ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دیاکو حسینی در گفت و گو با « ایران» و با اشاره به مصاحبه اخیر ظریف:
لغو تحریم ها با اجرای قطعنامه 2231 هم میسر است
ارتباط دادن برجام به مسائل غیر هسته ای قابل قبول نیست
مریم سالاری
خبرنگار دیپلماسی
وزیر امور خارجه در گفتوگوی اخیر با روزنامه ایران مواضعی را پیرامون توافق هستهای مطرح کرد که براساس آن دولت جدید امریکا را در صورت تمایل به حل مشکلات مربوط به اجرای برجام، مکلف به اجرای قطعنامه 2231 به عنوان عضو سازمان ملل دانسته و بازگشتش به این توافق را به گفتوگو با ایران مشروط کرده است؛ گفتوگویی که به گفته ظریف درباره چگونگی بازگشت امریکا به برجام خواهد بود. این موضعگیری با پرسشهای زیادی از سوی ناظران رو به رو شده است که ما در گفتوگو با دیاکو حسینی، مدیر برنامه مطالعات جهانی مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری ایران پاسخ آنها را گرفتیم.
٭٭٭
آقای ظریف در مصاحبه اخیرشان با روزنامه ایران مواضعی را پیرامون برجام مطرح کردند که از نگاه ناظران به نوعی مواضع جدید محسوب میشد. از جمله اینکه ایشان به طور مشخص امریکا را بهعنوان یکی از اعضای سازمان ملل مکلف به اجرای قطعنامه 2231 دانستند و گفتند اگر این کشور به تعهدات خود در چارچوب این قطعنامه عمل کند، ایران هم تعهدات برجامی خود را به طور کامل اجرا میکند. آیا این موضعگیری به معنای تمایل ایران برای تفکیک قطعنامه از برجام بود؟
همانطور که میدانیم قطعنامه 2231 شورای امنیت ضامن حقوقی برجام است و تنها دلیلی است که موجب میشود رعایت برجام به یک تعهد بینالمللی برای همه کشورهای عضو سازمان ملل متحد تبدیل شود. یکی از دلایلی که از همان ابتدا این ایده یعنی قرار دادن یک قطعنامه شورای امنیت در پشتیبانی از برجام به میان آمد، این بود که نقض برجام را از جانب همه طرفها مساوی با نقض قطعنامه شورای امنیت محسوب کند و نه فقط نقض یک توافق چندجانبه. بنابراین کشوری که عضو برجام است ملتزم به اجرای قطعنامه پشتیبان و اعتباربخش به آن هم هست و کشوری که عضو سازمان ملل است، ملتزم به اجرای قطعنامههای شورای امنیت و از جمله قطعنامه 2231 خواهد بود که احترام به مفاد توافق برجام را برای همه الزامی میکند. با وجود این همبستگی متقابل، این دو از هم جدا هستند؛ بنابراین امکان تفکیک آنها وجود دارد.
برخی معتقدند که برجام بخشی از قطعنامه محسوب میشود و اجرای تعهدات قطعنامه به خودی خود به معنای بازگشت امریکا به برجام است. نظر شما چیست؟
برجام سازوکارها، وظایف و حقوق مندرج و منحصر به خود را دارد که رعایت قطعنامه از سوی کشورهای عضو سازمان ملل متحد به خودی خود به آنها امکان نمیدهد که از این سازوکارها بهرهمند شوند. این سازوکار در حال حاضر مختص ایران و گروه 1+4 است. به این ترتیب، امریکا میتواند مانند سایر کشورها خود را یکبار دیگر به اجرای کامل و بند به بند قطعنامه 2231 ملتزم کند بدون آنکه از حقوق و وظایف یک عضو در برجام بهرهمند باشد.
آیا این موضعگیری ایران مبنی بر تفکیک قطعنامه و برجام از یکدیگر میتواند از منظر مقررات بینالمللی و از سوی امریکا به چالش کشیده شود؟
متن برجام چون درباره خروج یکجانبه یک کشور از آن تکلیف را روشن نکرده، موضعی درباره اینکه اگر کشور خارج شده از توافق بخواهد یکبار دیگر به آن بازگردد، ندارد. بنابراین این مسأله تابع تفسیرها و توافقهای سیاسی است. اما برخلاف برجام، قطعنامههای شورای امنیت صراحت دارند و کشوری که قبلاً یکی از قطعنامهها را نقض کرده براحتی میتواند بدون هیچگونه پیش شرطی به اجرای دوباره قطعنامه تن دهد. ممکن است امریکا در برابر این پیشنهاد مقاومت کند اما بهخاطر تخلفهای گذشتهاش در موضعی نیست که بتواند امری را به اعضای باقی مانده در برجام دیکته کند. ایران از نقض پیمان امریکا و زیرپا گذاشتن قطعنامه 2231 از طرف امریکا، متحمل خسارت شده و به همین علت، امریکا نمیتواند بدون جلب رضایت ایران یعنی خسران دیدهترین عضو برجام، چشم بر گذشتهها ببندد و با خیال راحت به برجام برگردد.
شاید به همین خاطر آقای ظریف گفتند در صورتی که امریکا قطعنامه را اجرا کند باید برای بازگشت به برجام با ایران مذاکره کند. آیا این حرف به این معناست که ایران شرایطی را برای پیوستن مجدد امریکا به برجام مطرح خواهد کرد؟ و اگر بله؛ چه مواردی را ممکن است مطرح کند؟
رفتار امریکا در نزدیک به سه سال گذشته و با خروج از برجام هرگز عادی نبوده و اعتماد جهانی به اینکه امریکا میتواند یک طرف معتبر در توافقهای بینالمللی باشد را از خودش سلب کرده است. اگر بنا باشد که امریکا فقط قطعنامه 2231 را اجرا کند نیازی به اعتمادسازی بینالمللی ندارد و صرفاً با گذشت زمان و ارزیابی پایبندی آن به قطعنامه، میتوان به جدیت آن در اجرای قوانین بینالمللی پی برد. اما امریکا نمیتواند براحتی اجرای قطعنامه، به برجام برگردد. به این دلیل ساده که اعضای برجام از حقوقی برخوردارند که سوءاستفاده از آنها میتواند برجام را نابود کند. امروز ما مطمئن نیستیم که حتی با وجود تغییر دولت در واشنگتن، امریکا صلاحیت و شایستگی برخورداری از این حقوق را داشته باشد. بنابراین صرف نظر کردن از شروطی که چنین اطمینانی را به ما بدهد، ممکن است اشتباهی بزرگ باشد؛ اما مسأله فقط این نیست. امروز شنیده میشود که افرادی نزدیک به آقای بایدن، بازگشت امریکا به برجام را مشروط به اجرای اقداماتی از جانب ایران کردهاند. تسلیم شدن به این وسوسهها نه تنها اشتباه بلکه خطرناک است و میتواند هرگونه چشمانداز رسیدن به مصالحه را از نخستین روزهای دولت آقای بایدن نابود کند. اگر آنها بخواهند وارد بازی شرط گذاری در اجرای تعهدات خود شوند، باید آماده شنیدن شروط سنگین تری از طرف ایران باشند که پرداخت خسارت ناشی از تحریمهای یکجانبه کمترین آنهاست.
