رهایی قاتلان مهندس جوان از قصاص
گروه حوادث / 3 مرد که به دلیل اختلافات مالی یک مهندس جوان را به قتل رسانده و به قصاص محکوم شده بودند، پس از 7 سال با رضایت اولیای دم از قصاص نجات یافتند.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از سال 92 با کشف جسد مردی بدون سر از سوی مأموران گشت پلیس آغاز شد. پس از آن جسد به پزشکی قانونی منتقل شد. در ادامه کارآگاهان برای شناسایی هویت مقتول به سراغ پرونده افراد گمشده رفتند و دریافتند چند روز قبل زن جوانی، ناپدید شدن همسرش را اطلاع داده بود.
بررسی مأموران نشان میداد که مشخصات و لباسهای فرد گمشده با مشخصات و لباسهای جسد کشف شده یکسان است بنابراین همسر فرهاد برای احراز هویت به پزشکی قانونی رفت و تأیید کرد که جسد متعلق به شوهرش است و بدین ترتیب پرونده برای شناسایی عامل یا عاملان قتل وارد مرحله تازهای شد.
زن مقتول در توضیح به مأموران گفت: فرهاد مهندس بود و با افراد زیادی کار میکرد اما من به کسی ظنین نیستم چرا که شوهرم مسائل کاری و ارتباطاتش با افراد در خارج از خانه را برای من بازگو نمیکرد.
شناسایی عاملان قتل
در ادامه تحقیقات، مأموران تلفن همراه مقتول را مورد بررسی قرار دادند و متوجه شدند او چند ماه قبل از قتلش با مردی به نام سعید به دلیل اختلافات مالی درگیری داشته و آخرین تماس تلفنی مقتول هم با سعید بوده است که سعید برای توضیحات به اداره آگاهی احضار شد اما ادعا کرد که از فرهاد خبری ندارد با این حال در ادامه بازجوییها سعید به قتل با همدستی 2 نفر دیگر اعتراف کرد و گفت: من و فرهاد مدتها بود که به دلیل اختلاف مالی بر سر سند یک ملک باهم درگیری داشتیم. فرهاد اسناد یک ملک و یک چک 96 میلیون تومانی را با کلاهبرداری از من گرفته بود و به هیچ عنوان هم حاضر نبود آن را پس بدهد به همین خاطر او را به محلی کشاندم و با کارگرم به نام میثم و دوستش به آنجا رفتیم تا اسنادم را از او پس بگیرم اما قصدمان کشتن او نبود اما کارگرم و دوستش حمید، او را کشتند.
پس از اعتراف سعید، میثم و حمید دستگیر شدند و به قتل اعتراف کردند. میثم به مأموران گفت: من کارگر سعید بودم و یک روز قبل از حادثه او از اختلافش با فرهاد گفت و با پرداخت مبلغ 5 میلیون تومان از من خواست تا برای پس گرفتن اسنادش از مقتول به همراه دوستم به محل قرارشان برویم. اما وقتی به آنجا رسیدیم، سعید به من گفت که باید او را بکشیم و بعد هم قول داد تا پول بیشتری به ما بدهد. پس از اینکه فرهاد به سر قرار آمد، دست و پای او را بستیم و با یک دستمال او را خفه کردیم و سعید هم اسنادی را که لازم داشت برداشت اما چند لحظه بعد او دوباره برگشت و گفت که خیالش راحت نیست و ممکن است او زنده شود که به همین دلیل با چاقویی که در جیبش داشت، سر از تن فرهاد جدا کرد.
به این ترتیب پرونده هر 3 متهم به اتهام مشارکت در قتل با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و متهمان در شعبه 2 محاکمه شدند.
در دادگاه چه گذشت
در ابتدای این جلسه نماینده دادستان برای هر سه متهم درخواست مجازات کرد و سپس اولیای دم خواستار صدور حکم قصاص شدند.
در ادامه متهمان یک به یک در جایگاه قرار گرفتند. سعید به عنوان اولین متهم به قضات گفت: من اتهام را قبول ندارم و هیچ نقشی در این ماجرا نداشتم؛ ما قرار بود فقط مدارک را بگیریم ولی میثم و حمید او را کشتند.
