ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گزارش «ایران » از شب های سرد و کرونایی پایتخت
حال ناخوش دستفروشان پایتخت
حمیده امینی فرد
خبرنگار
مرد دلش پر است، آنقدرها که حرف نزده، دستش را جلوی صورتش میگذارد و شروع میکند به بد و بیراه گفتن! حرفهایش بریده بریده است... یک کلمه میگوید و بعد شروع میکند لعن و نفرین میفرستد. ماسک روی صورتش چند لایه است. کلاهش را تا روی ابروهایش پایین کشیده و طوری رفتار میکند که چهرهاش بسختی دیده میشود. نگاهش که میکنم، یک حوله بزرگ را بر میدارد و لیبل تبلیغاتیاش را نشانم میدهد! «میبینی همه تولیدی خودم بوده، این برند من است، روی زمین به این خفت افتاده، کسی هم نگاهش نمیکند، برایش 10 سال آزگار جان کندم، غصه خوردم، سکه روی سکه گذاشتم، اما هزینهها کمرم را خم کرد، به گرانیها و کرونا که خورد، بیچاره شدم، جنسها روی دستم ماند. کارگاه تعطیل شد، خودم گوشه خانه افتادم، تا یکماه بدنم از فشار عصبی، بی حس شده بود. گشنگی زن و بچهام را که دیدم، یک کیسه بزرگ برداشتم، زدم به همین خیابان، قید آبرویم را زدم، ترسم فقط دخترم است. نوجوان است، خجالت میکشد...»
بساطی پایین میدان هفت تیر، حرفهای «رضا» را که میشنود، به سمتم میآید. میگوید که راننده تاکسی است. محدودیتها که آمده، مسافرانش کم شده، عصرها از 5 و نیم به بعد، صندوق عقب پرایدش را بالا میزند و شروع میکند به روسری فروختن! هر کدامشان را 45 هزار تومن قیمت گذاشته، اما در همین چند ساعت حتی یک نفر هم جنس نخریده، مردم میایستند، سؤال میپرسند و میروند، فاکتور خریدش را نشانم میدهد هر کدامشان37 هزار تومن برایش آب خورده! جرأت ندارد روی هر جنسی 8 هزار تومن، بیشتر بکشد، «مردم همین راهم نمیخرند، یک روزی، بساطیها غلغله بود. جنس میانداختی، نچیده بودی، تمام میشد، حالا پرنده پر نمیزند، نه اینکه مشتری نباشد، هست، اما کسی با این قیمتها خریدار نیست. «کریم» راست میگوید، نرخ بساطیها را که میشنوم، ارزانترینشان، یک کاسهآش 15 هزار تومنی است. زنی که میفروشد، میگوید مشتریهایش همین بساطیهای دور و اطرافاند، صبر میکنند، آخر شب که روی دستم ماند، کاسهای 5هزار تومن سر میشکند. شله زردهای بساط کناریاش هم تعریفی ندارد. مرد میگوید: «همینها را ببین یک هفته است میبرم و میآورم. محض رضای خدا یک نفر هم مشتری نیست. گذاشتهام کاسهای 10 هزار تومن! همین ظرف یکبار مصرفاش برایم 2هزار آب خورده، ما که از فضا نیامدهایم. قبل کرونا، کارگر ساختمان بودم، روزمرد! لااقل نانی سرسفرهام میبردم، ملک که گران شد، برای ما بیکاریاش ماند. صاحب کارم نصفمان را بدون حقوق اخراج کرد.زنم، شلههایش تعریفی است، اما اینجا که روی دستم میماند، دست و دلش به پختن نمیرود. آن اوایل اسممان را نوشته بودند، دو بار 500 هزار تومن دادند، حالا هم با همین یارانه و کمکها سر پا ماندهایم. از رباط کریم تا اینجا، خودش کلی خرج روی دستم میگذارد. مأمورها ولی هوایمان را دارند، وضع و روزت را که میبینند دیگر اجاره نمیگیرند.» بساطیها میگویند، حالا سروکله تازه واردها بیشتر شده، جز آن قدیمیهای پایین میدان، بیشتر سرپاییها جدیدند. کرونا، خیلیها را به سمت دستفروشی هل داده، این را زنی 41 ساله میگوید که یک زمانی برای خودش برو بیایی داشته. شوهرش را همان اوایل براثر کرونا از دست داده، نه شغل ثابتی داشته و نه پساندازی که زندگیشان را سرپا نگه دارد. خودش مانده و دو بچه و ماهی یک میلیون و 500 هزار تومان اجاره و 10 میلیون تومان پول دوا و درمانی که روی دستش مانده! تنها راه پیش رویش این بوده که دو کیسه مشکی زباله بزرگ بردارد و شال و کلاههایی را که مادرش میبافد بیاورد، اینجا...هر کدام را 70 هزار تومان قیمت گذاشته! «هرکلافی برای خودم 20-30 هزار تومن تمام میشود.سودش شاید 10 هزار تومن هم نباشد، اما به همین هم راضی ام. لااقل پول نان و برنجم که در میآید! وگرنه چه کسی دلش میخواهد توی این سرمای استخوان سوز ساعتها دنبال این مشتری و آن خریدار خواهش و التماس کند!»
