ششمین جشنواره بینالمللی فیلم زنان هرات در ایستگاه پایانی
گروه فرهنگی: سینما در افغانستان به نسبت کشورهای همسایه رشد نداشته و حال و روز چندان خوبی ندارد. بازنشر فیلم کوتاهی از تخریب سینما پارک کابل و گریههای صحرا کریمی رئیس افغان فیلم در هفته گذشته نشانهای از همین شرایط است. نبود حمایتهای دولتی، نبود چرخه تولید و امنیت شغلی و... بسیاری از فیلمسازان جوان را مجبور به مهاجرت کرده است تا در آن سوی مرزها رؤیایشان را جستوجو کنند. اگر چه وضعیت این کشور همچنان زیر سایه تهدید طالبان، ناامن به نظر میرسد برگزارکنندگان «جشنواره بینالمللی فیلم زنان هرات» تلاش میکنند از دریچه هنر و فرهنگ صدایی برای صلح باشند. جشنوارهای که از سوی بنیاد آرمانشهر و خانه فیلم رؤیا و بویژه همت رؤیا سادات، فیلمساز شناخته شده افغانستان برگزار میشود و آنطور که در بیانیه این جشنواره آمده هدفش این است با ایجاد فرصت برای گردهمایی نخبگان افغانستان، منطقه و جهان از رهگذر تبادل تجربیات برای دستیابی به آیندهای روشنتر و عادلانهتر برای جهان قلم و قدم بزند. این جشنواره حدود سه سالی است از هرات به کابل آمده و امسال ششمین دورهاش روز دوشنبه 26 آبانماه در قصر تازهبازسازیشده دارالمان در کابل افتتاح شد. این دوره از جشنواره میزبان 73 فیلم منتخب در دو بخش رقابتی «سینمای جهان» موضوع آزاد و «سینمای زنان» متمرکز به مسائل زنان بود. به خاطر همزبان بودن و زندگی بسیاری از افغانها در ایران زنان سینماگر ایران در سالهای گذشته حضور فعالی در این جشنواره داشتهاند، رخشان بنیاعتماد از جمله سینماگران ایرانی است که در دوره پیشین این جشنواره بهعنوان داور حضور داشت و فاطمه معتمدآریا، مهناز افشار، آزاده موسوی، مهراوه شریفینیا و.... از دیگر میهمانان دورههای گذشته این جشنواره بودند. امسال نرگس آبیار در جمع هیأت داوران این جشنواره حضور داشت که عموماً متشکل از دستاندرکاران سینما و فعالان حقوق زن از کشورهای افغانستان، هند، امریکا، اسپانیا، روسیه، یونان، تاجیکستان، فرانسه، ترکیه و ایران هستند. این جشنواره شامگاه پنجشنبه 29 آبانماه پس از چهار روز برگزاری با اعلام برگزیدگان بهکار خود پایان داد. سعید روستایی برای فیلم بلند داستانی «متری شیش و نیم»، سارا بهرامی برای بازی در فیلم «دارکوب»، هادی زارعی و مهدی زارعی برای فلم مستند «خاتمه»، ملیحه غلامزاده برای انیمیشن «کلاف»، آزاده موسوی برای فیلم کوتاه «ملاقات» از جمله سینماگران ایرانی بودند که از این جشنواره جایزه دریافت کردند. همچنین فیلم «خداحافظ دختر شیرازی» ساخته افشین هاشمی نیز بهدلیل نگاه ویژه به زنان لوح تقدیر گرفت.
ندا طیبی
خبرنگار
داشتن یک کتابفروشی، نوشتن یک داستان جذاب یا شاید ترجمه اثری ارزشمند، رؤیای بسیاری از هنرمندان بوده است. رؤیایی که برخی آن را عملی کردهاند و بعضی دیگر در پی فرصتهای بهتر هستند. در این نوشتار اشارهای بسیار کوتاه داریم به فعالیت چند تن از بازیگران در حوزه کتاب. با این توضیح که این کتابها عموماً داستان، ترجمه یا شعر است و کتابهای تخصصی را دربر نمیگیرد.