پس از او میثم به جایگاه رفت و ادعاهای قبلیاش را تکرار کرد و بعد هم حمید به عنوان سومین متهم به قضات گفت: سعید و میثم مقتول را کشتند و من هیچ نقشی در این جنایت نداشتم.
بعد از دفاعیات متهمان و با توجه به مدارک موجود در پرونده، هر 3 متهم در قتل مجرم شناخته شده و به قصاص محکوم شدند. براساس حکم دادگاه با توجه به اینکه مقتول یک نفر و متهمان سه نفر بودند و با توجه به درخواست اولیای دم مبنی بر قصاص، خانواده مقتول برای اجرای حکم باید تفاضل دیه را پرداخت میکردند که پرونده با اعتراض متهمان به دیوان عالی کشور فرستاده شد و دیوان هم رأی صادره را مورد تأیید قرار داد. به این ترتیب پرونده برای اجرای حکم به دادسرای جنایی تهران فرستاده شد.
اما در حالی که هر سه متهم به مرحله اجرای حکم نزدیک شده بودند، خانواده متهمان توانستند با جلب رضایت اولیای دم، آنها را از اجرای حکم قصاص منصرف کنند. با این حال پرونده متهمان یک بار دیگر با کیفرخواست اخلال در نظم عمومی از طریق قتل به لحاظ جنبه عمومی جرم به دادگاه کیفری رفت تا بزودی محاکمه شوند.
متهمان پرونده سیل گلستان پای میز محاکمه
گروه حوادث/ پرونده متهمان سیل گلستان با صدور کیفرخواست برای محاکمه به دادگاه کیفری 2 گرگان فرستاده شد.
به گزارش میزان، هادی هاشمیان، رئیس کل دادگستری استان گلستان از صدور کیفرخواست متهمان پرونده سیل اسفند ۹۷ گلستان خبر داد و گفت: پرونده مربوط به سیل گلستان ۱۱ متهم داشت که پس از دریافت نظرات کارشناسی و گزارش ۳۵۰ صفحهای سازمان بازرسی با بیش از دو هزار صفحه مستندات، سرانجام برای مدیرعامل وقت آب منطقهای استان گلستان و یکی از معاونان فعلی این اداره به اتهام اجرا نکردن تکالیف قانونی، اهمال و تضییع اموال دولتی و عمومی ناشی از اهمال موضوع ماده ۵۹۸ کیفرخواست صادر شد. رئیس کل دادگستری گلستان ادامه داد: برای سایر متهمان پرونده نیز که از مدیران زیرمجموعههای برخی ادارات استان گلستان بودند بر اساس دفاعیات و مدارکی که ارائه دادند و گزارش سازمان بازرسی، قرار منع تعقیب در بازپرسی ویژه جرایم کارکنان دولت صادر شد. وی با بیان اینکه پرونده برای رسیدگی و صدور رأی به دادگاه کیفری ۲ گرگان فرستاده شد، درباره علت طولانی شدن زمان صدور کیفرخواست گفت: تعلل در پاسخ هیأت گزارش ملی سیلاب درباره بخش دوم گزارش که در باب قصور ارگانهای مختلف بود علت طولانی شدن زمان رسیدگی و صدور کیفرخواست این پرونده شد.
قتل به بهانه معامله خودروی 4 میلیارد تومانی
گروه حوادث/ مجرم سابقه دار که به بهانه خرید خودروی چهار میلیاردی مرد فروشنده را در خانهاش به قتل رسانده بود صبح دیروز دستگیر شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، شامگاه جمعه بیست ویکم شهریور خبر قتل مردی 30 ساله بهنام سینا در خانهاش واقع در کیانمهر کرج به مأموران کلانتری 143 اعلام شد. دقایقی بعد مأموران کلانتری در محل حاضر شده و با جسد مرد جوان در حالی رو به رو شدند که از ناحیه گردن با اصابت ضربه کارد به قتل رسیده بود.
