ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
کارشناسان در نشست بررسی تحلیلی وقایع سیل اخیر ایران عنوان کردند
چرا سیلاب ها خسارت زد؟
گروه اجتماعی / بررسی اقلیم شناسان و کارشناسان خاک نشان میدهد سیل اخیر در کشور بیسابقه نبوده است اما آنچه باعث شد تا خسارت سیل اخیر نسبت به دوره گذشته افزایش یابد، دستکاری و دخالت انسان در طبیعت است. «محمد فاضلی» رئیس مرکز امور اجتماعی منابع آب و انرژی در نشست «بررسی تحلیلی وقایع سیل اخیر ایران» میگوید: «سیلابها نشان دادند سطح مناقشات سیاسی در جامعه آنقدر بالاست که حتی پدیدهای مثل سیلاب را هم تحت تأثیر قرار میدهد.»
فاضلی معتقد است که مناقشات سیاسی بر محور سیلاب، سرمایه اعتماد جامعه ایران را مورد حمله قرار میدهد. او میافزاید: «اگر در گذشته اقتصاد و حکمرانی غلط تیشه به ریشه اعتماد میزد اینبار سیلاب این اعتماد را تضعیف کرده و سبب شد تا سطح تابآوری در جامعه کاهش پیدا کند.» فاضلی سیلاب را پدیدهای سیاسی و اجتماعی میداند و میگوید: «مناقشات سیاسی عاقبت خطرناکی برای کشور دارد و نتیجه آن اعتمادسوزی است.»
او ساخت و ساز در حریم و بستر رودخانه را حریم دری به جای حریمداری عنوان میکند و میافزاید: «در عرصه سیاست امروز ایران، گویی همگان فقط نگاهی به امروز این مرز و بوم دارند و برای رسیدن به اهداف کوتاهمدت سرمایههای ایران را از بین میبرند.»
او مسأله آب را یک مسأله محلی میداند و معتقد است: «هیچکس نمیتواند معضل آب را در مازندران همانگونهای حل کند که در یزد یا خوزستان باید حل شود. بنابراین به تبع آن مسأله سیلاب هم محلی است و این امر این پرسش را مطرح میکند که ما تا کجا میخواهیم محلی عمل کنیم و تا چه میزان باید بر اساس دستورالعملهای صادره عمل کنیم؟ آیا یک دستورالعمل یکسان سیلاب برای کل کشور کفایت میکند یا احتیاج به محلیاندیشی داریم.»
فاضلی معتقد است: «آنچه جامعه ایرانی باید به عنوان امری اجتماعی- سیاسی بعد از سیلاب به آن بیندیشد اقتصاد سیاسی سیلاب است. تمام مسیلهایی که فروخته شدند و ساختوسازهایی که در این مسیلها صورت گرفته باید مورد بررسی جدی قرار بگیرند تا بدین ترتیب از بروز خسارات سنگین در این حوادث جلوگیری شود.»
«بهلول علیجانی» اقلیمشناس، استاد جغرافیای طبیعی دانشگاه خوارزمی نیز در این نشست ماهیت کشور را سیلابی میداند و میگوید: «فرقی نمیکند که ما وارد دوران ترسالی شویم یا روند تغییر اقلیم ادامه بیابد در هر صورت سیلاب خواهیم داشت و باید برنامهریزی داشته باشیم.»
او ماهیت بارانهای ایران را برخلاف بیشتر نقاط جهان، رگباری میداند و میافزاید: ما در منطقه خشک قرار داریم، بنابراین بارانها به لحاظ مکانی و زمانی بینظم هستند. تغییر اقلیم هم بارشهای بینظم در پی دارد. چه وارد ترسالی شویم چه خشکسالی این بینظمی وجود دارد. البته سیل وضعیت غیر عادی کشور نبود اما باید نسبت به مسأله آگاه باشیم و برنامهریزی کنیم.
او باران و سیلاب اخیر را بیسابقه نمیداند و میگوید: «این باران در دورههای گذشته هم اتفاق افتاد. اما امروز باید پرسید چرا سیلها در دورههای گذشته خسارتزا نبودند؟ سیل خرمآباد، اهواز، ایلام و... هم بیسابقه نبوده است اما باید بررسی کرد که چرا سیلهای اخیر خسارتزا بودند.»