ایران اعلام کرده است که اگر آقای بایدن تحقق منافع اقتصادی ایران را مشروط به انجام اقداماتی کند، این موضوع را نمیپذیرد. خب در حالی که برخی معتقدند رئیسجمهوری منتخب امریکا با فشاری که تحریمهای دولت ترامپ علیه اقتصاد ایران به وجود آورده است، دست پرتری برای مذاکره با ایران دارد، اهرم فشار ایران برای دست رد زدن به خواسته امریکا چه خواهد بود؟ پیشتر ایران گزینه خروج از «ان پی تی» را مطرح کرده بود آیا ممکن است این گزینه را هنوز مدنظر داشته باشد؟
اگر مسابقه شرط گذاری بین ایران و امریکا آغاز شود، هیچ احتمالی بعید نیست و تا جایی که اطلاع دارم، دولت برای همه گزینهها آمادگی دارد؛ از بالا بردن سطح غنیسازی تا بیشتر از 20 درصد گرفته تا خروج از ان پی تی. اما باید این توجه را داشته باشیم که دولت آقای بایدن هنوز شکل نگرفته و سمتگیری آن مشخص نیست، بنابراین نباید عجله کنیم. ما میدانیم که عدهای در میان دموکراتها به اشتباه تصور میکنند که آقای بایدن باید از میراث دولت ترامپ برای چانه زنی با ایران و گرفتن امتیازهای بیشتر استفاده کند. اما این را هم میدانیم که گروهی دیگر به نتایج درستی رسیدهاند از جمله اینکه افتادن در دام توصیه قبلی میتواند برای شروع یک دیپلماسی موفق، ویران کننده باشد. ما امیدواریم که دولت آقای بایدن راه درست را انتخاب کند، اما امیدواری استراتژی نیست؛ زمانی که سیاستهای رسمی دولت بعدی امریکا اعلام شود، بسرعت به آنها فهمانده خواهد شد که با چه نوع انتخابهایی در ایران مواجه هستند.
کشورهای 1+4 تا الان در این رابطه موضع صریحی نداشتهاند آیا آنها موافق بازگشت مستقیم امریکا به برجام هستند یا در صورت شرط گذاری احتمالی دولت بایدن با او همراهی خواهند کرد؟
من نمیتوانم پیشبینی کنم که آیا بویژه سه کشور اروپایی مرتکب اشتباه خواهند شد یا خیر. بیانیه اخیر سه کشور در ابراز نگرانی از فعالیتهای هستهای ایران در حالی که طی سال های اخیر چیزی جز ابراز تأسف نسبت به نقض فاحش برجام و قطعنامه 2231 نداشتهاند، مأیوس کننده بود. فکر میکنم این انتظاری منطقی است که فرد قانون شکنی که مدتی از جامعه طرد شده، برای پذیرفته شدن در جامعه، شرط نمیگذارد. به نظر میرسد، اروپاییها خود را مستعد ارتکاب چنین خطای منطقی نشان دادهاند مگر آنکه در ماههای آینده خلاف این را ثابت کنند.
در صورتی که دولت جدید امریکا برای بازگشت به برجام با ایران گفتوگو کند، آیا احتمال دارد درخواست مذاکره با ایران پیرامون سیاستهای منطقهای و فعالیتهای موشکی ایران را هم دنبال کند؟ چون در برجام، تکلیف مسأله فعالیتهای موشکی ایران به صراحت مطرح نشده است و ممکن است آقای «بایدن» با همراهی اروپا بخواهد ابهامات این توافق را برطرف کند و اشاره صریح تری به فعالیتهای موشکی ایران داشته باشد.
در اینجا دو مسأله که البته بارها هم تکرار شده، باید تفکیک شود. اول اینکه برجام توافقی منحصراً درباره برنامههای هستهای و تحریمهای مرتبط با آن بود. برای طرفین این بدان معنا نبود که ما به تحریمهای غیرهستهای و اهمیت رفع آنها بیتوجه هستیم یا ایران و امریکا نگرانیهایی درباره سایر ابعاد سیاستهای منطقهای و دلایل تنش در روابط دوجانبه ندارند. با این حال، در آن زمان به دلایل کاملاً مجاب کنندهای تصمیم گرفته شد که این مسائل از توافق برجام کنار گذاشته شوند و رسیدگی به آنها به زمان مناسب و چارچوب مذاکراتی دیگر موکول شود. بر اساس همین منطق، ربط دادن ملتزم شدن دوباره امریکا به انجام تعهداتش در برجام به سایر اختلافات غیرقابل قبول است. اما نکته دوم و مهمتر اینکه؛ تاکنون باید برای امریکا روشن شده باشد که ایران هرگز درباره «سیاستهای منطقه ای» و «برنامههای موشکی» با هیچ کشوری مذاکره نخواهد کرد اما باب گفتوگو درباره «امنیت منطقه» و «برنامههای تسلیحاتی در منطقه» باز است. ما نه تنها با این نوع مذاکرات مخالف نبودهایم بلکه تا امروز طرحهای مختلفی هم برای امنیت منطقه از راه اعتمادسازی ارائه دادهایم. پیشنهاد انعقاد پیمان منع تجاوز، طرح صلح هرمز، پیشنهاد چهار مادهای برای حل بحران یمن و قبل از همه اینها، طرح ایران برای مبارزه با خشونت و افراطی گری که در اولین تجربه شرکت آقای روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال 1392 بهعنوان قطعنامه مجمع به تصویب رسید، جزء این طرح هاست اما همگی مورد بیاعتنایی برخی کشورهای منطقه قرار گرفتند. همانطور که دکتر ظریف در مصاحبه با شما اشاره کردند، علت اینکه موضوعات منطقهای از دامنه مسائل مذاکراتی در برجام کنار گذاشته شد، عدم آمادگی امریکا بود نه عدم آمادگی ایران. اگر امریکاییها آماده باشند که درباره امنیت منطقهای شامل تعیین تکلیف تسلیحات هستهای اسرائیل، فروش بیوقفه تسلیحات امریکایی به کشورهای منطقه، پایگاههای متعدد و دخالت نظامی امریکا مذاکره کنند، فکر نمیکنم ما مانعی برای شرکت در آن گفتوگوها داشته باشیم.
