4 کشته در تصادف جاده جیرفت
برخورد شدید خودرو پژو پارس با یک دستگاه پژو 405 در محور جیرفت 4 کشته و دو زخمی بر جا گذاشت.
سرهنگ دادمولا آبکار، فرمانده قرارگاه پلیس راه جنوب کرمان در اینباره گفت: سانحه در محور جیرفت به ساردوئیه واقع در منطقه دلفارد رخ داد و خودرو پژو پارس با یک دستگاه پژو 405 برخورد کرد.وی با بیان اینکه یک تیم از نیروهای پلیس قرارگاه جنوب کرمان بلافاصله در محل حضور یافت، تصریح کرد: پس از بررسی کارشناسانه، علت حادثه، بیاحتیاطی از جانب راننده پژو پارس به علت تجاوز به چپ و سبقت غیرمجاز گزارش شده است.در این سانحه چهار سرنشین پژو 405 در دم جان خود را از دست دادند و 2 سرنشین پژو پارس مجروح شدند.فرمانده قرارگاه پلیس راه جنوب کرمان اظهار داشت: افراد در هنگام رانندگی از تلفن همراه و هر فعالیتی که موجب بر هم زدن تمرکز آنها میشود، خودداری کنند تا دیگر شاهد اینگونه حوادث نباشیم.
طوفان دختری را از بالکن به پایین پرت کرد
گروه حوادث: طوفان شدیدی که جمعه شب سراسر تهران را درنوردید یک دختر نوجوان را از روی بالکن طبقه دوم خانه ای در خیابان مولوی به پایین انداخت.این دختر 17 ساله که برای جمع کردن لباسها از روی بند رخت به بالکن طبقه دوم خانه دایی خود رفته بود به علت شدت طوفان به پایین سقوط کرد. سرهنگ جلیلیان- سر کلانتر هفتم پلیس پیشگیری پایتخت - در اینباره گفت: حدود ساعت 9 شب سقوط یک نفر از بالکن به کلانتری ۱۱۶ مولوی اعلام شد که در پی آن بلافاصله مأموران به محل حادثه اعزام شدند و پس از تأیید این خبر، رسیدگی به موضوع در دستور کار قرار گرفت. وی برای برداشتن لباس از روی طناب به بالکن خانه رفته و بعد از مدتی به علت شدت طوفان تعادل خود را از دست داده بود.خانواده این دختر با اورژانس تماس گرفته و بلافاصله نیروهای امدادی در محل حاضر شدند و وضعیت جسمانی وی را بررسی کردند که مشخص شد این فرد از ناحیه کمر و هردو پا دچار شکستگی شده است.
گروه حوادث _ معصومه مرادپور/ مرد جوان که به هواخواهی از یک زن مرتکب قتل شده بود، صبح دیروز در شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.
به گزارش خبرنگار حوادث«ایران»، رسیدگی به این پرونده از تیر سال 94 بهدنبال نزاعی خونین در حوالی شهرری شروع شد. در این درگیری مرد جوانی بهنام فرید با ضربههای چاقو به قتل رسید. عامل این جنایت که حمید نام داشت مدتی بعد دستگیر شد و ضمن اعتراف به قتل گفت: روز حادثه یکی از آشنایان خانوادگی ما بهنام ثریا با من تماس گرفت و گفت مرد جوانی بهنام فرید برای او مزاحمت ایجاد کرده است. من هم برای حمایت از او به محل رفتم و با دیدن فرید درگیر شدیم. من نمیخواستم او را بکشم اما نمیدانم چه شد که ضربه چاقو به او خورد.
بهدنبال اعتراف حمید کیفرخواست وی به اتهام قتل عمد صادر شد. این متهم صبح دیروز در شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی قربانزاده و با حضور یک مستشار تحت محاکمه قرار گرفت.در ابتدای جلسه پدر و مادر مقتول و دخترانش خواستار قصاص متهم پرونده شدند.دختر مقتول در حالی که اشک میریخت به دادرسان دادگاه گفت: از زمانی که پدرم کشته شده است من مجبور به ترک تحصیل شدهام چون توانایی ادامه تحصیل ندارم و از لحاظ روانی و روحی بشدت آسیب دیدهام.سپس متهم در جایگاه ایستاد و در شرح ماجرا گفت: روز حادثه این ثریا بود که از من خواست به کمکش بروم میگفت فرید مزاحمش است و به او پیشنهاد رابطه پنهانی داده است.
