گروه حوادث/ آتش سوزی مهیب لنج کیلکا در بابلسر، مکانیک میانسال را به کام مرگ کشاند.مهرداد قلی‌پور، مدیر عامل اتحادیه ماهیگیران کیلکای مازندران گفت: در حال حاضر در دوره‌ای از سال هستیم که کیلکاکاران صیدشان را تعطیل می‌کنند و طی این دوره به تعمیر و بازسازی لنج‌هایشان می‌پردازند. در زمانی که آتش سوزی اتفاق افتاد، مرتضی سبزعلی‌پور، تعمیرکار دیزل این شناور در طبقه پایین لنج و در موتورخانه، در حال تعمیر بود و دو نفر از کارگران شناور نیز روی عرشه بودند. تراکم دود در همان لحظات اولیه موجب خفگی تعمیرکار شد و دو کارگری که روی عرشه بودند نیز در تلاش برای نجات او از ناحیه دست و صورت دچار سوختگی شدند.وی افزود: آتش‌نشانان در عملیاتی 6 ساعته موفق به اطفای حریق شدند اما با توجه به اینکه تعمیرکار لنج در همان دقایق اولیه جان باخته بود، تلاش شان برای نجات او بی‌نتیجه بود. علت حادثه در دست بررسی است اما به‌طور قطع با توجه به اینکه بدنه فایبرگلاس لنج مقاومت زیادی در مقابل آب دریا دارد در ‌چنین حوادثی حجم آتش را بیشتر کرده و اطفای آن دشوار می‌شود.

گروه حوادث / قاتلی که در یک نزاع خیابانی در یکی از محله‌های اراک مردی را با ضربات چاقو به قتل رسانده بود، دستگیر شد.امیر مختاری فرمانده انتظامی شهرستان اراک در خصوص جزئیات این حادثه گفت: ساعت 2 بامداد سوم فروردین گزارشی از درگیری بین چند جوان در یکی از محله‌های شهر اراک به پلیس اعلام شد که پس از حضور تیم‌های انتظامی مشخص شد که یکی از طرفین درگیری که فردی 37 ساله است بشدت مجروح شده است. این شخص پس از انتقال به بیمارستان فوت کرد.وی اضافه کرد: پس از آن برخی از طرفین درگیری دستگیر شدند اما ضارب اصلی متواری شد که با مراقبت‌های نامحسوس مأموران پلیس، این فرد را در مخفیگاهش شناسایی و دستگیر کردند. قاتل پس از دستگیری به جرم خود اعتراف کرد و پرونده این قتل برای سیر مراحل قانونی به مرجع قضایی ارسال شد.

گروه حوادث/ مرد نقره فروش وقتی دید نمی‌تواند طلب 100 میلیونی‌اش را وصول کند سه نفر از دوستانش را اجیر کرد تا مرد بدهکار را بربایند.به گزارش خبرنگار جنایی «ایران»، چندی قبل مرد جوانی به پلیس مراجعه کرد و از ربوده شدنش توسط سه مأمور قلابی خبر داد. او گفت: مغازه نقره فروشی دارم و چند سال قبل پسر جوانی به نام رضا را به‌عنوان شاگرد استخدام کردم. بعد از مدتی رضا فوت و فن کار را یاد گرفت و با کمی پس‌انداز برای خودش مغازه ای  باز کرد. اما بازهم من و رضا با هم مبادله کاری داشتیم. تا اینکه من مبلغی به رضا بدهکار شدم.صبح امروز داخل مغازه‌ام نشسته بودم که سه مرد با لباس نظامی درحالی که دستبند و شوکر به همراه داشتند وارد مغازه‌ام شدند. آنها خودشان را پلیس معرفی کردند ومدعی شدند که رضا از من شکایت کرده و باید همراهشان به کلانتری بروم. من هم به تصور اینکه آنها مأمور هستند سوار ماشین پژو 405‌شان شدم. اما پس از طی مسافتی، متوجه شدم که آنها مأمور قلابی هستند. آنها 5 ساعت مرا در خیابان‌های شهر گرداندند ودر نهایت زمانی که دیدند هیچ پولی ندارم که به آنها بدهم مرا کنار خیابان رها کردند.با شکایت مرد جوان، پرونده‌ای در شعبه نهم دادسرای امور جنایی تهران تشکیل شد. به دستور بازپرس سهرابی تحقیقات برای دستگیری سه مرد آدم‌ربا آغاز شد. در بررسی‌های اولیه با توجه به اختلاف مالی مرد جوان با رضا و از طرفی ادعای مأموران قلابی در رابطه با اینکه به دستور رضا این کار را انجام داده‌اند، کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتخت رضا را دستگیر کردند.
دستگیری مردان خشن/ با دستگیری رضا، مرد جوان به اجیر کردن سه آدم ربا اعتراف کرد و گفت: شاهرخ -شاکی- باید به من 100 میلیون تومان پول می‌داد اما هر بار به بهانه‌ای از دادن پول طفره می‌رفت. از دست شاهرخ ناراحت بودم، او با پول‌های من جنس خریده بود و روز به روز قیمت اجناس او بیشتر می‌شد اما پول من ارزشش کمتر می‌شد.او ادامه داد: یک روز که در قهوه‌خانه نشسته بودم، یکی از دوستانم به نام روزبه را دیدم و وقتی ماجرای طلبم را فهمید پیشنهاد آدم‌ربایی داد.
نقشه آدم ربایی/ مرد جوان ادامه داد: روزبه دو نفر از دوستانش را برای این کار معرفی کرد. نقشه‌شان هم این بود که لباس نظامی و تجهیزاتش را تهیه کنند و بعد از آن به سراغ شاهرخ بروند و با  بهانه اینکه مأمور هستند و من از او شکایت کرده‌ام؛ شاهرخ را سوار ماشین کنند. اما از شانس بد ما، شاهرخ پولی نداشت و من به خواسته‌ام نرسیدم. قرار شد به ازای این کار به هر کدام از آنها نفری 10 میلیون تومان بدهم. به دنبال اعترافات مرد جوان، سه همدست او نیز بازداشت شدند و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.

