ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در گفتوگوی «ایران» با علیرضا تابش مطرح شد
تفکر جهانی بر بستر فرهنگ بومی در سینمای کودک
نرگس عاشوری
خبرنگار
بحث درباره سینمای کودک و نوجوان سالهاست به بحران مخاطب گره خورده است. بحرانی که منشأ آن را از یک سو باید در دلایل برون سینمایی مثل بیمیلی تهیهکنندگان در تولید فیلم کودک، ظهور سرگرمیهای تازه مثل بازیهای رایانهای یا برنامههای ماهوارهای و از سوی دیگر در دلایل درون سینمایی مثل ضعف فیلمنامهنویسی و قصهپردازی، کم بضاعتی تکنیکی و فنی، نبود خلاقیت و نوآوری در اجرا و در نهایت عدم فهم کودک جستوجو کرد. به بهانه برگزاری سیوسومین جشنواره فیلم کودک و نوجوان با علیرضا تابش دبیر این دوره از جشنواره و مدیر عامل بنیاد فارابی بهعنوان یکی از سیاستگذاران اصلی سینمای کودک درباره تلاشهایش برای رفع این موانع گفتوگو کردهایم.
در شرایطی که شیوع کرونا نه تنها سینمای ایران بلکه سینمای جهان را دچار بحران کرده، فلسفه برگزاری جشنوارههای سینمایی زیر سؤال است. بخشی از مخالفان بر این باورند که تزریق هزینه جشنوارهها به روند تولید یا کمک به هنرمندان خسارت دیده واجبتر از برگزاری جشنوارههاست. در چنین شرایطی با چه مؤلفههای قانعکنندهای تصمیم گرفتید جشنواره فیلم کودک و نوجوان را برگزار کنید.
این که جامعه بشری تا چه زمانی درگیر کرونا خواهد بود پیشبینی و چشمانداز روشنی وجود ندارد. طبق تخمین سازمان بهداشت جهانی بین یک و نیم تا دو سال آینده، جهان درگیر این ویروس خواهد بود و توصیه شده که ملتها و کشورها با پیشگیری، یا تغییر در سبک زندگی با این بیماری فراگیر کنار بیایند. در شرایطی که مهمترین فرصت اکران را از دست دادهایم و سینماها رونق پیشین را ندارند جشنوارهها بهعنوان سکوی معرفی آثار سینمایی باید با نوآوری حفظ شوند و هنرمندان مجالی برای معرفی تازهترین آثارشان را داشته باشند تا ضمن معرفی، نقد و ارزیابی آثار سینمایی، به نوعی بازاریابی برای این آثار فراهم باشد. این جشنواره بهصورت آنلاین، پیامآور این پیام باشد که سینما زنده است و با وجود همه سختیها، جامعه هنری راههای جایگزین عرضه جدید و فضاسازی رسانهای برای آثار سینمایی را پیدا میکند. با همین دیدگاه تصمیم بر این شد که از بستر فضای مجازی برای برگزاری جشنواره فیلم استفاده کنیم. از دستاوردهای مهم این بستر، فراگیری جشنواره است و به نوعی همه بچههای ایران میتوانند فیلمها را ببینند و داوری کنند. اگرچه جشنواره آنلاین جایگزین تام و تمام برای جشنوارههای سنتی و فیزیکی نیست اما طبق پیشبینی و بنابر شرایط موجود، با نسل جدیدی از جشنوارههای سینمایی رو به رو خواهیم بود که دنیای ناشناختهای است و با تجاربی که همه ما کسب میکنیم آرام آرام این جشنوارهها هم تکمیل میشوند و در آینده به شکل ایدهآلتر نزدیک میشوند.
با برگزاری فیزیکی جشنواره فرصتی برای بازاریابی و بهتر دیده شدن آثار فراهم بود اما الان بخشی از نگرانی فعالان این عرصه سرنوشت اکران این فیلمهاست.
امسال با تدابیری که در بخش فنی و بازار بینالملل جشنواره داریم بخش کتابخانه ویدیویی با همکاری پلتفرم هاشور بهصورت آنلاین برگزار خواهد شد. به نوعی تلاش کردیم بازار فیزیکی که پارسال در اصفهان اجرا کردیم امسال بهصورت آنلاین در دسترس مشتریان بازار قرار گیرد. در این کتابخانه ویدیویی 400 فیلم مهم سینمای کودک و نوجوان ایران گردآوری شده است و پخشکنندههای داخلی و خارجی در پلتفرم عضو کتابخانه آنلاین جشنواره میشوند.
کمبود فیلمهای مخصوص کودک و نوجوان در پلتفرمهای آنلاین فیلم محسوس است در حالی که در شرایط امروز که کودکان خانهنشین شدهاند کتابخانه آنلاین میتواند منبع تغذیه کننده خوبی برای پلتفرمها باشد.
هدف از ایجاد این کتابخانه در دوره مسئولیت من در جشنواره فیلم کودک برای پاسخ به همین نیاز بود که دسترسی مشتریان به فیلمهای مورد علاقه کودک و نوجوان راحتتر شود. سال 99 تصمیم گرفتیم فیلمهای در مالکیت بنیاد سینمایی فارابی را به پلتفرمها عرضه کنیم و خانوادههای ایرانی را به تماشای فیلمها در پلتفرمها دعوت کردیم. نوروز امسال که مصادف با دوران قرنطینه بود درخواستهای مطرح شده حکایت از این داشت که فیلمهای کودک و نوجوان در مقایسه با سایر آثار سینمای ایران کمتر در دسترس هستند. با همفکری شورای کودک و نوجوان بنیاد فارابی، فهرستی از فیلمهای محبوب سینمای کودک در 30 سال گذشته سینمای ایران تهیه شد. فارابی مالک بخشی از این فیلمهاست و بخش دیگر متعلق به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، حوزه هنری و بخش خصوصی است. همکاران ما در تماس با مالکان این آثار آنها را به عرضه فیلم در پلتفرمها ترغیب کردند. برخی از این آثار مشکل حقوقی دارد که باید رفع شود و آرام آرام از آرشیو به فضای اینترنتی و در محیط پلتفرمها عرضه شود.
از لزوم مهارت و سواد فیلم دیدن در کودکان گفتید. سالهاست که گلایه فعالان این عرصه از کمکاری آموزش و پرورش برای رونق سینمای کودک شنیده میشود، این نهاد چقدر در آموزش این مهارت نقش دارد.
طبعاً نقش نهادی مثل آموزش و پرورش خیلی مهم است. مخاطب انبوه گروه سنی کودک و نوجوان در تعامل و زیر نظر وزارت آموزش و پرورش است و این نهاد طی فرآیندی چند ساله میتواند ذائقه بصری و موسیقایی و.... دانشآموزان را سر و شکل بدهد. امروز با نسلی طرف هستیم که دارای سواد رسانهای کاملاً متفاوت است. پدران و مادران مربوط به نسل آنالوگ هستند اما بچههای امروز فهم دیجیتال دارند و در استفاده از تکنولوژی، جلوتر از والدینشان هستند. دسترسی نسل جدید به محصولات جدید و متنوع فرهنگی آسانتر شده و به تبع آن کار برای سیاستگذاران و تولید کنندگان سختتر شده است. فیلمسازان و دست اندرکاران تولید محتوای فرهنگی باید روی ذائقهشناسی، مخاطبسنجی و نیاز کودکان امروز کار کنند. مؤلفین و تولیدکنندگان آثار فرهنگی و هنری بخصوص سینمایی در کنار «هوش فرهنگی» باید «هوش تجاری» هم داشته باشند. البته منظور از هوش تجاری روی آوردن به کارهای زرد و سخیف نیست، بلکه بهعنوان مثال تولیدکنندگان آثار سینمایی باید به بازارهای موازی صنایع جانبی هم توجه کنند. در سال 1398 میزان کل فروش سینمای ایران در گیشه (اکران) 290 میلیارد تومان بود و طبق پیمایش دیگری، بازیهای کامپیوتری در ایران گردش مالی 320 میلیارد تومانی در سال 1398 داشت. برتری درآمد گیم نسبت به سینما در حالی است که سینما سوپراستار و کارگردانهای نامآشنا دارد و صاحب پهنه رسانه وسیعتری است. اتفاق خوبی است اگر تولیدکنندگان سینما، از صنایع مجاور هم مشارکت بگیرند و در مرحله ایده و فیلمنامه در تعامل با گیمنویسها، بازار موسیقی، عروسک، نوشتافزار و تبلیغات و مد، محصولات جذاب مطابق داستان فیلمها هم تولید کنند.
بهطور مشخص چه تعاملی با آموزش و پرورش برای ایام کرونا داشتهاید که در سیستم آموزش مجازی، استفاده از محصولات فرهنگی سینمای ایران هم مورد توجه قرار بگیرد.
آموزش و پرورش هم، مثل سینما و فضای آموزش عالی در چند ماه گذشته درگیر تکانه شدید کرونا شده و هم و غمش گسترش نرمافزار شاد است. وقتی به مرحله ثبات رسید، میتوان انتظار داشت که با توزیع محصولات فرهنگی این بستر جذابتر و گستردهتر شود. با مسئولان آموزش و پرورش مذاکراتی داشتیم اما همچون دبیر جشنواره، من که دغدغه امروزم تغییر شکل برگزاری جشنواره است، دغدغه مدیران آموزش و پرورش هم تغییر در نوع و بستر آموزش است. اجازه دهیم این بستر تثبیت شود، سرعت اینترنت تضمین شود و مسائل فنی و زیرساختی که حل شد، بعد به تولید و عرضه محتوای فرهنگی در شرایط جدید برسیم.
