چنته خالی نویسندگان برای آموزش بزرگسالان در حوزه محیط زیست
تربیت نااهلان
زهرا کشوری
روزنامه نگارحوزه محیط زیست و میراث فرهنگی
قفسه کتابخانهها و کتابفروشی های ایران در حوزه عمومی محیط زیست معمولا خلوت است. شاید نتوان گفت نویسندگان یا حداقل مترجمان در حوزه محیط زیست، بزرگسالان را در ایران فراموش کردهاند اما میتوان ادعا کرد که چنته آنها برای نسل بزرگسال فارغ از کلاسهای دانشگاهی و آکادمیک پر نیست. جنبشها و جریانهای زیادی در کشور در جریان است تا تألیف و ترجمه در این حوزه را به سمت کودکان ببرد. اتفاق مبارک و میمونی است اما لزوم نگارش و تألیف کتب برای افکار عمومی در حوزه محیط زیست به نظر میرسد به بایگانی سپرده شده است. یک انگاره غلط هم به حیات این روند اشتباه کمک میکند؛ انگارهای که معتقد است محیط زیست را باید در سنین کودکی در اذهان نهادینه کرد. این انگاره آموزش بزرگسالان را در این حوزه، گردکانی بر گنبد میداند. هر بار که با تخریب محیط زیست روبهرو میشود بزرگسالان را نااهلانی تربیتناپذیر میخواند. اما وقتی بزرگترین بحرانهای کشور در حوزه محیط زیست رقم میخورد باید این انگاره غلط را به دور انداخت. توجه جامعه بزرگسال در شبکههای اجتماعی، نیاز فرهنگ عمومی را به آموزشهای عمومی در حوزه محیط زیست در سبکهای مختلفی از جمله محیط زیست نشان میدهد.
چگونه جوامع راه فنا یا بقا را برمیگزینند؟
فریدون مجلسی مترجم کتاب «فروپاشی» است. محیط زیستیهای زیادی از ترجمه او استقبال کردند. فروپاشی یا چگونه جوامع راه فنا یا بقا را برمیگزینند، نوشته جرد دایموند است. دایموند در فروپاشی این پرسش را مطرح میکند که چه عواملی موجب شدند برخی از بزرگترین تمدنهای گذشته به ویرانه تبدیل شوند. دایموند اعتقاد دارد آسیبهای محیط زیستی، تغییرات اقلیمی، رشد سریع جمعیت و تصمیمات سیاسی نادرست در دورههای گذشته زمینه سقوط جوامع را فراهم آوردهاند. هرچند در این میان جوامعی نیز بودند که راه حلی برای مشکلات خود یافتند و به حیات خود ادامه دادند. او میافزاید انسان مدرن نیز با مشکلات مشابهی مواجه است؛ بنابراین بررسی و تحلیل سرنوشت گذشتگان میتواند راه حل غلبه بر این مشکلات باشد.فروپاشی یک کتاب عمومی است. حوزهای که ناشران و نویسندگان ایرانی کمتر به آن وارد شدهاند؛ نوشتن از محیط زیست برای همه است. در ایران کتابهای زیادی در حوزه تخصصی و دانشگاهی درباره موضوعات محیط زیست نوشته شده است. اما جای نوشتن برای عموم در میان تألیفات محیط زیستی خالی است. البته مجلسی در گفتوگو با «ایران» اعتقاد دارد مشکل اساسی در عدم تمایل به خواندن است تا نبود کتاب. او به وجود کتابهای ترجمه شده در ایران اشاره میکند. کتاب برنامه «B2» رهانیدن سیاره گرفتار تنش و تمدنی دچار آشفتگی، دیگر ترجمه مجلسی در حوزه محیط زیست است. کتاب را «لسترراسل براون» مینویسد. رشد اقتصاد جهانی از امکانات پشتیبانی و تدارکاتی زمین برای تأمین نیازهای آن پیشی گرفته است و انسانها را به زوال و فروپاشی محتمل نزدیک میسازد. امروزه، منابع تجدیدپذیر با سرعتی بیش از آنچه بتوانند تجدید شوند، مصرف می شوند، جنگلها رو به تحلیل میروند، سفرههای آب فرو مینشینند و عرصههای ماهیگیری رو به زوال هستند. نفت با چنان شتابی مصرف میشود