نخستین بررسیها نشان میداد مرد جوان در حالی که بشدت مجروح شده بود خود را به خانه همسایه رسانده و از آنها کمک خواسته است اما قبل از رسیدن به بیمارستان جان باخته بود. به دستور بازپرس الماسی رئیس شعبه 21 دادسرای کرج جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و تیم جنایی در ادامه تحقیقات دریافتند که مقتول روز حادثه تنها بوده و با مردی بهنام سهراب برای فروش خودروی «لوتوس» خود که 4 میلیارد تومان ارزش دارد قرار ملاقات داشته است. همچنین در بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف خانه مقتول مشخص شد ساعتی قبل از قتل مرد جوانی وارد خانه شده و دقایقی بعد نیز هراسان پا به فرار گذاشته است.
تیم ویژهای از کارآگاهان جنایی برای کشف این جنایت مرموز تشکیل شد و با استفاده از دوربینهایی که در محل جنایت وجود داشت توانستند عامل قتل را شناسایی و سرانجام صبح دیروز متهم را دستگیر کنند.
سرهنگ نادر بیگی، رئیس پلیس استان البرز در این باره گفت: این متهم 32 ساله پس از دستگیری به جنایت خود اعتراف کرد اما بازجوییهای بیشتر برای شناسایی انگیزه وی از این جنایت ادامه دارد. همچنین مشخص شد وی از زورگیران سابقه دار بوده و همچنین فردی که واسطه این معامله بوده نیز دستگیر شده و تحقیقات از متهمان ادامه دارد.
پایان کابوس 9 ساله چوبه دار
گروه حوادث/ مرد میانسال که تصور می کرد همسر صیغه ایاش با یک مغازه دار رابطه پنهانی دارد وی را به قتل رساند و به قصاص محکوم شد اما پس از 9 سال با تلاش واحد صلح و سازش دادسرای جنایی تهران سرانجام از کابوس مرگ رهایی یافت.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، شامگاه 28 اسفند سال 90 بود که گزارش آتش سوزی در یک پارچه فروشی در جاده قدیم کرج به آتش نشانی و کلانتری 150 تهرانسر اعلام شد و بلافاصله مأموران راهی محل شدند. پس از خاموش کردن آتش، امدادگران جسد سوخته مردی میانسال را در طبقه دوم ساختمان پیدا کردند. بدین ترتیب موضوع به بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام و در تحقیقات مشخص شد که جسد متعلق به صاحب مغازه است اما وی قبل از آتش سوزی بر اثر خفگی به قتل رسیده و قاتل برای از بین بردن سرنخ ها اقدام به آتش زدن مغازه کرده است. با مشخص شدن این موضوع بررسی ها برای شناسایی عامل یا عاملان جنایت ادامه داشت تا اینکه کارآگاهان به زن جوانی رسیدند که می توانست گره این معمای جنایی را باز کند. زن جوان در بازجویی ها گفت: مدتی قبل با مردی به نام رامین آشنا شدم و به عقد موقت او درآمدم. چند روز قبل، رامین گوشی تلفن همراه من را گرفت و شروع به بررسی شماره ها و پیامک ها کرد که چشمش به شماره تلفن مهدی- مقتول- افتاد. از من درباره او پرسید و گفتم از مهدی ماده مخدر شیشه می خرم. اما باورش نشد و فکر کرد من با او رابطه مخفیانه دارم به همین خاطر از من خواست با مهدی قرار بگذارم. شب حادثه، من و رامین و دو نفر از دوستانش به مغازه مقتول رفتیم. رامین و دوستانش وارد مغازه شدند و با تهدید اسلحه و بستن دست و پای مقتول، او را به طبقه دوم بردند. ۲۰ دقیقه بعد هم مرا به داخل مغازه بردند تا با مهدی رو به رو شوم با اینکه وی به فروش مواد به من اعتراف کرده بود اما رامین و دوستانش مهدی را به قتل رساندند. با اعتراف زن جوان، رامین و دو دوستش بازداشت شدند و متهم ردیف اول پرونده در تحقیقات گفت: پس از قتل، برای اینکه سرنخی از خود به جا نگذاریم دو کپسول گاز داخل مغازه را باز کردیم و در طبقه اول ساختمان نیز اقدام به آتش زدن پارچه ها کردیم که باعث انفجار مغازه شد بعد از آن خودرو مقتول را سرقت کرده و در خانه خواهرم گذاشتم. با اعتراف متهم ردیف اول پرونده و همدستانش، خانواده مقتول برای متهمان درخواست قصاص کردند و پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری فرستاده شد. قضات دادگاه نیز بعد از محاکمه رامین را به اتهام قتل عمدی به قصاص محکوم کردند و مرد جوان بعد از تأیید حکمش در دیوان عالی کشور تا زمان اجرای حکم راهی زندان شد. سرانجام مدتی بعد رامین برای قصاص پای چوبه دار رفت اما از آنجایی که اولیای دم برای اجرای حکم حضور نداشتند، وی به زندان برگشت. در حالی که رامین همچنان در زندان بود اوایل امسال وی برای اجرای حکم بار دیگر پای چوبه دار رفت اما این بار نیز با تلاش واحد صلح و سازش دادسرای امور جنایی پایتخت او توانست از خانواده اولیای دم مهلت بگیرد. بدین ترتیب وی با استفاده از مهلت اولیای دم و تلاش واحد صلح و سازش دادسرای امور جنایی پایتخت و دادیار مریم خلیفه از شعبه چهارم اجرای احکام، موفق شد رضایت خانواده مقتول را به شرط پرداخت دیه جلب کند و از آنها رضایت بگیرد. مرد زندانی که حالا از مجازات اعدام رهایی یافته است به زودی بار دیگر به دادگاه کیفری می رود تا این بار از جنبه عمومی جرم محاکمه شود.
