ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سخن روز
پیامبر اکرم (ص): آیا شما را از بهترین افرادتان خبر ندهم؟ عرض کردند: چرا، اى رسول خدا. حضرت فرمودند: خوش اخلاق ترین شما، آنان که نرمخو و بى آزارند، با دیگران انس مىگیرند واز دیگران انس و الفت مىپذیرند. بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۳۹۶، ح ۷۶
شمسی فضلاللهی: ایران را اقوام مختلف ساختهاند
باید بدانیم که ایران را اقوام مختلف ساختهاند؛ آنچنان که حتی محتوای برنامه «فرهنگ مردم» رادیو ایران را هم خود نویسندههای محلی برای ما میفرستند. بعضی از محلیها در همین زمینه، کتاب هم چاپ کردهاند. این داستانها هم شیرین است و هم به ما میگوید که مردم در آن زمان چقدر سختی میکشیدند. در صورتی که ما میگوییم خوش به حال قدیمیها، چقدر خوشبخت بودند و نسل بعدی هم خواهند گفت خوش به حال شماها؛ هر نسلی فکر میکند دیگری راحت زندگی میکرده و نمیداند که آن دوران سختی زیاد داشته است.
بخشی از گفتههای این هنرمند پیشکسوت صدا و تصویر با ایسنا
بخشی از گفتههای این هنرمند پیشکسوت صدا و تصویر با ایسنا
به بهانه دویست و پنجاهمین سالروز تولد «بتهوون» و سالی که بهنام او نامگذاری شد
شنیدن امید و زندگی در نت هایش
شاهین فرهت
آهنگساز
و موسیقیدان
250 سال قبل یعنی 16 دسامبر 1770 «لودویگ ون بتهوون» نابغه موسیقی جهان در شهر بُن(کشور آلمان) به دنیا آمد. موسیقیدان بزرگی که با آثارش دنیا را به تسخیر خود درآورد و امروز نام او تنها بهعنوان یکی از مفاخر موسیقی به ثبت نرسیده است بلکه او یکی از مفاخر بزرگ بشریت است چرا که آثار او که دربرگیرنده بخشی از زندگی اش بوده، بازگو کننده درسهای بسیار به بشریت است و بههمین سبب است که نام بتهوون در کنار دیگر مفاخر فرهنگ و ادب دنیا چون شکسپیر(شاعر، نمایشنامهنویس و بازیگر تئاتر انگلیسی)، هومر(شاعر و داستانسرای یونانی) وحکیم ابوالقاسم فردوسی (شاعر و حماسه سرای بزرگ ایران) قرار گرفته و از جهات گوناگون قابل مقایسه است. جالب است بدانید سالها قبل طی آماری که از سوی یکی از مؤسسات بزرگ جهان انجام گرفت، نام بتهوون جزو 10 مرد بزرگ تاریخ بشر معرفی شد، به این دلیل که نام و هنر او برای همه مردم دنیا شناخته شده است، حتی کسانی که با موسیقی سر و کاری ندارند با ذکر شدن نام او میدانند او یک موسیقیدان جهانی بوده است.
اما بهلحاظ هنرموسیقایی در مقایسه با باخ باید بگویم، یوهان سباستیان باخ یکی از بزرگترین موسیقیدانان اواخر دوران باروک است. این در حالی است که بتهوون شروع کننده یک دوره موسیقایی بوده و آغازگر دوران موسیقی رمانتیک است و درواقع به نوعی تصویرگر احساس و درون بشر بوده است، شخصیتی که هم آغازگر بوده و هم این دوره از موسیقی را به اوج و کمال رسانده است و البته بیان این احساس با زبان موسیقی بیتأثیر از گذشته او نبوده چرا که در زندگی شخصی اش رنجهای بسیاری دیده و با آنکه این تصویر همیشه در درام زندگی او نقش بسته، اما هیچ گاه ناامید نگشت و نوید امید و زندگی در نتهای او قابل شنیدن است و با تمام این رنجهای زندگی میگوید: «کسی که به اعماق موسیقی من پی ببرد از تمامی بدبختیها و رنجهای بشریت در امان خواهد بود.»