یک کتابفروشی؛ یک رؤیا
حسین پاکدل، مردی که همیشه کتاب به دست دارد، اوایل دهه 90 وقتی که از قیل و قال تهران دل کند و کرج را برای زندگی انتخاب کرد، با همراهی همسرش عاطفه رضوی کافه کتابی به نام «همیشه» به راه انداخت که در آن برنامههای گوناگونی برگزار میشد؛ از نمایشنامهخوانی تا نقالی و شاهنامهخوانی و حتی نمایشهایی در فضای باز که همه به صورت رایگان در اختیار مخاطبان قرار میگرفت. در مدتی که این کافه میهمان باغ ایرانیان بود، پای بسیاری از چهرههای فرهنگی به این کافه باز شد. مهمترین دلمشغولی حسین پاکدل، توجه به ادبیات ایران بود ولی این مکان با همه ذوق و سلیقهای که پشت آن بود، چند سالی دوام آورد و بعد از مدتی، به دلیل مشکلات مالی تعطیل شد.
رضا فیاضی، دیگر بازیگری است که به وسوسه راهاندازی یک کتابفروشی پاسخ داده است. او نیز چند سال پیش خسته از هیاهوی تهران به آرامش جزیره کیش پناه برد. علاقه فیاضی به شعر و شاعری بر دوستان نزدیکش پوشیده نبود. او سالها جلسات شب شعر بازیگران تئاتر را در خانه تئاتر برگزار کرده بود و در کیش هم یک کتابفروشی برپا کرد؛ همراه با آموزشگاهی برای آموزش تئاتر و تماشاخانهای برای اجرای نمایش عروسکی ولی با ورود نابهنگام کرونا، مهر تعطیلی بر پیشانی هر سه مکان نشست و فیاضی به تهران بازگشت. او البته در برنامه «خوش برگ» هم حضور دارد که به نوعی معرفی کتاب است و ماجرای آن در رستورانی میگذرد که به جای غذا، کتاب سرو میکند. ضمن اینکه کتابهای او شامل مجموعه داستان «روایتهای زنانه»، «الو اینجا پدری به قتل رسیده» همچنین یک مجموعه ۵ جلدی به نام «سارا و نقاشیهایش» و رمان «داستان تتو» در آستانه انتشار است. برخی از این کتابها پیشتر در قالب نسخه الکترونیکی منتشر شدهاند.
استفاده از تریبون تلویزیون
سروش صحت به واسطه فعالیتهایش در حوزه نویسندگی از جمله چهرههایی است که همواره ارتباط تنگاتنگی با کتاب و کتابخوانی داشته است. اینکه یک بازیگر، کتابخوان باشد، نه تنها عجیب نیست بلکه کاملاً ضروری است ولی وقتی او به عنوان مجری کارشناس در رسانهای فراگیر مانند تلویزیون حضور پیدا میکند و اجرای برنامه «کتابباز» را برعهده میگیرد، تأثیر این اتفاق بر عموم مردم بالاتر است. همچنان که پیش از صحت نیز امیرحسین صدیق، اجرای این برنامه را برعهده داشت.
رامبد جوان هم دیگر چهرهای است که در برنامه «خندوانه» تلاش کرد در چارچوب آزادی عملی که تلویزیون در اختیارش میگذارد، به معرفی کتاب بپردازد و این تریبون را غنیمت بداند.
البته که این روزها و بویژه در دوران کرونا بسیاری از چهرههای هنری در صفحات شخصی خود در فضای مجازی به معرفی کتاب میپردازند ولی کماکان از تلویزیون به عنوان یک رسانه رسمی توقع میرود که در این زمینه بیش از پیش همراه باشد.
بازیگرانی که دست به قلم دارند
هر چند کار هنری در مقام بازیگر تجربهها و جاذبههای بسیار به همراه دارد ولی برای کسی که دلبسته فعالیتهای نوشتاری است، این جذابیت کافی نیست و این چنین است که بسیاری از بازیگران گاهگاهی دست به قلم بردهاند، داستان یا شعری نوشتهاند یا کتابی ترجمه کردهاند.