آقای «بایدن» بعد از پیروزی اشارهای به برجام نداشته است و گمانه زنیها پیرامون اقدامات احتمالی او در سطح رسانهها مطرح است. با مواضعی که اخیراً مقامهای بلندپایه ایران داشتهاند، پیشبینی شما از وضعیت چند ماه آینده و تصمیمات دولت تازه امریکا درباره ایران و برجام چیست؟
من قادر نیستم آینده را پیشبینی کنم اما مطمئن هستم که دولت امریکا برای بازسازی اعتبار زخم خوردهاش به اقدامات شجاعانهای نیاز دارد که بازگشت به تعهداتش در برجام یکی از آنهاست. آقای بایدن در زمان مذاکره و انعقاد توافق برجام معاون رئیسجمهوری امریکا بود و به خوبی میداند که برجام عالیترین شکل توافق ممکن در آن موقع بود و هنوز هم بهترین توافق قابل دسترس برای رفع نگرانی از برنامههای هستهای ایران و رفع تحریمهای هستهای است. با این حال اولین چالش آقای بایدن، غلبه بر کسانی است که با تحلیل نادرست از سیاستهای داخلی و خارجی ایران، او را تشویق به در پیش گرفتن سیاستهای مخاطره آمیزی میکنند که به راحتی میتواند او را از مسیر موفق در سیاست خارجی دور کند. این کاملاً قابل درک است که ما دیگر در سال 2015 نیستیم و شرایط سیاسی تغییر کرده است. ما از ابتدا مطالباتی داشتیم که در برجام محقق نشد؛ همانطور که امریکاییها مطالباتی داشتند که به آن نرسیدند. امروز که ایران ضررهایی را بهخاطر عهدشکنی امریکا متحمل شده، لیست مطالبات ایران طولانیتر از قبل هم شده است. اما تا وقتی که امریکا به همه تعهداتش مطابق برجام عمل نکرده، مسیر رسیدگی به سایر چالشها مسدود است. بازگشت بیقید و شرط امریکا به این تعهدات، شانس اینکه مسیرهای تازهای پیش روی دو کشور گشوده شود را افزایش میدهد.
خبرنگار دیپلماسی
وزیر امور خارجه در گفتوگوی اخیر با روزنامه ایران مواضعی را پیرامون توافق هستهای مطرح کرد که براساس آن دولت جدید امریکا را در صورت تمایل به حل مشکلات مربوط به اجرای برجام، مکلف به اجرای قطعنامه 2231 به عنوان عضو سازمان ملل دانسته و بازگشتش به این توافق را به گفتوگو با ایران مشروط کرده است؛ گفتوگویی که به گفته ظریف درباره چگونگی بازگشت امریکا به برجام خواهد بود. این موضعگیری با پرسشهای زیادی از سوی ناظران رو به رو شده است که ما در گفتوگو با دیاکو حسینی، مدیر برنامه مطالعات جهانی مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری ایران پاسخ آنها را گرفتیم.
٭٭٭
آقای ظریف در مصاحبه اخیرشان با روزنامه ایران مواضعی را پیرامون برجام مطرح کردند که از نگاه ناظران به نوعی مواضع جدید محسوب میشد. از جمله اینکه ایشان به طور مشخص امریکا را بهعنوان یکی از اعضای سازمان ملل مکلف به اجرای قطعنامه 2231 دانستند و گفتند اگر این کشور به تعهدات خود در چارچوب این قطعنامه عمل کند، ایران هم تعهدات برجامی خود را به طور کامل اجرا میکند. آیا این موضعگیری به معنای تمایل ایران برای تفکیک قطعنامه از برجام بود؟
همانطور که میدانیم قطعنامه 2231 شورای امنیت ضامن حقوقی برجام است و تنها دلیلی است که موجب میشود رعایت برجام به یک تعهد بینالمللی برای همه کشورهای عضو سازمان ملل متحد تبدیل شود. یکی از دلایلی که از همان ابتدا این ایده یعنی قرار دادن یک قطعنامه شورای امنیت در پشتیبانی از برجام به میان آمد، این بود که نقض برجام را از جانب همه طرفها مساوی با نقض قطعنامه شورای امنیت محسوب کند و نه فقط نقض یک توافق چندجانبه. بنابراین کشوری که عضو برجام است ملتزم به اجرای قطعنامه پشتیبان و اعتباربخش به آن هم هست و کشوری که عضو سازمان ملل است، ملتزم به اجرای قطعنامههای شورای امنیت و از جمله قطعنامه 2231 خواهد بود که احترام به مفاد توافق برجام را برای همه الزامی میکند. با وجود این همبستگی متقابل، این دو از هم جدا هستند؛ بنابراین امکان تفکیک آنها وجود دارد.
برخی معتقدند که برجام بخشی از قطعنامه محسوب میشود و اجرای تعهدات قطعنامه به خودی خود به معنای بازگشت امریکا به برجام است. نظر شما چیست؟
برجام سازوکارها، وظایف و حقوق مندرج و منحصر به خود را دارد که رعایت قطعنامه از سوی کشورهای عضو سازمان ملل متحد به خودی خود به آنها امکان نمیدهد که از این سازوکارها بهرهمند شوند. این سازوکار در حال حاضر مختص ایران و گروه 1+4 است. به این ترتیب، امریکا میتواند مانند سایر کشورها خود را یکبار دیگر به اجرای کامل و بند به بند قطعنامه 2231 ملتزم کند بدون آنکه از حقوق و وظایف یک عضو در برجام بهرهمند باشد.
