ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در ساعت 6 عصر و به صورت تلویزیونی انجام میگیرد
رهبر معظم انقلاب امروز با مردم سخن میگویند
حضرت آیتالله سیدعلی خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی ساعت ۱۸ روز یکشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۰ بهصورت زنده از طریق شبکههای رسانه ملی و فضای مجازی با مردم سخن خواهند گفت. به گزارش ایسنا، این سخنرانی همزمان از سایت Khamenei.ir، شبکه یک سیما، شبکه خبر و رادیو سراسری پخش خواهد شد.
روحانی از تلاش دولت برای تهیه و تولید واکسن کرونا خبر داد
1/5میلیارد دلار ارز برای خرید واکسن
رئیسجمهوری با اشاره به در پیش بودن شبهای قدر، ضرورت رعایت کامل پروتکلهای بهداشتی با حداکثر دستورالعملها را مورد تأکید قرار داد و گفت: برگزاری مراسم شبهای قدر در مناطق قرمز و نارنجی صرفاً در فضای باز و با رعایت کامل دستورالعملهای بهداشتی مجاز است.حسن روحانی دیروز در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا، با اشاره به اینکه براساس آمار و گزارشها، رعایت اصول بهداشتی از سوی مردم هنوز بهطور متوسط 61 درصد است، گفت: این وضعیت بسیار خطرناک بوده و به این معنی است که با ادامه این شرایط از موج چهارم بیماری دیرتر خارج خواهیم شد، باید نظارتها بر اجرای پروتکلهای بهداشتی تشدید شود تا بتوانیم تا پایان هفته شاهد تبدیل وضعیت مناطق از قرمز به نارنجی باشیم.
روحانی یکی از نگرانیهای ستاد ملی مقابله با کرونا را موضوع جهشهای ویروس کرونا دانست و گفت: امروز واکسن زدن بهتر از واکسن نزدن است. واکسن میتواند شرایط را مقداری بهتر کند و در حفظ جان مردم و قطع زنجیره بیماری مؤثر باشد.
روحانی با تأکید بر اینکه دولت با وجود همه مشکلات موجود از لحاظ تأمین و نقل و انتقال ارز، مصمم به خرید واکسن مورد نیاز کشور است، اظهار داشت: درست است که در وین مذاکرات پیشرفتهای خوبی به همراه داشته ولی هنوز در تحریم هستیم و موانع گذشته همچنان پیش روی ما قرار دارد. اما به رغم همه این مشکلات، دولت ارز مورد نیاز را تأمین کرده و جابهجایی و نقل انتقال آن انجام میشود و امروز شاهد ورود محمولههای واکسن به کشور هستیم.
رئیسجمهوری با اشاره به اتمام واکسیناسیون کادر درمان و مدافعان سلامت بهعنوان گروه اول دریافتکنندگان واکسن، اظهار داشت: واکسیناسیون گروه دوم (سالمندان و بیماران زمینهای)، هم آغاز شده و امیدواریم تا اواخر خرداد واکسیناسیون این گروه نیز به اتمام برسد. بیتردید صاحبان مشاغلی هم که با مردم زیاد سر و کار دارند، نسبت به دیگران در دریافت واکسن تقدم خواهند داشت.
وی افزود: یک گروه، رانندگان تاکسی و اتوبوس هستند که ترددهای زیادی دارند. گروههایی هم هستند که مرتباً با مردم در ارتباط هستند مانند نیروهای مرزبانی و پلیس، میشود این گروهها را تقدم داد. روحانی همچنین تصریح کرد: مردم مطمئن باشند نسبت به واردات واکسن خارجی و حمایت از تولید واکسن داخلی با همه قدرت و توان تلاش خواهیم کرد و هدف ما این است که مردم زودتر از واکسن بهرهمند شوند.رئیسجمهوری گفت: امیدواریم درصورت تأمین واکسنهای داخلی در زمان اعلام شده، بتوانیم در کسب و کار و مسائل آموزشی، شاهد شرایط بهتری در نیمه دوم سالجاری باشیم. جان مردم در سلامت باشد زنجیرهها را قطع کنیم و شرایط را برای زندگی و کسب و کار مردم و تحصیل بچهها، دبستان، دبیرستان، دانشگاه، انشاءالله اگر یک خرده کار کنیم ممکن است در اوایل سال تحصیلی شرایط برای مدارس ما هم به صورتی آماده شود.
روحانی همچنین عصر دیروز در دیدار جمعی از معلمان با اشاره به اینکه دولت ۱.۵ میلیارد دلار برای خرید واکسن و نهادههای تولید واکسن در داخل در نظر گرفته است، اظهار داشت: بسیار امیدوار هستیم به اینکه از مهرماه و شروع سال تحصیلی جدید، در شرایطی باشیم که حداقل بخشی از آموزش به صورت حضوری انجام شود.
اعلام زمان تقریبی واکسیناسیون سالمندان 75 سال به بالا
دیروز همچنین زمان تقریبی واکسیناسیون همگانی فاز دوم برای سالمندان 75 تا 80 سال اعلام شد. هم اینک فاز اول واکسیناسیون کرونا در ایران تمام شده و از سهشنبه هفته گذشته فاز دوم همگانی برای افراد بالای 80 سال در کشور کلید خورده است. مطابق اعلام سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا تا پایان این هفته این افراد واکسینه میشوند و از هفته آینده 75 تا 80 سالهها واکسینه خواهند شد و سپس نوبت 65 تا 70 سالهها خواهد رسید. (لازم به توضیح، بر اساس سند ملی واکسیناسیون کشور افراد بین 70 تا 75 سال نیز پس از اعلام وزارت بهداشت تزریق واکسن آنان انجام خواهد شد)
همچنین دیروز رئیس سازمان غذا و دارو روز گذشته از صدور معرفی نامه واردات واکسن کرونا به 35 شرکت خصوصی خبر داد.
با وجود این محمدرضا شانهساز میگوید؛ گرچه بخش خصوصی هنوز فعالیت جدی برای واردات واکسن نداشته و تا امروز هنوز هیچ یک از این شرکتها نتوانستهاند مدارک و مستندات حداقلی را که بیانگر واردات از منابع رسمی و اصلی باشد، ارائه دهند.
روحانی یکی از نگرانیهای ستاد ملی مقابله با کرونا را موضوع جهشهای ویروس کرونا دانست و گفت: امروز واکسن زدن بهتر از واکسن نزدن است. واکسن میتواند شرایط را مقداری بهتر کند و در حفظ جان مردم و قطع زنجیره بیماری مؤثر باشد.
روحانی با تأکید بر اینکه دولت با وجود همه مشکلات موجود از لحاظ تأمین و نقل و انتقال ارز، مصمم به خرید واکسن مورد نیاز کشور است، اظهار داشت: درست است که در وین مذاکرات پیشرفتهای خوبی به همراه داشته ولی هنوز در تحریم هستیم و موانع گذشته همچنان پیش روی ما قرار دارد. اما به رغم همه این مشکلات، دولت ارز مورد نیاز را تأمین کرده و جابهجایی و نقل انتقال آن انجام میشود و امروز شاهد ورود محمولههای واکسن به کشور هستیم.
رئیسجمهوری با اشاره به اتمام واکسیناسیون کادر درمان و مدافعان سلامت بهعنوان گروه اول دریافتکنندگان واکسن، اظهار داشت: واکسیناسیون گروه دوم (سالمندان و بیماران زمینهای)، هم آغاز شده و امیدواریم تا اواخر خرداد واکسیناسیون این گروه نیز به اتمام برسد. بیتردید صاحبان مشاغلی هم که با مردم زیاد سر و کار دارند، نسبت به دیگران در دریافت واکسن تقدم خواهند داشت.
وی افزود: یک گروه، رانندگان تاکسی و اتوبوس هستند که ترددهای زیادی دارند. گروههایی هم هستند که مرتباً با مردم در ارتباط هستند مانند نیروهای مرزبانی و پلیس، میشود این گروهها را تقدم داد. روحانی همچنین تصریح کرد: مردم مطمئن باشند نسبت به واردات واکسن خارجی و حمایت از تولید واکسن داخلی با همه قدرت و توان تلاش خواهیم کرد و هدف ما این است که مردم زودتر از واکسن بهرهمند شوند.رئیسجمهوری گفت: امیدواریم درصورت تأمین واکسنهای داخلی در زمان اعلام شده، بتوانیم در کسب و کار و مسائل آموزشی، شاهد شرایط بهتری در نیمه دوم سالجاری باشیم. جان مردم در سلامت باشد زنجیرهها را قطع کنیم و شرایط را برای زندگی و کسب و کار مردم و تحصیل بچهها، دبستان، دبیرستان، دانشگاه، انشاءالله اگر یک خرده کار کنیم ممکن است در اوایل سال تحصیلی شرایط برای مدارس ما هم به صورتی آماده شود.
روحانی همچنین عصر دیروز در دیدار جمعی از معلمان با اشاره به اینکه دولت ۱.۵ میلیارد دلار برای خرید واکسن و نهادههای تولید واکسن در داخل در نظر گرفته است، اظهار داشت: بسیار امیدوار هستیم به اینکه از مهرماه و شروع سال تحصیلی جدید، در شرایطی باشیم که حداقل بخشی از آموزش به صورت حضوری انجام شود.
اعلام زمان تقریبی واکسیناسیون سالمندان 75 سال به بالا
دیروز همچنین زمان تقریبی واکسیناسیون همگانی فاز دوم برای سالمندان 75 تا 80 سال اعلام شد. هم اینک فاز اول واکسیناسیون کرونا در ایران تمام شده و از سهشنبه هفته گذشته فاز دوم همگانی برای افراد بالای 80 سال در کشور کلید خورده است. مطابق اعلام سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا تا پایان این هفته این افراد واکسینه میشوند و از هفته آینده 75 تا 80 سالهها واکسینه خواهند شد و سپس نوبت 65 تا 70 سالهها خواهد رسید. (لازم به توضیح، بر اساس سند ملی واکسیناسیون کشور افراد بین 70 تا 75 سال نیز پس از اعلام وزارت بهداشت تزریق واکسن آنان انجام خواهد شد)
همچنین دیروز رئیس سازمان غذا و دارو روز گذشته از صدور معرفی نامه واردات واکسن کرونا به 35 شرکت خصوصی خبر داد.
با وجود این محمدرضا شانهساز میگوید؛ گرچه بخش خصوصی هنوز فعالیت جدی برای واردات واکسن نداشته و تا امروز هنوز هیچ یک از این شرکتها نتوانستهاند مدارک و مستندات حداقلی را که بیانگر واردات از منابع رسمی و اصلی باشد، ارائه دهند.
امریکا روند خروج از افغانستان را آغاز کرد
پایان 20 سال حضور نابجا
بنفشـــه غلامــی - زهــــــره صفاری/
26 سپتامبر 2001 (4 مهر1380) تنها 15 روز پس از حملات 11 سپتامبر القاعده علیه امریکا، یک بالگرد نظامی امریکا با هشت سرنشین، مخفیانه وارد دره پنجشیر در شمال کابل شد تا آغازگر جنگی 20 ساله شود. جنگی که دیروز اول ماه مه 2021 وارد مرحله پایانی خود شد و نخستین گروه از نظامیان امریکا خسته از بار جنگی بیحاصل سوار هواپیما شدند تا خاک افغانستان را برای همیشه ترک کنند. یک تریلیون دلار هزینه و مرگ 2 هزار و 400 نفر از نظامیان پنتاگون تنها دستاورد امریکا از این جنگ بود.
تنها ساعتی پس از حمله القاعده به برجهای دوقلوی تجارت جهانی بود که «جورج بوش»، رئیس جمهوری وقت امریکا با پیشنهاد ژنرال «تامی فرانک»، فرمانده وقت فرماندهی مرکزی سنتکام، تصمیم به حمله به افغانستان گرفت.
در آن زمان هدف اصلی نابودی القاعده و تروریسم اعلام شد. مسأله بغرنجی که هنوز هم آنچنان به قوت خود باقی است. القاعده درست همزمان با خروج نخستین گروه نظامیان امریکا از افغانستان، دست به تهدید واشنگتن زده و اعلام کرده است جنگ آنان با امریکا تنها زمانی به پایان میرسد که نظامیان این کشور از سایر کشورهای اسلامی خارج شوند. این در حالی است که هدف دومی که امریکا هنگام آغاز جنگ مدعی آن شده بود، یعنی مبارزه با قاچاق مواد مخدر نیز به قوت خود باقی است.به گــــــــــــــــــــــــــــزارش خبرگزاری «آسوشیتدپرس»، بر اساس برآوردهای دانشگاه «براون» که کار ارزیابی هزینههای جنگ امریکا را در مناطق مختلف جهان انجام میدهد، سهم ارتش امریکا از تلفات و هزینههای جنگی که خود در افغانستان افروخت کم نبوده و 2 هزار و 400 نظامی این کشور به خاطر جنگافروزی واشنگتن در افغانستان جان خود را از دست داده و بیش از 20 هزار نفر از آنان زخمی شدهاند. باید به این آمارها افزود شمار بالای نظامیان امریکایی که بخاطر تأثیرات ناشی از این جنگ دست به خودکشی زده یا از اثرات روانی آن رنج میبرند.
اما بیشترین آسیب را از این جنگ مردم افغانستان دیدند. از سال 2001 تا کنون حاصل جنگ امریکا در افغانستان کشته شدن حداقل 47 هزار و 245 غیر نظامی افغان و همچنین 72 خبرنگار و 444 امدادرسان بوده است. ضمن اینکه شمار سربازان کشته شده ارتش افغانستان در این سالها تا 69 هزار نفر برآورد شده است. این جنگ 2.7 میلیون افغان را به مهاجرت به سایر کشورها واداشته و 4 میلیون نفر نیز در داخل این کشور آواره شدهاند.
واکنشهای داخلی و خارجی به تصمیم بایدن
خروج امریکا از افغانستان با واکنشهایی روبهرو شده است. «نیکلای پاتروشف»، دبیر شورای امنیت روسیه معتقد است، حضور امریکا در افغانستان تنها باعث تشدید تنش در این کشور شد. این در حالی است که سیاستمداران داخل امریکا مخالف خروج نظامیان کشور خود از افغانستان هستند. در حالی که «هیلاری کلینتون» و «کاندولیزا رایس»، وزرای خارجه اسبق امریکا از دو حزب دموکرات و جمهوریخواه تأکید کردهاند این کار اشتباه بوده و امریکا باید در صورت لزوم به افغانستان بازگردد، سناتور «میچ مککانل»، رهبر جمهوریخواه سنای امریکا معتقد است با توجه به اینکه امریکا طی یک سال گذشته حتی یک نیرو را هم در مبارزه در افغانستان از دست نداده است، باید در این کشور میماند. او مدعی شده آنچه باعث نگرانیاش میشود، این است که تا پایان سال طالبان کنترل افغانستان را به دست بگیرد.
کارشناسان و تحلیلگران افغان چه میگویند
خروج بی حاصل امریکا با واکنش تحلیلگران افغانی نیز همراه بوده است. «حارث جبران»، تحلیلگر روزنامه «هشت صبح» چاپ کابل خروج نیروهای امریکایی از افغانستان را امری خجسته خوانده و نوشته است: «بدون شک نیروهای نظامی افغانستان در دو دهه گذشته، آموزشهای حداقلی را دیدهاند و تجربه محاربه و به دوش کشیدن بار جنگ در سالهای پسین، آنها را قادر ساخته است تا خود به صورت مستقل دفاع کنند.» وی با این حال خواهان خروج مسئولانه امریکا از افغانستان است و نوشته است: «تعهدات مالی و سیاسی باید همچنان محفوظ بماند تا چتر مصونیت صفوف نیروهای دفاعی - امنیتی و دموکراسی برقرار باشد. قطع شدن کمکها و هزینهها میتواند هزینه گزافی به دنبال داشته باشد.»
روزنامه «اطلاعات روز» نیز در سر مقاله خود نوشته است: «جو بایدن، رئیس جمهور امریکا در نخستین سخنرانی خود در کنگره گفته که امریکا درصدد پایان جنگ در افغانستان است. او گفت: تهدید القاعده در افغانستان کاهش یافته است. اما این در حالی است که برای خروج نیروهای خارجی، این کشور ناگزیر شده است که پیشرفتهترین سامانه موشکی را مستقر کند و صدها نیروی ویژه برای خروج مصون بفرستد. این ترس احتمالی ناشی از تهدید بزرگی است که هنوز در افغانستان وجود دارد. روزنامه «صبح کابل» هم در سرمقاله خود نوشت: «پس از حادثه ۱۱سپتامبر، مبارزه در برابر تروریسم، هدف مشترک امریکا و ناتو قرار گرفت؛ ناتو در کنار ایالات متحده امریکا 20 سال در افغانستان جنگیدند. تا ۲۰۱۴، تروریسم جایگاه خود را به عنوان تنها دشمن امریکا و ناتو حفظ کرد... (اما بعد) ایالات متحده در سند استراتژی امنیت ملی ۲۰۱۷ خود، چین و روسیه را در کنار تروریسم به عنوان تهدید تعریف کرد؛ (و سپس) برای خردکردن تعریف تروریسم، در 29 فوریه ۲۰۲۰ پس از 18 ماه گفتوگو با گروه طالبان؛ (این گروه) را از فهرست گروههای تروریستی بیرون کشید. در کنار آن به طالبان قول داد که نیروهای نظامیاش را تا ۲۰۲۱ از افغانستان بیرون میکشد و به طالبان در ازای قطع رابطه با القاعده و مبارزه در برابر تروریسم، اجازه داد که در گفتوگو با حکومت افغانستان، در تعیین نظام آینده این کشور سهم داشته باشند.»
در همین حال «محمد هدایت» نیز در روزنامه «افغانستان ما» بر توان مردم افغانستان برای به دست گرفتن سرنوشت خود تأکید کرده و نوشته است: «ایالات متحده پس از بیست سال حضور نظامی در افغانستان بدون این که دستاورد ملموس در زمینه مبارزه با تروریسم داشته باشد کشور را ترک میکند .... واقعیت این است که متأسفانه تروریسم اکنون پس از سالها مبارزه خونین علیه آن همچنان مقتدرانه نه تنها در صحنه جنگ بلکه در صحنه سیاسی نیز قویتر از گذشته حضور دارد.... اما با تمام آنچه گفته شد به نظر میرسد شرایط نسبت به گذشتهها بسیار تغییر کرده است و فاکتورهایی اساسی در روزگار ما وجود دارد که بازگشت به نقطه صفر و احتمال بازگشت حاکمیت سیاه طالبانی را ناممکن میسازد.
مردم افغانستان بیش از حد تصور طالبان رشد کردهاند و تغییرات اساسی در نگاه و حیات جمعی مردم به وجود آمده است ... ما برای رسیدن به یک زندگی مرفه و صلحآمیز راه طولانی در پیش داریم ولی هرگز به گذشته برنخواهیم گشت و تاریخ تکرار نخواهد گردید.»
برش
وقایع نگاری طولانی ترین جنگ امریکا
بهانه نبرد با تروریسم/ 7 اکتبر 2001، کمتر از یک ماه از حمله 11 سپتامبر به برجهای دوقلوی امریکا، «جورج دبلیو بوش»، رئیس جمهور وقت این کشور، عملیات «آزادی جاویدان» را در افغانستان آغاز کردظرف چند هفته به حکومت 5 ساله طالبان پایان داد. همین موفقیت سبب شد حدود هزار نظامی امریکایی در ماه نوامبر به فاصله یک سال به 10 هزار تن برسند.
نبرد فراموش شده/ با حمله امریکا به عراق در سال 2003 و سقوط دیکتاتوری «صدام حسین»، توجهات از افغانستان به سمت عراق چرخید. در این برهه طالبان و دیگر گروههای تکفیری در شرق و جنوب افغانستان تجدید قوا کردند. در سال 2008 درخواست نیروی بیشتر در افغانستان شد و «بوش» حدود 45 هزار و 500 نظامی دیگر به این کشور اعزام کرد.
افزایش چشمگیر نظامیان/ در سال 2009، «باراک اوباما»، رئیس جمهور وقت امریکا که در کمپینهای انتخاباتیاش بر پایان جنگهای افغانستان و عراق متعهد شده بود، شمار نظامیان را به 68 هزار تن رساند و 30 هزار تن دیگر را نیز تا ماه دسامبر همان سال به مأموریت افغانستان فرستاد. او هدف خود از این اقدام را خطر افزایش قدرت طالبان و تقویت زیرساختهای این کشور عنوان کرد. این روند در سال 2010 با اعزام بیش از 150 هزار نیروی خارجی که 100 هزار امریکایی میان آنها بود، ادامه یافت.
کشته شدن بن لادن/ 2 مه 2011، «اسامه بن لادن» رهبر طالبان در عملیات نیروهای ویژه امریکایی در پاکستان کشته شد.
پایان عملیات نظامی/ ائتلاف ناتو در سال 2014 مأموریت خود را در افغانستان پایان داد. به این ترتیب 12 هزار و 500 نظامی خارجی - که 9800 نفر امریکایی بودند - برای آموزش سربازان افغانستانی و هدایت عملیاتهای ضدتروریستی در این کشور ماندند. اما در سال 2015، با قدرت گرفتن طالبان و فعالیت داعش در سال 2015 امنیت در افغانستان به مخاطره افتاد.
قرارداد تاریخی/ در سال 2018، مذاکرات امریکا با طالبان آغاز شد و در 29 فوریه 2020، توافقی تاریخی در دوحه قطر به امضای طرفین رسید. قراردادی که براساس آن قرار شد با آغاز مذاکرات صلح بینالافغانی میان دولت افغانستان و طالبان و تضمین امنیت این کشور، روند خروج نیروهای خارجی از ماه مه کلید بخورد.
پایان طولانیترین جنگ واشنگتن/ شمار نظامیان امریکایی در پایان دوران «ترامپ» در ژانویه2021 به 2500 نفر رسید. در ماه آوریل، «جو بایدن» رئیس جمهوری امریکا، 11 سپتامبر را پایان جنگ افغانستان اعلام کرد؛ شرایطی که از ضربالاجل تعیین شده توسط ترامپ فاصله زیادی داشت. اما سرانجام در 29 آوریل نیروهای ناتو تحت حمایت امریکا با خروج 9600 نظامی، فرایند پایان جنگ را آغاز کردند.
26 سپتامبر 2001 (4 مهر1380) تنها 15 روز پس از حملات 11 سپتامبر القاعده علیه امریکا، یک بالگرد نظامی امریکا با هشت سرنشین، مخفیانه وارد دره پنجشیر در شمال کابل شد تا آغازگر جنگی 20 ساله شود. جنگی که دیروز اول ماه مه 2021 وارد مرحله پایانی خود شد و نخستین گروه از نظامیان امریکا خسته از بار جنگی بیحاصل سوار هواپیما شدند تا خاک افغانستان را برای همیشه ترک کنند. یک تریلیون دلار هزینه و مرگ 2 هزار و 400 نفر از نظامیان پنتاگون تنها دستاورد امریکا از این جنگ بود.
تنها ساعتی پس از حمله القاعده به برجهای دوقلوی تجارت جهانی بود که «جورج بوش»، رئیس جمهوری وقت امریکا با پیشنهاد ژنرال «تامی فرانک»، فرمانده وقت فرماندهی مرکزی سنتکام، تصمیم به حمله به افغانستان گرفت.
در آن زمان هدف اصلی نابودی القاعده و تروریسم اعلام شد. مسأله بغرنجی که هنوز هم آنچنان به قوت خود باقی است. القاعده درست همزمان با خروج نخستین گروه نظامیان امریکا از افغانستان، دست به تهدید واشنگتن زده و اعلام کرده است جنگ آنان با امریکا تنها زمانی به پایان میرسد که نظامیان این کشور از سایر کشورهای اسلامی خارج شوند. این در حالی است که هدف دومی که امریکا هنگام آغاز جنگ مدعی آن شده بود، یعنی مبارزه با قاچاق مواد مخدر نیز به قوت خود باقی است.به گــــــــــــــــــــــــــــزارش خبرگزاری «آسوشیتدپرس»، بر اساس برآوردهای دانشگاه «براون» که کار ارزیابی هزینههای جنگ امریکا را در مناطق مختلف جهان انجام میدهد، سهم ارتش امریکا از تلفات و هزینههای جنگی که خود در افغانستان افروخت کم نبوده و 2 هزار و 400 نظامی این کشور به خاطر جنگافروزی واشنگتن در افغانستان جان خود را از دست داده و بیش از 20 هزار نفر از آنان زخمی شدهاند. باید به این آمارها افزود شمار بالای نظامیان امریکایی که بخاطر تأثیرات ناشی از این جنگ دست به خودکشی زده یا از اثرات روانی آن رنج میبرند.
اما بیشترین آسیب را از این جنگ مردم افغانستان دیدند. از سال 2001 تا کنون حاصل جنگ امریکا در افغانستان کشته شدن حداقل 47 هزار و 245 غیر نظامی افغان و همچنین 72 خبرنگار و 444 امدادرسان بوده است. ضمن اینکه شمار سربازان کشته شده ارتش افغانستان در این سالها تا 69 هزار نفر برآورد شده است. این جنگ 2.7 میلیون افغان را به مهاجرت به سایر کشورها واداشته و 4 میلیون نفر نیز در داخل این کشور آواره شدهاند.
واکنشهای داخلی و خارجی به تصمیم بایدن
خروج امریکا از افغانستان با واکنشهایی روبهرو شده است. «نیکلای پاتروشف»، دبیر شورای امنیت روسیه معتقد است، حضور امریکا در افغانستان تنها باعث تشدید تنش در این کشور شد. این در حالی است که سیاستمداران داخل امریکا مخالف خروج نظامیان کشور خود از افغانستان هستند. در حالی که «هیلاری کلینتون» و «کاندولیزا رایس»، وزرای خارجه اسبق امریکا از دو حزب دموکرات و جمهوریخواه تأکید کردهاند این کار اشتباه بوده و امریکا باید در صورت لزوم به افغانستان بازگردد، سناتور «میچ مککانل»، رهبر جمهوریخواه سنای امریکا معتقد است با توجه به اینکه امریکا طی یک سال گذشته حتی یک نیرو را هم در مبارزه در افغانستان از دست نداده است، باید در این کشور میماند. او مدعی شده آنچه باعث نگرانیاش میشود، این است که تا پایان سال طالبان کنترل افغانستان را به دست بگیرد.
کارشناسان و تحلیلگران افغان چه میگویند
خروج بی حاصل امریکا با واکنش تحلیلگران افغانی نیز همراه بوده است. «حارث جبران»، تحلیلگر روزنامه «هشت صبح» چاپ کابل خروج نیروهای امریکایی از افغانستان را امری خجسته خوانده و نوشته است: «بدون شک نیروهای نظامی افغانستان در دو دهه گذشته، آموزشهای حداقلی را دیدهاند و تجربه محاربه و به دوش کشیدن بار جنگ در سالهای پسین، آنها را قادر ساخته است تا خود به صورت مستقل دفاع کنند.» وی با این حال خواهان خروج مسئولانه امریکا از افغانستان است و نوشته است: «تعهدات مالی و سیاسی باید همچنان محفوظ بماند تا چتر مصونیت صفوف نیروهای دفاعی - امنیتی و دموکراسی برقرار باشد. قطع شدن کمکها و هزینهها میتواند هزینه گزافی به دنبال داشته باشد.»
