ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
استاد دانشگاه صنعتی شریف در گفتوگو با «ایران» اعلام کرد
در استفاده از تجدیدپذیرها تأخیر داریم
عطیه لباف
خبرنگار
ایران چقدر از منابع تجدیدپذیر برای تأمین انرژی مصرفی خود بهره میبرد؟ آمار اعلامی سازمان انرژیهای تجدیدپذیر و بهرهوری برق ایران (ساتبا) پاسخ این سؤال را در یک عدد خلاصه میکند: 823 مگاوات! رقم بسیار اندک است و از برنامههای توسعهای هم عقب ماندهایم؛ اما اگر براساس اظهارات مقامات جلو بریم، باید در آینده 80 درصد از برق مصرفی کشور را از انرژیهای تجدیدپذیر و بهرهوری انرژی برق تأمین کنیم. اکنون ظرفیت نامی تولید برق کشور رقمی حدود 81 هزار مگاوات است. اما چگونه این اتفاق رخ خواهد داد و الان چه موانعی در این مسیر وجود دارد؟ دنیا در چه شرایطی است؟ سیدهاشم اورعی، استاد تمام دانشکده برق دانشگاه صنعتی شریف و رئیس انجمن انرژی بادی ایران در گفتوگو با «ایران» پاسخ این پرسشها را میدهد.
به نظرتان روزی میرسد که دیگر در تولید برق، از سوختهای فسیلی استفاده نشود؟
سرعت جایگزینی سوختهای فسیلی با انرژیهای تجدیدپذیر قابل توجه است. بهعنوان مثال جامعه اروپا تصویب کرده که تا سال 2030 حداقل 32 درصد از کل انرژی الکتریکی مصرفی خود را از نیروگاههای بادی تأمین کند. در حال حاضر کشورهایی مانند اسکاتلند به تأمین 100 درصدی انرژی الکتریکی مورد نیاز خود از محل تجدیدپذیرها دست یافتهاند. با اطمینان میتوانم بگویم که بزودی کشورهای اروپایی مصرف سوخت مایع را برای تولید برق حذف میکنند. به روند سرمایهگذاری در تولید برق توجه کنید؛ بیشتر سرمایه گذاریها بر بخش انرژی تجدیدپذیر متمرکز است. در این میان، انرژی بادی بیشترین شیب افزایش سرمایهگذاری را دارد. پس از آن، انرژی خورشیدی است. اما در مقابل شیب سرمایهگذاری در نفت و گاز منفی است.
در سال 2018 میلادی برای نخستین بار، بیشتر از راهاندازی ظرفیت جدید نیروگاههای فسیلی در اروپا، این نیروگاهها از مدار خارج شدند. اما روند معکوس آن در خصوص انرژی بادی و خورشیدی مشاهده میشود. با اطمینان میتوان گفت، جهان به سمت کنار گذاشتن نفت و گاز در فرآیند تولید برق حرکت میکند. در بسیاری از کشورها، توسعه انرژی تجدیدپذیر بهصورت قانون درآمده و تمرکز ویژهای بر انتقال هر چه سریع تر از سوخت فسیلی به انرژی تجدیدپذیر وجود دارد. اکنون فرآیند تولید انرژی الکتریکی از منابع تجدیدپذیر تبدیل به یک صنعت شده و نقش قابل توجهی در اقتصاد خیلی کشورها ایفا میکند.
در ایران وضعیت چگونه است؟
وضعیت ایران متفاوت از دنیاست. ما بیش از 80 هزار مگاوات ظرفیت منصوب نیروگاهی در ایران داریم که توان واقعی آن حداکثر60 هزار مگاوات است. از این 60 هزار مگاوات کمتر از هزار مگاوات از نوع تجدیدپذیر است؛ یعنی حدود یک درصد از کل ظرفیت تولید که ناچیز است.
اما به آمار مصرف انرژی در ایران توجه کنید. طبق آمار موجود بهطور متوسط در هر روز معادل یک میلیون و 700 هزار بشکه نفت و 600 میلیون مترمکعب گاز در کشور مصرف میشود. اما این 600 میلیون مترمکعب، ارزش حرارتی معادل چهار میلیون بشکه نفت دارد. یعنی معادل چهار میلیون بشکه نفت در هر روز گاز مصرف میکنیم و در مجموع در کشور روزانه معادل پنج میلیون و 700 هزار بشکه نفت مصرف میشود.