و دراینجا بازهم تأکید میکنم بتهوون همتایی ندارد و در یک کلام، موسیقی و هنر او به کمال رسیده است و با وجود آن که نوابع بزرگی در موسیقی دنیا وجود دارند اما کسی نتوانسته گامی جلوتر از او بردارد همچنان میگویم او شخصیتی استثنایی است و با هیچ هنرمندی قابل مقایسه نبوده و نیست و آثارش همیشه قابل استفاده و شنیدن است. نکته مهم این است که استفاده ازموسیقی برای همگان به یک شکل بوده و این درمقایسه با شعر یا موسیقی با کلام بسیارمتفاوت است. شعر ریزه کاری و زیبایی خاص خود را دارد و با هر زبانی که سروده میشود قابل درک است اما اگر این اشعار ترجمه شود زیبایی خود را از دست میدهد و موسیقی با همان ساختاری که تولید شده برای همه قابل استفاده است و تمامی آثار بتهوون دارای این ویژگی بوده و برای دیگران الگو بوده است. بهعنوان مثال با نگاه به سمفونی شماره 3 با نام «اِروئیکا»که بهعنوان سمفونی حماسی و قهرمانی نیز شناخته میشود، عظمتی وصفناپذیر دراین کار خلق شده است یا درسمفونی پنجم در عین حال که مینیمالیسم است خواهید دید همه چیز در آن به درستی تعریف شده بدون آنکه چیزی به آن افزوده یا کم شود، اما شکوه و درام زندگی بشر در سمفونی نهم او تعریف شده است، اثری که بارها و بارها از سوی آهنگسازان اجرا شده و همه چیز دراین سمفونی دیده و شنیده میشود؛ درام زندگی، تراژدی، امید، زیبایی، فرم کلام، زیبایی و منطقی بودن مطالب و به هم پیوستن خطوط موسیقی، دینامیک، تکنیک درست موسیقی، رنگ آمیزیهای زیبا با موسیقی و استفاده از تمام زوایای احساس بشری که سبب شده این سمفونی در جهان موسیقی سرآمد باشد.
به شخصه از ارادتمندان این موسیقیدان بزرگ هستم و بتهوون همیشه در قلب من است و در این روزها که مصادف شده با تولد او و همچنین نامگذاری سال 2020 بهنام بتهوون، غرق در شنیدن آثار نابغه موسیقی جهان هستم و طی سالها فعالیت در عرصه موسیقی تلاش کردم بسیاری از آثار او را اجرا کنم و بخصوص در کشورم این کارها را به گوش مردم برسانم تا همچنان این ارتباط زیبا با این موسیقیدان بزرگ برقرار باشد.
قصههایی ماندنی و بیمرز
نلی محجوب
فعال حوزه ادبیات کودک و نوجوان
یلدایی دیگر گذشت و بسیار متفاوتتر از همیشه. با پناه به حافظ. امسال یلدا تنهاتر از همیشه بودیم، شاید به تصاویری مجازی اکتفا کردیم و قصهها و خاطرهها. باری، باز هم قصه به امید بیغصه بودن. والتر بنیامین، فیلسوف آلمانی، معتقد است: «قصه نخستین آموزگار کودکان و زمانی نخستین آموزگار بشر بوده است.» دوران کودکی، شنیدن قصهها لذتبخشترین لحظات بود.
بعداز ظهرها و گاه شبها، زیر کرسی در زمستان یا تابستان در تشکهای خنک و زیر سقف آسمان پر ستاره و اگر مادربزرگی کنارمان بود دیگر نه ترسی از شب بود و نه از سرما. جایی امن بود و قصه. قصههایی از جنس افسانهها و دیوها و پریها و آدمهای خوبی که برنده میشدند و دیو سیاهی را شکست میدادند و گیسو کمندی که رها میشد و ماه پیشونی که نجات پیدا میکرد و امیر ارسلانی که نامدار بود و... قصههایی از جنس ادبیات شفاهی که نسل به نسل بهدیگری رسیده بود و بقا و استمرارش در هر عصر و دوره منطبق با زمان و الگوهای رایج آن دوره بود. داستانهایی پر از تخیل، آداب و رسوم، رفتارها، روابط، مناسبتها و...
