گرسنگی با مارادونا تحمل پذیرتر بود
مهدی ملکی
دبیر گروه ورزشی
او ستایش میشد. او پرستیده میشد. دیگو یکی بود مثل هیچکس که می گفت: «اگر بمیرم، دوباره میخواهم متولد و دوباره یک فوتبالیست شوم. میخواهم دوباره دیگو آرماندو مارادونا شوم. من بازیکنی هستم که ملت را شاد کردم و همین برای من کافی است.» محبوبیت مارادونا تنها به مستطیل سبز و عاشقان فوتبال خلاصه نمیشد. او همچون مبارزی بود که تمام مرزها را پشت سر گذاشته و لشکری به وسعت دنیا، حامی و خواهانش بودند. برای همین است که پس از مرگش چهرههای برجسته ورزشی از فوتبال تا بسکتبال و تنیس به این اتفاق واکنش نشان دادند. چهره فراموشنشدنی دنیای فوتبال تا بینهایت زنده است، تا ابد در ذهنها میماند و بر زبانها جاری است. میراث مارادونا ماندگار است. به همین دلیل است که آندره ویاش بواش گفته: «فیفا تمام پیراهنهای شماره 10 دنیا را به احترام مارادونا بایگانی کند.»
تصاویر منتشر شده از مردم آرژانتین گویای این مهم است که قهرمان و اسطورهشان صاحب چه جایگاهی میان آنها بود. دیگو به تمام معنا خورشید آرژانتین بود که غروب کرد. غروب کرد تا 3 روز عزای عمومی در این کشور اعلام شود. قطعاً وداع با مارادونایی که بارها از جمله بازی تاریخی مقابل انگلیس، غرور را به مردمش بازگرداند یکی از سختترین کارهایی بود که انجام شد.
... و اما مردم شهر ناپل. حال و روز مردم این شهر شبیهترینِ مردم به آرژانتینیهاست. ناپلیها هم پس از انتشار خبر درگذشت مارادونا، بیتوجه به شیوع کرونا برای ادای احترام و برگزاری مراسم یادبود به خیابانها آمدند. شهردار ناپل هم اعلام کرد نام ورزشگاه سنپائولو به دیگو آرماندو مارادونا تغییر خواهد یافت. احتمالاً از این به بعد خیلی چیزها عوض میشود و قصههای پدران و مادران ناپلی برای فرزندانشان تغییر میکند. آنها از اعجوبه میگویند و خاطرات را مرور میکنند. از مردی که افسانه شد، از نابغهای که مسیر پیروزی را یادشان داد. یک پیروزی ماندگار، تاریخی و تمامعیار؛ پیروزی فقر بر ثروت. برتری ناپل برابر غولهای ایتالیا که شکست دادنشان چیزی جز رؤیا و آرزو نبود. رؤیایی که با مارادونا محقق شد. ناپلیها دیگو را میپرستیدند چون اعتقاد داشتند او نیز در کودکی مانند آنها در فقر بزرگ شد. روی پرچمهایی که در سَن پائولو به اهتزاز درمیآمد، نوشته شده بود:«گرسنگی با مارادونا تحمل پذیرتر است.» بیتردید جای خالیات پُر نمیشود. دنیای فوتبال و دوستدارانت دلتنگت میشوند دُن دیگو؛ دلتنگ تمام کارهای خاص، عجیب و جنجالیات...
