفتر رئیس جمهوری در پایان با اشاره به ایجاد ۷کارخانه نوآوری در کشور گفت: قرار است تا پایان دولت ۳۸ کارخانه نوآوری ایجاد شود.
به گزارش ایرنا، محمود واعظی روز گذشته در آیین افتتاح سرای نوآوری و فناوریهای آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران غرب با تأکید بر اینکه باید پژوهش و علم برای خدمت به توسعه کشور و رفاه مردم باشد، گفت: نباید اجازه دهیم پژوهش سیاسی، جناحی و تبلیغاتی شود چرا که تبدیل به هر کدام از اینها شود سم است. وی با اشاره به نقش پژوهش در توسعه کشور و نظام گفت: اگر تا دیروز کشوری فقط متکی به جنگ افزارهای نظامی بود، قدرت داشت، امروز کشورهایی که نخبه و نوآوری بیشتری دارند و دستاوردهای علمی بالاتری دارند، قدرت بیشتری دارند.
رئیس دفتر رئیس جمهوری گفت: شرکتهای دانش بنیان باعث رشد تولید ثروت در کشورها و توسعه علم شده اند. کاری که الان به عنوان یک اولویت در دولت و کشور مطرح است و همواره هم رهبر معظم انقلاب روی این موضوع تأکید ویژه دارند پژوهش، تولید علم و ثروت و توسعه کشور است که باید به آن بها دهیم.
وی در ادامه باور تصمیم گیران به اهمیت ایده پروری و تبدیل خلاقیت به ثروت، حذف مقررات زاید و مزاحم، ارائه تسهیلات به پژوهش، بهره گیری از نیروی انسانی ماهر و استفاده از فناوریهای نو را چهار عاملی ذکر کرد که می تواند موتور توسعه پیشران کشور را به حرکت دربیاورد.
وی گفت: اگر بنا داریم جهش تولیدی که رهبر معظم انقلاب به آن تأکید دارند اجرا شود، راه آن این است که به پژوهش، نوآوری و خلاقیت اهمیت دهیم. البته هرکدام از ما وظایفی داریم. وظیفه دولت این است که طوری مقررات وضع کند که راه را برای فعالیت های پژوهشی، نوآوری و خلاقیت باز کند.
رئیس دفتر رئیس جمهوری با اشاره به تلاشهای معاونت علمی و فناوری رئیس جمهوری برای ایجاد فضای حمایتی از شرکتهای دانش بنیان در هفت سال و نیم گذشته گفت: سال ۹۲ حدود ۵۳ شرکت دانش بنیان داشتیم اما الان بیش از ۵ هزار شرکت دانش بنیان داریم. نکتهای که باید بهآن توجه کنیم این است که باید مقررات و قوانین کار آنها با شرکتهای دیگر فرق داشته باشد.
رئیس دفتر رئیس جمهوری در پایان با اشاره به ایجاد ۷کارخانه نوآوری در کشور گفت: قرار است تا پایان دولت ۳۸ کارخانه نوآوری ایجاد شود.
گفتوگوی«ایران» با منصوره اتحادیه، پیشکسوت تاریخنگاری و نخستین ناشر زن کشور
هرگز نمیتوان گفت تاریخ اجتماعی ایران را میشناسیم
مریم شهبازی
خبرنگار
هنوز آن خاطره سالهای دور کودکی به یادش مانده، آن روزی که پدر خیره در چشمان غمآلودش گفت: «بهجای گریه کردن، تلاش کن و آنچه میخواهی را به دست بیاور!» و حالا سالهاست که آن دختر کوچک جای خود را به منصوره اتحادیه، یکی از مورخان صاحبنام کشورمان داده است؛ زنی که افزون بر سالها تدریس در گروه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، بیتوجه به مشکلاتی که جامعه مردسالار پیش روی زنانی همچون او میگذاشت، سیوهفت سال قبل «نشر تاریخ ایران» را بهعنوان مؤسسهای تخصصی در حوزه تاریخ بنا نهاد؛ خودش نیز در جایگاه مورخ توانسته به گفته منتقدان بهدوراز هرگونه تعصب یا تفکرات قالبی برآمده از آثار مورخان غربی، دست به بازگویی بخشهایی از گذشته سرزمینمان بزند. به بهانه تجلیلی که بهتازگی از منصوره اتحادیه(نظام مافی) با عنوان «استاد خادم کتاب» انجامشده گپ و گفتی با او داشتیم؛ فرازهایی از زندگی این نویسنده، مورخ، استاد دانشگاه و ناشر را میخوانید. مورخی که مطالعه تاریخ را تنها خاص دانشجویان و محققان این حوزه نمیداند و حتی تأکید میکند:«باید تاریخ بخوانیم تا بفهمیم کشورمان چه روزگار پرفرازونشیبی را پشت سر گذاشته. باید تاریخ بدانیم تا درک کنیم عرق بهوطن چیست؟ باید بدانیم گذشتگانمان چه کردهاند تا بیشازپیش عاشق سرزمینمان شویم.» و حالا او در هشتاد وهفتسالگی خشنود است که بهواسطه کتابهایی که نوشته و حتی آثاری که در جایگاه ناشر به انتشار آنها کمک کرده «دیگر در تاریکی با خودش حرف نمیزند» و توانسته صفحات ناگفتهای از تاریخ را پیش روی همگان بگذارد.
گفتوگو را با سالهای کودکیتان شروع کنیم؛ برهه خاصی از تاریخ کشورمان که با جنگ جهانی دوم همراه شد و از سویی زندگی در خانوادهای با آن پیشینه تاریخی خاص که از گذشتهتان در دوره قاجار سراغ داریم!
برخلاف اغلب دختران آن روزگار من خوشاقبال بودم؛ والدینم تحصیل دختران را امری ضروری نمیدانستند اما وقتی دیدند علاقهمند هستم مانعتراشی نکردند، شاید مشوقم نبودند اما هرگاه که لازم بود حمایتم کردند. در این بین نگاه تربیتی پدرم نیز نقش مؤثری در شکلگیری شخصیتم داشت؛ از همان سن و سال کودکی وقتی بابت ماجرایی اندوهگین میشدم اصرار داشت که بهجای گریه، برای حل مشکلم تلاش کنم و تأکید میکرد که: «ضعیفه نباش.» و حالا که خاطرات آن سالها را مرور میکنم میتوانم تأثیر آن گفته پدرم را در شکلگیری مسیر زندگیام ببینم. مادرم بهرغم آنکه تنها یکی- دو سال مدرسه ژاندارک رفته و مابقی را در خانه درس خوانده بود اما در آن روزگار زن باسوادی به شمار میآمد؛ با اینکه برخوردار از تربیتی سنتی بود اما همیشه فرزندانش را به مطالعه تشویق میکرد. کتابخوانیام با آثار فرانسویزبان شروع شد چراکه سالهای بچگیام خبری از کتابهای فارسی مناسب کودکان نبود. پدرم هم علاقهمند تاریخ بود و مطالعه در خانهمان تقریباً کاری عادی بود. جو حاکم بر خانواده آنقدر بر من اثر گذاشته بود که پیش از یادگیری خواندن و نوشتن سراغ کتابخانه پدرم میرفتم؛ کتابها را برمیداشتم و آنها را ورق میزدم. اینها را گفتم که بدانید نمیتوانم منکر تأثیر فضای خانواده و از سویی امکانات مالی خوب در مسیری که سالهاست به آن مشغول هستم بشوم. بااینحال بزرگترین افسوس زندگیام این است که چرا هدفمند تحصیل نکردم.
در شرایطی که شما را یکی از چهرههای سرشناس تاریخنگاری و از سویی نشرمان میدانند چطور چنین افسوسی دارید؟
این افسوس از جهت آغاز تحصیلات و وقفهای است که میان فارغالتحصیلی از مقطع کارشناسی ارشد تا دکترای من رخ داد. اگر با هدف مشخصی قدم به دانشگاه گذاشته بودم جلوتر از حالا بودم. راستش تدریس و از سویی فعالیتم در عرصه نشر اتفاقی و بر اساس یکی- دو پیشنهاد رخ داد.
دوران دبیرستان و کارشناسی ارشد شما در انگلستان سپری شد؛ بلافاصله بعد از بازگشت به ایران تدریس را آغاز کردید؟
نه، بعد از اتمام کارشناسی ارشد بلافاصله بازنگشتم بویژه که چهار سال با همسر مصریام ساکن مصر بودم تا اینکه به ایران برگشتم و طلاق گرفتم. مدتی بعد مجدد ازدواج کردم و بعد از وقفهای طولانی و دوری از درس و کار برای تدریس به دانشگاه تهران رفتم. وقتی بهعنوان مربی برای تدریس در گروه تاریخ مشغول شدم همان ابتدای امر زندهیاد عباس زریاب خویی من را نصیحت کرد که: «اگر میخواهی جایگاه ماندگاری پیدا کنی تحصیلاتت را ادامه بده.» این جرقهای در زندگی من بود؛ باوجود یک دختر از همسر مصری و سه پسر از شوهر ایرانیام دوباره عازم انگلستان شدم و درجه دکتری گرفتم. این بار خیلی خوشحال بودم چراکه دیگر قدر آن را میدانستم.
نخستین سفرتان به انگلستان تحت تأثیر فضای حاکم بر خانوادههای طبقات بالای اجتماع بود که فرزندان خود را برای تحصیل به انگلیس یا فرانسه میفرستادند؟
بله و این فضایی بود که بعد از اتمام جنگ جهانی دوم شکل گرفت؛ البته اغلب پسران خود را میفرستادند. والدینم درباره برادرم چنین تصمیمی گرفتند و مادرم تأکید داشت نمیخواهد تفاوتی بین دختر و پسر قائل شود، من را که بچه اول بودم نیز راهی کرد. مدرسهای که ابتدای امر در نظر گرفتند در سوئیس بود؛ برای ثبتنام رفتیم که مادرم متوجه شد مدرسهای مختلط است، او که ترجیح میداد من در مدرسهای دخترانه درس بخوانم پشیمان شد؛ بنابراین عازم انگلستان شدیم که آن زمان مدرسههای شبانهروزیاش مشهور بود.
شما تأکید دارید که تحصیلاتتان از ابتدا هدفمند نبوده؛ فکر میکنید اگر جدیتر در این مسیر گام میگذاشتید جایگاه علمیتان چقدر متفاوت از امروز بود؟
نمیدانم، قابل پیشبینی نیست. اما از روزی که تدریس در دانشگاه را شروع کردم جدی شدم. هرچند که در کنار کار، مسئولیتهای عادی زندگی از قبیل رسیدگی به بچهها را هم داشتم.
اما چرا تاریخ؟ این به پیشینه خانوادگیتان بازمیگردد؟
به هرحال خانواده بیتأثیر نبوده، مادرم از خانواده فرمانفرمائیان بود که همواره در عرصه سیاست حضوری جدی داشتند.
و البته از نوادگان مظفرالدین شاه.
بله، مادربزرگ مادرم دختر مظفرالدین شاه بود که او هم نوه امیرکبیر به شمار میآمد. بنابراین صحبتهای تاریخی در خانهمان اتفاق عجیبی نبود؛ هرچند که در دوره پهلوی صحبت از خانواده فرمانفرمائیان دیگر تابو بود و میان خود خانواده هم کمتر حرفی زده میشد. بااینحال سخن گفتن درباره وقایع تاریخی و قاجاریه درمیان بود حتی اگر حرفی هم زده نمیشد برخی وسایل خانه یادگاری از روزگار گذشته بود، بهعنوان نمونه در خانهمان دو مبل به سفارش مظفرالدین شاه قرار داشت. خانواده پدریام بهجای سیاست اهل تجارت بودند با اینحال پدرم علاقه بسیاری به تاریخ داشت.
پدرتان هم تحصیلات دانشگاهی داشتند؟
فارغالتحصیل رشته اقتصاد از دانشگاه آکسفورد بود اما کار نمیکرد. آن دوران اعیان فقط وقتی شغلی را میپذیرفتند که سطح بالایی داشته باشد، همچون وزارت خارجه و... پدرم وقتی به ایران بازمیگردد ریاست یک بانک به او پیشنهاد میشود اما به خاطر آنکه حقوقش را ناچیز میدانسته نمیپذیرد. هرچند که بعدها افسوس آن را میخورد. خانواده مادرم از سمت مادریاش نیز از خانواده نظامالسلطنه بودند که آنها هم سیاسی بودند؛ بنابراین کودکیام از نظر فرهنگی و توجه به تاریخ غنی بود. نمیدانم! شاید اگر شرایط حاکم بر خانواده من را سمت تاریخ نمیکشاند ادبیات را انتخاب میکردم. هرچند از آنجاییکه دوازدهسالگی به انگلستان رفتم، نه فارسی و نه انگلیسیام چندان قوی نبود و نمیتوانستم تسلط چندانی به ادبیات پیدا کنم. شاید اگر در ایران بزرگ شده بودم شرایط متفاوتی میشد، بخصوص که ادبیات همیشه برای من جاذبه داشته است.
دوره تحصیل شما در ادینبورگ همزمان با سالهای تدریس «پُل اِلوِل ساتن» ایرانشناس مشهور بوده؛ گویا در کلاسهای او هم حضورداشتهاید!
بله، ساتن علاقه بسیاری به ایران و ایرانیان داشت، آنقدر که حتی برای دورهای عازم ایران و مشغول کار در شرکت نفت میشود. آشناییام با ساتن به دوره کارشناسی ارشد تاریخ بازمیگردد؛ برای فارغالتحصیلی باید چهار زبان میدانستم، خواندن لاتین، انگلیسی و فرانسه که اجباری بود. بنابراین تصمیم گرفتم فارسی را بهعنوان زبان چهارم انتخاب کنم که آن زمان تدریساش را ساتن برعهده داشت. همین بهانهای برای آشنایی بیشترم با او شد که بیاغراق مرد بسیار ایراندوستی بود؛ درست نقطه مقابل «آن لمبتون»، دیگر ایرانشناس مشهور انگلیسی که سیاست دوستانهای در برابر ایران نداشت و از همین بابت هم با ساتن مشکل داشت.
آشنایی با چنین ایرانشناسان مطرحی چقدر در زندگی کاریتان اثرگذار بوده؟
تخصص فعلی من درباره بخشی از تاریخ کشور خودمان است اما آن زمان تنها ارتباط من با ساتن برای درس فارسی بود و من با او آثار کلاسیک فارسی همچون سعدی و حافظ را میخواندم. این دوستی ادامه پیدا کرد و بعدها که تصمیم به ادامه تحصیل در مقطع دکتری گرفتم نامهای به ساتن نوشتم و از او راهنمایی خواستم.
چطور شد که با زنده یاد «صادق نظام مافی» که او را بهعنوان پدر پزشکی هستهای ایران میشناسند ازدواج کردید؟ بویژه که دنیای کاری و تحصیلیتان به نظر خیلی متفاوت است!
صادق نظام مافی پسردایی مادرم بود؛ از بچگی یکدیگر را میشناختیم. شاید حرفهاش متفاوت از من بود اما علاقه بسیاری به تاریخ داشت.
انتخاب تاریخ برآمده از شرایط خانوادگیتان بود؛ اما چرا مطالعات تان را بر دوره تقریباً هشتادسالهای از قاجار متمرکز کردید؟
من به این دلیل دوره قاجار را انتخاب کردم که به نظرم خیلی ملموس است. چه به سبب عکسهایی که از آن دوره باقیمانده و چه اسناد و حتی بناهایی که در دسترس هستند. اما نکته دیگری که تا به امروز دربارهاش سخنی نگفتهام و بیاغراق آن را بزرگترین شانس زندگیام میدانم اسنادی هستند که از سوی خانوادههای نظام مافی، نظامالسلطنه و فرمانفرما به دستم رسید.
اسناد سیاسی؟
همه نوع سندی میان آنها هست؛ اسناد مالی، دولتی، خصوصی، مکاتبات میان حاکمان و مردم، نامههای مردم عادی به حاکمان و غیره.
اهمیت این اسناد بیشتر از چه بابت است؟
بررسی و مطالعه این اسناد منجر به کسب اطلاعات بیشتری درباره زندگی اجتماعی آن دوران میشود؛ آنقدر تعدادشان زیاد است که استخراج اطلاعات و تحلیل آنها حداقل پنجاه سال زمان میبرد. طی این سالها با صرف زمان بسیار توانستهام فقط چند کتاب با استفاده از اطلاعات آنها منتشر کنم؛ برخلاف چیزی که ممکن است به نظر برسد کار دشواری است.
شرایط نگهداری از این اسناد دشوار نیست؟
اصل اسناد را به مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی اهدا کردهام، نگهداری از اسناد قدیمی شرایط خاصی را طلب میکند که تنها مراکز تخصصی امکان آن را دارند. آنان هم در عوض اسکن اسناد را در اختیارمان گذاشتند تا همچنان قادر به ادامه مطالعات خود باشیم.
اسنادی که از سالها قبل در اختیارتان قرارگرفتهاند، اغلب اجتماعی هستند. با اینحال چرا ابتدای فعالیت تان با مطالعه درباره تاریخ سیاسی همراه میشود و بعدتر به تاریخ اجتماعی متمایل میشوید؟
زمانی که من آغاز به تحقیق کردم این اسناد هنوز در دسترسم نبود، ولی باید اضافه کنم که تاریخ سیاسی جدا از تاریخ اجتماعی نیست و چندان نمیتوان این دو را از یکدیگر جدا کرد. از سوی دیگر آنچه تا به امروز درباره تاریخمان نوشته شده سیاسی بوده، قاجار دورهای تقریباً 130 ساله است که نمیتوان آن را تنها یک دوره دانست. دوره مطالعاتی خاصی که من انتخاب کردم بیشتر از اواخر قاجار تا اوایل پهلوی را شامل میشود. فراموش نکنید که خیلی اوقات وقایع اجتماعی و سیاسی مرتبط با یکدیگر رخ میدهند که مطالعه همزمان آنها، درک ما از نقاط مبهم تاریخ را افزایش میدهد. طی همه این سالها رعایت مسألهای مدنظرم بوده، اینکه اگر سراغ بررسی فلان شخص رفتهام، همزمان به شرایط اجتماعی و تحولات همدوره او در کشور هم توجه کردهام.
البته وقایع جهانی مرتبط با شخص یا دوره موردنظر را هم مطالعه کردهاید!
بله، به هرحال نمیتوانیم سراغ فرد یا برههای از تاریخ کشورمان برویم بیآنکه تحولات داخلی یا خارجی همدوره آن را بررسی نکنیم. اما نکته دیگر، برای تقسیمبندیهای تاریخی که نباید بیتوجه از آن عبور کرد، ضرورت بررسی دورههای زمانی بر اساس تحولات است. همین دوره قاجار از جهت تحولات مختلفی قابل تقسیمبندی و بررسی است. از فتحعلی شاه تا احمدشاه، دنیا و بهتبع آن کشورمان با تحولات بسیاری روبهرو شده؛ تلگراف آمده، راهآهن ساخته شده و حتی برق و گاز به زندگی مردم راهیافته و ارتباطات میان افراد و جوامع شکل دیگری پیدا کرده است. اینها را گفتم که بدانید حتی بعد از پیروزی انقلاب، طی چهل سال اخیر هم با تحولات مختلفی روبهرو شدهایم! این مسأله مهمی است که مورخان جوان همان ابتدای راه باید به آن توجه داشته باشند.
زمان وقوع تحولاتی همچون کودتای 28 مرداد درانگلستان بودید؟
نه، زمان تعطیلات ایران بودم. تابستانها ساکن ده رستمآباد، محلی در نزدیکی فرمانیه بودیم. من و خانوادهام هم تمام آن روزها در جریان وقایع بودیم؛ چه از طریق تلفن و چه رفتوآمدها. آن روزها خانمی انگلیسی که به تدریس زبان مشهور شده بود و هنوز هم نمیدانم واقعاً چهکاره بود، به خانه مادربزرگم آمد و چند روزی ماند. میگفت در خانه خودش احساس ناامنی میکند. همان موقع در ده این حرف پخش شد که خانمبزرگ فلانی را در خانهاش پنهان کرده است. حتی به خاطر دارم آن روزها شاه که رفت، پسر نصرت الدوله، یکی از بستگانمان به پدرم پیشنهاد کرد برویم یکی از قصرها را بخریم و تبدیل به هتل کنیم. پدرم توجهی نکرد و 2 روز بعد هم شاه بازگشت!