شاید اصلیترین ویژگی قصهها (ادبیات) عامیانه، شفاهی بودن و تعلق نداشتن آن به فردی خاص باشد. این قصهها از سرزمینی به سرزمینی دیگر سفر میکنند و در هر روایت تکهای به آن افزوده یا از آن کاسته میشود. در قصههای عامیانه بیش از همه با تقابل خیر و شر، نیکی و پلیدی و تضادها روبهرو هستیم. اما آنچه مهم است نقش و تأثیر قصه در تخیل کودکان و ایجاد ارتباط بهتر آنها با جهان پیرامون است. حال اگر در این قصه مشترکاتی با خاطرات و شنیدههای والدین در کودکیشان باشد، قطعاً لذت خواندن و شنیدن را چند برابر میکند. حسهای نوستالژیک در والد را زنده میکند و گاه یادآوری خاطراتی که میتواند سبب گفتوگوهایی بین آنها شود. قطعاً شنیدن قصه فعالیتی ذهنی است که گاه به تجربهای عملی منتج میشود. در قصهگویی برای کودکان فرصتهایی جایگزین فراهم میشود از جمله همذات پنداری، گفتوگو درباره عقاید، انتخاب مسیرها و... مجموعه 16 جلدی «فرهنگ قصهشناسی یلدا» به تازگی از سوی کانون پرورش فکری منتشر شده است. در این مجموعه بیش از 8 هزار روایت از قصههای شفاهی با بررسی 22 منبع از قصهها و افسانههای اقوام گوناگون ایران گردآوری شده است. قصهها با توجه به بنمایهها، پیامهای اصلی و فرعی و شخصیتهای انسانی و حیوانی ارائه و طبقهبندی شدهاند. طبقهبندی بهگونهای است که افراد قصههای مورد نظر را با توجه به حروف الفبایی و موضوع مورد نظر پیدا میکنند. مربیان، والدین و کسانی که با بچهها سر و کار دارند، بسته به موضوع مورد نظر، بحث و گفتوگویی که مد نظر دارند یا فعالیت جانبی که میخواهند انجام بدهند میتوانند قصه را انتخاب کنند و بر اساس آن با خلاقیت خود براحتی فضای گفتوگو، حل مسأله و... را فراهم کنند. گفتوگو قطعاً فرصت حل بسیاری از معضلات و مشکلات خواهد بود و قصهها بستر این فرصت را فراهم میکنند، تا بگوییم و بشنویم. گفتوگو راه نجات بشر است از شرارت و تندخویی و کژی.
کابوسی برخاسته از جنگلی مخوف
رمان«جنگل» یکی از تازههای نشر آموت است؛ تریلری جنایی - روانشناختی که برخی نشریات ازجمله روزنامه واشنگتنپست و شیکاگو سان تایمز آن را یکی از بهترین آثار «هارلن کوبن» خوانده اند که ترجمهاش به همت محدثه احمدی در اختیار علاقهمندان قرار گرفته است. این کتاب روایتگر زندگی دادستان نیوجرسی است، مردی که باوجود گذشت سالها از مرگ خواهرش هنوز عزادار است. اما چرا جنگل؟ بیست سال قبل خواهر پاول، مردی که حالا دادستان شده به جنگل قدم میگذارد و برای همیشه ناپدید میشود؛ بهتازگی جسدی پیدا شده که میتواند با ماجرای آن شب ارتباط داشته باشد. آثار این نویسنده امریکایی تا به امروز به 43 زبان ترجمهشده است؛ رمانهایی که بیشتر مواقع در شمار کتابهایی پرفروش - به انتخاب نشریاتی همچون نیویورکتایمز- قرار میگیرند. اغلب نوشتههای این نویسنده 58 ساله در سبکهای معمایی و مهیج هستند؛ داستانهایی که محور شکلگیریشان معمولاً برخاسته از رویدادها، قتل یا تصادفهای وحشتناک گذشته هستند؛ اما نکته جالب توجه حضور مشترک برخی شخصیتهای نوشتههای او در تعدادی از رمانهای کوبن هستند، از این تریلر نویس امریکایی تا به امروز بیش