علیجانی تغییر اقیلم را هم باعث تبدیل پدیدههای طبیعی به مخاطره میداند و میگوید: «اگر مسئولان میخواهند سیل را مدیریت کنند باید خطرها را بررسی و آسیبپذیری پدیدهها را کم کنند.»
او با تأکید بر بررسی در معرض قرار گرفتن انسانها در پدیدههای طبیعی، تنها راهحل مدیریت مشکلات پیش آمده در پدیدههایی چون سیل را «مدیریت علمی» دانست. «داوود نیک کامل» رئیس پژوهش حفاظت خاک و آبخیزداری وزارت جهاد کشاورزی هم سیلاب را نتیجه بارشهای شدید و تخریب منابع خاک و پوشش گیاهی میداند و میگوید: «انسان وقتی وارد عرصههای جنگلی میشود، مدیریت نمیکند، صرفاً بهرهبرداری میکند. در واقع نگاه اقتصادی و بهره بردارانه به طبیعت یکی از عوامل ایجاد خسارت در سیل اخیراست، بنابراین باید گفت دستکاری در طبیعت تنها باعث فرسایش خاک نمیشود بلکه تنوع زیستی را هم تغییر میدهد.» به گفته او مداخلات انسانی دارد خصوصیتهای دیگری به طبیعت ما میدهد.
نیک کامل به تعداد سیلها در دهههای مختلف اشاره میکند و میگوید: «در دهه 40، 193 سیل داشتیم اما تعداد سیلها در دهه 90 که هنوز به پایان نرسیده، بالغ بر دو هزار سیل است.»
در واقع بارش در طبیعت ما براساس تغییر اقلیم کم شده، بنابراین باید سیلاب هم کمتر میشد اما چرا کمتر نشد؟ چون دخالت انسان میزان تواتر و حجم سیل را افزایش میدهد.» بهطور کلی درباره بارشهای اخیر میتوان گفت که بیسابقه نبوده است چرا که همه این بارشها در دورههای گذشته هم اتفاق افتاده اما چنین خسارتی را در پی نداشت.»
دفاع مدیر کل بحران از سد کرخه
مدیرکل بحران و پدافند غیرعامل شرکت مدیریت منابع آب ایران هم حجم وارد شده آب به مخازن سد را معادل 56 میلیارد متر مکعب میداند و آن را فراتر از حجم کل سدهای کشور عنوان میکند و میگوید حجم سدهای کشور مجموعاً معادل 50 میلیارد مترمکعب است.
«سیفالله آقابیگی» انتقاد به ساخت سد کرخه را غیر کارشناسانه میداند و میگوید چنانچه سد کرخه ساخته نمیشد، میتوانست فجایع بسیار سنگینی برای استان خوزستان رقم بخورد.»
او ساخت و سازهای غیر اصولی در بستر رودخانه کشکان را باعث افزایش خسارت به پلدختر میداند و میافزاید: «این رودخانه حداکثر میتواند 2400 متر مکعب بر ثانیه سیلاب را از خود عبور دهد، در حالی که این میزان بالغ بر 5000 متر مکعب بر ثانیه بود. در واقع میتوان گفت که اگر اقدامات غیرکارشناسانه نبود خسارت کاهش پیدا میکرد.»
آموزش بحران به مدیران قبل از استقرار در مدیریت
استاد دانشگاه شهید بهشتی هم در این نشست تأسیس صندوق بیمه خسارت سوانح طبیعی را ضروری میداند و میافزاید: «دولت تمام توان خود را در سیل اخیر استفاده کرده اما موضوع فراتر از دولت است و زیر ساختهای حکمرانی مشکل دارد.» به گفته محمدحسین شریفزادگان؛ برنامهریزی در سیل شامل آمادگی، امداد و نجات، پیشگیری از خطر، بازسازی و اسکان دائمی است.
او افزایش تابآوری را باعث کاهش خطر عنوان میکند و میگوید: «تابآوری توانایی یک سیستم برای برگشت به شرایط اولیه را باعث میشود.» او معتقد است زمانی که تابآوری بالا باشد، سیستم قادر به خود تنظیمی است.
