راه دشوار عربستان با امریکای «بایدن»
گروه جهان/ برای کشورهای عربی حوزه خلیج فارس گرفته تا کشورهای عربی شمال آفریقا، پا گذاشتن «جو بایدن» به کاخ سفید، پر معنا است.
به گزارش «فارن پالیسی»، زمانی که «جو بایدن» در نخستین شب پس از انتخابات ریاست جمهوری امریکا گفت: «دموکراسی کار خود را میکند»، این جملات نه فقط برای امریکاییها که برای بسیاری از کشورهای جهان معنادار بود. درست همان طور که کسانی که در امریکا قائل به دموکراسی هستند، از این سخن به وجد آمدند و آنهای دیگر به خشم، در عرصه جهانی نیز نظامهایی که در روند دموکراسی در کشور خود دچار اما و اگرهایی هستند، از این سخنان در اندیشه فرو رفتند. مصر و عربستان نمونهای از این موارد بودند که بر اساس آن میتوان درک کرد، چرا در واکنش به اعلام پیروزی بایدن، با تأمل رفتار کردند. در مصر «عبدالفتاح السیسی»، و در عربستان «محمد بن سلمان» که در روشهای خود به اصول دموکراسی پایبند نیستند، در دوره «ترامپ» میدانستند که هر قدر دست به سرکوب مردم خود بزنند، مورد حمایت واشنگتن هستند و با چالشی جدی مواجه نخواهند شد. بنابراین گزارش، در طول چهار سال ریاست جمهوری «ترامپ»، طرفداران دموکراسی و حقوق بشر، در فضایی جهانی نگران کنندهای فرو رفتند و خود را بدون ابزارهای لازم برای مقابله با نظامهایی که حقوق بشر را نادیده میگیرند، حس کردند. مثلاً سال 2018 زمانی که وزیر خارجه کانادا، خواهان آزادی دو زندانی سیاسی در عربستان شد، با همه واکنشهای تندی که نشان داد، بخاطر حمایت «ترامپ» از عربستان، نتوانست به نتیجه دلخواه برسد. همان طور که در ماجرای قتل جمال خاشقچی نیز عربستان بدون هیچ گونه مجازات جهانی، در پرتو حمایتهای واشنگتن به اقدامات خود علیه روزنامهنگارانش ادامه داد. اما اکنون با پیروزی «جو بایدن» در انتخابات امریکا، انتظار میرود، شرایط دچار تغییرات زیادی شود. به گزارش «الجزیره»، هرچند «بایدن» هنوز سیاستهای خود درباره مناقشات خاورمیانه را به طور مشخص اعلام نکرده، اما به نظر میرسد، مشابه همان چیزی باشد که دردوره اوباما شاهد بودیم. یعنی کنارهگیری امریکا از مناقشات خاورمیانه. با این حال به نظر نمیرسد «بایدن» علاقهای به دولت سازی و یا سرنگونی دولتی در خاورمیانه داشته باشد. ضمن اینکه او در کمپینهای خود به طور مشخص اعلام کرده بود که در سیاستهای خاورمیانه ای خود از جمله با عربستان و امارات، مطابق منافع امریکا حرکت خواهد کرد. او گفته بود که نمی تواند خودکامگیها و نقض حقوق بشر را نادیده بگیرد و همچنین سیاست چک سفید برای عربستان را که از سوی ترامپ انجام میشد، محکوم کرده بود. بایدن اول اکتبر در دومین سالگرد قتل خاشقچی گفته بود که اگر رئیس جمهوری شود، روابط با عربستان را دوباره بازنویسی میکند و ارزشهای امریکا را در خرید وفروش نفت و سلاح در نظر میگیرد. رئیس جمهوری منتخب امریکا اگر بخواهد سیاستهای تسلیحاتی درمورد عربستان را مورد تجدید نظر قرار دهد، این امر میتواند بر جنگ یمن هم تأثیر بگذارد.