اکنون قیمت نفت بهخاطر شیوع ویروس کرونا سقوط کرده اما اگر میانگین 5 سال اخیر را در نظر بگیریم میبینیم که ما ایرانیان هر سال یک چهارم از تولید ناخالص داخلی کشور را با مصرف بیرویه سوختهای فسیلی از بین می بریم و معادل 5/25 درصد از کل GDP کشور، انرژی مصرف میکنیم.
البته درحالی 5 میلیون و 700 هزار بشکه مصرف سوخت فسیلی گزارش میشود که آمارها نشان میدهد در سال 1356 این رقم 500 هزار بشکه بیشتر نبوده است. اما در همان سال شش میلیون بشکه صادرات نفت داشتیم؛ یعنی 12 برابر مصرف داخلی صادر میکردیم.
GDP کشور ترکیه تقریباً دو برابر ایران است. اما 780 هزار بشکه بیشتر نفت مصرف نمیکند؛ یعنی کمتر از نصف ایران میسوزاند و دوبرابر ایران تولید میکند. با توجه به جمعیت برابر دو کشور میتوان گفت که سیستم انرژی ایران ناپایدار است و چند سال دیگر تازه متوجه عمق فاجعه خواهیم شد.
علت اینکه این روند مخرب در کشور ما رقم خورده، چیست؟
مهمترین عامل آن، وضعیت نابسامان اقتصاد انرژی در کشور ماست. وقتی قیمت تمام شده برق بین 1500 تا 2000 تومان به ازای هر کیلووات ساعت باشد اما به طور متوسط 80 تومان به فروش برسد، یعنی در حال ارسال یک سیگنال منفی به مردم هستیم و به آنها میگوییم که این برق بیشتر از 80 تومان نمیارزد و هرقدر که میخواهید بد مصرف کنید.
این درحالی است که همه کشورها یک نظام نامه تحت عنوان «سیاست انرژی» دارند و کشور ما با وجود آنکه یک تولیدکننده بزرگ انرژی است، این سیاست نامه انرژی را ندارد و به همین خاطر هم 5/25 درصد از کل تولید ناخالص داخلی را میسوزاند اما سهم تحقیق و توسعه از GDP نیم درصد است. چرا که تحقیقات برای توسعه در آینده نمود پیدا میکند و روند کنونی مصرف ناشی از خرابکاریهای گذشته است. از آنجایی که اصلاح این روند هزینه غیراقتصادی دارد، دست به آن نمیزنیم.
در بخش انرژیهای تجدیدپذیر مشکلات پیچیدهتر نیز میشود. اقتصاد تجدیدپذیرها به طرز عجیبی خراب است. برای مثال اگر یک نیروگاه حرارتی احداث شود، وزارت نیرو گاز را به این نیروگاه تقریباً مجانی تحویل میدهد و برق آن را خرید تضمینی میکند. وقتی مواد اولیه را مجانی به نیروگاه تحویل میدهیم، فلسفه افزایش راندمان را از معادله پاک کردهایم. به نیروگاهها یارانه ای در ورودی یعنی نفت و گاز داده میشود که اتلاف انرژی را بیشتر میکند. اما اگر این یارانه روی محصول نهایی داده شود، شرایط تغییر میکند. به این ترتیب که با قیمت واقعی گاز را به نیروگاه تحویل داده و حمایتهای دیگری از آنها کرد.
باید به مردم نیز واقعیت را گفت که قبض برق 40 هزارتومانی این ماه آنها در واقع بیشتر از400 هزار تومان است و ارزان نیست. آن زمان انرژی ارزش واقعی خود را پیدا میکند. مزیت دوم این است که برای نیروگاه دار استفاده از تکنولوژی نوین ارزش پیدا میکند.
اکنون راندمان برخی از نیروگاههای کشور 20 درصد است. یعنی بیش از آنکه برق تولید کند، کارخانه تولید دود و حرارت است؛ ولی کسی آن را درست نمیکند، چراکه منطق و دلیلی برای افزایش راندمان نیروگاهها که انرژی مجانی دریافت میکنند، وجود ندارد.