زن کیسههایش را جلوی یک دکه میگذارد، مأمورها گیر بدهند، سریع با دخترش داخل یکی از این مغازهها پنهان میشود. میگوید پول اجاره دادن بساط ندارد، ترجیح میدهد، 3 ساعت روی پا بایستد، اما از دخلی که خیلی وقتها چیزی هم تهش نمیماند، به جیب دیگری نرود. البته که حوصله بد اخلاقیهای قدیمترها را هم ندارد، اینکه هر روز بخواهد سر یک کاشی داد و بیداد راه بیندازد و بعد هم حرفهای ناجور بشنود و....
یک نفر روبهروی فروشگاه بزرگی که چند وقتی است، تعطیل شده روی موکتهای خاکی رنگ، یک در میان «پتو» چیده و معلوم نیست خودش کجا نشسته است. هوا که تاریک میشود، عابران بیتوجه از روی پتوها رد میشوند... تا اینکه بالاخره یک نفر صدایش بلند میشود.»هی کوری! نمیبینی!«مرد خودش را پشت ستون پنهان کرده، کلاه کاپشنش را روی سرش کشیده و یک گوشه چمباتمه زده، بساطیها میگویند نزدیکش نشو، اعصاب درست و حسابی ندارد. چند وقت است که ورشکسته شده و خودش به جای شاگردش بساط میکند. قبل از کرونا، یک مغازه درنواب داشته که جنسهای خارج از ردهاش را اینجا اجاره میداده، حالا مجبور شده، عذر شاگردش را بخواهد و جای او بساط کند. میگویند آنقدر تحقیر میکرده که دست روزگار بالاخره خودش را جای همان شاگرد بخت برگشته نشانده.» بالاتر از او در گوشه پیاده رو، زنی روی یک کارتن مربعی شکل، لباسهای زنانه چیده، ظاهرش آنقدرها موجه است که وقتی عینکش را روی صورتش بالا و پایین میبرد، یاد خانم مدیرهای جدی مدرسه میافتم! با تکان دادن سرش، اجازه نمیدهد حتی نزدیکش شوم... یکی از بساطیها که حواسش به ماست، با چشمانش اشاره میکند که بیخیالش شوم، بعد طوری که زن نشنود، میگوید: «تا حالا حتی یکبار هم صدایش را نشنیدهایم، مثل اینکه خودش شرکت داشته، ورشکست شده یا چه میدانم معلمی، مدیری، ناظمی، کسی بوده!»مرد میگوید دنبال کیس خوب میگردی بیا، مرا میبرد پیش«مهری»، زن آرامی که یک گوشه روی چند کاشی بزرگ بالاتر از مسجد بساط پهن کرده است.مهری از خیلی از بساطیهای آنجا، قدیمیتر است. 32 سال پیش کارش راهمینجا از کنار مسجد شروع کرده است، به قول خودش آن وقتها کسی برای یک کاشی سرو دست نمیشکسته، خودش بوده و چند نفر از دوری و بری هایش! اما حالا رقابت آنقدرزیاد شده که زورت نرسد، حسابت با خداست. «مهری» اما خیالش هم نیست. اعتبارش آنقدرزیاد است که نه اجاره بساط میدهد و نه حتی کسی مزاحمش میشود، حالا از یک کاشی آن روزها به 10 کاشی میدان هفت تیر رسیده است. شوهرش که فوت میکند، به جای «چه کنم چه کنم»، دمکش میدوزد و میفروشد. به قول خودش 5 بچهاش را حالا آدم حسابی بار آورده، اما یک دستش از فشار کار فلج