که فرصتی برای برنامهریزی درباره آینده آن باقی نمیماند. همچنین انسانها با سرعتی بیش از توان طبیعت در جذب گازهای گلخانهای، مشغول به انتشار آن هستند. پیشرفت پایدار به جایگزین کردن اقتصاد دورریز و مبتنی بر سوخت فسیلی با اقتصادی نو اختصاص دارد؛ اقتصادی که منابع بیکران باد، انرژی خورشیدی، نیروی آب و سوختهای زیستی، نیروی محرکه آن باشد. نگارنده در این کتاب با بررسی وضعیت بحرانی محیط زیست به بیان راهکارهایی برای پایداری اقتصاد جدید میپردازد. مجلسی خود نیز مؤلف کتابی بهنام «بشر بر سر شاخُ بن میبرید» است. او مقالات پرویز کردوانی را هم در حوزه محیط زیست عمومی دارد که البته کتاب نشدهاند. او بی توجهی صداوسیما به موضوع محیط زیست و بیاعتمادی مخاطب به این رسانه را هم یکی دیگر از علل مهجور ماندن کتابهای تألیفی و ترجمه در حوزه محیط زیست میداند و میگوید: «کارشناسان جرأت شرکت در برنامههای صداوسیما را ندارند. چون احتمال دارد حرفهای آنها تقطیع و با اهداف خاص پخش شود.» مجلسی دانشآموخته دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران است. روندی که خودش طی کرده را مثالی میداند برای توجه به وضعیت محیط زیست. او میگوید: «میتوان دانش آموخته رشته دیگری بود اما محیط زیست را به طوری جدی دنبال کرد.» اما این گزارش بهدنبال موضوع دیگری است. چطور میشود عموم را نه به عنوان یک مترجم یا مؤلف که بهعنوان یک کتابخوان بهسمت کتابهای عمومی در حوزه محیط زیست برد؟ آیا در ایران به اندازه کافی کتاب با زبان عام درباره محیط زیست وجود دارد؟ آیا میتوان محیط زیست را به حوزه رمان برد؟ پاسخ مجلسی به سؤال آخر مثبت نیست. البته اشارهای هم به «جک لندن» میکند. «آوای وحش» در کنار «سپید دندان» دو رمان معروف و محبوب جک لندن بهشمار میروند که به زندگی حیوانات در دل طبیعت میپردازند. این رمان که نزد امریکاییان از محبوبیت بسیار برخوردار است حاصل تجربیات نویسندهاش از زندگی در قطب شمال است.جک لندن آوای وحش را در سال 1903 منتشر کرد که گزارشی از سفر به کلاندایک و سرگذشت سگ-گرگی بهنام باک است. باک پس از خدمت به اربابها، وفاداریها و نوازش دیدنها و رنج بردنها، در خود، کششی به محیط جنگل احساس میکند و تنها به عشق ارباب مهربانش، در میان انسانها میماند. همین که اربابش به دست گروهی از بومیها کشته میشود، روانه جنگل میشود تا به زندگی اجدادی خود بپیوندد و در میان برادران جنگلی آوای شادی سر دهد. لندن در این رمان نیز مانند رمان «سپید دندان» شخصیت یک حیوان(سگ) را از درون دیده و عشق و دلبستگی او به انسان را به نمایش گذاشته است.
«کاوه فیض اللهی» مترجم اما در گفتوگو با «ایران» اعتقاد دارد میتوان محیط زیست را به حوزه داستاننویسی و رمان برد. فیض اللهی مترجم کتاب در جستوجوی طبیعت اثر ادوارد ویلسون است. ادوارد ویلسون، زیست شناس و طبیعی دان امریکایی یکی از بزرگترین نظریه پردازان تکامل در جهان است. تا به حال ۳۰ کتاب درباره مورچهها، بوم شناسی و حفاظت، زیستشناسی اجتماعی، تنوع زیستی و تکامل نوشته است. او استاد بازنشسته دانشگاه هاروارد و برنده جوایز مختلفی است. دوران کودکیاش را در جنوب امریکا، به جمعآوری مارها و حشرات در جنگل، مرداب و مناطق طبیعی مختلف گذرانده است.