سالهاست درباره بحران مخاطب در سینمای کودک صحبت میکنیم اما وقتی بحث میزان فروش را جدی میگیریم و تمرکزمان بر گیشه است سینمای کودک به سمت سوژهسازی و فضاسازی فیلمهای جشن تولدی میرود. در دهه 60 که سینمای کودک هر دو مؤلفه را مد نظر داشت، حمایتهای جدی میشد که فیلمسازان برای کودک و نوجوان فیلم بسازند. چرا این فیلمسازان امروز کار نمیکنند، ذهنشان از دنیای کودک دوره شده، با ظهور رقبای جدید از بازیهای رایانهای تا شبکهها ماهوارهای این توان وجود ندارد یا تغییر و تحولات دنیای اطراف کودکان زیاد است و نگرش کهنه سیاستگذاران مانع از آن میشود که وارد عرصههای جدید شویم.
بخشی از این اتفاق به گفته خود شما به تغییر نسل برمیگردد. فیلمهایی که در دهه 60 و 70 برای همنسلان ما جذاب بود برای مخاطب امروز که دسترسی آسانتری به محصولات متنوع فرهنگی در بستر اینترنت دارد جذاب نیست. نکته مهم دیگر استفاده از فناوریهای نوین در سینمای کودک و نوجوان است. سینمای کودک و نوجوان به مدد فناوریهای نوین، کارهای ترکیبی موسیقی و سایر تکنولوژیها، فضای فانتزی و جذابتری مییابد. ساخت فیلم ارزان در سینمای کودک یک مسأله است و سرمایهگذاری عظیم در بخش فناوری مسأله دیگری است. تولیدکنندگان باید برای شناخت ذائقه مخاطبین، وقت بیشتری بگذارند و نهادهای حمایتی نیز باید این بستر را فراهم کنند و با ایجاد فضای پژوهشی و تعامل بین دست اندرکاران امور اجتماعی و آموزشی و تعلیم و تربیت با تهیهکنندگان آثار، ارتقای کیفی این آثار را تسریع کنیم. یکی از این پارامترها رویارویی مستقیم فیلمسازان پیشکسوت با نسل نو است. سال گذشته در سومین المپیاد فیلمسازی نوجوانان، استادان پیشکسوت و مربیانی همچون مرضیه برومند، ایرج طهماسب، پوران درخشنده، ابوالفضل جلیلی، کامبوزیا پرتوی، وحید نیکخواه آزاد و... با نوجوانانی که از سراسر کشور به المپیاد راه یافته بودند، گفت و شنود داشتند و تجربیاتشان را به بچهها منتقل کردند. ما فرصتی فراهم کردیم تا نوجوانان علاقهمند به سینما از تجارب بزرگان سینمای کودک و نوجوان استفاده کنند اما همه این استادان به ما گفتند که ما هم نکات زیادی را از بچهها شنیدیم و بهتر دریافتیم که ذائقه این نسل چیست و بهدنبال چه دغدغههایی هستند. نسل ما آرمانها و ایدئولوژیها و تفکری داشت که شاید در نسل امروز وجود نداشته باشد، پس لازم است فیلمسازان پپشکسوت در حال و هوای نسل امروز قرار بگیرند و از فضای فکری آنها شناخت دقیق پیدا کنند. متأسفانه تهیهکننده ایرانی چون میداند که تأمین مالی بر عهده نهادهای حمایتی یا اسپانسرهاست، به ذائقه مخاطب توجه کافی نمیکند. سودش را در هزینه تولید به دست میآورد و دستمزدش را میگیرد و اساساً به فکر اکران و بازاریابی نیست. هم این نگاه برای سینمای کودک و نوجوان سم است و هم تفکر دبیری که برای پر کردن برنامه نمایش جشنواره، شتابزده و بدون مطالعه، فیلمی را به فیلمسازی سفارش میدهد. در این سالها ما تلاش کردیم به حیات طبیعی سینمای کودک نزدیک شویم و فیلمسازان برای سینمای کودک را دعوت کردیم، اما سفارش ندادیم.
اتفاقاً رویکرد درست همین است که اگر به تسلط و تفکر فیلمسازی اعتماد داریم منتظر درخواست او نباشیم خودمان (کانون پرورش فکری و فارابی) سراغش برویم و درخواست کنیم که به کار برگردد.
این دعوت اگر مبتنی بر انبوه تولید باشد خطرناک است اما اگر فارابی و کانون، کارگردانی را به خاطر استانداردهای درست فیلمسازی برای کودکان، دعوت به کار کند اشکال ندارد چون موفق است، بازار دارد، مخاطب دارد و... ولی اینکه مدیر جشنوارهای صرفاً از نگرانی اینکه 6 ماه دیگر جشنوارهاش فیلم ندارد، بدون توجه به ساختار فیلمنامه و داستان و جذابیتهایش، قرارداد ببندد حاصلش فقط هزینه برای انبوه فیلمهایی است که جایی در اکران ندارد. اوایل سالهای ورود من به فارابی، 48 فیلم کودک و نوجوان وجود داشت که صرفاً برای پر کردن جدول اکران جشنواره فیلم کودک ساخته شده بود و هیچ پخشکنندهای حاضر به پخش آن در سینما نبود. تلویزیون هم این فیلمها را از بنیاد فارابی نخرید. این روش، اتلاف سرمایه بود. بنابراین یکی از سیاستهای ما در بنیاد فارابی جلوگیری از همین رویکرد غلط بود که به فیلمساز التماس نکنیم که چون ما فیلم نداریم، بیا فیلم شخصی خودت را بساز حتی اگر به جنبههای فروش و بازار و جذب مخاطب التفاتی ندارد.
در عین حال قبول دارید که باید سراغ فیلمسازانی مثل ایرج طهماسب و حمید جبلی رفت.
حتماً. من چند ماه پیش با آقای ایرج طهماسب جلسه داشتم و درخواست کردم که کار جدیدی برای کودکان و نوجوانان تولید کنند که البته ایشان نکاتی را به درستی به عنوان موانع ذکر کردند از جمله تهیهکننده حرفهای که نقش مهمی دارد. تلاش ما این است که امثال آقای طهماسب،مرضیه برومند و... به دنیای فیلمسازی برگردند. با خانم برومند برای نگارش فیلمنامه «شهر موشها 3» قرارداد بستهایم، طرح اقتباسی آقای رسول صدرعاملی بر اساس کتاب «زیبا صدایم کن» آقای فرهاد حسنزاده به تصویب رسیده است. طرح اقتباسی آقای ابراهیم فروزش برای داستان «پلو و خورش» اثر استاد هوشنگ مرادی کرمانی هم در شورای اقتباس تصویب شده و امیدواریم این فیلم بزودی جلوی دوربین برود. آقای محمدعلی طالبی با شراکت 30 درصدی بنیاد فارابی هم یک تولید مشترک دارند. آقای مجید مجیدی هم که خوشبختانه با فیلم «خورشید» به دوره فیلمسازی درخشانشان رجوع داشتند. همه تلاشهای ما این است که بزرگان سینمای کودک و نوجوان در کنار جوانترها که در این سالها بخصوص در حوزه انیمیشنها آثار جذاب و پرفروشی داشتند در این حوزه فعالیت کنند. در سه چهار سال گذشته فیلمسازان جوانی همچون آقای سید محمدرضا خردمندان، سهیل موفق، خانم رقیه توکلی و... وارد فضای سینمای کودک و نوجوان شدند. نسل جدیدی از فیلمسازان در کنار پیشکسوتان برای جشنواره سال 1400 مشغول فعالیت هستند و این دستاورد خوبی است. میتوان امیدوار بود زمانی که ما بنیاد سینمایی فارابی را ترک میکنیم حسرت همیشگیمان از اینکه چرا بزرگان سینمای کودک دیگر فیلم نمیسازند، رفع شده باشد و فیلمسازان پیشکسوت در کنار فیلمسازان جوان و نوگرا، کارهای افتخارآمیزی برای ارائه و عرضه داشته باشند.
فارغ از ضعفهای تکنیکی که شاید نتوان نهاد خاصی را مسئول آن دانست آنچه به سینمای کودک در این سالها ضربه زده ضعف فیلمنامه است. در حالی که ادبیات کودک و نوجوان ما حاوی گنجینه غنی است.