روزنامه «اطلاعات روز» نیز در سر مقاله خود نوشته است: «جو بایدن، رئیس جمهور امریکا در نخستین سخنرانی خود در کنگره گفته که امریکا درصدد پایان جنگ در افغانستان است. او گفت: تهدید القاعده در افغانستان کاهش یافته است. اما این در حالی است که برای خروج نیروهای خارجی، این کشور ناگزیر شده است که پیشرفتهترین سامانه موشکی را مستقر کند و صدها نیروی ویژه برای خروج مصون بفرستد. این ترس احتمالی ناشی از تهدید بزرگی است که هنوز در افغانستان وجود دارد. روزنامه «صبح کابل» هم در سرمقاله خود نوشت: «پس از حادثه ۱۱سپتامبر، مبارزه در برابر تروریسم، هدف مشترک امریکا و ناتو قرار گرفت؛ ناتو در کنار ایالات متحده امریکا 20 سال در افغانستان جنگیدند. تا ۲۰۱۴، تروریسم جایگاه خود را به عنوان تنها دشمن امریکا و ناتو حفظ کرد... (اما بعد) ایالات متحده در سند استراتژی امنیت ملی ۲۰۱۷ خود، چین و روسیه را در کنار تروریسم به عنوان تهدید تعریف کرد؛ (و سپس) برای خردکردن تعریف تروریسم، در 29 فوریه ۲۰۲۰ پس از 18 ماه گفتوگو با گروه طالبان؛ (این گروه) را از فهرست گروههای تروریستی بیرون کشید. در کنار آن به طالبان قول داد که نیروهای نظامیاش را تا ۲۰۲۱ از افغانستان بیرون میکشد و به طالبان در ازای قطع رابطه با القاعده و مبارزه در برابر تروریسم، اجازه داد که در گفتوگو با حکومت افغانستان، در تعیین نظام آینده این کشور سهم داشته باشند.»
در همین حال «محمد هدایت» نیز در روزنامه «افغانستان ما» بر توان مردم افغانستان برای به دست گرفتن سرنوشت خود تأکید کرده و نوشته است: «ایالات متحده پس از بیست سال حضور نظامی در افغانستان بدون این که دستاورد ملموس در زمینه مبارزه با تروریسم داشته باشد کشور را ترک میکند .... واقعیت این است که متأسفانه تروریسم اکنون پس از سالها مبارزه خونین علیه آن همچنان مقتدرانه نه تنها در صحنه جنگ بلکه در صحنه سیاسی نیز قویتر از گذشته حضور دارد.... اما با تمام آنچه گفته شد به نظر میرسد شرایط نسبت به گذشتهها بسیار تغییر کرده است و فاکتورهایی اساسی در روزگار ما وجود دارد که بازگشت به نقطه صفر و احتمال بازگشت حاکمیت سیاه طالبانی را ناممکن میسازد.
مردم افغانستان بیش از حد تصور طالبان رشد کردهاند و تغییرات اساسی در نگاه و حیات جمعی مردم به وجود آمده است ... ما برای رسیدن به یک زندگی مرفه و صلحآمیز راه طولانی در پیش داریم ولی هرگز به گذشته برنخواهیم گشت و تاریخ تکرار نخواهد گردید.»
برش
وقایع نگاری طولانی ترین جنگ امریکا
بهانه نبرد با تروریسم/ 7 اکتبر 2001، کمتر از یک ماه از حمله 11 سپتامبر به برجهای دوقلوی امریکا، «جورج دبلیو بوش»، رئیس جمهور وقت این کشور، عملیات «آزادی جاویدان» را در افغانستان آغاز کردظرف چند هفته به حکومت 5 ساله طالبان پایان داد. همین موفقیت سبب شد حدود هزار نظامی امریکایی در ماه نوامبر به فاصله یک سال به 10 هزار تن برسند.
نبرد فراموش شده/ با حمله امریکا به عراق در سال 2003 و سقوط دیکتاتوری «صدام حسین»، توجهات از افغانستان به سمت عراق چرخید. در این برهه طالبان و دیگر گروههای تکفیری در شرق و جنوب افغانستان تجدید قوا کردند. در سال 2008 درخواست نیروی بیشتر در افغانستان شد و «بوش» حدود 45 هزار و 500 نظامی دیگر به این کشور اعزام کرد.
افزایش چشمگیر نظامیان/ در سال 2009، «باراک اوباما»، رئیس جمهور وقت امریکا که در کمپینهای انتخاباتیاش بر پایان جنگهای افغانستان و عراق متعهد شده بود، شمار نظامیان را به 68 هزار تن رساند و 30 هزار تن دیگر را نیز تا ماه دسامبر همان سال به مأموریت افغانستان فرستاد. او هدف خود از این اقدام را خطر افزایش قدرت طالبان و تقویت زیرساختهای این کشور عنوان کرد. این روند در سال 2010 با اعزام بیش از 150 هزار نیروی خارجی که 100 هزار امریکایی میان آنها بود، ادامه یافت.
کشته شدن بن لادن/ 2 مه 2011، «اسامه بن لادن» رهبر طالبان در عملیات نیروهای ویژه امریکایی در پاکستان کشته شد.
پایان عملیات نظامی/ ائتلاف ناتو در سال 2014 مأموریت خود را در افغانستان پایان داد. به این ترتیب 12 هزار و 500 نظامی خارجی - که 9800 نفر امریکایی بودند - برای آموزش سربازان افغانستانی و هدایت عملیاتهای ضدتروریستی در این کشور ماندند. اما در سال 2015، با قدرت گرفتن طالبان و فعالیت داعش در سال 2015 امنیت در افغانستان به مخاطره افتاد.
قرارداد تاریخی/ در سال 2018، مذاکرات امریکا با طالبان آغاز شد و در 29 فوریه 2020، توافقی تاریخی در دوحه قطر به امضای طرفین رسید. قراردادی که براساس آن قرار شد با آغاز مذاکرات صلح بینالافغانی میان دولت افغانستان و طالبان و تضمین امنیت این کشور، روند خروج نیروهای خارجی از ماه مه کلید بخورد.
پایان طولانیترین جنگ واشنگتن/ شمار نظامیان امریکایی در پایان دوران «ترامپ» در ژانویه2021 به 2500 نفر رسید. در ماه آوریل، «جو بایدن» رئیس جمهوری امریکا، 11 سپتامبر را پایان جنگ افغانستان اعلام کرد؛ شرایطی که از ضربالاجل تعیین شده توسط ترامپ فاصله زیادی داشت. اما سرانجام در 29 آوریل نیروهای ناتو تحت حمایت امریکا با خروج 9600 نظامی، فرایند پایان جنگ را آغاز کردند.
گزارش «ایران» درباره فاصله اجتماعی بین معلمان و دانشآموزان در آموزش مجازی و تبعات آن در یکسال کرونایی
در انتظار بازگشت به کلاس درس
هدی هاشمی
خبرنگار
١٤ ماه گذشت، از آن روزی که واژه «آیلاند» به فهرست واژگان ادبیات دانشآموزان «آنلاین» اضافه شد، زمانی که خانم معلم آستارایی با شور و شوق از دانشآموزانش خواست تا در فضای مجازى «آیلاند» باشند، از آن روز تا امروز که بیش از یکسال میگذرد، فایلها، ویدیوها و فعالیتهای مختلف معلمان در آموزش مجازی همچنان در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود. بارها تصاویری از فداکاری و از خودگذشتگی معلمان خبرساز شد. معلمانی که میخواستند تا آموزش دست و پاشکسته مجازی هم تعطیل نشود و برای این آموزشها هم خودشان دست به کار شدند برخیهایشان برای دانشآموزانشان تبلت و گوشی خریدند، عدهای به خانه دانشآموزانشان برای تدریس رفتند و معلمان مناطق محروم هم هر روز صبح خودشان را سر تپه و بلندی میرسانند تا اینترنت گوشیشان بالا بیاید که بتوانند فایلهای درسی را برای دانشآموزانشان بارگذاری کنند. برخیهای دیگر هم سعی کردند خلاقیت و ابتکار را چاشنی آموزشهای مجازی خود کنند. مثل معلم تبریزی که الفبا را به روش داستان و قصه و با شخصیتهای عروسکی آموزش داد. یا معلم سیرجانی که فقر و محرومیت دانشآموزانش را دیده بود برای همین خودش آستین بالا زد و درسها را هفته به هفته سر کلاس ضبط میکرد و با هزینه شخصی روی سیدی یا فلش میگذاشت و به دست دانشآموزانش میرساند. یا معلمان کردستانی که وقتی دیدند دانشآموزان بهخاطر خانهنشینی کرونایی دچار چاقی شدند، «پویش ورزش در خانه» را راه انداختند. اینها گوشهای از کارهای یکساله معلمان در تجربه آموزش مجازی است. آموزشی که حالا تاب و تحمل را از معلمان گرفته و آنها، همصدا با دانشآموزانشان میخواهند هرچه زودتر به کلاسهای درس برگردند.
معلمان میگویند که شرایط تدریس مجازی آنها را خسته و کلافه کرده است و از حال و روز دانشآموزانشان بیخبرند. برخیها هم میگویند، زمان و مکان خاصی در تدریس مجازی ندارند فضای مجازی نظم و انضباط نمیشناسد. اگر سر کلاس یکبار و بلند میگفتند ساکت حالا باید بارها کلمه چت ممنوع را تایپ کنند تا نظم در آموزش آنلاین برقرار شود. این حرفها البته مورد تأیید علیرضا بهشتینیا معلم ادبیات دبیرستان پسرانه در شهریار هم است. او آموزش را یک فرایند دوطرفه میداند و میگوید: «آموزش یک فرایند کاملاً تعاملی و دوطرفه است. آموزش مجازی موجب شده این فرایند دوسویه حذف شود. قبل از کرونا همیشه فکر میکردیم که اگر آموزش الکترونیکی باشد خیلی بهتر است اما حالا با توجه به این تجربه یکساله میگویم که واقعاً این مدل آموزش خستهکننده و حوصله سربر است. آموزش مجازی برای معلمان تجربه شیرینی نبود. کرونا و استمرار آموزش مجازی هم به دانشآموز و هم به معلم ضربه زد. معلمان در جریان آموزش حضوری با چهره دانشآموز ارتباط برقرار میکردند. از نگاه دانشآموز میفهمیدیم که مبحث آموزشی را یاد گرفته یا خیر. ما دانشآموزان را سر کلاس آنالیز میکردیم اما این وضعیت در آموزش مجازی وجود ندارد. آموزش مجازی معلمان را ماشینی کرده است. کلاس رأس یک ساعتی شروع میشود و رأس یک ساعتی هم تمام. نه معلم حرف جدیدی میزند و نه دانشآموز میتواند ارتباط خوبی با معلم برقرار کند. فضای آموزش بسیار تلخ و غمانگیز است. در یک کلام معلم شوق و ذوقی برای آموزش ندارد و دانشآموز هم خسته و کلافه شده.»
داخل ماشین تدریس میکنم
امکان تدریس برای برخی معلمان در خانه وجود ندارد. موضوعی که مهدی بهلولی معلم ریاضی به آن اشاره میکند: «خانه نقلى و کوچکی دارم. یکی از فرزندانم دانشجواست و دیگری کلاس اول است. همزمان با کار تدریس من کار تحصیل دو فرزندم هم شروع میشود. دو اتاق را برای تحصیل بچههایم گذاشتهام خودم میروم داخل ماشین و در آنجا تدریس میکنم. مطالب را از شب قبل آماده و داخل گوشی بارگذاری میکنم تا مشکلی پیش نیاید. این شرایط دیگر خیلی سخت شده است و باید مسئولان آموزشی برای سال تحصیلی آینده به فکر آموزش حضوری باشند.
او با اشاره به سختىهای کار معلم در آموزش غیرحضوری میگوید: ما ارتباط چهره به چهره با دانشآموز نداریم اصلاً من دانشآموزان پایه دهم را ندیدهام خیلیهایشان فقط میآیند حاضری میزنند و میروند. نظم و انضباطی وجود ندارد از صبح تا شب هم درگیر سؤالات دانشآموزان هستیم. پایین بودن سرعت اینترنت یکی از مشکلات اساسی برای تدریس است، معلم بیشتر از اینکه بر محتوای درسی تمرکز داشته باشد، نگران آپلود بموقع ویدیوها و مطالب ارائه شده است.
روابط کم رنگ معلم و دانشآموز
برخی معلمان هم به سردی روابط دانشآموز و معلم در آموزش مجازی اشاره میکنند. بهمن جهانتیغ معلم یک هنرستان در زاهدان در اینباره میگوید: «بچهها برخی نیازهای روانی خودشان را از مدرسه دریافت میکردند، برخی خلأهای روانیشان با رابطه صمیمی و دوستانه بین معلم و دانشآموز برطرف میشد. این وضعیت در آموزش مجازی از بین رفته است. معلمان در کلاس درس ساعت طولانی را با دانشآموز سپری میکردند و روابط بین دانشآموز و معلم مستحکمتر و بهتر بود. علاوه بر این معلمان و دبیران وارد چالش جدیدی شدند و باید شیوههای نوین آموزش را ارائه دهند. تمام شیوههای سنتی از بین رفت، آموزشها با ارائه محتوای مختلف انجام شد، معلمان آگاهی کافی از این فضا نداشتند. در حقیقت ما دچار یک شوک آموزشی شدیم که این شوک در ماههای اول ورود کرونا خودش را کاملاً نشان میداد، از یک طرف معلمانی بودند که نمیتوانستند محتوای استاندارد تولید کنند و از سوی دیگر دانشآموزانی بودند که گوشی و تبلت نداشتند.
آموزش مجازی معلمان را به چالش کشید
فریده جعفری هم معلم هنرستانی در بیرجند است. او 16 سال سابقه کار دارد و در حال حاضر مشغول تدریس در سه پایه دهم، یازدهم و دوازدهم رشته صنایع غذایی است. جعفری بهخاطر کارگاههای عملی دانشآموزان مجبور بوده در آزمایشگاه حاضر باشد: «به آزمایشگاه میرفتم و برای بچهها فیلم تهیه میکردم. از همان ابتدای ورود کرونا تا حالا شیوههای مختلف آموزش را پشتسر گذاشتیم و با تحولات جدیدی مواجه شدیم. اوایل چون ابزار و محیط آموزش مجازی ناشناخته بود، آموزش هم برای دانشآموزان و هم معلمان سخت بود و از طریق شبکههای اجتماعی مختلفی کار آموزش را دنبال کردیم. عدم شناخت و اطمینان کامل والدین به فضای مجازی و انواع شبکههای اجتماعی متعدد در ابتدا باعث نگرانی والدین و دانشآموزان بود. اما معلمان ناچار بودند در این فضا تدریس کنند. در آموزش مجازی معمولاً محتوای کمی تدریس میشود، در عوض فرصت کافی برای تلاش و کوشش در یادگیری موضوعات در اختیار دانشآموزان است. حضور در مدرسه و ارتباط با دانشآموزان باعث تقویت روحیه تیمی و بالا رفتن عزت نفس دانشآموز میشود. در فضای آموزش مجازی عدم رشد مهارتهای اجتماعی ناشی از محدودیت ارتباطات داریم.»
او با اشاره به خلاقیت معلمان در آموزش مجازى میگوید: «آموزش الکترونیکی در منزل، رابطه معلم - دانشآموز را کاملاً تغییر داد. در کلاس آنلاین، اگر دانشآموز انگیزه و علاقهای نداشته باشد بهراحتی میتواند خود را پنهان سازد. مثلاً تظاهر کند که دچار مشکل فنی شده، یا دوربین خود را از کار بیندازد یا حتی میکروفن را قطع کند و اینجاست که معلم خلاق میتواند دانشآموزان را در درس و کلاس درگیر بکند و مشارکت بدهد که از حلقه درون کلاس خارج نشوند.»
کودکان کار هم آموزش دیدند
در این روزهای تلخ کرونایی بودند معلمانی که بیادعا و بیهیچ چشمداشتی، خرج تحصیل دانشآموزان را دادند. حسن دزفولی یکی از همین معلمان است. او مدیر آموزگار کلاسهای چند پایه در منطقه سردشت دزفول است. این آقای معلم در این روزهای کرونایی موتورش را میفروشد تا خرج کودکان اتباع بازمانده از تحصیل کند. او ٣١ کودک بازمانده از تحصیل افغانستانی و پاکستانی را در سطح شهر دزفول پیدا میکند و تصمیم میگیرد که خواندن و نوشتن را به آنها یاد دهد. دزفولی روزها به بچههای مدرسه آموزش میداد و عصرها به محل کار کودکان کار میرفت. خودش میگوید: «در شهر ما کودک کار ایرانی بسیار کم است اما برخی کودکان افغانستانی و پاکستانی هستند که برگه اقامت ندارند و غیرقانونی به ایران آمدهاند برای همین نمیتوانند در مدرسه ثبتنام کنند. »
خبرنگار
١٤ ماه گذشت، از آن روزی که واژه «آیلاند» به فهرست واژگان ادبیات دانشآموزان «آنلاین» اضافه شد، زمانی که خانم معلم آستارایی با شور و شوق از دانشآموزانش خواست تا در فضای مجازى «آیلاند» باشند، از آن روز تا امروز که بیش از یکسال میگذرد، فایلها، ویدیوها و فعالیتهای مختلف معلمان در آموزش مجازی همچنان در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود. بارها تصاویری از فداکاری و از خودگذشتگی معلمان خبرساز شد. معلمانی که میخواستند تا آموزش دست و پاشکسته مجازی هم تعطیل نشود و برای این آموزشها هم خودشان دست به کار شدند برخیهایشان برای دانشآموزانشان تبلت و گوشی خریدند، عدهای به خانه دانشآموزانشان برای تدریس رفتند و معلمان مناطق محروم هم هر روز صبح خودشان را سر تپه و بلندی میرسانند تا اینترنت گوشیشان بالا بیاید که بتوانند فایلهای درسی را برای دانشآموزانشان بارگذاری کنند. برخیهای دیگر هم سعی کردند خلاقیت و ابتکار را چاشنی آموزشهای مجازی خود کنند. مثل معلم تبریزی که الفبا را به روش داستان و قصه و با شخصیتهای عروسکی آموزش داد. یا معلم سیرجانی که فقر و محرومیت دانشآموزانش را دیده بود برای همین خودش آستین بالا زد و درسها را هفته به هفته سر کلاس ضبط میکرد و با هزینه شخصی روی سیدی یا فلش میگذاشت و به دست دانشآموزانش میرساند. یا معلمان کردستانی که وقتی دیدند دانشآموزان بهخاطر خانهنشینی کرونایی دچار چاقی شدند، «پویش ورزش در خانه» را راه انداختند. اینها گوشهای از کارهای یکساله معلمان در تجربه آموزش مجازی است. آموزشی که حالا تاب و تحمل را از معلمان گرفته و آنها، همصدا با دانشآموزانشان میخواهند هرچه زودتر به کلاسهای درس برگردند.
معلمان میگویند که شرایط تدریس مجازی آنها را خسته و کلافه کرده است و از حال و روز دانشآموزانشان بیخبرند. برخیها هم میگویند، زمان و مکان خاصی در تدریس مجازی ندارند فضای مجازی نظم و انضباط نمیشناسد. اگر سر کلاس یکبار و بلند میگفتند ساکت حالا باید بارها کلمه چت ممنوع را تایپ کنند تا نظم در آموزش آنلاین برقرار شود. این حرفها البته مورد تأیید علیرضا بهشتینیا معلم ادبیات دبیرستان پسرانه در شهریار هم است. او آموزش را یک فرایند دوطرفه میداند و میگوید: «آموزش یک فرایند کاملاً تعاملی و دوطرفه است. آموزش مجازی موجب شده این فرایند دوسویه حذف شود. قبل از کرونا همیشه فکر میکردیم که اگر آموزش الکترونیکی باشد خیلی بهتر است اما حالا با توجه به این تجربه یکساله میگویم که واقعاً این مدل آموزش خستهکننده و حوصله سربر است. آموزش مجازی برای معلمان تجربه شیرینی نبود. کرونا و استمرار آموزش مجازی هم به دانشآموز و هم به معلم ضربه زد. معلمان در جریان آموزش حضوری با چهره دانشآموز ارتباط برقرار میکردند. از نگاه دانشآموز میفهمیدیم که مبحث آموزشی را یاد گرفته یا خیر. ما دانشآموزان را سر کلاس آنالیز میکردیم اما این وضعیت در آموزش مجازی وجود ندارد. آموزش مجازی معلمان را ماشینی کرده است. کلاس رأس یک ساعتی شروع میشود و رأس یک ساعتی هم تمام. نه معلم حرف جدیدی میزند و نه دانشآموز میتواند ارتباط خوبی با معلم برقرار کند. فضای آموزش بسیار تلخ و غمانگیز است. در یک کلام معلم شوق و ذوقی برای آموزش ندارد و دانشآموز هم خسته و کلافه شده.»
داخل ماشین تدریس میکنم
امکان تدریس برای برخی معلمان در خانه وجود ندارد. موضوعی که مهدی بهلولی معلم ریاضی به آن اشاره میکند: «خانه نقلى و کوچکی دارم. یکی از فرزندانم دانشجواست و دیگری کلاس اول است. همزمان با کار تدریس من کار تحصیل دو فرزندم هم شروع میشود. دو اتاق را برای تحصیل بچههایم گذاشتهام خودم میروم داخل ماشین و در آنجا تدریس میکنم. مطالب را از شب قبل آماده و داخل گوشی بارگذاری میکنم تا مشکلی پیش نیاید. این شرایط دیگر خیلی سخت شده است و باید مسئولان آموزشی برای سال تحصیلی آینده به فکر آموزش حضوری باشند.
او با اشاره به سختىهای کار معلم در آموزش غیرحضوری میگوید: ما ارتباط چهره به چهره با دانشآموز نداریم اصلاً من دانشآموزان پایه دهم را ندیدهام خیلیهایشان فقط میآیند حاضری میزنند و میروند. نظم و انضباطی وجود ندارد از صبح تا شب هم درگیر سؤالات دانشآموزان هستیم. پایین بودن سرعت اینترنت یکی از مشکلات اساسی برای تدریس است، معلم بیشتر از اینکه بر محتوای درسی تمرکز داشته باشد، نگران آپلود بموقع ویدیوها و مطالب ارائه شده است.
روابط کم رنگ معلم و دانشآموز
برخی معلمان هم به سردی روابط دانشآموز و معلم در آموزش مجازی اشاره میکنند. بهمن جهانتیغ معلم یک هنرستان در زاهدان در اینباره میگوید: «بچهها برخی نیازهای روانی خودشان را از مدرسه دریافت میکردند، برخی خلأهای روانیشان با رابطه صمیمی و دوستانه بین معلم و دانشآموز برطرف میشد. این وضعیت در آموزش مجازی از بین رفته است. معلمان در کلاس درس ساعت طولانی را با دانشآموز سپری میکردند و روابط بین دانشآموز و معلم مستحکمتر و بهتر بود. علاوه بر این معلمان و دبیران وارد چالش جدیدی شدند و باید شیوههای نوین آموزش را ارائه دهند. تمام شیوههای سنتی از بین رفت، آموزشها با ارائه محتوای مختلف انجام شد، معلمان آگاهی کافی از این فضا نداشتند. در حقیقت ما دچار یک شوک آموزشی شدیم که این شوک در ماههای اول ورود کرونا خودش را کاملاً نشان میداد، از یک طرف معلمانی بودند که نمیتوانستند محتوای استاندارد تولید کنند و از سوی دیگر دانشآموزانی بودند که گوشی و تبلت نداشتند.
آموزش مجازی معلمان را به چالش کشید
فریده جعفری هم معلم هنرستانی در بیرجند است. او 16 سال سابقه کار دارد و در حال حاضر مشغول تدریس در سه پایه دهم، یازدهم و دوازدهم رشته صنایع غذایی است. جعفری بهخاطر کارگاههای عملی دانشآموزان مجبور بوده در آزمایشگاه حاضر باشد: «به آزمایشگاه میرفتم و برای بچهها فیلم تهیه میکردم. از همان ابتدای ورود کرونا تا حالا شیوههای مختلف آموزش را پشتسر گذاشتیم و با تحولات جدیدی مواجه شدیم. اوایل چون ابزار و محیط آموزش مجازی ناشناخته بود، آموزش هم برای دانشآموزان و هم معلمان سخت بود و از طریق شبکههای اجتماعی مختلفی کار آموزش را دنبال کردیم. عدم شناخت و اطمینان کامل والدین به فضای مجازی و انواع شبکههای اجتماعی متعدد در ابتدا باعث نگرانی والدین و دانشآموزان بود. اما معلمان ناچار بودند در این فضا تدریس کنند. در آموزش مجازی معمولاً محتوای کمی تدریس میشود، در عوض فرصت کافی برای تلاش و کوشش در یادگیری موضوعات در اختیار دانشآموزان است. حضور در مدرسه و ارتباط با دانشآموزان باعث تقویت روحیه تیمی و بالا رفتن عزت نفس دانشآموز میشود. در فضای آموزش مجازی عدم رشد مهارتهای اجتماعی ناشی از محدودیت ارتباطات داریم.»
او با اشاره به خلاقیت معلمان در آموزش مجازى میگوید: «آموزش الکترونیکی در منزل، رابطه معلم - دانشآموز را کاملاً تغییر داد. در کلاس آنلاین، اگر دانشآموز انگیزه و علاقهای نداشته باشد بهراحتی میتواند خود را پنهان سازد. مثلاً تظاهر کند که دچار مشکل فنی شده، یا دوربین خود را از کار بیندازد یا حتی میکروفن را قطع کند و اینجاست که معلم خلاق میتواند دانشآموزان را در درس و کلاس درگیر بکند و مشارکت بدهد که از حلقه درون کلاس خارج نشوند.»
کودکان کار هم آموزش دیدند
در این روزهای تلخ کرونایی بودند معلمانی که بیادعا و بیهیچ چشمداشتی، خرج تحصیل دانشآموزان را دادند. حسن دزفولی یکی از همین معلمان است. او مدیر آموزگار کلاسهای چند پایه در منطقه سردشت دزفول است. این آقای معلم در این روزهای کرونایی موتورش را میفروشد تا خرج کودکان اتباع بازمانده از تحصیل کند. او ٣١ کودک بازمانده از تحصیل افغانستانی و پاکستانی را در سطح شهر دزفول پیدا میکند و تصمیم میگیرد که خواندن و نوشتن را به آنها یاد دهد. دزفولی روزها به بچههای مدرسه آموزش میداد و عصرها به محل کار کودکان کار میرفت. خودش میگوید: «در شهر ما کودک کار ایرانی بسیار کم است اما برخی کودکان افغانستانی و پاکستانی هستند که برگه اقامت ندارند و غیرقانونی به ایران آمدهاند برای همین نمیتوانند در مدرسه ثبتنام کنند. »
گفتهها و ناگفتههای جهانگیری در گفتوشنود مجازی:
در دولت ماندم تا بابک زنجانی تکرار نشود
- میدان و دیپلماسی همیشه باهم هستند
- نباید کاری کنیم که دشمنان فکر کنند کشور شکننده است
گروه سیاسی/ معاون اول رئیس جمهوری با حضور در شبکه مجازی «کلابهاوس» از چالشهای کشور در دوران تحریم، شرایط اقتصادی کشور، وضعیت دولت، انتخابات آینده و نوار صوتی محرمانه ظریف سخن گفت و اینکه مجلس اجازه کاهش نرخ ارز را نمیدهد.