گروه حوادث/ پرونده چهار مرد و زن که با ربودن پیرمردی ثروتمند او را شکنجه کرده بودند برای اجرای حکم به دادسرای امور جنایی تهران فرستاده شد.
به گزارش خبرنگار جنایی «ایران»، 20 مرداد سال 95 دختر جوانی به نام پرستو با همدستی سه مرد، مهندس 70 ساله‌ای را ربوده و پس از انتقال به باغی در کرج او را مورد شکنجه قرار داده و با اسید سوزاندند تا اموال میلیاردی او را به دست آورند. در این میان یکی از متهمان به پیرمرد ثروتمند کمک کرد و او را درحالی که وضعیت جسمی مناسبی نداشت فراری داد.
با فرار مرد ثروتمند او موضوع را به پلیس خبر داد و پرستو و سه همدستش بازداشت شدند.
متهم ردیف اول این پرونده در تحقیقات گفت: مدتی قبل با دختری به نام پرستو آشنا شدم و او نقشه یک آدم ربایی را مطرح کرد. طبق نقشه، پرستو به بهانه‌ای با این مرد طرح دوستی ریخت. بعد از جلب اعتماد وی من به عنوان راننده آژانس پرستو و پیرمرد را به باغی در کرج برده و با همدستی دو نفر دیگر مورد شکنجه قرار دادیم.
با اعترافات متهمان، آنها به اتهام آدم ربایی، اسیدپاشی و سرقت مقرون به آزار برای صدور حکم راهی دادگاه شدند. متهمان در شعبه دوم دادگاه کیفری پای میز محاکمه رفتند و پرستو به جرم آدم ربایی و مشارکت درسرقت و اسیدپاشی به 27 سال زندان و 72 ضربه شلاق محکوم شد. همچنین متهم دیگر این پرونده نیز به 20 سال حبس به خاطر آدم ربایی، 7 سال حبس به خاطر اسیدپاشی و سرقت مقرون به آزار به 7 سال حبس و پرداخت دیه و سومین متهم به 7 سال و نیم حبس به خاطر آدم ربایی و 37 ضربه شلاق محکوم شدند.
با تأیید این حکم از سوی شعبه 34 دیوانعالی کشور، پرونده برای اجرا به دادسرای امور جنایی تهران ارجاع شد.