چین و امریکا، موضع سخت، نرمش سیاستمدارانه
دیوید فیکلینگ
ستون نویس بلومبرگ
مترجم/زهره صفاری
از منظر سیاسی باخت «دونالد ترامپ» را میتوان زمینهساز پایان چهار سال جنگ تجاری با چین تلقی کرد اما پالسهای دریافتی از دولت جدید امریکا تداوم روابط سخت را نشان میدهد. «جو بایدن» در نخستین مناظره انتخاباتیاش بر این موضوع تأکید کرد که با چین براساس قوانین بینالمللی برخورد خواهد کرد و ممکن است سیاستهایش در قبال چشم بادامیها سختتر از «ترامپ» باشد. با وجود تمام این اظهارات و سناریوپردازیها، واقعیت آن است که با وجود تلاش موفق امریکا برای انزوای چین در چهار سال گذشته، دوران ترامپ، چین در عرصه اقتصاد جهانی جایگاهی یافت و همانطور که میتوان دید در حال حاضر این کشور یکی از قدرتهای مهم تجارت و سرمایهگذاری جهان است. بنابراین نابودی کامل تجارت چین با جهان، فرضیهای کاملاً مطرود است. به عبارت دیگر چین با دارا بودن بزرگترین بازار داخلی، مالیاتهای طبقهبندی شده و بسترسازی مناسب برای سرمایهگذاران خارجی و از همه مهمتر نیروی کار، یک مجموعه قابل قبول را در خود دارد که این شرایط به مراتب از چهار سال قبل بهتر است. منبع: Bloomberg
کرملین و بایدن در وضعیت ابهام
کنستانتین کاساچف
رئیس کمیته روابط خارجی مجلس اعلای روسیه
مترجم/زهره صفاری
با پیروزی یک دموکرات در انتخابات امریکا باید انتظار انتقام همه قدرتهای ضدجمهوریخواه را داشت. بهعبارت دیگر روسیههراسی بیشتر در اروپا و کشتار در نقاط بحران زای جهان و افزایش تحریمها کمترین پیامدهای آن میتواند باشد. اما اگر «بایدن» را فردی از جهان دیگر بدانیم که پیرو سیاستهای کلینتون یا دیگر افکار حزبی اش نباشد، میتوان ساختار سیاسی جدیدی را انتظار داشت. ساختاری که در آن قدرت اول جهان، اخلاقمدار، به دور از افکار دیکتاتورمآبانه و ضدتحریم باشد. با این حال یکی از پیامدهای مثبت انتخاب بایدن، کمرنگ شدن شائبه مداخله روسیه در انتخابات 4 سال قبل امریکا در داخل این کشور است. البته این ادعا هرگز ثابت نشد اما بهعنوان ابزاری برای جنگ دموکراتها با منتخب انتخابات 2016 بهره گرفته شد. با این شرایط اگر اتهام زنیهای دیگر واشنگتن مانند حملههای هکری، مسأله کریمه و... را نادیده بگیریم، دستکم این شایعه آزاردهنده از کرملین پاک میشود. دراین شرایط چرا باید احتمال مذاکرات به طور مثال در حوزه کنترل سلاح را نادیده بگیریم؟ ما کاملاً برای این کار آماده هستیم.منبع: New york Times
تغییر مسیرعربستان و امارات از ترامپ به بایدن
مصیب نعیمی
کارشناس مسائل خاورمیانه