به گفته فیضاللهی برای شناخت طبیعت باید صبوری داشت تا طبیعت خودش را به ما نشان دهد. کتابهای زیادی در سراسر دنیا وجود دارد که نشانگر طبیعی دان بودن نویسندگان آن است. اما در ایران ثبت اطلاعات در فرهنگ شفاهی ما جا نیفتاده است. فیض اللهی به «علم برای همه» معتقد است.او علاقه ایرانیها به داستان و رمان را فرصت خوبی برای فرهنگسازی در حوزه محیط زیست میداند. اعتقاد دارد اتفاقاتی که در حوزه زاگرس میافتد یا آنچه در دل هیرکانی در جریان است و سرنوشت فکهای خزری میتواند دستمایه تألیف رمانها و داستانهای خواندنی شود. او دستمایه شدن تغییرات علمی در رماننویسی در جوامع خارجی را مثال می زند که میتواند در ایران در رماننویسی را به روی محیط زیست باز کند. به اعتقاد این مترجم تجربههای شخصی در حوزه محیط زیست میتواند در رمان شاخ و برگ پیدا کند و افکار عمومی را با محیط زیست و نقش آن در زندگیشان آشنا سازد.
نیم نگاه
فریدون مجلسی: حوزهای که ناشران و نویسندگان ایرانی کمتر به آن وارد شدهاند؛ نوشتن از محیط زیست برای همه است . در ایران کتابهای زیادی در حوزه تخصصی و دانشگاهی درباره موضوعات محیط زیستی نوشته شده است. اما جای نوشتن برای عموم در میان تألیفات محیط زیستی خالی است . البته مشکل اساسی در عدم تمایل به خواندن است تا نبود کتاب.
کرونا ضربه آخر را به کتاب زد
حال ناخوش ناشران مازندرانی بهدلیل تعطیلی نمایشگاهها
شیما جهانبخش
خبرنگار
شاید در سالهای گذشته در چنین روزهایی که مصادف با هفته کتاب و کتابخوانی است هر کدام از ما راهی نمایشگاهها میشدیم تا با خرید کتابهای جدید پا به دنیای شیرین داستانها بگذاریم و همراه با شخصیت این کتابها تجربههای جدیدی کسب کنیم اما امسال شیوع بیماری کرونا چراغ این نمایشگاهها را خاموش و ناشران را با شرایط سختی رو به رو کرده است.
با وجود این مسئولان فرهنگی در استانهای مختلف تلاش کردهاند هیچکدام از برنامههای هفته کتاب امسال تعطیل نشود و نمایشگاه های کتاب برای اولین بار در بستر فضای مجازی بهصورت آنلاین برگزار شود. مسئولان مازندران هم که هر ساله در برنامههای ملی حوزه کتاب از جمله «پایتختکتاب»، «روستای دوستدار کتاب» و... حضور فعالی داشته و همواره حائز رتبه برتر شده نیز امسال تلاش کردهاند با استفاده از بستر اینترنت و راهاندازی «سامانه برخط فروش کتاب» نمایشگاه کتاب را بهصورت مجازی برگزار کنند تا هم علاقهمندان بتوانند کتابهای جدید را تهیه کنند و هم ناشران بتوانند با عرضه کتابهای خود از این شرایط سخت عبور کنند.
تسهیلات کرونا دردی از ما درمان نکرد
«سمانه سادات خاتمی»، مدیر انتشارات هاوژین یکی از انتشاراتی های مازندران در این باره میگوید: در شرایط فعلی وضعیت برای ناشران سخت شده و در ماههای اخیر بسیاری از همکاران ما مجبور به تعطیلی شدهاند. بقیه هم هنوز تعطیل نکردهاند مشکلات زیادی دارند و شاید بزودی مجبور به تعطیلی شوند. وی که از برگزار نشدن نمایشگاههای ادواری کتاب متحمل ضرر شده است، ادامه میدهد: با شیوع بیماری کرونا از بهمن سال گذشته هیچ نمایشگاهی حتی در سطح استانی برگزار نشده و ما عملاً فروشی نداشتهایم. قیمت کاغذ هم لحظهای تغییر میکند. زمان خرید به ما میگویند قیمت دلار افزایش داشته و کاغذ گران شده اما در روزهایی که دلار روند کاهشی دارد هیچ تغییری در قیمت کاغذ ایجاد نمیشود و باید آن را گران بخریم. این ناشر مازندرانی میافزاید: اتحادیه ناشران سهمیه کاغذ میدهد اما شرایط به نحوی است که همه نمیتوانند ازآن استفاده کنند. گاه حتی تا یک ششم آمار ارائه شده و مورد درخواستی ما را هم نمیدهند. نمیدانم که در مورد شهرستانها شرایط به این شکل است یا همکاران ما در پایتخت هم این مشکلات را دارند. بعد از شیوع کرونا دولت اعلام کرده میتوانیم از تسهیلات کرونا استفاده کنیم اما آن هم مشکلات خاص خود را دارد. در روزهای اول به ما اعلام کردند که سود بازپرداخت این وام ۴ درصد است اما بعد از تکمیل پرونده و در مرحله نهایی متوجه شدیم سود این وام ۱۲ درصد و بازپرداخت آن دوساله است در واقع این وام شرایط ویژهای نداشت و دردی از ما دوا نمیکرد.