جالب است که باوجود پیشینه خانوادگیتان هرگز به فعالیتهای سیاسی روی نیاوردید!
دوران جوانی من هم اتفاقاً با تفکرات ایدهآلیستی سپری شد؛ آنقدر که معتقد بودم ثروتمندان باید بخشی از دارایی خود را ببخشند تا فقرا و طبقه محروم جامعه زندگی بهتری پیدا کنند. گمان میکردم با چنین راهکارهایی میتوان همهچیز را درست کرد، اما علاقهای به حضور در محافل و انجام اقدامات سیاسی نداشتم؛ بخصوص که هنوز محصل بودم. البته ناگفته نماند که مادرم هم بشدت نگران بود که به سمت فعالیتهای سیاسی نروم بویژه سرنوشت «مریم فیروز»، عمه خودش را دیده بود؛ فیروز از چهرههای سیاسی سرشناس حزب توده در دوره پهلوی به شمار میآمد که به اعدام محکوم شد. مادرم آنقدر ترسیده بود که گفت: «هرگز حق نداری به سمت سیاست بروی.»
چطور شد که سر از کار نشر درآوردید؟
ماجرا به تعدادی سند و از سویی خاطرات بهجای مانده از «حسینقلی خان نظامالسلطنه مافی» بازمیگردد؛ نوه ایشان از دوستان صمیمیام بود که روزی گفت: «بیا خاطراتی که از او باقیمانده را ببین.» به نظر آمد که کتاب فوقالعادهای خواهد شد، بنابراین تصمیم به انتشار آن گرفتیم. پسر ایشان که متأسفانه فوت کرده پیشنهاد تأسیس انتشاراتی خانوادگی را مطرح کرد. از آنجاییکه دانشگاهها تعطیل شده بود و تقریباً بیکار بودم، استقبال کردم. از همان ابتدا با همکاری دوستانی همچون «سیروس سعدوندیان» نشر تاریخ ایران را بنا نهادیم؛ دوست باتجربه و باسوادی که بخشی از کارها را به عهده گرفت. نخستین کتابی که منتشر شد همین خاطرات ارزشمندی بود که گفتم. بعد از انتشار کتاب خاطرات «حسینقلی خان نظامالسلطنه» باوجود سختیهای بسیار کار را رها نکردیم؛ آن هم مشکلاتی با انواع و اقسام مختلف! از مسائلی که ممیزی پیش رویمان میگذاشت تا گرفتاریهای مالی و فروش نرفتن برخی آثار. به هرحال شرایط فروش کتابهای تخصصی متفاوت از آثار عمومی و داستانی است. حالا بماند که در دورههایی همچون جنگ، حتی کاغذ هم گیرمان نمیآمد. بااینحال بهمرور نشر تاریخ ایران شناخته شد و از آن روزی که فهمیدم دیگر مؤسسهای بینامونشان نیست، آن حس گذشتهام را که فکر میکردم در تاریکی با خودم حرف میزنم ، ندارم. جایگاهی که امروز در این نشر با همراهی دیگر دوستان به دست آوردهایم برای من بسیار ارزشمند است.
حالا که بحث نشر «تاریخ ایران» به میان آمد از این بگویید که بالاخره شما نخستین ناشر زن ایران هستید یا خانم شهلا لاهیجی؟ هر دو مؤسسه نشر «تاریخ ایران» و انتشارات «روشنگران و مطالعات زنان» سال 62 تأسیس شدهاند!
نمیدانم. اتفاقاً این حرفی است که همیشه با خانم لاهیجی داریم؛ اینکه ایشان ابتدا شروع کردهاند یا من! معلوم نیست. تقریباً همزمان است. خانم لاهیجی عزیز میگوید من اولین ناشر زن هستم و من هم این عقیده را نسبت به خودم دارم. هرچند که در نهایت فرقی هم ندارد ایشان هم ناشر بسیار خوب و موفقی هستند.
شما طی برههای از تاریخ اجتماعی کشورمان وارد کار نشر شدید که هنوز حضور زنان را در این عرصه برنمیتابیدند. شرایط بهگونهای بود که مشکلاتی بیش از مردان پیش رویتان باشد؟
نشر در آن سالها کار مردانهای به شمار میآمد؛ آنقدر که وزارت ارشاد تأکید کرده بود برای انجام کارها باید نماینده مرد بفرستیم. ابتدا یکی- دو ناشر زن بودیم که قدم به کار کتاب گذاشتیم؛ مابقی اغلب زنانی بودند که انتشارات همسران آنان بسته شده بود و برای بقای کار باید بهناچار امتیاز دیگری به نام خودشان میگرفتند. با اینحال زنان کمکم به عرصه نشر هم نظیر دیگر مشاغل راهیافتهاند. البته پیشتر در کار نشر تایپیست و منشی زن فعالیت داشت اما هنوز به چاپخانهها راه نیافته بودند و این پدیدهای است که بعد از انقلاب رخ داد. حضور فعال زنان در بخشهای مختلف، امکانی است که از طریق انقلاب فراهم شد. پیش از آن تنها دختران و زنان اقشار معدودی از جامعه تحصیلات عالی داشتند ولی امروز اینطور نیست؛ اینها مسائلی است که نمیتوان نادیده گرفت. آنچه الان شما میتوانید ببینید و انجام بدهید دستاورد یک تحول اجتماعی برآمده از انقلاب است. زنان طی این سالها کمکم خودشان را باور کردند که این جهش بزرگی است.
کمی بیشتر از مشکلاتی که بهعنوان ناشر زن پیش روی شما قرار گرفت بگویید.
خب بحث گوشه و کنایه شنیدن که در میان بود؛ حتی از دوستان و افرادی با سطح تحصیلات بالا! اما اغلب مشکلاتی که در نشر پیدا کردم ربطی به زن بودن من نداشت و برآمده از شرایط نشر و کشور بود. نمیدانم شاید اینکه هیچگاه مشکلات را بهپای جنسیتم نگذاشتهام به همان تفکر پدرم بازگردد و اینکه تفاوتی میان دختر و پسر قائل نمیشد. همانکه میگفت: «گریه نکن! مشکلت را حل کن.» بنابراین من هرگز فکر نکردم که خب تا اینجا که آمدهام برای یک زن کافی است. زن یا مرد بودن برای من ملاک نبود، من طی همه این سالها تنها بهعنوان یک مورخ، استاد دانشگاه و ناشر تلاش کردم و البته با سختیها و بیمهریهای زیادی هم دست و پنجه نرم کردم که چهبسا مردها هم تجربه کرده باشند.
بازگردیم به بحث اسنادی که از خانواده خودتان و همسرتان به دست شما میرسد و مبنایی بر تأسیس این مؤسسه نشر میشود؛ تا به امروز موفق به انتشار چه میزان از این اسناد شدهاید؟
بخش اعظمی از آنها هنوز منتشر نشده و کار بسیاری میطلبد. باید تأکید کنم که سرپا نگهداشتن این نشر تنها کار من نبوده، حتی اغلب کتابهایی که خودم نوشتهام هم اگر روی جلد آنها را ببینید با همراهی برخی دوستان و همکاران بوده که نام آنها را حتی از مرحله تایپ هم درج کردهام. طی این سالها جوانان بسیاری اینجا آمدهاند، کار یاد گرفتهاند و برخی به کشورهای دیگر رفتهاند.
همچنان هم از جهت تجربه و دانشی که کسب کردهاید پذیرای جوانان علاقهمند هستید؟
بله، تا جایی که شرایط اجازه بدهد. آتیه از آن جوانان است و ما باید همهگونه کمک و راهنماییشان بکنیم.
باوجود کارهای متعددی که از سوی مورخانی همچون شما انجام شده هنوز هم تاریخ اجتماعی ایران را دنیایی ناشناخته میدانید؟
بله، ایران سرزمینی بزرگ با اقوام، فرهنگها و ادیان مختلف است؛ از طرفی طبیعت متنوعی دارد که همه اینها منجر به شکلگیری جامعهای با ویژگیهای متفاوت و زیبا شده است. متأسفانه کار چندانی درباره تاریخ اجتماعی کشورمان نشده، مشکل زیاد است بخصوص که اسناد چندانی در دست نداریم. درباره همین دوره تاریخی قاجار که زمان چندانی از آن نگذشته نیز اطلاع کاملی نداریم؛ بنابراین هرگز نمیتوان گفت که تاریخ اجتماعی ایران را میشناسیم.
پس بخشی از بیخبری از تاریخ گذشتهمان بههرحال باقی میماند!
بله؛ البته تاریخ پایانی ندارد، همیشه این امکان هست که اسناد تازهای پیدا شود یا تفسیر جدیدی از وقایع گذشته ارائه گردد. امیدوارم کار جدی برای اسنادی که هنوز از میان نرفتهاند انجام شود. بخش عمدهای از مدارکی که امروز برای ما باقیمانده از قاجار و بهندرت هم از صفویه هستند. متأسفانه حتی برخی اسنادی که در دست داریم بد فهرستنویسی شدهاند آنقدر که ممکن است فلان سند بهجای اشتباهی رفته باشد؛ این قبیل اشتباهات منجر به از میان رفتن اسناد برای همیشه میشود. یکی دیگر از مشکلات فعلی، همراهی نکردن سازمانهایی است که اسناد را در اختیاردارند و به دلایل مختلف حاضر به همکاری نیستند.
در عرصههای پژوهشی تاریخ تا چه اندازه با ضعف روبهرو هستیم؟
آنطور نیست که بگویم خبری از پژوهشگران و محققان جدی و خوب نیست؛ تاریخ نیز مانند دیگر مشاغل هم برخوردار از افرادی است که جدی کار میکنند و هم آنهایی که بیتوجه به دانش لازم قدم به این عرصه میگذارند. این روزها شاهد فعالیت انجمنها و تشکلهای مختلفی هستیم؛ البته نه اینکه بگویم عالی کار میکنند. بعضی از پایاننامههای کارشناسی ارشد دانشجویان چندان اصولی نیستند که نشأت گرفته از دلایل مختلفی برآمده از خود دانشگاهها است. با اینحال کارهای خوبی از جوانان دیدهام و به آینده امیدوار هستم. معتقدم که تاریخ طی این دههها رشد زیادی کرده چراکه وقوع انقلاب در هر کشوری تاریخنگاریاش را تکانی جدی میدهد.
استاد اتحادیه، بهعنوان یک مورخ که درباره بخشهایی از دیروز سرزمین مان مطالعه و تحقیق کرده آینده را چطور میبیند؟ بویژه با شرایط نامطلوبی که این روزها چه از منظر اقتصادی و چه بهواسطه تحریمها دچار شدهایم!
تجربه شخصی خود من از مطالعه درباره تاریخ و شخصیتهای تاریخی این است که مشکلات تنها خاص این دوره نیستند؛ وقتی درباره گذشته بخوانید متوجه میشوید که جوامع همواره با مصایب و سختیهای متعددی روبهرو بودهاند. اتفاقاً یکی از مهمترین دلایلی که معتقدم باید تاریخ خواند همین است که میفهمیم این سرزمین در هر دوره مشکلات خاص خود را داشته است؛ بویژه که ایران در موقعیت خاصی واقع شده و همسایههایی دارد که طی تاریخ مشکلات متعددی برای منطقه رقم زدهاند. حسن تاریخ به همین امیدبخشیهای آن است؛ البته نه اینکه بگویم تکرار میشود اما نشان میدهد که هیچچیزی دائمی نیست.
این روزها چه میکنید؟
چند ماهی میشود که روی اسنادی درباره سرمایهگذاری تجار روی زمینهای شهر تهران کار میکنم. این اسناد اقتصادی مرتبط با اسناد اتحادیه، تجارتخانه پدربزرگم هستند. برههای از دوره پادشاهی رضاشاه بعد از جنگ جهانی اول که تجار به اجبار تصمیم میگیرند به کار مستغلات و خریدوفروش زمین روی بیاورند. از طریق این اسناد میتوان تأثیر اتفاق مذکور را در تحول تهران مشاهده کرد. هنوز اسناد بسیاری در دست دارم که باید درباره آنها کار شود. یکی از بزرگترین آرزوهای من این است که فعالیت «نشر تاریخ ایران» حتی بعد از من هم ادامه پیدا کند و همه این اسناد منتشر شوند تا محققان بتوانند به آنها دسترسی پیدا کنند.
و در آخر از این بگویید که مؤسسه نشرتان چه کتابی آماده انتشار دارد؟
کار کتاب خاطرات «حسین عدل»، سردبیر کیهان در دوره پهلوی به پایان رسیده که بزودی برای مجوز نشر به ارشاد میفرستیم. «مهمانخانه بیوههای جوان» هم کتابی درباره زنان داعش است که کار آن هم تمام شده؛ البته کتاب دوم پیشتر منتشر شده اما ترجمه تازهای از آن انجامشده و باید دوباره مجوز بگیرد.
رئیس جمهوری در نشست حقوق اساسی و شهروندی سخنان صریحی درباره وظایف قوه مجریه و رأی مردم واصول صریح قانون اساسی ایراد کرد
دفاع از جمهوریت
در اصل 134 قانون اساسی به صراحت آمده که خط مشی و برنامه به عهده رئیس جمهوری است
به موجب اصل 113 قانون اساسی، رئیس جمهوری مسئول اجرای قانون اساسی است
براساس قانون اساسی نظارت بر وزیران وظیفه رئیس جمهوری است، نه نمایندگان
میتوان بعد از چهل سال یک بار در یک موضوع مهم اصل 59 قانون اساسی را اجرا و پیاده کرد
باید همه احزاب و جناحها آزاد باشند تا اگر میخواهند کاندیداهای خود را معرفی کنند
شورای نگهبان با توجه به هر دوره ای تفسیر متفاوتی از این قانون دارد
قانون اساسی میتواند بازنگری شود
کار بزرگی در زمینه فضای مجازی در دولت یازدهم و دوازدهم انجام شد که اگر این دولت نبود، چنین فضایی قطعاً در اختیار مردم نبود
گروه سیاسی/ شاهبیت سخنان دیروز رئیس جمهوری در نشست «حقوق اساسی و شهروندی» را میتوان «دفاع از جمهوریت» و یادآوری جایگاه قوه مجریه و رئیس جمهوری در قانون اساسی دانست. موضوعات مهمی که به نظر میرسد در سالهای گذشته محل اختلاف نظرهایی میان نهادها و مسئولان بوده است. روحانی در این سخنان اگر چه از کلیت قانون اساسی دفاع کرد اما همزمان اشارهای هم به برخی اشکالات موجود داشت و تأکید کرد که چه بسا بخشهایی از آن نیازمند بازنگری هم باشد. تفسیر شورای نگهبان از اصل 113 قانون اساسی و اینکه رئیسجمهوری مسئول اجرای قانون اساسی هست یا نیست یکی از مواردی بود که روحانی برای چندمین بار به آن اشاره و تأکید کرد که این اصل اساساً نیازی به تفسیر ندارد چرا که رئیس قوه مجریه بر اساس جایگاه مهمی که برای آن در قانون اساسی گنجانده شده، باید مسئول اجرای قانون اساسی باشد.
جمهوریت و انتخابات بنیانهای اساسی نظام
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، حجتالاسلام والمسلمین حسن روحانی در سخنان خود با مرور روند تصویب قانون اساسی به موضوع تأکید حضرت امام(ره) بر «جمهوری اسلامی» اشاره کرد و گفت: اگر نظام ما نظام جمهوریت نبود و جمهوری در آن نبود و انتخابات مبنا نبود، بعید میدانم تا امروز این نظام مانده بود. رئیس جمهوری، با تأکید بر اینکه جمهوریت، انتخابات و آرای مردم بهعنوان بنیان و اساسی است که این نظام را بخوبی حفظ کرده است، اظهار داشت: این مسأله بسیار مهم است که مبنای حکومت ما آرا و رأی مردم است حال مشروعیت حکومت البته چارچوبهای دینی و مذهبی هست و در جای خود محفوظ است، اسلامیت نظام بهعنوان یک رکن همواره مدنظر بوده و هست اما در بخش جمهوریت آن میخواهم تأکید کنم که آرای مردم نقش بسیار اساسی دارد منتها در کشور ما متأسفانه نظام حزبی نداریم. روحانی افزود: وقتی شما در یک حکومتی به آرای مردم اتکا میکنید مردم باید بیایند و رأی بدهند و اگر سیستم حزبی نداشته باشید کار یک مقدار سخت میشود. یعنی انتخاب مردم با هیاهو و جنجال و سروصداهای نزدیک انتخابات یک مقدار سخت و مشکل میشود اما اگر نظام حزبی باشد یک مقدار راحتتر است.رئیسجمهوری در عین حال تأکید کرد که نظام ما نظام حزبی و در قانون اساسی هم سیستم ما سیستم حزبی نیست و بر مبنای حزب اصلاً قانون اساسی بنا نشده یعنی در انتخابات به فرد رأی میدهیم و اصلاً به حزب رأی نمیدهیم حال انتخابات ریاست جمهوری باشد یا مجلس شورای اسلامی، شورای شهر یا خبرگان باشد.
جای خالی احزاب در قانون اساسی
روحانی اظهار داشت: فیلتر حزبی هم نداریم. از طریق شورای نگهبان یا هر کجا هست، اقداماتی انجام میشود اما به هر حال حزبی نیست. یک اشکالات اینطوری داریم که روی اینها باید فکر کنیم؛ مثلاً در بحث بازنگری قانون اساسی نیز در یک زمانی که مورد نیاز باشد که اشکالی هم ندارد. البته قانون اساسی معمولاً دیر به دیر در دنیا اصلاح میشود ولی الان سی و یک سال است قانون اساسی تغییر نکرده، قبلاً قانون اساسی یک فرصت 10 ساله بود، اصلاحاتی در پایان عمر حضرت امام انجام گرفت اما در این سی و یک سال قانون اساسی تغییر نکرده و ممکن است زمانی لازم باشد تغییر کند. رئیسجمهوری با اشاره به اهمیت طرح بحث نظام حزبی در قانون اساسی، ادامه داد: در یک زمانی در یکی از کمیسیونهای مجمع تشخیص مصلحت نظام چارچوبی راجع به قانون انتخابات و سیاستهای کلی قانون انتخابات نظام حزبی پیشبینی، بحث و تصویب کردیم که البته به دلایلی متوقف شد. روحانی با تأکید براینکه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران قابل توجه و ذکر در سطح جهان است که میتوانیم به آن ببالیم، گفت: از سال 58 و زمان تدوین این قانون اساسی بویژه در بخشهای مرتبط با حقوق ملت در فصل 3، قوانین و اصول روشن و مدرن آمده است که میتوان در دنیا بهعنوان یک قانون اساسی مدرن عرضه کرد که البته ممکن است در گوشهای از آن ایراد و نقص وجود داشته باشد و باید اصلاح شود. رئیسجمهوری با اشاره به اینکه فهم ما از قانون اساسی یکی نیست، افزود: پیشبینی شده است که زمان نیاز به تفسیر، چه نهادی قانون اساسی را تفسیر میکند اما قبل از اینکه به تفسیر برسیم، برداشت و فهم خیلی مهم است که از این قانون اساسی چه برداشت و فهمی داریم.
وی با بیان اینکه حتی ارکان حکومت، یعنی دولت، مجلس و قوه قضائیه هم فهم مشترک ندارند، مثل هم نمیاندیشند و گاهی در مسائل حتی مهم ممکن است اختلاف نظر باشد، گفت: گاهی اوقات میشنویم بعضی از نمایندگان مجلس میگویند باید بر عملکرد وزرا نظارت کنیم که این برداشت ناقص از قانون اساسی است.
رئیسجمهوری با بیان اینکه نظارت نمایندگان بر کار وزرا و دولت تنها به معنای سؤال، استیضاح و تفحص وجود دارد اما نظارت بر کار وزیران و هماهنگی و حل اختلافات بین وزرا از وظایف رئیسجمهوری است، تأکید کرد: کلمه نظارت در قانون اساسی نیامده است که مجلس بر کار دولت نظارت کند.