به گزارش ایرنا، معاون اول رئیس جمهوری در پاسخ به این پرسش که آیا قصد کنارهگیری از دولت داشتید، با اشاره به سوابق انتخابات 96 و شکلگیری دولت دوازدهم گفت: وفای به عهد این بود که وقتی مردم تلاش کردند ما هم بمانیم و برای خواست مردم بکوشیم. در ابتدای دولت در یک صحبت جدی با آقای روحانی گفتم که یک معاون اول دیگری منصوب کنید، اما ایشان نپذیرفتند. او ادامه داد: از اوایل سال ۹۷، کشور وارد یک جنگ اقتصادی تمام عیار شد. با این حال خواستم نسبت به همه معاون اولهای دیگر نقش بیشتری داشته باشم. از عقبه دولت حمایت کنم و از ۲۴ میلیون رأی حفاظت کنم.
وی در پاسخ به چرایی اعلام نرخ ارز ۴۲۰۰ تومانی و افزایش نرخ بنزین هم گفت: نرخ ثابت ۴۲۰۰ تومان، مصوبه سران قوا است. سه گزینه روی میز بود، ادامه وضع موجود، تعیین عدد ثابت، تعیین عدد شناور تا بتوانیم هم تأمین ارز داشته باشیم و هم از شوک ناشی از خروج امریکا از برجام جلوگیری کنیم. جهانگیری گفت: در پایان تصمیمگیری به رئیس جمهوری پیشنهاد کردند که برای اینکه در جامعه این خبر مطرح شود، خواستند که آقای جهانگیری اعلام کند و این کار انجام شد.
لکنت زبان دولت در دفاع از عملکرد
معاون اول رئیس جمهوری به این سؤال که چرا اعضای دولت در دفاع از دولت تعلل میکنند، پاسخ داد: قبول دارم یکی از ضعفهای ما همین لکنت زبان است که اشاره کردید. ما در دور اول درآمدهای افسانهای نداشتیم، تورم کاهش یافت، اشتغال زیادی ایجاد کردیم با همه اینها در سال ۹۶ مردم روحانی و دستاوردهای آن را میشناختند. پدیده ترامپ بسیاری از پیشبینیهای ما را به هم ریخت، همین که چارچوب اقتصاد کشور مانده، قابل توجه است. ضعف سیستم اطلاعرسانی دولت جدی است.
معاون اول رئیس جمهوری گفت: قبول دارم باید همان موقع گزارشی از شرایط تحویل گرفتن دولت ارائه میکردیم، واقعاً متأسفم وقتی پاسخی داده نمیشود برخی گستاخ میشوند. خساراتی که در آن هشت سال به کشور وارد شد، اگر دو تا هشت سال هم بگذرد باز هم جبران نخواهد شد. جهانگیری افزود: احمدی نژاد در چندین مورد از من شکایت کرد و من همچون شهروند عادی به دادگاه رفتم و از خود دفاع کردم و تبرئه گرفتم. بزرگترین پرونده فساد همچون بابک زنجانی که نفت به ستاد کل نیروی مسلح و نیروی انتظامی فروخته شد و پول آن برنگشته است. وی ادامه داد: ایشان کاری کرده است که تا دهها سال دیگر سرمایهها به کشور باز نگردد. او ۱۵۰ میلیارد دلار را از ترامپ یاد گرفته است. امروز شرکت نفت ما یکی از بزرگترین بدهکاران به بانک مرکزی است که گفته است در صنایع نفتی سرمایهگذاری کرده است. جهانگیری ادامه داد: همین الان بیشترین دستاورد را نسبت به دولتهای سابق داشتیم. برداشت از ذخایر مشترک با قطر در دوره احمدینژاد به نفع قطر شد، غارت اموال کشور فقط گرفتن وام و پرداخت نکردن آن نیست. امروز ما بیش از ۶۰۰ میلیون مترمکعب گاز برداشت میکنیم و قطر ۵۸۰ میلیون مترمکعب. بزرگترین انتقال آب در استانهای غرب کشور اجرا شد. حجم ذخایر پتروشیمی و فولاد افزوده شد. بزرگترین کمک به حقوق بگیران ثابت، بازنشستگان انجام شد و امیدواریم در این دور مذاکرات تحریم برداشته شود و مشکلات مردم برطرف شود. جهانگیری گفت: به همین دلیل، برخی از دوستان ما در دولت شرم داشتند که در این شرایط سخت معیشتی به اقداماتی که انجام دادهاند بپردازند.
برادرم معاون من نبود
معاون اول رئیس جمهوری درباره پرونده برادرش گفت: من چهار برادر دارم که ۲ نفر از آنها به شهادت رسیدهاند. دو برادر دیگر یکی از من بزرگتر و یکی کوچکتر است. در سال ۹۶ من در انتخابات حضور یافتم و کمی حرف زدم اما پس از آن خیلی هزینه دادم. سه ماه پس از آن، به نحو عجیبی مهدی را بازداشت کردند. همان موقع هم از رسانهها مطلع شدم. در این ایام، بویژه اینکه در ستاد مبارزه با فساد هستم بارها گفتهام در مبارزه با فساد نباید هیچ خط قرمزی وجود داشته باشد. اگر قرار باشد این لکه ننگ از کشور پاک شود، نباید هیچ اغماضی وجود داشته باشد. چرا یک پرونده را آنچنان پررنگ میکنند در حالی که یک پروند چندین هزار میلیارد دلاری هیچ خبری از آن منتشر نمیشود. وی افزود: فسادی که بد است این است که در دستگاه مورد مسئولیت وی فساد شده باشد، برادر من معاون من نبوده است. تمام فعالیتهای اقتصادی برادرم در دوره احمدینژاد انجام شده است. دو اتهامی که سخنگوی قوه قضائیه گفت و دو قاضی صلواتی و زرگر گفتند دو اتهام متوجه ایشان شده است و مراحل قضایی آن در حال طی شدن است. من هیچ ورودی پیدا نکردهام.
جهانگیری با بیان اینکه روی موضوع حقوق نجومی خیلی مانور داده شد، اضافه کرد: در مورد عیسی شریفی، املاک نجومی هیچ توضیحی به مردم داده نشد. من برخلاف نظر برخی در دولت ماندم تا امثال بابک زنجانی دیگری ایجاد نشود. جهانگیری اظهار کرد: به بابک زنجانی یک میلیارد دلار پول داده شده است. یک و هفت دهم میلیارد دلار نفت داده شده است. نفت را میگرفته و پول آن را برنمیگردانده، دوباره به او نفت میدادهاند.
معاون اول رئیس جمهوری درباره حضور کمرنگ در مقاطع مختلف همچون تحریم و بنزین گفت: من درباره بنزین پیشنهاد داشتم که به جای تخصیص بنزین به خودرو به افراد اختصاص یابد تا به نفع افراد مرفه نشود. بیش از ۴۸ درصد جمعیت هیچ خودرویی ندارند. جهانگیری با اشاره به اینکه شرایط سخت فقر در کشور حاکم است، افزود: در شرایط سخت جنگ اقتصادی حتی به اتهاماتی که به من شد پاسخ ندادم تا مردم تصور نکنند که آنها را فراموش کردهایم و به خودمان مشغول شدهایم. وی ادامه داد: من برای یک بار قهر کردم و جلسه را ترک کردم. طوری با من برخورد کردند که نتوانستم تحمل کنم. به دفتر هم گفتم که وسایلم را جمع کنند اما وزرا آمدند که مگر میشود مردم را تنها بگذارید؟ از ساعت ۱۲ شب تا ۹صبح فردا همچون خورهای به جانم افتاده بود که مگر میشود در این شرایط مردم را رها کرد.
سردار سلیمانی به مذاکره باور داشت
جهانگیری درباره سردار سلیمانی و فایل مصاحبه ظریف هم گفت: من با سردار سلیمانی همچون دو برادر بودیم، بسیار صمیمی بودیم، من در جهاد بودم و ایشان در سپاه بود. یکی از علایقی که داشت، ایشان سعی میکرد، جبران کند و به نیابت من به مادرم سرکشی میکرد. مادرم ایشان را از ما بیشتر دوست داشت. رابطه ما در طول این ۴۰ سال هیچوقت مشکل نداشت. جهانگیری تصریح کرد: سردار سلیمانی فرماندهی بود که باور داشت که مذاکره در همه حال تعیینکننده است. به همین دلیل در خیلی از مذاکرات حضور داشت و خیلیها را خودش انجام میداد. سفری که سردار سلیمانی شهید شد برای مذاکره درباره سعودی و یمن رفته بود تا با نخستوزیر عراق گفتوگو کند. از هوشمندی و دلسوزی بالایی برخوردار بود، استقلال ایران برایش اهمیت داشت و شخصیت اش همهجانبه بود. معاون اول رئیس جمهوری افزود: در آخرین نشستی که با سردار سلیمانی داشتم، درباره آقای خاتمی بود. برای او تفاهم و انسجام داخلی بسیار مهم بود، سعی داشت با دولتمردان هماهنگی و رابطه پایداری داشته باشد که در رأس آنها آقای ظریف بود. معاون اول رئیس جمهوری تأکید کرد: مذاکرات وین و رفع تحریم را بزرگترین موضوع ملی امروز کشور بدانیم، مسئول مذاکره در برابر۶ قدرت دنیا را تضعیف نکنیم. انتخابات را با رقابت شرافتمندانه و مشارکت مؤثر رونق ببخشیم نه با تقدیسزدایی از چهرههای خدمتگزار کشور. یک وقتی کمی شرایط سخت بود فکر میکردم که آنها با هم جلسهای ندارند، به هر دوی آنها گفتم که میخواهید یک نشست سهجانبهای داشته باشیم تا مشکلات را حل کنیم، گفتند که ما هر یکشنبه و بعد هر سهشنبه با هم جلسه داریم.
برش
نگفتم نامزد نمیشوم
جهانگیری درباره احتمال ورودش به انتخابات ریاست جمهوری هم گفت: نظر شخصی من منفی است اما هیچوقت نگفتم که نامزد نمیشوم، تابع جمع هستم اما اگر به نظر قطعی برسند، حتماً با بزرگان کشور مشورت خواهم کرد. کشور در شرایط ویژهای است، نیازمند برنامه تیم و انسجام ملی دقیقی است.
وی درباره بحث انتخابات پیش رو نیز گفت: من فکر میکنم که اگر بخواهم به زبان جوانان شرایط را توصیف کنم، باید بگویم که هیچ راهی جز رأی دادن برای اصلاح امور نداریم؛ اگر راه دیگر داشتیم که از طریق آن بتوانیم اصلاحات کنیم خب کار دیگری میکردیم. نباید بگذاریم کسانی که برای رأی مردم ارزش قائل نیستند، به اسم رأی مردم پیروز شوند. جهانگیری درباره بحث تحریم انتخابات هم گفت: باید بگوییم دود تحریم از دل تحریم انتخابات مثل سال 84 ایجاد شد؛ اگر وارد انتخابات میشدیم در آن سال، افرادی نمیآمدند که... مردم در هرحال ناراحتند از شرایط زندگیشان. به نظرم رئیس دولت میتواند تأثیرگذار باشد؛ رئیس دولت ممکن است بگوید تحریم کاغذپاره است؛ یک وقت رئیس دولت با رهبری مینشیند و مشورت میکند برای رفع تحریمها و توسعه؛ خب پذیرفته میشود و از درون آن برجام بیرون میآید.
به گزارش ایرنا، معاون اول رئیس جمهوری در پاسخ به این پرسش که آیا قصد کنارهگیری از دولت داشتید، با اشاره به سوابق انتخابات 96 و شکلگیری دولت دوازدهم گفت: وفای به عهد این بود که وقتی مردم تلاش کردند ما هم بمانیم و برای خواست مردم بکوشیم. در ابتدای دولت در یک صحبت جدی با آقای روحانی گفتم که یک معاون اول دیگری منصوب کنید، اما ایشان نپذیرفتند. او ادامه داد: از اوایل سال ۹۷، کشور وارد یک جنگ اقتصادی تمام عیار شد. با این حال خواستم نسبت به همه معاون اولهای دیگر نقش بیشتری داشته باشم. از عقبه دولت حمایت کنم و از ۲۴ میلیون رأی حفاظت کنم.
وی در پاسخ به چرایی اعلام نرخ ارز ۴۲۰۰ تومانی و افزایش نرخ بنزین هم گفت: نرخ ثابت ۴۲۰۰ تومان، مصوبه سران قوا است. سه گزینه روی میز بود، ادامه وضع موجود، تعیین عدد ثابت، تعیین عدد شناور تا بتوانیم هم تأمین ارز داشته باشیم و هم از شوک ناشی از خروج امریکا از برجام جلوگیری کنیم. جهانگیری گفت: در پایان تصمیمگیری به رئیس جمهوری پیشنهاد کردند که برای اینکه در جامعه این خبر مطرح شود، خواستند که آقای جهانگیری اعلام کند و این کار انجام شد.
لکنت زبان دولت در دفاع از عملکرد
معاون اول رئیس جمهوری به این سؤال که چرا اعضای دولت در دفاع از دولت تعلل میکنند، پاسخ داد: قبول دارم یکی از ضعفهای ما همین لکنت زبان است که اشاره کردید. ما در دور اول درآمدهای افسانهای نداشتیم، تورم کاهش یافت، اشتغال زیادی ایجاد کردیم با همه اینها در سال ۹۶ مردم روحانی و دستاوردهای آن را میشناختند. پدیده ترامپ بسیاری از پیشبینیهای ما را به هم ریخت، همین که چارچوب اقتصاد کشور مانده، قابل توجه است. ضعف سیستم اطلاعرسانی دولت جدی است.
معاون اول رئیس جمهوری گفت: قبول دارم باید همان موقع گزارشی از شرایط تحویل گرفتن دولت ارائه میکردیم، واقعاً متأسفم وقتی پاسخی داده نمیشود برخی گستاخ میشوند. خساراتی که در آن هشت سال به کشور وارد شد، اگر دو تا هشت سال هم بگذرد باز هم جبران نخواهد شد. جهانگیری افزود: احمدی نژاد در چندین مورد از من شکایت کرد و من همچون شهروند عادی به دادگاه رفتم و از خود دفاع کردم و تبرئه گرفتم. بزرگترین پرونده فساد همچون بابک زنجانی که نفت به ستاد کل نیروی مسلح و نیروی انتظامی فروخته شد و پول آن برنگشته است. وی ادامه داد: ایشان کاری کرده است که تا دهها سال دیگر سرمایهها به کشور باز نگردد. او ۱۵۰ میلیارد دلار را از ترامپ یاد گرفته است. امروز شرکت نفت ما یکی از بزرگترین بدهکاران به بانک مرکزی است که گفته است در صنایع نفتی سرمایهگذاری کرده است. جهانگیری ادامه داد: همین الان بیشترین دستاورد را نسبت به دولتهای سابق داشتیم. برداشت از ذخایر مشترک با قطر در دوره احمدینژاد به نفع قطر شد، غارت اموال کشور فقط گرفتن وام و پرداخت نکردن آن نیست. امروز ما بیش از ۶۰۰ میلیون مترمکعب گاز برداشت میکنیم و قطر ۵۸۰ میلیون مترمکعب. بزرگترین انتقال آب در استانهای غرب کشور اجرا شد. حجم ذخایر پتروشیمی و فولاد افزوده شد. بزرگترین کمک به حقوق بگیران ثابت، بازنشستگان انجام شد و امیدواریم در این دور مذاکرات تحریم برداشته شود و مشکلات مردم برطرف شود. جهانگیری گفت: به همین دلیل، برخی از دوستان ما در دولت شرم داشتند که در این شرایط سخت معیشتی به اقداماتی که انجام دادهاند بپردازند.
برادرم معاون من نبود
معاون اول رئیس جمهوری درباره پرونده برادرش گفت: من چهار برادر دارم که ۲ نفر از آنها به شهادت رسیدهاند. دو برادر دیگر یکی از من بزرگتر و یکی کوچکتر است. در سال ۹۶ من در انتخابات حضور یافتم و کمی حرف زدم اما پس از آن خیلی هزینه دادم. سه ماه پس از آن، به نحو عجیبی مهدی را بازداشت کردند. همان موقع هم از رسانهها مطلع شدم. در این ایام، بویژه اینکه در ستاد مبارزه با فساد هستم بارها گفتهام در مبارزه با فساد نباید هیچ خط قرمزی وجود داشته باشد. اگر قرار باشد این لکه ننگ از کشور پاک شود، نباید هیچ اغماضی وجود داشته باشد. چرا یک پرونده را آنچنان پررنگ میکنند در حالی که یک پروند چندین هزار میلیارد دلاری هیچ خبری از آن منتشر نمیشود. وی افزود: فسادی که بد است این است که در دستگاه مورد مسئولیت وی فساد شده باشد، برادر من معاون من نبوده است. تمام فعالیتهای اقتصادی برادرم در دوره احمدینژاد انجام شده است. دو اتهامی که سخنگوی قوه قضائیه گفت و دو قاضی صلواتی و زرگر گفتند دو اتهام متوجه ایشان شده است و مراحل قضایی آن در حال طی شدن است. من هیچ ورودی پیدا نکردهام.
جهانگیری با بیان اینکه روی موضوع حقوق نجومی خیلی مانور داده شد، اضافه کرد: در مورد عیسی شریفی، املاک نجومی هیچ توضیحی به مردم داده نشد. من برخلاف نظر برخی در دولت ماندم تا امثال بابک زنجانی دیگری ایجاد نشود. جهانگیری اظهار کرد: به بابک زنجانی یک میلیارد دلار پول داده شده است. یک و هفت دهم میلیارد دلار نفت داده شده است. نفت را میگرفته و پول آن را برنمیگردانده، دوباره به او نفت میدادهاند.
معاون اول رئیس جمهوری درباره حضور کمرنگ در مقاطع مختلف همچون تحریم و بنزین گفت: من درباره بنزین پیشنهاد داشتم که به جای تخصیص بنزین به خودرو به افراد اختصاص یابد تا به نفع افراد مرفه نشود. بیش از ۴۸ درصد جمعیت هیچ خودرویی ندارند. جهانگیری با اشاره به اینکه شرایط سخت فقر در کشور حاکم است، افزود: در شرایط سخت جنگ اقتصادی حتی به اتهاماتی که به من شد پاسخ ندادم تا مردم تصور نکنند که آنها را فراموش کردهایم و به خودمان مشغول شدهایم. وی ادامه داد: من برای یک بار قهر کردم و جلسه را ترک کردم. طوری با من برخورد کردند که نتوانستم تحمل کنم. به دفتر هم گفتم که وسایلم را جمع کنند اما وزرا آمدند که مگر میشود مردم را تنها بگذارید؟ از ساعت ۱۲ شب تا ۹صبح فردا همچون خورهای به جانم افتاده بود که مگر میشود در این شرایط مردم را رها کرد.
سردار سلیمانی به مذاکره باور داشت
جهانگیری درباره سردار سلیمانی و فایل مصاحبه ظریف هم گفت: من با سردار سلیمانی همچون دو برادر بودیم، بسیار صمیمی بودیم، من در جهاد بودم و ایشان در سپاه بود. یکی از علایقی که داشت، ایشان سعی میکرد، جبران کند و به نیابت من به مادرم سرکشی میکرد. مادرم ایشان را از ما بیشتر دوست داشت. رابطه ما در طول این ۴۰ سال هیچوقت مشکل نداشت. جهانگیری تصریح کرد: سردار سلیمانی فرماندهی بود که باور داشت که مذاکره در همه حال تعیینکننده است. به همین دلیل در خیلی از مذاکرات حضور داشت و خیلیها را خودش انجام میداد. سفری که سردار سلیمانی شهید شد برای مذاکره درباره سعودی و یمن رفته بود تا با نخستوزیر عراق گفتوگو کند. از هوشمندی و دلسوزی بالایی برخوردار بود، استقلال ایران برایش اهمیت داشت و شخصیت اش همهجانبه بود. معاون اول رئیس جمهوری افزود: در آخرین نشستی که با سردار سلیمانی داشتم، درباره آقای خاتمی بود. برای او تفاهم و انسجام داخلی بسیار مهم بود، سعی داشت با دولتمردان هماهنگی و رابطه پایداری داشته باشد که در رأس آنها آقای ظریف بود. معاون اول رئیس جمهوری تأکید کرد: مذاکرات وین و رفع تحریم را بزرگترین موضوع ملی امروز کشور بدانیم، مسئول مذاکره در برابر۶ قدرت دنیا را تضعیف نکنیم. انتخابات را با رقابت شرافتمندانه و مشارکت مؤثر رونق ببخشیم نه با تقدیسزدایی از چهرههای خدمتگزار کشور. یک وقتی کمی شرایط سخت بود فکر میکردم که آنها با هم جلسهای ندارند، به هر دوی آنها گفتم که میخواهید یک نشست سهجانبهای داشته باشیم تا مشکلات را حل کنیم، گفتند که ما هر یکشنبه و بعد هر سهشنبه با هم جلسه داریم.
برش
نگفتم نامزد نمیشوم
جهانگیری درباره احتمال ورودش به انتخابات ریاست جمهوری هم گفت: نظر شخصی من منفی است اما هیچوقت نگفتم که نامزد نمیشوم، تابع جمع هستم اما اگر به نظر قطعی برسند، حتماً با بزرگان کشور مشورت خواهم کرد. کشور در شرایط ویژهای است، نیازمند برنامه تیم و انسجام ملی دقیقی است.
وی درباره بحث انتخابات پیش رو نیز گفت: من فکر میکنم که اگر بخواهم به زبان جوانان شرایط را توصیف کنم، باید بگویم که هیچ راهی جز رأی دادن برای اصلاح امور نداریم؛ اگر راه دیگر داشتیم که از طریق آن بتوانیم اصلاحات کنیم خب کار دیگری میکردیم. نباید بگذاریم کسانی که برای رأی مردم ارزش قائل نیستند، به اسم رأی مردم پیروز شوند. جهانگیری درباره بحث تحریم انتخابات هم گفت: باید بگوییم دود تحریم از دل تحریم انتخابات مثل سال 84 ایجاد شد؛ اگر وارد انتخابات میشدیم در آن سال، افرادی نمیآمدند که... مردم در هرحال ناراحتند از شرایط زندگیشان. به نظرم رئیس دولت میتواند تأثیرگذار باشد؛ رئیس دولت ممکن است بگوید تحریم کاغذپاره است؛ یک وقت رئیس دولت با رهبری مینشیند و مشورت میکند برای رفع تحریمها و توسعه؛ خب پذیرفته میشود و از درون آن برجام بیرون میآید.
گزارش مرکز آمار ایران از شاخصهای عمده تورم در سال 99
افتوخیز تورم در چالشهای اقتصادی و سیاسی
گروه اقتصادی |مرکز آمار در گزارشی شاخص قیمت سالانه کالاهای مصرفی و خدماتی را در مناطق شهری و روستایی منتشر کرد. این گزارش نشان میدهد نرخ تورم در سال 99 نسبت به سال 98 برای کل کشور، مناطق شهری و مناطق روستایی به ترتیب 1.6، ١.٨ و ٠.٤ واحد درصد افزایش یافته است.
براساس گزارش مرکز آمار شاخص قیمت کالاها و خدمات مصرفی در سال ١٣٩٩ برای کل کشور، مناطق شهری و مناطق روستایی به ترتیب عدد 252.6، ٢٥٠.٦ و ٢٦٣.٥ را نشان میدهد که نسبت به سال قبل (نرخ تورم) برای کل کشور ٣٦.٤ درصد، مناطق شهری ٣٦.٢ درصد و مناطق روستایی ٣٧.٧ درصد افزایش نشان میدهد. نرخ تورم نسبت به سال 98 برای کل کشور، مناطق شهری و مناطق روستایی به ترتیب ١.٦، ١.٨ و ٠.٤ واحد درصد افزایش یافته است.
این گزارش نشان میدهد نرخ تورم گروه عمده «خوراکیها، آشامیدنیها و دخانیات» در سال ١٣٩٩ برای کل کشور 39درصد، مناطق شهری ٣٨.٧ درصد و مناطق روستایی ٣٩.٩ درصد بوده است.
نرخ تورم «خوراکیها، آشامیدنیها و دخانیات» نسبت به سال 98 برای کل کشور، مناطق شهری و مناطق روستایی به ترتیب ٣.٦، ٤.٠ و ٢.٣واحد درصد کاهش یافته است.
نرخ تورم گروه عمده «کالاهای غیر خوراکی و خدمات» در سال 99 برای کل کشور 35.2 درصد، مناطق شهری ٣٥.١ درصد و مناطق روستایی ٣٥.٨ درصد بوده است. نرخ تورم «کالاهای غیرخوراکی و خدمات» نسبت به سال گذشته برای کل کشور، مناطق شهری و مناطق روستایی به ترتیب ٣.٨، ٤.٠ و ٢.٣ واحد درصد افزایش یافته است.
بیشترین و کمترین تورم ماهانه
بیشترین نرخ تورم ماهانه خانوارهای کشور در سال 99 مربوط به ماههای مهر 7 درصد، تیر6.4 درصد و آبان 2.5 درصد بوده است، یعنی دورانی که سیاستهای تحریمی ترامپ به اوج خود میرسید و یا در زمان ایام انتخابات امریکا بوده است. همچنین کمترین نرخ تورم ماهانه خانوارهای کشور مربوط به ماه های اسفند1.8درصد، دی 1.8درصد و خرداد 2 درصد است.
همچنین متوسط نرخ تورم ماهانه در این سال برای شاخص کل و گروههای عمده خوراکیها، آشامیدنیها و دخانیات و کالاهای غیرخوراکی و خدمات به ترتیب 3.4، 4.4و 2.9 درصد است.
بررسی نرخ تورم سالانه 99 نشان میدهد نرخ تورم تا مرداد ماه روند کاهشی داشته است و سپس تا پایان سال روند افزایشی به خود گرفته است بهطوری که نرخ تورم در اسفند 99 بالاتر از فروردین ماه همین سال قرار گرفته است.