از 60 میلیون کتاب در سراسر جهان به فروش رسیده است؛ او را نخستین نویسندهای میدانند که موفق به کسب هر سه جایزه ادگار، شیمس و آنتونی شده است؛ تا به امروز اقتباسهای تلویزیونی متعددی از نوشتههای کوبن ساخته و پخششده، ازجمله ساخت مجموعه تلویزیونی فرانسوی برگرفته از کتاب «آخرین شانس». شبکه نتفلیکس هم در سال جاری میلادی با اقتباس از رمان «غریبه» مجموعهای با همین نام و با بازی ریچارد آرمیتاژ ساخت؛ افزون بر این در ژوئن ۲۰۲۰ نتفلیکس لهستان نیز سریالی بر اساس رمان جنگل او ساخت، خود کوبن در ساخت این مجموعه به عنوان مدیر اجرایی تولید حضور داشت.
جنگل
نویسنده: هارلن کوبن
ترجمه: محدثه احمدی
ناشر: آموت
شهروند مجـــازی
یگانه خدامی
#شب_یلدا
طولانیترین شب سال و یلدا با اینکه امسال با همیشه متفاوت است اما باز هم میان گرفتاریهای امسال خیلیها را سر ذوق آورده است. اینستاگرام پر از عکسهای تزئینات یلدا و پیامهای تبریک است همچنین در توئیتر که فضای متفاوتتری دارد. بعضیها از گرانی خوراکیهای مخصوص این شب گله میکنند و خیلیها از بقیه میخواهند برای کمک به کادر درمان دورهمی برگزار نکنند: «نه جایی میرویم نه کسی میآید.»، «شمایی که در حال تدارک و برنامهریزی برای دورهمی شب یلدا هستید، کادر درمان خستهاند رنجشان را مضاعف نکنید.»، «حوصله ما از خانهنشینی سررفته؟ کافیست تخت بیمارستان را مجسم کنیم که بعد از شب یلدا روی آن از ناراحتی جسمی و روانی کلافه باشیم! کدام ترجیح دارد؟ خانه یا بیمارستان؟»، «جدی چه جوری تو بچگی اون همه هلههوله میخوردیم شب یلدا؟ الان ما امشب تصمیم گرفتیم فسنجون بخوریم بعد موندیم چجوری بعدش پسته و انار رو جا بدیم تو این شکم بدبخت. بعد عکس از ایران میاد برام پر دسر و هندونه و خرمالو و آجیل و میوه خشک و راحتالحلقوموپ و....»، «جمع نشدن خانواده تو شب یلدا عمیقاً ناراحتم میکنه ولی خب کاریش نمیشه کرد»، «شب یلدا برای من فقط نوید این رو میده که از فردا روز یک دقیقه طولانیتر میشه و همینش بس.»، «یه جوری بازار شب یلدا شلوغه که همه اونایی که از گرونی و حقوق کم و اینا اعتراض میکنن... همه اونایی که میگن شب یلدا کنسله بهخاطر کرونا، آره همشون منم»، «با این هزینهها دو سال پیش میتونستی جای شب یلدا ماشین بگیری»، «بهخاطر اون پرستاری که دوماهه خونه نرفته، بهخاطر خودتون خونوادتون، عزیزانتون، اگه جونشون براتون مهمه تو شب یلدا خونه بمونید دورهمی نگیرید لطفاً»، «یلدا زمانی معنا داشت که با طبیعت در ارتباط بودیم و کار و زندگی بر اساس نور و تاریکی پیش میرفت. بر این اساس بود که تاریکی شب یلدا کمی بیشتر از شبهای دیگر بود. از زمانی که ساعت حاکم شد، رابطه ما با خورشید و ماه کمتر شد.»، «چرا ماهی که تا دو روز پیش کیلویی ۳۵ هزار تومن بود، امروز باید کیلویی ۶۲ تومن باشه؟»، «چه حیف که امسال شب یلدا نمیشه دور هم بود. من واقعاً دلم برای دورهمیهای خانوادگی تنگ شده»، «شب یلدا یکی از سنتهای قشنگمونه که برخی از هموطنان عزیز دارن با لاکچریبازی و چشم و همچشمی خرابش میکنن»، «خوبه والا قرار بود امسال برای شب یلدا خبری نباشه. خامه قنادی همه جا تموم شده، رنگ خوراکی تموم شده، گل تموم شده. خیابونا هم که داره از ماشینو آدم میترکه. شیرینیفروشیها هم که به احتمال زیاد دارن میترکن. چه خبرتونهههه بابا چه خبرتونهههه»، «داشتم به این فکر میکردم که اگه یلدا نبود...اگه چهارشنبه سوری نبود..اگه نوروز نبود و خیلی چیزای دیگه چه اوضاع و احوالی داشتیم؟»
