ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
وزیر فرهنگ: فروش ۱۳۲ میلیارد ریالی کتاب در تابستان امسال
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پیام توئیتری از فروش ۱۳۲ میلیارد ریالی کتاب در تابستان امسال گفت. به گفته سید عباس صالحی، «در تابستانه کتاب از ۱۸ مرداد تا دو روز گذشته ۱۳۲ میلیارد ریال به تعداد ۳۲۸ هزار و ۴۶۶ کتاب فروش رفته است. تابستانه کتاب پس از طرح بهاره، تنفس کتاب در ایام تنگنای کرونایی است.همچنین قرار است معاونت فرهنگی در حداقل زمان پس از پایان طرح، یارانه تعهدی را به کتابفروشان پرداخت کند.»
به نقل از روابط عمومی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
به نسل نوظهور موسیقی اعتماد کنیم
علی جهاندار
خواننده موسیقی سنتی ایران
این روزها شرایط همه مردم دنیا سخت و طاقتفرسا شده است اما کسانی که عاشق و علاقهمند به فرهنگ و هنر سرزمین خود هستند و در این زمینه فعالیت میکنند بهخوبی میدانند هنر با روح و روان یک هنرمند گره خورده و جداییناپذیر است؛ مانند آواز که دلبستگی عجیبی به آن دارم و در هر حال و زمانی برای دل خود آواز میخوانم و این روزها و روزگار را میگذرانم....
من نیز مانند دیگر هنرمندان و دوستان عزیز، در این روزها مشغول تدریس آنلاین آواز هستم و بسیار خوشحالم که از استقبال خوبی هم برخوردار بوده و در این زمینه هنرجویان علاقهمند کارهای خود را به صورت تصویری ارسال کرده یا آوازخوانی را بهصورت آنلاین اجرا میکنند. البته درکنار تدریس مجازی، در طبقه پایین منزلم و با رعایت دستورالعملهای بهداشتی شاگردانی هم بهصورت حضوری در این جلسات شرکت میکنند چرا که بر این نظرم آموزش حضوری یا سینه به سینه تأثیر بهتری در آموختن خواهد داشت. اما به هرحال شرایط به گونهای است که باید همین فرصتها را هم مغتنم بشماریم و برای فراموش نشدن موسیقی و هنر و ادامه این مسیر و همچنین توجه کمتر به اتفاقاتی که در پیرامون ما شکل گرفته است و نشاط دوباره جوانان، آموزش موسیقی را به این طریق دنبال کنیم.
اگرچه در این سالها موسیقی آوازی مسیر پرفراز و نشیبی را گذرانده و حتی در دورههایی هم فعالیت در این حوزه کمتر شده و نسل جوان به موسیقیهای امروزی چون پاپ روی آوردهاند، اما با این تفاسیر موسیقی آواز ریشه در فرهنگ و هنر مملکتمان دارد و این ریشه هیچگاه قطع نخواهد شد. حتی اگر دربرههای متوقف شود. صدای ماندگار هر یک از هنرمندان نامدار موسیقی ایران چون بنان، قوامی، خوانساری، ایرج، گلپا و شجریان در هر دوره بیانگر آن است که موسیقی آوازی در طول تاریخ همیشه مانا و جاویدان خواهد بود اما این موسیقیهای امروزی زودگذر و دارای تاریخ مصرف هستند.
به عقیده من نسل جوان و علاقهمند به هنر و موسیقی باید مسیر گذشتگان را در پیش بگیرند و حافظ و ناجی موسیقی کشورمان باشند البته این نوید را میدهم که هنرجویان بسیاری در همین سرزمین هستند که با جان و دل ساز مینوازند و میخوانند و در مدارج بالاتر این موسیقی را پیش گرفتهاند و میراثدار فرهنگ و هنر کشورمان خواهند بود.
استعدادهای شکوفایی که گاهی در برنامههای تلویزیونی هم دیده میشوند. در واقع با نگاه به تاریخچه آوازخوانی در طول تاریخ خواهید دید، طی هر برهه دو یا سه خواننده در اوج بودند و مابقی خوانندهها کمتر دیده شدند. همین امر در روزگار امروز هم قابل مشاهده است و از بین این تعداد شرکتکننده موسیقی در چنین برنامههایی یک یا دو نفر قطعاً آینده درخشانتری خواهد داشت و استاد زمانه خود خواهد شد. بنابراین باید این اعتماد و اطمینان را به نسل نوظهور موسیقی داشته باشیم چرا که خود عاشقان موسیقی از این موانع سخت عبور خواهند کرد.