شریفزادگان با تأکید بر آموزش مدیران قبل از قبول مسئولیت میگوید: «در خصوص شهر پلدختر هشدارهای لازم به مدیران شهر داده شد اما مدیران فاقد صلاحیت علمی نتوانستند برنامه را اجرایی کنند، چرا که ایران کشوری است که پیوسته در معرض سوانح طبیعی است، اما ما مدیرانی نداریم که در این زمینه آموزشهای لازم را دیده باشند، این در حالی است که در کشورهای توسعهیافته، افرادی که مدیریت عالی منطقهای به آنان سپرده میشود مراحل آموزشی خاصی را طی میکنند تا بتوانند تابآوری لازم را در مواجهه با حوادث پدید آورند، چرا که تابآوری در برابر حوادث امری پدید آورنده است.»
او در پایان میافزاید: «مدیران توانایی استفاده از منابع را نمیدانند، در قبل از انقلاب مدیران در مرکزی ویژه در خصوص مدیریت شهری آموزش داده میشدند.»
معاون دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت در گفت و گو با «ایران» اعلام کرد
ابتلای 12.5 میلیون نفر در کشور به اختلالات روانی
پرستو رفیعی
خبرنگار
سطح سواد سلامت روان در جامعه ما وضعیت مطلوبی ندارد از این رو برخی اختلالات روانپزشکی در جامعه بیشتر به چشم میخورد، این را آمارها میگویند. 12.5 میلیون نفر مبتلا به انواع اختلالات روانپزشکی از میان جمعیت هدف 50 میلیونی از ناآگاهی افراد جامعه خبر میدهد که سواد سلامت جسمانی مناسبی دارند. از این رو به نظر میرسد تلاش برای افزایش این معیار باید یکی از اولویتهای نظام بهداشت و درمان کشور باشد.
علی اسدی، معاون دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت، با بیان اینکه سطح سواد سلامت روان مردم باید افزایش یابد به «ایران» میگوید: بر اساس آخرین پیمایش ملی سلامت روان در کشور، از میان جمعیت 15 تا 64 سال یعنی حدود 50 میلیون نفری که مورد بررسی قرار گرفتهاند، 23.6 درصد از اختلالات روانپزشکی رنج میبرند. بدین معنا که در یک جمعیت 50 میلیون نفری حدود 12.5 میلیون نفر به بیماریهای روانپزشکی مبتلا هستند یا در دورهای از زندگی خود این بیماریها را تجربه کردهاند.
معاون دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت میافزاید: پژوهشها نشان میدهد از میان 12.5 میلیون بیمار، در حدود 12.7 درصد به اختلال افسردگی مبتلا هستند و حدود 14.6 درصد به اختلالات اضطرابی که دستهای گسترده از انواع بیماریها به شمار میآید، اختصاص دارد. از این رو میتوان گفت رتبه نخست بیماریهای روانپزشکی این گروه سنی در اختیار اختلالات افسردگی است.
وی با تأکیدبر اینکه عوامل ایجاد استرس یا همان استرسورها در کشور ما زیاد است، اظهار میکند: سلامت روان بشدت با مسائل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در ارتباط است. مسائلی مانند ترافیک، تحریمها، حوادث طبیعی مانند زلزله و سیل اخیر و حتی نوسانات بازار ارز در میزان سطح استرس افراد جامعه نقش دارد. در چنین شرایطی و در حالی که برخی عوامل استرس زا قابل پیشبینی نیست به نظر میرسد افزایش سواد سلامت روان در جامعه میتواند سدی باشد برای مقابله با اختلالات روانپزشکی.
اسدی در ادامه میگوید: سطح سواد سلامت روان در کشور که میتواند به خود مراقبتی برای پیشگیری از ابتلا به بسیاری از بیماریهای روانپزشکی منجر شود، نسبت به سطح سواد سلامت کلی در جامعه ما پایین است. بسیاری از مردم نمیدانند وقتی خلقشان تغییر میکند یا بدون دلیل دچار دلشوره و اضطراب میشوند یعنی سلامت روان آنها دچار اختلال شده است.