فکر میکنید که در چنین فضایی انرژی تجدیدپذیر فرصت حضور بیشتری خواهد داشت؟
بله. ولی آن زمان دولت هم نگاهش به انرژیهای تجدیدپذیر باید تغییر کند و نگوید که توسعه انرژی تجدیدپذیر صرف ندارد. هرکجا در دولت برای چانهزنی میرویم، میگویند که خرید برق 400 تومانی از نیروگاههای تجدیدپذیر تا زمانی که برق حرارتی 80 تومان باشد، صرفه ندارد و گران است.
در دنیا این بحث مطرح نیست که تجدیدپذیر ارزان یا گران است. چراکه ارزانترین نوع انرژی الکتریکی در دنیا منابع تجدیدپذیر هستند، ولی ما آنقدر به نیروگاههای با سوخت فسیلی سوبسید دادهایم که قیمت واقعی را نمیدانیم.
ما نباید تنها به دنبال انرژی تجدیدپذیر باشیم بلکه هدف نهایی ایجاد و توسعه صنعت انرژی تجدیدپذیر است. چون این صنعت یک لیست بلندبالا مزیت دارد که آخرین آن برق است. اشتغال ایجاد میکند، صنعت را راه میاندازد، از مهاجرت جلوگیری میکند، موجب توسعه اقتصادی میشود، امنیت به وجود میآورد، پدافند غیرعامل دارد، آب مصرف نمیکند و مهمتر از همه مسائل زیست محیطی آن است.
چرا قیمت خرید تضمینی با نرخ ارز افزایش نیافت؟ مگر قرار نبود یکی از متغیرها نرخ ارز باشد؟
طبق فرمول قرار بود هر کس انرژی بادی یا خورشیدی تولید کند؛ محصول آن خرید تضمینی شود. آن فرمول دو متغیر داشت که یکی از آن تورم بود و دیگری نرخ ارز طبق اعلام بانک مرکزی. ما امیدوار بودیم با این روند صنعت تجدیدپذیر پا بگیرد. ارز که چند برابر شد انتظار این بود ارقام جدید در نرخ خرید اعمال شود. 18 ماه طول کشید تا وزارت نیرو اینها را اعمال کرد و آن هم به صورت کاملاً ناقص. لذا توجیه اقتصادی انرژی تجدیدپذیر از دو سال قبل تاکنون از بین رفت و نتیجه این است که صنعت انرژی تجدیدپذیر در آستانه تعطیلی است.
بعد از 10 سال دوندگی برای ایجاد صنعت تجدیدپذیر، آیا عاقلانه است که این صنعت را از بین ببریم؟ البته در این زمینه منافع مافیای سوخت فسیلی نیز اثر دارد. نیروگاهداران افرادی عادی نیستند، اغلب صاحبان قدرت و ثروت هستند و آنها تجدیدپذیر را به صورت مانعی برای ادامه فعالیت خود میبینند.
امروز اگر کسی 100 کیلو وات نیروگاه خورشیدی را اجرا کند باید نزدیک به یک میلیارد تومان هزینه کند. اما این پول بعد از 8 سال برمیگردد. پس چگونه ما میتوانیم انتظار داشته باشیم که صنعت تجدیدپذیر پا بگیرد. اقتصاد آن خراب است و میتوان به جرأت گفت که امروز در مملکت چیزی به نام انرژی تجدیدپذیر نداریم.
چقدر از برق مصرفی کشور را میتوانیم از منابع تجدیدپذیر تأمین کنیم؟
ما ظرفیت این را داریم که کل مصرف انرژی مان را از تجدیدپذیر به دست بیاوریم. البته نیروگاههای حرارتی و سیکل ترکیبی نیز داریم و نیاز به این کار نیست. اما در یک دوره 10 ساله باید نسبت میان این بخشها تنظیم شود.