آیا این موضعگیری ایران مبنی بر تفکیک قطعنامه و برجام از یکدیگر میتواند از منظر مقررات بینالمللی و از سوی امریکا به چالش کشیده شود؟
متن برجام چون درباره خروج یکجانبه یک کشور از آن تکلیف را روشن نکرده، موضعی درباره اینکه اگر کشور خارج شده از توافق بخواهد یکبار دیگر به آن بازگردد، ندارد. بنابراین این مسأله تابع تفسیرها و توافقهای سیاسی است. اما برخلاف برجام، قطعنامههای شورای امنیت صراحت دارند و کشوری که قبلاً یکی از قطعنامهها را نقض کرده براحتی میتواند بدون هیچگونه پیش شرطی به اجرای دوباره قطعنامه تن دهد. ممکن است امریکا در برابر این پیشنهاد مقاومت کند اما بهخاطر تخلفهای گذشتهاش در موضعی نیست که بتواند امری را به اعضای باقی مانده در برجام دیکته کند. ایران از نقض پیمان امریکا و زیرپا گذاشتن قطعنامه 2231 از طرف امریکا، متحمل خسارت شده و به همین علت، امریکا نمیتواند بدون جلب رضایت ایران یعنی خسران دیدهترین عضو برجام، چشم بر گذشتهها ببندد و با خیال راحت به برجام برگردد.
شاید به همین خاطر آقای ظریف گفتند در صورتی که امریکا قطعنامه را اجرا کند باید برای بازگشت به برجام با ایران مذاکره کند. آیا این حرف به این معناست که ایران شرایطی را برای پیوستن مجدد امریکا به برجام مطرح خواهد کرد؟ و اگر بله؛ چه مواردی را ممکن است مطرح کند؟
رفتار امریکا در نزدیک به سه سال گذشته و با خروج از برجام هرگز عادی نبوده و اعتماد جهانی به اینکه امریکا میتواند یک طرف معتبر در توافقهای بینالمللی باشد را از خودش سلب کرده است. اگر بنا باشد که امریکا فقط قطعنامه 2231 را اجرا کند نیازی به اعتمادسازی بینالمللی ندارد و صرفاً با گذشت زمان و ارزیابی پایبندی آن به قطعنامه، میتوان به جدیت آن در اجرای قوانین بینالمللی پی برد. اما امریکا نمیتواند براحتی اجرای قطعنامه، به برجام برگردد. به این دلیل ساده که اعضای برجام از حقوقی برخوردارند که سوءاستفاده از آنها میتواند برجام را نابود کند. امروز ما مطمئن نیستیم که حتی با وجود تغییر دولت در واشنگتن، امریکا صلاحیت و شایستگی برخورداری از این حقوق را داشته باشد. بنابراین صرف نظر کردن از شروطی که چنین اطمینانی را به ما بدهد، ممکن است اشتباهی بزرگ باشد؛ اما مسأله فقط این نیست. امروز شنیده میشود که افرادی نزدیک به آقای بایدن، بازگشت امریکا به برجام را مشروط به اجرای اقداماتی از جانب ایران کردهاند. تسلیم شدن به این وسوسهها نه تنها اشتباه بلکه خطرناک است و میتواند هرگونه چشمانداز رسیدن به مصالحه را از نخستین روزهای دولت آقای بایدن نابود کند. اگر آنها بخواهند وارد بازی شرط گذاری در اجرای تعهدات خود شوند، باید آماده شنیدن شروط سنگین تری از طرف ایران باشند که پرداخت خسارت ناشی از تحریمهای یکجانبه کمترین آنهاست.
ایران اعلام کرده است که اگر آقای بایدن تحقق منافع اقتصادی ایران را مشروط به انجام اقداماتی کند، این موضوع را نمیپذیرد. خب در حالی که برخی معتقدند رئیسجمهوری منتخب امریکا با فشاری که تحریمهای دولت ترامپ علیه اقتصاد ایران به وجود آورده است، دست پرتری برای مذاکره با ایران دارد، اهرم فشار ایران برای دست رد زدن به خواسته امریکا چه خواهد بود؟ پیشتر ایران گزینه خروج از «ان پی تی» را مطرح کرده بود آیا ممکن است این گزینه را هنوز مدنظر داشته باشد؟
اگر مسابقه شرط گذاری بین ایران و امریکا آغاز شود، هیچ احتمالی بعید نیست و تا جایی که اطلاع دارم، دولت برای همه گزینهها آمادگی دارد؛ از بالا بردن سطح غنیسازی تا بیشتر از 20 درصد گرفته تا خروج از ان پی تی. اما باید این توجه را داشته باشیم که دولت آقای بایدن هنوز شکل نگرفته و سمتگیری آن مشخص نیست، بنابراین نباید عجله کنیم. ما میدانیم که عدهای در میان دموکراتها به اشتباه تصور میکنند که آقای بایدن باید از میراث دولت ترامپ برای چانه زنی با ایران و گرفتن امتیازهای بیشتر استفاده کند. اما این را هم میدانیم که گروهی دیگر به نتایج درستی رسیدهاند از جمله اینکه افتادن در دام توصیه قبلی میتواند برای شروع یک دیپلماسی موفق، ویران کننده باشد. ما امیدواریم که دولت آقای بایدن راه درست را انتخاب کند، اما امیدواری استراتژی نیست؛ زمانی که سیاستهای رسمی دولت بعدی امریکا اعلام شود، بسرعت به آنها فهمانده خواهد شد که با چه نوع انتخابهایی در ایران مواجه هستند.
