توزیع جهانی ثروت چالش تازه ای را به وجود می آورد
17 درصد ثروت جهانی در دستان 1000 نفر
گروه اقتصادی - در اواسط قرن هیجدهم، آدام اسمیت، کتابی را منتشر کرد که با انتشار آن پایههای اقتصاد مدرن ریخته شد از نگاه اسمیت، ثروت ملل تنها در انباشت سرمایه خلاصه نمیشد بلکه در تقسیم کار و در نتیجه توزیع ثروت در میان اقشار مختلف مردم نتیجه دارد. برداشت نوین اسمیت از ثروت عملاً با شروع صنعتی شدن اقتصادها، رنگ و بوی تازهای را به اقتصاد و علمی کردن آن داد.
شاید اسمیت اگر الان زنده بود، با توجه به انباشت سرمایهای که در کشورها رخ میدهد، نگاه متفاوت و از زاویه دیگری به اقتصاد میپرداخت. زیرا براساس آخرین گزارش «ثروت جهانی» حدود 17 درصد ثروت جهان در اختیار 1000 نفر است. از این 1000 نفر، نیمی از آن – 500 نفر – در ایالات متحده و چین زندگی میکنند.
در گزارش سالانه «ثروت جهانی» که بنیاد «کردیت سویس» آن را منتشر میکند آمده است که ثروت یک جزء کلیدی سیستم اقتصادی است. منظور از ثروت، ارزش داراییهای مالی به اضافه داراییهای واقعی (اساساً خانه) است که یک خانوار دارد که از آن بدهیهایشان کسر میشود. از ثروت به عنوان یک ذخیره منابع برای مصرف آینده بویژه در دوره بازنشستگی به کار میآید. همچنین ثروت فرصتهایی را برای تقویت بخش غیررسمی و فعالیتهای کارآفرینی بویژه در زمانی که به طور مستقیم برای وام استفاده میشود یا تضمین آن میشود، فراهم میکند. در این گزارش قید شده است که اما مهمتر از همه، ثروت به خاطر ظرفیتش برای کاهش آسیبپذیری در برابر تکانهای از قبیل بیکاری، بیماری و بلایای طبیعی یا فراگیری کرونایی فعلی، ارزشمند است.
در این گزارش آمده است که در سال گذشته میلادی -2019- به کل ثروت جهانی حدود 36 هزار و 300 میلیارد دلار افزایش یافت و ثروت جهانی به 399 هزار و 200 میلیارد دلار رسید و سرانه ثروت هر بزرگسال – که در این گزارش تعداد آنها به 5.2 میلیارد نفر تخمین زده شده است - به 77 هزار و 309 میلیارد دلار رسیدکه نسبت به سال 2018 حدود 8.5 درصد افزایش یافت.
اما در دوران پاندمی کرونا چه اتفاقی بر سر ثروت خانوارها افتاد؟ بنابر این گزارش، از میان 35 کشوری که دادههای ترازنامه مالی خود را منتشر کردهاند 27 کشور از کاهش ثروت خالص مالی خانوارها خبر دادهاند و چهار کشور دانمارک؛ استرالیا، ایالات متحده و کانادا میزان این کاهش را بیش از 9 درصد اعلام کردهاند. بنابر تخمین این گزارش، در کل جهان ثروت خانوارها از ژانویه تا ماه مارس 2020 حدود 17 هزار و 500 میلیارد دلار کاهش یافت که نسبت به پایان سال 2019 حدود 4.4 درصد افت داشته است. دو سوم کاهش این ارزش ناشی از کاهش ارزش ارزها در برابر دلار امریکا است که اگر نرخ برابری ثابت میماند این کاهش معادل 1.2 درصد میشد.
در این گزارش آمده است: بنا بر دادههای ترازنامههایی که در فصل دوم سال 2020 منتشر شده است نشان میدهد که ثروت خانوارها به سطح پایان سال گذشته میلادی رسیده است حداقل برای اکثر کشورهایی که ارز آنها در برابر دلار کاهش نیافته است.
این گزارش تخمین میزند که ثروت کل جهان در اواسط سال 2020 بالاتر از شروع سال 2020 شده است یعنی حدود یک هزار میلیارد دلار یا 3 دهم درصد افزایش یافته است. اگر نرخ برابری ارز ثابت بماند کل ثروت جهان 10 هزار و 800 میلیارد دلار افزایش خواهد یافت.