در حال حاضر در دانمارک 46 درصد از کل برق مصرفی از باد تأمین میشود. کشور ترکیه با ما شروع کرده است و الآن بیش از هفت هزار مگاوات نیروگاه بادی دارد در حالی که ما 300 مگاوات داریم. و از همه بدتر با این سرعتی که ما در تجدیدپذیر کار میکنیم، همه آن ضرر است و باید آن را تعطیل کنیم. چرا که ایجاد و رشد صنعت اتفاق نمیافتد.
اگر بخواهیم صنعتی راه بیندازیم منافع آن تنها در تولید برق نیست بلکه در ایجاد اشتغال است. اساس و پایه صنعت ایران بسیار قوی است. ما نه تنها میتوانیم برای خودمان تجهیزات نیروگاه بادی بسازیم بلکه میتوانیم صادر هم بکنیم و نیروگاه بادی و خورشیدی در بقیه نقاط دنیا احداث کنیم. ما باید حداقل سالی 500 مگاوات تقاضا داشته باشیم که این صنعت از نقطه سر به سر آن بالاتر رود. وقتی که ما سالی 10 مگاوات نیروگاه خورشیدی اجرا میکنیم و 10مگاوات نیروگاه بادی، باید آن را رها کرد. اینگونه یک صنعت پا نمیگیرد. باید عزمی ایجاد شود و به سوی سالی هزار تا دو هزار مگاوات ظرفیت جدید رفت تا صنعت شکل بگیرد.
با شیوع ویروس کرونا و تحولات بازار نفت آیا سرمایهگذاران به فکر تمرکز بیشتر بر انرژیهای کم ریسکتر که یکی از آنها انرژی تجدیدپذیر هست، نیفتادهاند؟ آیا ویروس کرونا بر مصرف انرژیهای تجدیدپذیر نیز اثر گذاشت؟
اتفاقاً ویروس کرونا و شرایط جدید در اقتصاد جهان ما را در وضعیت فوقالعاده خوبی قرار داده به شرط آنکه بتوانیم از این فرصت طلایی استفاده کنیم. اقتصاد بسیاری از کشورهای صنعتی بهدلیل شیوع ویروس کرونا سخت به مخاطره افتاده و این در حالی است که صنعت ما بهدلیل عدم ارتباط تنگاتنگ با جهان کمترین آسیب را دیده است. با توجه بهزیر ساختهای صنعتی موجود در کشور، فرصتی ایده آل پدید آمده که طبق برنامهای مدون، صنعت انرژی تجدیدپذیر در کشور ایجاد شده و ضمن رفع نیاز داخل، جای خود را در منطقه مستحکم کرده و بازار را از سایر کشورها بگیریم.
بهعنوان سؤال آخر! راهکار پیشنهادی شما چیست؟
ما میتوانیم دو نوع تصمیم بگیریم. یا تصمیم بد بگیریم یا تصمیم سخت. تصمیم خوب و آسان نداریم. هر کس با دید تخصصی نگاه کند، میبیند که سیستم انرژی کشور ما کاملاً غیر منطقی و ناپایدار است. بزودی دنیا به ما اجازه تولید برق از نیروگاههای فسیلی را نمیدهد و نمیگذارد که آلودگی ایجاد کنیم.
اکنون بخشهایی از یک نیروگاه حرارتی افتتاح میشود که ما تا چند سال دیگر مجبور خواهیم شد درب آن را ببندیم. یا این قوانین به طور فیزیکی نیروگاههای ما را تعطیل خواهند کرد یا آنقدر جریمه میگذارند که ما نمیتوانیم کاری بکنیم.
یکی از مشکلات بزرگی که مانع توسعه تجدیدپذیرها در ایران است، نبود یک متولی واحد و توانمند است. سازمان محیط زیست، وزارت نیرو، وزارت نفت، بانک مرکزی، شورای اقتصاد و نهادهای دیگری درگیر هستند که هر کدام نگاه خودشان را دارند. متولی اصلی آن باید وزارت نیرو و با قدرت کافی باشد.