همچنین نرخ تورم نقطه به نقطه نیز در سال 99 به غیر از یک دوره کاهشی در آذرماه روند افزایشی داشته است بهطوری که از عدد 19.8 درصد در ابتدای سال به عدد 48.7 درصد در اسفند ماه همین سال افزایش پیدا کرده است. نرخ تورم کل کشور بر اساس دهکهای هزینهای
گزارش مرکز آمار درخصوص نرخ تورم براساس دهکهای هزینهای نشان میدهد که نرخ تورم کل کشور در سال 99 برابر 36.4 درصد است که در دهکهای مختلف هزینهای در بازه 34.6 درصد برای دهک اول تا 43.5 درصد برای دهک دهم نوسان دارد. محدوده تغییرات تورم دوازده ماهه در گروه عمده خوراکیها، آشامیدنیها و دخانیات بین 36.5 درصد برای دهک دهم تا 41.2درصد برای دهک دوم است. همچنین در مورد گروه عمده کالاهای غیرخوراکی و خدمات بین 28.6 درصد برای دهک اول تا 45.3 درصد برای دهک دهم است.
فاصله تورمی بین دهکها
در سال گذشته فاصله تورمی در بین دهکهای مختلف هزینهای در سال 99به 8.9 درصد رسید که نسبت به سال قبل (2.7 درصد) 6.2 واحد درصد افزایش نشان میدهد.
شاخص قیمت مصرف کننده به تفکیک استان
در سال 99 بیشترین نرخ تورم خانوارهای کشور مربوط به استان کرمانشاه با 40.1درصد و کمترین نرخ تورم مربوط به استان مرکزی با 33.3 درصد است. این نرخ در سال 99 در استان تهران 26.7 درصد است.
شکاف نرخ تورم بین استانهای مختلف در سال 99، 6.8درصد است که نسبت به سال قبل 4.5 واحد درصد کاهش یافته است.
تغییرات متوسط قیمت اقلام خوراکی منتخب در مناطق شهری کشور
در گزارش مرکز آمار آمده است که بیشترین افزایش متوسط قیمت اقلام خوراکی در سال 99 نسبت به سال 98 مربوط به گروه نان و غلات، عدس و لپه، انواع لوبیا، نخود، برنج خارجی درجه یک، میوه و خشکبار، موز، لیموترش، پرتقال، انار و گروه لبنیات، تخم مرغ و انواع روغن، خامه پاستوریزه، تخم مرغ ماشینی است. مثلاً متوسط قیمت یک کیلو برنج خارجی که در سال 98 برابر 9 هزار و 100 تومان بوده در سال 99 به هر کیلو 19 هزار تومان افزایش یافته است. نگاهی به جدول قیمتی اقلام خوراکی در سال99 که مرکز آمار منتشر کرده نشان میدهد بجز رب گوجه فرنگی و پیاز قیمت تمام کالاها نسبت به سال 98 افزایش دارد. همچنین در این سال اقلام سیب زمینی، پیاز و رب گوجه فرنگی کاهش قیمت داشتهاند.
کاهش قیمت موز و تخم مرغ در فروردین ۱۴۰۰
مرکز آمار همچنین متوسط قیمت اقلام خوراکی منتخب برای گروههای مختلف خوراکی (۵۳ قلم) در مناطق شهری کشور را در فروردین ماه اعلام کرد. براساس آخرین گزارش مرکز ملی آمار، در فروردین امسال قیمت موز ۲۶.۷ و تخم مرغ ۶.۱ درصد نسبت به ماه قبل از آن (اسفند۹۹) کاهش یافت.
براساس این گزارش قیمت ۱۱ قلم خوراکی (موز، هندوانه، خیار، کدو سبز، پیاز، تخم مرغ، بادمجان، هویج فرنگی، پرتقال، قارچ و خامه) در فروردین ماه نسبت به ماه قبل از آن کاهشی بود.
همچنین قیمت مرغ ماشینی با ۵.۹ درصد، گوشت گاو یا گوساله با ۵.۶ درصد و گوشت گوسفند با ۵.۲ درصد بیشترین افزایش قیمت را نسبت به ماه قبل داشتهاند.
برابر گزارش مرکز آمار قیمت برنج خارجی در فروردین امسال نسبت به ماه قبل از آن ۱.۶ درصد و روغن مایع ۵.۳ درصد رشد داشت.
در بخش میوهها انار با ۸.۱ درصد رشد قیمت و موز با ۲۶.۷ درصد و هندوانه با ۱۵.۹ درصد بیشترین کاهش قیمت را داشته است.
قیمت حبوب در فروردین ماه نسبت به ماه قبل از آن افزایشی بود. بهای نخود ۶.۶ درصد، لپه ۴.۸ درصد و عدس ۴.۳ درصد افزایش داشت.
قند و شکر نیز در فروردین ماه رشد قیمت داشتند. قند ۴.۸ درصد و شکر ۵.۶ درصد افزایش بها داشتند.
بررسی جداول آماری نشان میدهد که از ۵۳ قلم خوراکی منتخب، تعداد ۳۹ قلم درصد تغییرات سالیانه بالاتر از نرخ تورم نقطهای کشور (۴۹.۵ درصد) داشتهاند. در فروردین امسال قیمت پیاز (۴۴.۷ درصد)، لیموترش ۱۱.۳ درصد، سیب زمینی (۱۰.۳ درصد)، فلفل دلمه (۳.۳ درصد) و گوجه فرنگی (۲.۲ درصد) نسبت به فروردین سال گذشته کاهش یافت.
روغن نباتی با ۱۵۱.۸ درصد، برنج خارجی با ۱۳۷.۴ درصد و مرغ ماشینی ۱۳۵.۶ درصد بیشترین رشد قیمت را در فروردین ۱۴۰۰ نسبت به مدت مشابه سال گذشته داشتهاند.
براساس گزارش مرکز آمار شاخص قیمت کالاها و خدمات مصرفی در سال ١٣٩٩ برای کل کشور، مناطق شهری و مناطق روستایی به ترتیب عدد 252.6، ٢٥٠.٦ و ٢٦٣.٥ را نشان میدهد که نسبت به سال قبل (نرخ تورم) برای کل کشور ٣٦.٤ درصد، مناطق شهری ٣٦.٢ درصد و مناطق روستایی ٣٧.٧ درصد افزایش نشان میدهد. نرخ تورم نسبت به سال 98 برای کل کشور، مناطق شهری و مناطق روستایی به ترتیب ١.٦، ١.٨ و ٠.٤ واحد درصد افزایش یافته است.
این گزارش نشان میدهد نرخ تورم گروه عمده «خوراکیها، آشامیدنیها و دخانیات» در سال ١٣٩٩ برای کل کشور 39درصد، مناطق شهری ٣٨.٧ درصد و مناطق روستایی ٣٩.٩ درصد بوده است.
نرخ تورم «خوراکیها، آشامیدنیها و دخانیات» نسبت به سال 98 برای کل کشور، مناطق شهری و مناطق روستایی به ترتیب ٣.٦، ٤.٠ و ٢.٣واحد درصد کاهش یافته است.
نرخ تورم گروه عمده «کالاهای غیر خوراکی و خدمات» در سال 99 برای کل کشور 35.2 درصد، مناطق شهری ٣٥.١ درصد و مناطق روستایی ٣٥.٨ درصد بوده است. نرخ تورم «کالاهای غیرخوراکی و خدمات» نسبت به سال گذشته برای کل کشور، مناطق شهری و مناطق روستایی به ترتیب ٣.٨، ٤.٠ و ٢.٣ واحد درصد افزایش یافته است.
بیشترین و کمترین تورم ماهانه
بیشترین نرخ تورم ماهانه خانوارهای کشور در سال 99 مربوط به ماههای مهر 7 درصد، تیر6.4 درصد و آبان 2.5 درصد بوده است، یعنی دورانی که سیاستهای تحریمی ترامپ به اوج خود میرسید و یا در زمان ایام انتخابات امریکا بوده است. همچنین کمترین نرخ تورم ماهانه خانوارهای کشور مربوط به ماه های اسفند1.8درصد، دی 1.8درصد و خرداد 2 درصد است.
همچنین متوسط نرخ تورم ماهانه در این سال برای شاخص کل و گروههای عمده خوراکیها، آشامیدنیها و دخانیات و کالاهای غیرخوراکی و خدمات به ترتیب 3.4، 4.4و 2.9 درصد است.
بررسی نرخ تورم سالانه 99 نشان میدهد نرخ تورم تا مرداد ماه روند کاهشی داشته است و سپس تا پایان سال روند افزایشی به خود گرفته است بهطوری که نرخ تورم در اسفند 99 بالاتر از فروردین ماه همین سال قرار گرفته است.
همچنین نرخ تورم نقطه به نقطه نیز در سال 99 به غیر از یک دوره کاهشی در آذرماه روند افزایشی داشته است بهطوری که از عدد 19.8 درصد در ابتدای سال به عدد 48.7 درصد در اسفند ماه همین سال افزایش پیدا کرده است. نرخ تورم کل کشور بر اساس دهکهای هزینهای
گزارش مرکز آمار درخصوص نرخ تورم براساس دهکهای هزینهای نشان میدهد که نرخ تورم کل کشور در سال 99 برابر 36.4 درصد است که در دهکهای مختلف هزینهای در بازه 34.6 درصد برای دهک اول تا 43.5 درصد برای دهک دهم نوسان دارد. محدوده تغییرات تورم دوازده ماهه در گروه عمده خوراکیها، آشامیدنیها و دخانیات بین 36.5 درصد برای دهک دهم تا 41.2درصد برای دهک دوم است. همچنین در مورد گروه عمده کالاهای غیرخوراکی و خدمات بین 28.6 درصد برای دهک اول تا 45.3 درصد برای دهک دهم است.
فاصله تورمی بین دهکها
در سال گذشته فاصله تورمی در بین دهکهای مختلف هزینهای در سال 99به 8.9 درصد رسید که نسبت به سال قبل (2.7 درصد) 6.2 واحد درصد افزایش نشان میدهد.
شاخص قیمت مصرف کننده به تفکیک استان
در سال 99 بیشترین نرخ تورم خانوارهای کشور مربوط به استان کرمانشاه با 40.1درصد و کمترین نرخ تورم مربوط به استان مرکزی با 33.3 درصد است. این نرخ در سال 99 در استان تهران 26.7 درصد است.
شکاف نرخ تورم بین استانهای مختلف در سال 99، 6.8درصد است که نسبت به سال قبل 4.5 واحد درصد کاهش یافته است.
تغییرات متوسط قیمت اقلام خوراکی منتخب در مناطق شهری کشور
در گزارش مرکز آمار آمده است که بیشترین افزایش متوسط قیمت اقلام خوراکی در سال 99 نسبت به سال 98 مربوط به گروه نان و غلات، عدس و لپه، انواع لوبیا، نخود، برنج خارجی درجه یک، میوه و خشکبار، موز، لیموترش، پرتقال، انار و گروه لبنیات، تخم مرغ و انواع روغن، خامه پاستوریزه، تخم مرغ ماشینی است. مثلاً متوسط قیمت یک کیلو برنج خارجی که در سال 98 برابر 9 هزار و 100 تومان بوده در سال 99 به هر کیلو 19 هزار تومان افزایش یافته است. نگاهی به جدول قیمتی اقلام خوراکی در سال99 که مرکز آمار منتشر کرده نشان میدهد بجز رب گوجه فرنگی و پیاز قیمت تمام کالاها نسبت به سال 98 افزایش دارد. همچنین در این سال اقلام سیب زمینی، پیاز و رب گوجه فرنگی کاهش قیمت داشتهاند.
کاهش قیمت موز و تخم مرغ در فروردین ۱۴۰۰
مرکز آمار همچنین متوسط قیمت اقلام خوراکی منتخب برای گروههای مختلف خوراکی (۵۳ قلم) در مناطق شهری کشور را در فروردین ماه اعلام کرد. براساس آخرین گزارش مرکز ملی آمار، در فروردین امسال قیمت موز ۲۶.۷ و تخم مرغ ۶.۱ درصد نسبت به ماه قبل از آن (اسفند۹۹) کاهش یافت.
براساس این گزارش قیمت ۱۱ قلم خوراکی (موز، هندوانه، خیار، کدو سبز، پیاز، تخم مرغ، بادمجان، هویج فرنگی، پرتقال، قارچ و خامه) در فروردین ماه نسبت به ماه قبل از آن کاهشی بود.
همچنین قیمت مرغ ماشینی با ۵.۹ درصد، گوشت گاو یا گوساله با ۵.۶ درصد و گوشت گوسفند با ۵.۲ درصد بیشترین افزایش قیمت را نسبت به ماه قبل داشتهاند.
برابر گزارش مرکز آمار قیمت برنج خارجی در فروردین امسال نسبت به ماه قبل از آن ۱.۶ درصد و روغن مایع ۵.۳ درصد رشد داشت.
در بخش میوهها انار با ۸.۱ درصد رشد قیمت و موز با ۲۶.۷ درصد و هندوانه با ۱۵.۹ درصد بیشترین کاهش قیمت را داشته است.
قیمت حبوب در فروردین ماه نسبت به ماه قبل از آن افزایشی بود. بهای نخود ۶.۶ درصد، لپه ۴.۸ درصد و عدس ۴.۳ درصد افزایش داشت.
قند و شکر نیز در فروردین ماه رشد قیمت داشتند. قند ۴.۸ درصد و شکر ۵.۶ درصد افزایش بها داشتند.
بررسی جداول آماری نشان میدهد که از ۵۳ قلم خوراکی منتخب، تعداد ۳۹ قلم درصد تغییرات سالیانه بالاتر از نرخ تورم نقطهای کشور (۴۹.۵ درصد) داشتهاند. در فروردین امسال قیمت پیاز (۴۴.۷ درصد)، لیموترش ۱۱.۳ درصد، سیب زمینی (۱۰.۳ درصد)، فلفل دلمه (۳.۳ درصد) و گوجه فرنگی (۲.۲ درصد) نسبت به فروردین سال گذشته کاهش یافت.
روغن نباتی با ۱۵۱.۸ درصد، برنج خارجی با ۱۳۷.۴ درصد و مرغ ماشینی ۱۳۵.۶ درصد بیشترین رشد قیمت را در فروردین ۱۴۰۰ نسبت به مدت مشابه سال گذشته داشتهاند.
گفت و گوی بیمار و بیماری در هالهای از تب و هذیان
مؤلف کروناست
محمد مطلق
گزارش نویس
چه کسی یادش مانده میرزاعیسی نامی در محله سنگلج تهران وقتی که ماه تمام در آسمان میدرخشید و روی سنگفرش خیابان نور میپاشید، هرگز به خانه نرسید و گوشه دیوار، چشم به درشکهای دو اسبه که به سرعت از برابرش میگذشت، نشسته جان داد؟ خیلی از ما اصلاً چیزی از طاعون و آنفلوانزای اسپانیایی اول قرن نمیدانیم چه رسد به قصه میرزاعیسی. قحطی بزرگ چطور؟ چیزهایی از پدربزرگها و مادربزرگها شنیدهایم اما چه کسی یادش مانده به ماه نساء و دو فرزند گرسنهاش در محله خیاوان تبریز چه گذشت؟ خدا میداند فقط در همین یکصدسال گذشته چهها که از سر نگذراندهایم. حوادث آرام آرام جزئیات میکروسکوپی خود را از دست میدهند و رفته رفته آنقدر دور میشوند که برای دیدنشان نیازمند تلسکوپی بهنام تاریخ خواهیم بود. اگر پژوهشگر باشید، دستنوشتهها و یادداشتها و سطر سطر قراردادها را پیدا میکنید و آنچه را که از دست رفته دوباره و از نو میسازید. اگر هم مثل من خواننده یا علاقهمندی معمولی باشید که دو سه جمله بیشتر به دردتان نخواهد خورد، در همین حد که آنفلوانزا را سربازان اروپایی به ایران آوردند، صدها هزار ایرانی در کام مرگ فرو رفت و بعد هم تلاش برای بسامان کردن سیستم بهداشت و تربیت پزشک و ساخت واکسن. از حمله مغول چه در یاد مانده جز آمدند و کندند و سوختند و کشتند و بردند؟
خواننده محترم لطفاً به این حرفها گوش نکنید این من نیستم که دارم مینویسم، کروناست که مثل روحی خبیث دستهای من را در هالهای از تب و هذیان روی کیبورد میلغزاند. این همه حرف زد که برسد به سامان بهداشت و تربیت پزشک و تولید واکسن. میبینید تا چه اندازه غیراخلاقی و غیرانسانی میاندیشد؟ با من هم همین طور رفتار میکند، این چند روزه هزار و یک بلا سرم آورده اما هر بار بعد از حملهای دردناک، قیافه فیلسوفی مهربان به خود میگیرد که با کودکی ناپخته و ناآرام طرف است.
دو سه روز اول گوشهای نشسته بود و آرام و سر حوصله پرونده زندگیام را مطالعه میکرد، بعد عینکش را برداشت و مثل مکانیکی که کاپوت ماشین قراضهای را بالا زده، چند جا را دستکاری کرد؛ دو سه مشت محکم روی استخوان میانی گوش چپم کوبید بعد گیر داد به مخچهام. باور کنید سراسر زندگیام هیچ گاه چنین سردرد و گوش دردی را تجربه نکرده بودم اما ای کاش فقط همین بود.
خواننده گرامی این بنده خدا واقعاً نمیداند من تا چه حد خیر و صلاحش را میخواهم. اولاً که خودش هم یادش نمانده گوش چپش توی سرمای کشنده کردستان مشکل پیدا کرده و بعدها ممکن است کار دستش بدهد. زمستان هیچ، این آقا تابستان که با موتور میرفته رودخانه شنا، موقع برگشت، حوله خیس را میکشیده روی سرش که توی راه خشک شود. عقل را ببینید! خب دو سه مشت زدم حساب کار دستش بیاید. سینوسهایش را هم همین طوری خراب کرده. خودش نمیداند به خاطر انسانیت کاری به کارشان نداشتم وگرنه میمرد و زنده میشد. فشار خون که چه عرض کنم؛ با یک دانه مویز میرود روی شانزده، با یک حبه غوره میافتد زیر هشت. اما راستش را بخواهید تحملش برای درد بهشکل وحشتناکی بالاست برای همین رفتم سراغ نرونهای عصبی. توی پرونده پزشکیاش نوشته یک دوره یکساله درگیر بیماری اعصاب و روان بوده و افسردگی شدیدی را پشت سر گذاشته.
- بس میکنی یا نه؟ یک هفته است مثل آرداویراف، من بدبخت را میبری روی پل چینوند طوری که از ترس سقوط تمام تنم تیر میکشد. یادآوری این همه اضطراب و دلتنگی غیرانسانی و دلشوره وصفناپذیر به چه درد من میخورد؟
- مکاشفه دردناک است، آرداویراف اگر روی پل چینوند از ترس سقوط در جهنم درد نمیکشید که آرداویراف نمیشد. چقدر عجز و لابه میکنی؟ مگر نیچه نمیگفت بیماری باعث میشود واقعیت و حقیقت را شفافتر ببینی؟ خب شفافتر ببین. فکر کردهای این حرفها فقط موقع مزمزه کردن نسکافه پشت میز کارت به درد میخورد؟
- مسأله، من نوعی نیستم، تو داری جامعه را عذاب میدهی. خداوند تو را لعنت کند، قبرستانها را آباد کردی، تمامش کن.
- هرچه خواندهای بگذار در کوزه آبش را بخور، مگر نمیدانی جامعه درست مثل یک انسان است؟ خب من دارم نرونهای عصبی جامعه را دستکاری میکنم، درست مثل تو روی استخوان گوش میانیاش مشت میزنم، نقطه ضعفها را نشان میدهم... بعد به من میگویی روح خبیث؟ جامعه وحشت کرده، مهرههای پشتش از ترس سقوط تیر میکشد، سردرد دارد، نفسش به شماره افتاده اما دوباره سرپا میشود، درست مثل تو. جامعه نمیمیرد عزیز من، این تنها تفاوت جامعه با توست. مگر با طاعون و آنفلوانزای اسپانیایی و قحطی بزرگ و حمله مغول و تیمور مرد که با کرونا بمیرد؟
- دیشب که رفته بودم درمانگاه پسربچه سیزده، چهارده سالهای را دیدم که وسط سالن بالا آورد. پدر و مادرش را مبتلا کردهای چکار به آن طفل معصوم داشتی؟ اسمش را هم گذاشتهای دستکاری نقطه ضعف؟ دکتری که روبهرویش ایستاده بودم و حال و روزم را برایش شرح میدادم حتی سرش را بلند نکرد توی صورتم نگاه کند، داشت با زبان بیزبانی میگفت برو بیرون، بزن به چاک. آخر سر رفتم بخش تزریقات خواهش کردم فشار خون و اکسیژنم را اندازه بگیرند. حالا فکر کن بعد از من قرار بود آن طفلک زبان بسته که نمیتوانست جلوی تهوعش را بگیرد، ویزیت شود. اینها عدالت است؟ تو انصاف سرت نمیشود؟
- آینده را نه تو میسازی نه آن دکتری که حاضر نیست سرش را بلند کند و تند تند نسخه سرهمبندی شدهای را دستت میدهد و میگوید بزن به چاک. آینده را همان کودک چهارده سالهای میسازد که وسط سالن بالا آورد، نگران نباش خوب میشود. آینده را پزشک چند شب پیش میسازد؛ چرا خوبیها یادت نمیماند؟ گفتی خانم دکتر ببخشید من کرونا دارم و ممکن است شما هم مبتلا شوید. گفت حرفت مثل این است که یک آتشنشان بگوید من داخل آتش نمیشوم یا پلیس بگوید فلان جا تیراندازی است نمیروم. دو بار نبضت را گرفت فقط برای اینکه احساس آرامش کنی. میدانی که قرار است حسابی پیشرفت کند؟
- از کجا میدانی؟
- کسی که بهجای نالیدن سعی میکند کارش را به بهترین شکل ممکن انجام دهد، حتماً پیشرفت میکند. نپرسیدی جاهای دردناک جامعه کجاست؟
- بفرمایید دارم گوش میکنم.
- مشکل جامعه دقیقاً مشکل توست؛ جایی از روحش دردناک است و همین باعث تپش قلب میشود و خون با هیجان بیشتری به سمت مغز میرود اما درست به همین دلیل، مثل غذایی که تند تند میخوری، نمیتواند مغز را تغذیه کند. مغز که تغذیه نشود عملکرد قلب را به هم میریزد و قلب باز خون کمتری به مغز میرساند و این چرخه دردناک تا جایی پیش میرود که از هوش برود. برای همین همه چیز ظاهراً سرجای خود است اما درست کار نمیکند؛ من دو تا مشت به آموزش و پرورش زدم از هم پاشید. ریشه جای دیگری است، من فقط اندام های دردناک را نشان میدهم. هرجا هم از دستم کاری ساخته بوده انصافاً خودم آستین بالا زدهام و تعمیر کردهام، باقیاش دیگر با خودتان است. سفرههای رنگین افطاری را جمع کردم، عروسیهای پرزرق و برق، مراسمهای ختم خانمان برانداز، مصرف گرایی و هزار درد و مرض دیگر... درست مثل سیگاری که 10 روز است از ترس سقوط کنار گذاشتهای. حالا هم اگر عقلتان را جمع و جور کنید و کمی با چشمهای بیماری که حقیقت را شفافتر میبیند، نگاه کنید، میبینید نقشه توسعه و آینده درخشان را بهتر از هر برنامهنویسی جلوی رویتان گذاشتهام. شاید پنجاه سال دیگر وقتی از این روزها یاد میکنید لبخندی گوشه لبتان بنشیند. بعد در دو جمله میگویید کرونا هزاران ایرانی را کشت و خانوادههای زیادی را قربانی کرد اما راه و چاه آینده را نشانمان داد.
خواننده گرامی ببخشید، این روح خبیث چیزی مثل توپ پینگ پنگ توی گلویم فرو کرده که حرف نزنم. اختیار تنم را در دست گرفته و هر جا که دلش میخواهد تکیه میزند، مشت میکوبد، چنگ میکشد...
باز شروع کردی؟ من کرونای تو هستم، آیینه تو، من خود تو هستم، من را دوست داشته باش.
گزارش نویس
چه کسی یادش مانده میرزاعیسی نامی در محله سنگلج تهران وقتی که ماه تمام در آسمان میدرخشید و روی سنگفرش خیابان نور میپاشید، هرگز به خانه نرسید و گوشه دیوار، چشم به درشکهای دو اسبه که به سرعت از برابرش میگذشت، نشسته جان داد؟ خیلی از ما اصلاً چیزی از طاعون و آنفلوانزای اسپانیایی اول قرن نمیدانیم چه رسد به قصه میرزاعیسی. قحطی بزرگ چطور؟ چیزهایی از پدربزرگها و مادربزرگها شنیدهایم اما چه کسی یادش مانده به ماه نساء و دو فرزند گرسنهاش در محله خیاوان تبریز چه گذشت؟ خدا میداند فقط در همین یکصدسال گذشته چهها که از سر نگذراندهایم. حوادث آرام آرام جزئیات میکروسکوپی خود را از دست میدهند و رفته رفته آنقدر دور میشوند که برای دیدنشان نیازمند تلسکوپی بهنام تاریخ خواهیم بود. اگر پژوهشگر باشید، دستنوشتهها و یادداشتها و سطر سطر قراردادها را پیدا میکنید و آنچه را که از دست رفته دوباره و از نو میسازید. اگر هم مثل من خواننده یا علاقهمندی معمولی باشید که دو سه جمله بیشتر به دردتان نخواهد خورد، در همین حد که آنفلوانزا را سربازان اروپایی به ایران آوردند، صدها هزار ایرانی در کام مرگ فرو رفت و بعد هم تلاش برای بسامان کردن سیستم بهداشت و تربیت پزشک و ساخت واکسن. از حمله مغول چه در یاد مانده جز آمدند و کندند و سوختند و کشتند و بردند؟
خواننده محترم لطفاً به این حرفها گوش نکنید این من نیستم که دارم مینویسم، کروناست که مثل روحی خبیث دستهای من را در هالهای از تب و هذیان روی کیبورد میلغزاند. این همه حرف زد که برسد به سامان بهداشت و تربیت پزشک و تولید واکسن. میبینید تا چه اندازه غیراخلاقی و غیرانسانی میاندیشد؟ با من هم همین طور رفتار میکند، این چند روزه هزار و یک بلا سرم آورده اما هر بار بعد از حملهای دردناک، قیافه فیلسوفی مهربان به خود میگیرد که با کودکی ناپخته و ناآرام طرف است.
دو سه روز اول گوشهای نشسته بود و آرام و سر حوصله پرونده زندگیام را مطالعه میکرد، بعد عینکش را برداشت و مثل مکانیکی که کاپوت ماشین قراضهای را بالا زده، چند جا را دستکاری کرد؛ دو سه مشت محکم روی استخوان میانی گوش چپم کوبید بعد گیر داد به مخچهام. باور کنید سراسر زندگیام هیچ گاه چنین سردرد و گوش دردی را تجربه نکرده بودم اما ای کاش فقط همین بود.