از سال گذشته با همفکری شورای کودک و نوجوان بنیاد سینمایی فارابی، مشخصاً سایت «سینما قصه» را برای همین منظور طراحی و آمادهسازی کردیم تا فیلمسازان سینمای کودک را به سمت تولید این آثار سوق بدهیم. راهاندازی این سایت که حاوی خلاصه کتابهای محبوب کودکان و نوجوانان از نویسندگان ایرانی است به نوعی رجوع به همین ذخیره فرهنگی در ادبیات داستانی است. تهیهکنندگانی که مایل به تولید آثار سینمای کودک و نوجوان هستند را به این سایت ارجاع میدهیم و از آنها میخواهیم که کتابهای بارگذاری شده روی سایت را مطالعه کنند و اگر علاقهمند بودند پیشنهادشان برای تولید در شورای کودک و نوجوان بررسی میشود. طرح اقتباس بنیاد فارابی هم امسال برای اولین دوره برگزار شد. تفاوت این فراخوان با فراخوانهای قبلی، این است که پیشنهاد تهیهکنندگان برای آثار اقتباسی تضمین میشود، یعنی برخلاف جریان متداول گذشته که ممکن بود پس از بررسی با پیشنهادی موافقت نشده و بایگانی شود اما الان چون تهیهکننده پیشنهاد را مطرح کرده امیدواریم سمت و سوی تولید سینمای کودک و نوجوان و سایر ژانرها به سمت آثار اقتباسی برود. از میان 5 کتاب برگزیده طرح اقتباس، دو اثر مربوط به آثار نوجوانان و کودکان است که همانطور که اشاره شد امیدواریم امسال توسط آقای صدرعاملی و ابراهیم فروزش دو فیلم کلید بخورد. در تولید مشترک با کشورهای خارجی هم امسال کار آقای محمدعلی طالبی بر اساس یکی از داستانهای آقای هوشنگ مرادی کرمانی در دست تولید است. درخصوص توجه به متن و ادبیات داستانی امسال یکی از سالهای پردستاورد بنیاد فارابی خواهد بود. شورای کودک و نوجوان بنیاد فارابی از سه سال پیش رویکردی اتخاذ کرده که به پیشنهادکنندگان جواب رد ندهد، به این معنا که اگر طرح پیشنهادی واجد جذابیتهایی بود در تعامل با اتاق فکر و گروه خلاق و در مشورت با اساتید بین رشتهای، نکات داستانی به طرح اضافه میشود تا واجد ظرفیتهای جذاب برای کودک و نوجوان شود.
برگزاری آنلاین جشنواره شرایطی فراهم کرده که تعداد زیادی از بچهها فیلم ببینند و داوری کنند، برای بچههای کمبضاعت که از دسترسی به تکنولوژی روز محروم هستند تدبیری کردهاید؟
سال گذشته که سیل در مناطق مختلف کشور بخصوص سیستان و بلوچستان چالش جدی به وجود آورد، همزمان با ایام جشنواره فیلم کودک برای مناطق سیلزده و 143 منطقه از نقاط محروم کشور «سینما سیار» ارسال شد تا ظرف 5 روز فیلمهای جذاب سینمای کودک و نوجوان را برای کودکان این مناطق نمایش بدهند که دستاورد جدید جشنواره کودک و نوجوان با همکاری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود. از نمایش فیلم در تماشاخانه سیار یا همان اتوبوسهای بزرگ نمایش فیلم، در مناطق محروم اصفهان بازخوردهای خیلی خوبی از بچهها و خانوادهها گرفتیم. امسال هم پیشبینی کردهایم که در تعامل با ادارات کل فرهنگ و ارشاد اسلامی در استانهای کشور و همینطور ستاد جشنواره فیلم کودک در اصفهان همین روند را داشته باشیم اما با مشکل کرونا مواجه هستیم. تجمع در محیط بسته برای کودکان خطرناک است و در فضای باز هم به خاطر خنک شدن هوا، نگرانیهایی وجود دارد. با وجود این اگر طبق صلاحدید و مصوبات شورای کرونا در هر شهر، امکان فعالیت سینما سیار وجود داشته باشد ما استقبال میکنیم.
چرا فعالیت سینما سیار محدود به ایام جشنواره است؟
در این زمینه فعالیت کانون پرورش فکری طی سال ادامه دارد اما تعداد اتوبوسهای کانون خیلی محدود است و نیاز به تجهیز ناوگان سینما سیار دارد که این بحث دیگری است.
در خیلی از مناطق محروم ایران بچهها از حق دسترسی به آب آشامیدنی سالم و خوراک محروم هستند و با این شرایط شاید خیلی عجیب نباشد که بخش زیادی از کودکان حتی درکی از سینما و سالن سینما ندارند. اینکه سینمای کودک جدی گرفته نمیشود چقدر متأثر از سیاستهای کلان نسبت به وضعیت کودکان در کشور است. در برنامههای تبلیغاتی ایام انتخابات مجلس و ریاست جمهوری صحبتی از برنامههایی برای کودکان نیست. بخشی از کمبودهایی که در سینمای کودک وجود دارد از این نگاه نشأت میگیرد که کودکان و دنیای کودکان فراموش شده است.
آنهایی که مخالف برگزاری همین جشنواره کودک و نوجوان هستند شاید باید مقابل پرسش شما قرار بگیرند. حقیقتاً اگر سینمای کودک و نوجوان که با بیمهری بخشهایی مختلف مواجه است، تعطیل شود آیا نامی از سینمای کودک و نوجوان میماند. اینکه چرا سیاستگذاران یا چهرههای سیاسی و احزاب در فرآیند انتخابات به کودکان توجه نمیکنند پرسش درستی است، اما عجیبتر اینکه چرا در طیفهای فرهنگی این بیتوجهی وجود دارد. این نقیصه امری فراگیر شده و نیاز به درمان دارد. از همین کارهایی که مثال زدید میشود شروع کرد یعنی پردیسهای سینمایی، پلتفرمها، فضای مجازی و سمنها میتوانند به پیشبرد تفکر حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان کمک کنند. ما امسال 10 شاخص حقوق کودکان و نوجوانان را به عنوان معیار در اختیار اعضای هیأت داوران جشنواره قرار دادهایم و از آنها خواستیم نیم نگاهی هم به منشور حقوق کودکان داشته باشند. هر سال که همزمان با ایام جشنواره فیلم فجر، جشن سیمرغ و پروانهها را برگزار میکنیم و نوبت صبح جشنواره را در اختیار فیلمهای برگزیده کودک و نوجوان قرار میدهیم، عدهای خرده میگیرند که چرا فارابی نوبت صبح جشنواره را به فیلم کودکان اختصاص میدهد. در حالی که همه سینمای تهران و شهرستانها عصرها برای جشنواره فجر تجهیز میشوند و صبح سینماها خالی است. بچهها با موسیقی و فضای شاد و پرنشاط 5 روز میهمان نوبت صبح سینماها هستند، این چه اشکالی دارد. سال گذشته به دلیل سیل سیستان و بلوچستان برگزاری این برنامه به این مناطق منتقل شد و هنرمندان سینمای کودک و نوجوان و فعالان این عرصه به مناطق محروم رفتند و بچهها با آغوش باز به استقبال شخصیتهای محبوبشان آمدند. همه اینها معجزه سینما است و در بحبوحه نگرانیها و شرایط سخت، میتواند فضای شاد و پرامید به بچهها هدیه کند.
سانسور و ممیزی در سینمای کودک چقدر دست و بال فیلمسازان را میبندد و آیا دغدغهها صرفاً مبانی روانشناسی و تربیتی کودکان است.
در همه جای دنیا ادبیات، فیلم، تئاتر و موسیقی کودک و نوجوان دارای کدهای اخلاقی مشخصی است که توسط تولیدکنندگان محتوا باید رعایت شود. بجز این موارد، هیچ منع و محدودیتی در سینمای کودک ایران وجود ندارد. اگر کسی میخواهد لودگی کند جایش سینمای کودک و نوجوان نیست. این سازنده اشتباه آمده، باید سراغ جای دیگری برود و سرمایهاش را آنجا خرج کند.
برش
عروسکهای محبوب نسل ما
زادگاه من سینما نداشت. به تهران یا مرکز استان که میآمدیم، سینما هم میرفتیم. نسل ما پیوند نزدیکی با تلویزیون داشت یعنی همان شبکههای یک و دو سیما. نسل «قصههای مجید»، «کلاه قرمزی و پسرخاله»، «مدرسه موشها» و... یکی میگفت «شهر موشها» گربه ترسناکی داشت اما لابد خبر نداشت که برخی از کاراکترهای دوران ما ژانر وحشت بود. با وجود این ما اغلب آنها را دوست داشتیم. کاراکترهای «مدرسه موشها» محبوب همه ما بود. برای من هم جذاب بود و خیلی دوستشان داشتم. نسل ما، نسل این سریالها و فیلمها بود که بعدها سر از سینما در آوردند. مخاطب دوست دارد شخصیتهای محبوبش داستان داشته باشد و با آن سرگرم شود. از این دست شخصیتهای عروسکی محبوب، همین«جناب خان» است. کاش خالقان این کاراکترها از همان ابتدا به جنبههای حقوقی قرارداد دقت نظر بیشتری داشته باشند و از ظرفیت محبوبیت این عروسکها، بهتر و بیشتر در سینما برای مخاطبان کودک استفاده شود.