برای مثال عده زیادی از مبتلایان به وسواس خود را بیمار نمیدانند این درحالی است که وسواس یک بیماری بسیار ناتوان کننده است و تنشهای روحی و خانوادگی بسیاری ایجاد میکند. افزایش دانش سلامت روان به تک تک افراد جامعه کمک میکند تا هنگام مشاهده نشانههای اختلالات روانی در خود یا اطرافیانشان به متخصص مراجعه کنند و از شدت یافتن بیماری و بروز عوارض آن پیشگیری کنند.
وی حرکت به سوی ارتقای سلامت روان جمعیت عمومی را یکی از مهمترین اهداف وزارت بهداشت عنوان میکند و میافزاید: کارشناسان سلامت روان یکی از مهمترین و اثرگذارترین مهرهها برای افزایش دانش سلامت روان در جامعه هستند. این درحالی است که تا سال 93، کارشناس سلامت روان که در مراکز بهداشت مستقر باشد و به مردم خدمات سلامت روان ارائه دهد نداشتیم.
در واقع از سال 63 تا سال 93، خدمات سلامت روان توسط بهورزان در مراکز روستایی ارائه میشد اما در سطح شهرها این برنامهها وجود نداشت. از سال 93 که طرح تحول سلامت مطرح شد کارشناسان سلامت روان به تیم پزشکی حاضر در مراکز خدمات جامع سلامت شهرها اضافه شدند. وظیفه این گروه آموزش و انجام مداخلات و درمانهای غیر دارویی برای پیشگیری از بروز اختلالات روانپزشکی است. در حقیقت با ورود این کارشناسان به نظام سلامت، خدمات سلامت روان در دسترس همه اقشار جامعه قرار گرفت و افراد بیشتری تحت پوشش قرار گرفتند که این یک دستاورد بزرگ برای نظام سلامت محسوب میشود.
معاون دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت میگوید: آمارها نشان میدهد طی 25 سال تعداد روانشناسان شاغل، در مجموع به 400 نفر هم نمیرسید اما با اجرای طرح تحول سلامت این تعداد به حدود 2000 نفر کارشناس ارشد روانشناسی رسید.
وی خدماتی را که توسط این کارشناسان ارائه میشود را چنین توضیح میدهد شناسایی و غربالگری فعال مواردی که دارای اختلالات روانشناسی و اعتیاد هستند و ارجاع آنها به کارشناس سلامت روان و پس از آن به پزشک عمومی فعالیتی است که با رویکرد آموزش، پیشگیری و مداخله انجام میشود. خدمات مشاورهای و آموزشی شامل آموزش به والدینی که دارای کودکان 2 تا 12 سال هستند و همچنین والدینی که فرزندان 12 تا 18 ساله دارند نمونهای دیگر از این خدمات است. آموزش مهارتهای زندگی با تأکید بر مدیریت استرس و پیشگیری از خشونتهای خانگی نیز موضوع دیگری است که مورد توجه قرار گرفته است.
اسدی درپایان میگوید: مردم میتوانند با مراجعه به مراکز جامع خدمات سلامت از این خدمات بهرهمند شوند. از سوی دیگر همه ما باید بدانیم که انتشار اخبار ناگوار و استرسزا نه تنها کمک به حل مشکلات نمیکند بلکه سطح استرس را در جامعه بالا میبرد و ناامیدی و بیاعتمادی را به مردم تزریق میکند و آنها را در معرض ابتلا به اختلالات روانپزشکی قرار میدهد. به همین دلیل باید تا حد امکان امید به زندگی را در جامعه ایجاد کرد.
کمک به سلامت روان قربانیان سوانح طبیعی
امیر شعبانی
روانپزشک، استاد دانشگاه علوم پزشکی ایران
کشور ما در میان مناطقی از جهان قرار دارد که در معرض انواع متنوعی از سوانح و فجایع طبیعی است. از آنجایی که مشاهده مکرر چنین رویدادهایی امری طبیعی است و این حوادث یکی از تأثیرگذارترین عوامل در بروز اختلالات روانپزشکی است، در اینجا به چند نکته درباره چگونگی یاریرسانی به قربانیان سوانح بزرگ طبیعی با تأکید بر «سلامت روان» اشاره میشود.