روحانی با اشاره به اینکه در اصل 134 قانون اساسی به صراحت آمده که خط مشی و برنامه به عهده رئیسجمهوری است و رئیسجمهوری در موارد متعددی برنامههای خود را ارائه میدهد، گفت: باید استادان حقوقی و حقوقدانان بر مبنای این قانون اساسی روی موارد اختلاف نظر فکر کنند و در روزنامهها، رادیو و تلویزیون نظر بدهند.
رئیسجمهوری با اشاره به اینکه مسأله «مسئول و مجری قانون اساسی» بهعنوان یکی از مباحث قانون اساسی است که تلقی واحدی از آن در کشور وجود ندارد، تأکید کرد: اصل 113 قانون اساسی چند مسأله دارد، یکی اینکه جایگاه رئیسجمهوری را تعیین میکند و میآورد که رئیسجمهوری دومین مقام کشور و عالیترین مقام رسمی کشور بعد از رهبری است و بلافاصله بعد از این میگوید که مسئول اجرای قانون اساسی است. یعنی این کسی که بعد از رهبری بالاترین مقام کشور است، مسئولیت اجرای قانون اساسی و مسئولیت قوه اجرایی را جز مواردی که البته به عهده رهبری است، بر عهده دارد.
وی تصریح کرد: وقتی اول و آخر این جمله را میخوانید، معنایش این میشود که رئیسجمهوری در قوه مجریه مسئول اجرای قانون اساسی است که این لغو، بیخاصیت و اساساً بیمعنا است و البته هر کسی در بخش خود مسئول اجرای قانون است و باید قانون اساسی را اجرا کند.
شورای نگهبان در هر دوره یک جور تفسیر کرده است
روحانی با بیان اینکه این موضوع یکی از بخشهایی است که نیاز به تفسیر ندارد و نص واضح و روشن است، خاطرنشان کرد: شورای نگهبان در تفسیرهای آخر خود در سال 91 این تفسیر را داشت که حقوقدانان باید فکر و بررسی کنند و به هر حال تفسیر شورای نگهبان همیشه یکسان نیست و در هر دورهای به یک گونه تفسیر میکند کما اینکه راجع به اصل 113 هم تفسیرات مختلفی در مقاطع مختلف انجام گرفته است. رئیسجمهوری با اشاره به اهمیت اصل 59 قانون اساسی تأکید کرد: در مقاطعی که واقعاً یک اختلاف نظر اساسی وجود دارد و یک فکر واحد در کشور نیست که البته باید در جو آرام، موضوع بسیار مهم، بحث و بررسی شود و بعد هم در اختیار آرای عمومی مردم و رفراندوم گذاشته شود تا مردم نظر بدهند. روحانی با بیان اینکه سازوکار این مهم در قانون اساسی بسیار پیچیده در نظر گرفته شده است و اصل 59 به سادگی اجرا نمیشود، تأکید کرد: حداقل برای اینکه این اصل قانون اساسی است، میتوان بعد از چهل سال یک بار در یک موضوع مهم اجرا و پیاده کرد.
منشور حقوق شهروندی از افتخارات دولت تدبیر و امید است
رئیسجمهوری همچنین به اهمیت مسأله حقوق شهروندی بهعنوان یکی از وعدههای انتخاباتی و مراحل تدوین، تصویب و اجرای منشور حقوق شهروندی در دولت تدبیر و امید اشاره و تصریح کرد: مبنای منشور حقوق شهروندی اصل 134 قانون اساسی است که یک منشور منقحی تدوین شد و بعد از چند سال از اجرای این منشور کسی یک اشکال مهم و اساسی مطرح نکرده است. روحانی گفت: در این منشور حقوق مردم و مسئولان اجرایی کشور به روشنی آمده است و همه آنهایی که در این کشور زندگی میکنند باید بدانند حقوق و تکالیفی وجود دارد که به وضوح و روشنی در این منشور آمده است. رئیسجمهوری منشور حقوق شهروندی را از افتخارات دولت تدبیر و امید دانست و ادامه داد: گزارش مفصلی معاونت اداری- استخدامی به من داد که چگونه این منشور در ادارات مختلف مورد توجه است و اجرا و عمل میشود.
وی با تأکید براینکه دولت تنها به تدوین منشورحقوق شهروندی اکتفا نکرد بلکه اجرایی و عملیاتی کرد، افزود: مردم میخواهند در سایه حقوق زندگی راحتی داشته باشند و نظرات و آرای خودشان را در موقع لزوم بهخوبی اظهار کنند و آرای خودشان را بتوانند نسبت به افرادی که مورد نظرشان است به صندوق بیندازند و تلاش کردیم تا در تمام انتخابات در حدی که در اختیار دولت هست، مردم بتوانند از آرای خود بهخوبی استفاده کنند و نظرات خود را بگویند.
رئیسجمهوری با اشاره به اینکه باید همه احزاب و جناحها آزاد باشند تا اگر میخواهند کاندیداهای خود را معرفی کنند، بتوانند به صحنه بیایند و این از حقوق مهم و اساسی مردم است که تعارف بردار نیست، افزود: چند انتخابات برگزار شده در دولت یازدهم و دوازدهم بدون دغدغه و مشکل انجام شد و هیچ مشکل امنیتی قبل، حین و بعد انتخابات نداشتیم.
روحانی با تأکید براینکه شرایط امروز آزادیهای مردم در دانشگاهها، اجتماعات، اعتراضات، روزنامهها و رسانهها به مراتب از قبل دولت یازدهم بهتر است، ادامه داد: البته تکنولوژی به ما کمک کرد و کار بزرگی در زمینه فضای مجازی در دولت یازدهم و دوازدهم انجام شد که اگر این دولت نبود، چنین فضایی قطعاً در اختیار مردم نبود و فداکاری، تلاش و ایستادگی زیادی شد تا مردم بتوانند از فضای مجازی استفاده کنند و فضای سایبری در اختیار آنان باشد. رئیسجمهوری با اشاره به تلاشهای دولت برای ترویج دولت الکترونیک در کشور، گفت: شفافیت زیادی در سایه این زیربنا به وجود آمده است و در چندین سالی که بودجه به مجلس شورای اسلامی تقدیم میشود، همه مردم از این بودجه مطلع میشوند و با شفافیت میتوانند بخوانند، نقد کنند و بگویند چرا به آن دستگاه بیشتر یا کمتر بودجه اختصاص دادید. روحانی با بیان اینکه شرایط حضور مردم در صحنه و نقد و اعلام نظر مردم با گذشته بسیار متفاوت است، افزود: الان همه مردم همراه خودشان یک رسانه دارند و میتوانند براحتی نظر خود را بگویند، نقد، تشویق و ترغیب کنند و با همین فضای مجازی که دولت به مردم هدیه کرد میتوانند با موبایل هوشمند براحتی با همدیگر و دنیا در تماس داشته باشند و بسیاری از اطلاعات را آنلاین در اختیار دارند.
رئیسجمهوری با اشاره به تلاشهای دولت در زمینه دیپلماسی و احقاق حقوق ملی مردم و لغو همه قطعنامههای فصل هفت شورای امنیت سازمان ملل، خاطرنشان کرد: این کار دولت بسیار ارزشمند بود چرا که دولتهایی که حدود 10 تا 20سال گرفتار فصل 7 هستند، هنوز نجات پیدا نکردند اما دولت تدبیر و امید توانست در یک فاصله زمانی کوتاه 2 ساله کل این قطعنامههای فصل هفتی را لغو کند که این یک زنجیر بزرگی بر گردن مردم بود که پاره شد.
رئیسجمهوری با اشاره به تلاشهای دولت برای برداشت از میادین مشترک نفت و گاز و همچنین پیروزی و موفقیت دولت در دادگستری بینالمللی لاهه در زمینه احکام موقت و قرار بهعنوان مصادیق احقاق حقوق ملی، ادامه داد: تلاش کردیم حقوق مردم در زمینه آموزش، بهداشت، نیازهای ضروری زندگی و حقوقی که نسبت به تورم در کشور دریافت میکنند، حفظ و احقاق شود. رئیسجمهوری به پرداخت هزینههای بیمارستان توسط مردم تا 10 درصد و 6 درصد در روستاها و همچنین رایگان شدن آب، برق و گاز برای 30 درصد جامعه بویژه در مناطق محروم و روستایی اشاره و تأکید کرد: مجانی شدن آب، گاز و برق برای افرادی که در تنگنا هستند و در محرومیت به سر میبرند، در تخیلات مردم بود که شدنی نیست اما همه اینها اجرایی، عملیاتی و شدنی شد.
احقاق حقوق زنان، جوانان و اقلیتها
روحانی در ادامه به تلاشهای دولت برای احقاق حقوق زنان، جوانان و اقلیتهای دینی، مذهبی و قومی در جامعه اشاره و تصریح کرد: به مردم قول دادیم، تلاش کردیم و عمل کردیم و گفتیم که 30درصد مدیریت به عهده خانمها باشد و در این زمینه قدم به قدم جلو میرویم و وقتی برای اولین بار اعلام کردیم که یک سفیر خانم اعزام شود، خیلی بحث بود که این کار شد و چندین سفیر جمهوری اسلامی ایران از بانوان هستند و چند بانوی دیگر هم در نوبت هستند.
رئیسجمهوری با اشاره به دستاوردهای دولت برای روستاییان در زمینههای مختلف و همچنین افزایش گازرسانی به روستاها از 14هزار روستا در کشور در ابتدای دولت به 32هزار روستا در دولت دوازدهم و دسترسی به آب سالم پایدار روستایی برای 35 روستا در هر هفته و 10 میلیون جمعیت روستایی تأکید کرد: پس حقوق شهروندی فقط در کتابت و تدوین یک جزوه و دفترچه نبود بلکه همه تلاشمان را به کار گرفتیم تا این حقوق در بخشهای سلامت، محیط زیست، آموزش، آزادی بیان و حقوق ملی اجرایی و عملیاتی شود.
همچنین در این مراسم از 10 عنوان کتاب در زمینه حقوق اساسی و شهروندی رونمایی و تمبر قانون اساسی توسط رئیسجمهوری ممهور شد. لعیا جنیدی معاون حقوقی ریاست جمهوری نیز پیش از سخنان رئیس جمهوری گزارشی از اقدامات و پیگیریهای حقوقی این معاونت در دولت دوازدهم ارائه کرد.
بــــرش
رونمایی از گزارش پایش اجرای قانون اساسی توسط رئیس جمهوری
با حضور رئیس جمهوری و تنی چند از وزرا و معاونان رئیس جمهوری از گزارش پایش اجرای قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و شش کتاب دیگر از گزارشها و تولیدات علمی معاونت حقوقی رئیس جمهوری رونمایی شد.
به گزارش ایرنا، در ابتدای این جلسه لعیا جنیدی معاون حقوقی رئیس جمهوری در سخنانی در تبیین اقدامات معاونت حقوقی برای اجرای قانون اساسی گفت: از ابتدای کار در معاونت حقوقی دو اصل مبنای کار من و همکارانم قرار گرفت. اصل اول اصل حاکمیت قانون با تأکید بر قانون اساسی در رأس هرم قوانین بود و به همین جهت ما به سلسله مراتب قوانین توجه جدی کردیم و قانون اساسی را به عنوان نظمدهنده بنیادین در رأس همه قوانین منظور کردیم و کلیه قوانین، مقررات و اعمال اجرایی را در پرتو آن دیدیم.
وی افزود: اصل دومی که در تحلیل قانون اساسی و ساختارها و هنجارهای آن مد نظر ما بود حقوق و آزادیهای بنیادین مردم است که در فصل سوم قانون اساسی گرد آمده است. از آنجا که در منطق حقوق، فلسفه وجودی کشورداری و دولتداری در معنای عام کلمه و در همه ساختارهای اجرایی و تقنینی و قضایی، تأمین حقوق مردم و تضمین آزادیهای آنها و توسعه فردی و اجتماعی است فصل سوم و اصول دیگری که طبیعت آنها از جنس این فصل است، از نوعی تفوق ماهوی برخوردار است. به نحوی که میتوان گفت قلب قانون اساسی آنجاست.
در جلسه دیروز همچنین از مجموعه مقالات حقوق شهروندی به اهتمام جمعی از اساتید رشته حقوق، کتاب قوه مجریه؛ واکاوی صلاحیتها و مناسبات آن با دیگر قوا، کتاب مجموعه آرا و تصمیمات کمیسیون مستندسازی و تعیین بهرهبردار اموال غیرمنقول، کتاب مجموعه لوایح و مصوبات تحت عنوان هنجارگذاری حقوقی در معاونت حقوقی رئیسجمهوری، مجموعه مقالات به مناسبت بزرگداشت روز قانون اساسی و بالاخره دانشنامه سیاستگذاری حقوقی که با مشارکت 160 استاد و پژوهشگر حقوق از ۴۶ دانشگاه کشور تهیه شده است، رونمایی شد.
به موجب اصل 113 قانون اساسی، رئیس جمهوری مسئول اجرای قانون اساسی است
براساس قانون اساسی نظارت بر وزیران وظیفه رئیس جمهوری است، نه نمایندگان
میتوان بعد از چهل سال یک بار در یک موضوع مهم اصل 59 قانون اساسی را اجرا و پیاده کرد
باید همه احزاب و جناحها آزاد باشند تا اگر میخواهند کاندیداهای خود را معرفی کنند
شورای نگهبان با توجه به هر دوره ای تفسیر متفاوتی از این قانون دارد
قانون اساسی میتواند بازنگری شود
کار بزرگی در زمینه فضای مجازی در دولت یازدهم و دوازدهم انجام شد که اگر این دولت نبود، چنین فضایی قطعاً در اختیار مردم نبود
گروه سیاسی/ شاهبیت سخنان دیروز رئیس جمهوری در نشست «حقوق اساسی و شهروندی» را میتوان «دفاع از جمهوریت» و یادآوری جایگاه قوه مجریه و رئیس جمهوری در قانون اساسی دانست. موضوعات مهمی که به نظر میرسد در سالهای گذشته محل اختلاف نظرهایی میان نهادها و مسئولان بوده است. روحانی در این سخنان اگر چه از کلیت قانون اساسی دفاع کرد اما همزمان اشارهای هم به برخی اشکالات موجود داشت و تأکید کرد که چه بسا بخشهایی از آن نیازمند بازنگری هم باشد. تفسیر شورای نگهبان از اصل 113 قانون اساسی و اینکه رئیسجمهوری مسئول اجرای قانون اساسی هست یا نیست یکی از مواردی بود که روحانی برای چندمین بار به آن اشاره و تأکید کرد که این اصل اساساً نیازی به تفسیر ندارد چرا که رئیس قوه مجریه بر اساس جایگاه مهمی که برای آن در قانون اساسی گنجانده شده، باید مسئول اجرای قانون اساسی باشد.
جمهوریت و انتخابات بنیانهای اساسی نظام
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، حجتالاسلام والمسلمین حسن روحانی در سخنان خود با مرور روند تصویب قانون اساسی به موضوع تأکید حضرت امام(ره) بر «جمهوری اسلامی» اشاره کرد و گفت: اگر نظام ما نظام جمهوریت نبود و جمهوری در آن نبود و انتخابات مبنا نبود، بعید میدانم تا امروز این نظام مانده بود. رئیس جمهوری، با تأکید بر اینکه جمهوریت، انتخابات و آرای مردم بهعنوان بنیان و اساسی است که این نظام را بخوبی حفظ کرده است، اظهار داشت: این مسأله بسیار مهم است که مبنای حکومت ما آرا و رأی مردم است حال مشروعیت حکومت البته چارچوبهای دینی و مذهبی هست و در جای خود محفوظ است، اسلامیت نظام بهعنوان یک رکن همواره مدنظر بوده و هست اما در بخش جمهوریت آن میخواهم تأکید کنم که آرای مردم نقش بسیار اساسی دارد منتها در کشور ما متأسفانه نظام حزبی نداریم. روحانی افزود: وقتی شما در یک حکومتی به آرای مردم اتکا میکنید مردم باید بیایند و رأی بدهند و اگر سیستم حزبی نداشته باشید کار یک مقدار سخت میشود. یعنی انتخاب مردم با هیاهو و جنجال و سروصداهای نزدیک انتخابات یک مقدار سخت و مشکل میشود اما اگر نظام حزبی باشد یک مقدار راحتتر است.رئیسجمهوری در عین حال تأکید کرد که نظام ما نظام حزبی و در قانون اساسی هم سیستم ما سیستم حزبی نیست و بر مبنای حزب اصلاً قانون اساسی بنا نشده یعنی در انتخابات به فرد رأی میدهیم و اصلاً به حزب رأی نمیدهیم حال انتخابات ریاست جمهوری باشد یا مجلس شورای اسلامی، شورای شهر یا خبرگان باشد.
جای خالی احزاب در قانون اساسی
روحانی اظهار داشت: فیلتر حزبی هم نداریم. از طریق شورای نگهبان یا هر کجا هست، اقداماتی انجام میشود اما به هر حال حزبی نیست. یک اشکالات اینطوری داریم که روی اینها باید فکر کنیم؛ مثلاً در بحث بازنگری قانون اساسی نیز در یک زمانی که مورد نیاز باشد که اشکالی هم ندارد. البته قانون اساسی معمولاً دیر به دیر در دنیا اصلاح میشود ولی الان سی و یک سال است قانون اساسی تغییر نکرده، قبلاً قانون اساسی یک فرصت 10 ساله بود، اصلاحاتی در پایان عمر حضرت امام انجام گرفت اما در این سی و یک سال قانون اساسی تغییر نکرده و ممکن است زمانی لازم باشد تغییر کند. رئیسجمهوری با اشاره به اهمیت طرح بحث نظام حزبی در قانون اساسی، ادامه داد: در یک زمانی در یکی از کمیسیونهای مجمع تشخیص مصلحت نظام چارچوبی راجع به قانون انتخابات و سیاستهای کلی قانون انتخابات نظام حزبی پیشبینی، بحث و تصویب کردیم که البته به دلایلی متوقف شد. روحانی با تأکید براینکه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران قابل توجه و ذکر در سطح جهان است که میتوانیم به آن ببالیم، گفت: از سال 58 و زمان تدوین این قانون اساسی بویژه در بخشهای مرتبط با حقوق ملت در فصل 3، قوانین و اصول روشن و مدرن آمده است که میتوان در دنیا بهعنوان یک قانون اساسی مدرن عرضه کرد که البته ممکن است در گوشهای از آن ایراد و نقص وجود داشته باشد و باید اصلاح شود. رئیسجمهوری با اشاره به اینکه فهم ما از قانون اساسی یکی نیست، افزود: پیشبینی شده است که زمان نیاز به تفسیر، چه نهادی قانون اساسی را تفسیر میکند اما قبل از اینکه به تفسیر برسیم، برداشت و فهم خیلی مهم است که از این قانون اساسی چه برداشت و فهمی داریم.
وی با بیان اینکه حتی ارکان حکومت، یعنی دولت، مجلس و قوه قضائیه هم فهم مشترک ندارند، مثل هم نمیاندیشند و گاهی در مسائل حتی مهم ممکن است اختلاف نظر باشد، گفت: گاهی اوقات میشنویم بعضی از نمایندگان مجلس میگویند باید بر عملکرد وزرا نظارت کنیم که این برداشت ناقص از قانون اساسی است.
رئیسجمهوری با بیان اینکه نظارت نمایندگان بر کار وزرا و دولت تنها به معنای سؤال، استیضاح و تفحص وجود دارد اما نظارت بر کار وزیران و هماهنگی و حل اختلافات بین وزرا از وظایف رئیسجمهوری است، تأکید کرد: کلمه نظارت در قانون اساسی نیامده است که مجلس بر کار دولت نظارت کند.
روحانی با اشاره به اینکه در اصل 134 قانون اساسی به صراحت آمده که خط مشی و برنامه به عهده رئیسجمهوری است و رئیسجمهوری در موارد متعددی برنامههای خود را ارائه میدهد، گفت: باید استادان حقوقی و حقوقدانان بر مبنای این قانون اساسی روی موارد اختلاف نظر فکر کنند و در روزنامهها، رادیو و تلویزیون نظر بدهند.