بههر حال این کار شدنی است. بندر گدنسک در شمال لهستان یک زمانی مهد کشتیسازی اروپا بود. صنعت کشتیسازی در اروپا رو به افول گذاشت. طی یک برنامه توسعه صنعتی، اهداف و برنامهها را عوض کردند و الان این شهر مهد انرژی تجدیدپذیر است. در اسپانیا هم این اتفاق افتاده است. ما هم میتوانیم همین کار را بکنیم. میتوانیم تکنولوژی آن را ایجاد کنیم. تکنولوژی انرژی بادی و خورشیدی تکنولوژی کره مریخ نیست.
اگر ما هزار مگاوات نیروگاه خورشیدی و هزار مگاوات نیروگاه بادی داشتیم؛ سالی دو میلیارد دلار میتوانستیم درآمد ارزی داشته باشیم. الان ما تولیدی نداریم که کسی بخرد. اگر ما برنامه را تدوین کنیم در عرض سه سال میتوانیم تجهیزات مورد نیاز را در داخل تولید کنیم. باید شرایط را در ایران فراهم کنیم. حتی میتوانیم مجری پروژه شویم و خدمات مهندسی صادر کنیم.
برش
افزایش 4 برابری ظرفیت نصب شده انرژیهای نو در 5 سال اخیر
میزان بهرهگیری ایران از منابع تجدیدپذیر برای تولید انرژی محدود است اما دولت تمایل زیادی به توسعه این بخش دارد. روز گذشته در آیین تکریم و معارفه معاون وزیر و رئیس سازمان ساتبا وزیر نیرو، معاون برق او و همینطور رئیس جدید سازمان انرژیهای تجدیدپذیر و بهرهوری برق ایران بر این موضوع تأکید کردند.
بهگزارش پایگاه اطلاعرسانی وزارت نیرو، رضا اردکانیان، وزیر نیرو در این مراسم گفت: سازمان انرژیهای تجدیدپذیر و بهرهوری برق ایران در شرایط و موقعیت حاضر وزارت نیرو با توجه به مأموریتهای قانونی که دارد باید محور اصلی، نمایان و شایان عرصه صنعت آب و برق باشد.
در همین حال، همایون حائری، معاون وزیر نیرو در امور برق و انرژی با اشاره به ضرورت توسعه این بخش گفت: ظرفیت نصب شده انرژیهای نو در داخل کشور در طول سالهای 94 تا 98 رشد چهاربرابری داشته است. به طوری که ظرفیت نصب شده انرژیهای نو در داخل کشور 200 مگاوات در سال 94، بود و تا پایان سال 98 به بیش از 800 مگاوات رسید.
قیمت جدید خودروهای داخلی مشخص شد
قیمت جدید محصولات ایران خودرو و سایپا بر اساس جدیدترین دستورالعمل شورای رقابت مشخص شد. با ابلاغیه شورای رقابت تکلیف شرکتهای خودروسازی مشخص و از این پس کسانی که خودرو ثبتنام میکنند بایستی با قیمتهای جدید(برخی از آنها در جدول اشاره شده است) خرید خود را انجام دهند؛ با تعیین تکلیف قیمت کارخانهای، نمایشگاهداران و فعالان بازار خودرو هم ملزم به این هستند که خودروهای خود را تنها 10 درصد بالاتر از قیمت مصوب شورای رقابت به مردم بفروشند و اگر مجموعهای از این امر تخطی کند، سازمانهای نظارتی پاسخگو هستند. البته باید دید که شرکتهای خودروسازی با قیمتهای جدید شورای رقابت موافق هستند و میتوانند با قیمتهای اعلامی به تولید بپردازند و از سویی فعالان بازار به فروش 10 درصد از قیمت کارخانه تمکین خواهند کرد؟
بهگزارش فارس، به گفته رضا شیوا رئیس شورای رقابت، محصولات ایران خودرو به طور متوسط 10 درصد و محصولات سایپا هم 23 درصد افزایش قیمت دارند، دلیل اینکه قیمت محصولات ایران خودرو نسبت به سایپا رشد کمتری دارد این است که ایران خودرو در بهمن 97 قیمت محصولات خود را افزایش داده بود.
بر اساس دستورالعمل جدید شورای رقابت، قیمت هر دستگاه سایپا 131 معادل 37 میلیون و 400 هزار تومان و هر دستگاه پژو 405 بنزینی 54 میلیون و 700 هزار تومان تعیین شده است.