دلیل ماندگاری آواز استادانی چون شجریان به این سبب است که توانست موسیقی را به کمال برساند و نکته دیگر اینکه برای مقوله آواز ارزش و بها قائل بود و همیشه به موسیقی احترام میگذاشت و از حضور در محافل و مجالسی که در شأن ارائه هنر موسیقی نبود پرهیز میکرد. روزها و هفتهها در کنار هم بودیم و هنرش را درهر محفلی عرضه نمیکرد. البته پیش از ایشان هم دیگر بزرگان موسیقی چون بنان هم به همین شیوه و سبک زندگی کرده است و این الگویی برای نسل امروز ما است تا بیاموزند برای هنر خود ارزش قائل باشند و برای موسیقی احترام بگذارند. من از سال 62 با استاد شجریان آشنا شدهام و زندگی کردهام و تمام گلها و درختهایی که امروز در باغچه من قد کشیدهاند یادگار ایشان است. آقای شجریان را بهخوبی میشناسم. حتی در روزگاری که شرایط اقتصادی خوبی نداشتند اما هیچگاه ندیدم در آموزش موسیقی به شاگردان خود شهریهای دریافت کنند و با عشق و علاقه تدریس میکردند.
یک کتاب هزار هزار صفحهای
بهاءالدین مرشدی
داستاننویس
آن روز نشسته بودم پای کتابخانه و به کتابهایم نگاه میکردم. هیچ هیجانی هیچیک از کتابها در من ایجاد نمیکرد. یعنی چند وقتی است که نمیدانم میلم به کتاب نیست. اما دلم میخواهد آدم کتابخوانی باشم. این است که خودم را متقاعد کردم یک کتاب بردارم. دیدم از قدیمها کتابی مانده توی کتابخانهام که هیچوقت با دل استراحت نخواندهام. یک کتاب دو جلدی که روی هم نزدیک به دو هزار صفحه است.
«تاریخ تذکرههای فارسی» نوشته احمد گلچین معانی را برداشتم و شروع کردم به ورق زدن. این کتاب آمده تذکرههای فارسی را جمع کرده و توضیح داده هر تذکره به چه شاعرانی پرداخته است. شگفتزده بودم از این همه تذکره و این همه شاعر که در ایران وجود دارد. اصلاً به قول یکی از استادانم همه مردم ایران در زندگیشان حداقل یک شعر سرودهاند.
این حرف اصلاً عجیب نیست. این حرف اصلاً غیرواقعی نیست. توی همین ستون وقتهای پیش درباره این نوشتهام. اسمش را گذاشته بودم همگان شاعرند. شاید باید اسم این نوشته را هم بگذارم همگان شاعرند ۲. درست عین فیلمهای سینمایی که قسمت اولشان گل میکند و قسمت دوم را هم میسازند.
برگردم به شگفتانگیزی کتاب. کتاب سال ۱۳۶۳ منتشر شده است. همین آقای گلچین معانی کلی وقت گذاشته و دو هزار صفحه تحقیقی گردآوری کرده است. همین کار خودش شگفتانگیز است. اینکه آدم از کلی جاها تذکرهها را پیدا کند و همه را در دو جلد و دو هزار صفحه منتشر کند.
شگفتانگیزی دیگر کتاب این است که این همه شاعر الان کجا هستند. درست است که همهشان مردهاند. اما بحثم این است که چند تای آنها را میشناسیم؟ چند تای آنها اسمشان مانده است؟ از چند تای اینها شعر توی خاطر داریم؟
اینجا بحث ماندگاری است. باید ببینیم چرا بعضیها میمانند و بعضیها نمیمانند. چه ویژگیهایی در هرکدام از اینها هست. برخی از همین شعرهایی که توی این کتاب هزار و هزار صفحهای میخوانید شگفتانگیز است. یعنی میمانید که این شاعر که اسمش را هم نشنیدهاید چه شعر درخشانی گفته است. بعد با خودتان میمانید که این شاعر چرا با این درخشش دیگر اسمی ازش نیست. اما شما حافظ را میشناسید، سعدی را و مولوی و حتی صائب را یا حتی عمان سامانی.
همین عمان سامانی آدم معروفی نیست اما حداقل چندتایی از ماهایی که با شعر سر و کار داریم او را میشناسیم. به چند تای دیگر هم معرفی کردهایم و آن چندتای دیگر هم او را میشناسند.