حبس و شلاق مجازات حمله به پمپ بنزین اردبیل
گروه حوادث/ 5 مرد مهاجم که با حمله به پمپ بنزین علی آباد اردبیل باعث رعب و وحشت و خسارت به این محل شده بودند پس از دستگیری در دادگاه کیفری این استان محاکمه شدند. ناصر عتباتی، رئیس کل دادگستری استان اردبیل در تشریح این خبر گفت: رسیدگی به اتهام ۵ نفر از متهمان اصلی حمله به پمپ بنزین علیآباد اردبیل بهصورت فوقالعاده در دادسرا و دادگاه کیفری ۲ انجام گرفت و سردسته متهمان که از اراذل و اوباش سابقهدار و تحت تعقیب استان بود، به تحمل سه و نیم سال حبس، دو فقره ۷۴ ضربه شلاق و دو سال تبعید به مناطق بد آب و هوا محکوم شد. رئیس کل دادگستری استان اردبیل ادامه داد: مدتی قبل چند نفر از اراذل و اوباش با حمله به پمپ بنزین علیآباد موجب اخلال در نظم و ایجاد رعب و وحشت و تخریب اموال شده و بلافاصله متواری شده بودند که با صدور دستورات لازم و نظارت دادستان اردبیل اکیپ ویژهای نسبت به پیگیری، شناسایی و دستگیری متهمان تشکیل شد و در نهایت متهمان شناسایی و دستگیر شدند. عتباتی با اشاره به اینکه امنیت و آرامش مردم خط قرمز دستگاه قضایی استان است، بیان کرد: نیروی واکنش سریع برای مبارزه با اراذل و اوباش با همکاری دستگاه قضایی استان اردبیل و نیروی انتظامی تشکیل شده است که به هرگونه اقدام و تحرکات که موجب به هم خوردن نظم و امنیت باشد خارج از نوبت و بهصورت فوقالعاده رسیدگی کرده و برای متخلفان مجازات قاطعانه و بازدارندهای صادر میشود. اواخر تیر امسال چند نفر از اراذل و اوباش با یک خودروی پژو 206 وارد پمپ بنزین علی آباد اردبیل شده بودند و پس از کتک زدن کارگران محل، قصد به آتش کشیدن پمپ بنزین را داشتند که موفق نشده و فرار کردند اما متهمان در کمتر از 24 ساعت از سوی پلیس و نیروهای ویژه شناسایی و دستگیر شدند.
مرگ زن جوان بعد از قهر شوهر
گروه حوادث/ مرد جوان که به دنبال اختلاف با همسرش از خانه قهر کرده بود وقتی برای آشتی به خانه برگشت با جسد همسرش رو به رو شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، عصر شنبه 22 شهریور مرد جوانی با پلیس تماس گرفت و از مرگ مشکوک همسرش خبر داد. بهدنبال اعلام این خبر، تیم جنایی راهی محل شده و با جسد زن جوان داخل آپارتمانش مواجه شدند.