رئیسجمهوری با اشاره به اینکه مسأله «مسئول و مجری قانون اساسی» بهعنوان یکی از مباحث قانون اساسی است که تلقی واحدی از آن در کشور وجود ندارد، تأکید کرد: اصل 113 قانون اساسی چند مسأله دارد، یکی اینکه جایگاه رئیسجمهوری را تعیین میکند و میآورد که رئیسجمهوری دومین مقام کشور و عالیترین مقام رسمی کشور بعد از رهبری است و بلافاصله بعد از این میگوید که مسئول اجرای قانون اساسی است. یعنی این کسی که بعد از رهبری بالاترین مقام کشور است، مسئولیت اجرای قانون اساسی و مسئولیت قوه اجرایی را جز مواردی که البته به عهده رهبری است، بر عهده دارد.
وی تصریح کرد: وقتی اول و آخر این جمله را میخوانید، معنایش این میشود که رئیسجمهوری در قوه مجریه مسئول اجرای قانون اساسی است که این لغو، بیخاصیت و اساساً بیمعنا است و البته هر کسی در بخش خود مسئول اجرای قانون است و باید قانون اساسی را اجرا کند.
شورای نگهبان در هر دوره یک جور تفسیر کرده است
روحانی با بیان اینکه این موضوع یکی از بخشهایی است که نیاز به تفسیر ندارد و نص واضح و روشن است، خاطرنشان کرد: شورای نگهبان در تفسیرهای آخر خود در سال 91 این تفسیر را داشت که حقوقدانان باید فکر و بررسی کنند و به هر حال تفسیر شورای نگهبان همیشه یکسان نیست و در هر دورهای به یک گونه تفسیر میکند کما اینکه راجع به اصل 113 هم تفسیرات مختلفی در مقاطع مختلف انجام گرفته است. رئیسجمهوری با اشاره به اهمیت اصل 59 قانون اساسی تأکید کرد: در مقاطعی که واقعاً یک اختلاف نظر اساسی وجود دارد و یک فکر واحد در کشور نیست که البته باید در جو آرام، موضوع بسیار مهم، بحث و بررسی شود و بعد هم در اختیار آرای عمومی مردم و رفراندوم گذاشته شود تا مردم نظر بدهند. روحانی با بیان اینکه سازوکار این مهم در قانون اساسی بسیار پیچیده در نظر گرفته شده است و اصل 59 به سادگی اجرا نمیشود، تأکید کرد: حداقل برای اینکه این اصل قانون اساسی است، میتوان بعد از چهل سال یک بار در یک موضوع مهم اجرا و پیاده کرد.
منشور حقوق شهروندی از افتخارات دولت تدبیر و امید است
رئیسجمهوری همچنین به اهمیت مسأله حقوق شهروندی بهعنوان یکی از وعدههای انتخاباتی و مراحل تدوین، تصویب و اجرای منشور حقوق شهروندی در دولت تدبیر و امید اشاره و تصریح کرد: مبنای منشور حقوق شهروندی اصل 134 قانون اساسی است که یک منشور منقحی تدوین شد و بعد از چند سال از اجرای این منشور کسی یک اشکال مهم و اساسی مطرح نکرده است. روحانی گفت: در این منشور حقوق مردم و مسئولان اجرایی کشور به روشنی آمده است و همه آنهایی که در این کشور زندگی میکنند باید بدانند حقوق و تکالیفی وجود دارد که به وضوح و روشنی در این منشور آمده است. رئیسجمهوری منشور حقوق شهروندی را از افتخارات دولت تدبیر و امید دانست و ادامه داد: گزارش مفصلی معاونت اداری- استخدامی به من داد که چگونه این منشور در ادارات مختلف مورد توجه است و اجرا و عمل میشود.
وی با تأکید براینکه دولت تنها به تدوین منشورحقوق شهروندی اکتفا نکرد بلکه اجرایی و عملیاتی کرد، افزود: مردم میخواهند در سایه حقوق زندگی راحتی داشته باشند و نظرات و آرای خودشان را در موقع لزوم بهخوبی اظهار کنند و آرای خودشان را بتوانند نسبت به افرادی که مورد نظرشان است به صندوق بیندازند و تلاش کردیم تا در تمام انتخابات در حدی که در اختیار دولت هست، مردم بتوانند از آرای خود بهخوبی استفاده کنند و نظرات خود را بگویند.
رئیسجمهوری با اشاره به اینکه باید همه احزاب و جناحها آزاد باشند تا اگر میخواهند کاندیداهای خود را معرفی کنند، بتوانند به صحنه بیایند و این از حقوق مهم و اساسی مردم است که تعارف بردار نیست، افزود: چند انتخابات برگزار شده در دولت یازدهم و دوازدهم بدون دغدغه و مشکل انجام شد و هیچ مشکل امنیتی قبل، حین و بعد انتخابات نداشتیم.
روحانی با تأکید براینکه شرایط امروز آزادیهای مردم در دانشگاهها، اجتماعات، اعتراضات، روزنامهها و رسانهها به مراتب از قبل دولت یازدهم بهتر است، ادامه داد: البته تکنولوژی به ما کمک کرد و کار بزرگی در زمینه فضای مجازی در دولت یازدهم و دوازدهم انجام شد که اگر این دولت نبود، چنین فضایی قطعاً در اختیار مردم نبود و فداکاری، تلاش و ایستادگی زیادی شد تا مردم بتوانند از فضای مجازی استفاده کنند و فضای سایبری در اختیار آنان باشد. رئیسجمهوری با اشاره به تلاشهای دولت برای ترویج دولت الکترونیک در کشور، گفت: شفافیت زیادی در سایه این زیربنا به وجود آمده است و در چندین سالی که بودجه به مجلس شورای اسلامی تقدیم میشود، همه مردم از این بودجه مطلع میشوند و با شفافیت میتوانند بخوانند، نقد کنند و بگویند چرا به آن دستگاه بیشتر یا کمتر بودجه اختصاص دادید. روحانی با بیان اینکه شرایط حضور مردم در صحنه و نقد و اعلام نظر مردم با گذشته بسیار متفاوت است، افزود: الان همه مردم همراه خودشان یک رسانه دارند و میتوانند براحتی نظر خود را بگویند، نقد، تشویق و ترغیب کنند و با همین فضای مجازی که دولت به مردم هدیه کرد میتوانند با موبایل هوشمند براحتی با همدیگر و دنیا در تماس داشته باشند و بسیاری از اطلاعات را آنلاین در اختیار دارند.
رئیسجمهوری با اشاره به تلاشهای دولت در زمینه دیپلماسی و احقاق حقوق ملی مردم و لغو همه قطعنامههای فصل هفت شورای امنیت سازمان ملل، خاطرنشان کرد: این کار دولت بسیار ارزشمند بود چرا که دولتهایی که حدود 10 تا 20سال گرفتار فصل 7 هستند، هنوز نجات پیدا نکردند اما دولت تدبیر و امید توانست در یک فاصله زمانی کوتاه 2 ساله کل این قطعنامههای فصل هفتی را لغو کند که این یک زنجیر بزرگی بر گردن مردم بود که پاره شد.
رئیسجمهوری با اشاره به تلاشهای دولت برای برداشت از میادین مشترک نفت و گاز و همچنین پیروزی و موفقیت دولت در دادگستری بینالمللی لاهه در زمینه احکام موقت و قرار بهعنوان مصادیق احقاق حقوق ملی، ادامه داد: تلاش کردیم حقوق مردم در زمینه آموزش، بهداشت، نیازهای ضروری زندگی و حقوقی که نسبت به تورم در کشور دریافت میکنند، حفظ و احقاق شود. رئیسجمهوری به پرداخت هزینههای بیمارستان توسط مردم تا 10 درصد و 6 درصد در روستاها و همچنین رایگان شدن آب، برق و گاز برای 30 درصد جامعه بویژه در مناطق محروم و روستایی اشاره و تأکید کرد: مجانی شدن آب، گاز و برق برای افرادی که در تنگنا هستند و در محرومیت به سر میبرند، در تخیلات مردم بود که شدنی نیست اما همه اینها اجرایی، عملیاتی و شدنی شد.
احقاق حقوق زنان، جوانان و اقلیتها
روحانی در ادامه به تلاشهای دولت برای احقاق حقوق زنان، جوانان و اقلیتهای دینی، مذهبی و قومی در جامعه اشاره و تصریح کرد: به مردم قول دادیم، تلاش کردیم و عمل کردیم و گفتیم که 30درصد مدیریت به عهده خانمها باشد و در این زمینه قدم به قدم جلو میرویم و وقتی برای اولین بار اعلام کردیم که یک سفیر خانم اعزام شود، خیلی بحث بود که این کار شد و چندین سفیر جمهوری اسلامی ایران از بانوان هستند و چند بانوی دیگر هم در نوبت هستند.
رئیسجمهوری با اشاره به دستاوردهای دولت برای روستاییان در زمینههای مختلف و همچنین افزایش گازرسانی به روستاها از 14هزار روستا در کشور در ابتدای دولت به 32هزار روستا در دولت دوازدهم و دسترسی به آب سالم پایدار روستایی برای 35 روستا در هر هفته و 10 میلیون جمعیت روستایی تأکید کرد: پس حقوق شهروندی فقط در کتابت و تدوین یک جزوه و دفترچه نبود بلکه همه تلاشمان را به کار گرفتیم تا این حقوق در بخشهای سلامت، محیط زیست، آموزش، آزادی بیان و حقوق ملی اجرایی و عملیاتی شود.
همچنین در این مراسم از 10 عنوان کتاب در زمینه حقوق اساسی و شهروندی رونمایی و تمبر قانون اساسی توسط رئیسجمهوری ممهور شد. لعیا جنیدی معاون حقوقی ریاست جمهوری نیز پیش از سخنان رئیس جمهوری گزارشی از اقدامات و پیگیریهای حقوقی این معاونت در دولت دوازدهم ارائه کرد.
بــــرش
رونمایی از گزارش پایش اجرای قانون اساسی توسط رئیس جمهوری
با حضور رئیس جمهوری و تنی چند از وزرا و معاونان رئیس جمهوری از گزارش پایش اجرای قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و شش کتاب دیگر از گزارشها و تولیدات علمی معاونت حقوقی رئیس جمهوری رونمایی شد.
به گزارش ایرنا، در ابتدای این جلسه لعیا جنیدی معاون حقوقی رئیس جمهوری در سخنانی در تبیین اقدامات معاونت حقوقی برای اجرای قانون اساسی گفت: از ابتدای کار در معاونت حقوقی دو اصل مبنای کار من و همکارانم قرار گرفت. اصل اول اصل حاکمیت قانون با تأکید بر قانون اساسی در رأس هرم قوانین بود و به همین جهت ما به سلسله مراتب قوانین توجه جدی کردیم و قانون اساسی را به عنوان نظمدهنده بنیادین در رأس همه قوانین منظور کردیم و کلیه قوانین، مقررات و اعمال اجرایی را در پرتو آن دیدیم.
وی افزود: اصل دومی که در تحلیل قانون اساسی و ساختارها و هنجارهای آن مد نظر ما بود حقوق و آزادیهای بنیادین مردم است که در فصل سوم قانون اساسی گرد آمده است. از آنجا که در منطق حقوق، فلسفه وجودی کشورداری و دولتداری در معنای عام کلمه و در همه ساختارهای اجرایی و تقنینی و قضایی، تأمین حقوق مردم و تضمین آزادیهای آنها و توسعه فردی و اجتماعی است فصل سوم و اصول دیگری که طبیعت آنها از جنس این فصل است، از نوعی تفوق ماهوی برخوردار است. به نحوی که میتوان گفت قلب قانون اساسی آنجاست.
در جلسه دیروز همچنین از مجموعه مقالات حقوق شهروندی به اهتمام جمعی از اساتید رشته حقوق، کتاب قوه مجریه؛ واکاوی صلاحیتها و مناسبات آن با دیگر قوا، کتاب مجموعه آرا و تصمیمات کمیسیون مستندسازی و تعیین بهرهبردار اموال غیرمنقول، کتاب مجموعه لوایح و مصوبات تحت عنوان هنجارگذاری حقوقی در معاونت حقوقی رئیسجمهوری، مجموعه مقالات به مناسبت بزرگداشت روز قانون اساسی و بالاخره دانشنامه سیاستگذاری حقوقی که با مشارکت 160 استاد و پژوهشگر حقوق از ۴۶ دانشگاه کشور تهیه شده است، رونمایی شد.
در نشست وزرای خارجه کشورهای عضو برجام مطرح شد
بررسی احتمال بازگشت امریکا به برجام
- وزرای خارجه ایران و 1+4 بازگشت محتمل ایالات متحده به برجام را مثبت ارزیابی کردند
- علی اکبر صالحی:اگر دوباره به شورای امنیت باز گردیم فاجعه میشود
گروه سیاسی/ وزرای خارجه کشورهای عضو برجام که روز گذشته در نشست آنلاین کمیسیون مشترک شرکت کرده بودند در بیانیهای با تأکید بر تداوم ضرورت اجرای کامل و مؤثر برجام توسط همه طرفها، چالشهای کنونی اجرای برجام را مورد بحث و بررسی قرار دادند و با محتمل دانستن بازگشت امریکا به برجام آمادگی خود برای نگاه مثبت به این موضوع را اعلام کردند.
به گزارش ایسنا، در بیانیه پایانی این نشست که با حضور آنلاین وزرای خارجه بریتانیا، فرانسه، آلمان، چین، فدراسیون روسیه، جمهوری اسلامی ایران و جوزپ بورل، نماینده عالی اتحادیه اروپایی در امور خارجه و سیاست امنیتی برگزار شد، اعضای برجام بر تعهدشان جهت حفظ توافق و انجام تلاشهایشان در این راستا را تأکید کردند و تداوم ضرورت اجرای کامل و مؤثر برجام توسط همه طرفها و پرداختن به چالشهای کنونی اجرای [برجام]، از جمله در زمینه عدم اشاعه هستهای و تعهدات رفع تحریمی را مورد بحث و بررسی قرار دادند.
وزرا در این نشست بر اهمیت نقش آژانس بهعنوان تنها سازمان بینالمللی مستقل و بیطرف که از طرف شورای امنیت سازمان ملل متحد مأموریت یافته تا بر اجرای تعهدات عدم اشاعه هستهای ذیل برجام نظارت و آنها را راستیآزمایی نماید، تأکید کردند. آنها بر اهمیت تداوم همکاری توأم با حسن نیت با آژانس تأکید کردند.
این بیانیه در ادامه افزود: وزرای خارجه خاطرنشان ساختند برجام، که توسط قطعنامه ٢٢٣١ (٢٠١۵) شورای امنیت سازمان ملل متحد تأیید شده، همچنان بهعنوان عنصری کلیدی در نظام عدم اشاعه هستهای جهانی و یک دستاورد مهم دیپلماسی چندجانبه است که در صلح و امنیت منطقهای و بینالمللی نقش دارد. وزرا بار دیگر بر تأسف عمیق خود از خروج ایالات متحده از توافق تأکید نمودند. آنها تأکید نمودند که قطعنامه ٢٢٣١ همچنان کاملاً لازمالاجرا است.
بر این اساس وزرا توافق کردند که به گفتوگو برای تضمین اجرای کامل برجام توسط تمامی طرفها ادامه دهند. وزرا دورنمای یک بازگشت محتمل ایالات متحده به برجام را مورد توجه قرار دادند و بر آمادگی خود برای پرداختن به این موضوع با نگاهی مثبت و در یک تلاش مشترک تأکید داشتند.
جوزپ بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا پس از این نشست و صدور بیانیه آن در صفحه توئیترش نوشت: اعضای برجام بر تلاشهایشان برای حفظ توافق تأکید کردند. اجرای کامل و مؤثر [توافق] توسط تمامی اعضا اهمیت زیادی دارد. ما بر سر مطرح کردن چالشهای ادامهدار اجرایی کردن توافق از حمله عدم اشاعه تسلیحات هستهای و تعهدات لغو تحریمها به توافق رسیدیم.
در عین حال هایکو ماس وزیر امورخارجه آلمان که پیشتر نیز اظهاراتش درباره برجام و اقدامات ایران به واکنش وزیر امورخارجه کشورمان منجر شده بود روز گذشته و دقایقی پس از نشست بدون اشاره به قصور طرفهای اروپایی در پایبندی به تعهداتشان ذیل برجام بار دیگر اقدام ایران در نصب سانتریفیوژهای پیشرفته در نطنز را نمونهای از عدم پایبندی ایران به تعهدات برجامیاش دانست و در ادامه گفت که ایران باید از هر گونه اقدام تاکتیکی که باعث میشود کار بایدن برای تغییر تصمیم دونالد ترامپ (رئیسجمهوری امریکا) برای خروج از برجام دشوار شود، پرهیز کند. به گزارش رویترز، وزیر امورخارجه آلمان افزود: برای اینکه دولت جو بایدن بتواند به برجام بازگردد، نباید هیچ اقدام تاکتیکی دیگری که تاکنون (از سوی ایران) شاهد آن بودهایم، انجام شود. این فرصت که آخرین روزنه امید است، نباید از دست برود.
به گزارش ایسنا، در بیانیه پایانی این نشست که با حضور آنلاین وزرای خارجه بریتانیا، فرانسه، آلمان، چین، فدراسیون روسیه، جمهوری اسلامی ایران و جوزپ بورل، نماینده عالی اتحادیه اروپایی در امور خارجه و سیاست امنیتی برگزار شد، اعضای برجام بر تعهدشان جهت حفظ توافق و انجام تلاشهایشان در این راستا را تأکید کردند و تداوم ضرورت اجرای کامل و مؤثر برجام توسط همه طرفها و پرداختن به چالشهای کنونی اجرای [برجام]، از جمله در زمینه عدم اشاعه هستهای و تعهدات رفع تحریمی را مورد بحث و بررسی قرار دادند.
وزرا در این نشست بر اهمیت نقش آژانس بهعنوان تنها سازمان بینالمللی مستقل و بیطرف که از طرف شورای امنیت سازمان ملل متحد مأموریت یافته تا بر اجرای تعهدات عدم اشاعه هستهای ذیل برجام نظارت و آنها را راستیآزمایی نماید، تأکید کردند. آنها بر اهمیت تداوم همکاری توأم با حسن نیت با آژانس تأکید کردند.
این بیانیه در ادامه افزود: وزرای خارجه خاطرنشان ساختند برجام، که توسط قطعنامه ٢٢٣١ (٢٠١۵) شورای امنیت سازمان ملل متحد تأیید شده، همچنان بهعنوان عنصری کلیدی در نظام عدم اشاعه هستهای جهانی و یک دستاورد مهم دیپلماسی چندجانبه است که در صلح و امنیت منطقهای و بینالمللی نقش دارد. وزرا بار دیگر بر تأسف عمیق خود از خروج ایالات متحده از توافق تأکید نمودند. آنها تأکید نمودند که قطعنامه ٢٢٣١ همچنان کاملاً لازمالاجرا است.
بر این اساس وزرا توافق کردند که به گفتوگو برای تضمین اجرای کامل برجام توسط تمامی طرفها ادامه دهند. وزرا دورنمای یک بازگشت محتمل ایالات متحده به برجام را مورد توجه قرار دادند و بر آمادگی خود برای پرداختن به این موضوع با نگاهی مثبت و در یک تلاش مشترک تأکید داشتند.
جوزپ بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا پس از این نشست و صدور بیانیه آن در صفحه توئیترش نوشت: اعضای برجام بر تلاشهایشان برای حفظ توافق تأکید کردند. اجرای کامل و مؤثر [توافق] توسط تمامی اعضا اهمیت زیادی دارد. ما بر سر مطرح کردن چالشهای ادامهدار اجرایی کردن توافق از حمله عدم اشاعه تسلیحات هستهای و تعهدات لغو تحریمها به توافق رسیدیم.