روز فرشتگان پرستار
دیروز روز پرستار بود و با شیوع بیماری کرونا در یک سال گذشته و کار طاقتفرسای پرستاران، این روز را پرشورتر به آنها تبریک گفتند. خیلیها از محبتها و فداکاریهای پرستاران در زمان بستریشان نوشتند و از بقیه خواستند برای کمک به پرستاران و کادر درمان نکات بهداشتی را رعایت کنند: «برای تمام فرشتگان درمانی سرزمینم و تمام این کره خاکی، سر تعظیم فرود میآورم.»، «دخترعموی عزیزم یک ساله که تو بخش مراقبتهای ویژه کرونایی با دل و جون داره زحمت میکشه. حتی بارها شده چندین هفته نتونسته خانوادهشو ببینه. خستگی از صورتش مشخصه اما همچنان تو همون بخش مشغوله. آرزوی سلامتی دارم برای تمام پرستاران عزیز و دخترعموی عزیزم»، «شما هر روز خودتان را در معرض آسیب و صدمه قرار میدهید تا ما را بدون هیچ گله و شکایتی نجات دهید. شما حقیقتاً جواهری ارزنده هستید.»، «کسی که وقت سحر سختکوش و بیدار است فرشتهایاست که نام خوشش پرستار است...سلامتی وجودش بخواهم از یزدان یقین که حافظ او، ذات پاک دادار است»، «مریضِ رنجورِ رو تختِ بیمارستان واقعاً از شدت درد پرستار رو ناجی خودش میبینه! رحمت خدا بر پرستاری که به مریضش سر میزنه و برخورد قهری نداره، مهربانی هیچ چیزی رو از هیچکس کم نمیکنه. همه چیز پروتکل کاری و آییننامه اجرایی نیست»، «پرستاران و کادر درمان یلدای مارا مبارک میسازند.... خدا حفظتان کند از مسئولان خواهش میکنم که تو روز پرستار نمیخواد کادو بدین به پرستارها. به جاش یه کم فرهنگسازی کنین و اینو بین مردم جا بندازین که سِرُم مریض که تموم میشه، هوا نمیره تو رگ. که روزی ۶۰ بار همراههای مریضا بگن وای سرم مریضم تموم شده چرا نمیاین»، «در سالی که گذشت صدها پرستار رو از دست دادیم. سالِ قبل اونا شاد و سالم کنار خانوادههاشون بودن و داشتن تبریکها و هدیههای روز پرستار رو دریافت میکردن. بیایید بهخاطر حفظ جون خودمون و کادر درمان ماسک بزنیم و تا حد ممکن در خانه بمانیم.»، «زحمات شما در این یک سال کرونایی با هیچچیز قابل جبران نیست. بهعنوان یک عضو کوچک این سرزمین و بهعنوان کسی که فرزند یک مادر پرستار هست و از نزدیک سختیها رو میبینه تمام قد در مقابل شما سرخم میکنم و قدردان زحماتتون هستم»، «شما نمیخواد روز پرستار رو تبریک بگی؛بشین توی خونه، دورهمی نگیر و «کرونا پخشکن» نباشین. پرستارها به رعایت شما بیشتر نیاز دارن تا تبریکاتون.»، «وقتی پسرم زودتر از موعد به دنیا اومد با استرس شدیدی مواجه شدم. اگر لطف خدا و مهربونی بعضی پرستارها نبود قطعاً اون روزها سختتر میگذشت. تا چند سال هر سال روز پرستار زنگ میزدم nicu (بخش مراقبتهای ویژه نوزادان نارس) و بهشون تبریک میگفتم، همیشه چهره و نگاه پرمهرشون تو خاطرم هست و دعاگوشون هستم.»