کشورهای 1+4 تا الان در این رابطه موضع صریحی نداشتهاند آیا آنها موافق بازگشت مستقیم امریکا به برجام هستند یا در صورت شرط گذاری احتمالی دولت بایدن با او همراهی خواهند کرد؟
من نمیتوانم پیشبینی کنم که آیا بویژه سه کشور اروپایی مرتکب اشتباه خواهند شد یا خیر. بیانیه اخیر سه کشور در ابراز نگرانی از فعالیتهای هستهای ایران در حالی که طی سال های اخیر چیزی جز ابراز تأسف نسبت به نقض فاحش برجام و قطعنامه 2231 نداشتهاند، مأیوس کننده بود. فکر میکنم این انتظاری منطقی است که فرد قانون شکنی که مدتی از جامعه طرد شده، برای پذیرفته شدن در جامعه، شرط نمیگذارد. به نظر میرسد، اروپاییها خود را مستعد ارتکاب چنین خطای منطقی نشان دادهاند مگر آنکه در ماههای آینده خلاف این را ثابت کنند.
در صورتی که دولت جدید امریکا برای بازگشت به برجام با ایران گفتوگو کند، آیا احتمال دارد درخواست مذاکره با ایران پیرامون سیاستهای منطقهای و فعالیتهای موشکی ایران را هم دنبال کند؟ چون در برجام، تکلیف مسأله فعالیتهای موشکی ایران به صراحت مطرح نشده است و ممکن است آقای «بایدن» با همراهی اروپا بخواهد ابهامات این توافق را برطرف کند و اشاره صریح تری به فعالیتهای موشکی ایران داشته باشد.
در اینجا دو مسأله که البته بارها هم تکرار شده، باید تفکیک شود. اول اینکه برجام توافقی منحصراً درباره برنامههای هستهای و تحریمهای مرتبط با آن بود. برای طرفین این بدان معنا نبود که ما به تحریمهای غیرهستهای و اهمیت رفع آنها بیتوجه هستیم یا ایران و امریکا نگرانیهایی درباره سایر ابعاد سیاستهای منطقهای و دلایل تنش در روابط دوجانبه ندارند. با این حال، در آن زمان به دلایل کاملاً مجاب کنندهای تصمیم گرفته شد که این مسائل از توافق برجام کنار گذاشته شوند و رسیدگی به آنها به زمان مناسب و چارچوب مذاکراتی دیگر موکول شود. بر اساس همین منطق، ربط دادن ملتزم شدن دوباره امریکا به انجام تعهداتش در برجام به سایر اختلافات غیرقابل قبول است. اما نکته دوم و مهمتر اینکه؛ تاکنون باید برای امریکا روشن شده باشد که ایران هرگز درباره «سیاستهای منطقه ای» و «برنامههای موشکی» با هیچ کشوری مذاکره نخواهد کرد اما باب گفتوگو درباره «امنیت منطقه» و «برنامههای تسلیحاتی در منطقه» باز است. ما نه تنها با این نوع مذاکرات مخالف نبودهایم بلکه تا امروز طرحهای مختلفی هم برای امنیت منطقه از راه اعتمادسازی ارائه دادهایم. پیشنهاد انعقاد پیمان منع تجاوز، طرح صلح هرمز، پیشنهاد چهار مادهای برای حل بحران یمن و قبل از همه اینها، طرح ایران برای مبارزه با خشونت و افراطی گری که در اولین تجربه شرکت آقای روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال 1392 بهعنوان قطعنامه مجمع به تصویب رسید، جزء این طرح هاست اما همگی مورد بیاعتنایی برخی کشورهای منطقه قرار گرفتند. همانطور که دکتر ظریف در مصاحبه با شما اشاره کردند، علت اینکه موضوعات منطقهای از دامنه مسائل مذاکراتی در برجام کنار گذاشته شد، عدم آمادگی امریکا بود نه عدم آمادگی ایران. اگر امریکاییها آماده باشند که درباره امنیت منطقهای شامل تعیین تکلیف تسلیحات هستهای اسرائیل، فروش بیوقفه تسلیحات امریکایی به کشورهای منطقه، پایگاههای متعدد و دخالت نظامی امریکا مذاکره کنند، فکر نمیکنم ما مانعی برای شرکت در آن گفتوگوها داشته باشیم.
آقای «بایدن» بعد از پیروزی اشارهای به برجام نداشته است و گمانه زنیها پیرامون اقدامات احتمالی او در سطح رسانهها مطرح است. با مواضعی که اخیراً مقامهای بلندپایه ایران داشتهاند، پیشبینی شما از وضعیت چند ماه آینده و تصمیمات دولت تازه امریکا درباره ایران و برجام چیست؟
من قادر نیستم آینده را پیشبینی کنم اما مطمئن هستم که دولت امریکا برای بازسازی اعتبار زخم خوردهاش به اقدامات شجاعانهای نیاز دارد که بازگشت به تعهداتش در برجام یکی از آنهاست. آقای بایدن در زمان مذاکره و انعقاد توافق برجام معاون رئیسجمهوری امریکا بود و به خوبی میداند که برجام عالیترین شکل توافق ممکن در آن موقع بود و هنوز هم بهترین توافق قابل دسترس برای رفع نگرانی از برنامههای هستهای ایران و رفع تحریمهای هستهای است. با این حال اولین چالش آقای بایدن، غلبه بر کسانی است که با تحلیل نادرست از سیاستهای داخلی و خارجی ایران، او را تشویق به در پیش گرفتن سیاستهای مخاطره آمیزی میکنند که به راحتی میتواند او را از مسیر موفق در سیاست خارجی دور کند. این کاملاً قابل درک است که ما دیگر در سال 2015 نیستیم و شرایط سیاسی تغییر کرده است. ما از ابتدا مطالباتی داشتیم که در برجام محقق نشد؛ همانطور که امریکاییها مطالباتی داشتند که به آن نرسیدند. امروز که ایران ضررهایی را بهخاطر عهدشکنی امریکا متحمل شده، لیست مطالبات ایران طولانیتر از قبل هم شده است. اما تا وقتی که امریکا به همه تعهداتش مطابق برجام عمل نکرده، مسیر رسیدگی به سایر چالشها مسدود است. بازگشت بیقید و شرط امریکا به این تعهدات، شانس اینکه مسیرهای تازهای پیش روی دو کشور گشوده شود را افزایش میدهد.