در عین حال هایکو ماس وزیر امورخارجه آلمان که پیشتر نیز اظهاراتش درباره برجام و اقدامات ایران به واکنش وزیر امورخارجه کشورمان منجر شده بود روز گذشته و دقایقی پس از نشست بدون اشاره به قصور طرفهای اروپایی در پایبندی به تعهداتشان ذیل برجام بار دیگر اقدام ایران در نصب سانتریفیوژهای پیشرفته در نطنز را نمونهای از عدم پایبندی ایران به تعهدات برجامیاش دانست و در ادامه گفت که ایران باید از هر گونه اقدام تاکتیکی که باعث میشود کار بایدن برای تغییر تصمیم دونالد ترامپ (رئیسجمهوری امریکا) برای خروج از برجام دشوار شود، پرهیز کند. به گزارش رویترز، وزیر امورخارجه آلمان افزود: برای اینکه دولت جو بایدن بتواند به برجام بازگردد، نباید هیچ اقدام تاکتیکی دیگری که تاکنون (از سوی ایران) شاهد آن بودهایم، انجام شود. این فرصت که آخرین روزنه امید است، نباید از دست برود.
«ایران» از جزئیات گونه جدید کشف شده کووید ۱۹ در جنوب شرق انگلیس گزارش میدهد
لغو پروازها از انگلستان به ایران با شیوع گونه جدید کرونا
- نسخه جدید ویروس کرونای انگلیسی خطر مرگ بیشتری ندارد
- نگرانی به بازارهای جهان بازگشت
- آغاز تست انسانی واکسن ایرانی کرونا با ۵۶ نفر
5 و 7
دو تحلیل روانشناختی از جهان بدون کرونا؛ بیماری رنجور یا انسانی عاشق؟
طلوع زندگی پس از کرونا
محمد مطلق
گزارش نویس
«باوجود این مناظر غیرعادی، ظاهراً همشهریان ما نمیتوانستند بفهمند چه بر سرشان آمده است. احساسات مشترکی از قبیل جدایی یا ترس وجود داشت، اما هنوز هم مثل سابق اشتغالات شخصی را در درجه اول اهمیت قرار میدادند. هیچکس هنوز بیماری را واقعاً نپذیرفته بود. بیشتر مردم، بخصوص نسبت به آنچه عادتشان را برهم میزد یا مزاحم منافعشان میشد حساسیت داشتند… اطلاعیهای که در سومین هفته طاعون خبر از مرگ سیصد و دو نفر میداد، اثری در مخیله آنان نداشت... نمیدانم برایم چه پیش خواهد آمد یا هنگامی که همه این ماجراها به پایان رسید چه رخ خواهد داد. در این لحظه تنها چیزی که میدانم این است؛ مردم بیمارند و به درمان نیاز دارند.»
آنچه خواندید تکهای از رمان «طاعون» نوشته آلبرکامو نویسنده الجزایری- فرانسوی است که 73 سال پیش در پاریس چاپ و منتشر شده است؛ کتابی که پس از همهگیری کرونا ، بار دیگر بر سر زبانها افتاد و بسرعت در کشورهای مختلف از جمله ایران پرفروش شد و مقالههای بسیاری نیز درباره شباهت داستان و فضای آن با وضع و حال امروز ما در گیر و دار کرونا نوشته شد، اما آنچه در این گزارش خواهید خواند الگوهایی از بیم و امید و منشأ روانی آنها در وضعیت همهگیری است که «طاعون» نیز پیشاپیش بخشی از این درگیری ذهنی انسانها را واکاوی کرده است.
بار دیگر به جملات بالا رجوع کنید و تأکید نویسنده را روی کلمات و موضوعاتی مثل احساسات مشترک، جدایی، ترس، اهمیت دادن به اشتغالات شخصی و نپذیرفتن بیماری ببینید. رمان هرچه پیش میرود، جنبههایی دیگر از خصیصههای روانی را برملا میکند: «هنگام خاکسپاری همهچیز با بیشترین سرعت و کمترین امکان خطر جریان مییافت و واضح است که در اولین روزها، احساسات خانوادهها لطمه دیده بود… در آغاز این اعمال به معنویات مردم برخورده بود، زیرا همه، بیش از حد تصور آرزو داشتند که با همه آداب و رسوم لازم به خاک سپرده شوند.»
یکی عزیزش را از دست داده اما مراسم ختم چنان کوچک و غریبانه بوده که غم دلداری نزدیکان، کنج دلش مانده، آن یکی اصلاً نتوانسته در مراسم ختم نزدیکترین آدم زندگیاش شرکت کند یا بغض دیدار آخر به بزرگترین غم زندگیاش تبدیل شده. خیلیها بیش از یک سال است که پدر و مادر سالمند خود را ندیدهاند یا به سلام و احوالپرسی زیر پنجره و پشت در بسنده کردهاند. نوهها در اشتیاق آغوش پدربزرگ و مادربزرگ بیتابند و... اینها البته سویههای تلخ ماجراست و کرونا با تغییر مسیر زندگی چه بسا سویههای امیدبخش فراوانی هم با خود به ارمغان آورد. از کجا معلوم آنچه امروز مایه تلخکامی و بیم ماست، فردا به شیرینی و امید تبدیل نشود؟ دکتر سعید رنجبر روانشناس اجتماعی میگوید: «کرونا مثل یک تابلو توقف عمل کرد و جلوی شتاب زندگی را گرفت. خب معلوم است که به هم خوردن روال عادی زندگی باعث استرس میشود و ممکن است این استرس بعدها عمیقتر شود و اعتماد به نفس فرد را برای بازگشت به جریان عادی زندگی مختل کند، اما فی نفسه تغییر چیز بدی نیست بویژه اینکه در جریان همهگیری کرونا آدمها بیشتر با خودشان روبهرو شدند. درواقع با خودشان خلوت کردند و نسبت خودشان با واقعیات پیرامون و تعاملات با دیگران را مورد سنجش قرار دادند. این چیزی است که قیمت ندارد و میتواند به تعالی شخصیتی فرد و جامعه منجر شود.
بنابراین از نظر من این وضعیت، یک وضعیت دوگانه است؛ یعنی همانطور که افرادی با بیماریهای زمینهای، بیشتر در معرض خطر هستند، افرادی با زمینههای انواع بیماریهای روان هم در معرض خطر بیشتری قرار دارند اما کلیت ماجرا مثبت است چون آدمها نسبت به خود و نوع روابطشان با دیگران و واقعیتهای پیرامونی به شناخت بهتری رسیدهاند. بهنظر من جامعه ما بعد از کرونا جای بهتری برای زندگی خواهد بود.»
دکتر بهروز حسینی روانشناس اما چنین نظری ندارد. او معتقد است کرونا در برخی مراحل رشد میتواند اختلال عمیقی ایجاد کند و از آنجایی که هر مرحله مقدمه مرحله بعدی است، ممکن است فرد امکان رشد و توسعه فردی را برای همیشه از دست بدهد: «در دوره اول رشد که از تولد تا سه سالگی است کودک درگیر مادر یا مراقب است نه کرونا. در این مرحله رابطه دوطرفه است و از آنجایی که هنوز رشد شناختی اتفاق نیفتاده نمیتواند درکی از مسائل انتزاعی داشته باشد. در مرحله بعدی هم که از سه تا شش سالگی یا مرحله شکلپذیری احساسی است، اگرچه پرسشهایی برای کودک مطرح میشود اما باز چندان عمیق نیست. کودک در این مرحله بازی میکند ولی چندان قواعد بازی را نمیداند و به آن تسلطی ندارد ولی در مرحله سوم که آغاز دوره دبستان است، کودک وارد دوره اجتماعی شدن و جامعهپذیری میشود و اگر این مرحله به تأخیر بیفتد، رشد در مراحل بعدی را هم مختل میکند که متأسفانه کرونا دارد این اختلال را بهوجود میآورد. اساساً به همین دلیل کشورهایی مثل فنلاند و فرانسه اجازه ندادند که مدرسهها تعطیل شود.»
وی در این زمینه مقالهای پژوهشی نیز نوشته که قرار است بزودی ارائه شود. حسینی بر مبنای همین پژوهش اعتقاد دارد فاصله اجتماعی، تماس نداشتن با گروه همسالان و دوری خانوادهها از یکدیگر میتواند برای نوجوانان نیز به شکل دیگری مشکل ساز باشد: «برای یک نوجوان مهمترین مسأله، مسأله هویت است. نوجوان در مرحلهای از رشد شخصیتی قرار میگیرد که نیاز دارد خود را بشناسد و همین طور جهانی را که در آن زندگی میکند و اینکه هدف از زندگی چیست؟ بنابراین اگر نتواند تعامل برقرار کند و تجربههای متفاوتی نداشته باشد، ممکن است در مراحل بعدی برای حفظ ارتباط، ازدواج و حتی اشتغال دچار مشکلاتی جدی شود.»
در رمان طاعون مردم انتظار میکشند هرچه زودتر بیماری رخت بربندد تا عزیزانشان را در آغوش بگیرند. آنها به این نتیجه رسیدهاند که آنچه در این جهان، زیبا و ارزشمند است، عشق و انسانیت است. آیا ممکن است کرونا هم چنین تغییری در ما بهوجود بیاورد؟ دکتر سعید رنجبر میگوید: «مهمترین درس کرونا به ما این است که اگر میخواهید به فکر عزیزانتان باشید، باید اول به فکر خودتان باشید. این موضوع با خودخواهی و فردمحوری یک تفاوت باریک و درعین حال عمده دارد. اگر شما برای خودتان به فکر ماسک خوب نباشید، اگر شما از خودتان مراقبت نکنید، اگر پروتکلهای بهداشتی را رعایت نکنید و به فکر سلامتی خودتان نباشید، به دیگران و درنتیجه به خانواده و فامیل هم آسیب میزنید.
پس ما مثل دانههای زنجیر به هم متصل هستیم و هرکسی باید اول مراقب خودش باشد. حالا این مفهوم را روی الگوهای رفتاری دیگر پیاده کنید؛ اگر ما در کوچه و خیابان عفت کلام را رعایت نکنیم، این زنجیره روزی به خود ما برخواهد گشت چرا؟ چون ما جامعه را ناامن کردهایم و این ناامنی مثل موجی است که برمیگردد. پس ما برای اینکه پدر یا مادر بهتری باشیم و فرزندان بهتری تربیت کنیم، اول باید خودمان آدم بهتری شویم. به اعتقاد من کرونا دارد اهمیت فردیت و توسعه فردی را جایگزین فردمحوری و منفعت طلبی فردی میکند. نانوایی که اسپری الکل داخل نانوایی کار میگذارد یا مرغ فروشی که دم در آب و مایع دستشویی قرار میدهد نشان میدهد که جامعه درحال گذر از منفعت طلبی فردی است.»
وی به آسیبها و بیماریهای روان پس از کرونا اشاره میکند و میگوید: «بارها و بارها کارشناسان مختلف در رسانهها از شگردهایی برای کاستن آسیبها گفتهاند. اینها چیزهایی نیست که قابل کنترل نباشد. من هم معتقدم با تماس تصویری، تماس کودکان با همسالان در پارکها و با مراقبتهای لازم یا گردش خانوادگی در محیطهای باز و کم خطر میتوان از پیامدهای منفی بیماریهای روان کاست، اما این به هیچ وجه قابل مقایسه با منافعی نیست که عاید جامعه خواهد شد. همانطور که گفتم جامعه ما پساز کرونا جای بهتری برای زندگی خواهد بود.» شما چه فکر میکنید؟ آیا جامعه ما پس از کرونا جامعهای پرتنش و مملو از بیماریهای رنگ به رنگ روان خواهد بود یا جای بهتری برای زندگی؟
داریوش مصطفوی رئیس اسبق فدراسیون فوتبال در گفتوگو با «ایران»:
AFC دایی را دعوت کرده ولی شرایط مدیریت فوتبال ما را نمیداند
حامد جیرودی / بر اساس مصوبه هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال، مجمع عمومی انتخاب هیأت رئیسه و ریاست این فدراسیون، یکشنبه 10 اسفند در تهران برگزار خواهد شد و با توجه به تغییراتی که در اساسنامه فدراسیون داده شده به نظر میرسد شاهد حضور چهرههای فوتبالی برای ریاست فدراسیون باشیم. این موضوع باعث شد تا به سراغ داریوش مصطفوی برویم که یکی از معدود مدیران فوتبالی تاریخ فدراسیون فوتبال به شمار میرود. او درباره اینکه حضور احتمالی چهرههایی مانند علی دایی، علی کریمی و دیگر چهرههای محبوب در انتخابات فدراسیون را چطور میبیند؟ به «ایران» گفت: «هر کاری شرایط لازم خودش را نیاز دارد. یک موقع بازیکنی بسیار خوب عضو تیم ملی است، آقای گل جهان است، بهترین بازیکن آسیاست و اینها در جای خودش محفوظ است ولی مدیریت در سطح عالی فوتبال دنیا اینطور نیست که یک بازیکن بعد از کنار گذاشتن فوتبال بیاید و مدیریت را در دست بگیرد. البته اگر این نامهایی که به آن اشاره کردید، این جربزه و انرژی را در خودشان میبینند و پتانسیلش را دارند، بیایند اما آنجا دیگر زمین و توپ و زدن گل نیست. من همیشه گفتهام که 20 درصد از جریانات فوتبال در داخل زمین حل میشود و 80 درصد آن برای بیرون زمین است. یعنی شخص مدیر، شخص رئیس فدراسیون و دبیرکل هستند که تصمیمهای اساسی را میگیرند. یک مدیر برای ریاست فدراسیون، باید با مجامع فیفا، آسیا و دیگر مسائل مدیریتی فوتبال آشنا باشد و همه باشگاهها و فوتبالیها او را نه به عنوان یک فوتبالی بلکه به عنوان یک مدیر قبول داشته باشند. اینکه یک بازیکن سابق به صورت خلقالساعه بخواهد رئیس شود، شأن خود را پایین میآورد. در انتخابات اعضای مجمع با سلایق مختلف هستند و دیگر 11 بازیکن یک تیم نیستند که به او پاس بدهند که گل بزند. آنها میتوانند با گذراندن دوره مدیریت یا حضور در ردههای پایینتر کار خود را آغاز کنند.»
دایی در مصاحبهای که به تازگی انجام داد به این اشاره کرد که ایافسی از او خواسته در انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال شرکت کند ولی او خودش ترجیح میدهد بیشتر به مربیگری بپردازد. مصطفوی درباره اینکه آیا دایی شاخصههای مدیریت را دارد، چنین نظر داد: «دایی انسان باهوشی است. کسی که آقای گل جهان است، همین طوری که به این عنوان دست پیدا نمیکند. او خیلی از شرایط زندگی و فوتبال را داشته که آقای گل شده است. من این نظر را درباره کریستانو رونالدو یا پوشکاش که آنها هم آقای گل هستند و بودند هم دارم. بله، کنفدراسیون فوتبال آسیا از دایی خواسته بیاید ولی آنها شرایط مدیریت در فوتبال ما را نمیدانند. البته کنفدراسیون و فیفا میگویند که کلیه کارهای فوتبال یک مملکت باید توسط فوتبالیها انجام شود و این درست است و دایی و کریمی و خداداد و مهدویکیا فوتبالی هستند ولی باید دید شرایط مدیریت را در خودشان میبینند یا نه.»
گاهی پیش میآید که کارشناسان فوتبال ایران با کنایه میگویند ما به جای مربی و بازیکن خارجی، باید مدیر خارجی وارد کنیم. مصطفوی در این باره چنین صحبت کرد: «در دنیا رسم نیست که مدیر از خارج بیاورند ولی مربی میآورند. من فکر میکنم منظور دوستان این است که مدیرانی از خارج بیایند و کلاس مدیریت بگذارند و مشورت بدهند.»
اما آیا مدیری برای فدراسیون هست که بحرانی مانند قرارداد با مارک ویلموتس را به وجود نیاورد و بتواند مربی مانند کارلوس کی روش را هم مدیریت کند؟ رئیس اسبق فدراسیون فوتبال در این رابطه چنین واکنشی داشت: «باید دید آن مدیری که میآید، چقدر بیطرفانه نظر میدهد و چقدر تحت تأثیر جاهای دیگر قرار نمیگیرد و چقدر مدیر مقتدر و گردنکلفتی است. این روزها همه در جهت باد حرکت میکنند و در این شرایط پیدا کردن یک مدیر ملی که وابسته به هیچ گروه و دسته و حزبی نباشد، خیلی سخت است. نوع قرارداد با ویلموتس که ماجراهای عجیب خودش را دارد ولی فضای به وجود آمده در زمان مربیگری کیروش به خاطر مدیریت علی کفاشیان بود. کفاشیان علاقهای به فوتبال نداشت و فقط به پست ریاست فدراسیون علاقه داشت و برای ماندن هر کاری می کرد. باید بروید ببینید که در دوره کمیته انتقالی چه معاملاتی شد که حاصلش انتخاب کفاشیان بود و بعد هم که مدیریت او با حمایت عادل فردوسیپور شد فضای مربیگری کیروش در تیم ملی و مردم هنوز نمیدانند چه لطماتی از آن دوره به فوتبال ما وارد شد. ما با کی روش هیچ جامی کسب نکردیم و او تنها به رئیس فدراسیون تحکم میکرد و این اواخر به وزیر ورزش هم دستور میداد.»
این بازیکن سابق استقلال، پرسپولیس و تیم ملی در دهه 40 و 50 درباره نظمی که کی روش به تیم ملی داد هم گفت: «اسم کاری که کی روش کرد نظم نیست. دیکتاتوری نظم نیست. بازیکن برای اینکه در تیم ملی باشد، به حرف او گوش میداد. من بازیکن بودهام و میدانم چه میگویم. شاید من هم اگر الان بازیکن بودم، حرف سرمربی تیم ملی را گوش میدادم و این دیکتاتوری که کیروش به وجود آورد، باعث آن نظمی شد که به آن اشاره داشتید.»
یحیی گلمحمدی سرمربی پرسپولیس پس از اینکه تیمش به قهرمانی آسیا نرسید، از مدیریت قبلی این باشگاه بهخاطر اینکه نتوانستند ستارههای این تیم مانند بشار رسن، شجاع خلیلزاده و محمد نادری را حفظ کنند، انتقاد کرد. مصطفوی درباره اینکه چقدر عدم مدیریت در فینال لیگ قهرمانان را در قهرمان نشدن پرسپولیس مؤثر میداند، یادآور شد: «این هم شبیه همان شرایط بازیکن است. مربی هم زمانی که باید اعتراض کند، به خاطر جایگاه خودش این کار را نمیکند. آقای گلمحمدی چرا الان این حرفها را میزند؟ او باید زمانی که آقای رسولپناه بود، این حرفها را میزد. پس نشان میدهد که گلمحمدی هم به دنبال جایگاه خودش بوده است. البته از مدیران غیرفوتبالی همه کار بر میآید. همین که جواز باشگاه پرسپولیس را نفروختند، جای شکر دارد. شما چاقو را به دست بچهای دادهاید که جراحی کند، معلوم است که شکم را پاره میکند. در حالی که پرسپولیس جراح میخواست نه شکم پاره کن. الان چرا برای انتقال بشار تنها 130 هزار دلار به پرسپولیس برسد؟ پرسپولیس حداقل باید یک میلیون دلار از این انتقال سود میبرد ولی چون بلد نیستند، شرایط اینطور میشود.»
دایی در مصاحبهای که به تازگی انجام داد به این اشاره کرد که ایافسی از او خواسته در انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال شرکت کند ولی او خودش ترجیح میدهد بیشتر به مربیگری بپردازد. مصطفوی درباره اینکه آیا دایی شاخصههای مدیریت را دارد، چنین نظر داد: «دایی انسان باهوشی است. کسی که آقای گل جهان است، همین طوری که به این عنوان دست پیدا نمیکند. او خیلی از شرایط زندگی و فوتبال را داشته که آقای گل شده است. من این نظر را درباره کریستانو رونالدو یا پوشکاش که آنها هم آقای گل هستند و بودند هم دارم. بله، کنفدراسیون فوتبال آسیا از دایی خواسته بیاید ولی آنها شرایط مدیریت در فوتبال ما را نمیدانند. البته کنفدراسیون و فیفا میگویند که کلیه کارهای فوتبال یک مملکت باید توسط فوتبالیها انجام شود و این درست است و دایی و کریمی و خداداد و مهدویکیا فوتبالی هستند ولی باید دید شرایط مدیریت را در خودشان میبینند یا نه.»