خواننده گرامی این بنده خدا واقعاً نمیداند من تا چه حد خیر و صلاحش را میخواهم. اولاً که خودش هم یادش نمانده گوش چپش توی سرمای کشنده کردستان مشکل پیدا کرده و بعدها ممکن است کار دستش بدهد. زمستان هیچ، این آقا تابستان که با موتور میرفته رودخانه شنا، موقع برگشت، حوله خیس را میکشیده روی سرش که توی راه خشک شود. عقل را ببینید! خب دو سه مشت زدم حساب کار دستش بیاید. سینوسهایش را هم همین طوری خراب کرده. خودش نمیداند به خاطر انسانیت کاری به کارشان نداشتم وگرنه میمرد و زنده میشد. فشار خون که چه عرض کنم؛ با یک دانه مویز میرود روی شانزده، با یک حبه غوره میافتد زیر هشت. اما راستش را بخواهید تحملش برای درد بهشکل وحشتناکی بالاست برای همین رفتم سراغ نرونهای عصبی. توی پرونده پزشکیاش نوشته یک دوره یکساله درگیر بیماری اعصاب و روان بوده و افسردگی شدیدی را پشت سر گذاشته.
- بس میکنی یا نه؟ یک هفته است مثل آرداویراف، من بدبخت را میبری روی پل چینوند طوری که از ترس سقوط تمام تنم تیر میکشد. یادآوری این همه اضطراب و دلتنگی غیرانسانی و دلشوره وصفناپذیر به چه درد من میخورد؟
- مکاشفه دردناک است، آرداویراف اگر روی پل چینوند از ترس سقوط در جهنم درد نمیکشید که آرداویراف نمیشد. چقدر عجز و لابه میکنی؟ مگر نیچه نمیگفت بیماری باعث میشود واقعیت و حقیقت را شفافتر ببینی؟ خب شفافتر ببین. فکر کردهای این حرفها فقط موقع مزمزه کردن نسکافه پشت میز کارت به درد میخورد؟
- مسأله، من نوعی نیستم، تو داری جامعه را عذاب میدهی. خداوند تو را لعنت کند، قبرستانها را آباد کردی، تمامش کن.
- هرچه خواندهای بگذار در کوزه آبش را بخور، مگر نمیدانی جامعه درست مثل یک انسان است؟ خب من دارم نرونهای عصبی جامعه را دستکاری میکنم، درست مثل تو روی استخوان گوش میانیاش مشت میزنم، نقطه ضعفها را نشان میدهم... بعد به من میگویی روح خبیث؟ جامعه وحشت کرده، مهرههای پشتش از ترس سقوط تیر میکشد، سردرد دارد، نفسش به شماره افتاده اما دوباره سرپا میشود، درست مثل تو. جامعه نمیمیرد عزیز من، این تنها تفاوت جامعه با توست. مگر با طاعون و آنفلوانزای اسپانیایی و قحطی بزرگ و حمله مغول و تیمور مرد که با کرونا بمیرد؟
- دیشب که رفته بودم درمانگاه پسربچه سیزده، چهارده سالهای را دیدم که وسط سالن بالا آورد. پدر و مادرش را مبتلا کردهای چکار به آن طفل معصوم داشتی؟ اسمش را هم گذاشتهای دستکاری نقطه ضعف؟ دکتری که روبهرویش ایستاده بودم و حال و روزم را برایش شرح میدادم حتی سرش را بلند نکرد توی صورتم نگاه کند، داشت با زبان بیزبانی میگفت برو بیرون، بزن به چاک. آخر سر رفتم بخش تزریقات خواهش کردم فشار خون و اکسیژنم را اندازه بگیرند. حالا فکر کن بعد از من قرار بود آن طفلک زبان بسته که نمیتوانست جلوی تهوعش را بگیرد، ویزیت شود. اینها عدالت است؟ تو انصاف سرت نمیشود؟
- آینده را نه تو میسازی نه آن دکتری که حاضر نیست سرش را بلند کند و تند تند نسخه سرهمبندی شدهای را دستت میدهد و میگوید بزن به چاک. آینده را همان کودک چهارده سالهای میسازد که وسط سالن بالا آورد، نگران نباش خوب میشود. آینده را پزشک چند شب پیش میسازد؛ چرا خوبیها یادت نمیماند؟ گفتی خانم دکتر ببخشید من کرونا دارم و ممکن است شما هم مبتلا شوید. گفت حرفت مثل این است که یک آتشنشان بگوید من داخل آتش نمیشوم یا پلیس بگوید فلان جا تیراندازی است نمیروم. دو بار نبضت را گرفت فقط برای اینکه احساس آرامش کنی. میدانی که قرار است حسابی پیشرفت کند؟
- از کجا میدانی؟
- کسی که بهجای نالیدن سعی میکند کارش را به بهترین شکل ممکن انجام دهد، حتماً پیشرفت میکند. نپرسیدی جاهای دردناک جامعه کجاست؟
- بفرمایید دارم گوش میکنم.
- مشکل جامعه دقیقاً مشکل توست؛ جایی از روحش دردناک است و همین باعث تپش قلب میشود و خون با هیجان بیشتری به سمت مغز میرود اما درست به همین دلیل، مثل غذایی که تند تند میخوری، نمیتواند مغز را تغذیه کند. مغز که تغذیه نشود عملکرد قلب را به هم میریزد و قلب باز خون کمتری به مغز میرساند و این چرخه دردناک تا جایی پیش میرود که از هوش برود. برای همین همه چیز ظاهراً سرجای خود است اما درست کار نمیکند؛ من دو تا مشت به آموزش و پرورش زدم از هم پاشید. ریشه جای دیگری است، من فقط اندام های دردناک را نشان میدهم. هرجا هم از دستم کاری ساخته بوده انصافاً خودم آستین بالا زدهام و تعمیر کردهام، باقیاش دیگر با خودتان است. سفرههای رنگین افطاری را جمع کردم، عروسیهای پرزرق و برق، مراسمهای ختم خانمان برانداز، مصرف گرایی و هزار درد و مرض دیگر... درست مثل سیگاری که 10 روز است از ترس سقوط کنار گذاشتهای. حالا هم اگر عقلتان را جمع و جور کنید و کمی با چشمهای بیماری که حقیقت را شفافتر میبیند، نگاه کنید، میبینید نقشه توسعه و آینده درخشان را بهتر از هر برنامهنویسی جلوی رویتان گذاشتهام. شاید پنجاه سال دیگر وقتی از این روزها یاد میکنید لبخندی گوشه لبتان بنشیند. بعد در دو جمله میگویید کرونا هزاران ایرانی را کشت و خانوادههای زیادی را قربانی کرد اما راه و چاه آینده را نشانمان داد.
خواننده گرامی ببخشید، این روح خبیث چیزی مثل توپ پینگ پنگ توی گلویم فرو کرده که حرف نزنم. اختیار تنم را در دست گرفته و هر جا که دلش میخواهد تکیه میزند، مشت میکوبد، چنگ میکشد...
باز شروع کردی؟ من کرونای تو هستم، آیینه تو، من خود تو هستم، من را دوست داشته باش.
پاسخ ایرنا به جریان سازی برخی رسانههای منتقد،کدام «رسوایی» است؛
رفتار حرفهای یا لاپوشانی تخلف؟!
تهران- ایرناپلاس- در روزگاری بهسر میبریم که چند رسانه که از بودجه بیتالمال ارتزاق میکنند، سالهاست دولت مستقر در جمهوری اسلامی را با اخبار و تحلیلهای جهتدار مدام «مینوازند»؛ دولتی که با رأی ۲۴ میلیونی و تنفیذ رهبر معظم انقلاب بر سر کار آمده و همه ۸سال گذشته در خط مقدم مبارزه تمامعیار با دشمن تا بندندان مسلح بوده است؛ از مبارزه در میدان نابرابر «جنگ و تروریسم اقتصادی» تا میادین دیپلماتیک و بعضا داخلی!
به گزارش ایرناپلاس، هماهنگ با تلاشهای یک جریان خاص در صداوسیما و خبرگزاری مجلس، روزنامه کیهان امروز تیتر نخست خود را دو رویداد مهم هفته گذشته انتخاب کرده و در این میان، رفتار حرفهای، کاملا اخلاقی و مبتنی بر شرافت خبری ایرنا (خبرگزاری رسمی کشور) را برای پذیرش یک اشتباه نگارشی، «رسوایی» نامیده است!
در یک هیاهوی هماهنگ به منظور منحرف کردن افکار عمومی از تغییرات جنجالی مجلس در لایحه بودجه که مورد اعتراض بیش از ۱۰۰ نماینده قرار گرفته است، روزنامه کیهان امروز تیتر نخست خود را «رسوایی پشت رسوایی/ از فایل صوتی تا جدول جعلی ایرنا» انتخاب و تلاش کرده است ماجرای تغییرات جداول بودجه ۱۴۰۰ را که از قضا نخستینبار از سوی سخنگوی کمیسیون اصل ۹۰ مجلس شورای اسلامی افشا و بنا بر وظیفه ذاتی، در خبرگزاری رسمی کشور بازنشر شده است، زیر سوال ببرد.
کیهان در همین راستا همه تلاش خود را به کار برده است تا از کاه، کوه بسازد و همانطور که در توضیحات خبرگزاری جمهوری اسلامی آمده، اشتباه سهوی در نگارش عناوین یک جدول را بهانهای برای نادیده گرفتن اصل تغییرات گسترده در جداول لایحه بودجه قرار دهد؛ با این امید که شاید بتواند کاری کند که مردم و افکار عمومی درباره این تغییرات و دستکاریها در بودجه مملکت چیزی نپرسند.
این سه رسانه در دو روز اخیر با اقدامی هماهنگ و تشکیل یک مثلث فشار علیه خبرگزاری رسمی کشور، فرار به جلو را در دستور کار خود قرار داده اند تا با ایجاد هیاهو و جنجال رسانهای، «جعل بودجه» را به ایرنا منتسب کنند و بر تخلف مجلس همسو با خود، سرپوش بگذارند؛ تخلفی بیسابقه در دست بردن به جداول بودجه مملکت؛ غافل از اینکه با این فضاسازیها، اصل ماجرای تغییر جداول، پایان نمییابد.
برای روشن شدن افکار عمومی و مخاطبان فرهیخته و البته ثبت در تاریخ رسانهای کشور، یکبار دیگر خلاصهوار، آنچه را در هفته گذشته رخ داده است، برمیشماریم تا «سیهروی شود هر که در او غش باشد»:
۱. اصل ماجرا این است که لایحه مصوب مجلس، بدون اطلاع سایر نمایندگان، توسط هیات رئیسه یا رئیس کمیسیون تلفیق بویژه در ارقام برخی جداول تغییر کرده و اواخر فروردین بدون اطلاع نمایندگان برای اجرا به دولت ابلاغ شده است.
۲. کاظم دلخوش سخنگوی کمیسیون حقوقی و قضایی در جلسه ۳۱ فروردینماه به رئیس مجلس تذکر میدهد که «بسیاری از احکام و جداول بودجه سال ۱۴۰۰ بعد از تصویب در صحن تغییر پیدا کرده و جداول جابجا شده است.»
۳. قالیباف در پاسخ می گوید که «برخی دوستان نامهای در این مورد به من نوشتند و دیشب با آنها نیز صحبت کردم، خودم جلسهای را دراینباره برگزار میکنم.»
۴. بعد ازظهر همان روز، علی خضریان سخنگوی کمیسیون اصل ۹۰ مجلس در توئیتی خطاب به محمدباقر قالیباف رئیس مجلس و الیاس نادران رئیس کمیسیون تلفیق می نویسد: «جناب محمدباقر قالیباف و جناب الیاس نادران، متاسفانه بررسی جداول بودجه ۱۴۰۰ حاکی از تغییرات گسترده ارقام و اعداد پس از رأیگیری لایحه بودجه در صحن مجلس با اطلاع و تأیید جنابتان میباشد. تا آنجا که در کمال تعجب، جداول ۲۵ روز پس از تصویب بودجه ابلاغ شده که در نوع خود بینظیر است؛ لذا با توجه به رانت ایجاد شده برای عدهای خاص و تذکرات متعدد نمایندگان پیرامون این موضوع که شنیده نشد، با هدف جلوگیری یک رانت بزرگ که منجر به ذبح قانونگرایی در نظام بودجهریزی کشور خواهد شد، این تخلف را پیگیری خواهم کرد.»
۵. از آنجا که نمایندگان و افکار عمومی از پاسخهای کوتاه هیات رئیسه مجلس قانع نشده اند، بیش از ۱۰۰ نماینده هفته گذشته در نامهای خطاب به رئیس مجلس با تکرار موضوع تغییر در جداول بودجه، آن را «رکوردی جدید در عدم تمکین به قانون آییننامه و ایجاد رانت برای چند نفر» دانسته و خواستار شفافسازی و اقدام قالیباف در این زمینه می شوند. در نتیجه، این پرسش بطور جدی در جامعه مطرح می شود که چرا هیات رئیسه دیگر نمایندگان را بیخبر گذاشته و به آنها در باره تغییرات و دستکاری های لایحه بودجه چیزی نگفته است؟!
۶. در حالیکه هر لحظه ابعاد جدیدی در فضای رسانهای کشور از تغییرات برخی جداول و ارقام بودجه قانونی کشور و ابلاغ آن منتشر میشد و سازمان برنامه و بودجه هم در این باره سکوت کرده بود، ایرنا خود را موظف دید گزارشی را در جهت تنویر افکار عمومی منتشر کند و خواستار پاسخگویی عوامل آن باشد.
۷. برخلاف ادعاهای مثلث کیهان-خبرگزاری مجلس -صداوسیما، خبرگزاری جمهوری اسلامی در این گزارش هیچ جعلی مرتکب نشده و عذرخواهی آن، «فقط» به دلیل اشتباه در عناوین سرستونهای جدول منتشر شده در گزارش رخ داده زیرا اصل تغییرات انجام شده در ردیفهای لایحه بودجه در مجلس امری کاملا آشکار و مبرهن است و خبرگزاری مجلس نیز در بیانیهای که در واکنش به گزارش ایرنا منتشر کرد، اصل تغییرات را زیرسوال نبرده بلکه فقط گفته است که عناوین جدول ایرنا درست نیست.
۸. به دنبال جوسازی و افزایش ابهامات درباره جدول منتشره در گزارش یادشده، ایرنا روز پنجشنبه در یک رفتار حرفهای، از مخاطبان خویش بابت اشتباه صورت گرفته در درج عنوان ستونهای جدول عذرخواهی و گزارش یادشده را حذف کرد اما در توضیحات خویش تاکید کرد که اصل پرسشها و ابهامها درباره اعمال تغییرات در جداول بودجه پس از ابلاغ به دولت همچنان به قوت خود باقی است و باید درخصوص آن شفافسازی شود.
۹. توضیحات مبتنی بر اخلاق حرفهای ایرنا به سرعت بازنشر شد و بسیاری از افراد آشنا به رسانهها و الزامات کار خبری، آن را یک اقدام هوشمندانه، در جهت پرهیز از تنش بیشتر و حتی تأییدی بر وقوع اصل ماجرا ارزیابی کردهاند یعنی هیات رئیسه مجلس و کمیسیون تلفیق بودجه باید توضیح دهند علت و ابعاد تغییرات گسترده و بدون اطلاع نمایندگان در قانون بودجه سالانه کشور، بعد از تصویب آن در مجلس و تأیید شورای نگهبان چه بوده است؟!
۱۰. در آخرین تحولات مربوط به آنچه رسانهها از آن با هشتگ #رسوایی بودجه یاد کردهاند، مجددا آقای خضریان نماینده مجلس دیروز(جمعه) در یک رشته توئیت مفصل به تشریح آنچه بر سر لایحه بودجه در مجلس رخ داده، پرداخته و مینویسد: «با توجه به عدم پاسخگویی آقایان #قالیباف و #ناداران نسبت به تغییرات گسترده ارقام و اعداد جداول #بودجه۱۴۰۰ پس از رایگیری لایحه در صحن مجلس و همچنین تلاش همهجانبه عدهای برای برخورد سیاسی و رسانهای با این موضوع، مطالبی را جهت تنویر افکار عمومی بیان میکنم.»
در چنین شرایطی، به نظر میرسد اگر قرار است ماجرایی را «رسوایی» خطاب کنیم، بطور قطع، عذرخواهی یک رسانه از مخاطبان به دلیل بروز یک اشتباه سهوی در نگارش مطلب نه تنها رسوایی نیست بلکه یک رفتار کاملا حرفهای و در چارچوب اخلاق اسلامی و رسانهای است و باید این رفتار را ستود.
در این شرایط، قطعا «رسوایی» از آنِ کسانی است که نه تنها حاضر نیستند به مردم توضیح دهند چه بلایی بر سر قانون بودجه کل کشور در سال ۱۴۰۰ آوردهاند بلکه تلاش میکنند تخلفات بزرگ رفقا و همفکران خطی و گروهی خود را در بودجه بیتالمال، لاپوشانی کرده و اقدامی نابخشودنی و بیسابقه را در تاریخ بودجهنویسی کشور ثبت کنند.
به گزارش ایرناپلاس، هماهنگ با تلاشهای یک جریان خاص در صداوسیما و خبرگزاری مجلس، روزنامه کیهان امروز تیتر نخست خود را دو رویداد مهم هفته گذشته انتخاب کرده و در این میان، رفتار حرفهای، کاملا اخلاقی و مبتنی بر شرافت خبری ایرنا (خبرگزاری رسمی کشور) را برای پذیرش یک اشتباه نگارشی، «رسوایی» نامیده است!
در یک هیاهوی هماهنگ به منظور منحرف کردن افکار عمومی از تغییرات جنجالی مجلس در لایحه بودجه که مورد اعتراض بیش از ۱۰۰ نماینده قرار گرفته است، روزنامه کیهان امروز تیتر نخست خود را «رسوایی پشت رسوایی/ از فایل صوتی تا جدول جعلی ایرنا» انتخاب و تلاش کرده است ماجرای تغییرات جداول بودجه ۱۴۰۰ را که از قضا نخستینبار از سوی سخنگوی کمیسیون اصل ۹۰ مجلس شورای اسلامی افشا و بنا بر وظیفه ذاتی، در خبرگزاری رسمی کشور بازنشر شده است، زیر سوال ببرد.
کیهان در همین راستا همه تلاش خود را به کار برده است تا از کاه، کوه بسازد و همانطور که در توضیحات خبرگزاری جمهوری اسلامی آمده، اشتباه سهوی در نگارش عناوین یک جدول را بهانهای برای نادیده گرفتن اصل تغییرات گسترده در جداول لایحه بودجه قرار دهد؛ با این امید که شاید بتواند کاری کند که مردم و افکار عمومی درباره این تغییرات و دستکاریها در بودجه مملکت چیزی نپرسند.
این سه رسانه در دو روز اخیر با اقدامی هماهنگ و تشکیل یک مثلث فشار علیه خبرگزاری رسمی کشور، فرار به جلو را در دستور کار خود قرار داده اند تا با ایجاد هیاهو و جنجال رسانهای، «جعل بودجه» را به ایرنا منتسب کنند و بر تخلف مجلس همسو با خود، سرپوش بگذارند؛ تخلفی بیسابقه در دست بردن به جداول بودجه مملکت؛ غافل از اینکه با این فضاسازیها، اصل ماجرای تغییر جداول، پایان نمییابد.
برای روشن شدن افکار عمومی و مخاطبان فرهیخته و البته ثبت در تاریخ رسانهای کشور، یکبار دیگر خلاصهوار، آنچه را در هفته گذشته رخ داده است، برمیشماریم تا «سیهروی شود هر که در او غش باشد»:
۱. اصل ماجرا این است که لایحه مصوب مجلس، بدون اطلاع سایر نمایندگان، توسط هیات رئیسه یا رئیس کمیسیون تلفیق بویژه در ارقام برخی جداول تغییر کرده و اواخر فروردین بدون اطلاع نمایندگان برای اجرا به دولت ابلاغ شده است.
۲. کاظم دلخوش سخنگوی کمیسیون حقوقی و قضایی در جلسه ۳۱ فروردینماه به رئیس مجلس تذکر میدهد که «بسیاری از احکام و جداول بودجه سال ۱۴۰۰ بعد از تصویب در صحن تغییر پیدا کرده و جداول جابجا شده است.»
۳. قالیباف در پاسخ می گوید که «برخی دوستان نامهای در این مورد به من نوشتند و دیشب با آنها نیز صحبت کردم، خودم جلسهای را دراینباره برگزار میکنم.»
۴. بعد ازظهر همان روز، علی خضریان سخنگوی کمیسیون اصل ۹۰ مجلس در توئیتی خطاب به محمدباقر قالیباف رئیس مجلس و الیاس نادران رئیس کمیسیون تلفیق می نویسد: «جناب محمدباقر قالیباف و جناب الیاس نادران، متاسفانه بررسی جداول بودجه ۱۴۰۰ حاکی از تغییرات گسترده ارقام و اعداد پس از رأیگیری لایحه بودجه در صحن مجلس با اطلاع و تأیید جنابتان میباشد. تا آنجا که در کمال تعجب، جداول ۲۵ روز پس از تصویب بودجه ابلاغ شده که در نوع خود بینظیر است؛ لذا با توجه به رانت ایجاد شده برای عدهای خاص و تذکرات متعدد نمایندگان پیرامون این موضوع که شنیده نشد، با هدف جلوگیری یک رانت بزرگ که منجر به ذبح قانونگرایی در نظام بودجهریزی کشور خواهد شد، این تخلف را پیگیری خواهم کرد.»
۵. از آنجا که نمایندگان و افکار عمومی از پاسخهای کوتاه هیات رئیسه مجلس قانع نشده اند، بیش از ۱۰۰ نماینده هفته گذشته در نامهای خطاب به رئیس مجلس با تکرار موضوع تغییر در جداول بودجه، آن را «رکوردی جدید در عدم تمکین به قانون آییننامه و ایجاد رانت برای چند نفر» دانسته و خواستار شفافسازی و اقدام قالیباف در این زمینه می شوند. در نتیجه، این پرسش بطور جدی در جامعه مطرح می شود که چرا هیات رئیسه دیگر نمایندگان را بیخبر گذاشته و به آنها در باره تغییرات و دستکاری های لایحه بودجه چیزی نگفته است؟!
۶. در حالیکه هر لحظه ابعاد جدیدی در فضای رسانهای کشور از تغییرات برخی جداول و ارقام بودجه قانونی کشور و ابلاغ آن منتشر میشد و سازمان برنامه و بودجه هم در این باره سکوت کرده بود، ایرنا خود را موظف دید گزارشی را در جهت تنویر افکار عمومی منتشر کند و خواستار پاسخگویی عوامل آن باشد.
۷. برخلاف ادعاهای مثلث کیهان-خبرگزاری مجلس -صداوسیما، خبرگزاری جمهوری اسلامی در این گزارش هیچ جعلی مرتکب نشده و عذرخواهی آن، «فقط» به دلیل اشتباه در عناوین سرستونهای جدول منتشر شده در گزارش رخ داده زیرا اصل تغییرات انجام شده در ردیفهای لایحه بودجه در مجلس امری کاملا آشکار و مبرهن است و خبرگزاری مجلس نیز در بیانیهای که در واکنش به گزارش ایرنا منتشر کرد، اصل تغییرات را زیرسوال نبرده بلکه فقط گفته است که عناوین جدول ایرنا درست نیست.
۸. به دنبال جوسازی و افزایش ابهامات درباره جدول منتشره در گزارش یادشده، ایرنا روز پنجشنبه در یک رفتار حرفهای، از مخاطبان خویش بابت اشتباه صورت گرفته در درج عنوان ستونهای جدول عذرخواهی و گزارش یادشده را حذف کرد اما در توضیحات خویش تاکید کرد که اصل پرسشها و ابهامها درباره اعمال تغییرات در جداول بودجه پس از ابلاغ به دولت همچنان به قوت خود باقی است و باید درخصوص آن شفافسازی شود.
۹. توضیحات مبتنی بر اخلاق حرفهای ایرنا به سرعت بازنشر شد و بسیاری از افراد آشنا به رسانهها و الزامات کار خبری، آن را یک اقدام هوشمندانه، در جهت پرهیز از تنش بیشتر و حتی تأییدی بر وقوع اصل ماجرا ارزیابی کردهاند یعنی هیات رئیسه مجلس و کمیسیون تلفیق بودجه باید توضیح دهند علت و ابعاد تغییرات گسترده و بدون اطلاع نمایندگان در قانون بودجه سالانه کشور، بعد از تصویب آن در مجلس و تأیید شورای نگهبان چه بوده است؟!
۱۰. در آخرین تحولات مربوط به آنچه رسانهها از آن با هشتگ #رسوایی بودجه یاد کردهاند، مجددا آقای خضریان نماینده مجلس دیروز(جمعه) در یک رشته توئیت مفصل به تشریح آنچه بر سر لایحه بودجه در مجلس رخ داده، پرداخته و مینویسد: «با توجه به عدم پاسخگویی آقایان #قالیباف و #ناداران نسبت به تغییرات گسترده ارقام و اعداد جداول #بودجه۱۴۰۰ پس از رایگیری لایحه در صحن مجلس و همچنین تلاش همهجانبه عدهای برای برخورد سیاسی و رسانهای با این موضوع، مطالبی را جهت تنویر افکار عمومی بیان میکنم.»
در چنین شرایطی، به نظر میرسد اگر قرار است ماجرایی را «رسوایی» خطاب کنیم، بطور قطع، عذرخواهی یک رسانه از مخاطبان به دلیل بروز یک اشتباه سهوی در نگارش مطلب نه تنها رسوایی نیست بلکه یک رفتار کاملا حرفهای و در چارچوب اخلاق اسلامی و رسانهای است و باید این رفتار را ستود.
در این شرایط، قطعا «رسوایی» از آنِ کسانی است که نه تنها حاضر نیستند به مردم توضیح دهند چه بلایی بر سر قانون بودجه کل کشور در سال ۱۴۰۰ آوردهاند بلکه تلاش میکنند تخلفات بزرگ رفقا و همفکران خطی و گروهی خود را در بودجه بیتالمال، لاپوشانی کرده و اقدامی نابخشودنی و بیسابقه را در تاریخ بودجهنویسی کشور ثبت کنند.
با بهکارگیری ابرکامپیوترها به دنبال کشف موجودات فرا زمینی
فناوری آرزوی انسان برای زندگی خارج از زمین را برآورده میکند
میترا جلیلی
خبرنگار
حدود 4.5 میلیارد سال قبل سیارهای که این روزها زمین نامیده میشود با جسم غول پیکری به اندازه مریخ برخورد کرد و یکی از تکههای عظیم ناشی از این برخورد به فضا پرتاب شد و چرخش خود را به دور مدار زمین آغاز کرد. این اتفاق حداقل در حالت تئوری ماجرای تولد کره ماه است. هنوز هم بسیاری از سؤالها در مورد نحوه ایجاد تنها ماه کره زمین بیپاسخ مانده است و دانشمندان بدرستی نمیدانند شدت ضربه به کره زمین چقدر بوده است، شی ء ناشناخته قبل از برخورد با چه سرعتی حرکت میکرده و با چه زاویهای به زمین برخورد کرده است؛ حتی این سؤال هم مطرح شده است که این اتفاق در اثر برخورد با یک شیء آسمانی ایجاد شده است یا چند شیء.