وزرای خارجه فرانسه، انگلیس و آلمان در برلین درباره برجام رایزنی کردند
دیپلمات امریکایی: تحریمها با فرمان اجرایی بایدن میتوانند لغو شوند
گروه سیاسی/ در حالی که رسانههای غربی از انتخاب «آنتونی بلینکن» به عنوان وزیر خارجه دولت جدید ایالات متحده خبر میدهند، گمانهزنیها پیرامون اقدامات احتمالی دولت «جو بایدن»، رئیس جمهوری منتخب امریکا برای بازگشت به برجام افزایش یافته است. رسانه امریکایی نیویورک تایمز به نقل از منابع خود خبر داده است که رئیس جمهوری منتخب امریکا میخواهد «بلینکن» ۵۸ ساله را برای این سمت معرفی کند. «بلینکن» از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۳ میلادی زمانی که بایدن معاون باراک اوباما بود، مشاور امنیت ملی بایدن بود، با این حال «بلینکن» کار خود را در وزارت امور خارجه امریکا در دولت بیل کلینتون آغاز کرده است. روزنامه «ایندیپندنت» اولویتهای وزیر خارجه احتمالی امریکا را تحکیم جایگاه امریکا در دنیا به عنوان متحدی قابل اطمینان و بازگشت به سازمانها و توافقهای بینالمللی میداند که ترامپ از آنها خارج شده است. برجام، توافق پاریس و سازمان بهداشت جهانی از جمله این توافقات است. پس از شکست ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده و با در نظر گرفتن وعدههایی که رئیس جمهوری منتخب امریکا مبنی بر بازگشت به پیمانهای چندجانبه مطرح کرده است، انتظار میرود که «بایدن» بدون اما و اگر مسیر بازگشت مجدد کشورش به توافقات بینالمللی از جمله برجام را هموار سازد. این در حالی است که به اعتقاد ناظران او میتواند با چند فرمان اجرایی همه تحریمهای یکجانبه ترامپ علیه ایران را لغو کند. «فرانک ویزنر»، عضو سابق تیم امریکا در مذاکرات هستهای ایران چنین اعتقادی دارد. او در گفتوگو با ایرنا در پاسخ به این سؤال که آیا کنگره و دیگران میتوانند موانعی را برای صدور فرمانهای اجرایی بایدن در لغو تحریمها ایجاد کنند، گفت: باید به یاد داشته باشید که خود برجام در اساس، یک فرمان اجرایی است. این توافق البته یک متمم دارد که اگر تغییری در محتوای آن داده شود، کنگره باید در جریان قرار گیرد. در غیر این صورت، برجام، وضع تحریمها یا بازگرداندن آنها، همه از راهکار فرمان اجرایی انجام میشود. این دیپلمات پیشین امریکا گفت: همانطوری که وزیر امور خارجه ایران گفت، میتوان با فرمان اجرایی کار را پیش برد و با کاربرد قدرت اجرایی، فرمانهای اجرایی پیشین را لغو کرد.
این گمانهزنیها در حالی مطرح است که پایگاه خبری Justsecurity به نقل از یک منبع نزدیک به «بایدن» گزارش داد، با توجه به اینکه از زمان تحلیف رئیس جمهوری بعدی امریکا تا زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایران در ژوئن 2021 فقط 5 ماه فرصت است، انتظار میرود که بایدن در همین زمان بازگشت ایران به تعهدات خود ذیل توافق هستهای را تضمین کند. این مقام سابق امریکایی همچنین مدعی شده، بایدن سپس از احیای اعتبار امریکا برای همراه کردن متحدان نزدیک خود در اروپا استفاده خواهد کرد و دیپلماسی دیگری را برای توسعه برجام، محکم کردن بندهای این توافق و رویکرد ایران در منطقه آغاز میکند. وزرای خارجه کشورهای طرف برجام هم به موازات رایزنیهایی که در امریکا درباره برجام صورت میگیرد، با یکدیگر دیدار کردهاند. سخنگوی وزارت خارجه آلمان اعلام کرد که هایکو ماس وزیر خارجه این کشور با «دومینیک راب» و «ژان ایو لودریان» همتایان انگلیسی و فرانسوی خود روز گذشته (دوشنبه) در برلین گرد هم آمدهاند و محور این دیدار نیز توافق هستهای ایران بوده است.
به دنبال این نشست در برلین،«آندرو ساسه» سخنگوی وزارت خارجه آلمان گفت که این نشست با هدف بررسی رویکرد بعدی همه امضا کنندگان برجام و احتمالاً دولت بعدی امریکا بود.وی توضیح داد: «بر این باوریم که یک رویکرد سازنده توسط دولت امریکا درباره برجام میتواند به طور قابل توجهی در از بین بردن وضعیت ناخوشایند کنونی که شاهد هستیم و ایجاد چشم اندازهای جدید به حفظ برجام کمک کند». این مقام آلمانی با ادعای نقض برجام ازسوی ایران خواستار توقف این مسأله و پیروی از تمام مفاد آن شد و افزود که این نشست با هدف رسیدگی به موضوع موشکی ایران و نقش منطقه ای گسترده تر آن که در برجام لحاظ نشده است، نیز بود.او در خاتمه در زمینه بیم اروپا از اقدامات بعدی ترامپ علیه ایران پیش از ترک کاخ سفید گفت، اگر چنین اقداماتی وجود داشته باشد، در صورت وقوع آنها را ارزیابی میکنیم.
افزایش احتمال بازگشت امریکا به توافق هستهای از همین حالا همپیمانان عربی امریکا در منطقه بویژه عربستان را نگران کرده است. شاید از این روست که «عبدالله المعلمی»، نماینده دائم عربستان سعودی در سازمان ملل متحد مدعی شده که توافق هستهای ایران دیگر مرده است. «المعلمی» که به داشتن مواضع ضد ایرانی در سازمان ملل شناخته شده است، درباره احتمال توافق با ایران در دوره «جو بایدن» گفت: دولت بایدن خواهد فهمید که باید با ایران توافق جدیدی امضا کند؛ چرا که توافق فعلی مرده است. این در حالی است که وزیر خارجه عربستان سعودی نیز در اظهارات مشابهی خواستار مشارکت کشورهای عربی از جمله در هرگونه توافق احتمالی امریکا با ایران شده است. «فیصل بن فرحان» در گفتوگو با شبکه خبری «انبیسی» ادعا کرد که عربستان باید در هرگونه مذاکره بالقوه بین دولت بعدی امریکا و ایران در زمینه هستهای مشارکت داشته باشد که نه تنها فعالیتهای هستهای ایران را محدود کند، بلکه در پی آنچه که وی رفع رفتارهای خصمانه ایران در منطقه خواند، باشد.