قاضی پرسید: مگر ثریا شوهر نداشت؟ چرا به شوهرش نگفته بود؟متهم پاسخ داد: چرا داشت اما گفت اگر شوهرم بفهمد یا به پلیس اطلاع بدهم آبروریزی میشود.
تو چه رابطهای با ثریا داشتی؟من هیچ رابطهای با ثریا نداشتم فقط رفت وآمد خانوادگی داشتیم. من از همسرم مدتی است که جدا شدهام و نیتم فقط کمک به ثریا بود.
اگر به پرداخت دیه محکوم شوی آیا توانایی پرداخت دیه را داری؟بله هر چه دارم میفروشم و پول دیه را فراهم میکنم.
تو ادعا کردی که ثریا از تو خواسته بود که با فرید درگیر شوی پس چرا در مراحل نخستین بازجویی این ماجراها را توضیح ندادی؟نمیدانم اما الان کاملش را برایتان بازگو کردم.
اما ثریا منکر این ادعا شده چه توضیحی داری؟من توصیحی ندارم اما هرآنچه رخ داده فقط به خاطر ثریا بوده ومن هرگز قصد کشتن مرحوم را نداشتم.
پس از پایان اظهارات متهم، قضات وارد شور شده و بزودی حکم متهم را صادر خواهند کرد.
تباهی زندگی به خاطر لـجبازی
حمید رضا محمدی
زن جوان که از سر لجبازی با پسرخالهاش به عقد مردی معتاد درآمده بود نمیدانست این تصمیم اشتباه چه فرجام شومی خواهد داشت.
«لاله» زنی لاغراندام و خوش سیما بود که با چشمانی اشک بار قدم به اتاق مشاوره پلیس گذاشت. روی صندلی نشست و سرش را پایین انداخت. برای بیان سرگذشت زندگی نه چندان طولانی اش کمی تردید داشت اما انگار اینجا تنها جایی بود که کسی بدون سرزنش و نصیحت برای شنیدن غصههایش اعلام آمادگی کرده بود : «از کودکی بهخاطر روابط نزدیک خانوادگی با پسرخالهام «سهراب»، هم بازی و دوست بودم. هر چه بزرگتر شدیم حس کردم علاقه خاصی به او دارم. مطمئن بودم او هم مرا دوست دارد وقتی مدرسه را تمام کردم هر روز منتظر بودم تا خالهام مرا برای سهراب خواستگاری کند.اما وقتی شوهرخالهام متوجه این علاقه شد بشدت با ازدواج ما مخالفت و تهدید کرد در صورتی که این وصلت سربگیرد پسرش را از ارث محروم میکند.«سهراب» هم که میدانست پدرش شوخی ندارد، رابطهاش را با من کم کرد و در بهت و ناباوری چند ماه بعد با دختر غریبهای نامزد کرد.
این اتفاق ضربه وحشتناکی به من وارد کرد. تحمل این همه بیمهری را نداشتم. از همه بدتر اینکه سهراب دیگر اسم مرا هم نیاورد. از آن روز انگار با خودم لج کردم. به اولین خواستگاری که برایم آمد جواب مثبت دادم. اصلاً برایم مهم نبود که با چه کسی زندگی کنم. فقط میخواستم کاری کنم که سهراب باور کند دیگر به او فکر نمیکنم. اما بدترین انتخاب زندگی را انجام دادم. پس از چند ماه از آغاز زندگی مشترکمان فهمیدم شوهرم معتاد است. وقتی این موضوع را به رویش آوردم نه تنها شرمنده نشد بلکه آن را علنی کرد و کمکم رفتارهای عصبی و بیمارگونهاش که ناشی از مصرف مواد مخدر بود شدت گرفت. همین رفتارها خیلی زود کار ما را به طلاق کشاند و من به خانه پدرم برگشتم.