اما ثروت خانوارها در مناطق مختلف جهان چگونه است؟ بنابر این گزارش در پایان سال 2019 میزان ثروت قاره آفریقا 4 هزار و 805 میلیار دلار و سرانه ثروت هر بزرگسال آن 7 هزار و 372 دلار بود.قاره آسیا – پاسیفیک حدود 70 هزار و 397 میلیارد دلار و سرانه ثروت هر بزرگسال آن 57 هزار و 739 دلار بود. کشور چین میزان ثروت آن بالغ بر 77 هزار و 978 میلیارد دلار و سرانه ثروت هر بزرگسال آن 70 هزار و 962 دلار بود. ثروت قاره اروپا حدود 94 هزار و 289 میلیارد دلار و سرانه ثروت هر بزرگسال آن 159 هزار و 730 دلار تخمین زده شد. ثروت کشور هند بالغ بر 15 هزار و 309 میلیارد دلار و سرانه ثروت هر بزرگسال آن 17 هزار و 299 دلار بود. اما امریکای لاتین ثروت آن بالغ بر 12 هزار و 418 میلیارد دلار و سرانه ثروت هر بزرگسال این منطقه 28 هزار و 180 دلار بود. ثروت امریکای شمالی که شامل ایالات متحده و کانادا است بالغ بر 123 هزار و 983 میلیارد دلار و سرانه ثروت هر بزرگسال آن 446 هزار و 638 دلار بود.
در این گزارش آمده است که نقشه جهانی ثروت نشان میدهد که ثروت سرانه بالاتر از 100 هزار دلار در امریکای شمالی، اروپای غربی و در میان بخشهای ثروتمند آسیای شرقی، پاسیفیک و خاورمیانه قرار دارند. سوئیس با سرانه ثروت 598 هزار و 410 دلار در سال 2019 پیشتاز کشورها بود. پس از سوئیس، هنگکنگ با 518 هزار و 810 دلار در مقام دوم، ایالات متحده با 463 هزار و 550 دلار در مقام سوم، استرالیا با 419 هزار و 460 دلار و زلاند نو با 341 هزار و 600 دلار به ترتیب در مقام چهارم و پنجم قرار دارند.
اما در چه رشتههایی میلیاردرها وجود دارند و تعداد آنها چقدر است؟ بنا بر این گزارش رشته مالی و سرمایهگذاری، بیشترین میلیاردرها را به خود جذب کرده است. تعداد میلیاردرها در این رشته بالغ بر 144 نفر است که متوسط ثروت خالص هرکدام از آنها حدود 68 میلیارد دلار است، پس از آن فناوری با 125 نفر با میانگین ثروت خالص 72 میلیارد دلار به ازای هر نفر، مد و خردهفرشی با 120 میلیاردر و میانگین ثروت 67.5 میلیارد دلار در هر نفر در رتبه سوم، مستغلات با 96 نفر و میانگین ثروت 74 میلیارد دلار در رتبه چهارم قرار دارند. بخش انرژی که تا اوایل قرن بیست و یکم در ردههای اول این جدول قرار داشت اکنون به رتبه نهم تنزل کرده است در بخش انرژی تعداد میلیاردرها 43 نفر و میانگین ثروت هر نفر 69.4 میلیارد دلار است. در کل 1000 نفر میلیاردر در رشتههای مختلف در جهان وجود دارند که میانگین ثروت هر نفر از آنها 70.3 میلیارد دلار بود که در دوره پس از پاندمی کرونا میزان ثروت آنها به 84 میلیارد دلار افزایش یافت که بخش فناوری با حدود 30 درصد افزایش بالاترین رشد را در بین رشتهها به خود اختصاص داد. میانگین ثروت هر کدام از میلیاردرهای این بخش از 72 میلیارد دلار به 96 میلیارد دلار رسید.
توزیع کشوری این 1000 میلیاردر قابل توجه است. ایالات متحده با 358 نفر در بالای جدول قرار دارد، چین با 142 نفر در رده دوم قرار دارند. به عبارت دیگر 50 درصد از میلیاردرها در امریکا و چین زندگی میکنند. آلمان با 66 نفر در رده سوم، روسیه با 43 نفردر رده چهارم، هند با 39 نفر در رده ششم. کره جنوبی با 9 نفر در قعر جدول یا به عبارتی در رده بیستم قرار دارد.
اما تعداد میلیونرها چقدر است؟ در پایان سال 2019 بالغ بر 52 میلیون نفر میلیونر در جهان وجود داشت که ایالات متحده با 20.2 میلیون نفر یا 39 درصد، کل میلیونرهای جهان را به خود اختصاص داده بود. چین با 11 درصد یا 5 میلیون و 700 هزار نفر در رده دوم که از ژاپن که اکنون 6 درصد میلیونرها را دارد جلو زد، پادشاهی متحد که ما به اسم بریتانیا میشناسیم با 5 درصد در رده چهارم قرار دارد.