اخبـــار
تسلیت روحانی به مناسبت درگذشت آیتالله جعفری و حجت الاسلام راستگو
رئیس جمهوری در پیامی با تسلیت رحلت حضرت آیتالله سید یحیی جعفری، امام جمعه کرمان به حوزههای علمیه، شاگردان، دوستداران و بویژه بیت مکرم ایشان و مردم قدرشناس استان کرمان، برای این عالم پرهیزگار از درگاه خداوند سبحان، علو درجات مسألت کرد .
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، حجتالاسلام حسن روحانی همچنین در پیامی با تسلیت درگذشت حجتالاسلام والمسلمین محمدحسن راستگو به حوزههای علمیه، عموم علاقهمندان و بویژه خانواده محترم آن مرحوم، برای ایشان از درگاه خداوند بزرگ رحمت و مغفرت الهی و همجواری با صالحان مسألت کرد.
رونمایی از ناوشکن تمام ایرانی دنا در آینده نزدیک
وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح از رونمایی و تحویل ناوشکن تمام ایرانی دنا در آینده نزدیک به نیروی دریایی ارتش خبر داد و گفت: این ناوشکن به لحاظ امکانات و تجهیزات و عملکرد، متفاوت از ناوشکنهای همنسل خود است.
به گزارش ایرنا، امیر سرتیپ حاتمی در مراسم بزرگداشت هفته بسیج که به صورت ویدئو کنفرانس و ارتباط تصویری با حدود ۸۰ مرکز وزارت دفاع در سراسر کشور برگزار شد، تشکیل بسیج مستضعفین را یک ابتکار بی بدیل از جانب امام راحل عظیمالشأن دانست و با بیان نقشآفرینیهای گسترده بسیج در تمامی آوردگاههای جمهوری اسلامی با اشاره به تعریف فرمانده معظم کل قوا از بسیج و بسیجی گفت: بسیج صرفاً عضویت در سازمانی با این عنوان نیست؛ و هر یک از آحاد جامعه چنانچه با احساس مسئولیت و ایمان راسخ اقدامی را در راستای ارزشهای اسلام و انقلاب انجام دهند بسیجی هستند و به معنای واقعی کلمه بسیج یعنی آمادگی و حضور در سنگری که اسلام و قرآن به آن نیاز دارد.
دیدار و گفتوگوی عراقچی با سفیر ارمنستان در ایران
معاون وزیر امور خارجه کشورمان با سفیر جمهوری ارمنستان در ایران دیدار و گفتوگو کرد. به گزارش ایسنا، سفارت ارمنستان در ایران در پیامی توئیتری با اعلام خبر درباره محتوای این دیدار نوشت: سفیر تومانیان و عباس عراقچی درباره حل و فصل مناقشه قرهباغ، مسائل مربوط به روندهای پس از جنگ، مشارکت بازیگران منطقهای و فرامنطقهای و نقش محتمل آتی آنها تبادل نظر کردند.
توقیف ۲۰شناور خارجی صید ترال در خلیج فارس
فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از توقیف 20 شناور صید ترال در خلیج فارس خبر داد. به گزارش تسنیم، سردار علیرضا تنگسیری در حاشیه آیین آغاز ساخت باغموزه دفاع مقدس بوشهر گفت که پس از صدور مجوز مقابله با صید غیرمجاز «ترال»، نیروی دریایی سپاه ۲۰ فروند شناور خارجی را که صید ترال انجام میدادند، توقیف و صید آنها را بین مردم که دچار مشکلات اقتصادی بودند تقسیم کرده است.
او با بیان اینکه مکان مناسب برای صید ترال در شمال اقیانوس هند است و باید در جاهایی انجام شود که تور آن به کف و بستر دریا اصابت نکند، تأکید کرد: سیاست این نیرو براساس تصمیمگیری مجلس انجام میشود. از صاحبان شناورهای صنعتی تقاضا میشود با توجه به بزرگی شناورها و اینکه اگر میتوانند در اعماق بزرگ و دریاهایی بروند که تورشان بستر دریا را تخریب نکند تا نان دیگران آجر و جوانان بیکار نشوند. فرمانده نیروی دریایی سپاه درباره مبارزه این نیرو با قاچاق سوخت هم گفت: تاکنون ۲۵ فروند کشتی قاچاق سوخت توسط نیروی دریایی سپاه توقیف و بلافاصله تحویل قوه قضائیه شده است.
او با تأکید مبارزه مستمر با قاچاقچیان سوخت، کالا و مواد مخدر افزود: توصیه میشود به اقتصاد کشور ضربه وارد نکنند و کمک کنند، اما سعی کردهایم درگیر نشویم، ولی قطعاً کوتاه نمیآییم و نیروی انتظامی هم کوتاه نمیآید.
ظریف در کنفرانس افغانستان شرکت میکند
سخنگوی وزارت امورخارجه از حضور محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان در کنفرانس مجازی افغانستان ۲۰۲۰ در ژنو خبر داد. به گزارش ایرنا، سعید خطیبزاده سخنگوی وزارت امورخارجه از حضور محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان در کنفرانس مجازی افغانستان ۲۰۲۰ در ژنو خبر داد .
وی افزود: کنفرانسهای ژنو برای افغانستان هر چهار سال یکبار تشکیل میشود و محور اصلی مباحث آن تعهد کشورها برای برقراری صلح و ثبات و توسعه در افغانستان است.گفتنی است کنفرانس سال جاری با حضور ۶۶ کشور و ۳۲ سازمان بینالمللی به جهت محدودیتهای ناشی از کرونا به صورت مجازی برگزار میشود.
مجلس چگونه به رفع تحریمها کمک کند
ادامه از صفحه اول
این امر هم در دوره تبلیغات انتخاباتی جو بایدن قابل توجه بود و هم کسی که روی کار آمده، معاون اول باراک اوباما رئیسجمهوری پیشین امریکا بوده که برجام در زمان حضورش، منعقد شده است.