پسر گمشده جیرفتی به خانه برگشت

گروه حوادث/ پسر نوجوان که بدون اطلاع پدر و مادرش برای پیدا کردن کار از خانه خارج شده بود، پس از دو ماه سرگردانی تحویل خانواده‌اش شد. به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، این پسر 12 ساله که با خانواده‌اش در شهرستان جیرفت استان کرمان زندگی می‌کرد، برای اینکه بتواند کار و درآمدی داشته باشد، اواسط اسفند سال گذشته بدون اطلاع خانواده‌اش از خانه خارج شد. پدر و مادرش که از ناپدید شدن وی نگران شده بودند موضوع را به پلیس خبر دادند و عکس وی را در فضای مجازی منتشر کردند تا هر کسی از سرنوشت پسرشان اطلاع دارد خبر دهد. پسر نوجوان که می‌دانست شهرشان کوچک است و همه او را می‌شناسند با هر وسیله‌ای که می‌توانست خودش را به خارج از شهر و یکی از روستاهای کوهستانی اطراف رساند. در طول این ماه‌ها پسر نوجوان پیش خانواده‌ای روستایی زندگی و در چرای دام‌ها به مرد خانه کمک می‌کرد و درآمدی داشت. او برای اینکه این خانواده متوجه شرایط او نشوند با داستان پردازی، وانمود کرده بود که تنها زندگی می‌کند و خانواده‌ای ندارد. اما یک بار که مرد روستایی به شهر آمده بود با شنیدن داستان ناپدید شدن این پسر جیرفتی و مشاهده عکس وی واقعیت ماجرا را متوجه شد و پس از بازگشت به روستا پسرک را همراه خود به شهر آورد تا به والدینش تحویل دهد. اما پسر 12 ساله حاضر به رفتن پیش خانواده‌اش نشد. به همین خاطر سرگردان در شهر پرسه می‌زد که پلیس او را پیدا کرد.سرهنگ رضا محمدرضایی، فرمانده انتظامی جیرفت گفت: مأموران پلیس با دیدن این پسر بچه که با ظاهری پریشان و آشفته در شهر سرگردان بود به او مشکوک شدند و از او سؤالاتی پرسیدند. اما پاسخ‌های ضد و نقیض او سبب شد مأموران پسرک را به مرکز پلیس منتقل کنند. با توجه به اینکه خانواده این پسر بچه سه روز پس از ناپدید شدن او اسم و مشخصات و عکس وی را در اختیار پلیس قرار داده بودند با شناسایی چهره پسرک، خانواده‌اش را شناسایی کرده و او را تحویل دادند.

عملیات 3 ساعته برای دستگیری قاتل کرمانی

گروه حوادث / با تلاش 3 ساعته مأموران کلانتری 14 کرمان، فردی که در یک نزاع جوانی را با سلاح سرد به قتل رسانده بود، دستگیر و تحویل مراجع قضایی شد.به گزارش پلیس، محمدرضا فداء فرمانده انتظامی شهرستان کرمان گفت: در پی اعلام مرکز فوریت‌های پلیسی110 مبنی بر نزاع و درگیری چند جوان در یکی از محلات شهر کرمان، بلافاصله مأموران کلانتری 14 این فرماندهی برای بررسی موضوع به محل حادثه اعزام شدند.پس از حضور مأموران، جوانی 24 ساله که به ضرب چاقو از ناحیه سر بشدت مجروح شده بود به بیمارستان منتقل شد اما به سبب شدت جراحات وارده فوت کرد.فرمانده انتظامی شهرستان کرمان در رابطه با جزئیات دستگیری عاملان قتل گفت: با اقدامات اطلاعاتی و انتظامی مأموران، مخفیگاه عاملان نزاع که سه برادر بودند در کمتر از 3 ساعت شناسایی و با هماهنگی قضایی و در یک عملیات ضربتی همه آنها دستگیر شدند. متهمان در ابتدا منکر جرم خود بودند اما در نهایت پس از بازجویی‌های فنی و تخصصی و مواجهه با مستندات موجود یکی از آنان به قتل اعتراف کرد.