1- رفع فوری نیازهای اولیه:
پیش از اقدامات تخصصیتر معطوف به سلامت روان و درواقع به عنوان پیشنیاز آنها، شناسایی و رفع نیازهای اولیه زندگی در اولویت است؛ نیازهایی از قبیل غذا، پوشاک، امنیت و اسکان مناسب. در این شرایط پیدا کردن و گردهمآوردن اعضای خانواده و دوستان از اهمیت زیادی برخوردار است و توجه ویژه به افراد آسیبپذیرتر مانند کودکان، سالمندان، بیماران و افراد ناتوان ضروری است.
2- حمایت فوری از آسیبدیدگان:
حمایت مسئولان و مردم در چنین شرایطی حیاتی است و «حضور سازماندهیشده» و مؤثر نیروهای کمکی در منطقه، به جز اثر در اصلاح مشکلات معیشتی و اقلیمی محلی، باعث تقویت روحیه و افزایش امیدواری در مردم بحراندیده میشود. لازم است تدارک چتر حمایتی توأم با شکلدادن به «اعتماد مردم» به نیروهای کمکی و در عین حال «عدالت» در خدمترسانی و «صداقت» در اطلاعرسانی باشد و در غیر این صورت «ادراک حمایت» و «ادراک عدالت» که اجزایی ضروری در بسته کمکرسانی به سلامت روان آسیبدیدگان و اثربخشی واقعی خدمات ارائهشده به آنهاست از دست میرود. شیوه عملکرد نیروهای امدادگر و خدمترسان دولتی در بحرانهای پیشین نیز در هر بحران پسین اثرگذار است و در شکلدهی به میزان اعتماد مردم به نیروهای دولتی که باید نیروی اصلی مداخله در بحران باشند بسیار مؤثر.
همچنین میدانیم که در بحرانهای بزرگ، نیروهای دولتی یک کشور اغلب به تنهایی از پس مدیریت کامل بحران برنمیآیند و نیاز به دریافت کمک از نیروهای مردمی، سازمانهای مردمنهاد و ارگانهای بینالمللی وجود دارد. زمینهسازی برای دریافت این کمکها نیز باید به شکل مستمر و پیش از هر بحران انجام شود.
3- خدمترسانی سلامت روان:
نیروهای آموزشدیده باید از پیش برای ارائه خدمت در شرایط بحرانی آمادگی و تمرین داشته باشند و بر اساس دستورالعمل مشخصی رفتار کنند. خدمترسانی افراد حتی کارشناسان، بدون گذراندن دوره مدون مربوطه و بدون قرار گرفتن در ساختار پیشبینیشده ملی میتواند مشکلساز شود. افراد تیم امداد سلامت روان در این شرایط به حمایت عاطفی از مردم بحراندیده میپردازند، به آنها و افراد خانوادهشان آموزشهایی ارائه میدهند و افراد نیازمند خدمات ویژهتر سلامت روان را شناسایی و به مراکز تخصصی ارجاع میکنند.
4- اطلاعرسانی رسانهها:
انتقال اطلاعات مفید، هشدارهای ضروری و مطالب آموزشی به مردم منطقه از طریق رسانههای مختلف واجد اهمیت بسیار است و چگونگی انتشار اخبار گاه اهمیتی بیش از محتوای آنها مییابد. اخبار باید در عین درستی، دقت و اعتبار، برانگیزاننده امید و با پرهیز از تنشزایی باشد. به بیان دیگر، باید «تعادلی میان اطلاعرسانی و تنشزایی» برقرار کرد. بدیهی است که انتشار «همه» اخبار و اطلاعات منطقه مفید نیست و انتشار مکرر جزئیات اخبار ناگوار مربوط به بحران دارای قابلیت تشدید صدمات روانی مردم و افزودن حس ناامنی و خطر است. در عین حال، از انتشار اخبار و تفسیرهای غیرواقعگرایانهای که صرفاً برای ایجاد امید و نشاط در مردم تهیه شدهاند باید پرهیز کرد و چنین عملکردی به از دست رفتن اعتماد عمومی به رسانهها خواهد انجامید. برای افزایش امید و انگیزه افراد بحراندیده، نشان دادن خدمات ارائهشده و حمایت عملی مردم و دولت مفید است و در چنین شرایطی باید از تخطئه و تضعیف روحیه نیروهای امدادی جداً خودداری کرد.