هم اکنون گروهی از محققان با یکی از پیشرفتهترین و قویترین ابرکامپیوترهای جهان ابزارهای جدیدی را به کار گرفتهاند تا بجز کشف نحوه تولد کره ماه، عواقب ناشی از این برخورد بزرگ را مشخص کنند و از این طریق بتوانند پاسخ سؤالات خود در مورد ماه را بیابند.
حل معمای چندمیلیارد ساله با فناوری
پروفسور «جاکوب کگریس» که مدیریت این تحقیقات را برعهده دارد بر این باور است که تأثیرات عظیم برخورد سیارههای اولیه یک مسیر مشترک برای شکلگیری سیارات در منظومه شمسی را ایجاد کرده است و بخش دیگر این معما که توجه دانشمندان را به خود جلب میکند این است که این برخورد تا چه اندازه توانسته است بخش عظیمی از جو اطراف سیارهها را از بین ببرد.
این هفته نتایج اولیه از مطالعات صورت گرفته با ابرکامپیوتر منتشر شد و دانشمندان توضیح دادند کره زمین در تصادفی که باعث ایجاد کره ماه شد، بین 10 تا 60 درصد از اتمسفر خود را از دست داد. اینکه میزان دقیق اتفاق مذکور هنوز مشخص نشده به این دلیل است که شبیه سازیهای صورت گرفته نتوانستهاند پارامترهای اصلی مربوط به فرسایش جوی هنگام برخورد بزرگ را تحلیل کنند.
پروفسور کگریس و گروه تحقیقاتی او در دانشگاه دورهام انگلستان با هدف تعیین چگونگی رفتار جو در هنگام برخورد سیارات سنگلاخی مانند سیاره سنگی که منجر به تشکیل ماه شد این ابرکامپیوتر را در اختیار گرفتهاند تا برای نخستین بار در تاریخ فناوری بتواند به پرسشهای بی شمار در این زمینه پاسخ دهد. کگریس در این خصوص توضیح داد: «در گذشته چند پروژه مختلف برای بررسی این مسأله به انجام رسید. ولی هیچ یک از آنها نتوانستند طیف وسیعی از پارامترهای ممکن را کشف کنند. تأثیرات عظیم ناشی از این برخورد بزرگ میتواند در زوایای مختلف، سرعت، اندازه جرمها و... اتفاق افتاده باشد. ما سعی میکنیم تمامی پارامترهای ممکن و تنوع تأثیرات را کشف کنیم تا مشخص شود این برخورد چه تأثیراتی روی زندگی کنونی ما برجا گذاشته است و نتیجه این بررسی میتوانند تمام اتفاقات امروزی در کره زمین حتی علت شیوع ناگهانی یک ویروس همهگیر نظیر کرونا در این بازه زمانی را هم توجیه کند.»
محققان برای انجام این کار حدود 300 شبیهسازی از تأثیرات مختلف عظیم ناشی از این برخورد بزرگ را انجام دادند و پارامترهای مختلف از جمله سرعت، زاویه، جرم، میزان ضربه وارد شده و ترکیب نهایی روی هر یک از این شبیه سازیها بررسی شد تا پیامدهای مختلف برخورد نمایان شود.
گفتنی است در سناریوهای آزمایشی، از برخورد جرمی با اندازه سه برابر بزرگتر از کره زمین تا جرمی به اندازه چند درصد کرهزمین مورد تحلیل قرار گرفت و سرعت این برخورد حدود 30 کیلومتر در ثانیه محاسبه شد. این بررسیها روی یک کد شبیهسازی منبع باز اجرا شد و ابرکامپیوتر پیشرفته COSMA در دانشگاه دورهام که بخشی از پروژه تأسیسات زیرساخت دیجیتال DiRAC محسوب میشود، وظیفه تجزیه و تحلیل آن را برعهده داشت.
پروفسور کگریس با انجام فاز نخست این بررسیها توضیح داد ابرکامپیوتر تنها ابزاری است که برای نخستین بار در تاریخ به بشر امکان میدهد تمام سؤالات بیپاسخ خود را در عرصه فضایی بررسی کند و بتواند برای آنها پاسخهای قابل قبول به دست آورد.
سناریوهای سهبعدی که در این ابرکامپیوتر بررسی میشوند با سرعت بیسابقه و دقت بالا عواقب ناشی از تصادف بزرگ کره زمین با یک شیء آسمانی را نشان میدهد. او گفت: «هنگامی که لیستی شامل 300 سناریوی مختلف را در اختیار داشتیم، مهمترین مسأله حل معادلات مربوط به این سناریوها بود که ابرکامپیوتر COSMA این کار را برای ما انجام داد.»
کشف موجودات آسمانی
در حالی که معمای تولد کره ماه همچنان دنبال میشود، در نقطه دیگر گروهی از محققان امریکایی در مؤسسه ردیابی هوش فرازمینی SETI بهصورت ویژه با یک ابرکامپیوتر پیشرفته تمامی امضاهای به جا مانده در فضا را مورد تحلیل قرار میدهند تا احتمال وجود فرازمینیها را کشف کنند. به گفته این محققان «علامتهای فنی» کشف شده یا همان امضاهای فضایی میتوانند از ترکیب شیمیایی جو یک سیاره، انتشار نور لیزر، ساختارهای متحرک اطراف ستارهها و... بهدست آیند و ابرکامپیوتر ویژه هم اکنون احتمال ایجاد این امضاهای فضایی توسط موجودات فرازمینی را بررسی میکند.
«تونی بیزلی» مدیر رصدخانه نجومی رادیویی ملی امریکا (NRAO) گفت: «پاسخ به این سؤال که آیا ما در این جهان تنها هستیم یا موجودات فرازمینی هم در نقاط دیگر زندگی میکنند از مهمترین سؤالات علمی است که قصد داریم به کمک ابرکامپیوتر به آن پاسخ دهیم.»
دانشمندان مؤسسه SETI در حال ساخت سیستم هوشمندی هستند که روی تلسکوپ فضایی VLA واقع در مکزیک نصب میشود و دادههای دقیق در مورد امضاهای دیجیتالی فضایی بهجا مانده را در اختیار ابرکامپیوتر میگذارد.
بهگفته بیزلی، درحالی که تلسکوپ VLA مشاهدات علمی معمول خود را انجام میدهد، این سیستم جدید بهصورت همزمان اطلاعات مهم در مورد موجودات فرازمینی و امضاهای فضایی را هم جمعآوری میکند.
به گفته محققان مؤسسه SETI، اشکال مختلف زندگی فارغ از هوشمند یا غیرهوشمند بودن آنها میتوانند شاخصهای قابل تشخیص مانند حجم زیاد اکسیژن، مقادیر کم متان و انواع دیگر مواد شیمیایی در فضا را شناسایی کنند. در این بین مدلهایی که توسط ابرکامپیوتر برای شبیهسازی محیطهای فرازمینی ارائه شده است امکان جستوجوهای آینده برای سیارات قابل سکونت و زندگی فراتر از منظومه شمسی را فراهم میکنند.
پروفسور «ویکتوریا میدوز» مدیر تحقیقات آزمایشگاه سیارات مجازی ناسا در دانشگاه واشنگتن که برای کشف قابلیت سکونت برون سیارهای مطالعات گستردهای را پیش میبرد توضیح داد: «تلسکوپهای آینده در فضا یا روی زمین به ابرکامپیوترهای هوشمند مجهز میشوند و به کمک فناوری هوش مصنوعی میتوانند جو سیارات مشابه زمین را بررسی کنند. ما با این فناوریها بزودی درمی یابیم کدام یک از سیارههای پیرامون نشانههای زیستپذیری و زندگی را شامل میشوند تا بهترین نقطه را برای زندگی فرازمینی پیدا کنیم».
البته ماجرای تحلیلهای فضایی ابرکامپیوتر به اینجا ختم نمیشود. «مرکز نوآوریهای شنوایی فضایی» وابسته به سازمان SETI از سال 2015 میلادی پروژهای را آغاز کرده است که در آن سیگنالهای مربوط به زندگی بیگانگان در سیارات دیگر را دریافت و بررسی میکند. این مرکز بتازگی دو پتابایت اطلاعات در مورد جامعترین یافتههای مربوط به موجودات فرازمینی و امواج رادیویی دریافت شده از کهکشان راه شیری و مناطق اطراف آن را منتشر کرده است و ادعا میکند که این اطلاعات زندگی موجودات فرازمینی را بهطور قطع ثابت میکند.
اطلاعات مذکور به همراه دادههایی که از تلسکوپ VLA به دست میآیند در ابرکامپیوتر مربوطه تحلیل میشوند تا در نهایت دانشمندان بتوانند سیگنالهای تمدنهای هوشمند خارج از منظومه شمسی را دریافت کنند. لازم به ذکر است ماه گذشته گروهی از ستاره شناسان سازمان فضایی ناسا سیگنالهای رادیویی مرموزی را در فضای خارج از کهکشان راه شیری ردیابی کردند که بررسیها بیشتر روی آنها نشان داد این سیگنالها با معنای دقیق و بهصورت هدفمند منتشر شدهاند. باید منتظر ماند و دید ابرکامپیوترها تا چه اندازه میتوانند معمای وجود موجودات فرازمینی را حل کنند.
خبرنگار
حدود 4.5 میلیارد سال قبل سیارهای که این روزها زمین نامیده میشود با جسم غول پیکری به اندازه مریخ برخورد کرد و یکی از تکههای عظیم ناشی از این برخورد به فضا پرتاب شد و چرخش خود را به دور مدار زمین آغاز کرد. این اتفاق حداقل در حالت تئوری ماجرای تولد کره ماه است. هنوز هم بسیاری از سؤالها در مورد نحوه ایجاد تنها ماه کره زمین بیپاسخ مانده است و دانشمندان بدرستی نمیدانند شدت ضربه به کره زمین چقدر بوده است، شی ء ناشناخته قبل از برخورد با چه سرعتی حرکت میکرده و با چه زاویهای به زمین برخورد کرده است؛ حتی این سؤال هم مطرح شده است که این اتفاق در اثر برخورد با یک شیء آسمانی ایجاد شده است یا چند شیء.
هم اکنون گروهی از محققان با یکی از پیشرفتهترین و قویترین ابرکامپیوترهای جهان ابزارهای جدیدی را به کار گرفتهاند تا بجز کشف نحوه تولد کره ماه، عواقب ناشی از این برخورد بزرگ را مشخص کنند و از این طریق بتوانند پاسخ سؤالات خود در مورد ماه را بیابند.
حل معمای چندمیلیارد ساله با فناوری
پروفسور «جاکوب کگریس» که مدیریت این تحقیقات را برعهده دارد بر این باور است که تأثیرات عظیم برخورد سیارههای اولیه یک مسیر مشترک برای شکلگیری سیارات در منظومه شمسی را ایجاد کرده است و بخش دیگر این معما که توجه دانشمندان را به خود جلب میکند این است که این برخورد تا چه اندازه توانسته است بخش عظیمی از جو اطراف سیارهها را از بین ببرد.
این هفته نتایج اولیه از مطالعات صورت گرفته با ابرکامپیوتر منتشر شد و دانشمندان توضیح دادند کره زمین در تصادفی که باعث ایجاد کره ماه شد، بین 10 تا 60 درصد از اتمسفر خود را از دست داد. اینکه میزان دقیق اتفاق مذکور هنوز مشخص نشده به این دلیل است که شبیه سازیهای صورت گرفته نتوانستهاند پارامترهای اصلی مربوط به فرسایش جوی هنگام برخورد بزرگ را تحلیل کنند.
پروفسور کگریس و گروه تحقیقاتی او در دانشگاه دورهام انگلستان با هدف تعیین چگونگی رفتار جو در هنگام برخورد سیارات سنگلاخی مانند سیاره سنگی که منجر به تشکیل ماه شد این ابرکامپیوتر را در اختیار گرفتهاند تا برای نخستین بار در تاریخ فناوری بتواند به پرسشهای بی شمار در این زمینه پاسخ دهد. کگریس در این خصوص توضیح داد: «در گذشته چند پروژه مختلف برای بررسی این مسأله به انجام رسید. ولی هیچ یک از آنها نتوانستند طیف وسیعی از پارامترهای ممکن را کشف کنند. تأثیرات عظیم ناشی از این برخورد بزرگ میتواند در زوایای مختلف، سرعت، اندازه جرمها و... اتفاق افتاده باشد. ما سعی میکنیم تمامی پارامترهای ممکن و تنوع تأثیرات را کشف کنیم تا مشخص شود این برخورد چه تأثیراتی روی زندگی کنونی ما برجا گذاشته است و نتیجه این بررسی میتوانند تمام اتفاقات امروزی در کره زمین حتی علت شیوع ناگهانی یک ویروس همهگیر نظیر کرونا در این بازه زمانی را هم توجیه کند.»
محققان برای انجام این کار حدود 300 شبیهسازی از تأثیرات مختلف عظیم ناشی از این برخورد بزرگ را انجام دادند و پارامترهای مختلف از جمله سرعت، زاویه، جرم، میزان ضربه وارد شده و ترکیب نهایی روی هر یک از این شبیه سازیها بررسی شد تا پیامدهای مختلف برخورد نمایان شود.
گفتنی است در سناریوهای آزمایشی، از برخورد جرمی با اندازه سه برابر بزرگتر از کره زمین تا جرمی به اندازه چند درصد کرهزمین مورد تحلیل قرار گرفت و سرعت این برخورد حدود 30 کیلومتر در ثانیه محاسبه شد. این بررسیها روی یک کد شبیهسازی منبع باز اجرا شد و ابرکامپیوتر پیشرفته COSMA در دانشگاه دورهام که بخشی از پروژه تأسیسات زیرساخت دیجیتال DiRAC محسوب میشود، وظیفه تجزیه و تحلیل آن را برعهده داشت.
پروفسور کگریس با انجام فاز نخست این بررسیها توضیح داد ابرکامپیوتر تنها ابزاری است که برای نخستین بار در تاریخ به بشر امکان میدهد تمام سؤالات بیپاسخ خود را در عرصه فضایی بررسی کند و بتواند برای آنها پاسخهای قابل قبول به دست آورد.
سناریوهای سهبعدی که در این ابرکامپیوتر بررسی میشوند با سرعت بیسابقه و دقت بالا عواقب ناشی از تصادف بزرگ کره زمین با یک شیء آسمانی را نشان میدهد. او گفت: «هنگامی که لیستی شامل 300 سناریوی مختلف را در اختیار داشتیم، مهمترین مسأله حل معادلات مربوط به این سناریوها بود که ابرکامپیوتر COSMA این کار را برای ما انجام داد.»
کشف موجودات آسمانی
در حالی که معمای تولد کره ماه همچنان دنبال میشود، در نقطه دیگر گروهی از محققان امریکایی در مؤسسه ردیابی هوش فرازمینی SETI بهصورت ویژه با یک ابرکامپیوتر پیشرفته تمامی امضاهای به جا مانده در فضا را مورد تحلیل قرار میدهند تا احتمال وجود فرازمینیها را کشف کنند. به گفته این محققان «علامتهای فنی» کشف شده یا همان امضاهای فضایی میتوانند از ترکیب شیمیایی جو یک سیاره، انتشار نور لیزر، ساختارهای متحرک اطراف ستارهها و... بهدست آیند و ابرکامپیوتر ویژه هم اکنون احتمال ایجاد این امضاهای فضایی توسط موجودات فرازمینی را بررسی میکند.
«تونی بیزلی» مدیر رصدخانه نجومی رادیویی ملی امریکا (NRAO) گفت: «پاسخ به این سؤال که آیا ما در این جهان تنها هستیم یا موجودات فرازمینی هم در نقاط دیگر زندگی میکنند از مهمترین سؤالات علمی است که قصد داریم به کمک ابرکامپیوتر به آن پاسخ دهیم.»
دانشمندان مؤسسه SETI در حال ساخت سیستم هوشمندی هستند که روی تلسکوپ فضایی VLA واقع در مکزیک نصب میشود و دادههای دقیق در مورد امضاهای دیجیتالی فضایی بهجا مانده را در اختیار ابرکامپیوتر میگذارد.
بهگفته بیزلی، درحالی که تلسکوپ VLA مشاهدات علمی معمول خود را انجام میدهد، این سیستم جدید بهصورت همزمان اطلاعات مهم در مورد موجودات فرازمینی و امضاهای فضایی را هم جمعآوری میکند.
به گفته محققان مؤسسه SETI، اشکال مختلف زندگی فارغ از هوشمند یا غیرهوشمند بودن آنها میتوانند شاخصهای قابل تشخیص مانند حجم زیاد اکسیژن، مقادیر کم متان و انواع دیگر مواد شیمیایی در فضا را شناسایی کنند. در این بین مدلهایی که توسط ابرکامپیوتر برای شبیهسازی محیطهای فرازمینی ارائه شده است امکان جستوجوهای آینده برای سیارات قابل سکونت و زندگی فراتر از منظومه شمسی را فراهم میکنند.
پروفسور «ویکتوریا میدوز» مدیر تحقیقات آزمایشگاه سیارات مجازی ناسا در دانشگاه واشنگتن که برای کشف قابلیت سکونت برون سیارهای مطالعات گستردهای را پیش میبرد توضیح داد: «تلسکوپهای آینده در فضا یا روی زمین به ابرکامپیوترهای هوشمند مجهز میشوند و به کمک فناوری هوش مصنوعی میتوانند جو سیارات مشابه زمین را بررسی کنند. ما با این فناوریها بزودی درمی یابیم کدام یک از سیارههای پیرامون نشانههای زیستپذیری و زندگی را شامل میشوند تا بهترین نقطه را برای زندگی فرازمینی پیدا کنیم».
البته ماجرای تحلیلهای فضایی ابرکامپیوتر به اینجا ختم نمیشود. «مرکز نوآوریهای شنوایی فضایی» وابسته به سازمان SETI از سال 2015 میلادی پروژهای را آغاز کرده است که در آن سیگنالهای مربوط به زندگی بیگانگان در سیارات دیگر را دریافت و بررسی میکند. این مرکز بتازگی دو پتابایت اطلاعات در مورد جامعترین یافتههای مربوط به موجودات فرازمینی و امواج رادیویی دریافت شده از کهکشان راه شیری و مناطق اطراف آن را منتشر کرده است و ادعا میکند که این اطلاعات زندگی موجودات فرازمینی را بهطور قطع ثابت میکند.
اطلاعات مذکور به همراه دادههایی که از تلسکوپ VLA به دست میآیند در ابرکامپیوتر مربوطه تحلیل میشوند تا در نهایت دانشمندان بتوانند سیگنالهای تمدنهای هوشمند خارج از منظومه شمسی را دریافت کنند. لازم به ذکر است ماه گذشته گروهی از ستاره شناسان سازمان فضایی ناسا سیگنالهای رادیویی مرموزی را در فضای خارج از کهکشان راه شیری ردیابی کردند که بررسیها بیشتر روی آنها نشان داد این سیگنالها با معنای دقیق و بهصورت هدفمند منتشر شدهاند. باید منتظر ماند و دید ابرکامپیوترها تا چه اندازه میتوانند معمای وجود موجودات فرازمینی را حل کنند.
نگاهی به موانع تولید در جنوب کشور
توسعه صنایع هرمزگان و بوشهر در گرو نقدینگی و مواد اولیه
زهره توکلی
خبرنگار
استانهای بوشهر و هرمزگان از جمله استانهای مهم و استراتژیک کشور هستند که صنایع مهمی نظیر پتروشیمی، نفت و گاز، صنعت کشتیسازی و... در آنها فعال است و توانستهاند گامهای بلندی را در مسیر توسعه بردارند. اما در این مسیر توسعه همواره مشکلات و موانع مختلفی هم وجود داشته و در برخی موارد این مشکلات به اندازهای بود که حتی موجب توقف یا رکود برخی واحدهایی که نقش مهمی در اشتغالزایی در استان داشتهاند، شده است. رؤسای سازمان صنعت، معدن و تجارت در بوشهر و هرمزگان در گفتوگو با «ایران» مشکلات مالی، زیرساختی، تأمین اجتماعی، طولانی بودن روند صدور مجوز از سوی محیط زیست و منابع طبیعی و... را از جمله مشکلات توسعه صنعتی این دو استان ساحلی خواندند. رئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت استان بوشهر در این باره به «ایران» میگوید: در سال گذشته اقدامات خوبی در خصوص سرمایه گذاری، فعالسازی واحدهای راکد و صدور مجوز برای آغاز فعالیت واحدهای صنعتی در استان بوشهر انجام شده به طوری که شاخصهای سال 99 نسبت به سال 98 در زمینههای پیشبینی سرمایه گذاری، تعداد مجوزهای صادر شده و پیشبینی اشتغالزایی ناشی از سرمایه گذاریها روند رو به رشدی داشته است. سید حسین حسینی میافزاید: قراردادهای واگذاری زمین در شهرکها و نواحی صنعتی در سال99 نسبت به سال 98 بیش از 2 برابر شده، یعنی جوازهای صادر شده منتج به بستن قراردادها و شروع سرمایه گذاریها شده است. در سال 1400 نیز با توجه به نامگذاری رهبر معظم انقلاب اسلامی با عنوان سال «تولید، پشتیبانیها و مانع زدایی ها» در سطح استان بوشهر نیز برنامههایی با استفاده از کارگروه تسهیل و رفع موانع تولید با همکاری و مشارکت دستگاهها انجام خواهد شد. وی در مورد موانع و مشکلات تولید در استان بوشهر میگوید: برخی موانع شامل بخشی از سیاستهای کلان کشور است که در سطح این استان هم مشاهده میشود که میتوان بخش زیادی از این مشکلات را با رایزنیها و جلسات و نیز مصوبات و بخشنامهها، حذف یا کاهش داد. حسینی اظهار میدارد: اگر زمان صدور مجوزها چه در بخش بازرگانی و چه صنعت و معدن تسریع و روند آن تسهیل شود به طور قطع انگیزه زیادی برای سرمایه گذاریها در استان ایجاد میشود و در عین حال هزینههای سرمایه گذاریها کاهش مییابد. وی به زیرساختها بهعنوان دیگر مشکلات تولید در استان اشاره میکند و میافزاید: باید زیرساختهای لازم نظیر آب، برق و گاز در شهرکها و نواحی صنعتی تأمین شود که در سال جدید در حال پیگیری آنها از طریق شرکت شهرکهای صنعتی، استانداری و سازمان برنامه و بودجه کشور هستیم. البته تقریباً اغلب شهرکهای صنعتی استان دارای گاز هستند اما در مورد تأمین آب و برق واحدهای صنعتی بخصوص واحدهایی که دارای مصرف بالای آب هستند، محدودیتهایی برای ما وجود دارد که باید حل شود تا سرمایهگذاری که میخواهد در این حوزهها وارد شود، گرفتار این مسائل و مشکلات زیرساختی نشود. این مسئول با بیان اینکه «تأمین مالی» یکی دیگر از مشکلات بنگاههای اقتصادی است که در سطح ملی وجود دارد، ادامه میدهد: برای رفع این مشکل در سال 99 نسبت به سال 98 روند مثبتی داشتهایم و امیدواریم امسال نیز بتوانیم تسهیلاتی در زمینه سرمایه ثابت و سرمایه در گردش به طرحها و واحدهای تولیدی بدهیم تا هم طرحها به بهرهبرداری برسد و هم آنهایی که طرح توسعهای دارند روند آن تسریع شود. وی بخش دیگری از موانع موجود سر راه واحدهای تولیدی را به بخش مالیات و نیز تأمین اجتماعی و نیروی کار مرتبط میداند و میگوید: در این زمینه پیشنهادهایی در کارگروه ستاد ملی آماده و در ستاد هماهنگی دولت هم مطرح شده که مصوبات آن میتواند در استان تسهیلگر باشد.
فعالسازی 42 واحد تولیدی راکد بوشهر در سال99
رئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت استان بوشهر درباره طرح و برنامههای استان برای بازگشت واحدهای متوقف شده به چرخه تولید هم میگوید: در سال گذشته 27 واحد تولیدی راکدی که برای آنها امکان فعالسازی مجدد وجود داشت شناسایی شد که با همکاری دستگاههای مربوطه نظیر بانک، محیطزیست، مالیاتی و سایر دستگاههای ارائه دهنده خدمات به چرخه تولید بازگشتند. وی اضافه میکند: تعدادی از واحدهای راکد نظیر واحد «پلیاسترآریان» در منطقه 2 اقتصادی بوشهر هستند که چندین سال قبل شناسایی شدهاند اما از آنجا که این واحدها برای نوسازی و اجرای طرح توسعه، نیازمند منابع مالی سنگینی هستند، تأمین منابع مالی آن باید بهصورت سندیکایی تأمین شود. بنابراین انتظار داریم 4 بانکی که در سطح ملی مشخص شدهاند با همکاری بانک صنعت و معدن در این زمینه کمک کنند تا بتوانیم این واحدها را فعالسازی کنیم چون میتوانند اشتغالزایی خوبی برای استان به همراه داشته باشند.
فعالسازی 81 واحد تولیدی راکد هرمزگان در سال 99
رئیس سازمان صنعت و معدن استان هرمزگان نیز در این باره به «ایران» میگوید: از مشکلات مهم در حوزه تولید صنعت میتوان به مواردی نظیر کمبود مواد اولیه فلزات اساسی همچون کنسانتره، گندله، آهن اسفنجی، خاک روی، اخذ مجوز واردات کنسانتره در قبال صادرات گندله، سیستمی نبودن فرایند رفع تعهد ارزی، الزام به خرید گواهی ظرفیت برق و محدودیت مصرف برق در صنایع بزرگ استان اشاره کرد. خلیل قاسمی میافزاید: تأمین ورق برای واحدهای کوچک نیز از دیگر مشکلات است به طوری که ورق ماهانه مورد نیاز آنها کمتر از 100 تن است. عدم توجیه اخذ تسهیلات بهدلیل بالا بودن نرخ سود، پیشنهاد اعطای تسهیلات دارای یارانه، مسائل مربوط به دستورالعمل صدور پروانه طراحی و مونتاژ آسانسور از دیگر مشکلات است که امیدواریم با پیگیری و تلاشها بتوانیم بخش زیادی از آنها را رفع کنیم. وی، کمبود نقدینگی متأثر از مشکلات برگشت ارز صادراتی، مشکلات مرتبط با زیرساختهای مورد نیاز مناطق برای ایجاد معادن نظیر راه و برق و نبود تسهیلات با سرفصل مناسب برای تأمین ماشینآلات معدنی را بهعنوان موانع مهم تولید در حوزه معدن اعلام میکند و میافزاید: با توجه به ارزش معادن، عدم پذیرش پروانه بهرهبرداری معادن بهعنوان وثیقه از سوی بانکها و افزایش بیش از حد و متوالی هزینههای حمل مواد معدنی تا بازار مصرف از دیگر موانع مهم در این زمینه هستند که باید رفع شود. رئیس سازمان صنعت و معدن استان هرمزگان در خصوص عملکرد این سازمان برای فعالسازی واحدهای تولیدی راکد استان هرمزگان در سال گذشته اظهار میدارد: طی سال گذشته توانستیم با پیگیری های لازم و رفع مشکلات، حدود81 واحد تولیدی راکد در بخش صنعتی و معدنی را با اشتغالزایی 927 نفر به چرخه تولید بازگردانیم. وی تصریح میکند: برای رفع مشکلات این واحدهای تولیدی راکد طی سال گذشته 285 جلسه کمیته کارشناسی و کارگروه اصلی برگزار و در نهایت منجر به بازگشت مجدد این واحدهای تولیدی راکد شد. همچنین مصوباتی که طی برگزاری این جلسات صادر شد توانسته به بخش تولید کمکی شایان کند به طوری که علاوه بر جلوگیری از تعطیلی بخش تولید، به رونق و جهش تولید واحدها نیز کمک مؤثری شده است.