شده، از دست مشتریها کلافه است. به قول خودش مردم درمانده و عصبانیاند، مدام چانه میزنند، از آن طرف بساطیها هم حال و روز خوشی ندارند، مشتری که نمیخرد، دادشان بالا میرود. زن میگوید آن وقتها کسی که چارهای نداشت، میآمد سراغ شغل ما، حالا هم کسی که از هر جا مانده، مینشیند روی بساط، ولی آدمهایی که حالا بساط میکنند، خیلی فرق کردهاند با آن زمانها، سواد دارند، اهل درس و دانشگاهند. بعضی جوانترها شغلی ثابت ندارند، خرج دانشگاهشان از همین راه است.» زن میگوید: «مشتریهایش اگر قبلاً روزی 50 نفر بوده، حالا کمتر از 5 نفر شدهاند.»
«این را ببین، جنس ایرانی است. تبریز بافته میشد. 20 سال سابقه داشتم. اما آنقدر هزینهها بالا رفت که مجبور شدم، مغازه را برج دو تحویل بدهم. از برج 4 همین جا بسط پهن میکنم. کرایه خانه چارهای برایم نگذاشته. زنم ترکم کرد. دوستانم که امانی جنس میدادند حال و روزم را که دیدند تا چند ماه هوایم را داشتند، اما حالا همانها هم مشکل دارند، روزی خوب بفروشم برایم 100[هزار تومان] میماند. شنیدهام قبل ترها که کرونا نبود، روزی یک میلیون تومان هم کاسب بودند. حالا، اما ساعت 8 نشده باید دنبال اتوبوس و مترو بدویم...» این حرفهای سعید است. مردی که ازکاسبی به دستفروشی رسیده. دلش پر است. از وام 20-15 میلیونی، فقط آوازهاش را شنیده، می گوید چه کسی با این حال و روز ضامن من میشود! خداروشکر یارانه و چند میلیون هم کمکمان کردند، آنهم نبود نمیدانستم چه کنم!
زلزله دماوند بامداد 29 آذر99 و گسل مشا
دکتر مهدی زارع
استاد پژوهشگاه زلزله و عضو وابسته و رئیس شاخه زمینشناسی فرهنگستان علوم
با رخداد زلزله بامداد شنبه 29 آذر99 در ساعت 3:05، درست در مجاورت شهر دماوند و با بزرگای 4 ریشتر، مردم دماوند، آبسرد، پردیس و بومهن و پلور زلزله را در تاریکی هوا با پریدن از خواب حس کردند. زلزله دقیقاً روی گسل مشا رخ داد، از نیمه شب جمعه 19 اردیبهشت 99 و رخداد زلزله با بزرگای 5.0 تا بامداد شنبه 29/9/99 تعداد 74 زلزله با بزرگای بیش از 2.5 روی همین قطعه از گسل مشا ثبت شده است. نگارنده در سال 1374 در پژوهشگاه زلزله اولین پروژه پژوهشیاش را روی همین قطعه از گسل مشا انجام داد. در آن بررسی که با انجام 12 پروفیل عرضی و برداشت نقشهبرداری همراه شد، به میزان متوسط لغزش گسل به میزان 4میلیمتر در سال در راستای قائم رسیدیم. در عهد حاضر (حدوداً 10 هزار سال گذشته) سمت شمال دره (ناحیه گردنه امامزاده هاشم) نسبت به سوی جنوبی آن (پیست اسکی آبعلی و محدوده شهر دماوند) به میزان حدود 4 میلیمتر در سال به صورت قائم و به بالا حرکت میکند. البته در طی حدود 