با این اتفاق، تمامی متولیان نظام و چهرههای سیاسی کشور باید منافع ملی را در نظر داشته و از تغییر رویکردی که صورت گرفته، استقبال کنند. ما باید بتوانیم از این فرصت نهایت استفاده را ببریم تا شاید فشار اعمال شده بر شهروندان خود را حداقلی کنیم یا از میان برداریم و به فکر گشایشهای اقتصادی و اجتماعی و سیاسی باشیم. قطعاً این اتفاق بهعنوان کارنامه مثبت نظام سیاسی کشور هم تلقی میشود و خوشبینی بیشتر شهروندان را نسبت به حاکمیت بهدنبال خواهد داشت. اینکه از الان بخواهیم براساس منافع جناحی اظهارنظر کنیم قطعاً راه بهجایی نخواهیم برد.
در این میان یکی از نهادهایی که تحرکات آن همواره مورد توجه بوده، مجلس شورای اسلامی است. هرچند از لحاظ سیاسی میتوان گفت که در جریان مقابل دولت قرار دارد اما وقتی پای منافع ملی و مشکلات مردم در میان است، انتظار هماهنگی و تعامل با دولت از نمایندگان میرود.
لازم نیست در مورد اینکه «اگر این رفع تحریمها رخ دهد به نفع جریان سیاسی ما است یا خیر» بحث کنیم. تحریمها ظلمی است که سالیان سال به نظام و کشور و بخصوص شهروندان ما رفته و بیتوجه به مناسبات سیاسی- جناحی داخلی باید در مورد آن تصمیم بگیریم.
در این هنگامه مبادا از مجلس پیام متفاوت به دنیا مخابره شود. نباید دولت آینده امریکا که هنوز روی کار نیامده با مطالبی که هم از نظر سیاسی و هم از منظر منطقی با ادبیات مسئولان کشور ما سازگاری ندارد، مورد خطاب قرار گیرد. بهتر است که مجلس با دولت برای آنچه که منافع ملی کشور را بهدنبال دارد همچون بازگشت به برجام و رفع تحریمها هماهنگ باشد. حتی اگر نیاز به وضع قوانینی هم باشد متناسب با وضع موجود نسبت به تصویب آن اقدام شود.
با توجه به اینکه نمایندگان مجلس یازدهم خود را «انقلابی» میخوانند و از همان زمان آغاز بکار خود، دغدغه «معیشت مردم» را مطرح کرده و بهدنبال رفع احتیاجات جامعه هستند، باید در مرحله عمل هم نشان دهند که واقعاً به «انقلابی بودن» خود، پایبند هستند و برای منافع ملی هر کاری خواهند کرد. آنها بهتر از هر کسی میدانند که دلیل اصلی مشکلات معیشتی مردم، تحریمهای ظالمانهای است که بر کشور ما تحمیل شده و اگر هم گشایشی در جهت منافع ملی رخ دهد، نباید آن را قربانی منافع جناحی خود کنند.
این امر هم در دوره تبلیغات انتخاباتی جو بایدن قابل توجه بود و هم کسی که روی کار آمده، معاون اول باراک اوباما رئیسجمهوری پیشین امریکا بوده که برجام در زمان حضورش، منعقد شده است.
با این اتفاق، تمامی متولیان نظام و چهرههای سیاسی کشور باید منافع ملی را در نظر داشته و از تغییر رویکردی که صورت گرفته، استقبال کنند. ما باید بتوانیم از این فرصت نهایت استفاده را ببریم تا شاید فشار اعمال شده بر شهروندان خود را حداقلی کنیم یا از میان برداریم و به فکر گشایشهای اقتصادی و اجتماعی و سیاسی باشیم. قطعاً این اتفاق بهعنوان کارنامه مثبت نظام سیاسی کشور هم تلقی میشود و خوشبینی بیشتر شهروندان را نسبت به حاکمیت بهدنبال خواهد داشت. اینکه از الان بخواهیم براساس منافع جناحی اظهارنظر کنیم قطعاً راه بهجایی نخواهیم برد.
در این میان یکی از نهادهایی که تحرکات آن همواره مورد توجه بوده، مجلس شورای اسلامی است. هرچند از لحاظ سیاسی میتوان گفت که در جریان مقابل دولت قرار دارد اما وقتی پای منافع ملی و مشکلات مردم در میان است، انتظار هماهنگی و تعامل با دولت از نمایندگان میرود.
لازم نیست در مورد اینکه «اگر این رفع تحریمها رخ دهد به نفع جریان سیاسی ما است یا خیر» بحث کنیم. تحریمها ظلمی است که سالیان سال به نظام و کشور و بخصوص شهروندان ما رفته و بیتوجه به مناسبات سیاسی- جناحی داخلی باید در مورد آن تصمیم بگیریم.
در این هنگامه مبادا از مجلس پیام متفاوت به دنیا مخابره شود. نباید دولت آینده امریکا که هنوز روی کار نیامده با مطالبی که هم از نظر سیاسی و هم از منظر منطقی با ادبیات مسئولان کشور ما سازگاری ندارد، مورد خطاب قرار گیرد. بهتر است که مجلس با دولت برای آنچه که منافع ملی کشور را بهدنبال دارد همچون بازگشت به برجام و رفع تحریمها هماهنگ باشد. حتی اگر نیاز به وضع قوانینی هم باشد متناسب با وضع موجود نسبت به تصویب آن اقدام شود.
با توجه به اینکه نمایندگان مجلس یازدهم خود را «انقلابی» میخوانند و از همان زمان آغاز بکار خود، دغدغه «معیشت مردم» را مطرح کرده و بهدنبال رفع احتیاجات جامعه هستند، باید در مرحله عمل هم نشان دهند که واقعاً به «انقلابی بودن» خود، پایبند هستند و برای منافع ملی هر کاری خواهند کرد. آنها بهتر از هر کسی میدانند که دلیل اصلی مشکلات معیشتی مردم، تحریمهای ظالمانهای است که بر کشور ما تحمیل شده و اگر هم گشایشی در جهت منافع ملی رخ دهد، نباید آن را قربانی منافع جناحی خود کنند.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
لغو تحریم ها با اجرای قطعنامه 2231 هم میسر است
-
دیپلمات امریکایی: تحریمها با فرمان اجرایی بایدن میتوانند لغو شوند
-
اخبـــار
-
مجلس چگونه به رفع تحریمها کمک کند
اخبارایران آنلاین