یکی از صورتهای انتشار غیرحرفهای اخبار بحرانها که خود میتواند به ابتلای تعداد بیشتری از مردم به اختلالات روانپزشکی مرتبط با سوانح و فجایع منجر شود، نمایش مکرر صحنههای دلخراش فاجعه است. این رویارویی بخصوص اگر بدون هشدار قبلی به بیننده گزارش باشد، میتواند به آشفتگیهایی چون اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) منجر شود.
5- رفتار اطرافیان:
چگونگی برخورد خانواده، دوستان و اطرافیان با افرادی که در جریان حادثه دچار سوگ یا نشانههای افسردگی، اضطراب و عصبی شدهاند باید آموزش داده شود. اطرافیان باید تلاش کنند تا ضمن حفظ خونسردی، با همدلی و عطوفت شرایطی را برای ابراز احساسات و سخنگفتن فرد آسیبدیده مهیا کنند و با پرهیز از نصیحت و قضاوت نابجا، «به حرفهای او گوش کنند»، نظرات و طرز فکر خود را تحمیل نکنند، احساس گناه در او ایجاد نکنند و قولی که به آن عمل نمیکنند ندهند. به بیان دیگر، نباید به شکل دستوری گفت «گریه نکن!»، «بیقرار نباش!» یا «خوشحال باش!»؛ نباید تفسیرهای فیالبداهه و دلبخواه و بدون ارزیابی اولیه از وضعیت تفکر و باورهای صدمه دیده فرد ارائه کرد و مثلاً گفت «مهم نیست همه چیز درست میشود!». اینگونه واکنشها، نصیحتها و قضاوتهای عجولانه اغلب از جانب فرد آسیبدیده به عنوان نشانههایی از عدم درک فرد نصیحتکننده از رنجی که او میکشد یا صادقنبودن و جعل واقعیتهای فاجعه و مصیبت تلقی میشود. آنچه از فرد مددکار یا کمککننده انتظار میرود عمدتاً «همدلی کردن» و «گوش کردن» است. در بسیاری از موارد، نشاندادن این رفتار مناسب به کاهش حس تنهایی و بیسرپناهی و ترمیم تدریجی زخمهای روانی فرد قربانی میانجامد.
در نشست صمیمی مدیرعامل ایرنا با استادان و رؤسای دانشگاهها
جامعه دانشگاهی نقش مؤثری در کاهش ناامیدی دارد
هادی خانیکی مدیر گروه ارتباطات و عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، حلقههای ارتباطی را گمشده جامعه ایران دانست و گفت: جامعه در رویارویی با مسائل در سطوح علمی و مدیریتی با چرخش گفتمانی مواجه شده است.
به گزارش ایرنا، خانیکی در نشست صمیمی سید ضیاء هاشمی مدیرعامل ایرنا با جمعی از اساتید، رؤسای دانشگاهها و معاونان وزارت علوم، تحقیقات و فناوری با تأکید بر حضور دانشگاهها در مسائل اجتماعی از جمله سیل اخیر افزود: مسائل به شیوه گذشته قابل حل نیستند بلکه باید در چارچوبهای جدید قرار گرفته و راه حلهای تازهای برای آنها یافت. یادآور میشود از جمله شرکت کنندگان این نشست غلامرضا ظریفیان، رضا فرجی دانا، محمد فرهادی، محمود نیلی احمدآبادی، مجتبی صدیقی، حسین سیمایی صراف، حسین میرزایی، وحید احمدی و...بودند. خانیکی همچنین گفت که خبرگزاری جمهوری اسلامی ظرفیت تبدیل شدن به نهاد واسط میان دانشگاهیان و جامعه را دارد و تا زمانی که چنین امکانی روی ندهد نمیتوان از قدرت افکار عمومی استفاده کرد.