من فکر میکنم یکی از تفاوتهای ماندنیها و نماندنیها در این است که حافظ را اگر در خاطر داریم کلیت شعرش است که دل آدم را میبرد. یا سعدی که یک کلیت بزرگ است. یک اعجوبه از تفکر است و تجربه. یا مولوی که یک تفکر کلی عارفانه است. یک جوشش و خروش است. اما این کلیت تفکری در شاعرانی که نماندهاند وجود ندارد. بیایید اسمش را بگذاریم جهانبینی. جهانبینی آن شاعری که نمانده درحد همان تکبیت درخشانی است که وقتی بعد از سالها و سالها با آن روبهرو شدهای میبینی.
تفاوتهای دیگری هم هست که این ستون دارد تمام میشود و نمیشود به آنها پرداخت. البته خب من هم نمیدانم دلایل دیگرش چه میتواند باشد و باید از متخصصهای شعر پرسید. این سؤال را خیلیها جواب دادهاند، آنهایی که کارشان دقت کردن توی شعر است.
نبات برای کودکان
مجلههای مخصوص کودکان و نوجوانان سالها قبل رونق بیشتری داشتند و هنوز خیلیها «کیهان بچهها» و «سروش کودکان» را به یاد دارند. این سالها از نشریههای جریان ساز این رده سنی خیلی نمیشنویم اما باز هم مجلات و نشریاتی هستند که در حوزههای مختلف مربوط به کودکان و نوجوانان فعالیت میکنند و ماهنامههای «نبات» و «نبات کوچولو» یکی از آنهاست.
این ماهنامهها از سال 1389 برای کودکان در دو گروه سنی 3 تا 6 سال و 7 تا 12 سال منتشر میشود و بهصورت تخصصی در زمینه انتشار داستان، شعر، بازی و سرگرمی ویژه این گروهها فعالیت میکنند. در هر شماره از این ماهنامهها علاوه بر داستانها و اشعار کودکانه، کاردستیها و سرگرمیهایی ویژه بچهها قرار دارد که میتواند سرگرمشان کند. درباره خیلی از نکاتی که بچهها دوست دارند هم دراین ماهنامهها میتوانید بخوانید. مانند انیمیشنها و بازیهای جدیدی که به بازار میآید و لازم است از آنها با خبر باشید. این ماهنامه هر دوره مسابقههای مختلفی هم برای بچهها برگزار میکند که در این روزهای قرنطینه و کم شدن بازیهای بچهها کمکتان میکند. گروه چند رسانهای «نبات» در شبکههای اجتماعی هم بسیار فعال هستند و در سایت آنها بخشهایی مانند «دانشمند» قرار دارد که میتوانید همراه بچهها آزمایشهای ساده علمی انجام دهید و هم خودتان سرگرم شوید و هم بچهها.
نبات
ماهنامههای مخصوص کودکان
گروه سنی: 3 تا 6 سال و 7 تا 12 سال
منتشر کننده: مؤسسه فردای روشن کودک
شهروند مجـــازی
یگانه خدامی
#حداد عادل
غلامعلی حدادعادل در پاسخ به حرفهای رئیس بنیاد مستضعفان درباره مدرسه فرهنگ ویدئویی منتشر کرد و توضیحاتی داد. این توضیحات بهدلیل لحن حدادعادل و مواردی که اعلام کرد بسیار مورد توجه قرار گرفت و کاربران شبکههای اجتماعی بویژه به حقوقی که مدعی است فرزندانش از مدرسه میگیرند، پرداختند. حدادعادل در این ویدئو اشاره کرده که فرزند پرویز فتاح هم در این مدرسه درس خوانده و این حرف و لحن او هم واکنشهای زیادی همراه داشت: «این فکر منو رها نمیکنه که چطور فرزندان حدادعادل با حقوق یک میلیون و ۷۰۰ هزار تومن و ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار تومن تونستن نوههاشو در مدرسه فرهنگ با شهریه ۳۰ میلیونی ثبتنام کنند؟ با حقوق این دو آقازاده هزینه سرویس حمل و نقل مدرسه فرهنگ هم تأمین نمیشه.»، «آقای حداد عادل نمیشد علوم انسانی را در جنوب شهر یا در مرکز شهر احیا نمایید؟ حتماً باید در خیابان فرشته و شمیران علوم انسانی احیا شود؟»