مجید همه شهرها
برای من بهعنوان دانشآموز فرزند کویر، «قصههای مجید» جایگاه ویژهای داشت. رئال بود و حس قرابت زیادی با او داشتم. نوع دیالوگها، رفتارش و فضای تاریخی شهر اصفهان به فضای تاریخی شهر ما نزدیک بود. لهجه و اثرگذاری و داستانگویی«قصههای مجید» این سریال را برای من خاص کرده بود. یکی از رؤیاهایم برای سینمای کودک همین است؛ سینمایی که به واسطه آن کودکان چیزی که فرهنگ ایرانی را از فرهنگ سایر کشورها متمایز میکند بشناسند البته مخالف جدی طرح موضوعات و شعارهای گل درشت هستم. با حفظ وجه قصهگو، فانتزی و خیالپردازانه در سینمای کودک و نوجوان آرزو دارم کارهایی متناسب با معماری و فرهنگ فضای شهرهای مختلف برای کودکان ساخته شود. اگر داستان جذابی از هر شهر به دستم برسد حتماً استقبال میکنم. خوشبختانه در اصفهان، لرستان، یاسوج و یزد تولیداتی داشتیم و همین روزها در سیستان و بلوچستان یک فیلم کودک در مرحله پیش تولید است. نگاه بومی و محلی با فکر جهانی؛ یعنی این که بتوانیم فضای فرهنگی ایران را در فیلمهای کودک و نوجوان منعکس کنیم ولی حرف جهانی بزنیم. مخاطب جهانی پای فیلم ما بنشیند و دیدن فیلم را به دیگران هم توصیه کند.
جشنواره آنلاین و کودکان آنلاین
رضا صائمی
منتقد سینما
سی وسومین جشنواره کودک و نوجوان امسال به دلیل شرایط کرونایی به شکل آنلاین برگزار میشود. این تنها تمهیدی است که در این وضعیت بحرانی میتواند جشنواره کودک را سرپا نگه دارد اما آیا سینمای کودک هم برپا میماند؟ سینمایی که حالا سالهاست چراغش کمسو شده و درخشش گذشته را ندارد. از اینسو هم کودک امروز انواع فناوریهای نوین در صنعت سرگرمی را تجربه کرده و جذب او با سینما دشوارتر شده. کودک امروز به یک معنا کودک آنلاین است. کودکی که زیستن در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی بخشی از تجربه روزمره اوست. کودکی که به جای مانیتور تلویزیون و پرده سینما چشم به قاب گوشیاش دوخته و نیازهایش را در آنجا جستوجو میکند. خوب و بد این قصه بحث دیگری است و همه ما آسیبهای رفتاری و اجتماعی استفاده افراطی از فضای مجازی و تکنولوژیهای رسانهای بر کودکان و نوجوانان را میدانیم و قطعاً گفتوگو کردن درباره آن در جای خود ضروری است اما مسألهای که هم خانوادهها و هم سینماگران باید در ارتباط با کودک جدید و فهم کودک جدید بدانند این است که به نیازهای او در همین فضای مجازی پاسخ دهند و از همین فضای مجازی آنها را با واقعیتهای زندگی آشنا کنند. امسال که جشنواره کودک به شکل آنلاین برگزار میشود فرصت و مجال مناسبی است برای درک این معنا و برنامهریزی و سیاستگذاری نهادهای سینمایی از جمله جشنواره کودک برای این مقوله است. اینکه سینمای کودک ما به سمت قصههایی برود که کودک امروز را به درستی ترسیم کند. دغدغههایش را بشناسد و به تصویر بکشد. بخشی از این دغدغهها و بخشی از مشکلات کودکان امروز در تجربههای مجازی آنها صورت میگیرد. سینمای ما درباره کودکان و فضای مجازی اثر جدی نساخته. امروزه یکی از چالشهای تربیتی خانوادهها با کودکانشان و یکی از نگرانیهای مهم پدر و مادرها از رفتار کودکانشان به کنشها و تنشهای آنها در فضای مجازی ربط دارد. سینمای ما چقدر توانسته به طرح این مشکلات در قالبهای نمایشی بپردازد؟ چقدر توانسته به خانوادهها و کودکان کمک کنند که فرهنگ صحیح حضور در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی را بیاموزند. که چطور مواجهه سازنده و بدون آسیب با تکنولوژیهای نوین داشته باشند. حالا که امسال جشنواره کودک آنلاین است باید کودک آنلاین امروز را بیشتر و بهتر درک کرد و در کانون روایتهای دراماتیک قرار داد. به قول مولوی چون سر و کار تو با کودک فتاد پس زبان کودکی باید گشاد. زبان کودک امروز زبان رسانهای است و رسانه او مجازی. بر این اساس سینما هم خود به عنوان یک رسانه باید نسبت به هویت رسانهای کودک امروز اهتمام و التزام داشته باشد و از این منظر حرفی جذاب برای مخاطب کودک. یکی از دلایل موفقیت سینمای کودک در دهه 60 که به دوران طلایی سینمای کودک مشهور است در نزدیکی و فهم متقابل زبان سینما و زبان مخاطب بوده. گویی سینماگران آن زمان با کودکان زمان خود بیشتر از امروز مماس بودند. جهان سینمایی با جهان کودک سنخیت و همزبانی بیشتری داشت. به نظر میرسد سینماگران امروز ما در نسبت با کودکان امروز دچار یک انقطاع زبانی شده و دنیای آنها را نمیفهمند. شاید زبان رسانه و زبان مجازی میانجی خوبی برای ارتباط مؤثر بین کودکان و فیلمسازان کودک باشد. از این نقطه به تفاهم و درک متقابل بین فیلمسازان کودک و مخاطبان کودک رسید و آن را به لایهها و سطوح مختلف نیازهای کودک بسط داد. سینمای ما اکنون در یک جامعه رسانهای شده نفس میکشد و جریان دارد. جامعهای رسانهای شده که کودک در آن اولاً تنها با تکنولوژی و ابزاری به نام سینما در ارتباط نیست و رسانههای جایگزین و رقیب قدرتمندی مثل رسانههای مجازی در اختیار اوست که موجب شده سینما تنها گزینه او برای سرگرمی و فراغت نباشد. دوم اینکه از حیث تربیتی و فرهنگی نیز کودکان امروز تجربه متفاوت از نسل پیش را از سر میگذرانند که کنشمندتر و کنشگرتر از گذشته است. کودک امروز دیگر مخاطب منفعل نیست بلکه به عنوان یک مخاطب کنشگر خود تولیدکننده پیام و محتوا است و نه صرفاً تماشاگر و مصرف کننده آن. نیازها و خواستههای کودک امروز بواسطه بسط تاریخی مدرنیته دچار دگرگونی و دگردیسی شده و در نهایت نه فقط سینمای ما که جامعه ما با کودک و کودکی جدید مواجه است. بدیهی است تا زمانی که این کودک و کودکی جدید بدرستی شناخته نشود سینمای کودک ما با بحران مواجه خواهد شد. تا زمانی که مخاطب کودک ما دغدغهها و نیازهای خود را بر قاب و پرده سینما نبیند نمیتوان به آشتی او با سینما امیدوار بود. سینمای کودک ما شاید مجهزتر به تکنولوژیهای سینمایی شده باشد اما هنوز پایش در فهم مخاطب کودک میلنگد و اینجا آن گلوگاه اصلی است که باید دربارهاش فکر کرد و چارهای اندیشید. بر این مبنا باید گفت سینمای کودک ما در حال حاضر به پژوهش و تحقیق میان رشتهای نیاز دارد تا با همکاری پژوهشگران و سینماگران کودک، زمینه و بستری برای فهم کودک جدید و پیچیدگیهایش فراهم شود تا در این خوانش و بازشناسی به بازآفرینی و احیای دوباره سینمای پررونق کودک امیدوار شد. کودکان امروز کودکان پویا و کنشگرند اما سینمای کودک ما در برابر این مخاطب، ایستاست و باید زبان خود را به زبان کودک امروز نزدیک کرده و تطبیق دهد. جشنواره آنلاین کودک که نخستین تجربه برگزاری جشنواره کودک به شکل آنلاین است یک گام مؤثر و تجربه ارزشمند درنزدیکی و همدلی بیشتر سینمای کودک و مخاطب کودک است و کودکان میتوانند این جشنواره را در موقعیت مجازی و آنلاین آن تجربه کنند و لذتهای تازهای را از سر بگذرانند. کودکی که بخش زیادی از وقت خود را در فضای مجازی سر میکند و چه بسا ممکن است به وقت گذرانی و پرسهزنیهای بیهوده در این فضا تن دهد حالا میتواند به جای آن فیلم کودک ببیند و این میتواند سالمسازی و دلپذیر کردن تجربهای مجازی برای کودکان از طریق فیلم و سینما باشد. شاید سینمای کودک بتواند مخاطب خود را از طریق اکران و نمایش آنلاین بالا ببرد و این به فیلمسازان انگیزه بیشتری بدهد تا به سمت ساخت فیلم کودک سوق پیدا کرده و شاهد افزایش تولید آثار کودک در سینمای ایران باشیم. اکران آنلاین میتواند راهبردی مؤثر هم برای افزایش تولید فیلمهای کودک باشد و هم افزایش مخاطبان کودک. گرچه در این میان یک چیز را نباید فراموش کرد و آن اهمیت جذابیت دراماتیک است. تا زمانی که نتوان قصه خوب برای کودکان روایت کرد و هم خوب قصه برای آنها گفت. چه کودک دیروز و چه کودک امروز و چه کودک فردا همه اول از هر چیز جذب قصه خوب و روایت جذاب میشوند. سینمای کودک ما اگر از حیث فرمی به الزامات اکران آنلاین نیازمند است از حیث محتوی و مضمون و درون مایه به قصههای خوب و فیلمنامههای جذاب نیازمند است. همه این عوامل منوط به یک شرط است: فهم دقیق کودک امروز.