خبرنگار
استانهای بوشهر و هرمزگان از جمله استانهای مهم و استراتژیک کشور هستند که صنایع مهمی نظیر پتروشیمی، نفت و گاز، صنعت کشتیسازی و... در آنها فعال است و توانستهاند گامهای بلندی را در مسیر توسعه بردارند. اما در این مسیر توسعه همواره مشکلات و موانع مختلفی هم وجود داشته و در برخی موارد این مشکلات به اندازهای بود که حتی موجب توقف یا رکود برخی واحدهایی که نقش مهمی در اشتغالزایی در استان داشتهاند، شده است. رؤسای سازمان صنعت، معدن و تجارت در بوشهر و هرمزگان در گفتوگو با «ایران» مشکلات مالی، زیرساختی، تأمین اجتماعی، طولانی بودن روند صدور مجوز از سوی محیط زیست و منابع طبیعی و... را از جمله مشکلات توسعه صنعتی این دو استان ساحلی خواندند. رئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت استان بوشهر در این باره به «ایران» میگوید: در سال گذشته اقدامات خوبی در خصوص سرمایه گذاری، فعالسازی واحدهای راکد و صدور مجوز برای آغاز فعالیت واحدهای صنعتی در استان بوشهر انجام شده به طوری که شاخصهای سال 99 نسبت به سال 98 در زمینههای پیشبینی سرمایه گذاری، تعداد مجوزهای صادر شده و پیشبینی اشتغالزایی ناشی از سرمایه گذاریها روند رو به رشدی داشته است. سید حسین حسینی میافزاید: قراردادهای واگذاری زمین در شهرکها و نواحی صنعتی در سال99 نسبت به سال 98 بیش از 2 برابر شده، یعنی جوازهای صادر شده منتج به بستن قراردادها و شروع سرمایه گذاریها شده است. در سال 1400 نیز با توجه به نامگذاری رهبر معظم انقلاب اسلامی با عنوان سال «تولید، پشتیبانیها و مانع زدایی ها» در سطح استان بوشهر نیز برنامههایی با استفاده از کارگروه تسهیل و رفع موانع تولید با همکاری و مشارکت دستگاهها انجام خواهد شد. وی در مورد موانع و مشکلات تولید در استان بوشهر میگوید: برخی موانع شامل بخشی از سیاستهای کلان کشور است که در سطح این استان هم مشاهده میشود که میتوان بخش زیادی از این مشکلات را با رایزنیها و جلسات و نیز مصوبات و بخشنامهها، حذف یا کاهش داد. حسینی اظهار میدارد: اگر زمان صدور مجوزها چه در بخش بازرگانی و چه صنعت و معدن تسریع و روند آن تسهیل شود به طور قطع انگیزه زیادی برای سرمایه گذاریها در استان ایجاد میشود و در عین حال هزینههای سرمایه گذاریها کاهش مییابد. وی به زیرساختها بهعنوان دیگر مشکلات تولید در استان اشاره میکند و میافزاید: باید زیرساختهای لازم نظیر آب، برق و گاز در شهرکها و نواحی صنعتی تأمین شود که در سال جدید در حال پیگیری آنها از طریق شرکت شهرکهای صنعتی، استانداری و سازمان برنامه و بودجه کشور هستیم. البته تقریباً اغلب شهرکهای صنعتی استان دارای گاز هستند اما در مورد تأمین آب و برق واحدهای صنعتی بخصوص واحدهایی که دارای مصرف بالای آب هستند، محدودیتهایی برای ما وجود دارد که باید حل شود تا سرمایهگذاری که میخواهد در این حوزهها وارد شود، گرفتار این مسائل و مشکلات زیرساختی نشود. این مسئول با بیان اینکه «تأمین مالی» یکی دیگر از مشکلات بنگاههای اقتصادی است که در سطح ملی وجود دارد، ادامه میدهد: برای رفع این مشکل در سال 99 نسبت به سال 98 روند مثبتی داشتهایم و امیدواریم امسال نیز بتوانیم تسهیلاتی در زمینه سرمایه ثابت و سرمایه در گردش به طرحها و واحدهای تولیدی بدهیم تا هم طرحها به بهرهبرداری برسد و هم آنهایی که طرح توسعهای دارند روند آن تسریع شود. وی بخش دیگری از موانع موجود سر راه واحدهای تولیدی را به بخش مالیات و نیز تأمین اجتماعی و نیروی کار مرتبط میداند و میگوید: در این زمینه پیشنهادهایی در کارگروه ستاد ملی آماده و در ستاد هماهنگی دولت هم مطرح شده که مصوبات آن میتواند در استان تسهیلگر باشد.
فعالسازی 42 واحد تولیدی راکد بوشهر در سال99
رئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت استان بوشهر درباره طرح و برنامههای استان برای بازگشت واحدهای متوقف شده به چرخه تولید هم میگوید: در سال گذشته 27 واحد تولیدی راکدی که برای آنها امکان فعالسازی مجدد وجود داشت شناسایی شد که با همکاری دستگاههای مربوطه نظیر بانک، محیطزیست، مالیاتی و سایر دستگاههای ارائه دهنده خدمات به چرخه تولید بازگشتند. وی اضافه میکند: تعدادی از واحدهای راکد نظیر واحد «پلیاسترآریان» در منطقه 2 اقتصادی بوشهر هستند که چندین سال قبل شناسایی شدهاند اما از آنجا که این واحدها برای نوسازی و اجرای طرح توسعه، نیازمند منابع مالی سنگینی هستند، تأمین منابع مالی آن باید بهصورت سندیکایی تأمین شود. بنابراین انتظار داریم 4 بانکی که در سطح ملی مشخص شدهاند با همکاری بانک صنعت و معدن در این زمینه کمک کنند تا بتوانیم این واحدها را فعالسازی کنیم چون میتوانند اشتغالزایی خوبی برای استان به همراه داشته باشند.
فعالسازی 81 واحد تولیدی راکد هرمزگان در سال 99
رئیس سازمان صنعت و معدن استان هرمزگان نیز در این باره به «ایران» میگوید: از مشکلات مهم در حوزه تولید صنعت میتوان به مواردی نظیر کمبود مواد اولیه فلزات اساسی همچون کنسانتره، گندله، آهن اسفنجی، خاک روی، اخذ مجوز واردات کنسانتره در قبال صادرات گندله، سیستمی نبودن فرایند رفع تعهد ارزی، الزام به خرید گواهی ظرفیت برق و محدودیت مصرف برق در صنایع بزرگ استان اشاره کرد. خلیل قاسمی میافزاید: تأمین ورق برای واحدهای کوچک نیز از دیگر مشکلات است به طوری که ورق ماهانه مورد نیاز آنها کمتر از 100 تن است. عدم توجیه اخذ تسهیلات بهدلیل بالا بودن نرخ سود، پیشنهاد اعطای تسهیلات دارای یارانه، مسائل مربوط به دستورالعمل صدور پروانه طراحی و مونتاژ آسانسور از دیگر مشکلات است که امیدواریم با پیگیری و تلاشها بتوانیم بخش زیادی از آنها را رفع کنیم. وی، کمبود نقدینگی متأثر از مشکلات برگشت ارز صادراتی، مشکلات مرتبط با زیرساختهای مورد نیاز مناطق برای ایجاد معادن نظیر راه و برق و نبود تسهیلات با سرفصل مناسب برای تأمین ماشینآلات معدنی را بهعنوان موانع مهم تولید در حوزه معدن اعلام میکند و میافزاید: با توجه به ارزش معادن، عدم پذیرش پروانه بهرهبرداری معادن بهعنوان وثیقه از سوی بانکها و افزایش بیش از حد و متوالی هزینههای حمل مواد معدنی تا بازار مصرف از دیگر موانع مهم در این زمینه هستند که باید رفع شود. رئیس سازمان صنعت و معدن استان هرمزگان در خصوص عملکرد این سازمان برای فعالسازی واحدهای تولیدی راکد استان هرمزگان در سال گذشته اظهار میدارد: طی سال گذشته توانستیم با پیگیری های لازم و رفع مشکلات، حدود81 واحد تولیدی راکد در بخش صنعتی و معدنی را با اشتغالزایی 927 نفر به چرخه تولید بازگردانیم. وی تصریح میکند: برای رفع مشکلات این واحدهای تولیدی راکد طی سال گذشته 285 جلسه کمیته کارشناسی و کارگروه اصلی برگزار و در نهایت منجر به بازگشت مجدد این واحدهای تولیدی راکد شد. همچنین مصوباتی که طی برگزاری این جلسات صادر شد توانسته به بخش تولید کمکی شایان کند به طوری که علاوه بر جلوگیری از تعطیلی بخش تولید، به رونق و جهش تولید واحدها نیز کمک مؤثری شده است.
پرسپولیس به استقلال تاجیکستان خورد، استقلال به الهلال
آسیا به کام ایرانیها
گروه ورزشی / با پایان مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا 2021 در منطقه غرب، چهره 8 تیم راه یافته به مرحله یک هشتم نهایی این رقابتها مشخص شد. البته در این بین اتفاقها و نتایج غیرمنتظرهای رقم خورد تا هواداران تیمهای مختلف فوتبال در آسیا شب پر استرس و ویژهای را سپری کنند. شرایطی که عامل به وجود آمدن آن تصمیمات عجیب کنفدراسیون فوتبال آسیا بوده است. AFC که به زعم خودش میخواهد فوتبال را در قاره کهن توسعه دهد، این فصل از لیگ قهرمانان را در 10 گروه برگزار کرد. در این شرایط، مسابقات منطقه غرب در 5 گروه برگزار و تصمیم بر این گرفته شد که 5 تیم اول هر گروه به همراه 3 تیم دوم برتر گروههای دیگر به مرحله بعد صعود کنند. این موضوع باعث شد تا در شب پایانی تیمهای مختلف چشم به نتایج هم داشته باشند و احتمالات مختلف درباره اینکه چه تیمی حریف تیم دیگر خواهد شد، مطرح شود.
صعود استقلال از گروه مرگ
در بازیهای دور پایانی مرحله گروهی و در گروه C، استقلال در حالی از ساعت 22:15 جمعه شب در مجموعه ورزشی ملک عبدالله جده عربستان مقابل الشرطه عراق قرار گرفت که به پیروزی در این مسابقه برای صعود نیاز مبرم داشت. در این بازی، فرهاد مجیدی تغییراتی را در ترکیب تیمش به وجود آورد و بهجای سیاوش یزدانی از محمدحسین مرادمند در خط دفاع استفاده کرد. ضمن اینکه بهجای فرشید اسماعیلی که مصدوم بود، داریوش شجاعیان در ترکیب اصلی قرار گرفت و با نیمکت نشین شدن امیر ارسلان مطهری، شیخ دیاباته در نوک حمله آبیها به میدان رفت. همچنین مسعود ریگی، مهدی مهدیپور و آرش رضاوند بهعنوان 3 هافبک دفاعی در ترکیب اصلی بودند که نشان میداد مجیدی با استفاده همزمان از آنها میخواهد کمربند خط میانی اش را مستحکم کند. با این حال، آبی پوشان پایتخت از ابتدای این بازی حمله را در دستور کار خود قرار دادند و الشرطه هم نشان میداد که دفاع منسجم و منظمی ندارد. در این شرایط و دقیقه 14، پاس در عمق عالی مهدی قایدی به هرویه میلیچ رسید که مدافع کروات آبیها توسط کرار عامر درون محوطه جریمه سرنگون شد و سیواکورن پو اودوم داور تایلندی مسابقه خطای پنالتی اعلام کرد و شیخ دیاباته آن را وارد دروازه کرد. در مقابل الشرطه هم یکی دو حمله انجام داد ولی محمد رشید مظاهری ضربات بازیکنان این تیم را مهار کرد. در ادامه و دقیقه 21 پاس در عمق و زیبای میلیچ به قایدی رسید و او هم توسط خضر علی سرنگون شد تا داور باز هم یک پنالتی دیگر بگیرد ولی این بار احمد باسل گلر الشرطه ضربه دیاباته را مهار کرد تا اختلاف دو تیم به دو گل نرسد. در ادامه بازی در میانه میدان در جریان بود تا نیمه اول با برتری یک گله استقلال به پایان برسد. با شروع نیمه دوم عراقیها بازی بهتری را از خود به نمایش گذاشتند ولی توانی برای ایجاد حمله خطرناک روی دروازه استقلال نداشتند. در این شرایط مجیدی تعویضهایی انجام داد و باز این استقلال بود که توپ و میدان را در اختیار گرفت و حملاتی را به روی دروازه الشرطه انجام داد ولی به نتیجه نرسید. در دقایق پایانی مسابقه الشرطه حملات زیادی را انجام داد ولی تغییری حاصل نشد و استقلال با همان نتیجه 1-0 به پیروزی رسید تا آبیها 11 امتیازی شوند و به مرحله بعد لیگ قهرمانان صعود کنند. در ادامه بازیهای این گروه و از ساعت 45 دقیقه بامداد دیروز، الدحیل قطر و الاهلی عربستان به تساوی 1-1 رسیدند تا 9 امتیازی شوند تا صعود استقلال بهعنوان تیم اول گروه C قطعی شود و الدحیل و الاهلی هم از صعود باز بمانند.
صعود تراکتور در وضعیت پیچیده
در ادامه بازیهای لیگ قهرمانان و در گروه A هم نتایج غیرمنتظرهای رقم خورد و تیمهای اول و دوم این گروه برابر حریفانشان تن به شکست دادند. استقلال تاجیکستان 2-1 به آجیام کا ازبکستان باخت و الهلال عربستان هم 2-0 برابر شباب الاهلی امارات مغلوب شد. این نتایج باعث شد تا تراکتور ایران که در گروه B با 10 امتیاز دوم شده بود، بهعنوان دیگر تیم دوم برتر راهی مرحله بعد شود و در گروه A هم استقلال تاجیکستان با 10 امتیاز بهعنوان تیم اول صعود کرد و الهلال هم با 10 امتیاز و به علت تفاضل گل بهتر نسبت به السد قطر در گروه D به مرحله بعدی راه یافت.
حریفان تیمهای ایرانی مشخص شدند
با مشخص شدن تیمهای راه یافته به مرحله یک هشتم نهایی، برنامه بازیها و حریفان تیمهای ایرانی در این مرحله مشخص شدند. در مرحله یکهشتم نهایی که ۲۲ و ۲۳ شهریور پیگیری میشود، استقلال تاجیکستان با پرسپولیس ایران دیدار میکند، استقلال ایران به مصاف الهلال عربستان میرود. النصر عربستان با تراکتور ایران مسابقه میدهد و دو تیم امارات شارجه و الوحده هم برابر هم قرار میگیرند. نکتهای که در خصوص مرحله یک هشتم وجود دارد این است که پرسپولیس باید در خانه استقلال تاجیکستان بازی کند ولی استقلال میزبان الهلال است و تراکتور هم میهمان النصر است. این در حالی است که وضعیت محل بازی تیمهای ایرانی و عربستانی مشخص نیست. در حالی که برخی اخبار از برگزاری این بازیها در زمین بیطرف حکایت دارد و گفته شده استقلال باید زمین بیطرف میزبانیاش از الهلال را معرفی کند، مسلی آل معمر رئیس باشگاه النصر در صفحه شخصی خودش نوشت: «تصمیم کنفدراسیون در مورد تیمهای صعود کننده کاملاً مشخص است. صدرنشین گروه در زمین خودش بازی مرحله یک هشتم نهایی را برگزار میکند. برگزاری بازی در ورزشگاه مرسول بارک (استادیوم خانگی النصر) حق رسمی و اصیل ماست که در مورد آن کوتاه نمیآییم.» جالب اینکه روزنامه سعودی اسپورت با تیتر «خبر خوشحال کننده برای هواداران النصر» اعلام کرد که هواداران این تیم در دیدار برابر تراکتور در ورزشگاه مرسو بارک حضور خواهند یافت. گفتنی است مرحله یک چهارم نهایی این رقابتها، با قرعه کشی و بهصورت تک بازی در ۵ و ۶ مهر، مرحله نیمه نهایی با قرعه کشی و بهصورت رفت و برگشت در ۲۷ و ۲۸مهر و
4 و 5 آبان و فینال هم بهصورت رفت و برگشت
۳۰آبان و ۶ آذر برگزار خواهد شد.
صعود استقلال از گروه مرگ
در بازیهای دور پایانی مرحله گروهی و در گروه C، استقلال در حالی از ساعت 22:15 جمعه شب در مجموعه ورزشی ملک عبدالله جده عربستان مقابل الشرطه عراق قرار گرفت که به پیروزی در این مسابقه برای صعود نیاز مبرم داشت. در این بازی، فرهاد مجیدی تغییراتی را در ترکیب تیمش به وجود آورد و بهجای سیاوش یزدانی از محمدحسین مرادمند در خط دفاع استفاده کرد. ضمن اینکه بهجای فرشید اسماعیلی که مصدوم بود، داریوش شجاعیان در ترکیب اصلی قرار گرفت و با نیمکت نشین شدن امیر ارسلان مطهری، شیخ دیاباته در نوک حمله آبیها به میدان رفت. همچنین مسعود ریگی، مهدی مهدیپور و آرش رضاوند بهعنوان 3 هافبک دفاعی در ترکیب اصلی بودند که نشان میداد مجیدی با استفاده همزمان از آنها میخواهد کمربند خط میانی اش را مستحکم کند. با این حال، آبی پوشان پایتخت از ابتدای این بازی حمله را در دستور کار خود قرار دادند و الشرطه هم نشان میداد که دفاع منسجم و منظمی ندارد. در این شرایط و دقیقه 14، پاس در عمق عالی مهدی قایدی به هرویه میلیچ رسید که مدافع کروات آبیها توسط کرار عامر درون محوطه جریمه سرنگون شد و سیواکورن پو اودوم داور تایلندی مسابقه خطای پنالتی اعلام کرد و شیخ دیاباته آن را وارد دروازه کرد. در مقابل الشرطه هم یکی دو حمله انجام داد ولی محمد رشید مظاهری ضربات بازیکنان این تیم را مهار کرد. در ادامه و دقیقه 21 پاس در عمق و زیبای میلیچ به قایدی رسید و او هم توسط خضر علی سرنگون شد تا داور باز هم یک پنالتی دیگر بگیرد ولی این بار احمد باسل گلر الشرطه ضربه دیاباته را مهار کرد تا اختلاف دو تیم به دو گل نرسد. در ادامه بازی در میانه میدان در جریان بود تا نیمه اول با برتری یک گله استقلال به پایان برسد. با شروع نیمه دوم عراقیها بازی بهتری را از خود به نمایش گذاشتند ولی توانی برای ایجاد حمله خطرناک روی دروازه استقلال نداشتند. در این شرایط مجیدی تعویضهایی انجام داد و باز این استقلال بود که توپ و میدان را در اختیار گرفت و حملاتی را به روی دروازه الشرطه انجام داد ولی به نتیجه نرسید. در دقایق پایانی مسابقه الشرطه حملات زیادی را انجام داد ولی تغییری حاصل نشد و استقلال با همان نتیجه 1-0 به پیروزی رسید تا آبیها 11 امتیازی شوند و به مرحله بعد لیگ قهرمانان صعود کنند. در ادامه بازیهای این گروه و از ساعت 45 دقیقه بامداد دیروز، الدحیل قطر و الاهلی عربستان به تساوی 1-1 رسیدند تا 9 امتیازی شوند تا صعود استقلال بهعنوان تیم اول گروه C قطعی شود و الدحیل و الاهلی هم از صعود باز بمانند.
صعود تراکتور در وضعیت پیچیده
در ادامه بازیهای لیگ قهرمانان و در گروه A هم نتایج غیرمنتظرهای رقم خورد و تیمهای اول و دوم این گروه برابر حریفانشان تن به شکست دادند. استقلال تاجیکستان 2-1 به آجیام کا ازبکستان باخت و الهلال عربستان هم 2-0 برابر شباب الاهلی امارات مغلوب شد. این نتایج باعث شد تا تراکتور ایران که در گروه B با 10 امتیاز دوم شده بود، بهعنوان دیگر تیم دوم برتر راهی مرحله بعد شود و در گروه A هم استقلال تاجیکستان با 10 امتیاز بهعنوان تیم اول صعود کرد و الهلال هم با 10 امتیاز و به علت تفاضل گل بهتر نسبت به السد قطر در گروه D به مرحله بعدی راه یافت.
حریفان تیمهای ایرانی مشخص شدند
با مشخص شدن تیمهای راه یافته به مرحله یک هشتم نهایی، برنامه بازیها و حریفان تیمهای ایرانی در این مرحله مشخص شدند. در مرحله یکهشتم نهایی که ۲۲ و ۲۳ شهریور پیگیری میشود، استقلال تاجیکستان با پرسپولیس ایران دیدار میکند، استقلال ایران به مصاف الهلال عربستان میرود. النصر عربستان با تراکتور ایران مسابقه میدهد و دو تیم امارات شارجه و الوحده هم برابر هم قرار میگیرند. نکتهای که در خصوص مرحله یک هشتم وجود دارد این است که پرسپولیس باید در خانه استقلال تاجیکستان بازی کند ولی استقلال میزبان الهلال است و تراکتور هم میهمان النصر است. این در حالی است که وضعیت محل بازی تیمهای ایرانی و عربستانی مشخص نیست. در حالی که برخی اخبار از برگزاری این بازیها در زمین بیطرف حکایت دارد و گفته شده استقلال باید زمین بیطرف میزبانیاش از الهلال را معرفی کند، مسلی آل معمر رئیس باشگاه النصر در صفحه شخصی خودش نوشت: «تصمیم کنفدراسیون در مورد تیمهای صعود کننده کاملاً مشخص است. صدرنشین گروه در زمین خودش بازی مرحله یک هشتم نهایی را برگزار میکند. برگزاری بازی در ورزشگاه مرسول بارک (استادیوم خانگی النصر) حق رسمی و اصیل ماست که در مورد آن کوتاه نمیآییم.» جالب اینکه روزنامه سعودی اسپورت با تیتر «خبر خوشحال کننده برای هواداران النصر» اعلام کرد که هواداران این تیم در دیدار برابر تراکتور در ورزشگاه مرسو بارک حضور خواهند یافت. گفتنی است مرحله یک چهارم نهایی این رقابتها، با قرعه کشی و بهصورت تک بازی در ۵ و ۶ مهر، مرحله نیمه نهایی با قرعه کشی و بهصورت رفت و برگشت در ۲۷ و ۲۸مهر و
4 و 5 آبان و فینال هم بهصورت رفت و برگشت
۳۰آبان و ۶ آذر برگزار خواهد شد.
ارزش مقام معلم
احمد مسجد جامعی
عضو شورای شهر تهران
از کارهای عجیب سالیان اخیر، تغییر نام قدیمیترین مرکز آموزشی کشور است که نخست دارالمعلمین مرکزی نام داشت و سپس دانشگاه تربیت معلم خوانده شد. برداشتن نام معلم از یک نهاد آموزش عالی نمادی و قدمی از کاهش ارزش معنوی علم و معلم است. در حالی که قدما به لقب معلم افتخار میکردند، چنانکه به ارسطو معلم اول و به ابونصرفارابی معلم ثانی میگفتند. در تاریخ معاصر ما بسیاری از بزرگترین دانشمندان و مفاخر همچون عباس اقبال آشتیانی، نصرالله فلسفی، احمد آرام، غلامحسین مصاحب و دکتر محمدعلی مجتهدی گیلانی قسمت عمدهای از زندگی خود را به معلمی گذراندند و حتی بعضی از کسانی که به استادی دانشگاه رسیدند نخست کار خود را با آموزگاری آغاز کرده بودند همچون سید جعفر شهیدی و دکتر فتحالله مجتبایی.
برخی از استادان ممتاز دانشگاه حتی در این مقام هم دوست داشتند خود را معلم دانشگاه بدانند. مانند مرحوم باستانی پاریزی که تأکید خاصی بر معلم بودن خود داشت و یا استاد سید محمد محیط طباطبایی که هیچگاه حاضر نشد به کسوت استادی تن دهد و همچنان مرتبت معلمی را ترجیح داد. این بزرگان عموماً چندان اندوخته و آورده مادی در بساط نداشتند اما به شأن علم و معلمی واقف بودند. آقای کامران فانی عالم کتابدار در خاطراتش میگفت وقتی من از رشته پزشکی به دانشکده ادبیات رفتم آنچه برایم مهم بود بزرگانی از علم و ادب بودند که در آنجا شرایط استفاده از محضرشان فراهم بود همچون استاد جلالالدین همایی. مجموعه کتابهای آقای همایی در کتابخانه فرهنگستان زبان فارسی است و بیاغراق کتابی نیست که همایی نخوانده و آثاری از مطالعه و ملاحظات او در آن نباشد. همایی هم یکی از همان معلمهاست. یک بار به دیدن مرحوم حسن کسایی که در تهران بستری بود رفتم، در آنجا گفتوگویی درباره علم و معلم پیش آمد مرحوم کسایی از بیکرانگی دانش همایی سخن گفت و افزود در مراسم ترحیم او ١٠ یا ١٥ نفر بیشتر شرکت نداشتند اما این مهم نیست مهم آن است که هیچکس از دانش او بینیاز نیست. کسایی که از آن مجلس خلوت ترحیم دلگیر شده بود به حافظ پناه برد و او برایش گفته بود:
خشک شد بیخ طرب راه خرابات کجاست/ تا در آن آب و هوا نشو و نمایی بکنیم
سایه طایر کمحوصله کاری نکند / طلب از سایه میمون همایی بکنیم
نکته آنکه طرب تخلص شعری پدر مرحوم همایی بود. شعری که استاد شجریان هم در همان جلسه حاضر بود خوانده است و بیان این مطلب برایش خاطرهانگیز شد. اینها نسلی بودند که اهمیت و جایگاه و شأن معلمی را فراتر از امور جاری زندگی میدیدند و به رغم فراز و فرودهای زندگی بر آن پای میفشردند. در نظرسنجیها و گرایشها و باورهای ایرانیان دستکم در نخستین دورهها معلمان در نظر مردم از جایگاه رفیعی برخوردار بودند و اعتماد اجتماعی به آنها بسیار بالا بود. در یکی از تهرانگردیها مدرسهای را در خیابان غربی میدان شوش دیدم که در مهر ١٣٢٠ تأسیس شده بود. یعنی در اوج درگیریهای جنگ دوم جهانی و اشغال پایتخت آغاز به کار کرده بود و مگر چنین امر جز با همت معلمان و کادر آموزشی میسر است؟ در هشت سال دفاع مقدس معلمان با همان شرایط دشوار و بمباران شهرهای مرزی هیچگاه سنگر آموزش را خالی نگذاشتند. همین نکتهها سببساز تأثیرگذاری آنها نه تنها در حوزه علم و تربیت بلکه در حوزه فرهنگی و اجتماعی است. اما سؤال این است که در آن دورهها برای انتخاب معلم آنقدر سختگیری نمیشد و بازار پرسشگری و دانشورزی گرم بود. اما حالا چه شده است که با این همه گزینشهای گوناگون بساط علم و اندیشهورزی رونق نمیگیرد. در واقع مسائل مالی بخشی از مشکلات دیروز و امروز معلمان است و باید آن را مهم دانست ولی در مجموع باید موضوع را کلانتر دید و آن هم حفظ شأن و حرمت معلمی است که بخشی از آن حاصل فرایندهای مدیریتی کشور است. وقتی مدیریت ارشد آموزش عالی نام معلم را از قدیمیترین مرکز مربوط به آنان برمیدارد از دیگر وجوه اجتماعی چه توقعی میتوان داشت؟ کلام خود را با خاطرهای به پایان میبرم:« دوست معلمی میگفت در یکی از کشورهای همسایه برای خرید کالایی رفتم ، فروشنده وقتی فهمید معلم هستم در فروش آن کالا برایم تسهیلاتی قائل شد.» در سالهای اخیر برای تعمیر و بازسازی بخش قدیمی دانشگاه تربیت معلم سابق و خوارزمی امروز تسهیلات ویژهای درنظر گرفته شده است. امیدوارم شاهد شکلگیری موزه تربیت معلم در آن بنای ارزشمند باشیم.