مرجان شیرمحمدی از جمله بازیگرانی است که داستاننویسی را هم به طور جدی دنبال کرده است. او تا به حال چند کتاب با نامهای «خانه لهستانیها»، «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران»، «این یک فصل دیگر است»، «یک جای امن» و «بعد از آن شب» نوشته و برای دو کتاب خود جایزه داستاننویسی هوشنگ گلشیری را دریافت کرده است. همسرش بهروز افخمی، بر اساس داستان «آذر شهدخت، پرویز و دیگران»، فیلمی به همین نام ساخته و رسول صدرعاملی نیز فیلم «دیشب باباتو دیدم آیدا» را بر اساس داستان کوتاه شیرمحمدی با نام «بابای نورا» ساخته است.
ترانه علیدوستی بازیگر گزیده کار، نیز در حوزه ترجمه فعال است. او تاکنون کتاب «تاریخ عشق» نوشته نیکول کرواس و «رؤیای مادرم» نوشته آلیس مونرو را به فارسی برگردانده است که کتاب دوم در بخش «ادبیات و زبانهای دیگر» جایزه کتاب سال 1390 شایسته تقدیر شد.
نیکی کریمی هم دیگر بازیگری است که با ترجمه کتابهای «عشق زمان غم» و «نزدیکی» نوشتههای حنیف قریشی، «آوازهایی که مادرم به من آموخت»، «نور ماه بر درختان کاج» علاقهمندی خود را به این حوزه نشان داده است.
افشین هاشمی هم چند سال پیش کتابی درباره خوابهای خود روانه بازار کرده که عنوان آن «خوابنگاریهای 12 سال و یک بهار» است.
اما بهزاد فراهانی نیز به تازگی وارد حوزه ادبیات داستانی شده و بعد از نوشتن چند نمایشنامه و فیلمنامه، کتاب خاطرات خود را با عنوان «پنجاه و پنج داستان کوتاه» نوشته که در برگیرنده خاطرات این بازیگر از کودکی تا به امروز است.
رضا کیانیان دیگر بازیگری است که گاهی دست به قلم میبرد. او که سالها پیش از بی اعتنایی نشریات سینمایی به مقوله بازیگری و نقد و تحلیل آن، برآشفته شده بود، ابتدا در نشریاتی مانند مجله فیلم به تحلیل بازیگری پرداخت و در ادامه دغدغههای خود را در این حوزه با نگارش کتاب، پاسخ داد.
کیانیان در آغاز کتاب «بازیگری» را نوشت. سپس فعالیت نوشتاری خود را با نگارش کتابهایی همچون «تحلیل بازیگری»، «شعبده بازیگری»، «ناصر و فردین» و «بازیگری در قاب» استمرار بخشید که این کتاب آخر، مصاحبه او با تدوینگران سینما و درباره تأثیر تدوین بر کار بازیگر است و کتاب «ناصر و فردین» همانگونه که از نامش برمیآید، گفتوگوی او با ناصر ملک مطیعی و محمدعلی فردین است. این بازیگر مدتی بعد کتاب «این مردم نازنین» را نوشت که شامل خاطرات او در برخورد با مردم کوچه و بازار است و با نگارش این کتاب، فعالیت نوشتاری خود را از محدوده تخصصی بازیگری، فراتر برد.
بیست و هشتمین دوره هفته کتاب با میزبانی از «پاییزه کتاب» و «روز کتابگردی» پایان یافت
ضرورت حمایت از کتابفروشی محلهها
مریم شهبازی
خبرنگار
بیست و هشتمین دوره هفته کتاب هم پایان یافت، آنهم در شرایطی متفاوت از همهسالهای برپاییاش. محدودیتهای کرونایی در کنار همه مشکلاتی که سبب شده تلنگری نیز برای همه، اعم از مسئولان فرهنگی و حتی مخاطبان کتاب به همراه داشته؛ اینکه در انطباق با رهاوردهای دنیای تکنولوژی بهشتاب بیشتری و البته برنامهریزیهای دقیقتری نیازمند هستیم تا دیگر با غافلگیریهای اینچنینی روبهرو نشویم.