با توجه به قیمتگذاری صورت گرفته، شروط عرضه خودرو هم در این ابلاغیه تأکید شده است. بر این اساس به منظور دسترسی عادلانه و بدون تبعیض به بازار، فروش خودرو بهصورت مزایده یا فروش به قیمت کارشناسی مجاز نیست مگر پس از تأیید و اخذ مجوز از شورای رقابت.
همچنین تمام فروشهای مستقیم به مصرفکننده نهایی با کد ملی و شرایط تضمینشده صورت گیرد و از هر گونه فروش و عرضه خارج از این رویه (از جمله در قالب سبد محصول نمایندگیها) خودداری شود.
شرط دیگر این است که خودروسازان ضمن اخذ گواهی استاندارد تأمین قطعات مربوط به خودروهای تولیدی یا فروش رفته خود را برای حداقل سه سال از تاریخ فروش، تضمین کنند. از سویی در ابلاغیه شورای رقابت عنوان شده با هر کد ملی فقط امکان ثبتنام و خرید یک دستگاه خودرو از خودروسازان مجاز است، در غیر اینصورت قرارداد از سوی خودرو ساز بهصورت یک طرفه، لغو میشود.
در این میان مشتریانی که در ۳۶ ماه اخیر اقدام به خرید خودرو از شرکتهای خودرو سازکردهاند، مجاز به ثبتنام نیستند، در غیر اینصورت، قرارداد بهصورت یک طرفه از سوی شرکت فروشنده لغو و وجه پرداختی نیز برگشت داده میشود.
نکته دیگر اینکه در مورد خودروهایی که تاکنون شورای رقابت مشمول شرایط انحصاری تشخیص نداده است یا آنهایی که از شمول دستورالعمل خارج کرده است، در شرایط فعلی و با توجه به ممنوعیت کلی واردات خودرو، بازار این خودروها نیز از شرایط بازار انحصاری برخوردار شده است.
ساختوسازها و سازوکارها؛ پایههای جهش تولید و توسعه
رضا اردکانیان
وزیر نیرو
توسعه به معنای ارتقای ظرفیت حکومت، جامعه و افراد برای حل مسائل، غلبه بر مشکلات، افزایش کیفیت زندگی و بالا رفتن ظرفیت جامعه برای زندگی اخلاقی و پایبندی به ارزشها، نیازمند سه دسته پیشنیازهاست. این سه دسته پیشنیاز را میتوان مدیران توسعه یافته، سختافزارها و نرمافزارها نامید. تمرکز این نوشتار بر تشریح نسبت سختافزارها و نرمافزارهاست، اما شرح مختصری بر مدیران توسعه یافته نیز ضروری است. مدیران توسعه یافته کسانیاند که بر نسبت و ترکیب مناسب سختافزارها و نرمافزارها آگاه هستند، ماهیت میانبخشی توسعه را میشناسند، الزامات فعالیت در ساختار جزیرهای و چگونگی پیش رفتن به سمت ارتباطات میانبخشی و گریز از رویکرد جزیرهای را میدانند، انگیزههای درونی مناسبی برای تحقق توسعه دارند و با وجود برخی ویژگیهای محیط نامساعد ساختاری از سلامت اداری بالایی برخوردارند. این شرح مختصر درباره مدیران توسعه یافته از آن جهت اهمیت دارد که آنها مدیران، کاربران و طراحان بهبود سختافزارها و نرمافزارهای توسعه هستند.