1100 سال گذشته گسیختگی مهمی روی این بخش به صورت قائم رخ نداده است. بعداً دکتر شهریار سلیمانی نشان داد که در طی دوره عهد حاضر 9 رخداد زمینلرزه شدید یا بزرگتر روی قطعه گسل مشا شرقی رخ داده است (حدوداً هر 1100 سال یک رویداد). زلزله 1665م در زمان صفویه موجب زمینلغزش بزرگتری در شرق مشا شده و در ارتفاع 3000متری یکی از مرتفعترین دریاچههای ایران را ایجاد کرده است؛ دریاچه تار. گسل مشا سه قطعه مهم و حدود 180 کیلومتر طول دارد، قطعه غربی که از شمال آبیک تا حدود شهرستانک در استان البرز ادامه دارد، قطعه مرکزی که از شهرستانک تا روستای کلان لواسان ادامه یافته و قطعه شرقی که از کلان تا جنوب غرب فیروزکوه امتداد دارد. قطعه فعال گسل مشا در 50 ساله اخیر همین قطعهای است که زلزلههای شش ماهه گذشته روی آن رخ داده است و توان لرزهزایی زلزلهای با بزرگای 7.0 را نیز دارد. دو قطعه دیگر (غربی و مرکزی) طویلترند و به ترتیب توان لرزهزایی زلزلههایی با بزرگای 7.5 و 7.0 را نیز دارند. رئیس سازمان مدیریت بحران شهر تهران، اعلام کرد که روی گسل مشا احتمال یک زمینلرزه شدید بیشتر شده است. نگارنده بعد از زلزله 19 اردیبهشت بررسیای آماری با مدلسازی احتمالات رخداد زلزلهای اصلی با بزرگای 7.0 روی قطعات مختلف گسل مشا، با و بدون رخدادهای زمینلرزههای 19 اردیبهشت 99 به بعد، انجام داد و نتیجه گرفت که احتمال رخداد زمینلرزهای با بزرگای بیش از 7 روی قطعههای گسل مشا بعد از زلزلههای اخیر بیشتر شده ولی به دلیل کمبود دادهها تعیین وضع دقیق نبودهای لرزهای مهم روی قطعات گسل مشا فعلاً ممکن نیست. قطعه شرقی گسل مشا نبود لرزهای 1100 ساله را نشان میدهد، روی قطعه مرکزی گسل مشا که از فاصله 14 کیلومتری شمال تهران عبور میکند، با وجود شواهد فعالیت زمینساختی جوان، همچنان در سکوت است (ولی میتواند موجب زمینلرزهای با بزرگای 7.5بشود) و قطعه غربی گسل مشا احتمال یک سکوتلرزهای 1200 را نشان میدهد. بررسیهای تفصیلی و همهجانبه روی قطعات این مهمترین گسل جنوب البرز مرکزی فوریت داشته و باید امکان آن فراهم شود.
استاد پژوهشگاه زلزله و عضو وابسته و رئیس شاخه زمینشناسی فرهنگستان علوم
با رخداد زلزله بامداد شنبه 29 آذر99 در ساعت 3:05، درست در مجاورت شهر دماوند و با بزرگای 4 ریشتر، مردم دماوند، آبسرد، پردیس و بومهن و پلور زلزله را در تاریکی هوا با پریدن از خواب حس کردند. زلزله دقیقاً روی گسل مشا رخ داد، از نیمه شب جمعه 19 اردیبهشت 99 و رخداد زلزله با بزرگای 5.0 تا بامداد شنبه 29/9/99 تعداد 74 زلزله با بزرگای بیش از 2.5 روی همین قطعه از گسل مشا ثبت شده است. نگارنده