منتقد سینما
سی وسومین جشنواره کودک و نوجوان امسال به دلیل شرایط کرونایی به شکل آنلاین برگزار میشود. این تنها تمهیدی است که در این وضعیت بحرانی میتواند جشنواره کودک را سرپا نگه دارد اما آیا سینمای کودک هم برپا میماند؟ سینمایی که حالا سالهاست چراغش کمسو شده و درخشش گذشته را ندارد. از اینسو هم کودک امروز انواع فناوریهای نوین در صنعت سرگرمی را تجربه کرده و جذب او با سینما دشوارتر شده. کودک امروز به یک معنا کودک آنلاین است. کودکی که زیستن در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی بخشی از تجربه روزمره اوست. کودکی که به جای مانیتور تلویزیون و پرده سینما چشم به قاب گوشیاش دوخته و نیازهایش را در آنجا جستوجو میکند. خوب و بد این قصه بحث دیگری است و همه ما آسیبهای رفتاری و اجتماعی استفاده افراطی از فضای مجازی و تکنولوژیهای رسانهای بر کودکان و نوجوانان را میدانیم و قطعاً گفتوگو کردن درباره آن در جای خود ضروری است اما مسألهای که هم خانوادهها و هم سینماگران باید در ارتباط با کودک جدید و فهم کودک جدید بدانند این است که به نیازهای او در همین فضای مجازی پاسخ دهند و از همین فضای مجازی آنها را با واقعیتهای زندگی آشنا کنند. امسال که جشنواره کودک به شکل آنلاین برگزار میشود فرصت و مجال مناسبی است برای درک این معنا و برنامهریزی و سیاستگذاری نهادهای سینمایی از جمله جشنواره کودک برای این مقوله است. اینکه سینمای کودک ما به سمت قصههایی برود که کودک امروز را به درستی ترسیم کند. دغدغههایش را بشناسد و به تصویر بکشد. بخشی از این دغدغهها و بخشی از مشکلات کودکان امروز در تجربههای مجازی آنها صورت میگیرد. سینمای ما درباره کودکان و فضای مجازی اثر جدی نساخته. امروزه یکی از چالشهای تربیتی خانوادهها با کودکانشان و یکی از نگرانیهای مهم پدر و مادرها از رفتار کودکانشان به کنشها و تنشهای آنها در فضای مجازی ربط دارد. سینمای ما چقدر توانسته به طرح این مشکلات در قالبهای نمایشی بپردازد؟ چقدر توانسته به خانوادهها و کودکان کمک کنند که فرهنگ صحیح حضور در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی را بیاموزند. که چطور مواجهه سازنده و بدون آسیب با تکنولوژیهای نوین داشته باشند. حالا که امسال جشنواره کودک آنلاین است باید کودک آنلاین امروز را بیشتر و بهتر درک کرد و در کانون روایتهای دراماتیک قرار داد. به قول مولوی چون سر و کار تو با کودک فتاد پس زبان کودکی باید گشاد. زبان کودک امروز زبان رسانهای است و رسانه او مجازی. بر این اساس سینما هم خود به عنوان یک رسانه باید نسبت به هویت رسانهای کودک امروز اهتمام و التزام داشته باشد و از این منظر حرفی جذاب برای مخاطب کودک. یکی از دلایل موفقیت سینمای کودک در دهه 60 که به دوران طلایی سینمای کودک مشهور است در نزدیکی و فهم متقابل زبان سینما و زبان مخاطب بوده. گویی سینماگران آن زمان با کودکان زمان خود بیشتر از امروز مماس بودند. جهان سینمایی با جهان کودک سنخیت و همزبانی بیشتری داشت. به نظر میرسد سینماگران امروز ما در نسبت با کودکان امروز دچار یک انقطاع زبانی شده و دنیای آنها را نمیفهمند. شاید زبان رسانه و زبان مجازی میانجی خوبی برای ارتباط مؤثر بین کودکان و فیلمسازان کودک باشد. از این نقطه به تفاهم و درک متقابل بین فیلمسازان کودک و مخاطبان کودک رسید و آن را به لایهها و سطوح مختلف نیازهای کودک بسط داد. سینمای ما اکنون در یک جامعه رسانهای شده نفس میکشد و جریان دارد. جامعهای رسانهای شده که کودک در آن اولاً تنها با تکنولوژی و ابزاری به نام سینما در ارتباط نیست و رسانههای جایگزین و رقیب قدرتمندی مثل رسانههای مجازی در اختیار اوست که موجب شده سینما تنها گزینه او برای سرگرمی و فراغت نباشد. دوم اینکه از حیث تربیتی و فرهنگی نیز کودکان امروز تجربه متفاوت از نسل پیش را از سر میگذرانند که کنشمندتر و کنشگرتر از گذشته است. کودک امروز دیگر مخاطب منفعل نیست بلکه به عنوان یک مخاطب کنشگر خود تولیدکننده پیام و محتوا است و نه صرفاً تماشاگر و مصرف کننده آن. نیازها و خواستههای کودک امروز بواسطه بسط تاریخی مدرنیته دچار دگرگونی و دگردیسی شده و در نهایت نه فقط سینمای ما که جامعه ما با کودک و کودکی جدید مواجه است. بدیهی است تا زمانی که این کودک و کودکی جدید بدرستی شناخته نشود سینمای کودک ما با بحران مواجه خواهد شد. تا زمانی که مخاطب کودک ما دغدغهها و نیازهای خود را بر قاب و پرده سینما نبیند نمیتوان به آشتی او با سینما امیدوار بود. سینمای کودک ما شاید مجهزتر به تکنولوژیهای سینمایی شده باشد اما هنوز پایش در فهم مخاطب کودک میلنگد و اینجا آن گلوگاه اصلی است که باید دربارهاش فکر کرد و چارهای اندیشید. بر این مبنا باید گفت سینمای کودک ما در حال حاضر به پژوهش و تحقیق میان رشتهای نیاز دارد تا با همکاری پژوهشگران و سینماگران کودک، زمینه و بستری برای فهم کودک جدید و پیچیدگیهایش فراهم شود تا در این خوانش و بازشناسی به بازآفرینی و احیای دوباره سینمای پررونق کودک امیدوار شد. کودکان امروز کودکان پویا و کنشگرند اما سینمای کودک ما در برابر این مخاطب، ایستاست و باید زبان خود را به زبان کودک امروز نزدیک کرده و تطبیق دهد. جشنواره آنلاین کودک که نخستین تجربه برگزاری جشنواره کودک به شکل آنلاین است یک گام مؤثر و تجربه ارزشمند درنزدیکی و همدلی بیشتر سینمای کودک و مخاطب کودک است و کودکان میتوانند این جشنواره را در موقعیت مجازی و آنلاین آن تجربه کنند و لذتهای تازهای را از سر بگذرانند. کودکی که بخش زیادی از وقت خود را در فضای مجازی سر میکند و چه بسا ممکن است به وقت گذرانی و پرسهزنیهای بیهوده در این فضا تن دهد حالا میتواند به جای آن فیلم کودک ببیند و این میتواند سالمسازی و دلپذیر کردن تجربهای مجازی برای کودکان از طریق فیلم و سینما باشد. شاید سینمای کودک بتواند مخاطب خود را از طریق اکران و نمایش آنلاین بالا ببرد و این به فیلمسازان انگیزه بیشتری بدهد تا به سمت ساخت فیلم کودک سوق پیدا کرده و شاهد افزایش تولید آثار کودک در سینمای ایران باشیم. اکران آنلاین میتواند راهبردی مؤثر هم برای افزایش تولید فیلمهای کودک باشد و هم افزایش مخاطبان کودک. گرچه در این میان یک چیز را نباید فراموش کرد و آن اهمیت جذابیت دراماتیک است. تا زمانی که نتوان قصه خوب برای کودکان روایت کرد و هم خوب قصه برای آنها گفت. چه کودک دیروز و چه کودک امروز و چه کودک فردا همه اول از هر چیز جذب قصه خوب و روایت جذاب میشوند. سینمای کودک ما اگر از حیث فرمی به الزامات اکران آنلاین نیازمند است از حیث محتوی و مضمون و درون مایه به قصههای خوب و فیلمنامههای جذاب نیازمند است. همه این عوامل منوط به یک شرط است: فهم دقیق کودک امروز.
فیلمسازان سینمای کودک و نوجوان از لزوم برگزاری جشنواره و توجه به سینمای کودک میگویند
مخاطبان گم شده سینما
نرگس عاشوری
خبرنگار
فعالیت سی و سومین جشنواره فیلم کودک و نوجوان در حالی از امروز آغاز میشود که شیوع کرونا آن را با چالشهای تازه مواجه کرده است. اگر چه از ابتدای امسال مخالفتهایی نسبت به برگزاری تمام رویدادهای سینمایی مطرح شد اما برگزارکنندگان این جشنواره تصمیم گرفتند چراغ جشنواره را روشن نگه دارند و به عنوان اولین تجربه، جشنواره را به صورت آنلاین برگزار کنند. مخالفان برگزاری جشنواره بر این باورند که برگزاری فیزیکی جشنواره کودک در شرایطی که اثرگذاری گذشته را ندارد، ضرورتی ندارد و بودجههای جشنواره باید صرف تولید شود اما از سوی دیگر کارشناسان و هنرمندان سینمای کودک و نوجوان معتقدند یکی از ویژگیهای جشنواره، توجه بیشتر بر سینمای کودک و نوجوان است و در سینمایی که فیلمهای کودک همواره مورد بیمهری قرار گرفته، عدم برگزاری همین جشنواره توجه به سینمای کودک و نوجوان را به حاشیه میراند.