ایجاد ترمینال اقتصادی ایران در آلمان
فرصتهای استرتژیک شریک تجاری که از آن غافلیم
سیفالله نیکنامی
فعال بخش خصوصی
اگر بخواهیم تاریخ توسعه آلمان را مطالعه کنیم، به این نتیجه میرسیم که آلمان مسیر رشد خود را از چند کانال عمده پیش برده است؛ ابتدا آموزش. توسعه آموزشی بدرستی اولویت آلمان بود. مسیری که این کشور را هم به توسعه اقتصادی و هم به توسعه سیاسی رساند و آنچه امروز از آلمان صنعتی میشناسیم جملگی در راستای همین مسیر بوده است. دومین موردی که اولویت آلمان قرار گرفت توسعه جادهای این کشور بود. عمدتاً به این دلیل که تمرکززدایی را از بین ببرد. به این ترتیب بهدنبال آن بود که باید اقتصاد شهرهای کوچک و روستاها را هم شکوفا کند. جادهها موفق شدند صنعت و کشاورزی شهرهای بزرگ و کوچک را به یکدیگر متصل کنند. به این ترتیب محصول کشاورزی سریع به کارخانه و بعد به دست مصرفکننده میرسید.
سومین موردی که آلمانیها اهمیت آن را دریافتند، نمایشگاهها بودند. همه ساله آلمان میزبان نمایشگاههای بزرگ تخصصی از کشاورزان، صنعتگران و... از سرتاسر دنیا بوده است. برگزاری نمایشگاهها از طرق مختلف بر اقتصاد این کشور مؤثر بوده و در بحث توریسم، گردشگری و... این نمایشگاهها اکنون درگاهی برای ورود ارز به این کشور شده است. درایران به این مورد کمتر توجه شده است در حالی که این موقعیت برای ایران هم ظرفیتهایی دارد که نباید مورد غفلت قرار بگیرد. همه ساله ایرانیان بسیاری هزینههای هنگفتی صرف میکنند تا به طرق مختلف، محصولات خود را به بازار آلمان برسانند و از آن طریق برای محصولاتشان در اروپا بازار بیابند. در موارد بسیاری هم این هزینهها چندان ثمری ندارد چرا که با اکوسیستم آنجا آشنا نیستند.
در کشور آلمان با توجه به سابقه قابل توجه مراودات اقتصادی که با ایران داشته و دارد، ظرفیتهایی برای ایجاد یک نمایشگاه دائمی از محصولات ایران وجود دارد که میتوان حتی در شرایط تحریم به فعال کردن و بهرهبردن از آن فکر کرد. چنین شبکهای کمک میکند که محصولات ایرانی از کشور صادر شده و با ارزش افزودهای که صنایع بستهبندی آلمان ایجاد میکنند به نقاط مختلف دنیا عرضه شود. درست است که ما در داخل ایران نمیتوانیم به اقتصاد فرامرزی برسیم ولی به نظر من از طریق کشوری مانند آلمان میتوانیم به آن دست پیدا کنیم. این روش کمک میکند هم تحریمها را دور بزنیم و هم به کشور ارزآوری داشته باشیم. بویژه نکته مهم این است که از لحاظ تحریمها هم در حوزه موادغذایی و صنایع دستی مشکل خاصی وجود ندارد و کشور ما نیز تولیدکننده این دو نوع محصول است. میتوان برای صنعتگران و تجار ایرانی زمینهای را فراهم کرد که وقتی محصولاتشان را به آلمان برده و میفروشند، در اثر سود حاصل از آن، تجهیزات خریداری کرده و آن را به کشور برگردانند. همین تجهیزات به تولید محصول بهتر کمک میکند و بعد دوباره این محصولات به آلمان برمیگردد و این چرخه مولد ادامه دارد. وقتی نمایشگاه مورد نظر و پروسههای ذکر شده در آن اتفاق افتاد، این نمایشگاه به یک ترمینال اقتصادی تبدیل میشود که یک ورودی و خروجی دارد. میتوان امیدوار بود که این ترمینال به قطب اقتصادی و اطلاعاتی ایران در اروپا تبدیل شده و در روابط تجاری و اقصادی ما مؤثر باشد. همین ترمینال میتواند محلی برای استعلام شرکتهای بزرگ آلمانی از بازار ایران باشد تا از این طریق برای ورود سرمایه به کشور اقدام کنند. حتی استارتاپها هم میتوانند در این ترمینال حضور داشته و به صنایع آلمان سرویس دهند و زمینههایی را فراهم کنند که بواسطه آن تجار و صنعتگران ایرانی در مناقصات بزرگ بینالمللی شرکت کنند. ما امیدواریم که با این روش حتی بتوانیم وارد شبکه آمازون در آلمان شویم. این موقعیتی بسیار مناسب برای صنعتگر و تجار ایرانی است. اکنون کرونا به توسعه عملکرد آمازون منجر شده و بستر بسیار مناسبی برای ایرانیان نیز میتواند فراهم کند که محصولات خود را از آن طریق به اقصی نقاط دنیا بفروشند. ما به این ترتیب میتوانیم به بازارهای اروپا هم نفوذ کنیم و برای کشور هم ارزآوری کنیم. این روش میتواند زمینههای حمایت دولت و ایجاد موقعیتی برای بهره بردن از تسهیلات را هم فراهم کند.