اگر چه خوی استعمارگری و سلطهجویی امریکا و همچنین حمایت سردمداران امریکا از رژیم صهیونیستی تغییر چندانی نخواهد کرد، اما روابط امریکایی که جو بایدن رئیس جمهور آن باشد، با رژیمهای عربستان و امارات نسبت به امریکای ترامپ، حتماً تغییر خواهد کرد و همانطور که یکی از روزنامهنگاران عرب گفت، از این پس میتوان امارات و عربستان را یتیم خواند. چرا که حتى در صحنه داخلی در مظان اتهام هستند و مدتها پشتیبانی مالی گسترده از «دونالد ترامپ» چه در دوره زمامداری او و چه در هنگامه کارزار انتخاباتی 2020 به امید اینکه دور بعدی به نفع ترامپ تمام شود، داشته اند. از طرف دیگر نوع سیاست جو بایدن و دموکراتها در قبال خاورمیانه متفاوت است و برعکس ترامپی هستند که با تکرویها و فردمحوریهای خود در بحرانهای مختلف منطقهای دست به انتحار سیاسی میزد. آنها میدانند، سیاستهایی که ترامپ در سالهای گذشته در خاورمیانه پیاده کرد، تنها موجب آسیبهای زیادی برای امریکا شده و بنابر این درصدد تغییر آنها خواهند بود. یکی از این مسائل جنگ یمن است که به گفته سران دموکرات مورد حمایت بایدن قرار نخواهد گرفت. ضمن اینکه به نظر نمیرسد، بایدن همچون ترامپ بخواهد هزینه حمایتهای بیجا از عربستانی که به عنوان رژیمی کودککش و رژیمی که مخالفان خود همچون خاشقچی را به مسلخ میبرد، بپردازد و لذا این دو امر میتواند عربستان را در انزوای کامل فرو ببرد. امارات نیز که تقریباً در تمام جنایات 10 سال اخیر عربستان شریک بوده است، از جمله جنگ یمن، ادامه بمباران غیر نظامیان و کشتارهایی که مورد بدنامی غرب در ادعای حقوق بشر بوده، در دوره بایدن، شرایطی مشابه عربستان خواهد داشت. ضمن اینکه ارتباط برخی امرای سابق عربستان و عموزادگان محمد بن سلمان که در بند زندان اسیرند و از دایره قدرت خارج شدهاند، با جو بایدن و دموکراتها را نباید فراموش کرد. زیرا ارتباط آنها همچنان ادامه دارد و قطعاً دموکراتها ترجیح خواهند داد، به جای حاکمان فعلی عربستان که از موقعیتی متزلزل برخوردارند، با کسانی که پیشتر با آنها در ارتباط بوده و به آنها اعتماد بیشتری دارند، در ارتباط باشند. همینطور است وضعیت در امارات که محمد بن زاید با تکرویهای خود، همه برادرانش را از صحنه خارج کرده و موجب اختلاف بین حکام هفتگانه امارات چه در مسأله جنگ علیه یمن و چه موضوع عادیسازی رابطه با رژیم صهیونیستی شده است. امروز از نگاه شخصیتهای کارشناس منطقه، عربستان و امارات و بحرین از نوعی سرخوردگی آشکار رنج میبرند که مجبور هستند به دنبال راهکاری برای خروج از این وضعیت باشند. گرچه فرصتهایشان محدود است و هزینههای آتی برای آنها بالا خواهد بود. با توجه به معادلات جدید و باخت زمامداران امارات و عربستان استراتژی منطقی و صادقانه جمهوری اسلامی ایران در تنشزدایی از منطقه و ممانعت از نفوذ دشمنان توطئهگر میتواند تنها راهکار رهایی از ترفند آنان بوده و همانگونه که وزیر خارجه کشورمان راهکار برونرفت از این چالش را همگرایی میان کشورهای منطقه و همزیستی مسالمتآمیز میان همسایگان دانستند ایران اسلامی با سعه صدر مثالزدنی خود تلاش خواهد کرد وحدت میان ملتهای منطقه را بازگردانده و کابوس جنگهای خانمانسوز را از این منطقه استراتژیک دور کند.