رئیس جمهورهای آینده همین بچهها هستند
ابوالفضل جلیلی، فیلمساز نام آشنای سینمای کودک و نوجوان در گفتوگو با «ایران» برگزاری آنلاین جشنواره را از ضرورتهای فرهنگی این ایام میداند. او معتقد است به هیچ بهانهای نباید فعالیت فرهنگی در هیچ برههای تعطیل شود: «هر وقت برای هر قشری خواستیم کار کنیم گفتیم الان شرایطش مناسب نیست؛ انقلاب است، وقت جنگ است، محاصره اقتصادی است و... در نهایت همین شد که حالا بعد از گذشت 40 سال سیستان و بلوچستان هنوز از کاستیهای زیادی رنج میبرد. الان هم کرونا میتواند بهانه خوبی برای انجام ندادن برخی کارها باشد. در حالی که اگر نیت و هدف خدمت باشد در هر شرایطی وظیفه را انجام میدهیم.»
این فیلمساز با تأکید بر تعطیل نشدن جشنواره میافزاید: «توصیه همیشگی من به بچهام این است که اگر میخواهی موفق شوی، باید عاشق باشی. این عشق میتواند در رابطه یک دختر و پسر باشد یا در نسبت به شغل و خدمت. متأسفانه امروز عاشق نداریم. عشق را سوزاندیم. عاشق کودک و نوجوان سرزمینات که باشی دیگر این نگاه برایت تمسخرآمیز میشود که مگر با برگزار نشدن جشنواره چه اتفاقی میافتد. پاسخ همین نگاه به کودکی که دلش موز میخواهد و پدرش توان برآورده کردن نیاز آن را ندارد، همین است که موز نخورد مگر چه اتفاقی میافتد. خیلی اتفاقات میافتد که شما بیخبرید. هیچ جای دنیا این طور نیست که بگویند امسال جشنواره برگزار نشد، راحت بودیم اما در کشور ما نگاه سیستم حاکم این است که سر و صدایی بلند نشد راحت شدیم. عاشق خدمت به مردم که باشی دیگر شرایط را بهانه نمیکنی، اگر چه مانع بسیار و کار کردن سخت است و کار نکردن آسان و بی حاشیه.»
این فیلمساز که طی سالها فعالیت در این حوزه 15 فیلم بلند سینمایی با موضوعات اجتماعی خصوصاً دغدغههای دنیای نوجوانان نوشته و کارگردانی کرده یکی از مهمترین دغدغههای برگزاری جشنواره را پرداختن به همین موضوعات میداند:«هدفمان از برگزاری جشنواره چیست؟ اینکه ساز و آواز بزنیم و بچههایی را که از زور گرسنگی نای رقص ندارند شاد کنیم یا اینکه ببینیم نیاز امروز و مشکل همین بچهها چیست.»
او در توضیحات تکمیلی میافزاید: «امروز بخش زیادی از کودکان روستاهای سیستان و بلوچستان نان و آب برای خوردن ندارند، برایم عجیب است که برای همین کودکان گرسنه برخی دفتر و کتاب میبرند و عکس یادگاری میگیرند که از مرکز ایران، برایتان هدیه آوردهایم. وظیفه فرهنگ و هنر است که ریشهیابی کند و در همین هفته به مشکلات کودکان بپردازد. به بهانه جشنواره فیلم کودک و نوجوان از نیاز امروز بچهها صحبت کنیم. مهمترین مسأله تغذیه و مشکلات روحی است. امروز اغلب بزرگترها عصبی هستند و مشکلات روحی آنها روی تربیت بچهها تأثیر میگذارد.»
ابوالفضل جلیلی در پاسخ به سؤالی در باره دستهبندی فیلمهای این حوزه به دو دسته فیلمهایی «درباره کودکان» و «برای کودکان» میگوید: «من همیشه از کودکان فیلم میسازم و نه برای کودکان. فیلم برای کودکان مثل فیلمهای والت دیزنی باید سرشار از امید و نشاط باشد اما فیلم درباره کودکان میتواند خشن باشد و از مصیبت و مشکلات کودکان بگوید، منتها مخاطب این فیلم بزرگسالان هستند و نه کودکان.»
از جمله فواید برگزاری جشنواره فیلم کودک و نوجوان دیده شدن بهتر فیلمها و قرار گرفتن این آثار در چیدمان اکران است. نگرانیها نسبت به سرنوشت فیلمهای گروه کودک و نوجوان در اکران در شرایط کرونا از دغدغه مهم فعالان این حوزه است اما ابوالفضل جلیلی معتقد است که فعالیت در حوزه کودک باید با سرمایهگذاری دولت باشد تا دغدغه بازگشت سرمایه به مسأله اصلی فعالان آن تبدیل نشود: «همان طور که در روزهای قبل از انقلاب برای آموزش مسائل بهداشتی به روستانشینها هزینه شد در فیلمسازی برای حوزه کودک هم باید بدون چشمداشت مالی سرمایهگذاری کرد. برای یک بچه بلوچ که به خاطر فقر تصوری از سینما ندارد، سینما باید مجانی باشد. دولت باید سرمایهگذاری کند، فیلم بسازد و مجانی نمایش بدهد. جالب اینکه فیلمسازانی هم که نگران سرمایه هستند نورچشمیهایی هستند که با وام کلان بلاعوض فیلم ساختهاند و پز میدهند که ما سرمایه گذاشتیم و با اکران آنلاین سرمایه ما چه میشود؟ از جنس تهیهکنندههای قدیم نیستند که با زور عشق کار میکردند.»
صحبتهای پایانی این فیلمساز تأکید بر سرمایهگذاری در بخش فرهنگی کودکان است: «در دوره فعالیتم در گروه کودک تلویزیون وقتی در واکنش به اصرارمان به اهمیت دادن بیشتر به بچهها پاسخ میشنیدیم که بچهها چه کارهاند، میگفتیم که رهبر و رئیس جمهوری آینده همین بچهها هستند. از الان به فکر تربیت درست آنها باشید. حالا هم معتقدم در حوزه سینما وظیفه دولت است که بدون هیچ چشمداشتی برای رشد فرهنگی کودکان هزینه کند و نمایش فیلم برای این گروه سنی رایگان باشد.»
حق نداریم ناامیدی دنیای بزرگسال را به سینمای کودک بیاوریم
حسین قناعت کارگردان و فیلمساز حوزه کودک و نوجوان رونق گرفتن سینمای کودک در اکران را چندان متأثر از برگزاری جشنواره فیلم کودک و نوجوان نمیداند بلکه او معتقد است اساساً چنین دستاوردی را نمیتوان از جشنواره انتظار داشت. به گفته او پیشرفت در تولیدات این حوزه از ثمرات قابل اعتنا برگزاری جشنواره است: «عملاً مؤلفه فیلمهای پرمخاطب و گیشهپسند جزو ملاک و معیارهای داوری نیست. اگر سینمای کودک در چند سال اخیر رونق گرفته -اگر چه هنوز از جایگاه واقعیاش در اکران فاصله دارد- به خاطر جشنواره نیست، بلکه فیلمسازان تلاش کردهاند با شناخت درست مخاطب، کودکان و خانوادهها را به سینما بکشانند. خود من عاشق فیلمهایی هستم که پتانسیل اکران داشته باشد و مردم ببینند.»
او در عین حال رونق گرفتن تولید را از دستاوردهای جشنواره میداند و بر این باور است که حیات فیلم کودک و نوجوان به تداوم برگزاری جشنواره وابسته است: «اگر جشنواره نبود همین میزان حمایت و تنها نهاد حمایتکننده (فارابی) هم نبود و در نهایت سینمای کودکی نداشتیم. به تدریج بخش خصوصی هم از چرخه تولید این آثار خارج و فیلم کودک از سینمای ایران حذف میشد.»
کارگردان فیلم «قهرمان کوچک» با تأکید بر تداوم جشنواره و لزوم برگزاری آن به شکل آنلاین میگوید: «هر رویدادی که یادآور سینمای کودک باشد اتفاق خوب و فرخندهای است. تعطیلی یک ساله جشنواره به سادگی از سوی مخالفان عدم تأثیرگذاری تعبیر میشود و به همین سادگی میشود جشنواره را حذف کرد. لابد خواهند گفت که مگر یک سال جشنواره برگزار نشد چه اتفاقی افتاد اما چهار سال بعد که تعداد فیلمهای کودک از هشت فیلم به یکی دو فیلم تقلیل یافت و سینمای کودک نابود شد، آن وقت تبعات آن مشخص میشود.»