بعد از جدایی دچار افسردگی شدم. بخصوص که میشنیدم سهراب زندگی خوبی دارد و با همسرش خوشبخت است. مدام با خودم کلنجار میرفتم که چرا من نباید رنگ خوشبختی را ببینم. اوضاع روحیام روز به روز بدتر میشد تا اینکه با «کوروش» آشنا شدم. با او در یک گروه تلگرامی دوست شدم و خیلی زود اعتماد مرا جلب کرد. وقتی فهمید زنی مطلقه هستم پیشنهاد ازدواج داد. آنقدر به من ابراز علاقه کرد که حس کردم کاملاً سهراب را از یاد بردهام. زمان زیادی از آشناییمان نگذشته بود که همدیگر را در یک رستوران ملاقات کردیم. آن روزها من آنقدر کمبود عاطفی داشتم که همه محبتهای او را باور کردم و بیاندازه وابستهاش شدم.
تا اینکه یک روز از من خواست برای آشنایی با مادرش به خانهاش بروم. او معتقد بود اگر پیش از ازدواج، اعتماد مادرش را جلب کنم میتوانیم خوشبختتر شویم. من هم که مسحور او شده بودم، همراهش رفتم. برخلاف گفتههای «کوروش» کسی در خانه نبود وقتی پرسیدم مادرت کجاست گفت اینجا خانه مجردی من است. اعتراض کردم و میخواستم از آنجا بیرون بیایم که اجازه نداد و بعد هم اتفاقی که نباید افتاد.
وقتی از خانه او بیرون آمدم حس حقارت میکردم. آبرویم رفته بود و نمیتوانستم به خانوادهام هم حرفی بزنم. بعد از آن کوروش مدام تهدیدم میکرد و میگفت از من فیلم سیاه گرفته است و باید تا هر وقت او میخواهد به این رابطه تن بدهم. اما من که دیگر طاقت این همه حقارت را نداشتم تصمیم به شکایت گرفتم.
کارشناس
جعفری، کارشناس ارشد روانشــــناسی عمــــــومی مشاوره پلیس اصفهان گفت: در این پرونده دختر جوان پس از بر هم خوردن نامزدی اش با پسرخاله خود دچار شکست عاطفی شده و تنها برای انتقام از عشق سابقش و از سر لجاجت تن به ازدواج شتابزدهای داد. از طرفی خانواده این دختر نیز به هیچ وجه سعی در همراهی او نداشته و بهدنبال راه حلی برای حل بحران عاطفی این دختر نبودهاند. با افزایش مشکلات دختر جوان، تنهایی و شکست از یک طرف و بیتوجهی و بیمهری خانواده نسبت به او از طرف دیگر باعث ایجاد بحران عاطفی شده و دوباره با کوچکترین محبتی، زندگی اش را به ویرانی کشانده است. در ازدواجی که از سر لجاجت و انتقامجویی باشد هیچ یک از اهداف طرفین تحقق نمییابد و زوجین نمیتوانند روابط صادقانه و عاشقانهای نسبت به یکدیگر داشته باشند. در برخی مواقع حتی امکان خیانت را نیز بالا میبرد.
سرقت کارگر خدماتی با لباس زنانه
گروه حوادث/ کارگر خدماتی شرکت خصوصی برای لو نرفتن راز سرقتهایش با لباس زنانه وارد شرکت شد تا سرنخها را از بین ببرد.
بهگزارش خبرنگار جنایی «ایران» ، چندی قبل مدیر اداری یک شرکت خصوصی در سیدخندان به کلانتری 103 گاندی رفت و از سرقت پولهای داخل اتاقش خبر داد.
او گفت: چندی قبل متوجه سرقت 300 هزار تومان از داخل میز کارم شدم. آن زمان موضوع را جدی نگرفتم، اما بعد از یک هفته 700هزار تومان دیگر از کشوی میز کارم سرقت شد. از آنجایی که سرقت از اتاقم صورت گرفته بود، احتمال دادم فرد آشنایی این سرقت را انجام داده است. به همین دلیل تصمیم گرفتم دوربینهای مداربسته شرکت را بازبینی کنم.شنبه 15 اردیبهشت وقتی به شرکت رفتم تا فیلم دوربینها را مشاهده کنم متوجه شدم یک زن شبانه وارد شرکت شده و حافظه دوربینهای مداربسته و لپ تاپ و چندوسیله دیگر را سرقت کرده است.
وی در ادامه گفت: 2 ماه قبل مرد جوانی بهعنوان کارگر خدماتی در شرکت شروع به کار کرد. از آنجا که تا به حال چنین سرقتهایی سابقه نداشته احتمال میدهم کار او باشد.