عضو شورای شهر تهران
از کارهای عجیب سالیان اخیر، تغییر نام قدیمیترین مرکز آموزشی کشور است که نخست دارالمعلمین مرکزی نام داشت و سپس دانشگاه تربیت معلم خوانده شد. برداشتن نام معلم از یک نهاد آموزش عالی نمادی و قدمی از کاهش ارزش معنوی علم و معلم است. در حالی که قدما به لقب معلم افتخار میکردند، چنانکه به ارسطو معلم اول و به ابونصرفارابی معلم ثانی میگفتند. در تاریخ معاصر ما بسیاری از بزرگترین دانشمندان و مفاخر همچون عباس اقبال آشتیانی، نصرالله فلسفی، احمد آرام، غلامحسین مصاحب و دکتر محمدعلی مجتهدی گیلانی قسمت عمدهای از زندگی خود را به معلمی گذراندند و حتی بعضی از کسانی که به استادی دانشگاه رسیدند نخست کار خود را با آموزگاری آغاز کرده بودند همچون سید جعفر شهیدی و دکتر فتحالله مجتبایی.
برخی از استادان ممتاز دانشگاه حتی در این مقام هم دوست داشتند خود را معلم دانشگاه بدانند. مانند مرحوم باستانی پاریزی که تأکید خاصی بر معلم بودن خود داشت و یا استاد سید محمد محیط طباطبایی که هیچگاه حاضر نشد به کسوت استادی تن دهد و همچنان مرتبت معلمی را ترجیح داد. این بزرگان عموماً چندان اندوخته و آورده مادی در بساط نداشتند اما به شأن علم و معلمی واقف بودند. آقای کامران فانی عالم کتابدار در خاطراتش میگفت وقتی من از رشته پزشکی به دانشکده ادبیات رفتم آنچه برایم مهم بود بزرگانی از علم و ادب بودند که در آنجا شرایط استفاده از محضرشان فراهم بود همچون استاد جلالالدین همایی. مجموعه کتابهای آقای همایی در کتابخانه فرهنگستان زبان فارسی است و بیاغراق کتابی نیست که همایی نخوانده و آثاری از مطالعه و ملاحظات او در آن نباشد. همایی هم یکی از همان معلمهاست. یک بار به دیدن مرحوم حسن کسایی که در تهران بستری بود رفتم، در آنجا گفتوگویی درباره علم و معلم پیش آمد مرحوم کسایی از بیکرانگی دانش همایی سخن گفت و افزود در مراسم ترحیم او ١٠ یا ١٥ نفر بیشتر شرکت نداشتند اما این مهم نیست مهم آن است که هیچکس از دانش او بینیاز نیست. کسایی که از آن مجلس خلوت ترحیم دلگیر شده بود به حافظ پناه برد و او برایش گفته بود:
خشک شد بیخ طرب راه خرابات کجاست/ تا در آن آب و هوا نشو و نمایی بکنیم
سایه طایر کمحوصله کاری نکند / طلب از سایه میمون همایی بکنیم
نکته آنکه طرب تخلص شعری پدر مرحوم همایی بود. شعری که استاد شجریان هم در همان جلسه حاضر بود خوانده است و بیان این مطلب برایش خاطرهانگیز شد. اینها نسلی بودند که اهمیت و جایگاه و شأن معلمی را فراتر از امور جاری زندگی میدیدند و به رغم فراز و فرودهای زندگی بر آن پای میفشردند. در نظرسنجیها و گرایشها و باورهای ایرانیان دستکم در نخستین دورهها معلمان در نظر مردم از جایگاه رفیعی برخوردار بودند و اعتماد اجتماعی به آنها بسیار بالا بود. در یکی از تهرانگردیها مدرسهای را در خیابان غربی میدان شوش دیدم که در مهر ١٣٢٠ تأسیس شده بود. یعنی در اوج درگیریهای جنگ دوم جهانی و اشغال پایتخت آغاز به کار کرده بود و مگر چنین امر جز با همت معلمان و کادر آموزشی میسر است؟ در هشت سال دفاع مقدس معلمان با همان شرایط دشوار و بمباران شهرهای مرزی هیچگاه سنگر آموزش را خالی نگذاشتند. همین نکتهها سببساز تأثیرگذاری آنها نه تنها در حوزه علم و تربیت بلکه در حوزه فرهنگی و اجتماعی است. اما سؤال این است که در آن دورهها برای انتخاب معلم آنقدر سختگیری نمیشد و بازار پرسشگری و دانشورزی گرم بود. اما حالا چه شده است که با این همه گزینشهای گوناگون بساط علم و اندیشهورزی رونق نمیگیرد. در واقع مسائل مالی بخشی از مشکلات دیروز و امروز معلمان است و باید آن را مهم دانست ولی در مجموع باید موضوع را کلانتر دید و آن هم حفظ شأن و حرمت معلمی است که بخشی از آن حاصل فرایندهای مدیریتی کشور است. وقتی مدیریت ارشد آموزش عالی نام معلم را از قدیمیترین مرکز مربوط به آنان برمیدارد از دیگر وجوه اجتماعی چه توقعی میتوان داشت؟ کلام خود را با خاطرهای به پایان میبرم:« دوست معلمی میگفت در یکی از کشورهای همسایه برای خرید کالایی رفتم ، فروشنده وقتی فهمید معلم هستم در فروش آن کالا برایم تسهیلاتی قائل شد.» در سالهای اخیر برای تعمیر و بازسازی بخش قدیمی دانشگاه تربیت معلم سابق و خوارزمی امروز تسهیلات ویژهای درنظر گرفته شده است. امیدوارم شاهد شکلگیری موزه تربیت معلم در آن بنای ارزشمند باشیم.
سناریوهای امریکا در خروج بی نتیجه از افغانستان
نوذر شفیعی
کارشناس مسائل بین الملل
روز گذشته با فرمان «جو بایدن»، رئیس جمهـــــوری امریـــکا، مرحله پایانی خروج نظامیان این کشور از افغانستان آغاز شد. امریکاییها در بحث حضور در افغانستان یا خروج از آن با سه سناریو مواجه بودند. سناریوی اول؛ عدم خروج بود. از آنجا که خروج امریکا از افغانستان ممکن است به سقوط دولت این کشور، روی کارآمدن طالبان و به تبع آن تحکیم جای پای چین در افغانستان منجر شود، سناریوی اول بر ماندن قرار داشت. سناریوی دوم یا همان سناریوی خروج پس از آن شکل گرفت که شواهد نشان داد حضور امریکا در افغانستان طی ۲۰ سال گذشته، آن طور که انتظار میرفت آثار قابل توجهی در پی نداشت. در عین حال امریکا علاوه بر صرف میلیاردها دلار در افغانستان، نزدیک به سه هزار نیروی خود را در این کشور از دست داده بود.
بنابراین تداوم حضور آنها میتوانست پیامدهای منفی بیشتری برای ایالات متحده داشته باشد. جنگی که امریکاییها برای توصیف آن اصطلاح «ویتنامیزه شدن» یعنی جنگ طولانی، پرهزینه و بی فایده را به کار میبرند.
اما سومین سناریو خروج «مسئولانه» امریکا از افغانستان است.
براساس این سناریو با توجه به تعهدات امنیتی بین امریکا و دولت افغانستان، امریکا از موضع مستشاری بویژه از منظر آموزش، حمایت مالی و تجهیز نیروها به افغانستان کمک خواهد کرد تا مسئولیتی که قرار است نیروهای امریکایی در ارتباط با امنیت افغانستان برعهده بگیرند نیروهای افغان برعهده بگیرند. در همین حال در پیشبرد پروسه صلح میان دولت افغانستان و طالبان نیز همکاری خواهد داشت. پروسهای که طالبان را از گروهی نظامی به سیاسی بدل خواهد کرد.
براساس این سه سناریو، جمعبندی محافل استراتژیک امریکا بر سناریوی سوم قرار گرفت و قرار بر خروج مسئولانه نیروهای امریکایی از افغانستان شد. اما در حال حاضر دغدغه امریکاییها این است که پروسه صلح به خوبی پیش نرود. طالبان، امریکاییها را به خلف وعده متهم میکند و معتقد است آنها پروسه صلح دوحه را طی نکردهاند و از این منظر نگاه منفی به طرف امریکایی دارد.
بنابراین ممکن است طالبان با نفوذ ایالات متحده امریکا در افغانستان به هر شکل ممکن مخالفت کند. در این شرایط حتی اگر بخشی از نیروهای طالبان سیاسی شده و در چارچوب پروسه صلح وارد هیأت حاکمه افغانستان شوند، بخش دیگری از این گروه که مخالف فرایند صلح هستند به عملیات نظامی خود ادامه خواهند داد.
در واقع در اینجا طالبان به دو گروه با دو کارکرد متفاوت تقسیم خواهد شد؛ یک گروه در سیاست پیش خواهد رفت و دیگری در تقسیم کار برنامهریزی شده به شکل مسلحانه عمل میکند که نتیجه هر دوی آنها عقبنشینی هر چه بیشتر دولت افغانستان خواهد بود. دومین نگرانی برای امریکاییها حضور چین در افغانستان است. چراکه بلافاصله پس از تصمیم امریکا برای خروج، چینیها برای پر کردن خلأ ایالات متحده وارد میدان شدند. این سیاست چینیها را میتوان در چارچوب بازی بزرگ میان امریکا و چین قرار داد.
براساس قواعد این بازی بزرگ، چینیها تلاش خواهند کرد هر روز بیش از پیش امریکاییها را از عرصههای استراتژیک مختلف وادار به عقبنشینی کنند و تداوم این فرایند اما بتدریج به کاهش نفوذ ایالات متحده امریکا در مناطق مختلف منجر خواهد شد.
بنابراین، این دو دغدغه بسیار مهم برای امریکاییها نگرانیهایی را به وجود آورده که ممکن است در آینده نیز همچنان برای آنها باقی بماند.
کارشناس مسائل بین الملل
روز گذشته با فرمان «جو بایدن»، رئیس جمهـــــوری امریـــکا، مرحله پایانی خروج نظامیان این کشور از افغانستان آغاز شد. امریکاییها در بحث حضور در افغانستان یا خروج از آن با سه سناریو مواجه بودند. سناریوی اول؛ عدم خروج بود. از آنجا که خروج امریکا از افغانستان ممکن است به سقوط دولت این کشور، روی کارآمدن طالبان و به تبع آن تحکیم جای پای چین در افغانستان منجر شود، سناریوی اول بر ماندن قرار داشت. سناریوی دوم یا همان سناریوی خروج پس از آن شکل گرفت که شواهد نشان داد حضور امریکا در افغانستان طی ۲۰ سال گذشته، آن طور که انتظار میرفت آثار قابل توجهی در پی نداشت. در عین حال امریکا علاوه بر صرف میلیاردها دلار در افغانستان، نزدیک به سه هزار نیروی خود را در این کشور از دست داده بود.
بنابراین تداوم حضور آنها میتوانست پیامدهای منفی بیشتری برای ایالات متحده داشته باشد. جنگی که امریکاییها برای توصیف آن اصطلاح «ویتنامیزه شدن» یعنی جنگ طولانی، پرهزینه و بی فایده را به کار میبرند.
اما سومین سناریو خروج «مسئولانه» امریکا از افغانستان است.
براساس این سناریو با توجه به تعهدات امنیتی بین امریکا و دولت افغانستان، امریکا از موضع مستشاری بویژه از منظر آموزش، حمایت مالی و تجهیز نیروها به افغانستان کمک خواهد کرد تا مسئولیتی که قرار است نیروهای امریکایی در ارتباط با امنیت افغانستان برعهده بگیرند نیروهای افغان برعهده بگیرند. در همین حال در پیشبرد پروسه صلح میان دولت افغانستان و طالبان نیز همکاری خواهد داشت. پروسهای که طالبان را از گروهی نظامی به سیاسی بدل خواهد کرد.
براساس این سه سناریو، جمعبندی محافل استراتژیک امریکا بر سناریوی سوم قرار گرفت و قرار بر خروج مسئولانه نیروهای امریکایی از افغانستان شد. اما در حال حاضر دغدغه امریکاییها این است که پروسه صلح به خوبی پیش نرود. طالبان، امریکاییها را به خلف وعده متهم میکند و معتقد است آنها پروسه صلح دوحه را طی نکردهاند و از این منظر نگاه منفی به طرف امریکایی دارد.
بنابراین ممکن است طالبان با نفوذ ایالات متحده امریکا در افغانستان به هر شکل ممکن مخالفت کند. در این شرایط حتی اگر بخشی از نیروهای طالبان سیاسی شده و در چارچوب پروسه صلح وارد هیأت حاکمه افغانستان شوند، بخش دیگری از این گروه که مخالف فرایند صلح هستند به عملیات نظامی خود ادامه خواهند داد.
در واقع در اینجا طالبان به دو گروه با دو کارکرد متفاوت تقسیم خواهد شد؛ یک گروه در سیاست پیش خواهد رفت و دیگری در تقسیم کار برنامهریزی شده به شکل مسلحانه عمل میکند که نتیجه هر دوی آنها عقبنشینی هر چه بیشتر دولت افغانستان خواهد بود. دومین نگرانی برای امریکاییها حضور چین در افغانستان است. چراکه بلافاصله پس از تصمیم امریکا برای خروج، چینیها برای پر کردن خلأ ایالات متحده وارد میدان شدند. این سیاست چینیها را میتوان در چارچوب بازی بزرگ میان امریکا و چین قرار داد.
براساس قواعد این بازی بزرگ، چینیها تلاش خواهند کرد هر روز بیش از پیش امریکاییها را از عرصههای استراتژیک مختلف وادار به عقبنشینی کنند و تداوم این فرایند اما بتدریج به کاهش نفوذ ایالات متحده امریکا در مناطق مختلف منجر خواهد شد.
بنابراین، این دو دغدغه بسیار مهم برای امریکاییها نگرانیهایی را به وجود آورده که ممکن است در آینده نیز همچنان برای آنها باقی بماند.
ایران با «زیگزاگهای» تصمیمگیری روبهرو است
غلامرضا مصباحی مقدم
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام
حلقه یا حلقههای مفقوده سیاستگذاری اقتصادی ایران چیست؟ در پاسخ به این سؤال کلیدی ابتدا باید دید که نظام اقتصادی ایران بر چه مبنا و اصولی است. اگر با نظام اقتصادی کشور آشنا باشیم سریع تر میتوان به حلقههای مفقود شده در سیاستگذاریهای اقتصاد دست یافت.
در ابتدا باید عنوان کنم اینکه نظام اقتصادی ما یک نظام اقتصاد آزاد است یا یک نظام اقتصاد هدایت شده؛ خیلی مشخص نیست. گاهی اوقات آنچه را که در فضای اقتصاد کشور دنبال و اجرا میکنیم اقتصاد آزاد است. اقتصاد آزاد همان اقتصاد سرمایهداری است و طبعاً اقتضائات خاص خود را دارد که از جمله آن پیوند اساسی با اقتصاد آزاد جهانی است.بر این اساس باید تأکید کرد که اقتصاد ایران، اقتصاد متمرکز؛ یعنی اقتصادی که صددرصد در اختیار دولت باشد، نیست.
اقتصادهای کمونیستی مانند چین به این شکل است و یک هیأت 7 نفره اقتصاد چین را مدیریت میکند. حال سؤال بعدی این است که آیا اقتصاد ایران هدایت شده است یا خیر؟اگر اقتصاد هدایت شده باشد باید اهدافی را در نظر داشته باشیم، بهگونهای که همه منابع وامکانات اقتصادی بهسمت آن هدف جهت داده شود و این طور نباشد که هر نهادی و هر بنگاهی هر کاری خواست انجام دهد، انجام بدهد. اقتضاء اقتصاد آزاد اینگونه است که هر بنگاهی هر کاری خواست انجام دهد، اما مختصات اقتصاد هدایت شده این است که نیروی انسانی، منابع مالی، سرمایههایی که به دست میآید و حتی جذب سرمایهگذاری خارجی بر اساس جهت گیریها کاملاً مشخص و معین باشد.
در حال حاضر بانکهای کشور در حال تأمین مالی متقاضیان بخش غیردولتی هستند و موضوع تأمین مالی بهصورت کلی در اختیار بانکها است؛ یعنی اگر هر اتفاقی در این حوزه رخ دهد، افتاده است. از اینرو بعضاً دیده میشود که منابع مالی به جای اینکه بهسمت تولید هدایت شود به سمت واسطه گری و دلالی میرود. بدین جهت طی سالهای اخیر منابع مالی از سوی بانکها بهسمت خرید ارز، سکه و خودرو رفته است. یعنی هر اتفاقی که در حوزه اقتصاد افتاده، معلول منابع مالی بوده که از بانکها خارج میشده و مورد استفاده قرار میگرفته؛ این امر ضربه اقتصادی شدیدی به کشور وارد کرد و همچنان هم وارد میکند. لذا این موضوعات باید در اقتصاد کشور مشخص و به این سؤال پاسخ داده شود که چشمانداز بلندمدت اقتصاد ایران چیست؟
اکنون پروژهای تحت عنوان الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی در حال انجام است که در آن چشمانداز بخشهای مختلف چون اقتصاد، سیاست، فرهنگ، هنر و سایر بخشها را برای 40 الی 50 سال آینده طراحی میکند.
هنوز این الگو نهایی نشده است، بدین جهت کشور چشمانداز بلندمدت در بخشهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ندارد. به فرض اینکه چشمانداز بلندمدت تدوین و نهایی شد از چه طریقی و چگونه میخواهد محقق و اجرایی شود؟ جواب این سؤال هم مشخص و روشن نیست. سؤال بعدی این است که آیا باید از همین دولتها اجرا شود؟
در جواب باید عنوان کرد، اینگونه نیست که دولتها در یک چارچوب سیاستگذاری شدهای شکل بگیرند، دولتها میآیند و میروند. هر دولتی شعار، اهداف و برنامههای خاص خود را دارد و تمایلی برای قرار گرفتن در یک برنامه بلندمدت ندارد. توجیه آنها این است که از مردم برای تحقق شعارهای داده شده رأی گرفتم. همین امر میشود «زیگزاگ» در سیاستگذاری و تصمیمگیری در بخش اقتصاد و البته سایر بخشها.
ما سالها است که در اقتصاد با فضای زیگزاگ روبهرو هستیم، یک دولت، یک رویکرد و دولت دیگر رویکرد دیگری دارد. همین امر سبب میشود سرمایهای که در یک دوره بهکار گرفته شده در دوره دیگر خنثی شود. این رفت و برگشت برای کشور و مردم بسیار هزینه دارد. در حقیقت دولتها خط مستقیم بهسمت اهداف تعیین شده را طی نمیکنند و هر دولت خود را موظف نمیکند که یک قطعه از هدف تعیین شده را تکمیل کند یا پیش ببرد. بنابراین چون چشمانداز بلندمدت مشخص نیست، دولتها هم که میآیند خودشان را در اجرای چارچوب و اهداف بلندمدت موظف نمیدانند.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام
حلقه یا حلقههای مفقوده سیاستگذاری اقتصادی ایران چیست؟ در پاسخ به این سؤال کلیدی ابتدا باید دید که نظام اقتصادی ایران بر چه مبنا و اصولی است. اگر با نظام اقتصادی کشور آشنا باشیم سریع تر میتوان به حلقههای مفقود شده در سیاستگذاریهای اقتصاد دست یافت.
در ابتدا باید عنوان کنم اینکه نظام اقتصادی ما یک نظام اقتصاد آزاد است یا یک نظام اقتصاد هدایت شده؛ خیلی مشخص نیست. گاهی اوقات آنچه را که در فضای اقتصاد کشور دنبال و اجرا میکنیم اقتصاد آزاد است. اقتصاد آزاد همان اقتصاد سرمایهداری است و طبعاً اقتضائات خاص خود را دارد که از جمله آن پیوند اساسی با اقتصاد آزاد جهانی است.بر این اساس باید تأکید کرد که اقتصاد ایران، اقتصاد متمرکز؛ یعنی اقتصادی که صددرصد در اختیار دولت باشد، نیست.
اقتصادهای کمونیستی مانند چین به این شکل است و یک هیأت 7 نفره اقتصاد چین را مدیریت میکند. حال سؤال بعدی این است که آیا اقتصاد ایران هدایت شده است یا خیر؟اگر اقتصاد هدایت شده باشد باید اهدافی را در نظر داشته باشیم، بهگونهای که همه منابع وامکانات اقتصادی بهسمت آن هدف جهت داده شود و این طور نباشد که هر نهادی و هر بنگاهی هر کاری خواست انجام دهد، انجام بدهد. اقتضاء اقتصاد آزاد اینگونه است که هر بنگاهی هر کاری خواست انجام دهد، اما مختصات اقتصاد هدایت شده این است که نیروی انسانی، منابع مالی، سرمایههایی که به دست میآید و حتی جذب سرمایهگذاری خارجی بر اساس جهت گیریها کاملاً مشخص و معین باشد.
در حال حاضر بانکهای کشور در حال تأمین مالی متقاضیان بخش غیردولتی هستند و موضوع تأمین مالی بهصورت کلی در اختیار بانکها است؛ یعنی اگر هر اتفاقی در این حوزه رخ دهد، افتاده است. از اینرو بعضاً دیده میشود که منابع مالی به جای اینکه بهسمت تولید هدایت شود به سمت واسطه گری و دلالی میرود. بدین جهت طی سالهای اخیر منابع مالی از سوی بانکها بهسمت خرید ارز، سکه و خودرو رفته است. یعنی هر اتفاقی که در حوزه اقتصاد افتاده، معلول منابع مالی بوده که از بانکها خارج میشده و مورد استفاده قرار میگرفته؛ این امر ضربه اقتصادی شدیدی به کشور وارد کرد و همچنان هم وارد میکند. لذا این موضوعات باید در اقتصاد کشور مشخص و به این سؤال پاسخ داده شود که چشمانداز بلندمدت اقتصاد ایران چیست؟
اکنون پروژهای تحت عنوان الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی در حال انجام است که در آن چشمانداز بخشهای مختلف چون اقتصاد، سیاست، فرهنگ، هنر و سایر بخشها را برای 40 الی 50 سال آینده طراحی میکند.
هنوز این الگو نهایی نشده است، بدین جهت کشور چشمانداز بلندمدت در بخشهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ندارد. به فرض اینکه چشمانداز بلندمدت تدوین و نهایی شد از چه طریقی و چگونه میخواهد محقق و اجرایی شود؟ جواب این سؤال هم مشخص و روشن نیست. سؤال بعدی این است که آیا باید از همین دولتها اجرا شود؟
در جواب باید عنوان کرد، اینگونه نیست که دولتها در یک چارچوب سیاستگذاری شدهای شکل بگیرند، دولتها میآیند و میروند. هر دولتی شعار، اهداف و برنامههای خاص خود را دارد و تمایلی برای قرار گرفتن در یک برنامه بلندمدت ندارد. توجیه آنها این است که از مردم برای تحقق شعارهای داده شده رأی گرفتم. همین امر میشود «زیگزاگ» در سیاستگذاری و تصمیمگیری در بخش اقتصاد و البته سایر بخشها.
ما سالها است که در اقتصاد با فضای زیگزاگ روبهرو هستیم، یک دولت، یک رویکرد و دولت دیگر رویکرد دیگری دارد. همین امر سبب میشود سرمایهای که در یک دوره بهکار گرفته شده در دوره دیگر خنثی شود. این رفت و برگشت برای کشور و مردم بسیار هزینه دارد. در حقیقت دولتها خط مستقیم بهسمت اهداف تعیین شده را طی نمیکنند و هر دولت خود را موظف نمیکند که یک قطعه از هدف تعیین شده را تکمیل کند یا پیش ببرد. بنابراین چون چشمانداز بلندمدت مشخص نیست، دولتها هم که میآیند خودشان را در اجرای چارچوب و اهداف بلندمدت موظف نمیدانند.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
ایام شهادت و ضربت خوردن امیرالمؤمنین حضرت علی(ع) را تسلیت می گوییم
-
رهبر معظم انقلاب امروز با مردم سخن میگویند
-
1/5میلیارد دلار ارز برای خرید واکسن
-
پایان 20 سال حضور نابجا
-
در انتظار بازگشت به کلاس درس
-
در دولت ماندم تا بابک زنجانی تکرار نشود
-
افتوخیز تورم در چالشهای اقتصادی و سیاسی
-
مؤلف کروناست
-
رفتار حرفهای یا لاپوشانی تخلف؟!
-
فناوری آرزوی انسان برای زندگی خارج از زمین را برآورده میکند
-
توسعه صنایع هرمزگان و بوشهر در گرو نقدینگی و مواد اولیه
-
آسیا به کام ایرانیها
-
ارزش مقام معلم
-
سناریوهای امریکا در خروج بی نتیجه از افغانستان
-
ایران با «زیگزاگهای» تصمیمگیری روبهرو است
اخبارایران آنلاین