گاهی پیش میآید که کارشناسان فوتبال ایران با کنایه میگویند ما به جای مربی و بازیکن خارجی، باید مدیر خارجی وارد کنیم. مصطفوی در این باره چنین صحبت کرد: «در دنیا رسم نیست که مدیر از خارج بیاورند ولی مربی میآورند. من فکر میکنم منظور دوستان این است که مدیرانی از خارج بیایند و کلاس مدیریت بگذارند و مشورت بدهند.»
اما آیا مدیری برای فدراسیون هست که بحرانی مانند قرارداد با مارک ویلموتس را به وجود نیاورد و بتواند مربی مانند کارلوس کی روش را هم مدیریت کند؟ رئیس اسبق فدراسیون فوتبال در این رابطه چنین واکنشی داشت: «باید دید آن مدیری که میآید، چقدر بیطرفانه نظر میدهد و چقدر تحت تأثیر جاهای دیگر قرار نمیگیرد و چقدر مدیر مقتدر و گردنکلفتی است. این روزها همه در جهت باد حرکت میکنند و در این شرایط پیدا کردن یک مدیر ملی که وابسته به هیچ گروه و دسته و حزبی نباشد، خیلی سخت است. نوع قرارداد با ویلموتس که ماجراهای عجیب خودش را دارد ولی فضای به وجود آمده در زمان مربیگری کیروش به خاطر مدیریت علی کفاشیان بود. کفاشیان علاقهای به فوتبال نداشت و فقط به پست ریاست فدراسیون علاقه داشت و برای ماندن هر کاری می کرد. باید بروید ببینید که در دوره کمیته انتقالی چه معاملاتی شد که حاصلش انتخاب کفاشیان بود و بعد هم که مدیریت او با حمایت عادل فردوسیپور شد فضای مربیگری کیروش در تیم ملی و مردم هنوز نمیدانند چه لطماتی از آن دوره به فوتبال ما وارد شد. ما با کی روش هیچ جامی کسب نکردیم و او تنها به رئیس فدراسیون تحکم میکرد و این اواخر به وزیر ورزش هم دستور میداد.»
این بازیکن سابق استقلال، پرسپولیس و تیم ملی در دهه 40 و 50 درباره نظمی که کی روش به تیم ملی داد هم گفت: «اسم کاری که کی روش کرد نظم نیست. دیکتاتوری نظم نیست. بازیکن برای اینکه در تیم ملی باشد، به حرف او گوش میداد. من بازیکن بودهام و میدانم چه میگویم. شاید من هم اگر الان بازیکن بودم، حرف سرمربی تیم ملی را گوش میدادم و این دیکتاتوری که کیروش به وجود آورد، باعث آن نظمی شد که به آن اشاره داشتید.»
یحیی گلمحمدی سرمربی پرسپولیس پس از اینکه تیمش به قهرمانی آسیا نرسید، از مدیریت قبلی این باشگاه بهخاطر اینکه نتوانستند ستارههای این تیم مانند بشار رسن، شجاع خلیلزاده و محمد نادری را حفظ کنند، انتقاد کرد. مصطفوی درباره اینکه چقدر عدم مدیریت در فینال لیگ قهرمانان را در قهرمان نشدن پرسپولیس مؤثر میداند، یادآور شد: «این هم شبیه همان شرایط بازیکن است. مربی هم زمانی که باید اعتراض کند، به خاطر جایگاه خودش این کار را نمیکند. آقای گلمحمدی چرا الان این حرفها را میزند؟ او باید زمانی که آقای رسولپناه بود، این حرفها را میزد. پس نشان میدهد که گلمحمدی هم به دنبال جایگاه خودش بوده است. البته از مدیران غیرفوتبالی همه کار بر میآید. همین که جواز باشگاه پرسپولیس را نفروختند، جای شکر دارد. شما چاقو را به دست بچهای دادهاید که جراحی کند، معلوم است که شکم را پاره میکند. در حالی که پرسپولیس جراح میخواست نه شکم پاره کن. الان چرا برای انتقال بشار تنها 130 هزار دلار به پرسپولیس برسد؟ پرسپولیس حداقل باید یک میلیون دلار از این انتقال سود میبرد ولی چون بلد نیستند، شرایط اینطور میشود.»
چه کسانی بهدنبال حذف دفاتر خدمات مسافرتی هستند
شوخی بزرگ با تور یک میلیارد تومانی به مقصد آنتالیا
زهرا کشوری
خبرنگار
داستان تورهای عجیب به مقصد ترکیه ادامه دارد. در تازهترین اتفاق تبلیغ تور یک میلیارد و ۱۹۵ میلیون تومانی به مقصد آنتالیا دوباره به واکنش برخی از کاربران ایرانی در فضای مجازی منجر شد. پیش از این هم تبلیغ تور ویژه کرونا به مقصد ترکیه به دلنگرانی جامعه ایرانی از آزمایش واکسن کرونا روی مسافران ایرانی در این کشور همسایه دامن زده بود. در نهایت هم مشخص نشد چه کسانی به انتشار چنین تبلیغی دست زدند. تورهای تبلیغی هیچ آدرس و شماره تلفنی ندارند با وجود این براحتی افکارعمومی را در شبکههای مجازی مشغول میکنند و به گمانهزنیهای مختلف وامیدارند. تور ۱۲ روزه یک میلیاردی به مقصد آنتالیا این بار هم اعتراض انجمن صنفی دفاتر و خدمات مسافرت هوایی را در پی دارد. امیر پویان رفیعی شاد رئیس هیأت مدیره انجمن صنفی دفاتر سفر استان تهران در گفتوگو با «ایران» این خبر را یک شوخی و دروغ بزرگ میخواند. او هم مثل حرمتالله رفیعی رئیس هیأت مدیر انجمن صنفی دفاتر سفر در کشور معتقد است که منتشرکنندگان چنین تبلیغاتی بهدنبال بیاعتبار کردن و حذف دفاتر خدمات مسافرتی هستند. یکی از فعالان و دست اندرکاران گردشگری هم که نمیخواهد نامی از او برده شود، در گفتوگو با «ایران» پای چند هلدینگ بزرگ گردشگری و برخی ایرلاینها را به ماجرای تورهای عجیب میکشاند و معتقد است: «آنها بهدنبال حذف دفاتر خدمات مسافرتی و انحصار بازار تورهای مسافرتی هستند.»
امیرپویان رفیعی شاد بدرستی از تور یک میلیاردی آنتالیا به دروغ بزرگ یاد میکند. یک جستوجوی کوتاه در قیمت تور آژانسهای مختلف کذب بودن این خبر را اثبات میکند. بیشترین قیمت اعلام شده به مقصد ترکیه ۱۲۰ میلیون تومان است. افزایش قیمت تورها به مقصد ترکیه نسبت به سال گذشته جهشی نجومی دارد و سفر به ترکیه را از سبد بسیاری از خانوارهای ایرانی خارج کرده است. ترکیه تا پیش از کاهش ارزش پولی ملی، سخت شدن وضعیت اقتصادی ایران و کاهش ارتباط ایرانیها با کشورهای دیگر، مقصد ارزانی برای ایرانیها بود، بویژه زمستان کم مسافر آن مقصد گردشگران خرید بسیاری از ایران میشد.
اما ترکیه امروز مقصد اول و شاید آخر مسافران ایرانی باشد. ایرانیها برای رفتن به ترکیه نیاز به ویزا ندارند. به گفته رفیعیشاد بسیاری از کشورها در حال حاضر به ایرانیها ویزا نمیدهند. بنابراین آنها همچنان ترکیه را انتخاب میکنند. پروازها به مقصد ترکیه هم به گفته او محدود است. احتمالاً این موضوع هم باعث افزایش قیمت بلیتها میشود، اما هرچه حساب و کتاب هم شود، رقم بیش از یک میلیارد تومان برای سواحل سرد و خلوت زمستانی آنتالیا با واقعیت فاصله زیادی دارد. رفیعی شاد ۶۰ درصد از سفرها به مقصد ترکیه را تجاری میداند و میگوید: «تنها ۴۰درصد مسافران حال حاضر ترکیه توریست هستند.» ایرانیهای بسیاری پس از خروج یک طرفه امریکا از برجام در ترکیه خانه خریدند و در بخش تجاری این کشور سرمایهگذاری کردند. سرمایهگذاری ایرانیها در ترکیه حتی به هنرمندان صنایع دستی هم رسید، برای مثال برخی از هنرمندان اصفهان جذب بازار ترکیه شدند.
براساس آماری که «مجمع عمومی اتاقهای بازرگانی و بورسهای ترکیه» (Türkiye Odalar ve Borsalar Birliği) در ده ماهه اول سال میلادی ۲۰۱۹ منتشر کرد، از ژانویه تا اکتبر سال گذشته، ده هزار و ۶۸۲ شرکت سرمایهگذاری خارجی در ترکیه تأسیس شدهاست. در این میان شهروندان ایران با ثبت ۴۹ شرکت سهامی عام و ۷۷۲ شرکت با مسئولیت محدود در صدر سرمایهگذاران قرار دارند. بنابراین پررنگ بودن سفرهای تجاری به ترکیه در زمان رکود گردشگری بهدنبال کرونا و گرانیهای سرسام آور نکته غیرعادی نیست.
حرمتالله رفیعی - رئیس انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرت هوایی و جهانگردی - هم درباره تور یک میلیارد و ۱۹۵ میلیون تومانی به ایسنا میگوید: حتی اگر قیمت صندلی بیزنس کلاس یک هواپیمای خارجی را درنظر بگیرند و گرانترین و مجهزترین هتل یا ویلای ساحلی آنتالیا را هم برای این تور رزرو کرده باشند، قیمت آن به یک میلیارد تومان نمیرسد. من بتازگی همراه وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، مأموریت و سفر تحقیقی به ترکیه داشتم، از همه نرخها اطلاع دارم، بهترین ویلا و هتل آن منطقه شاید شبی ۱۰ میلیون تومان شود که قیمت ۱۲ شب آن ۱۲۰ میلیون تومان میشود. بیشترین قیمتی هم که برای پرواز وجود دارد نهایت ۳۰ میلیون تومان باشد که البته این چنین نیست، با این حال و به فرض وجود چنین قیمتهایی، تور یک میلیارد تومانی نمیتواند وجود خارجی داشته باشد، حتی تورهای اروپایی با نرخ امروزِ یورو، اینقدر تمام نمیشود.»
او میگوید: «در یک هفته گذشته این دومین خبر بود که علیه آژانسهای مسافرتی منتشر شد. اول تور استانبول ویژه واکسن کرونا که مشخص شد جعلی بوده و حالا هم تور یک میلیارد تومانی آنتالیا. در تبلیغ هیچ کدام هم مشخصاتِ آژانس و تور وجود ندارد و ساختگی بهنظر میآید.»
رفیعی با اشاره به تعطیلی بیشتر آژانسها،هتل ها و بیکاری گسترده راهنماهای گردشگری از زمان شیوع ویروس کرونا، میگوید: در شرایطی که گردشگری سیاهترین روزها را سپری میکند و در تاریخِ خود، اینقدر بدبختی ندیده بود، حالا یک عده از فرصت استفاده میکنند و یک لگد هم به پیکر بیجان گردشگری میزنند.
برخی رسانهها، تور یک میلیارد تومانی آنتالیا را به برقراری دوباره پروازهای تهران ـ آنکارا ربط دادهاند. مقصود اسعدی سامانی - دبیر انجمن شرکتهای هواپیمایی - نیز در واکنش به این تور میلیاردی، گفته است: «این رقم غیرمعقول است و باید بررسی شود.»
چه کسانی پشت تبلیغهای تورهای عجیب به مقصد ترکیه هستند؟
پاسخ دقیق این سؤال را پلیس فتا میتواند بدهد اما چنان که پیش تر هم اشاره کردیم، یکی از دستاندرکاران گردشگری میگوید: «چندین هلدینگ بزرگ گردشگری و برخی ایرلاینها بهدنبال کنار زدن دفاتر خدماتی و بهدست آوردن بازار محدود تورهای خارجی هستند.» او فروش مستقیم تورها توسط ایرلاینها را یکی از مصداقهای این ادعا میداند.
خبرنگار
داستان تورهای عجیب به مقصد ترکیه ادامه دارد. در تازهترین اتفاق تبلیغ تور یک میلیارد و ۱۹۵ میلیون تومانی به مقصد آنتالیا دوباره به واکنش برخی از کاربران ایرانی در فضای مجازی منجر شد. پیش از این هم تبلیغ تور ویژه کرونا به مقصد ترکیه به دلنگرانی جامعه ایرانی از آزمایش واکسن کرونا روی مسافران ایرانی در این کشور همسایه دامن زده بود. در نهایت هم مشخص نشد چه کسانی به انتشار چنین تبلیغی دست زدند. تورهای تبلیغی هیچ آدرس و شماره تلفنی ندارند با وجود این براحتی افکارعمومی را در شبکههای مجازی مشغول میکنند و به گمانهزنیهای مختلف وامیدارند. تور ۱۲ روزه یک میلیاردی به مقصد آنتالیا این بار هم اعتراض انجمن صنفی دفاتر و خدمات مسافرت هوایی را در پی دارد. امیر پویان رفیعی شاد رئیس هیأت مدیره انجمن صنفی دفاتر سفر استان تهران در گفتوگو با «ایران» این خبر را یک شوخی و دروغ بزرگ میخواند. او هم مثل حرمتالله رفیعی رئیس هیأت مدیر انجمن صنفی دفاتر سفر در کشور معتقد است که منتشرکنندگان چنین تبلیغاتی بهدنبال بیاعتبار کردن و حذف دفاتر خدمات مسافرتی هستند. یکی از فعالان و دست اندرکاران گردشگری هم که نمیخواهد نامی از او برده شود، در گفتوگو با «ایران» پای چند هلدینگ بزرگ گردشگری و برخی ایرلاینها را به ماجرای تورهای عجیب میکشاند و معتقد است: «آنها بهدنبال حذف دفاتر خدمات مسافرتی و انحصار بازار تورهای مسافرتی هستند.»
امیرپویان رفیعی شاد بدرستی از تور یک میلیاردی آنتالیا به دروغ بزرگ یاد میکند. یک جستوجوی کوتاه در قیمت تور آژانسهای مختلف کذب بودن این خبر را اثبات میکند. بیشترین قیمت اعلام شده به مقصد ترکیه ۱۲۰ میلیون تومان است. افزایش قیمت تورها به مقصد ترکیه نسبت به سال گذشته جهشی نجومی دارد و سفر به ترکیه را از سبد بسیاری از خانوارهای ایرانی خارج کرده است. ترکیه تا پیش از کاهش ارزش پولی ملی، سخت شدن وضعیت اقتصادی ایران و کاهش ارتباط ایرانیها با کشورهای دیگر، مقصد ارزانی برای ایرانیها بود، بویژه زمستان کم مسافر آن مقصد گردشگران خرید بسیاری از ایران میشد.
اما ترکیه امروز مقصد اول و شاید آخر مسافران ایرانی باشد. ایرانیها برای رفتن به ترکیه نیاز به ویزا ندارند. به گفته رفیعیشاد بسیاری از کشورها در حال حاضر به ایرانیها ویزا نمیدهند. بنابراین آنها همچنان ترکیه را انتخاب میکنند. پروازها به مقصد ترکیه هم به گفته او محدود است. احتمالاً این موضوع هم باعث افزایش قیمت بلیتها میشود، اما هرچه حساب و کتاب هم شود، رقم بیش از یک میلیارد تومان برای سواحل سرد و خلوت زمستانی آنتالیا با واقعیت فاصله زیادی دارد. رفیعی شاد ۶۰ درصد از سفرها به مقصد ترکیه را تجاری میداند و میگوید: «تنها ۴۰درصد مسافران حال حاضر ترکیه توریست هستند.» ایرانیهای بسیاری پس از خروج یک طرفه امریکا از برجام در ترکیه خانه خریدند و در بخش تجاری این کشور سرمایهگذاری کردند. سرمایهگذاری ایرانیها در ترکیه حتی به هنرمندان صنایع دستی هم رسید، برای مثال برخی از هنرمندان اصفهان جذب بازار ترکیه شدند.
براساس آماری که «مجمع عمومی اتاقهای بازرگانی و بورسهای ترکیه» (Türkiye Odalar ve Borsalar Birliği) در ده ماهه اول سال میلادی ۲۰۱۹ منتشر کرد، از ژانویه تا اکتبر سال گذشته، ده هزار و ۶۸۲ شرکت سرمایهگذاری خارجی در ترکیه تأسیس شدهاست. در این میان شهروندان ایران با ثبت ۴۹ شرکت سهامی عام و ۷۷۲ شرکت با مسئولیت محدود در صدر سرمایهگذاران قرار دارند. بنابراین پررنگ بودن سفرهای تجاری به ترکیه در زمان رکود گردشگری بهدنبال کرونا و گرانیهای سرسام آور نکته غیرعادی نیست.
حرمتالله رفیعی - رئیس انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرت هوایی و جهانگردی - هم درباره تور یک میلیارد و ۱۹۵ میلیون تومانی به ایسنا میگوید: حتی اگر قیمت صندلی بیزنس کلاس یک هواپیمای خارجی را درنظر بگیرند و گرانترین و مجهزترین هتل یا ویلای ساحلی آنتالیا را هم برای این تور رزرو کرده باشند، قیمت آن به یک میلیارد تومان نمیرسد. من بتازگی همراه وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، مأموریت و سفر تحقیقی به ترکیه داشتم، از همه نرخها اطلاع دارم، بهترین ویلا و هتل آن منطقه شاید شبی ۱۰ میلیون تومان شود که قیمت ۱۲ شب آن ۱۲۰ میلیون تومان میشود. بیشترین قیمتی هم که برای پرواز وجود دارد نهایت ۳۰ میلیون تومان باشد که البته این چنین نیست، با این حال و به فرض وجود چنین قیمتهایی، تور یک میلیارد تومانی نمیتواند وجود خارجی داشته باشد، حتی تورهای اروپایی با نرخ امروزِ یورو، اینقدر تمام نمیشود.»
او میگوید: «در یک هفته گذشته این دومین خبر بود که علیه آژانسهای مسافرتی منتشر شد. اول تور استانبول ویژه واکسن کرونا که مشخص شد جعلی بوده و حالا هم تور یک میلیارد تومانی آنتالیا. در تبلیغ هیچ کدام هم مشخصاتِ آژانس و تور وجود ندارد و ساختگی بهنظر میآید.»
رفیعی با اشاره به تعطیلی بیشتر آژانسها،هتل ها و بیکاری گسترده راهنماهای گردشگری از زمان شیوع ویروس کرونا، میگوید: در شرایطی که گردشگری سیاهترین روزها را سپری میکند و در تاریخِ خود، اینقدر بدبختی ندیده بود، حالا یک عده از فرصت استفاده میکنند و یک لگد هم به پیکر بیجان گردشگری میزنند.
برخی رسانهها، تور یک میلیارد تومانی آنتالیا را به برقراری دوباره پروازهای تهران ـ آنکارا ربط دادهاند. مقصود اسعدی سامانی - دبیر انجمن شرکتهای هواپیمایی - نیز در واکنش به این تور میلیاردی، گفته است: «این رقم غیرمعقول است و باید بررسی شود.»
چه کسانی پشت تبلیغهای تورهای عجیب به مقصد ترکیه هستند؟
پاسخ دقیق این سؤال را پلیس فتا میتواند بدهد اما چنان که پیش تر هم اشاره کردیم، یکی از دستاندرکاران گردشگری میگوید: «چندین هلدینگ بزرگ گردشگری و برخی ایرلاینها بهدنبال کنار زدن دفاتر خدماتی و بهدست آوردن بازار محدود تورهای خارجی هستند.» او فروش مستقیم تورها توسط ایرلاینها را یکی از مصداقهای این ادعا میداند.