این فیلمساز کودک که بر لزوم ساخت آثار سینمایی بر کودکان تأکید دارد، از اهمیت مخاطبشناسی و شناخت نیاز مخاطب امروز میگوید: «خود من علاقهمند به قصههایی هستم که بچهها قهرمان آن هستند و خودشان را باور میکنند. المان دوم ریتم است. بچههای امروز حال و حوصله سکانسهای طولانی و پردیالوگ را ندارند. مؤلفه مهم بعدی امید است. سختترین نکته کار هم همین است. منفیلمساز در جامعهای که هیچ روزنه امیدی نمیبینم باید تلاش کنم تا به بچهها امید بدهم. وقتی وارد فضای کار برای بچهها میشوم حق ندارم ناامیدی دنیای بزرگسال را به سینمای کودک بیاورم.»
کودکان را فراموش کردیم، انگار آیندهمان را گم کردهایم
«جشنوارهای مخصوص کودکان و نوجوانان از ابتدا بنا بر هدف و نیتی ایجاد شد که باید بر اساس آن برنامهریزی و برنامهسازی شود.» این عبارات بخشی از صحبتهای پوران درخشنده فیلمسازی است که همواره دغدغه کودکان را دارد. او میگوید: «انگار انگیزه برای ساخت فیلم کودک کم شده، نمیدانم! شاید هم انگیزه هست اما شرایط ساخت مهیا نمیشود.»
کارگردان فیلم «رابطه» در عین حال بر برگزاری جشنواره تأکید دارد: «باید حواسمان باشد آنچه از این طریق به دست آوردهایم و تجربه سالهای متوالی را از دست ندهیم.»
پوران درخشنده میگوید داشتن جشنواره پویا و کسب اعتبار گذشته، ساخت فیلمهای تازه را میطلبد: «باید با دلسوزی و دقت نظر بیشتری برای کودکان سرزمینمان فیلم ساخته شود و این مهم حتی فراتر از هر جشنواره ای باید مورد توجه قرار بگیرد.»
او به سیاستگذاران سینمای کودک توصیه میکند به جای اینکه منتظر بازگشت فیلمسازان موفق به این عرصه باشند خود پیشقدم شوند: «سینماگران برای ورود به این عرصه به ایجاد انگیزه نیاز دارند و این تلاش باید به گونهای باشد که اگر لازم است شاهد تشویقهایی از سوی مسئولان باشیم نه اینکه سینماگران کودک سراغ متولیان بروند و از آنان درخواست حمایتهایی هر چند مختصر داشته باشند و این حمایتها در نهایت به دریافت وامی پانصد میلیون تومانی یا برخورداری از فلان تسهیلات مالی محدود شود.»
کارگردان «رابطه» و «پرنده کوچک خوشبختی» بیمهری نسبت به این آثار در اکران را از عوامل دلسردی فیلمسازان و به تبع آن کم رونق شدن سینمای کودک میداند: «در دورهای اکرانی برای فیلمهای کودک نداشتیم؛ فیلمهای خود من به صورت تک سانس اکران میشد. «رؤیای خیس»، «خوابهای دنباله دار» و «بچههای ابدی» به صورت سانسی اکران شد چون سینماداران ترجیحشان این بود که به سینمای کمدی بها بدهند.»
او میگوید چون دغدغه کودک و نوجوان داشته دست از کار نکشیده اما حتی برای آنهایی که عاشق سینما بودند شرایط به گونهای پیش رفت که این عرصه را ترک کردند و در نتیجه میدان به افرادی سپرده شد که شاید دغدغه جدی برای کودکان ندارند: «تا آنجا که خودم در جریان هستم، آنقدر به این عرصه کم توجهی شده که همین معدود فیلمنامههای موجود هم چندان دغدغهمند و شاخص نیستند.»
صحبتهای پایانی این فیلمساز تأکید دوباره بر جدی گرفتن و اهمیت سینمای کودک است: «به سازوکاری جدی، برنامهریزی تازه و حتی بودجه جداگانه نیاز داریم. بودجهای مستقل از کل سینمای کشور چراکه بیهیچ اغراقی، سینمای کودک و نوجوان سینمای مهمی است چون مخاطبانش مهم هستند. چه فیلمهایی برای کودکان و چه فیلمهایی درباره کودکان، هر دو مهم هستند. در حالی که به نظر میرسد کودکان سرزمینمان را فراموش کردهایم و انگار آیندهمان را گم کردهایم. تا دیر نشده کاری برای این بخش مهم فرهنگ و هنرمان انجام بدهیم.»
خبرنگار
فعالیت سی و سومین جشنواره فیلم کودک و نوجوان در حالی از امروز آغاز میشود که شیوع کرونا آن را با چالشهای تازه مواجه کرده است. اگر چه از ابتدای امسال مخالفتهایی نسبت به برگزاری تمام رویدادهای سینمایی مطرح شد اما برگزارکنندگان این جشنواره تصمیم گرفتند چراغ جشنواره را روشن نگه دارند و به عنوان اولین تجربه، جشنواره را به صورت آنلاین برگزار کنند. مخالفان برگزاری جشنواره بر این باورند که برگزاری فیزیکی جشنواره کودک در شرایطی که اثرگذاری گذشته را ندارد، ضرورتی ندارد و بودجههای جشنواره باید صرف تولید شود اما از سوی دیگر کارشناسان و هنرمندان سینمای کودک و نوجوان معتقدند یکی از ویژگیهای جشنواره، توجه بیشتر بر سینمای کودک و نوجوان است و در سینمایی که فیلمهای کودک همواره مورد بیمهری قرار گرفته، عدم برگزاری همین جشنواره توجه به سینمای کودک و نوجوان را به حاشیه میراند.
رئیس جمهورهای آینده همین بچهها هستند
ابوالفضل جلیلی، فیلمساز نام آشنای سینمای کودک و نوجوان در گفتوگو با «ایران» برگزاری آنلاین جشنواره را از ضرورتهای فرهنگی این ایام میداند. او معتقد است به هیچ بهانهای نباید فعالیت فرهنگی در هیچ برههای تعطیل شود: «هر وقت برای هر قشری خواستیم کار کنیم گفتیم الان شرایطش مناسب نیست؛ انقلاب است، وقت جنگ است، محاصره اقتصادی است و... در نهایت همین شد که حالا بعد از گذشت 40 سال سیستان و بلوچستان هنوز از کاستیهای زیادی رنج میبرد. الان هم کرونا میتواند بهانه خوبی برای انجام ندادن برخی کارها باشد. در حالی که اگر نیت و هدف خدمت باشد در هر شرایطی وظیفه را انجام میدهیم.»
این فیلمساز با تأکید بر تعطیل نشدن جشنواره میافزاید: «توصیه همیشگی من به بچهام این است که اگر میخواهی موفق شوی، باید عاشق باشی. این عشق میتواند در رابطه یک دختر و پسر باشد یا در نسبت به شغل و خدمت. متأسفانه امروز عاشق نداریم. عشق را سوزاندیم. عاشق کودک و نوجوان سرزمینات که باشی دیگر این نگاه برایت تمسخرآمیز میشود که مگر با برگزار نشدن جشنواره چه اتفاقی میافتد. پاسخ همین نگاه به کودکی که دلش موز میخواهد و پدرش توان برآورده کردن نیاز آن را ندارد، همین است که موز نخورد مگر چه اتفاقی میافتد. خیلی اتفاقات میافتد که شما بیخبرید. هیچ جای دنیا این طور نیست که بگویند امسال جشنواره برگزار نشد، راحت بودیم اما در کشور ما نگاه سیستم حاکم این است که سر و صدایی بلند نشد راحت شدیم. عاشق خدمت به مردم که باشی دیگر شرایط را بهانه نمیکنی، اگر چه مانع بسیار و کار کردن سخت است و کار نکردن آسان و بی حاشیه.»
این فیلمساز که طی سالها فعالیت در این حوزه 15 فیلم بلند سینمایی با موضوعات اجتماعی خصوصاً دغدغههای دنیای نوجوانان نوشته و کارگردانی کرده یکی از مهمترین دغدغههای برگزاری جشنواره را پرداختن به همین موضوعات میداند:«هدفمان از برگزاری جشنواره چیست؟ اینکه ساز و آواز بزنیم و بچههایی را که از زور گرسنگی نای رقص ندارند شاد کنیم یا اینکه ببینیم نیاز امروز و مشکل همین بچهها چیست.»
او در توضیحات تکمیلی میافزاید: «امروز بخش زیادی از کودکان روستاهای سیستان و بلوچستان نان و آب برای خوردن ندارند، برایم عجیب است که برای همین کودکان گرسنه برخی دفتر و کتاب میبرند و عکس یادگاری میگیرند که از مرکز ایران، برایتان هدیه آوردهایم. وظیفه فرهنگ و هنر است که ریشهیابی کند و در همین هفته به مشکلات کودکان بپردازد. به بهانه جشنواره فیلم کودک و نوجوان از نیاز امروز بچهها صحبت کنیم. مهمترین مسأله تغذیه و مشکلات روحی است. امروز اغلب بزرگترها عصبی هستند و مشکلات روحی آنها روی تربیت بچهها تأثیر میگذارد.»
ابوالفضل جلیلی در پاسخ به سؤالی در باره دستهبندی فیلمهای این حوزه به دو دسته فیلمهایی «درباره کودکان» و «برای کودکان» میگوید: «من همیشه از کودکان فیلم میسازم و نه برای کودکان. فیلم برای کودکان مثل فیلمهای والت دیزنی باید سرشار از امید و نشاط باشد اما فیلم درباره کودکان میتواند خشن باشد و از مصیبت و مشکلات کودکان بگوید، منتها مخاطب این فیلم بزرگسالان هستند و نه کودکان.»