به نام تاریخ
اول دی
اولین روز زمستان همزمان با سالگرد تأسیس خبرگزاری رادیو و تلویزیون در سال 1350 است و اولین شماره مجلههای ماهنامه «تصویر» و «پیک سینما» و فصلنامه فارابی هم در چنین روزی منتشر شدند.
تولدها
محمد نوری: خواننده برجسته ایرانی سال 1308 در چنین روزی به دنیا آمد. محمد نوری در جوانی خوانندگی را آغاز کرد و آواز ایرانی را از اسماعیل مهرتاش یاد گرفت. پساز آن شاگرد استادانی مانند سیروس شهردار و مصطفی کمال پورتراب شد و تئوری موسیقی و سلفژ و نوازندگی پیانو را از آنها آموخت. استادانش در زمینه آواز کلاسیک هم اولین باغچه بان و فاخره صبا بودند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1368 آلبومهای «شب سرد زمستانی» و «آوازهای سرزمین خورشید» را با همکاری فریبرز لاچینی و احمدرضا احمدی منتشر کرد. محمد نوری 5 دهه فعالیت کرد و 300 قطعه آوازی اجرا کرد که «جان مریم»، «کهکشان عشق»، «ایران ایران» و «سرزمین محبوب من» از مشهورترین آنهاست که آهنگ «جان مریم» را هم خودش ساخته بود. او سال 1378 جایزه خورشید طلایی (50 سال صدای متفاوت و ماندگار) را از جشنواره مهر گرفت و سال 1385 بهعنوان چهره ماندگار معرفی شد. محمد نوری سال 1389 درگذشت.
هنگامه مفید: نویسنده و کارگردان تئاترهای عروسکی سال 1335 متولد شد. هنگامه مفید کارش را بهعنوان بازیگر تئاتر در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آغاز کرد و پساز آن ترانههای بسیاری برای کودکان سرود که «خوشحال و شاد و خندانم»، «ماه آسمون»، «یه روز آقا خرگوشه» و ترانه تیتراژ «خونه مادربزرگه» از مشهورترین آنهاست. هنگامه مفید نویسنده و کارگردان مجموعههای عروسکی مانند «موسم گل»، «قصههای شبانه»، «دارا و سارا»، «مزرعه بیبی خانم» و «بچههای کوچه دوستی» بوده است.
جین فوندا: بازیگر امریکایی سال 1937 به دنیا آمد. پدر جین فوندا بازیگر سینما بود و بازی در سینما را سال 1964 با فیلم «دایره عشق» آغاز کرد و پس از آن در فیلمهای «کت بالو»، «پابرهنه در پارک»، «باربارلا»، «کلوت»، «همه چیز روبه راه است»، «نامهای به جین»، «شوخی با دیک و جین»، «جولیا»، «سندروم چین»، «اگنس خدا»، «صبح روز بعد»، «گرینگوی پیر»، «قتانون جورجیا»، «پیشخدمت»، «جوانی» و «پدران و دختران» بازی کرد. جین فوندا برای فیلمهای «کلوت» و «جولیا» اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن را گرفت.
