ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
روحانی در مراسم بهره برداری از طرحهای ملی وزارت صنعت در سه استان اعلام کرد
شنبههای مقاومت و پنجشنبههای تولید
گروه اقتصادی | در شانزدهمین هفته از افتتاح طرحهای ملی عمرانی، تولیدی و زیربنایی نوبت به 5 پروژه وزارت صمت رسید، پروژههایی که ارزش سرمایهگذاری آنها 5 هزار و 608 میلیارد تومان است. بر این اساس، روز پنجشنبه پویش «تدبیر و امید برای جهش تولید» که از ابتدای سالجاری آغاز شده به استانهای فارس، خوزستان و مازندران رسید و توانست در این استانها میزان اشتغالزایی مستقیم را 1660 نفر افزایش دهد. تا هفته هشتم پویش ملی مجموعاً ۳۸ طرح صنعتی و معدنی با سرمایهگذاری بیش از ۲۰ هزار میلیارد تومان و اشتغالزایی مستقیم برای ۶ هزار نفر به بهرهبرداری رسیده است.
حسن روحانی، رئیس جمهوری در مراسم بهرهبرداری از پروژههای وزارت صمت که به صورت ویدئوکنفرانس برگزار شد، گفت: دشمنان با فشارهای اقتصادی خود قادر نخواهند بود ملت بزرگ ایران را وادار به تسلیم کنند.
او ادامه داد: روند تولید با توجه به نامگذاری امسال از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی به نام سال جهش تولید، با شتاب ادامه خواهد یافت و در سایه افتتاح هر طرح در کشور، شاهد ایجاد فرصتهای شغلی گستردهای خواهیم بود.
مقاومت مردم در برابر کرونا و تحریم
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، روحانی با اشاره به اینکه افتتاح طرحهای صنعتی با سرمایهگذاری ۵۶ هزار و ۸۰ میلیارد ریال و در قالب برنامه بزرگ و کشوری «تدبیر و امید برای جهش تولید» انجام شد، اظهار داشت: بخشهای صنعت و معدن در کنار یکدیگر نقش بسیار ارزشمندی را در صادرات غیرنفتی و توسعه و تولید کشور ایفا میکنند.
رئیس جمهوری با بیان اینکه ملت بزرگوار ایران در برابر هر دو پدیده تحریم و کرونا، به خوبی مقاومت میکنند، گفت: 26 میلیون تن زنجیره فولاد کشور فقط در سال 99 آماده میشود و این نشان میدهد کشور در مسیر تولید است.
دست به دست هم دهیم
او تصریح کرد: باید همه دست به دست هم بدهیم، فضای تعامل سازنده بین همه قوا و بخشهای خصوصی و دولتی برقرار شود تا مشکلات مردم هر چه سریعتر حل شود.
رئیس جمهوری افزود: اصرار دارم حتیالامکان هر پنجشنبه افتتاحهای بزرگ را انجام دهیم یعنی آنچه به زندگی، نان، حرکت، تولید، کسب و کار و اشتغال مردم مربوط است.
ادامه بهره برداری از طرحها تا پایان فعالیت دولت
روحانی با اشاره به اینکه هر شنبه جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا برگزار میشود و هر پنجشنبه طرحهای عمرانی، تولیدی و زیربنایی به بهرهبرداری میرسد، گفت: شنبه و پنجشنبه به عنوان یک سریالی است که هر هفته تکرار میشود، به عبارتی در شنبهها تا زمانی که کرونا داریم، این جلسات ادامه پیدا میکند و اگر خداوند کمک کرد و کرونا تمام شد برنامه شنبه ما همان وقت تعطیل میشود اما برنامه پنجشنبه انشاءالله تا پایان سال و در سال آینده تا پایان دولت ادامه خواهد یافت.
او خاطرنشان کرد: افتتاح چندین طرح بزرگ ملی در هر پنجشنبه نشانگر آن است که در مسیر تولید و توسعه در حال حرکت هستیم و میخواهم برنامههای شنبه و پنجشنبه هر هفته، خاری در چشم دشمنان اسلام و ایران باشد.
ادامه تولید و توسعه کشور
روحانی تصریح کرد: رابطه نزدیک بین بخش خصوصی و دولتی و رفع محدودیتها، سرعت تولید و توسعه کشور را بیشتر و دشمن را ناامیدتر میکند.
او گفت: ملت ایران همانطور که با اتکا به کادر درمانی ایثارگر خود در مقابل ویروس عالمگیر کرونا ایستاده و به موفقیت نیز دست خواهد یافت، در مقابل سختیهای اقتصادی که دشمنان با اعمال تحریمها بر آنان تحمیل کردهاند نیز میایستند و به تولید و توسعه کشور ادامه میدهند.