مدیریت درست مارادونا در کسب محبوبیت اجتماعی
سعید معدنی
جامعه شناس
در طول تاریخ همیشه انسانهایی هستند که در حرفه خودشان شاخص بودهاند، انسانهایی که محبوبیت خود را تصادفی بهدست نیاوردند و با انجام برخی کارها به این محبوبیت دست یافتند. این انسانها معمولاً از هیچ، شروع میکنند و پس از آن با موفقیت در حوزه خود به همه جا میرسند. یکی از حوزههایی که چنین اشخاص خاصی موفق به جلب آن میشوند حوزه اجتماعی است. این انسانها در حوزههای مختلفی همچون هنری و ورزشی حضور دارند و در نوع خود انسانهای جالبی هستند. علی شریعتی میگوید:«خواندن زندگی انسانهای موفق به خودسازی کمک میکند و برای رسیدن به موفقیت باید زندگی این انسانها را بخوانیم و با نوع زندگیشان آشنا شویم.» دیگو مارادونا جزو این چهره هاست و او در دوران درستی به دنیا آمد. دورانی که تلویزیون کشف شد و مردم از سراسر جهان بازیهای او را در جام جهانی و جادوگریهای او را از صفحه جادویی تماشا میکردند. انسانها چند نوع هستند؛ برخی انسانها از زمانه خود زودتر به دنیا آمده و چیزهای فراوانی میدانند که البته تعداد این افراد زیاد نیست. برخی دیگر عقبتر از زمانه خود هستند که تعداد این قشر بسیار زیاد است. به جز اینها انسانهایی هستند که بموقع و در زمانهای درست به دنیا میآیند که البته تعداد این افراد هم چندان زیاد نیست. مهمترین موضوع این است که فرد بتواند زندگی خود را بدرستی مدیریت کند تا در جامعه جهانی شناختهتر شود. مارادونا محبوبیت خود را از مدیریت درست به دست آورد، البته در این راه اشتباهاتی هم داشت که این اشتباه اعتیاد به مواد مخدر بود اما این موضوع چندان در محبوبیتش تأثیر منفی نگذاشت و باز هم محبوبیت جامعه جهانی را به همراه داشت. او در زمین بازی میدرخشید و در زندگی شخصیاش عقاید خاصی داشت، عقایدی که هر انسان محبوبی ندارد یا نمیتواند داشته باشد. عقاید سوسیالیستی او موضوعی بود که باعث محبوبیتش در خارج از زمین فوتبال شد. او در منطقه فقیرنشینی به دنیا آمد و حامی فقیران بود. عقاید او باعث شد تا چهره اشخاصی همچون فیدل کاسترو و چهگوارا را بر بدن خود نقش کند و او خیلی به فیدل کاسترو نزدیک بود و او را اسطوره زندگی اش میدانست. او سوسیالیست بود و مخالف نظام سرمایهداری که این موضوع برای سرمایه داران گران تمام میشد. سرمایه داران در آن زمان تلاش میکردند که چهره مارادونا را مخدوش کنند و او را از بین ببرند اما نگاه او به اقشار ضعیف جامعه باعث شد تا در میان این توده فراوان محبوبیت بهدست آورد. مارادونا با شخصیتی که داشت توانست از بُعد ورزشی برای توده مردم احساسات درستی ایجاد کند. او با محرومان دوست بود و با کسانی دوستی کرد که در آن زمان اسطوره بودند که این موضوع باعث شد در میان توده مردم و روشنفکران محبوبیت بهدست آورد و در عرصه ورزش رسیدن به چنین محبوبیتی بعید به نظر میرسد اما مارادونا توانست این محبوبیت را بهدست آورد. در حال حاضر و در دوران ما فوتبالیستهایی همانند مسی و رونالدو حضور دارند اما بُعد شخصیتی این دو به گونهای است که نمیتوانند در جامعه به محبوبیت مارادونا دست یابند. این دو نفر مثلاً برای حضور در خاورمیانه بهدنبال کسب درآمد هستند و اینها تنها بهدنبال پول هستند و جامعه تنها این دو را بهعنوان بازیکن مشهور میشناسد نه بهعنوان بازیکن محبوب. در کشور ما چنین شخصیتهایی وجود دارند همانند علی کریمی اما محدودیتهای اجتماعی باعث میشود تا او نتواند به محبوبیت جهانی دست پیدا کند. اکثر بازیکنان جام جهانی 98 چنین شرایطی دارند، اینها از کف جامعه هستند و فقیر بودند و پس از آن با درخشش در زمین فوتبال به محبوبیت دست یافتند و علاوه بر این برخی بازیکنان این تیم با فوتبالیستهای مشهور دنیا نشست و برخاست داشتند و به نوعی با راه و روش جذب جامعه جهانی تا حدودی آشنا هستند. فوتبالیستهایی که شهرت دارند اگر بتوانند با توده مردم همراه باشند جاودانه میمانند. نوع رفتار مارادونا نسبت به گلزنی محمدرضا خلعتبری در لیگ امارات بسیار جالب بود. مارادونا در آن فیلم خلعتبری را میبوسد و او را در آغوش میگیرد و دور زمین با این فوتبالیست کشورمان میچرخد. رفتارهای چنین انسانهایی حساب شده است. کشور ما از نظر سیاسی همردیف با کشورهایی همچون ونزوئلا و کوبا است و ما با این کشورها در حال مبارزه با امریکا هستیم. بههمین دلیل گلزنی فوتبالیست ما در لیگ امارات توسط مارادونا تا این حد شادیبخش بود.