در سال 1374 در پژوهشگاه زلزله اولین پروژه پژوهشیاش را روی همین قطعه از گسل مشا انجام داد. در آن بررسی که با انجام 12 پروفیل عرضی و برداشت نقشهبرداری همراه شد، به میزان متوسط لغزش گسل به میزان 4میلیمتر در سال در راستای قائم رسیدیم. در عهد حاضر (حدوداً 10 هزار سال گذشته) سمت شمال دره (ناحیه گردنه امامزاده هاشم) نسبت به سوی جنوبی آن (پیست اسکی آبعلی و محدوده شهر دماوند) به میزان حدود 4 میلیمتر در سال به صورت قائم و به بالا حرکت میکند. البته در طی حدود 1100 سال گذشته گسیختگی مهمی روی این بخش به صورت قائم رخ نداده است. بعداً دکتر شهریار سلیمانی نشان داد که در طی دوره عهد حاضر 9 رخداد زمینلرزه شدید یا بزرگتر روی قطعه گسل مشا شرقی رخ داده است (حدوداً هر 1100 سال یک رویداد). زلزله 1665م در زمان صفویه موجب زمینلغزش بزرگتری در شرق مشا شده و در ارتفاع 3000متری یکی از مرتفعترین دریاچههای ایران را ایجاد کرده است؛ دریاچه تار. گسل مشا سه قطعه مهم و حدود 180 کیلومتر طول دارد، قطعه غربی که از شمال آبیک تا حدود شهرستانک در استان البرز ادامه دارد، قطعه مرکزی که از شهرستانک تا روستای کلان لواسان ادامه یافته و قطعه شرقی که از کلان تا جنوب غرب فیروزکوه امتداد دارد. قطعه فعال گسل مشا در 50 ساله اخیر همین قطعهای است که زلزلههای شش ماهه گذشته روی آن رخ داده است و توان لرزهزایی زلزلهای با بزرگای 7.0 را نیز دارد. دو قطعه دیگر (غربی و مرکزی) طویلترند و به ترتیب توان لرزهزایی زلزلههایی با بزرگای 7.5 و 7.0 را نیز دارند. رئیس سازمان مدیریت بحران شهر تهران، اعلام کرد که روی گسل مشا احتمال یک زمینلرزه شدید بیشتر شده است. نگارنده بعد از زلزله 19 اردیبهشت بررسیای آماری با مدلسازی احتمالات رخداد زلزلهای اصلی با بزرگای 7.0 روی قطعات مختلف گسل مشا، با و بدون رخدادهای زمینلرزههای 19 اردیبهشت 99 به بعد، انجام داد و نتیجه گرفت که احتمال رخداد زمینلرزهای با بزرگای بیش از 7 روی قطعههای گسل مشا بعد از زلزلههای اخیر بیشتر شده ولی به دلیل کمبود دادهها تعیین وضع دقیق نبودهای لرزهای مهم روی قطعات گسل مشا فعلاً ممکن نیست. قطعه شرقی گسل مشا نبود لرزهای 1100 ساله را نشان میدهد، روی قطعه مرکزی گسل مشا که از فاصله 14 کیلومتری شمال تهران عبور میکند، با وجود شواهد فعالیت زمینساختی جوان، همچنان در سکوت است (ولی میتواند موجب زمینلرزهای با بزرگای 7.5بشود) و قطعه غربی گسل مشا احتمال یک سکوتلرزهای 1200 را نشان میدهد. بررسیهای تفصیلی و همهجانبه روی قطعات این مهمترین گسل جنوب البرز مرکزی فوریت داشته و باید امکان آن فراهم شود.