شهرداری اصفهان از پایان مرمت و بازسازی بنای صفوی خبر داد
باز شدن درهای حمام شاهزادهها به روی مردم پس از 46 سال
حمیرا حیدریان
خبرنگار
با پایان یافتن مرمت و بازسازی حمام صفوی اصفهان که به حمام شاهزادهها شهرت دارد، شهرداری اصفهان وعده داده است که بزودی درهای این بنای تاریخی روی گردشگران و مردم باز میشود. حمام شاهزادهها در دوره طلایی تاریخ معماری اصفهان ساخته شده است. بانی این اثر تاریخی، یکی از شاهزادگان صفوی بهنام شهربانو بیگم، دختر شاه سلطان حسین صفوی است. شاهزاده شهربانو، دختر متفاوت شاه سلطان حسین و عاشق تحصیل دانش بود اما بیش از همه نیز به تحصیل جوانترها فکر میکرد. وی پولی را که میتوانست مثل دیگر زنان حرمسرا خرج خرید جواهرات و لباسهای ابریشمی کند به ساخت مدرسه اختصاص داد. او قصد داشت تا مانند مادرشاه کاری بزرگ کرده باشد. از اینرو ساخت گرمابه برای مدرسه را هم در پیش گرفت و در پایان کار آن را برای طلاب مدرسه وقف کرد. او به این فکر کرد که سالیان سال فرزندان این مرز و بوم به او افتخار خواهند کرد.
این حمام در نزدیک بازار زرگران و فرش فروشان قرار دارد. بر سردرآن دو فرشته تاجدار نقش و نگار شده است که به بازدیدکنندگان خوشامد میگویند. به راهرو حمام که وارد شوید تزئینات خیره کننده کاشی کاری آن دوران را خواهید دید. سربینه، پیچ خاصی بوده که ورودی را از بقیه قسمتها جدا میکرده و افراد داخل حمام همدیگر را آنجا ملاقات میکردند. سربینه حمام شاهزادهها با کاشیهای فیروزهای، سبز و سفید، حوضی هشت ضلعی و گنبدی که تزئینات سربندی دارد، نقش و نگارهای انسان و همچنین آجر تزئین شده است. گرمخانه، میان در و فضای چال حوض این گرمابه نیز تزئینات دیدنی دارد که آن را به یکی از آثار شاخص دوران صفوی تبدیل کرده است. این حمام تاریخی 1 آبان 1354 با شماره ثبت 1115 بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است حمامی که شهرداری به منظور حفظ و نگهداری بناهای تاریخی و به منظور توسعه گردشگری و رونق بازار فروش صنایع دستی آن را مورد مرمت و بازسازی قرار داد.
قدرتالله نوروزی شهردار اصفهان با بیان اینکه اعتبار اختصاص داده شده به این بنای تاریخی بالغ بر 50میلیاردتومان بوده است در گفتوگو با «ایران «گفت: مرمت و بازسازی حمام شاهزادهها که متعلق به دوران صفویه است پایان یافته است و بزودی آماده بهرهبرداری میشود.
وی شهرداری را پاسدار و حافظ شهر و تمامی متعلقات آن از جمله بناهای تاریخی عنوان کرد و افزود: یکی از اهداف مهم بازسازی این بنای با ارزش تاریخی رونق بخشیدن بحث گردشگری و توسعه اقتصادی صنایع دستی از جمله فرش است. از آنجایی که این حمام در بازار اصفهان و در مجاورت بازار فرش قرار دارد؛ بهرهبرداری این بنا نه تنها پس از پایان بیماری کرونا میتواند تأثیری در گردشگری و جذب توریسم و افزایش درآمد داشته باشد؛ بلکه این مجاورت میتواند بار دیگر صنعت فرش که این روزها با شیوع بیماری کرونا از رمق افتاد، بار دیگر احیا و توسعه یابد.
وی اظهار داشت: امیدواریم از این به بعد شاهد ویرانه شدن این بخش از شهر که مانند گنجینه تاریخی ما است نباشیم. حمام شاهزاده و دیگر بناهای تاریخی میراث ملی و کهن این ملت هستند و ما بهعنوان نگهبانان این میراث باید در نگهداری و مراقبت از آنان تمام تلاش خود را به کار بگیریم.
شهردار اصفهان با اشاره به اینکه درخواست سرمایهگذاران در بخش خصوصی برای احیای بافتهای تاریخی و خانههای قدیمی مورد بررسی قرار گرفته است گفت: در همین زمینه امسال همایشی تحت عنوان «میراث داران شهر» برگزار شد که همکاریها و درخواستها برای اقدامات مشارکتی مورد بررسی قرار گرفت.
نوروزی به بازاریابی گردشگری در اصفهان و تأثیر آن بر جذب سرمایههای خارجی و توسعه این صنعت اشاره کرده و تصریح کرد: اطراف میدان امام علی(ع) ۵۴ اثر تاریخی وجود دارد که همه ساله بجز سالجاری که شیوع بیماری کرونا است، گردشگران زیادی جذب این اماکن تاریخی میشدند که یکی از آنها «سرای خیار» است که بهعنوان یکی از عناصر تاریخی میدان امام علی(ع) و با کاربرد موزه محسوب میشود که هم اکنون مراحل پایانی بازسازی و مرمت آن در حال انجام است که بزودی شاهد بهرهبرداری از آن خواهیم بود.
مدیر منطقه 3 شهرداری اصفهان نیز با بیان اینکه قدمت حمام شاهزادهها به دوران صفوی بازمی گردد گفت: این مکان بهصورت مخروبه درآمده بود که شهرداری توانست با تملک این مکان و صرف هزینه 50 میلیارد تومانی برای آزادسازی و احیای آن این حمام 700 مترمربعی را از تخریب نجات دهد.مرمت و بازسازی حمام شاهزادهها شامل سبکسازی سقف، ایزولاسیون و آجر فرش پشت بام، مرمت کاشیها و نقاشیهای است. حمام شاهزادهها از سال ۵۳ متروکه شده بود و کاربردی نداشت به همین دلیل بسیاری از بخشهای بنای آن آسیب دیده بود.
وی افزود: حمام شاهزاده ها که در بازار فرش اصفهان واقع شده است از بخشهای سربینه و گرمخانه و میان در و فضای چال حوض تشکیل شده که هر یک نیز فضاها و بخشهایی دارد. در میان سربینه حمام، فضایی با قاعده هشت ضلعی قرار دارد که بر فراز آن گنبدی با تزئینات رسمیبندی بنا شده است. این حمام، حمامی لوکس و گران در عهد صفوی و متعلق به افراد متمول زمان خود بوده و جزو بهترین حمامهای شهر بوده است و اما حمام مجاور آن یعنی حمام خسرو آقا با قیمتی پایینتر به عوام مردم تعلق داشته است.
خبرنگار
با پایان یافتن مرمت و بازسازی حمام صفوی اصفهان که به حمام شاهزادهها شهرت دارد، شهرداری اصفهان وعده داده است که بزودی درهای این بنای تاریخی روی گردشگران و مردم باز میشود. حمام شاهزادهها در دوره طلایی تاریخ معماری اصفهان ساخته شده است. بانی این اثر تاریخی، یکی از شاهزادگان صفوی بهنام شهربانو بیگم، دختر شاه سلطان حسین صفوی است. شاهزاده شهربانو، دختر متفاوت شاه سلطان حسین و عاشق تحصیل دانش بود اما بیش از همه نیز به تحصیل جوانترها فکر میکرد. وی پولی را که میتوانست مثل دیگر زنان حرمسرا خرج خرید جواهرات و لباسهای ابریشمی کند به ساخت مدرسه اختصاص داد. او قصد داشت تا مانند مادرشاه کاری بزرگ کرده باشد. از اینرو ساخت گرمابه برای مدرسه را هم در پیش گرفت و در پایان کار آن را برای طلاب مدرسه وقف کرد. او به این فکر کرد که سالیان سال فرزندان این مرز و بوم به او افتخار خواهند کرد.
این حمام در نزدیک بازار زرگران و فرش فروشان قرار دارد. بر سردرآن دو فرشته تاجدار نقش و نگار شده است که به بازدیدکنندگان خوشامد میگویند. به راهرو حمام که وارد شوید تزئینات خیره کننده کاشی کاری آن دوران را خواهید دید. سربینه، پیچ خاصی بوده که ورودی را از بقیه قسمتها جدا میکرده و افراد داخل حمام همدیگر را آنجا ملاقات میکردند. سربینه حمام شاهزادهها با کاشیهای فیروزهای، سبز و سفید، حوضی هشت ضلعی و گنبدی که تزئینات سربندی دارد، نقش و نگارهای انسان و همچنین آجر تزئین شده است. گرمخانه، میان در و فضای چال حوض این گرمابه نیز تزئینات دیدنی دارد که آن را به یکی از آثار شاخص دوران صفوی تبدیل کرده است. این حمام تاریخی 1 آبان 1354 با شماره ثبت 1115 بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است حمامی که شهرداری به منظور حفظ و نگهداری بناهای تاریخی و به منظور توسعه گردشگری و رونق بازار فروش صنایع دستی آن را مورد مرمت و بازسازی قرار داد.
قدرتالله نوروزی شهردار اصفهان با بیان اینکه اعتبار اختصاص داده شده به این بنای تاریخی بالغ بر 50میلیاردتومان بوده است در گفتوگو با «ایران «گفت: مرمت و بازسازی حمام شاهزادهها که متعلق به دوران صفویه است پایان یافته است و بزودی آماده بهرهبرداری میشود.
وی شهرداری را پاسدار و حافظ شهر و تمامی متعلقات آن از جمله بناهای تاریخی عنوان کرد و افزود: یکی از اهداف مهم بازسازی این بنای با ارزش تاریخی رونق بخشیدن بحث گردشگری و توسعه اقتصادی صنایع دستی از جمله فرش است. از آنجایی که این حمام در بازار اصفهان و در مجاورت بازار فرش قرار دارد؛ بهرهبرداری این بنا نه تنها پس از پایان بیماری کرونا میتواند تأثیری در گردشگری و جذب توریسم و افزایش درآمد داشته باشد؛ بلکه این مجاورت میتواند بار دیگر صنعت فرش که این روزها با شیوع بیماری کرونا از رمق افتاد، بار دیگر احیا و توسعه یابد.
وی اظهار داشت: امیدواریم از این به بعد شاهد ویرانه شدن این بخش از شهر که مانند گنجینه تاریخی ما است نباشیم. حمام شاهزاده و دیگر بناهای تاریخی میراث ملی و کهن این ملت هستند و ما بهعنوان نگهبانان این میراث باید در نگهداری و مراقبت از آنان تمام تلاش خود را به کار بگیریم.
شهردار اصفهان با اشاره به اینکه درخواست سرمایهگذاران در بخش خصوصی برای احیای بافتهای تاریخی و خانههای قدیمی مورد بررسی قرار گرفته است گفت: در همین زمینه امسال همایشی تحت عنوان «میراث داران شهر» برگزار شد که همکاریها و درخواستها برای اقدامات مشارکتی مورد بررسی قرار گرفت.
نوروزی به بازاریابی گردشگری در اصفهان و تأثیر آن بر جذب سرمایههای خارجی و توسعه این صنعت اشاره کرده و تصریح کرد: اطراف میدان امام علی(ع) ۵۴ اثر تاریخی وجود دارد که همه ساله بجز سالجاری که شیوع بیماری کرونا است، گردشگران زیادی جذب این اماکن تاریخی میشدند که یکی از آنها «سرای خیار» است که بهعنوان یکی از عناصر تاریخی میدان امام علی(ع) و با کاربرد موزه محسوب میشود که هم اکنون مراحل پایانی بازسازی و مرمت آن در حال انجام است که بزودی شاهد بهرهبرداری از آن خواهیم بود.
مدیر منطقه 3 شهرداری اصفهان نیز با بیان اینکه قدمت حمام شاهزادهها به دوران صفوی بازمی گردد گفت: این مکان بهصورت مخروبه درآمده بود که شهرداری توانست با تملک این مکان و صرف هزینه 50 میلیارد تومانی برای آزادسازی و احیای آن این حمام 700 مترمربعی را از تخریب نجات دهد.مرمت و بازسازی حمام شاهزادهها شامل سبکسازی سقف، ایزولاسیون و آجر فرش پشت بام، مرمت کاشیها و نقاشیهای است. حمام شاهزادهها از سال ۵۳ متروکه شده بود و کاربردی نداشت به همین دلیل بسیاری از بخشهای بنای آن آسیب دیده بود.
وی افزود: حمام شاهزاده ها که در بازار فرش اصفهان واقع شده است از بخشهای سربینه و گرمخانه و میان در و فضای چال حوض تشکیل شده که هر یک نیز فضاها و بخشهایی دارد. در میان سربینه حمام، فضایی با قاعده هشت ضلعی قرار دارد که بر فراز آن گنبدی با تزئینات رسمیبندی بنا شده است. این حمام، حمامی لوکس و گران در عهد صفوی و متعلق به افراد متمول زمان خود بوده و جزو بهترین حمامهای شهر بوده است و اما حمام مجاور آن یعنی حمام خسرو آقا با قیمتی پایینتر به عوام مردم تعلق داشته است.
به دنبال حقوق شهروندی
علی ربیعی
دستیارارتباطات اجتماعی رئیسجمهوری و سخنگوی دولت
دوشـــــــنبه (۲۴ آذر) سالروز صدور فرمان ۸ مـــــــادهای امـــــام خمینی(ره) برای حفظ و رعـــایت حـــــریــــم خصوصی و محترم شمردن حقوق افراد بود که در سال ۱۳۶۱ به وقـــوع پیوســت. شــــنبه (۲۹ آذر) نیز سالروز تصویب منشور حقوق شهروندی بود. در این روز منشور حقوق شهروندی به امضای رئیسجمهوری رسید. دولت به جد معتقد است تحرک و پویایی جامعه امکان نخواهد داشت مگر آنکه همه آحاد جامعه از حقوق خود آگاه و به سهولت به آن دسترسی داشته باشند. این مسیر، راحت و سهل الوصول نیست و نیازمند پیگیریهای مداوم است، پیشنیاز آن هم اعتقاد عمومی است. قانون اساسی ظرفیتهای زیادی دارد که باید در معرض ظرفیتسازی قرار بگیرد. منشور حقوق شهروندی هم یکی از آنها است. در حقیقت، منشور حقوق شهروندی، بسط قانون اساسی است. گزاره به گزاره این منشور، مستند به قانون اساسی است. در تعریف حقوق این ملت میتوان به حقوق و آزادیهای اساسی اشاره کرد که همگی در چارچوب قانون اساسی جمهوری اسلامی قرار دارند. میتوان فهرستی دقیق از همه حقوق ملت را تدوین کرد و این، همان کاری است که جامعه حقوقی کشور در منشور حقوق شهروندان انجام داد. از حق آزادی بیان گرفته تا حق سلامت و کرامت و «حق دانستن» و سایر حقوق دیگر ملت به دقت از دل قانون اساسی استخراج شده است.
اگر بخواهیم درباره ماهیت و جوهره اصلی همه این حقوق، توضیح بیشتری بدهیم، اینطور میتوان گفت که آن حق اساسی و بنیادی که مادر همه حقوقها است، چیزی نیست جز آزادی. آزادی یک ملت آنگاه خجسته میشود و درخشش خود را به نمایش میگذارد که تک تک آحاد آن ملت خود را شهروند «صاحب حق و حقوق» بدانند.
همیشه میپرسند آیا دستگاههای اجرایی، قضایی و به طور کلی قوای سه گانه به وعدههای مکتوب و تصریح شده در قانون اساسی عمل کردهاند و حقوق ملت را آنچنان که شایسته اوست پاس داشتهاند؟ این یک پرسش مشروع است و شهروندان حق دارند آن را بپرسند اما در کنار آن نباید فراموش کرد که ضامن اصلی و اساسی حقوق ملت آن است که خود ملت، آحاد ملت خودشان را یک شهروند دارای حق بدانند و به حقوق خود آگاهی داشته باشند. آگاهی از حقوق خود، یکی از مهمترین اهدافی بود که در تدوین منشور حقوق شهروندی مورد تأکید قرار داشت.
حقوق شهروندی از ابتدای مشروطه مطالبه و گمشده ملت ایران بود. نظام شاهنشاهی برای قرنها مردم ایران را به شکل «رعیت» نگاه میکرد. با مشروطه بود که این ملت در جریان قیام برای قانون و آزادی، تبدیل به ملت شد و گفت «من رعیت نیستم؛ من ایرانی دارای حقوق هستم میخواهم سرنوشت خودم را خودم انتخاب کنم.» و همین کار را هم کرد.
قانون اساسی کشورمان در واقع مرحله تکاملی همین حق خواهی و کرامت طلبی و آزادی خواهی است. البته در دو کودتای شوم سعی شد این خواست ملت به محاق برود، یکی کودتای رضاخان و دیگری کودتا علیه دکتر مصدق که نخستین حکومت برگزیده منتخبان ملت بود. اما به یمن یک انقلاب باشکوه این امر محقق شد و شکلی مکتوب در یک سند ملی بهنام قانون اساسی جمهوری اسلامی یافت.
حق تعیین آزادانه سرنوشت از طریق نهادهای مردمسالارانه، گوهر اصلی منشور حقوق شهروندی را تشکیل میدهد. آگاهی ملت به حقوق خود بزرگترین ضامن اجرایی حقوق شهروندی است. میتوان همیشه به نحو کلی از حقوق وآزادیهای ملت سخن گفت اما این حقوق وقتی ضامن اجرایی مییابد که جزئیات آن مشخص شوند و مردم بدانند فهرست آزادیها و حقوق آنان چیست. سپس حقوق خودشان را درونی کنند، یعنی خودشان را به شکل یک شهروند دارای حق، باور داشته باشند.
ما همیشه از ضرورت انسجام ملی سخن میگوییم و هرچه در این باره سخن بگوییم کم گفتهایم اما باید بدانیم که این حقوق شهروندی است که تک تک اعضای این ملت را به زیر یک چتر وحدت بخش بزرگ بهنام ایران و جمهوری اسلامی متحد میکند.
ما باید تعریفی شهروند محور از هویت ملی داشته باشیم. اگر قانون اساسی و حقوق شهروندی را از تعریف ایرانیت حذف کنیم، ایرانیت ما تقویت نمیشود بلکه تبدیل به یک هویت قومی میشود. ما با قومیتی کردن هویت ملی نمیتوانیم انسجام ملی را با همه تکثرهای زبانی و اعتقادی آن حفظ کنیم.
قانون اساسی ما به همین لحاظ تکثر زبانها را به رسمیت شناخته یعنی برخلاف زمان دیکتاتوری شاه و برخی رژیمهای دیکتاتورمنش دیگر حساسیتی را علیه گوناگونی فرهنگی علیه زبان یک قوم و یک مؤلفه از مؤلفه هویت ملی ترویج نمیکند، بلکه برعکس، به تکثرها و به ضیافت زبانها و فرهنگها خوشامد میگوید.
عین همین نگرش و گشودگی را در سایر اجزای حقوق شهروندی نیز میتوان دید، از حق سلامت گرفته تا حقوق کودکان و سایر حقوق. بر این اساس، تصادفی نیست که منشور حقوق شهروندی، آموزش حقوق شهروندی را توصیه میکند. ملت باید بداند چه حقوقی دارد و نفس همین دانستن و خودآگاهی به حقوق مسلم شهروندی است که میتواند بزرگترین ضامن اجرایی حقوق شهروندی باشد.
موضوع حقوق شهروندی از ابتدای دولت یازدهم، در دستور کار قرار گرفت و برای این موضوع، جایگاه تشکیلاتی با حکم رئیسجمهوری در نظر گرفته شد و تمامی وزارتخانهها مکلف شدند ضمن رعایت و اجرای حقوق شهروندی، آییننامه و دستورالعملها را مطابق با حقوق شهروندی بازنگری کنند. هر کدام از وزرا نیز جایگاهی برای پیگیری مستمر این امر در نظر گرفتند. دولت تلاشهای وافری را در زمینه حقوق شهروندی انجام داده که برخی از آنها بدین شرح است:
• تکمیل و ارائه لایحه ایجاد نهاد ملی حقوق بشر و شهروندی با هدف تضمین اجرای منشور حقوق شهروندی
• تهیه لایحه آزادی اجتماعات و راهپیماییها
• ارائه لایحه مسئولیت مدنی مؤسسات عمومی با هدف جبران زیانهای وارده به مردم در قبال تقصیرات کارکنان دستگاههای عمومی
• تهیه لایحه شفافیت، با هدف صیانت از حق مردم بر دسترسی به اطلاعات
• ارائه لایحه مربوط به حق تحصیل و آموزش دانشجویان (ستاره دار)
• تلاش برای استیفای حق دسترسی آزاد مردم به اطلاعات
• تهیه لایحه همه پرسی محلی
در خاتمه باز هم تأکید میکنم همه این اقدامات برای بسط حقوق شهروندی در کشور مهم است اما نکته مهم دیگری در بحث حقوق شهروندی وجود دارد و آن، اهتمام شهروندان به آگاهی از حقوق خود و رعایت حقوق سایر شهروندان است.