ترجیح میدهم مارادونا الگویم باشد
امیر حاج رضایی
کارشناس فوتبال
دیگو مارادونا چهرهای است که در بعد ورزشی، نیازی نیست که درباره او زیاد صحبت کرد. او یکی از نوابغ فوتبال جهان بود که متأسفانه باید از این به بعد از فعل ماضی درباره او استفاده کرد؛ همه علاقه مندان به فوتبال، چه آنهایی که مارادونا را دوست داشتند و چه آنهایی که دوستش نداشتند، سطح بازی اش را میدانند و دههها طول میکشد که بازیکنی مثل او در صحنه فوتبال ظهور کند، اما خود من وقتی مقایسه مارادونا با پله پیش میآمد، همواره مارادونا را ترجیح میدادم؛ برای اینکه معادلاتی را در ذهنم داشتم و بعد به معدلگیری میرسیدم و در آن معدلگیری مارادونا را برترین بازیکن تاریخ فوتبال میدانستم. مارادونا موضع گیریهای اجتماعی داشت که من برای آن امتیاز قائل هستم. کسی هرگز مارادونا را در جایگاه ویژه در کنار رهبران فیفا ندید. او همیشه در میان مردم بود ولی برعکس اش پله یا میشل پلاتینی با کت و شلوار و کروات کنار رؤسا بودند. او بشدت در موضع گیریهای خود رادیکال بود و من به علاقه مندان به او توصیه میکنم که مستند «مارادونا به روایت کوستوریتسا» به کارگردانی امیر کوستوریتسا را ببینند؛ مستندی فوقالعاده جالب که در آن دوربین به همراه مارادونا حرکت میکند و صحنههایی از زندگی او را به تصویر میکشد. او مواضع سیاسی جذابی دارد و به طور مثال در این فیلم میگوید که با جرج بوش پسر، یک چای هم نمیخورم. این در حالی است که خیلی از ستارگان با اینکه کارهای خیرخواهانه انجام میدهند ولی مواضعی در قبال این گونه افراد نمیگیرند. یک موضوع دیگر که درباره مارادونا به نظر من اهمیت داشت، تاریخسازی و اعاده حیثیتی بود که او در قبال مردم کشورش انجام داد؛ در زمان مارگارت تاچر نخستوزیر انگلیس در سال 1982، جنگ فالکلند در گرفت که انگلستان این جزایر را تصرف کرد و آرژانتین را شکست داد و نزدیک به هزار نفر از نظامیان آرژانتین هم کشته شدند و به نوعی آرژانتینیها تحقیر شدند. مارادونا 4 سال بعد در جام جهانی 1986 در بازی با انگلیس، 60 متر بازیکنان این تیم را دریبل کرد و گل قرن را به ثمر رساند تا بدون هیچ ارتشی وارد قلعه انگلیسیها شود و آن تحقیر را پاک کند؛ بعد از آن بدون هیچ رفراندومی میلیونها آرژانتینی به خیابانها ریختند و در پلاکاردهایی که دستشان بود نوشته بودند:«Welcome