احتمال زلزله قوی تر در تهران
رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران با اشاره به تکرار چندباره زلزله در تهران گفت: مکانیسم فعالیت گسل مشا به گونهای است که این لرزشها میتواند احتمال رخداد زلزلهای قویتر را هم بالا ببرد. «رضا کرمی محمدی» درباره اینکه سامانه هشدار سریع این سازمان در زلزله روز شنبه چگونه عمل کرد؟ گفت: سامانه هشدار سریع در ساعت ۳:۰۵.۱۷ وقوع زلزله را اعلام کرد. او در پاسخ به این سؤال که چرا پس از زلزله هشدار دریافت شد؟ گفت: اصولاً قبل از وقوع زلزله نمیتوان چیزی اعلام کرد و چنین کاری پیشبینی زلزله است که هنوز در دنیا ممکن نشده است. منظور از هشدار سریع آن است که قبل از رسیدن امواج مخرب زلزله به شهر اعلام شود که زلزله رخ داده و سامانه حدود ۲۰ ثانیه قبل از رسیدن امواج به شهر، رخداد را اعلام کرد، البته در شرایط فعلی تنها سامانه راهاندازی شده است و هنوز اقداماتی که بعد از رسیدن هشدار به سامانه باید انجام شود محقق نشده، چرا که باید با هماهنگی ارگانهای مختلف این امر صورت گیرد. کرمی محمدی با اشاره به محدودیتهای قانونی که بر سر اعلام عمومی هشدار وجود دارد، ادامه داد: محدودیتهای قانونی در این زمینه وجود دارد که باید تعیین تکلیف شود تا آن زمان ما اجازه هشدار دادن را نداریم، اما سازمان مدیریت بحران هشدار را دریافت کرد و اقدامات لازم درون سازمانیاش را انجام داد. او ادامه داد: اما اینکه گسل مشا فعالیت دارد و این مسأله در ماههای اخیر چند بار تکرار شده، حساسیتها را بالا میبرد، چرا که در گذشته اینگونه نبود و با این تناوب زیاد زلزلههای ۴ ریشتر و حتی ۵ ریشتر را نداشتیم و لذا حساسیتها در این زمینه بالا رفته است. او گفت: به طور کلی میتوان گفت که احتمال وقوع زلزله بزرگتر نسبت به قبل بالاتر رفته است. به هر حال تهران در شرایطی است که همه دستگاهها و سازمانهای ذیربط در موضوع مدیریت بحران باید همواره آمادگی و هماهنگی بین سازمانی خود را برای مواجهه با آن بالا ببرند.
روحانی: کادر درمان در همه حوادث در خط مقدم بوده است
رئیس جمهوری درباره فداکاریهای کادر درمان گفت: کادر درمانی نه تنها در دوران کرونا بلکه در سیل، زلزله در همه حوادث، با همه وجود در خط مقدم بود.
به گزارش ایرنا، حسن روحانی در آیین بزرگداشت روز پرستار گفت: روز ولادت حضرت زینب (س) را روز پرستار نامیدند که این امر بار مسئولیت پرستاران را بالاتر میبرد. چه الگویی بالاتر از حضرت زینب (س) پرستاری که از یک طرف عزیزانش و شهدا روی زمین بودند و از طرف دیگر عدهای از کودکان زیر شلاق ستمکاران بودند و عدهای در کنار شعله آتش و در آن شرایط او از امام سجاد(ع) هم پرستاری میکرد.
وی افزود: پرستاری در آن شرایط بسیار سخت و جانکاه از لحاظ روحی و روانی و شرایط محیطی که باز هم قابل مقایسه نیست در جنگ تحمیلی که بیمارستانهایی که در خط مقدم بودند و در بعضی از عملیاتها بیمارستان ما با خط مقدم ۱۰ کیلومتر فاصله نداشت و حتی در برد خمپاره قرار داشت.
رئیس دولت تدبیر و امید ادامه داد: در جمهوری اسلامی ایران مدال افتخاری بر سینه پرستاران ما زده شده است که آنها رهرو راه حضرت زینب کبری علیهماالسلام هستند.
وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: قرآن اینطور تعبیر میکند همه شما را به این دنیا آوردهایم تا معلوم شود چه کسی بهتر عمل میکند و بهترینها شناخته شوند، کسی که از فرصت بهتر استفاده میکند و از شرایط برای جامعه، خانواده و هموطنش بهتر استفاده میکند. به تعبیر قرآن، زیباترین و نیکوترین عمل دلیل خلقت شما است و شما برای همین به این دنیا آمدهاید و موضوع دیگری نیست و تمام زندگی همین است. البته یک روزهایی به تعبیر قرآن روزهای امتحان روشن است.
رئیس جمهوری گفت: دوران ۸ سال مقاومت و جنگ تحمیلی یک دوران آزمایش بسیار بزرگی برای ملت بزرگ ما بود. ملت ما به تنهایی ایستادگی و مقاومت کرد و کار عظیم و بزرگی انجام داد. پزشکانی که به خط مقدم جبهه میآمدند، بوی گلولهها و بمبهای شیمیایی را که منفجر میشد هم استنشاق میکردند. بسیار آزمایش بزرگی است که شخص هر لحظه میبیند که خطری جانش و زندگیاش را تهدید میکند و آن وقت داوطلبانه میآید و داوطلب بودن بسیار مهم است.