به گفته وی، قدرت افکارعمومی به معنای مشارکت افکار در مفاهیم است، باید میان وزارتخانه، دانشگاه و رسانههایی چون ایرنا ارتباط قوی برقرار و نهادهای واسط به کانونهای تفکر تبدیل شوند. وی در ادامه به تغییرات ایجاد شده در سایه مدیریت جدید ایرنا طی یک سال اخیر اشاره کرد و گفت: در مدت اخیر مدیریت جدید ایرنا، این خبرگزاری را در مفهومی تازه تعریف کرد در حالی که تا پیش از آن جایگاه مرجعیتی این خبرگزاری میان خبرگزاریهای داخلی بشدت افت کرده بود که این مدیریت برای ارتقای آن از فناوریهای جدید بخوبی استفاده کرد.
خانیکی ادامه داد: رویکرد تازه ایرنا باعث شکلگیری پدیده و نهادهایی شد که این رسانه را در کنار شبکههای مجازی قرار داد و در این راه به نیروهای جوان اعتماد کرد. ایرنا در این جوانگرایی بر نیروهای متخصص تکیه کرد و از کارشناسان ارتباطات و رسانه یاری خواست. چنین اقداماتی فرصتی به نهادهای علمی داده است تا از روزنه کوچک ارتباطات ایرنا، خود را در افکار و حوزه عمومی نمایان سازند.
وی در ادامه سخنان خود گفت: در حوزه عمومی و افکار عمومی کمتر از یکهزار دانشگاهی در حال گفتوگو هستند در حالی که حدود 75 هزار عضو هیأت علمی در کشور وجود دارد. در برابر ایرنا و تمامی رسانهها نیز نیاز به تولید محتوا و مضمون دارند. از این رو میتوان از چنین ظرفیتی برای پیوند جامعه و دانشگاه استفاده کرد.
«دیگر نمیتوان با نگفتن و ندیدن در چنین فضایی زندگی کرد بلکه با گفتن و دیده شدن است که میتوان ادامه داد. زبان ارتباطی گفتن و دیده شدن باید در دانشگاه و زبان علمی هم در رسانههایی چون ایرنا تقویت شود.»
وی افزود: وزارت امور خارجه از نهادهایی است که سخن گفتن در حوزه عمومی از هر دستگاه دیگری در آن دشوارتر است؛ سخنگوی وزارت خارجه بودن سختتر از سخنگویی هر وزارتخانه دیگری است. اما با ورود فناوریهای جدید، شاهد توییتهای وزیر امور خارجه در فضای مجازی و صفحه شخصی وی بودیم. در چنین شرایطی پست سخنگوی دولت در حاشیه قرار میگیرد. «چنین تغییراتی از یک سو و عقب ماندن در زمینه فهم سیاسی، فرهنگی و اجتماعی باعث تضعیف مرجعیت رسانههای رسمی شده و در مواقعی نسبت به شبکه و رسانههای رقیب خارجی عقب ماندهایم.» به بیان این استاد دانشگاه علامه، در مفاهیم قدیمی، ژورنالیسم و روزنامه نگاری در تضاد با کار علمی قرار میگیرد اما با توجه به تغییرات جدید اگر حوزه علمی خود را در عرصه عمومی مطرح نسازد و زبان ارائه خود را نیابد، از اهداف اصلی خود دور میشود. در این نشست برخی شرکت کنندگان همچنین درباره نقش رسانه در تقویت مناسبات دانشگاه و جامعه و نقش جامعه دانشگاهی در حل چالشها به بحث و تبادل نظر پرداختند.
لزوم ارائه راه حل از سوی دانشگاهیان
غلامرضا ظریفیان استاد تاریخ دانشگاه تهران و معاون دانشجویی وزارت علوم در دولت اصلاحات در ادامه این نشست گفت: تا چندی پیش امکان بحثهای آسیب شناسانه در مجامع علمی و دانشگاهی وجود نداشت در حالی که در یک دهه اخیر بحثهای آسیب شناسانه پررنگ شده است اما زمان آن فرارسیده که از این مرحله نیز عبور کرده و به دنبال ارائه راه حل باشیم.