، «تمام دفاعیات مستند و مدلل جناب حداد عادل یکطرف، اینکه خطاب به آقای فتاح فرمودند پسر شما هم در همان مدرسه درس خوانده یک طرف. زمانی میگفتیم نحن ابناء دلیل، امروز با شنیدن براهین قاطع آقایان در خصوص تملک اموال بنیاد مستضعفان ماندهایم که اساساً چه باید گفت»، «به کمپین درخواست رعایت حداقل دستمزد برای فرزندان حدادعادل بپیوندید.»، «شفافیت و پاسخگویی به قبل و بعد از جوابیه حدادعادل به فتاح تقسیم میشود.»، «به فرزندان آقای حدادعادل توصیه میکنم حتماً به اداره کار منطقه شمیران مراجعه و بابت دریافت دستمزد کمتر از حداقل دستمزد قانونی شکایت کنند، حتی حق بیمه شما هم اجحاف میشود. شما چه کم از کارگران هفت تپه و هپکو دارید؟»، «نکته جالب در مورد فرمایشات جناب حدادعادل اینه که دقیقاً در همون سالهایی که برای ارتقای علوم انسانی دنبال گرفتن زمین بودن، معاون وزیر آموزش و پرورش بودن و دقیقاً مسئولیتشون همین بوده. اختیار هزاران مدرسه کشور دستشون بوده ولی خب استعداد بچههای منطقه یک تهران چیز دیگه است!»، «پاسخ تند حدادعادل به فتاح: حالا شما فرشته نجات شدهاید؟ / پسر خود شما در این مدرسه تحصیل نکرد؟ / فرزندم ماهی ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان حقوق میگیرد. پ.ن: من هم خیلی دغدغه آموزش دارم کاش به من امکانات میدادن و قول میدادم شهریه 25 میلیون هم نگیرم و به جای خیابان فرشته می آمدم جنوب تهران»، «کاش حضرت آقای حدادعادل میفرمودند این تحولی که در علوم انسانی ایجاد کردند دقیقاً کجاست؟ چه شخصیت اثرگذار علوم انسانی محصول مدارس فرهنگ است؟ برای کدام مسأله اجتماعی راهحل ایجاد کردند؟»، «چطوری از آقای حداد تشکر کنیم که از نوههایش شهریه میگیره؟»، «یکی از بچههای حدادعادل با دکترای نانوتکنولوژی با کار تمام وقت فقط ماهی ۲ میلیون و ۴۰۰ تومن حقوق میگیره و اون یکی هم با دو تا فوق لیسانس و کار بیش از سه روز در هفته ماهی یک میلیون و ۷۰۰ تومن. غم دنیا گرفت منو اول صبحی.»
جریمه ۱۶۵ میلیاردی
حکم پرونده مارک ویلموتس سرمربی سابق تیم ملی فوتبال که از سوی فیفا اعلام شد حسابی جنجال برپا کرد. براساس این حکم ایران به پرداخت ۶میلیون و ۲۰۰ هزار یورو (۱۶۵ میلیارد تومان) محکوم شده است و کاربران زیادی با اشاره به این رقم سنگین به مشکلات قرارداد ویلموتس و افراد مقصر در این پرونده میپردازند: «یعنی ۱۶۵ میلیارد تومان از جیب مردم سیستان و بلوچستان که هنوز گاز ندارند باید بدیم به ویلموتس!»، «اسکندر، تیمورلنگ، محمود افغان، مارک ویلموتس»، «اگه میخواید فاجعه ویلموتس رو بهتر متوجه بشید باید بگم، با پولی که ویلموتس میگیره ۹بار، تأکید میکنم ۹بار میشد از مراجع بانکی قانونی پول استراماچونی و دستیارانش رو پرداخت کرد و باهاش قرارداد بست!»، «من بزرگ شدم میخوام مارک ویلموتس بشم.»، «ارزش ویلموتس در بازار جهانی بین ۱۰۰هزار تا نهایتاً ۱میلیون دلاره. در گرون ترین وضعیت؛ ۸۴۰هزار یورو، که همین رقم رو محاله تو اروپا بگیره. این مربی متوسط اما حدود ۸/۲ میلیون یورو برای ما و مسابقه با کامبوج، هنگکنگ، عراق و بحرین آب خورد»، «رپمصاحبه مهدی تاج رو دیدم! اومده بود میگفت این یکی از بهترین قراردادهای تاریخه! هیچ ایرادی توش نیست. بعد الان باید ۱۷۰ میلیارد تومن خسارت بدن»، «برگزاری یا عدم برگزاری دادگاه محاکمه تاج به خاطر اتهام فساد مالی هنگفت قرارداد ویلموتس شاخص وجود یا عدم وجود اراده جدی در برخورد با فساد فوتبال است.فوتبال با شعار و سخنرانی پاک نمیشود.»