با شکایت مرد میانسال تیمی از مأموران کلانتری 103 گاندی راهی محل سرقت شدند. در تحقیقات میدانی، مشخص شد زنی ناشناس نیمه شب وارد شرکت شده و اقدام به سرقت حافظه رایانه و وسایل داخل شرکت کرده است.
در ادامه تحقیقات پلیسی، کارگر خدماتی شرکت بهعنوان نخستین مظنون مورد بازجویی اولیه قرار گرفت. اظهارات متناقض وی شک پلیس را برانگیخت و او را به کلانتری منتقل کردند.
در ادامه تحقیقات مرد جوان به سرقت از شرکت اعتراف کرد و گفت: در 2 مرحله اقدام به سرقت پول از میز کار مدیر اداری شرکت کردم و وقتی فهمیدم مدیر شرکت قرار است فیلمهای دوربین مداربسته را مورد بازبینی قراردهد تا سارق پولها را دستگیر کند نقشه جدیدی طراحی کردم. با پوشیدن لباس زنانه، شبانه وارد شرکت شدم و حافظه دوربینهای مداربسته و لپ تاپ و چند وسیله دیگر را سرقت کردم.
این مرد ادامه داد: به پول نیاز داشتم و چند بار از مدیر شرکت خواستم تا پول بیشتری به من پرداخت کند اما بیفایده بود به همین خاطر تصمیم به سرقت گرفتم. سرهنگ حیدری، رئیس کلانتری 103 گاندی گفت: با اعتراف صریح متهم به ارتکاب سرقت وی برای سیر مراحل قانونی در اختیار مقام قضایی قرار گرفت.
کلاهبرداران 37 میلیارد تومانی به مرز نرسیدند
گروه حوادث/ اعضای یک باند با راهاندازی شرکتی کاغذی و با جعل مدارک 37 میلیارد تومان از بانک و یک شرکت ساختمانسازی کلاهبرداری کردند.
اوایل سال ۱۳۹۸ بهدنبال شکایت معاونت حقوقی یکی از بانکهای خصوصی مبنی بر دریافت تسهیلات بانکی توسط یک شرکت کاغذی، پرونده مقدماتی در این خصوص تشکیل شد و برای رسیدگی در اختیار اداره سیزدهم مبارزه با جعل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
در همان تحقیقات اولیه مشخص شد فرد یا افرادی با تأسیس و ثبت یک شرکت کاغذی و به بهانه تأسیس یک کارخانه تولیدی اقدام به دریافت بیش از ۱۳ میلیارد تومان تسهیلات بانکی کرده و پس از آن متواری شدهاند. با بررسی اسناد و مدارک ارائه شده از سوی شرکت به بانک، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که شرکت به نام یک خانم ثبت شده که در ادامه با شناسایی محل سکونت این خانم بازنشسته در شمال شرق تهران مشخص شد وی هیچ اطلاعی از ثبت شرکت به نام خود ندارد.
کارآگاهان اداره سیزدهم پلیس آگاهی با بررسی شواهد و مستندات اطمینان پیدا کردند که با یک گروه حرفهای از افراد جاعل و کلاهبردار روبهرو هستند؛ بنابراین با اقدامات ویژه پلیسی موفق به شناسایی هویت شش عضو این گروه از جاعلان و کلاهبرداران شدند.در ادامه پرونده دیگری به اداره سیزدهم رسید مبنی بر اینکه از حساب یک شرکت ساختمانسازی معتبر نیز به ارزش ۲۴ میلیارد تومان برداشت غیرمجاز صورت گرفته که بررسی و تطابق اسناد و مدارک مجعول این پرونده با مدارک پرونده ۱۳ میلیارد تومانی، همگی حکایت از آن داشت که جاعلان حرفهای این پرونده به شیوهای مشابه در هر دو پرونده اقدام به جعل مدارک کرده و در پرونده اخیر ۲۴ میلیارد تومانی نیز با جعل مدارک شناسایی و حساب بانکی متعلق به مدیرعامل شرکت کلاهبرداری کردهاند.سردار لطفی - رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ- در این باره گفت: کارآگاهان اداره سیزدهم پلیس آگاهی با شناسایی مخفیگاه این شش نفر در منطقه قلعه حسن خان روز پنجشنبه و طی چند عملیات همزمان اقدام به دستگیری تمامی آنها کردند.با انتقال تمامی متهمان به پلیس آگاهی، در همان تحقیقات اولیه مشخص شد متهمان قصد داشتند تا با تبدیل مبالغ بهدست آمده به دلار و یورو پولها را از کشور خارج کنند اما با دستگیری تمامی اعضای گروه و کشف پولهای تبدیل شده به ارز هیچگونه پولی از کشور خارج نشده و در حال حاضر، تحقیقات تکمیلی برای شناسایی حساب بانکی جعلی متعلق به متهمان و همچنین شناسایی دیگر جرایم ارتکابی آنها در دستور کار کارآگاهان پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته و رسیدگی به پرونده متهمان در مراحل مقدماتی قرار دارد.