صنعت نشر در شرف ورشکستگی کامل
«حسین غفاری ساروی»، یکی دیگر از ناشران مازندرانی نیز در این باره به«ایران» میگوید: متأسفانه در سالهای اخیر صنعت نشر با مشکلات زیادی روبهرو بوده و میتوان اینطور گفت این صنعت در شرف ورشکستگی کامل قرار دارد و این اتفاق آینده فرهنگی کشور را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
در حال حاضر تعداد کمی از افراد کتاب هایشان را برای چاپ به انتشارات ما میآورند آن هم در تیراژ پایین. گاهی حتی کتاب ها به تعداد ۱۰ یا ۲۰ عدد چاپ میشود البته برای ناشران تفاوتی ندارد زیرا آمادهسازی فرآیند کتاب برای چاپ ارتباطی با تعداد آن ندارد. ما مجبور هستیم این کتابها را قبول کنیم چون هر ناشر باید هر سال چهار عنوان کتاب چاپ اول داشته باشد. از سوی دیگر تعداد کتابهای چاپ شده در سهمیه نمایشگاه تأثیرگذار است و به همین خاطر ما چاپ این کتابها را که متأسفانه اکثراً هیچ محتوای علمی هم ندارند، قبول میکنیم.
کتابفروشیها به اسباب بازی فروشی تبدیل میشوند
مدیر انشارات شوق ادامه میدهد: امسال بهخاطر شرایط ناشی از شیوع بیماری کرونا شرایط برای ناشران سختتر شده اما در سالهای اخیر هم شرایط بهتری نداشتیم. توسعه شبکههای مجازی و در دسترس بودن کتابهای دیجیتال اقبال عمومی به کتابهای کاغذی را کم کرده و متأسفانه در سالهای اخیر بسیاری از کتابفروشیهای مطرح ما ورشکست شده و برخی از آنها به اسباب بازی فروشی تبدیل شدهاند.
وی با اشاره به اینکه هدفش از نشر فعالیت اقتصادی نبوده، میافزاید: من با نگاه اقتصادی وارد این کار نشدم و اگر الان تعطیل هم کنم متحمل ضرر نمیشوم اما بشدت نگران آسیب فرهنگی هستم که در چند سال آینده دامن نسل جدید را خواهد گرفت.
تجربه جدید در برگزاری برنامههای هفته کتاب
«عباس زارع»، مدیرکل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران در گفتوگو با «ایران» از برگزاری شکل جدید هفته کتاب امسال میگوید: امسال با توجه به شرایط خاصی که بیماری کرونا ایجاد کرده است هفته کتابخوانی با شعار «دانایی و مانایی» متفاوت از سالهای دیگر برگزار شد. در سالهای گذشته در این روزها مشغول برگزاری نمایشگاه سراسری کتاب مازندران بودیم اما امسال این نمایشگاه برای اولین بار در بستر فضای مجازی بهصورت آنلاین برگزار شد. وی با تأکید بر اینکه هیچ کدام از برنامههای هفته کتاب امسال تعطیل نشده است، میافزاید: در سالهای گذشته ما از معدود استانهایی بودیم که ناشران بینالمللی در نمایشگاه کتابمان شرکت میکردند اما کرونا امسال برگزاری این نمایشگاه را منتفی کرد. البته ما برنامههای بسیار مناسبی را در فضای مجازی طراحی کرده و علاوه بر آن در فضای حقیقی نیز با رعایت پروتکلهای بهداشتی چندین برنامه برگزار کردیم.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران با اشاره به اینکه ۲۸۰ ناشر در این استان فعالیت دارند، ادامه میدهد: از ابتدای سال تاکنون بیش از ۴۹۹ عنوان کتاب در استان با تیراژ تقریبی ۴۴۰ هزار جلد منتشر شده که بیشتر این کتابها در موضوعات فرهنگ دینی بوده است. کتابهای ادبی و کتابهای آموزشی از دیگر کتابهایی بوده که مورد استقبال ناشران قرار گرفته است. از سوی دیگر امسال برای نخستین بار برنامه معرفی کتاب سال مازندران طراحی شده و بنا داریم در هفته پژوهش کتاب سال استان را معرفی کنیم.