سختافزارهای توسعه بر اثر فعالیتهایی که از جنس «ساختوساز» هستند پدید میآیند. ساختن جاده، نیروگاه، سد، کارخانه، بیمارستان و... همه نمونههایی از ساختوساز برای فراهم کردن سختافزار توسعه هستند. سختافزارها و فعالیتهای منجر به پیدایش آنها، همگی بر بستر مجموعهای از قواعد، رویهها، دستورالعملها، شیوههای عمل، روشهای محاسبات، روابط قدرت، مناسبات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کار میکنند. این مجموعه گسترده از قواعد، شیوهها و محاسبات، بنیان یکی از دو پایه توسعه را تشکیل میدهند که همان «سازوکارها» هستند. اگر هنگام پرسش درباره «ساختوسازها» میتوان پرسید «آنچه ساخته میشود چیست؟» در مواجهه با فعالیتهای سازوکاری باید پرسید «این کار چگونه انجام میشود؟»
فناوریهای ساختوساز اغلب شناخته شده هستند. فناوری لازم برای ساخت سد، بیمارستان، بزرگراه یا نیروگاه در حیطه دانش بشری کاملاً شناخته شده است. بخش زیادی از آن در داخل کشور ما هم وجود دارد و حتی در صورتی که در جایی دانش و فناوری لازم برای ساخت این سازهها کافی نباشد، به شرط داشتن منابع مالی یا فقدان محدودیتهای ناشی از تحریم، میتوان از طریق قراردادهای مشارکت با طرفهای خارجی وارد کرد. فناوری بهبود سازوکارها اما بهراحتی فناوری ساختوسازها، شناخته شده نیست. دانش، فناوری یا شیوههای عمل ضروری برای مقابله با فساد، بهرهورتر کردن استفاده از منابع، تسهیل کسبوکار، مدیریت زمان، ارتقای انگیزههای نیروی انسانی، ارتقای سلامت اداری در عقد قراردادها و ساماندهی به بازارهای آب و انرژی، جلب مشارکت ذینفعان، تضمین رعایت استانداردهای محیط زیستی و جلوگیری از هدررفت انواع منابع مالی، سازمانی و انسانی در اختیار افراد و کشور، شناخته شده نیستند، بر سر آنها اجماعی وجود ندارد و مهمتر آنکه بشدت خصیصه محلی دارند.
سازهها موجودات غیرزنده و فاقد ظرفیتهای واکنش سریع و خودآگاه به تغییرات هستند. سازوکارها درست برعکس سازهها و ساختوساز هستند. سازوکارها را انسانها عملی میکنند و هرلحظه اجرایی شدن سازوکارها به کنش انسانی ربط دارد. بهرهوری نیروی انسانی، طی شدن فرآیند صدور مجوزها، شیوه استفاده از منابع، سامان بازارها و رعایت استانداردها همگی با رفتار انسانی مرتبط است. انسانها نیز در مناسبات متفاوتی با یکدیگر زندگی میکنند. نظام انگیزههایی که در یک کشور برقرار است در کشوری دیگر برقرار نیست و همین امر سبب تفاوت رفتار آدمها در موقعیتهای یکسان میشود. اینجاست که خصیصه محلی بودن سازوکارها بسیار مهم میشود. همین محلی بودن و وابستگی سازوکارها به موقعیتهای رفتاری و اجتماعی آدمهاست که سازوکارها را پیچیده میکند. سازوکارها در دل مناسبات پیچیده نهادی کشورها تعریف میشوند.
نکته بسیار مهم این است که بدون بهبود سازوکارها، ساختوسازها درست انجام نشده و بهرهبرداری از آنها نیز با بهرهوری و کیفیت مناسب انجام نمیشود. ساخت سازهها در دل مناسبات سازوکاری نامناسب، بیش از زمان لازم طول میکشد و هزینههای بیشتری صرف آنها میشود. سازوکارهای اقتصادی حاکم بر بهرهبرداری از سازهها نیز اگر بسامان نباشند، پایداری اقتصادی سازهها تضمین نمیشود و بازتولید زیرساختهای ضروری برای توسعه با مشکل مواجه میشود.