زن امریکایی که سفارش اسپاگتی با مرغ داده بود در غذایش یک بچه موش مرده پیدا کرد.بهگزارش میرر، تصاویر بچه موش در غذای این زن باعث شگفتی کاربران فضای مجازی شده است.در فیلم کوتاهی که این زن از غذایش در رستورانی در کلمبوس اوهایو گرفته توضیح میدهد که بچه موش بر اثر گرمای ناشی ازپخت و پز جان سپرده و کارکنان هنگام سرو غذا نیز متوجه این موضوع نشدهاند.
رها کردن نوزاد در سرویس بهداشتی
زن جوان که قصد داشت نوزادش را در سرویس بهداشتی یک رستوران رها کند بازداشت شد.به گزارش مترو، متهم «سارا جین لکر» 27 ساله نوزاد ناخواستهاش را در دستشویی رستوران مک دونالد شهر «رود سیتی» کالیفرنیا رها کرد اما کارکنان متوجه این موضوع شده و با اداره پلیس تماس گرفته و این زن را لو دادند.
یک گورستان قدیمی در شهر پالرمو سیسیل ایتالیا تبدیل به مرکز گردشگری شد.به گزارش میرر، این گورستان متعلق به قرن 16 میلادی است و 1225 مومیایی در آن به نمایش گذاشته شده است.مومیاییها درون صومعه قدیمی پالرمو درحالی که لباس بر تن دارند نگهداری میشوند.این مومیاییها برای نخستینبار در آزمایشگاه تحقیقاتی مورد بررسی قرار گرفتند و امسال این گورستان تبدیل به جاذبه گردشگری شده است.
120خـــودرو روی کشتی سوختند
آرزو کیهان
مترجم
کشتی حامل بیش از ۱۲۰ خودرو در سواحل شیخنشین شارجه طعمه حریق شد. پلیس شارجه در گزارشی اعلام کرد که این حادثه روز جمعه در سواحل شارجه رخ داد و خسارتهای مالی فراوان به این کشتی وارد شد. این کشتی حامل بیش از ۱۲۰ خودرو سبک و سنگین و ۳۰۰ لاستیک خودرو و همچنین بیش از 6 هزار گالن گازوئیل بود.پلیس امارات در حال بررسی علت حادثه است اما علت اولیه آتشسوزی در این کشتی حمل سوخت و اتصال الکتریکی اعلام شده است.
مرگ 65 پناهجو در واژگونی قایق
قایق حامل پناهجویان در آبهای شهر صفاقس تونس بر اثر برخورد با امواج واژگون و حدود 65 مسافر غرق شدند.
بهگزارش خبرگزاری رسمی تونس، نجاتیافتگان میگویند روز پنجشنبه لیبی را ترک کرده بودند ولی در راه با موجهایی سنگین برخورد کردند.۱۶ نفر از مهاجران توسط ماهیگیران در منطقه نجات یافتهاند.آژانس پناهندگان سازمان ملل اعلام کرد، دستکم ۶۵ پناهجو بر اثر واژگون شدن این قایق در نزدیکی سواحل تونس کشته شدهاند.این حادثه یکی از مرگبارترین سوانح دریایی مربوط به پناهجویان در سال جاری است.بر اساس بیانیه وزارت دفاع تونس، نیروی دریایی این کشور به محض اطلاع از این حادثه یک کشتی را به محل فرستاده است.گفته میشود مسافران از جنوب صحرای آفریقا بودهاند.