وی افزود: یکی از موارد آزمایش ما همین دوران جنگ تحمیلی اقتصادی است. ما سه سال است که در جنگ تحمیلی اقتصادی قرار داریم و بار بسیار سنگینی بر دوش ما است. کدام کشور است که در محاصره کامل باشد و بتواند زندگی مردم را بهصورت حداقل و نه حداکثر، اداره کند. شما الان میبینید در کشور ما نه قحطی و بلاست و نه برای هر ماده غذایی صفهای طولانی است. حتی در دوران کرونا که در برخی کشورهای پیشرفته هم روزهای اول صف طولانی وجود داشت، ولی در کشور ما بحمدالله نبود. ممکن بود دو- سه روزی ما مشکلی داشته باشیم ولی بعد همه چیز به وفور در اختیار مردم قرار داشت. روحانی با بیان اینکه موضوع کرونا در کنار جنگ اقتصادی برای ما یک آزمایش است، اظهار کرد: موضوع کرونا یک موضوع غیرقابل پیشبینی و غیرقابل تصور حتی برای جامعه پزشکی و متخصصین است. تا بهحال در این ۱۰۰ سال چنین حادثهای در دنیا دیده نشده بود و الان وجود دارد.
رئیس جمهوری گفت: ما از سال ۱۹۱۸ که حادثه مهم اپیدمیک در دنیا بود، بگذریم بعد آن در این ۱۰۰ سال چنین حادثهای در دنیا نداشتیم. حادثه کووید ۱۹ با این شرایط که پایان آن هم روشن نیست و هنوز نمیدانیم پایان این بیماری چه روزی و به چه شکلی است. شرایطش به چه شکلی است متاسیون و جهشهای آن چگونه خواهد بود و این هنوز برای ما روشن نیست و ما وسط راه هستیم.
رئیس دولت دوازدهم در بخش دیگری از سخنانش گفت: در دوران کرونا کار بسیار عظیم و بزرگی انجام گرفت. در طول این 10 ماه ما فراز و نشیب داشتیم. موج اول و بعضی جاها موج دوم و الان هم از موج سوم عبور میکنیم. در همه این مراحل کسی پشت در بیمارستان نماند و کسی نبود که بگویند ما تخت نداریم. این وضع در کشورهای پیشرفته پیش آمده در کشورهای پیشرفته پیش آمد حتی در زمانی که هوا سرد نبود، تختها را در فضای باز گذاشتند اما این کشور الحمدلله همه فداکاری کردند. البته تنها در کرونا نبود در سیل و زلزله در همه حوادث کادر درمانی ما با همه وجود در خط مقدم بود.
رئیس جمهوری خاطرنشان کرد: طرح تحول سلامت جزو مواردی بود که دوست و دشمن نتوانست منکر این خدمت شود. حتی همه کسانی که با دولت خوب نبودند، نتوانستند در کار بزرگ مخالفت کنند. روحانی با اشاره به هزینههای بالای درمانی مردم قبل از اجرای طرح تحول سلامت تأکید کرد: وقتی طرح تحول سلامت اجرا شد بیماران وقتی برای حسابداری رفتند و به آنها گفتند ۳۰۰ هزار تومان پرداخت کنید؛ در حالی که اینها ۲۰ میلیون برای پرداخت آماده کرده بود، باور نمیکردند و از شوق گریه میکردند و این کار بزرگ و عظیم انجام شد. وی ادامه داد: سال بعد مسأله عمومی کردن بیمه برای همه مردم را اجرا کردیم و با اجرای بیمه سلامت مردم پول زیادی پرداخت نمیکنند. رئیس جمهوری با اشاره به برنامه دولت برای رایگان کردن برق و گاز برای شهروندان کم مصرف گفت: اکنون ۳۰ درصد جمعیت کشور گاز و برق شان رایگان است البته آب ۳۰ درصد نیست وما تلاش میکنیم کسانی که کم مصرف هستند پولی پرداخت نکنند. روحانی گفت: در بهداشت و درمان هم هزینهها خیلی پایین آمده است. ما در کووید ۱۹ پولی نگرفتیم مردم درمان شدند حتی افرادی که ایرانی نبودند