president». او در ادامه وقتی آن پنالتی مشکوک را در فینال جام جهانی 1990 برای آلمان گرفتند و آرژانتین به قهرمانی نرسید، با ژائو هاوالانژ دست نداد و خشم و نفرت خود را نسبت به رئیس برزیلی وقت فیفا نشان داد؛ آنجا جرقههای این موضوع زده شد که فیفا به دنبال انتقامجویی و حرکت در جهت حذف مارادونا است. آنها دیده بودند مارادونا ابایی ندارد از اینکه علناً توهین کند و در جام جهانی 1994 هم مارادونا را به دلیل استفاده از ماده نیروزا محروم کردند؛ در همان فیلم مستند میبینیم که مارادونا در حالی که گریه میکند، میگوید: «من نه تنها به ملتم ،بلکه به همه جهان میگویم که پاک پاکم. این دسیسهای است که فیفا برای من چیده است.» بعد از آن مارادونا دست به یک خود ویرانگری میزند و به الکل و مواد مخدر اعتیاد پیدا میکند. او چندین بار تا آستانه مرگ پیش رفت و در بیمارستان بستری شد،ولی نجات پیدا میکرد ولی 25 نوامبر یا 5 آذر قلب او میایستد، البته یک مقدار هم قابل پیشبینی بود که این بازیکن بزرگ، عمری به مقدار کمال نخواهد کرد. او همین چند وقت پیش هم عمل جراحی مغز انجام داده بود و جسم سالمی نداشت. مارادونا انسانی بود که روح سرکشی داشت و این روح روی جسم او تأثیر زیادی گذاشته بود. من قصد تطهیر مارادونا را در زمینههای اعتیاد و زندگی شخصی اش ندارم و شاید خیلیها هم معتقد باشند که یک فوتبالیست باید بازی اش را انجام دهد و کاری به دیگر مسائل نداشته باشد ،ولی من معتقدم چهرههای شاخص در مسائل اجتماعی باید با موضع گیریهای خودشان به نفع مردم اقدام کنند؛برای همین من مارادونا را همیشه به بقیه ترجیح میدادم؛ با اینکه بازی کریس رونالدو و مسی را دوست دارم و هر دو هم کارهای انسان دوستانهای انجام میدهند، ولی من کتابهای زیادی درباره ستارههای بزرگ فوتبال خواندهام و فیلمهای زیادی دیدهام و نمیخواهم از مرگ مارادونا نردبانی برای حمله به ستارهای مثل پله بسازم. پله نابغه بود، ولی همواره در کنار روسای جمهور برزیل بود و وزیر ورزش هم شد. او با اینکه از فقر به شهرت و ثروت رسید، ولی مردم خود را فراموش کرد و دائماً کنار قدرت بود،اما دیگو کنار مردم بود و من ترجیح میدهم مارادونا الگویم باشد. او بزرگترین چهره فوتبال بود؛ ستارهای که زندگی اش به "جرج بست " شبیه شد. بست در 59 سالگی درگذشت و مارادونا در 60 سالگی.