هاینریش بل: نویسنده آلمانی برنده جایزه نوبل سال 1917 در چنین روزی متولد شد. هاینریش بل اولین داستانهایش را سال 1947 منتشر کرد و با «داستان قطار» در سال 1949 به شهرت رسید و دو سال بعد جایزه ادبی گروه 47 را برای داستان «گوسفند سیاه» برد. «آدم، کجا بودی؟»، «و حتی یک کلمه هم نگفت؟»، «خانهای بیسرپرست»، «نان سالهای جوانی» و «بیلیارد در ساعت نه و نیم» داستانهای بعدی او بودند. «عقاید یک دلقک» مشهورترین اثر هاینریش بل است که سال 1963 منتشر شد و «سیمای زنی در جمع»، «آبروی از دست رفته کاترینا بلوم»، «شبکه امنیتی»، «زنان در چشمانداز رودخانه»، «میراث»، «فرشته سکوت کرد»، «ویمپو» و «راهب» آثار بعدی بل بودند. او سال 1972 جایزه نوبل ادبی را برد و سال 1985 درگذشت.
افلیا پرتو: نوازنده پیانو و موسیقیدان سال 1317 به دنیا آمد. افلیا پرتو در 10 سالگی به هنرستان موسیقی ملی رفت و شاگرد استادانی چون ابوالحسن صبا، علینقی وزیری و روحالله خالقی شد و سالها شاگرد جواد معروفی نوازنده مشهور پیانو بود و از او پیانو ایرانی را آموخت. او سالها نوازنده و سرپرست ارکستر بانوان بود و سال 1377 گروه موسیقی «باران» را با خوانندگی خاطره پروانه تأسیس کرد. سال 1390 ازافلیا پرتو در جشن خانه موسیقی تجلیل شد.
نصرت کریمی: بازیگر و کارگردان ایرانی سال 1303 به دنیا آمد. نصرت کریمی کارش را بهعنوان چهره پرداز و طراح صحنه و بازیگر آغاز کرد و سال 1339 به ایتالیا رفت و رشته عروسک گردانی را خواند و سال 1343 به ایران بازگشت و رشته عروسک گردانی را در دانشکده هنرهای دراماتیک تأسیس کرد. سال 1354 با کارگردانی فیلم «خانه خراب» وارد سینما شد. او سال گذشته، درگذشت.
رامبد جوان بازیگر و کارگردان، احمد واحدیزاده بازیگر، کیانوش بهروزپور بازیگر و کارگردان، اکبر دانیالی بازیگر، مجید قیصری داستان نویس، طیبه محی الدینی شاعر، سپینود ناجیان داستان نویس، نیما بانکی بازیگر و عکاس، فرزاد فتاحی آهنگساز، امرالله احمدجو کارگردان، مازاتچو نقاش ایتالیایی، نامق کمال شاعر عثمانی، گوستاو آن شاعر فرانسوی، ساموئل ال جکسون بازیگر امریکایی و کیفر ساترلند بازیگر کانادایی هم متولد امروز هستند.
عکس نوشت
بزرگتریــــن نمایشگاه از عکسهــــــای اندی وارهـــــــــول، هنرمنــد و عکاس معروف امریکایی، ماه آینده در پاریس و گالری ایتالیایی (Galleria Italienne) برپا میشود. این نمایشگاه «اندی وارهول: عکسهای فوری» نام دارد و در آن از عکسهای پولاروید و پرتره وارهول تا آثار کمتر شناخته شده او مانند عکسهای چاپی از فیلم و هنر میکس-مدیا (استفاده از ترکیبی از متریال و ابزارهای هنری مختلف) به نمایش درمیآید. یکی از بخشهای برجسته این نمایشگاه عکسهای دوخت خورده (stitched photographs) وارهول هستند که در آنها تصاویر چاپی سیاه و سفید با استفاده از نخ به هم متصل شدهاند.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
شمسی فضلاللهی: ایران را اقوام مختلف ساختهاند
-
شنیدن امید و زندگی در نت هایش
-
قصههایی ماندنی و بیمرز
-
کابوسی برخاسته از جنگلی مخوف
-
شهروند مجـــازی
-
به نام تاریخ
-
عکس نوشت
اخبارایران آنلاین