گروه حوادث- معصومه مرادپور/ کارگر رستوران که 9 سال پیش در جریان یک شوخی احمقانه همکارش را کشته بود پس از محاکمه به قصاص محکوم شد اما این متهم به خاطر عدم پیگیری خانواده مقتول سال‌ها در زندان بلاتکلیف مانده است.به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، مرد زندانی صبح دیروز براساس ماده 429 قانون مجازات اسلامی از قضات دادگاه تقاضای کمک کرد و خواهان تعیین تکلیف پرونده‌اش شد.
رسیدگی به این پرونده از تیرسال ۸۹ به‌دنبال درگیری دو کارگر در یک رستوران در خیابان گاندی شروع شد. مهدی ۲۷ ساله در حالی که از ناحیه گلو دچار خونریزی شدید بود به بیمارستان منتقل شد اما دقایقی بعد با‌وجود تلاش پزشکان و به‌خاطر شدت خونریزی جان سپرد.
صاحب سفره خانه که خودش مهدی را به بیمارستان رسانده بود گفت: مشغول حساب و کتاب بودم که یکباره متوجه درگیری دو نفر از کارگرانم شدم. آنها قبلاً هیچ خصومتی با هم نداشتند ولی نمی‌دانم چطور شد که فرید با چاقو به گردن مهدی زد. فرید ۲۲ ساله بازداشت شد و در جلسه محاکمه به قضات دادگاه گفت: من از لرستان برای کار به تهران آمده و دو ماه و نیم بود که در سفره خانه مشغول به کار شده بودم. مهدی هم بچه شمال بود، او یکبار با من شوخی کرد و به لرها بد و بیراه گفت. من هم جوابش را دادم و به شمالی‌ها ناسزا گفتم اما او که توقع شنیدن چنین جوابی را نداشت عصبانی شد و با مشت به صورتم زد و با هم درگیر شدیم.من آن موقع مشغول خرد کردن گوشت بودم و چاقوی آشپزخانه در دست داشتم که در آن درگیری ناخواسته چاقو با گردن مهدی برخورد کرد. من که شوکه شده بودم از همکارانم خواستم تا بلافاصله او را به بیمارستان برسانند ولی کار از کار گذشته بود.در پایان جلسه قضات دادگاه وارد شور شدند و با توجه به محتوای پرونده متهم را به اتهام قتل عمد به قصاص محکوم کردند.
این حکم 9 سال پیش صادر شد اما به خاطر عدم پیگیری اولیای دم متهم بلاتکلیف پشت میله‌های زندان در برزخ گرفتار مانده است بنابراین وی طی نامه‌ای به قضات شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران درخواست کمک کرد و گفت: اوضاع روحی بدی دارم و هر شب کابوس اعدام می‌بینم. از این وضعیت خسته شده‌ام. به‌همین خاطر تقاضا دارم یا حکم اعدامم زودتر اجرا شود یا اولیای دم تکلیفم را روشن کنند تا بتوانم از زندان آزاد شوم.بدین ترتیب قضات به اولیای دم شش ماه مهلت دادند تا تکلیف این زندانی را مشخص کنند در غیر این صورت دادگاه متهم را با قرار وثیقه آزاد می‌کند.

گروه حوادث/ سارق خودرو هنگام فرار از دست مأموران پلیس با یک کامیون تصادف کرد و جان باخت.
حدود ساعت ۲۴:۰۰ سه‌شنبه واحد گشت پلیس آگاهی تهران بزرگ در محدوده اتوبان افسریه اقدام به شناسایی یک دستگاه پراید مسروقه کردند. بلافاصله مأموران به راننده دستور ایست دادند اما راننده پراید مسروقه اقدام به فرار کرد  و تعقیب و گریز آغاز شد.
سرهنگ بابک نمک‌شناس، رئیس مرکز اطلاع‌رسانی فرماندهی انتظامی پایتخت در تشریح این خبر گفت: با وجود دستور چندین باره پلیس و شلیک چندین تیر هوایی برای متوقف کردن خودروی مسروقه، راننده پراید همچنان به فرار خود ادامه داد تا در نهایت پس از برخورد شدید با یک دستگاه کامیون متوقف شد.
با حضور تیم‌های آتش‌نشانی و اورژانس در محل، راننده پراید مسروقه از خودرو خارج و به بیمارستان منتقل شد اما با وجود انجام اقدامات پزشکی، به علت شدت جراحات جان باخت.

گروه حوادث/ مرد شیاد به بهانه خرید موادغذایی از فروشندگان سایت‌های مجازی 2 میلیارد تومان کلاهبرداری کرد.چندی قبل پرونده‌های مشابهی با موضوع کلاهبرداری به شیوه اغفال فروشندگان مواد غذایی سایت‌های فضای مجازی به پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران فرستاده شد. مالباختگان اظهار داشتند: ما در سایت‌های مجازی مواد غذایی مانند برنج، زعفران و غیره می‌فروشیم. فردی با ما تماس گرفت و تقاضای خرید مواد غذایی کرد. بعد هم پولش را با چک پرداخت. اما دفعه بعد که سفارش مقدار بیشتری از اجناس را داد هنگامی که برای نقد کردن چک به بانک مراجعه کردیم متوجه جعلی بودن چک‌ها شدیم.بدین ترتیب با شکایت‌های فروشندگان در تحقیقات پلیسی متهم مورد شناسایی مأموران قرار گرفت و فرد کلاهبردار وقتی قصد کلاهبرداری از فروشنده دیگری را داشت، دستگیر شد.تا کنون متهم به ۱۰۰ فقره کلاهبرداری از فروشندگان مواد غذایی در سایت‌های فضای مجازی به ارزش ۲۰ میلیارد ریال اعتراف کرده است و تاکنون ۵ نفر از مالباختگان شناسایی شده‌اند.سرهنگ کامیار چهری، رئیس پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران بزرگ با بیان اینکه شناسایی سایر مالباختگان در دستور کار قرار دارد، عنوان داشت: مالباختگانی که به این شیوه مورد کلاهبرداری قرار گرفته‌اند، برای شناسایی متهم می‌توانند به پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران واقع در خیابان خرمشهر، میدان نیلوفر مراجعه کنند.