آنها را هم تحت پوشش قرار دادیم. یک مقداری شرایط برای بیماران آسانتر شد. نمیخواهم بگویم که هیچ مشکلی وجود ندارد ولی تحول بزرگی صورت گرفت. اصل پزشک و کادر درمان است. وی ادامه داد: در این دوره ۷ ساله، ۳۶ هزار تخت جدید به تختهای بیمارستانی اضافه کردیم و ۴۰ درصد تختها را بازسازی کامل کردیم. روحانی با طرح این سؤال که اگر شرایط آی سی یو ما همان شرایط قدیم بود و چهار هزار و ۵۰۰ تخت بیمارستانی داشتیم، افزود: ما الان ۹ هزار و ۵۰۰ تخت آیسییوی داریم و تخت آی سی یو ما در این دوران کرونایی بیش از دو برابر شده است. رئیس جمهوری ادامه داد: البته اگر همه تجهیزات و امکانات هم باشد، اصل پزشک، پرستار و کادر درمان و حتی کسی است که عکس شما را نگاه میکند و تشخیص میدهد و این بسیار مهم است و همه در کنار هم درمان را محقق کرده و شخص را به سلامت از بیمارستان مرخص میکند. وی با بیان اینکه اکنون ۱۹۰ دانشکده در کشور پرستار تربیت میکند، اظهار کرد: اگر کار آموزش درست و دقیق انجام نگیرد کار پیش نمیرود. فرد باید مهارت درست را یاد بگیرد تا بتواند در روز مبادا و روزهای سخت بیاید و گاهی اقدام کوچک یک پرستار بیماری را از مرگ نجات میدهد. روحانی گفت: دولت هر مقدار توان داشته باشد در این راه افتخار میکند که حقوق را بالا ببرد، کارانه را پرداخت کند و هر کاری که انجام میدهد، وظیفه دولت است. رئیس دولت تدبیر و امید با اشاره به گزارش اخیر سازمان برنامه و بودجه گفت: بر اساس این گزارش، از ماه اسفند سال ۹۸ تا دی ماه، به دلیل همین فوقالعاده ویژه پرداختی به طور متوسط ۲.۵ برابر شده، اینکه ما در حد توانمان کاری را انجام دهیم بسیار خوشحال کننده است.البته ما هیچگاه نمیخواهیم فداکاری و عشق را با پول معامله کنیم. کسی که پزشک، جراح و پرستار شده برای درآمد و پول نیست، آن عشقی است که به این شغل دارد. اینکه گفته میشود فرشته الهی و رحمت است، درست است. وی گفت: گاهی بیماری در یک حالتی است که همه چشم امیدش بعد از خدا به پزشک و پرستاری است که در بالای سر وی است. پزشک، تنها یک پزشک نیست، حکیم است و سخنان و جملات حکیمانه میگوید. گاهی یک جمله میگوید و شخصی را نجات میدهد. روحانی ادامه داد: ممکن است پزشکی به بیمار بگوید که تو خوب میشوی و موضوع مهمی نیست و نگران نباشد. همینکه پزشک متخصص به بیماری بگوید چیزی نیست و تو نگران نباش این برای بیمار شفابخش است و به وی آرامش میدهد لذا ما به پزشک ماهر حکیم میگوییم. در گذشته هم به پزشک حکیم می گفتند و واقعاً اعمال، رفتار و جملاتشان با حکمت توأم بود. رئیس جمهوری گفت: خوشحال هستیم که در روز پرستار این قدمها را برداشتیم. اخیراًمجوز استخدام ۳۰ هزار نفر و قبلاً مجوز ۲۳ هزار داده شده است که ان شاءالله این مجوزها به تدریج عمل میشود یک مقدار دست و بال را باز میکند و بار سنگین را از دوش پرستاران عزیز ما برمیدارد.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
حال ناخوش دستفروشان پایتخت
-
زلزله دماوند بامداد 29 آذر99 و گسل مشا
-
احتمال زلزله قوی تر در تهران
-
روحانی: کادر درمان در همه حوادث در خط مقدم بوده است
اخبارایران آنلاین