انتقال برنامههای فرهنگی از دنیای فیزیکی به مجازی
البته همانطور که میدانید این اتفاقی نیست که تنها ما ایرانیان با آن روبهرو شده باشیم؛ همه کشورها با برخورداری از هر سطحی از پیشرفت ماههاست که بهنوعی با این محدودیتهای کرونایی دستوپنجه نرم میکنند. مصداق مهم فرهنگیاش را باید عرصه کتاب دانست که به بهرهمندی هرچه بیشتر از فضای مجازی انجامید. از جمله تأثیری که در چگونگی برگزاری ویژهبرنامههای نشستهای خاص این هفته شاهد بودیم که اغلب از طریق فضای مجازی پخش شدند. حتی هشتگ «#من_هم_میآیم» کتابگردی سالهای گذشته هم بنا بر ضرورتهای رعایت پروتکلهای بهداشتی هفتمین دوره برپاییاش به «#درخانه_میمانیم» تغییر کرد. البته برای جلوگیری از محروم شدن علاقهمندان مطالعه و کمک به تحقق یکی از اهداف اصلی برگزاری این روز که همان بحث رونق بخشیدن به کتابفروشیهاست طی هماهنگیهای شکلگرفته کتابهای خریداری شده رایگان به خانه تهرانیها ارسال شد. اتفاقی که به شکلهای دیگر در برخی از استانهای کشورمان هم شاهد بودیم.
وعده تسویه حساب دو هفتهای با کتابفروشان
با هدف حمایت از فعالان نشر و مخاطبان در شرایط فعلی نهتنها در تابستانه کتاب شاهد صرف بودجه بیشتر و از سویی تسویهحساب سریعتر با کتابفروشان بودیم، پاییزه کتاب هم با افزایش یارانه بیشتری روبهرو شد که بودجهاش 4 میلیارد تومان اعلام شد، برابر با امکان خرید 200 هزارتومانی برای هر نفر که با در نظر گرفتن تخفیف 20 درصدی برابر با 40 هزار تومان میشد. آنطور که ایوب دهقانکار، مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران، مؤسسه مجری برگزاری طرحهای تخفیف فصلی در گفتوگو با «ایران» اعلام کرده؛ از آنجایی که بنای این طرحهای تخفیف فصلی بر حمایت از کتابفروشان است بنا شده تا نهایت دو هفته بعد از اتمام پاییزه کتاب با 848 کتابفروش عضو تسویهحساب شود. ما به ازای تخفیف 20 درصدی این طرح در خرید کتابهای عمومی، کودک و نوجوان و همچنین دانشگاهی از سوی معاونت فرهنگی وزارت ارشاد به کتابفروشان پرداخت میشود. البته روز کتابگردی، همچون دورههای قبل برخی کتابفروشان درصد بیشتری به این تخفیف از سوی خود اضافه کردند که در برخی موارد آن را از 20 درصد به 30 درصد رساند. اما حتی حالا که هفته کتاب و روز کتابگردی به پایان رسیده نباید این نکته را فراموش کنیم حالا که با محدودیتهای رفتوآمدی روبهرو شدهایم و اغلبمان خرید کتابهای موردنظرمان را از طریق فضای مجازی انجام میدهیم از کتابفروشیهای محلههایمان غفلت نکنیم. با توجه به شرایطی که طی ماههای شیوع کرونا رقم خورده بخشی از کتابفروشیها دست به راهاندازی صفحه فروش خاص خود در فضای مجازی و حتی شبکههای اجتماعی زدهاند. آنهایی هم که هنوز از چنین امکانی برخوردار نشدهاند برای علاقهمندان شرایط خرید تلفنی را در نظر گرفتهاند. بنابراین همانطور که هومان حسن، رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران هم در خلال گفتوگویی که با او داشتهایم از مردم درخواست کرده حواسمان باشد با خرید از سایتهای غیرمجاز فروش کتاب حیات کتابفروشیها رابه خطر نیندازیم. اغلب کتابفروشیهایی که طی ماههای اخیر ناچار به تعطیلی شدهاند سرمایههایی هستند که دیگر امکان بازگشت آنها به عرصه فرهنگ فراهم نیست؛ پس همانطور که این روزها بارها تأکید شده نگذاریم چراغ کتابفروشیها خاموش شود.