حال ناشران خوب نیست
زارع با اشاره به شرایط پیش آمده در حوزه کتاب و کتابخوانی و گرانی کاغذ و ملزومات چاپ از ناخوشی احوال ناشران استان میگوید: در شرایط فعلی ناشران نیز مانند بسیاری از مشاغل آسیب دیدهاند اما اداره ارشاد استان تلاش کرده از آنها حمایت کند. در این زمینه ناشران در 3 بخش خرید کتاب، تخفیف خرید کاغذ و تسهیلات بانکی کمک میشوند. البته میدانیم با تمام پیگیریهایی که ما انجام میدهیم در مجموع حال ناشران خوب نیست و با مشکلات زیادی از جمله گرانی کاغذ و هزینههای چاپ و مهمتر از همه با توجه به شرایط کرونایی مشکلات عرضه و انتشار کتاب روبهرو هستند. در واقع در سالهای گذشته نمایشگاههای متعددی برگزار میشد و در این نمایشگاهها آنها میتوانستند کتاب خود را عرضه کنند.علاوه بر آن دولت نیز به این کتابها یارانه میداد اما در حال حاضر؛ کرونا شرایطی را ایجاد کرده که تمام نمایشگاهها تعطیل شده و فروش کتاب پایین آمده ومی توان گفت به صفر رسیده است.
سیستان و بلوچستان در رتبه آخر کتابخانهداری
گروه ایران زمین - دیار رستم معروفترین شخصیت ادبی شاهنامه که جوانترین استان کشور هم هست تنها 62 کتابخانه نهادی و ۱۵کتابخانه مشارکتی با ۶۶۰ هزار نسخه کتاب دارد و آن طور که آمارها نشان میدهد تعداد کتابخانهها بویژه کتابخانههای روستایی در سیستان و بلوچستان به نسبت جمعیت این استان، بسیار اندک و ناچیز بوده بهطوری که این استان از این نظر در ردههای آخر کشور قرار دارد.
مسئولان این استان میگویند طبق آخرین بررسیها، سرانه مطالعه کتاب در سیستان و بلوچستان ۱۱ دقیقه بوده که از میانگین کشوری نیز پایینتر است.
«حامد زارعی»، مدیرکل نهاد کتابخانههای عمومی سیستان و بلوچستان در گفتوگو با «ایران»: ۶۲ کتابخانه نهادی سراسر استان در حال خدمترسانی به مردم هستند البته در کناراین مراکز کتابخانههای مستقل که با همت خیرین و سازمانهای مردم نهاد به طور مستقل اداره میشوند نیز به کمک ما آمدهاند.
وی تعداد کتابهای موجود در کتابخانههای استان را ۶۶۰ هزار نسخه و تعداد اعضای این کتابخانهها را ۳۱ هزار و ۶۷۵ نفر اعلام کرد وگفت: 14 باب از کتابخانههای نهادی ما در روستاهای مناطق مختلف استان به مردم خدمترسانی میکند. میدانیم که این تعداد کتابخانه جوابگوی نیاز کودکان و جوانان روستایی نیست اما تلاش داریم با کمک دستگاههای دیگر تعداد این کتابخانهها را افزایش دهیم. در حال حاضر 2 کتابخانه جدید یکی در «روستای کهک» شهرستان زهک و دیگری در «روستای هیت» شهرستان قصرقند ساخته شده که به زودی کتابخانهها افتتاح خواهد شد. همچنین 2 کتابخانه دیگر نیز در شهرستان چابهار تأمین اعتبار شده و قرار است کار ساخت آن در آینده نزدیک شروع شود.
زارعی خاطرنشان کرد: با توجه به نیاز استان به تعداد بیشتری کتابخانه تلاش داریم با تعامل با دستگاههایی دیگر مانند بنیاد علوی فضایی را آماده کنیم که در مناطقی از استان که کتابخانه وجود ندارد مکانی برای روستاییان مهیا شود تا آنها هم از کتابهای مراکز دولتی استفاده کنند.
وی افزود: توان و بودجه ما محدود و تعداد روستاهای فاقد کتابخانه در استان زیاد است. از همین رو از همکاران خواستهایم به تناسب ظرفیتهایی که در روستاها وجود دارد با اجرای برنامههای مشترک با کتابخانههای مستقل که زیرمجموعه نهاد کتابخانهها نیستند شرایطی را فراهم کنند تا همه جوانان روستایی بتوانند از این امکانات استفاده کنند. اما در واقع تلاش داریم در روستاهایی که کتابخانه نداریم از ظرفیت این بخش استفاده کنیم.