مرد جوان در تحقیقات گفت: 5 سال قبل با ناهید ازدواج کردم اما این اواخر اختلافاتمان زیاد شده بود و مدام با هم درگیر بودیم. دو روز قبل دوباره با هم دعوایمان شد و من به حالت قهر خانه را ترک کردم. اما کمی که آرامتر شدم تصمیم گرفتم به خانه برگردم و آشتی کنم وقتی به خانه رسیدم اول زنگ زدم اما همسرم در را باز نکرد. به تلفن همراهش زنگ زدم باز هم جواب نداد. در نهایت با کلید در را باز کردم اما به محض ورود با جسد همسرم رو به رو شدم. وحشتزده فقط با اورژانس تماس گرفتم که امدادگران بعد از معاینه وی مرگش را تأیید کردند.
به دستور بازپرس جنایی، جسد برای تعیین علت مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد و تحقیقات در این باره ادامه دارد.
طلاق به خاطر اعتیاد به فضای مجازی
گروه حوادث / شاید تصویر ما از حضور زوجها در دادگاه خانواده زن و شوهرانی باشد که تا لحظه صدور حکم طلاق نیز باهم درگیر هستند و جز ابراز ناراحتی و بیان مشکلات یکدیگر حرفی ندارند. اما داستان زندگی پریسا و پرهام تا حد زیادی متفاوت است. حضورشان در طبقه دوم دادگاه خانواده نه با داد و فریادی همراه است و نه کسی آنها را همراهی میکند. هرکدام به گونهای که انگار نمیخواهند زمان را از دست بدهند با تلفن همراهشان سرگرم هستند. البته پرهام گهگاهی تلفنش زنگ میخورد و خیلی آهسته پاسخ میدهد اما پریسا فقط در حال رد و بدل کردن پیامهایی است که برای سرعت بخشیدن به آن ناچار است اغلب مواقع از انگشتان هر دو دستش استفاده کند!
دقایقی بعد منشی دادگاه با خواندن نامشان، آنها را آگاه میکند که باید وارد محکمهای شوند که ممکن است حکم آن مانع بودنشان در کنار یکدیگر شود...
بعد از ورود به شعبه، پریسا و پرهام هر دو با سلامی به فاصله 3 صندلی در یک ردیف نشستند و قاضی که مرد میانسالی بود، با بررسی دادخواستشان رو به پریسا کرد و گفت: خودت توضیح بده ببینم چه شده که تصمیم به جدایی گرفتی؟
پریسا پاسخ داد: اجازه بدهید از ابتدا بگویم. من و پرهام از طریق فضای مجازی با هم آشنا شدیم و پس از 3 ماه که فکر میکردیم همدیگر را شناختهایم و به هم علاقهمند شدهایم تصمیم به ازدواج گرفتیم. 3 ماه بعد خیلی عاشقانه زیر یک سقف رفتیم و زندگی مشترکمان را آغاز کردیم و بعد از 6 ماه هم به این نتیجه رسیدیم که دیگر نمیتوانیم زندگی مشترکمان را ادامه دهیم...
در این میان پرهام حرفهای پریسا را قطع کرد و گفت: چرا کامل توضیح نمیدهی؟! چرا نمیگویی که در این 6 ماه ما چند ساعت با هم صحبت کردیم و چند مرتبه بیرون رفتیم؟!
پریسا پاسخ داد: تو صبح تا عصر سر کار هستی و از ابتدا هم میدانستی که من عاشق فضای مجازیام و دوست دارم بیشتر وقتم را در آنجا بگذرانم. اما تو نه تنها من را درک نکردی، بلکه در این مدت تلاش کردی تا همین دلخوشی را هم از من بگیری...
پرهام رو به قاضی گفت: جناب قاضی! من پریسا را دوست دارم واقعاً قصدم گرفتن دلخوشی او نیست اما وابستگی او به فضای مجازی کاسه صبرم را لبریز کرده. او یک پنجم وقتی را که برای پیگیری دنبال کنندههایش میگذارد برای ساختن زندگیمان صرف نمیکند. حتی همین چند دقیقه پیش هم که پشت در اتاق شما بودیم یک لحظه از گوشیاش جدا نشد. انگار نه انگار که زندگیمان در حال نابودی است.