، «با ۱۶۷ میلیارد تومان ویلموتس میشه ۴ ماه حقوق معوقه کارگران هفت تپه رو پرداخت کرد و همزمان پروژه آبرسانی به ۸۰ روستای بخش غیزانیه رو انجام داد!»، «اون پولی که میخواین به ویلموتس بدین من راضی نیستم، حرومه از بیتالمال بدین. نه فوتبالیام و نه فوتبال نگاه میکنم. شما که بلدید، یه کد ستاره مربع بدید از جیب همون هوادارها برداشت کنید.»، «یه عده هم از حکم فیفا در مورد پرونده ویلموتس از خوشحالی در پوست خودشون نمیگنجن. به خیال خودشون یه روشی پیدا کردن تیم رقیب رو بکوبن و خب البته در مورد این تعصبات رنگیشون باید بگم که هو الشافی»، «به نظرم تاج و کاری که سر قرارداد ویلموتس کرد صرفاً به لحاظ فرمی با کاری که بابک زنجانی کرد فرق داره. ماهیت همونه. دقیقاً همون.»، «یه جوری از ١٦٥ میلیاردی که ویلموتس قراره از ایران بگیره ناراحتین انگار اگه اون نمیگرفت ما میگرفتیم؛ من که امید دارم حداقل دعای خیرشون بدرقه راهمون باشه...»
به نام تاریخ
29 مرداد
153 روز از سال گذشته و امروز هم باید از چهرههایی یاد کنیم که امروز نامشان درتقویم ثبت شده است.
تولدها
نانی مورتی: کارگردان ایتالیایی که با فیلم «اتاق پسر» او را میشناسید سال 1953 در چنین روزی به دنیا آمد. نانی مورتی سال 1976 اولین فیلمش را به نام «من شخصی بینیاز هستم» ساخت و تا سال 1993 که «خاطرات عزیز» را کارگردانی کرد چندان شناخته شده نبود. «خاطرات عزیز» برایش جایزه بهترین کارگردانی جشنواره فیلم کن فرانسه را همراه آورد و سال 1998 هم دنباله آن را بهنام «آوریل» ساخت. «اتاق پسر» دومین فیلم جهانی او بود که سال 2000 ساخته شد و خیلیها آن را یکی از بهترین آثار سینمای ایتالیا میدانند. نخل طلای کن به این فیلم تعلق گرفت و مورتی را بیش از پیش مشهور کرد. مورتی به یک دلیل دیگر برای ایرانیها آشناست؛ سال 1996 فیلمی بهنام «روز افتتاحیه کلوزآپ» ساخت که در ستایش عباس کیارستمی بود و خودش در این فیلم نقش مالک تماشاخانهای را بازی کرد که محل برگزاری افتتاحیه فیلم «کلوزآپ» کیارستمی است.
هوشنگ چالنگی: یکی از چهرههای شعر معاصر ایران سال 1320 در چنین روزی متولد شد. هوشنگ چالنگی نخستین بار توسط احمد شاملو در مجله خوشه به جامعه ادبی ایران معرفی شد اما مدتی بعد او به جرگه شاعران سبک «شعر دیگر» پیوست که گونهای از شعر نوی فارسی است و در تقابل با شعر شاملو قرار میگیرد. اشعار ساده و تصاویر شعر او از ویژگیهای آثارش هستند؛ به شکلی که گفته میشود در اشعار او نوعی معماری تصویری وجود دارد. اشعار چالنگی در قالب دو جلد کتاب «شعر دیگر» و «زنگوله تنبل» منتشر شدهاند.
متیو پری: چندلر سریال معروف «دوستان» امروز 51 ساله میشود. متیو پری سال 1987 در سریال «شانس» بازی کرد و این هنر را به صورت جدی آغاز کرد. پس از آن در فیلمهایی چون «او غیر قابل کنترل است»، «روابط مرگبار» و «وارد شدن» بازی کرد اما تا سال 94 که نقش چندلر را در سریال «دوستان» بازی کرد شهرت چندانی نداشت. او برای این نقش نامزد دریافت جایزه بهترین کمدین امریکایی شد و دوبار هم جایزه «امی»دریافت کرد. پس از سریال «دوستان» که سال 2004 به پایان رسید در فیلمهای «همه نه یارد»، «در خدمت سارا»، «ماجراهای رون کلارک» و «دوباره 17» بازی کرد که «ماجراهای رون کلارک» برایش جایزه گلدن گلوب را همراه داشت. متیو پری در این سالها چندین بار بهدلیل اعتیاد به الکل و موادمخدر بستری شده است که این اتفاق در طول ساخت سریال «دوستان» هم افتاد.