ملاحظات فوق توجه به هر دو پایه توسعه یعنی «ساخت و سازها» و «سازوکارها» را ضروری میسازد. تجربه و شواهد نشان میدهد کشور در دهههای گذشته به دلایل مختلف تمرکز بیشتری بر توسعه ساختوسازها داشته است. مردم همواره شاهد تمرکز بیشتر دولت و سایر سازمانها بر سرمایهگذاری عمرانی در توسعه زیرساختهای ریز و درشت توسعه بودهاند. تداوم توسعه با اتکای صرف بر ساختوسازها ممکن نیست و بهرهورتر کردن استفاده از سازهها و سامان دادن سازوکارهای ضروری برای توسعه سازهها ضرورت حیاتی کشور است. سازوکارها متأسفانه از آن جهت که نامشهودند اصلاحشان هم به چشم نمیآید و نظام اطلاعرسانی و جلب توجه کشور نیز به گونهای سامان یافته که ساختوسازها دیده میشوند، بهبود و اصلاح سازوکارها نه به اندازه کافی قدر میبیند و نه بر صدر مینشیند. وزارت نیرو که با تمرکز بر به بهرهبرداری رساندن سازهها و توسعه ساختوسازها، پویش هرهفته -الف-ب-ایران را در سال 1398 اجرا کرد و 227 طرح ساختوسازی بزرگ را با هزینهای بالغ بر 33 هزار میلیارد تومان به بهرهبرداری رساند، در سال 1399 پویش هرهفته-الف-ب-ایران را با متمرکز شدن بر هر دو پایه توسعه یعنی «ساختوسازها» و «سازوکارها» آغاز کرده است. توسعه ساختوسازها و به بهرهبرداری رساندن طرحها کماکان در دستور کار وزارت نیرو است، اما پیشبرد اصلاحات سازوکاری به دستور کار اضافه شده است. این اقدام در شرایطی صورت میگیرد که کاملاً آگاهیم اصلاحات سازوکاری بهدلیل فقدان زمینه و نهادینه شدن در نظام اداری و اجرایی، پیچیدگیهای دانشی و ناشناخته بودن فناوری و شیوههای عمل ضروری برای اصلاح، به نسبت پیشبرد ساختوسازها بسیار دشوارتر است. ما به کمک مجموعه کارشناسان و مدیران صنعت آب و برق در بخش دولتی و خصوصی و رسانههای ارتباط جمعی، مجموعهای از سازوکارهای مؤثر در صنعت آب و برق را شناسایی کرده و به کمک یکدیگر برای اصلاح آنها گام برمیداریم. زمان قابل توجهی لازم است تا شیوههای عمل مناسب برای اصلاحات سازوکاری در فرهنگ سازمانی جاری کشور نهادینه شود، اما مهم این است که اولین گام را آگاهانه، استوار و برای دست یافتن به اهداف مشخص برداشتهایم. اطمینان داریم حتی گامهای کوچک در مسیر اصلاحات سازوکاری به مرور زمان سبب بهبودهای قابل توجه میشود و انرژی سازمانی و امید عظیمی برای پیشرفت ایجاد خواهد کرد.
اخبار
تورم تولیدکننده کاهش یافت
تغییرات میانگین شاخص کل قیمت تولیدکننده در چهار فصل منتهی به فصل زمستان ٩٨ نسبت به دوره مشابه در سال قبل با ١٣.٣ درصد کاهش به ٣٦.٧ درصد رسید. تغییرات شاخص قیمت تولیدکننده کل کشور نسبت به فصل قبل (تورم فصلی) در فصل زمستان٩٨ به منفی 3 دهم درصد رسید که در مقایسه با همین مدت در فصل قبل بدون تغییر بوده است. بیشترین تورم فصلی تولیدکننده نیز به ترتیب مربوط به بخشهای خدمات (٤.١ درصد) و معدن (٣.٤ درصد) است./ مرکز آمار
شرط برای فروش ارز
دبیرکل کانون صرافان ایران گفت: فروش ارز بر مبنای، درج نرخ خرید و فروش ارز در صرافیها است. شهاب ابراهیم قربانی، اعلام کرد: بر اساس بخشنامه بانک مرکزی صرافیها در صورتی مجاز به خرید و فروش ارز هستند که قبلاً نسبت به اعلام همزمان نرخ خرید و فروش ارز در محل استقرار صرافی یا تارنمای صرافی اقدام کنند. دبیرکل کانون صرافان ایران طی اطلاعیهای از صرافان مجاز خواست تا نسبت به بارگذاری نرخ تمام ارزهای قابل معامله در سایت خود اقدام کنند./کانون صرافان
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
در استفاده از تجدیدپذیرها تأخیر داریم
-
قیمت جدید خودروهای داخلی مشخص شد
-
ساختوسازها و سازوکارها؛ پایههای جهش تولید و توسعه
-
اخبار
اخبارایران آنلاین