وی با تأکید بر اینکه پرداختن بیش از اندازه به آسیبها خود به نوعی بروز آسیب را به دنبال دارد عنوان کرد: زمان ارائه راه حلها فرارسیده و از رسانههایی چون ایرنا و دانشگاهها باید برای حل آسیبها کمک خواست.
لزوم القای امید در جامعه
رضا فرجی دانا استاد دانشگاه و رئیس انجمن آموزش مهندسی ایران نیز در ادامه نشست به فعالیتهای خبری و اطلاعرسانی خبرگزاری جمهوری اسلامی در رابطه با سیل اشاره کرد و گفت: جامعه دانشگاهی و علمی کشور میتواند از این اطلاعات استفاده کند. وی با تأکید بر اینکه جامعه دانشگاهی نقش مؤثری در القای امید در جامعه دارد، عنوان کرد: جامعه دانشگاهی کشور در القای امید در جامعه به جای ناامیدی، رفع مشکلات و فائق آمدن بر آنها نقش بسزایی دارد.
بازتاب رسانهای فعالیت دانشگاهها؛ راهی به سوی حل مشکلات
محمود نیلی احمدآبادی رئیس دانشگاه تهران و رئیس هیأت ویژه گزارش ملی سیلابها نیز در ادامه به ورود دانشگاهیان به ماجرای سیل اخیر کشور اشاره کرد و گفت: سیل کنونی محصول عملکرد دهههای گذشته است که فرصتی برای آینده نگری ایجاد کرده است. وی افزود: در این باره رسانههایی چون ایرنا با روایت دقیق اطلاعات ضمن کمک رسانی، امکان آسیب شناسی بحران سیل را فراهم میسازند. سیل اخیر علاوه بر درسهایی که داشت لزوم آینده نگری و اتخاذ راهبرد را نیز بیش از گذشته نشان داد. نیلی احمدآبادی سیل 98را آزمونی برای دانشگاهیان و متخصصان کشور عنوان کرد و گفت: هدف ما ارتباط مداوم با جامعه است. داشتن اطلاعات دقیق و ارتباط با مردم و همچنان در کانونِ موضوعات جمهوری اسلامی قرار گرفتن از دیگر دستاوردهای سیل بود.
وی گفت: دانشگاهیان با ارائه راه حلهایی از مرحله آسیب شناسی مسائل عبور کردهاند اما عملی شدن راه حلها موضوع مهمی است که به دستگاههای اجرایی مربوط میشود. این در حالی است که از طرفی اشتیاق مدیران کشور برای برگزاری نشست با خوشههای فکری دانشگاهها افزایش یافته است.
رئیس دانشگاه تهران با تأکید بر اینکه اخبار و گزارش فعالیتهای دانشگاهیان به اطلاع مردم نمیرسد، تصریح کرد: در تصمیمسازی و تصمیم گیریهای 40 سال اخیر نهادهای دانشگاهی نادیده انگاشته شدهاند در حالی که در تمامی کشورها دانشگاهها در مسیرهای تصمیمگیری قرار میگیرند. بسیاری از چالشهای امروز ناشی از نادیده انگاشتن دانشگاهها در فرآیندهای تصمیمسازی است.
به بیان وی، دانشگاهها در شرایط کنونی فعالتر از گذشته شدهاند و دیگر در کناری قرار ندارند. نیلی احمدآبادی با بیان اینکه در سیل اخیر دانشگاهها بهطور خودجوش وارد میدان شدند، تصریح کرد: در چنین شرایطی بدنه روشنفکری با بدنه جامعه و دولت باید ارتباط برقرار کنند. این فعالیتها ظرفیت مناسبی برای رسانهها بویژه ایرنا ایجاد میکنند. انعکاس توان فکری، کارآفرینی و خلاقیت دانشگاهها در رسانهها در حل مسائل کشور، مؤثر است.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
چرا سیلاب ها خسارت زد؟
-
ابتلای 12.5 میلیون نفر در کشور به اختلالات روانی
-
کمک به سلامت روان قربانیان سوانح طبیعی
-
جامعه دانشگاهی نقش مؤثری در کاهش ناامیدی دارد
اخبارایران آنلاین