سالروز تولد شیرین بینا بازیگر، منیره خدابخش حصار داستان نویس، فاطمه قائدی شاعر، چارلز داوتی نویسنده انگلیسی، گوستاو کایبوت نقاش فرانسوی، ژرژ انسکو آهنگساز رومانیایی، جانی نش خواننده امریکایی، ایان گیلان خواننده انگلیسی، توشیو سوزوکی تهیهکننده ژاپنی و جان دیکن موسیقیدان انگلیسی هم امروز است.
درگذشت ها
میرزا محمدرضا کلهر: خوشنویس برجسته زمان قاجار سال 1271 در چنین روزی درگذشت. میرزا محمدرضا کلهر متولد 1207 بود و در نوجوانی خوشنویسی را آموخت و آنقدر در این کار پیشرفت کرد که از خطوط باقی مانده میرعماد مشق میکرد. او هم در نستعلیق و هم در شکسته نستعلیق سرآمد شد و به همین دلیل ناصرالدین شاه او را به دربار احضار کرد و از او خواست در وزارت انطباعات مشغول به کار شود اما کلهر نپذیرفت. هر چند که زندگی اش به سختی میگذشت. البته یک بار در سفر به مشهد همراه شاه قاجار شد و در این سفر خوشنویسی روزنامه وقایع اتفاقیه را انجام میداد. پس از بازگشت به تهران و هنگامی که وبا شایع شده بود به این بیماری مبتلا شد و درگذشت. از کلهر آثار کمی برجای مانده که یکی از آنها «فیض الدموع» است که در کتابخانه سلطنتی کاخ گلستان نگهداری میشود.
محمود طلوعی: روزنامه نگار قدیمی که با سردبیری مجله «خواندنیها» شناخته میشود سال 1394 درگذشت. محمود طلوعی متولد 1309 بود و در دانشگاه تهران رشته ادبیات فرانسه خواند. همزمان با تحصیل در مطبوعات کار میکرد و از سال 1327 سردبیر «خواندنیها» شد که زیر نظر علی اصغر امیرانی منتشر میشد. طلوعی تا سال 1346 به کارش در این مجله ادامه داد و آن را پربارترین دوران کاری اش میدانست. او در رادیو و تلویزیون هم برنامههای سیاسی اجرا و ماهنامهای هم بهنام «مسائل جهان» منتشر میکرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی نویسندگی را ادامه داد و از او کتابهایی چون «داستان انقلاب»، «از لنین تا پوتین»، «مصدق در پیشگاه تاریخ» و «پدر و پسر: ناگفتهها از زندگی و روزگار پهلوی ها» به جا مانده است.
عکس نوشت
آلبوم ناصری که مدتی پیش خبر
گم شدن آن در کاخ گلستان منتشر شده بود، در کنترل، بازبینی و سرشماری حساب اموال (انبارگردانی رسمی) آلبوم خانه کاخ گلستان پیدا شد.
مدیر مجموعه میراث جهانی کاخ گلستان، این خبر را اعلام کرد و گفت: «این آلبوم به شماره 362 در ابعاد 22 در 15.5 سانتیمتر مربع بوده و شامل 100 قطعه عکس از کودکان و زنان قاجاری است که سهشنبه 28 مرداد 99 با سرشماری حساب اموال که توسط این کمیته انجام شد در ساعت 11:30 در یکی از قفسههای آلبوم خانه کاخ گلستان پیدا شد و تمامی 100 قطعه عکس در این آلبوم موجود است.» به گفته او با توجه به اینکه تعداد آلبومهای عکس موجود در آلبوم خانه کاخ گلستان بسیار بوده و ابعاد آن بزرگ است و آلبوم ناصری کوچک بود در قفسههای آلبوم خانه جابه جا شده بود.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
وزیر فرهنگ: فروش ۱۳۲ میلیارد ریالی کتاب در تابستان امسال
-
به نسل نوظهور موسیقی اعتماد کنیم
-
یک کتاب هزار هزار صفحهای
-
نبات برای کودکان
-
شهروند مجـــازی
-
به نام تاریخ
-
عکس نوشت
اخبارایران آنلاین