قاضی نگاهی به پریسا کرد و پرسید: آیا همسرت درست میگوید؟!
سپیده جواب داد: نمیگویم وابسته نیستم اما پرهام هم خیلی اغراق میکند. من نمیتوانم از دوستانم در فضای مجازی دل بکنم و مثل زنهای خانهدار سنتی مدام بوی پیاز داغ بدهم و بچهداری کنم؛ زندگی از نگاه من این شکلی نیست.
قاضی گفت: یعنی هنوز هم خطر نابودی زندگیات را حس نکردهای؟! هنوز متوجه نشدی که دوستانت در آن فضا واقعی نیستند و فقط با ظاهر زیبا فریبت میدهند. هنوز متوجه غیرواقعی بودن زندگی آدمهای آنجا نشدهای؟!
در ادامه پرهام به پریسا گفت: اگر نمیتوانی خودت را اصلاح کنی و به خاطر زندگیمان دست از این اخلاقت برداری، بهتر است دیگر با هم ادامه ندهیم و من زندگی خودم را داشته باشم و تو هم با فضای مجازی زندگی کنی.
پریسا هم که از لحن و گفتار پرهام جا خورده بود، گفت: چه بهتر. من خیلی مشتاق ادامه زندگی با تو نیستم و بهتر است همین پیشنهادی را که دادی عملی کنیم.
قاضی از هردو نفر خواست تا سکوت کنند و بعد از چند لحظه گفت: مشکل شما حاد نیست و فعلاً شما را به مشاوره ارجاع میدهم تا بعد از چند جلسه مشاوره در مورد حکمتان تصمیم بگیرم.
امیرحسین صفدری کارشناس خانواده
متأسفانه این روزها توجه جوانها به فضای مجازی بیشتر از فضای حقیقی شده و همین عامل مشکلاتی را به وجود آورده که در برخی از آنها میبینیم که افراد ناچار به جدایی میشوند.
در زندگی مشترک اولویت زندگی زوجین در ابتدا باید زندگی واقعیشان باشد و باقی مسائل در اولویتهای بعدی قرار بگیرد. در غیر این صورت با مشکلاتی چون؛ عدم اولویتبندی، نداشتن هدف در زندگی، عدم مسئولیتپذیری، عدم وفاداری و تعهد روبهرو میشوند. ضمن اینکه اگر این زوج پیش از ازدواج شناخت کافی از علایق یکدیگر پیدا کرده بودند به طور قطع در همان ابتدا یا با آن کنار میآمدند یا ارتباطشان به ازدواجی بی حاصل و سطحی
ختم نمیشد.
مرگ معدنچی در ریزش تونل
گروه حوادث/ ریزش تونل در معدن منوجان مرگ یک معدنچی را در پی داشت.
مسلم مروجی، رئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت جنوب کرمان به ایرنا گفت: عصرشنبه در اثر ریزش تونل در معدن فرکروم منوجان یک کارگر جان خود را از دست داد.
وی با بیان اینکه کارگر فوت شده اهل رودان است، از تشکیل تیم فنی برای بررسی حادثه خبر داد و گفت: روز یکشنبه تیم تخصصی عازم معادن فاریاب منوجان شدند تا موضوع را بررسی کنند.
فرجام غم انگیز نوزاد سرراهی
نوزاد سر راهی که بهخاطر مشکل قلبی به بیمارستان منتقل شده بود، جان باخت.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، ساعت 11:30 صبح شنبه 22 شهریور مأموران کلانتری 101 تجریش در تماس با بازپرس کشیک قتل پایتخت از مرگ نوزادی در یکی از بیمارستانهای پایتخت خبر دادند.
با اعلام این خبر تحقیقات به دستور بازپرس جنایی آغاز شد و در بررسیهای صورت گرفته مشخص شد نوزاد دختر مدتی قبل در خیابان رها شده بود اما او را تحویل بهزیستی دادند تا اینکه مشخص شد نوزاد بیمار است و نیاز به بستری شدن در بیمارستان دارد. پزشکان پس از معاینه نوزاد دریافتند قلبش سوراخ است و همین مسأله باعث شد که تحت درمان قرار بگیرد. تا اینکه سرانجام نوزاد روز شنبه جان باخت.