خاطرات 453 روز حضور در کاخ سفید
اتاقی که در آنجا اتفاق افتاد
جان بولتون / مشاورامنیت ملی سابق ترامپ / مترجمان: مسعود میرزایی و بهجت عباسی
تمرکز روی برنامههای موشکی
روسیه از سالها قبل پیمان «آی ان اف» را نقض میکرد و امریکا هم ضمن رعایت مفاد این پیمان، فقط تماشاگر تخلفات روسیه بود. این پیمان که موشکها و سکوهای پرتاب با برد 500 تا 5500 کیلومتر (3420-310 مایل) را ممنوع میکرد، هدفش جلوگیری از وقوع یک جنگ اتمی در قاره اروپا بود. هرچند با گذشت زمان و با تخلفات روسیه، پیشرفتهای فنی و تغییر واقعیات راهبردی در عرصه جهانی، اهداف اصلی این پیمان عملاً بلا اثر شده بود.
حتی قبل از روی کار آمدن ترامپ، روسیه استقرار موشکهایی را که از نظر پیمان «آی ان اف» ممنوع بودند در کالینگراد در سواحل دریای بالتیک آغاز کرده بود. این کار روسیه در واقع تهدیدی جدی علیه اعضای اروپایی سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) بود. مهمتر از همه این که پیمان هیچ کشور دیگری بجز امریکا و روسیه (و حداکثر جمهوریهای جدا شده از شوروی سابق) را شامل نمیشد و این موضوع عواقب خطرناک و بلند مدتی را در پی داشت، زیرا کشورهای دیگری هستند که هم اکنون بیشترین تهدیدات را متوجه امریکا و متحدانش میکنند. بهعنوان مثال بخش بزرگی از ظرفیتهای موشکی در حال توسعه و پیشرفته چین در محدودهای قرار میگیرد که براساس پیمان «آی ان اف» ممنوع است. این توانایی موشکی چین، متحدان امریکا نظیر ژاپن و کره جنوبی و همچنین کشور هند و حتی خود روسیه را نیز در معرض خطر قرار میدهد. واقعاً خنده دار است. نیروی موشکی میانبرد ایران نیز که در حال توسعه و گسترش است اروپا را تهدید میکند، موشکهای کره شمالی، پاکستان، هند و دیگر کشورهایی که بهدنبال هستهای شدن هستند نیز چنین وضعیتی دارند. این پیمان در حالی که موشکهای زمین به زمین را در محدوده خاصی ممنوع کرده، عملاً محدودیت و ممنوعیتی برای موشکهای دریا به ساحل و هوا به زمین که براحتی میتوانند اهداف مورد نظر را در منطقه ممنوعه هدف قرار دهند، قائل نشده است. اما استدلال مهم و واقعی این است که پیمان «آی ان اف» فقط دو کشور را در بر میگیرد که یکی از آنها (روسیه) هم برای نقض مفاد آن آشکارا تقلب میکند. بنابراین عملاً فقط یک کشور در دنیا از توسعه موشکهای هستهای میانبرد منع شده بود؛ ایالات متحده امریکا. این وضعیت امروز هیچ توجیهی ندارد حتی اگر در اواسط دهه 1980 که این پیمان پذیرفته شد برای آن توجیه منطقی پیدا کنیم، همان گونه که لیبرالها همیشه دوست دارند بگویند؛ زمانه عوض شده است. من و پاتروشف در محل نمایندگی امریکا در مقر اروپایی سازمان ملل متحد در ژنو ملاقات کردیم. قبل از این ملاقات، کارشناسان شورای امنیت ملی امریکا به طور گسترده با مقامات دولتی رایزنی کردند و من هم چند بار با مایک پمپئو وزیر خارجه درباره موضوع کنترل تسلیحات گفتوگو کردم و او با رویکرد من در مذاکره با پاتروشف موافق بود. همانند دوران جنگ سرد من و پاتروشف از موضوع کنترل تسلیحات و همچنین عدم اشاعه هستهای بویژه در ارتباط با ایران و کره شمالی شروع کردیم. روسها همان رویکرد پوتین را که ما در مذاکرات مسکو دیده بودیم تعقیب میکردند؛ «ثبات راهبردی.» ثبات راهبردی عبارت اصلی آنها برای حمله به امریکا و انتقاد از خروج واشنگتن از پیمان کنترل موشکهای بالستیک (ای بیام) در سال 2002 بود.