ادای احترام چهرههای نامدار ورزش به مارادونا
لیونل مسی فوق ستاره آرژانتینی و هموطن دیگو آرماندو مارادونا نسبت به درگذشت اسطوره فوتبال جهان واکنش نشان داد. او در صفحه اینستاگرام خود نوشت:«یک روز بسیار ناراحت کننده برای همه آرژانتینیها و فوتبال. او ما را ترک میکند اما نمیرود زیرا دیگو ابدی است. من تمام لحظات زیبایی را که با مارادونا زندگی کردم به یاد میسپارم.» کریستیانو رونالدو فوق ستاره تیم ملی پرتغال هم در اینستاگرامش نوشت:«فوتبال با یک نابغه وادع میکند؛ یکی از بهترینها، یک جادوگر بینظیر. او خیلی زود رفت اما میراثی بیپایان بر جای گذاشت. در آرامش باشی، هرگز فراموش نخواهی شد.» گفتنی است، علاوه بر پیامهای تسلیت اکثر باشگاههای مطرح و بزرگ فوتبال جهان، جیانی اینفانتینو رئیس فدراسیون جهانی فوتبال، زینالدین زیدان سرمربی رئال مادرید، کارلوس کی روش سرمربی سابق تیم ملی فوتبال ایران و فعلی کلمبیا، نیمار ستاره برزیلیها، اوسین بولت اسطوره جامائیکایی دوومیدانی، نواک جوکوویچ مرد شماره یک تنیس جهان و از میان چهرههای ایرانی افرادی چون علی دایی، یحیی گل محمدی و علی کریمی جزو افرادی بودند که نسبت به درگذشت اسطوره فوتبال دنیا واکنش نشان دادند. پائولو مالدینی مدافع اسطورهای ایتالیاییها همچنین واکنش نشان داد:«خداحافظ دیگو بزرگ، تو همیشه برای من یک قهرمان خواهی بود.»پله اسطوره برزیلی فوتبال جهان نیز نوشت:«یکی از بهترین دوستانم را از دست دادم. مطمئنم روزی من و دیگو در جایی بالاتر از آسمانها فوتبال بازی خواهیم کرد. آرام بخواب.»
مارادونا و تمام ارتباطات مستقیم و غیرمستقیمی که با فوتبال ایران داشت
سرمربی خلعتبری، بازی با اسکندریان، اهدای پیراهن به رئیس جمهوری
دیگو مارادونا هرگز مقابل یک تیم ایرانی یا تیم ملی بازی یا مربیگری نکرد، ولی در مقاطعی با فوتبال ایران برخورد کرد. آندرانیک اسکندریان مدافع اسبق تاج سابق (استقلال) تنها بازیکن ایرانی است که روبهروی مارادونا بازی کرده است. اسکندریان که پساز جام جهانی ۱۹۷۸ به نیوریورک کاسموس امریکا پیوست، در خرداد سال ۱۳۶۳ در یک دیدار دوستانه مقابل بارسلونا و ستاره آن دوران یعنی مارادونا قرار گرفت که در آن تیم امریکایی ۵ -۳ با پیروزی پشت سر گذاشت. مارادونا سال ۲۰۰۶ به سفارت ایران در بوئنوسآیرس رفت و پیراهن شماره ۱۰ تیم ملی کشورش را در مراسمی رسمی تحویل مسئولان ایرانی داد تا به محمود احمدینژاد هدیه شود، پیراهنی که امروز یکی از هدایای موزه ریاست جمهوری ایران است. محمدرضا خلعتبری در سال 2011 به الوصل امارات پیوست، تیمی که مارادونا سرمربی آن بود تا خلعتبری تنها شاگرد ایرانی او باشد. او درباره درگذشت مارادونا گفت: «شنیدن این خبر واقعاً ناراحتکننده بود. من شاگرد ایشان بودم و یک فصل خیلی خوب را در کنار ماردونا در الوصل داشتم؛ برای او من با بازیکنی از امارات هیچ فرقی نمیکرد و به همه احترام میگذاشت و با آن عظمت میآمد و با یک جوان ۱۶-۱۵ ساله کار میکرد.» او در سال 93 و در جریان جام جهانی 2014 برزیل، دیدار ایران و آرژانتین را در ورزشگاه «بلوهریزنته »از نزدیک تماشا کرد. مارادونا در پایان مسابقه که با گل لیونل مسی 1-0 به سود آرژانتین به پایان رسید، گفت:«نمایش آرژانتین ضعیف بود و فقط به خاطر مسی برنده شد.»