از جمله فواید برگزاری جشنواره فیلم کودک و نوجوان دیده شدن بهتر فیلمها و قرار گرفتن این آثار در چیدمان اکران است. نگرانیها نسبت به سرنوشت فیلمهای گروه کودک و نوجوان در اکران در شرایط کرونا از دغدغه مهم فعالان این حوزه است اما ابوالفضل جلیلی معتقد است که فعالیت در حوزه کودک باید با سرمایهگذاری دولت باشد تا دغدغه بازگشت سرمایه به مسأله اصلی فعالان آن تبدیل نشود: «همان طور که در روزهای قبل از انقلاب برای آموزش مسائل بهداشتی به روستانشینها هزینه شد در فیلمسازی برای حوزه کودک هم باید بدون چشمداشت مالی سرمایهگذاری کرد. برای یک بچه بلوچ که به خاطر فقر تصوری از سینما ندارد، سینما باید مجانی باشد. دولت باید سرمایهگذاری کند، فیلم بسازد و مجانی نمایش بدهد. جالب اینکه فیلمسازانی هم که نگران سرمایه هستند نورچشمیهایی هستند که با وام کلان بلاعوض فیلم ساختهاند و پز میدهند که ما سرمایه گذاشتیم و با اکران آنلاین سرمایه ما چه میشود؟ از جنس تهیهکنندههای قدیم نیستند که با زور عشق کار میکردند.»
صحبتهای پایانی این فیلمساز تأکید بر سرمایهگذاری در بخش فرهنگی کودکان است: «در دوره فعالیتم در گروه کودک تلویزیون وقتی در واکنش به اصرارمان به اهمیت دادن بیشتر به بچهها پاسخ میشنیدیم که بچهها چه کارهاند، میگفتیم که رهبر و رئیس جمهوری آینده همین بچهها هستند. از الان به فکر تربیت درست آنها باشید. حالا هم معتقدم در حوزه سینما وظیفه دولت است که بدون هیچ چشمداشتی برای رشد فرهنگی کودکان هزینه کند و نمایش فیلم برای این گروه سنی رایگان باشد.»
حق نداریم ناامیدی دنیای بزرگسال را به سینمای کودک بیاوریم
حسین قناعت کارگردان و فیلمساز حوزه کودک و نوجوان رونق گرفتن سینمای کودک در اکران را چندان متأثر از برگزاری جشنواره فیلم کودک و نوجوان نمیداند بلکه او معتقد است اساساً چنین دستاوردی را نمیتوان از جشنواره انتظار داشت. به گفته او پیشرفت در تولیدات این حوزه از ثمرات قابل اعتنا برگزاری جشنواره است: «عملاً مؤلفه فیلمهای پرمخاطب و گیشهپسند جزو ملاک و معیارهای داوری نیست. اگر سینمای کودک در چند سال اخیر رونق گرفته -اگر چه هنوز از جایگاه واقعیاش در اکران فاصله دارد- به خاطر جشنواره نیست، بلکه فیلمسازان تلاش کردهاند با شناخت درست مخاطب، کودکان و خانوادهها را به سینما بکشانند. خود من عاشق فیلمهایی هستم که پتانسیل اکران داشته باشد و مردم ببینند.»
او در عین حال رونق گرفتن تولید را از دستاوردهای جشنواره میداند و بر این باور است که حیات فیلم کودک و نوجوان به تداوم برگزاری جشنواره وابسته است: «اگر جشنواره نبود همین میزان حمایت و تنها نهاد حمایتکننده (فارابی) هم نبود و در نهایت سینمای کودکی نداشتیم. به تدریج بخش خصوصی هم از چرخه تولید این آثار خارج و فیلم کودک از سینمای ایران حذف میشد.»
کارگردان فیلم «قهرمان کوچک» با تأکید بر تداوم جشنواره و لزوم برگزاری آن به شکل آنلاین میگوید: «هر رویدادی که یادآور سینمای کودک باشد اتفاق خوب و فرخندهای است. تعطیلی یک ساله جشنواره به سادگی از سوی مخالفان عدم تأثیرگذاری تعبیر میشود و به همین سادگی میشود جشنواره را حذف کرد. لابد خواهند گفت که مگر یک سال جشنواره برگزار نشد چه اتفاقی افتاد اما چهار سال بعد که تعداد فیلمهای کودک از هشت فیلم به یکی دو فیلم تقلیل یافت و سینمای کودک نابود شد، آن وقت تبعات آن مشخص میشود.»
این فیلمساز کودک که بر لزوم ساخت آثار سینمایی بر کودکان تأکید دارد، از اهمیت مخاطبشناسی و شناخت نیاز مخاطب امروز میگوید: «خود من علاقهمند به قصههایی هستم که بچهها قهرمان آن هستند و خودشان را باور میکنند. المان دوم ریتم است. بچههای امروز حال و حوصله سکانسهای طولانی و پردیالوگ را ندارند. مؤلفه مهم بعدی امید است. سختترین نکته کار هم همین است. منفیلمساز در جامعهای که هیچ روزنه امیدی نمیبینم باید تلاش کنم تا به بچهها امید بدهم. وقتی وارد فضای کار برای بچهها میشوم حق ندارم ناامیدی دنیای بزرگسال را به سینمای کودک بیاورم.»
کودکان را فراموش کردیم، انگار آیندهمان را گم کردهایم
«جشنوارهای مخصوص کودکان و نوجوانان از ابتدا بنا بر هدف و نیتی ایجاد شد که باید بر اساس آن برنامهریزی و برنامهسازی شود.» این عبارات بخشی از صحبتهای پوران درخشنده فیلمسازی است که همواره دغدغه کودکان را دارد. او میگوید: «انگار انگیزه برای ساخت فیلم کودک کم شده، نمیدانم! شاید هم انگیزه هست اما شرایط ساخت مهیا نمیشود.»
کارگردان فیلم «رابطه» در عین حال بر برگزاری جشنواره تأکید دارد: «باید حواسمان باشد آنچه از این طریق به دست آوردهایم و تجربه سالهای متوالی را از دست ندهیم.»
پوران درخشنده میگوید داشتن جشنواره پویا و کسب اعتبار گذشته، ساخت فیلمهای تازه را میطلبد: «باید با دلسوزی و دقت نظر بیشتری برای کودکان سرزمینمان فیلم ساخته شود و این مهم حتی فراتر از هر جشنواره ای باید مورد توجه قرار بگیرد.»
او به سیاستگذاران سینمای کودک توصیه میکند به جای اینکه منتظر بازگشت فیلمسازان موفق به این عرصه باشند خود پیشقدم شوند: «سینماگران برای ورود به این عرصه به ایجاد انگیزه نیاز دارند و این تلاش باید به گونهای باشد که اگر لازم است شاهد تشویقهایی از سوی مسئولان باشیم نه اینکه سینماگران کودک سراغ متولیان بروند و از آنان درخواست حمایتهایی هر چند مختصر داشته باشند و این حمایتها در نهایت به دریافت وامی پانصد میلیون تومانی یا برخورداری از فلان تسهیلات مالی محدود شود.»
کارگردان «رابطه» و «پرنده کوچک خوشبختی» بیمهری نسبت به این آثار در اکران را از عوامل دلسردی فیلمسازان و به تبع آن کم رونق شدن سینمای کودک میداند: «در دورهای اکرانی برای فیلمهای کودک نداشتیم؛ فیلمهای خود من به صورت تک سانس اکران میشد. «رؤیای خیس»، «خوابهای دنباله دار» و «بچههای ابدی» به صورت سانسی اکران شد چون سینماداران ترجیحشان این بود که به سینمای کمدی بها بدهند.»
او میگوید چون دغدغه کودک و نوجوان داشته دست از کار نکشیده اما حتی برای آنهایی که عاشق سینما بودند شرایط به گونهای پیش رفت که این عرصه را ترک کردند و در نتیجه میدان به افرادی سپرده شد که شاید دغدغه جدی برای کودکان ندارند: «تا آنجا که خودم در جریان هستم، آنقدر به این عرصه کم توجهی شده که همین معدود فیلمنامههای موجود هم چندان دغدغهمند و شاخص نیستند.»
صحبتهای پایانی این فیلمساز تأکید دوباره بر جدی گرفتن و اهمیت سینمای کودک است: «به سازوکاری جدی، برنامهریزی تازه و حتی بودجه جداگانه نیاز داریم. بودجهای مستقل از کل سینمای کشور چراکه بیهیچ اغراقی، سینمای کودک و نوجوان سینمای مهمی است چون مخاطبانش مهم هستند. چه فیلمهایی برای کودکان و چه فیلمهایی درباره کودکان، هر دو مهم هستند. در حالی که به نظر میرسد کودکان سرزمینمان را فراموش کردهایم و انگار آیندهمان را گم کردهایم. تا دیر نشده کاری برای این بخش مهم فرهنگ و هنرمان انجام بدهیم.»
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
تفکر جهانی بر بستر فرهنگ بومی در سینمای کودک
-
جشنواره آنلاین و کودکان آنلاین
-
مخاطبان گم شده سینما
اخبارایران آنلاین