دستیارارتباطات اجتماعی رئیسجمهوری و سخنگوی دولت
دوشـــــــنبه (۲۴ آذر) سالروز صدور فرمان ۸ مـــــــادهای امـــــام خمینی(ره) برای حفظ و رعـــایت حـــــریــــم خصوصی و محترم شمردن حقوق افراد بود که در سال ۱۳۶۱ به وقـــوع پیوســت. شــــنبه (۲۹ آذر) نیز سالروز تصویب منشور حقوق شهروندی بود. در این روز منشور حقوق شهروندی به امضای رئیسجمهوری رسید. دولت به جد معتقد است تحرک و پویایی جامعه امکان نخواهد داشت مگر آنکه همه آحاد جامعه از حقوق خود آگاه و به سهولت به آن دسترسی داشته باشند. این مسیر، راحت و سهل الوصول نیست و نیازمند پیگیریهای مداوم است، پیشنیاز آن هم اعتقاد عمومی است. قانون اساسی ظرفیتهای زیادی دارد که باید در معرض ظرفیتسازی قرار بگیرد. منشور حقوق شهروندی هم یکی از آنها است. در حقیقت، منشور حقوق شهروندی، بسط قانون اساسی است. گزاره به گزاره این منشور، مستند به قانون اساسی است. در تعریف حقوق این ملت میتوان به حقوق و آزادیهای اساسی اشاره کرد که همگی در چارچوب قانون اساسی جمهوری اسلامی قرار دارند. میتوان فهرستی دقیق از همه حقوق ملت را تدوین کرد و این، همان کاری است که جامعه حقوقی کشور در منشور حقوق شهروندان انجام داد. از حق آزادی بیان گرفته تا حق سلامت و کرامت و «حق دانستن» و سایر حقوق دیگر ملت به دقت از دل قانون اساسی استخراج شده است.
اگر بخواهیم درباره ماهیت و جوهره اصلی همه این حقوق، توضیح بیشتری بدهیم، اینطور میتوان گفت که آن حق اساسی و بنیادی که مادر همه حقوقها است، چیزی نیست جز آزادی. آزادی یک ملت آنگاه خجسته میشود و درخشش خود را به نمایش میگذارد که تک تک آحاد آن ملت خود را شهروند «صاحب حق و حقوق» بدانند.
همیشه میپرسند آیا دستگاههای اجرایی، قضایی و به طور کلی قوای سه گانه به وعدههای مکتوب و تصریح شده در قانون اساسی عمل کردهاند و حقوق ملت را آنچنان که شایسته اوست پاس داشتهاند؟ این یک پرسش مشروع است و شهروندان حق دارند آن را بپرسند اما در کنار آن نباید فراموش کرد که ضامن اصلی و اساسی حقوق ملت آن است که خود ملت، آحاد ملت خودشان را یک شهروند دارای حق بدانند و به حقوق خود آگاهی داشته باشند. آگاهی از حقوق خود، یکی از مهمترین اهدافی بود که در تدوین منشور حقوق شهروندی مورد تأکید قرار داشت.
حقوق شهروندی از ابتدای مشروطه مطالبه و گمشده ملت ایران بود. نظام شاهنشاهی برای قرنها مردم ایران را به شکل «رعیت» نگاه میکرد. با مشروطه بود که این ملت در جریان قیام برای قانون و آزادی، تبدیل به ملت شد و گفت «من رعیت نیستم؛ من ایرانی دارای حقوق هستم میخواهم سرنوشت خودم را خودم انتخاب کنم.» و همین کار را هم کرد.
قانون اساسی کشورمان در واقع مرحله تکاملی همین حق خواهی و کرامت طلبی و آزادی خواهی است. البته در دو کودتای شوم سعی شد این خواست ملت به محاق برود، یکی کودتای رضاخان و دیگری کودتا علیه دکتر مصدق که نخستین حکومت برگزیده منتخبان ملت بود. اما به یمن یک انقلاب باشکوه این امر محقق شد و شکلی مکتوب در یک سند ملی بهنام قانون اساسی جمهوری اسلامی یافت.
حق تعیین آزادانه سرنوشت از طریق نهادهای مردمسالارانه، گوهر اصلی منشور حقوق شهروندی را تشکیل میدهد. آگاهی ملت به حقوق خود بزرگترین ضامن اجرایی حقوق شهروندی است. میتوان همیشه به نحو کلی از حقوق وآزادیهای ملت سخن گفت اما این حقوق وقتی ضامن اجرایی مییابد که جزئیات آن مشخص شوند و مردم بدانند فهرست آزادیها و حقوق آنان چیست. سپس حقوق خودشان را درونی کنند، یعنی خودشان را به شکل یک شهروند دارای حق، باور داشته باشند.
ما همیشه از ضرورت انسجام ملی سخن میگوییم و هرچه در این باره سخن بگوییم کم گفتهایم اما باید بدانیم که این حقوق شهروندی است که تک تک اعضای این ملت را به زیر یک چتر وحدت بخش بزرگ بهنام ایران و جمهوری اسلامی متحد میکند.
ما باید تعریفی شهروند محور از هویت ملی داشته باشیم. اگر قانون اساسی و حقوق شهروندی را از تعریف ایرانیت حذف کنیم، ایرانیت ما تقویت نمیشود بلکه تبدیل به یک هویت قومی میشود. ما با قومیتی کردن هویت ملی نمیتوانیم انسجام ملی را با همه تکثرهای زبانی و اعتقادی آن حفظ کنیم.
قانون اساسی ما به همین لحاظ تکثر زبانها را به رسمیت شناخته یعنی برخلاف زمان دیکتاتوری شاه و برخی رژیمهای دیکتاتورمنش دیگر حساسیتی را علیه گوناگونی فرهنگی علیه زبان یک قوم و یک مؤلفه از مؤلفه هویت ملی ترویج نمیکند، بلکه برعکس، به تکثرها و به ضیافت زبانها و فرهنگها خوشامد میگوید.
عین همین نگرش و گشودگی را در سایر اجزای حقوق شهروندی نیز میتوان دید، از حق سلامت گرفته تا حقوق کودکان و سایر حقوق. بر این اساس، تصادفی نیست که منشور حقوق شهروندی، آموزش حقوق شهروندی را توصیه میکند. ملت باید بداند چه حقوقی دارد و نفس همین دانستن و خودآگاهی به حقوق مسلم شهروندی است که میتواند بزرگترین ضامن اجرایی حقوق شهروندی باشد.
موضوع حقوق شهروندی از ابتدای دولت یازدهم، در دستور کار قرار گرفت و برای این موضوع، جایگاه تشکیلاتی با حکم رئیسجمهوری در نظر گرفته شد و تمامی وزارتخانهها مکلف شدند ضمن رعایت و اجرای حقوق شهروندی، آییننامه و دستورالعملها را مطابق با حقوق شهروندی بازنگری کنند. هر کدام از وزرا نیز جایگاهی برای پیگیری مستمر این امر در نظر گرفتند. دولت تلاشهای وافری را در زمینه حقوق شهروندی انجام داده که برخی از آنها بدین شرح است:
• تکمیل و ارائه لایحه ایجاد نهاد ملی حقوق بشر و شهروندی با هدف تضمین اجرای منشور حقوق شهروندی
• تهیه لایحه آزادی اجتماعات و راهپیماییها
• ارائه لایحه مسئولیت مدنی مؤسسات عمومی با هدف جبران زیانهای وارده به مردم در قبال تقصیرات کارکنان دستگاههای عمومی
• تهیه لایحه شفافیت، با هدف صیانت از حق مردم بر دسترسی به اطلاعات
• ارائه لایحه مربوط به حق تحصیل و آموزش دانشجویان (ستاره دار)
• تلاش برای استیفای حق دسترسی آزاد مردم به اطلاعات
• تهیه لایحه همه پرسی محلی
در خاتمه باز هم تأکید میکنم همه این اقدامات برای بسط حقوق شهروندی در کشور مهم است اما نکته مهم دیگری در بحث حقوق شهروندی وجود دارد و آن، اهتمام شهروندان به آگاهی از حقوق خود و رعایت حقوق سایر شهروندان است.
تأملی حقوقی در جایگاه قانونی رئیس جمهوری
محمدصالحنیکبخت
حقوقدان
نگاهی به شاکله قانون اساسی که مانند همه قوانین اساسی دنیا نوع حکومت را تعیین میکند، نشان میدهد قانون اساسی ایران به لحاظ سیاسی، هم نظام جمهوریت را پذیرفته و هم اصل تفکیک قوا را به طور کامل قبول داشته است. از آنجایی که طبق اصل 56 قانون اساسی، قانونگذاران اصل حاکمیت آرای مردم را پذیرفتهاند، چنین به نظر میرسد که همه ارکان نظام براساس آرای مردم انتخاب میشوند. وقتی به اصول دیگر قانون اساسی مراجعه میکنیم، ملاحظه میشود که این قانون اساسی بر اصل جمهوریت نظام و حاکمیت آرای مردم تأکید کرده و بر همین اساس، ریاست قوه مجریه و همچنین نمایندگانی که قوه مقننه را تشکیل میدهند، تماماً و مستقیماً از طریق مردم انتخاب میشوند. در این زمینه جز اختلافی که درباره میزان اختیارات شورای نگهبان برای رد یا تأیید نامزدها وجود دارد، اختلاف نظر دیگری مطرح نشده است. به هر رو از مجموع اصول قانون اساسی چنین مستفاد میشود که نظام حکومتی در ایران، جمهوری است و جمهوریت نظام نیز با اصول قانون اساسی تأیید و پذیرفته شده است.
این تأیید و پذیرش در مرحله اول به قانون اساسی کشور و در مرحله بعد به رئیس جمهوری ظرفیتهایی داده است که اگر آن ظرفیتها انکار شود، در واقع انکار جمهوریت نظام خواهد بود. زیرا در اصل 113 قانون اساسی به صورت صریح و بدون اینکه اجمال و ابهامی باشد، قید شده است که پس از مقام رهبری، رئیس جمهوری عالیترین مقام رسمی کشور است. در ادامه این اصل آمده که مسئولیت اجرای قانون اساسی و ریاست قوه مجریه جز در اموری که مستقیماً به رهبری مربوط میشود، به عهده رئیس جمهوری است. باتوجه به اصل 110 قانون اساسی و نیز این امکان که در اصول و موارد دیگر هم برخی اختیارات مختص به مقام رهبری باشد، سایر موارد در امور قوه مجریه در اختیار رئیس جمهوری است. باوجود این به نظر میرسد علی رغم اینکه در هر دوره انتخاب رؤسای جمهور کشور، همه مقامها، مسئولان و اشخاص، برای رؤسای جمهور این اصل را به طور ضمنی میپذیرند، اما اندک اندک که در جریان امور با نظرات رؤسای جمهور اختلاف نظر حاصل میشود، به نوعی اختیارات رئیس جمهوری مورد خدشه قرار میگیرد. این امر جز در دوره مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی، در دوران هر سه رئیس جمهوری دیگر به صورت آشکاری مطرح و علنی شد، مبنی بر اینکه اختیارات رئیس جمهوری آنچنان نیست که رؤسای جمهوری ادعا میکنند.
متأسفانه این مسأله کار را تا آنجا پیش میبرد که انکار اختیارات رئیس جمهوری و اقداماتی که او باید انجام دهد، در سطوح بالا نیز مطرح شده و گاه به هتاکی و توهین به رؤسای جمهوری منجر میشود. از این رو در برخی موارد مقام رهبری طبق اصل 110 از اختیارات خود برای حل اختلاف میان قوای سهگانه استفاده کرده و موضوع را حل میکنند. به این جهت، به باور بیشتر کسانی که حقوق خواندهاند، رئیس جمهوری در قوه مجریه، شخص دوم کشور است و تمام آنچه صراحتاً جزو اختیارات و وظایف مقام رهبری قرار نگرفته است، در حیطه اختیارات رئیس جمهوری است و اگر رئیس جمهوری نتواند بخوبی از انجام این وظایف و اختیارات برآید، راهحل، آن نیست که رکن جمهوریت را در نظامی که به این عنوان خوانده میشود، انکار کنند. بلکه راه حل این است که از همان سازوکارهایی که قانون اساسی تعیین کرده، استفاده شده و رئیس جمهوری مورد سؤال قرار گیرد یا حتی اگر لازم باشد، استیضاح شود. به این جهت مادامی که آنچه به نظر اینجانب بیان شد، تثبیت نشود، همواره و در هر دورهای در زمان نظام ریاستی قوه مجریه این مسائل در مورد رئیس جمهوری فعلی و رؤسای جمهوری آینده مطرح خواهد شد، همچنان که درمورد رؤسای جمهوری قبلی هم مطرح شد. این امر مسائل و مشکلات اساسی ایجاد میکند که از جمله آن میل به رفتارهای بیقانونی در سطوح مختلف جامعه است. میل به بیقانونی آنچنان شیوع پیدا کرده است که حتی بینظمی و قانونشکنی به مسائلی که مربوط به نظام عمومی کشور و درحداقل آن رعایت مقررات راهنمایی و رانندگی است هم تسری پیدا کرده است. بنابراین چاره کار این است که پیش از همه، قانونمندی در نظام و رعایت قانون به عنوان سروری همه امور، تبلیغ، ترویج و تثبیت شود. آنگاه مسائل کلی مربوط به حدود اختیارات رئیس جمهوری در قانون اساسی را میتوان براحتی از طریق خود قانون اساسی حل کنیم.
حقوقدان
نگاهی به شاکله قانون اساسی که مانند همه قوانین اساسی دنیا نوع حکومت را تعیین میکند، نشان میدهد قانون اساسی ایران به لحاظ سیاسی، هم نظام جمهوریت را پذیرفته و هم اصل تفکیک قوا را به طور کامل قبول داشته است. از آنجایی که طبق اصل 56 قانون اساسی، قانونگذاران اصل حاکمیت آرای مردم را پذیرفتهاند، چنین به نظر میرسد که همه ارکان نظام براساس آرای مردم انتخاب میشوند. وقتی به اصول دیگر قانون اساسی مراجعه میکنیم، ملاحظه میشود که این قانون اساسی بر اصل جمهوریت نظام و حاکمیت آرای مردم تأکید کرده و بر همین اساس، ریاست قوه مجریه و همچنین نمایندگانی که قوه مقننه را تشکیل میدهند، تماماً و مستقیماً از طریق مردم انتخاب میشوند. در این زمینه جز اختلافی که درباره میزان اختیارات شورای نگهبان برای رد یا تأیید نامزدها وجود دارد، اختلاف نظر دیگری مطرح نشده است. به هر رو از مجموع اصول قانون اساسی چنین مستفاد میشود که نظام حکومتی در ایران، جمهوری است و جمهوریت نظام نیز با اصول قانون اساسی تأیید و پذیرفته شده است.
این تأیید و پذیرش در مرحله اول به قانون اساسی کشور و در مرحله بعد به رئیس جمهوری ظرفیتهایی داده است که اگر آن ظرفیتها انکار شود، در واقع انکار جمهوریت نظام خواهد بود. زیرا در اصل 113 قانون اساسی به صورت صریح و بدون اینکه اجمال و ابهامی باشد، قید شده است که پس از مقام رهبری، رئیس جمهوری عالیترین مقام رسمی کشور است. در ادامه این اصل آمده که مسئولیت اجرای قانون اساسی و ریاست قوه مجریه جز در اموری که مستقیماً به رهبری مربوط میشود، به عهده رئیس جمهوری است. باتوجه به اصل 110 قانون اساسی و نیز این امکان که در اصول و موارد دیگر هم برخی اختیارات مختص به مقام رهبری باشد، سایر موارد در امور قوه مجریه در اختیار رئیس جمهوری است. باوجود این به نظر میرسد علی رغم اینکه در هر دوره انتخاب رؤسای جمهور کشور، همه مقامها، مسئولان و اشخاص، برای رؤسای جمهور این اصل را به طور ضمنی میپذیرند، اما اندک اندک که در جریان امور با نظرات رؤسای جمهور اختلاف نظر حاصل میشود، به نوعی اختیارات رئیس جمهوری مورد خدشه قرار میگیرد. این امر جز در دوره مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی، در دوران هر سه رئیس جمهوری دیگر به صورت آشکاری مطرح و علنی شد، مبنی بر اینکه اختیارات رئیس جمهوری آنچنان نیست که رؤسای جمهوری ادعا میکنند.
متأسفانه این مسأله کار را تا آنجا پیش میبرد که انکار اختیارات رئیس جمهوری و اقداماتی که او باید انجام دهد، در سطوح بالا نیز مطرح شده و گاه به هتاکی و توهین به رؤسای جمهوری منجر میشود. از این رو در برخی موارد مقام رهبری طبق اصل 110 از اختیارات خود برای حل اختلاف میان قوای سهگانه استفاده کرده و موضوع را حل میکنند. به این جهت، به باور بیشتر کسانی که حقوق خواندهاند، رئیس جمهوری در قوه مجریه، شخص دوم کشور است و تمام آنچه صراحتاً جزو اختیارات و وظایف مقام رهبری قرار نگرفته است، در حیطه اختیارات رئیس جمهوری است و اگر رئیس جمهوری نتواند بخوبی از انجام این وظایف و اختیارات برآید، راهحل، آن نیست که رکن جمهوریت را در نظامی که به این عنوان خوانده میشود، انکار کنند. بلکه راه حل این است که از همان سازوکارهایی که قانون اساسی تعیین کرده، استفاده شده و رئیس جمهوری مورد سؤال قرار گیرد یا حتی اگر لازم باشد، استیضاح شود. به این جهت مادامی که آنچه به نظر اینجانب بیان شد، تثبیت نشود، همواره و در هر دورهای در زمان نظام ریاستی قوه مجریه این مسائل در مورد رئیس جمهوری فعلی و رؤسای جمهوری آینده مطرح خواهد شد، همچنان که درمورد رؤسای جمهوری قبلی هم مطرح شد. این امر مسائل و مشکلات اساسی ایجاد میکند که از جمله آن میل به رفتارهای بیقانونی در سطوح مختلف جامعه است. میل به بیقانونی آنچنان شیوع پیدا کرده است که حتی بینظمی و قانونشکنی به مسائلی که مربوط به نظام عمومی کشور و درحداقل آن رعایت مقررات راهنمایی و رانندگی است هم تسری پیدا کرده است. بنابراین چاره کار این است که پیش از همه، قانونمندی در نظام و رعایت قانون به عنوان سروری همه امور، تبلیغ، ترویج و تثبیت شود. آنگاه مسائل کلی مربوط به حدود اختیارات رئیس جمهوری در قانون اساسی را میتوان براحتی از طریق خود قانون اساسی حل کنیم.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
# من - ماسک - میزنم
-
نباید اجازه دهیم «پژوهش» جناحی و تبلیغاتی شود
-
هرگز نمیتوان گفت تاریخ اجتماعی ایران را میشناسیم
-
دفاع از جمهوریت
-
بررسی احتمال بازگشت امریکا به برجام
-
لغو پروازها از انگلستان به ایران با شیوع گونه جدید کرونا
-
طلوع زندگی پس از کرونا
-
AFC دایی را دعوت کرده ولی شرایط مدیریت فوتبال ما را نمیداند
-
شوخی بزرگ با تور یک میلیارد تومانی به مقصد آنتالیا
-
باز شدن درهای حمام شاهزادهها به روی مردم پس از 46 سال
-
به دنبال حقوق شهروندی
-
تأملی حقوقی در جایگاه قانونی رئیس جمهوری
اخبارایران آنلاین