بهره برداری از کارخانه آرین شیمی در منطقه ویژه اقتصادی بندر امیرآباد مازندران، طرح های تولید فولاد در استان خوزستان، طرح کربنات سدیم و دو طرح سیلوی گندم در استان فارس با ظرفیت ۷۰ هزار تن از جمله طرح هایی بودند که با دستور رئیس جمهوری رسماً به بهره برداری رسیدند.
50 درصد تولید، صادر میشود
در همین حال به گزارش شاتا، حسین مدرس خیابانی، سرپرست وزارت صنعت، معدن و تجارت در حاشیه مراسم بهرهبرداری از 5 طرح صنعتی، معدنی و لجستیکی که با دستور رئیس جمهوری و به شکل ویدئوکنفرانسی بود، گفت: خروجی نخست برنامههای افتتاح و بهرهبرداری طرحهای صنعتی کشور اشتغالزایی پایدار و ایجاد رونق صنعتی و همچنین تحول در فرهنگ اقتصادی منطقه است؛ هماکنون بیش از 4 هزار طرح با پیشرفت فیزیکی بالای ۸۰ درصد در حال تکمیل و راه اندازی هستند که تا پایان دولت دوازدهم شرایط بهرهبرداری آنها حتماً مهیا خواهد شد.
او اعلام کرد: امسال برای افتتاح واحدهای فولادی و افزایش ۲۶ میلیون تنی زنجیره فولاد برنامهریزی شده که طی همین مدت و از ابتدای سال تاکنون بیش از 16 میلیون طرح افتتاح و در مدار تولید قرار گرفته است.
سرپرست وزارت صمت گفت: با عملیاتی شدن طرحهای فولادی کشور از واردکننده محصولات فولادی در دهههای گذشته، امروز حدود 50 درصد از تولیدات فولادی ما صادر میشود. او ادامه داد: از مجموع حدود ۲۸ میلیون تن تولید فولاد کشور حدود ۱۳ الی ۱۴ میلیون تن را صادر میکنیم و با توجه به مزیت قیمتی ارز برای صادرات تولیدکنندگان فولاد از این امر استقبال میکنند.
تأمین داخلی در اولویت است
مدرس خیابانی اضافه کرد: ما در عین حال که از صادرات فولاد با هدف ارزآوری حمایت میکنیم معتقد هستیم که بایست تأمین مواد اولیه کارخانجات پایین دست فولاد مثل تولیدکنندگان میلگرد، پروفیل، تیرآهن و واحدهای نوردی شمش آنها حتماً تأمین شود و در سیاستهای کلی وزارت صمت تأمین شمش مورد نیاز واحدهای نوردی در اولویت است.
سهم 2.6 میلیارد دلاری در اوراسیا
او با اشاره به دستور ویژه رئیس جمهوری برای فعالسازی ظرفیتهای تجاری استانهای شمالی گفت: با نگاه به توسعه مراودات تجاری با کشورهای CIS و شمال دریای خزر توجه ویژهای به توسعه زیرساختهای تجاری در استانهای شمالی در حال انجام است.
سرپرست وزارت صنعت، معدن و تجارت گفت: مجموع وارداتی که پنج کشور اوراسیا شامل روسیه، بلاروس، قرقیزستان، قزاقستان و ارمنستان دارند حدود ۹۰۰ میلیارد دلار کالا است و ما موفق شدهایم به میزان ۲.۶ میلیارد دلار با این کشورها مبادلات تجاری داشته باشیم. مدرس خیابانی تصریح کرد: از زمان امضای توافقنامه تجاری با کشورهای اوراسیا حدود ۵۰۰ ردیف تعرفه کالاهای ما در واردات آن کشورها به صفر رسید و مجموعه صادرات ما امسال نسبت به مدت مشابه سال گذشته 63 درصد افزایش یافته است.
وی تأکید کرد: سه استان مازندران، گیلان و گلستان میتوانند از فرصتهای تجاری و افزایش مراودات اقتصادی با کشورهای شمال دریای خزر و اتحادیه آسیا بیش از پیش استفاده کنند و روابط تجاری و حجم صادرات خود را بهبود بخشند.
6 نکته
1- افتتاح چندین طرح بزرگ ملی در هر پنجشنبه نشانگر آن است که در مسیر تولید و توسعه در حال حرکت هستیم.
2- در سایه افتتاح هر طرح در کشور، شاهد ایجاد فرصتهای شغلی گستردهای خواهیم بود.
3- بخشهای صنعت و معدن در کنار یکدیگر نقش بسیار ارزشمندی در صادرات غیرنفتی و توسعه و تولید کشور ایفا میکنند.
4- از واردکننده فولاد به صادرکننده محصولات فولادی با ظرفیت بیش از 50 درصد از حجم تولیدات تبدیل شدهایم.
5- 63 درصد حجم صادرات ایران به کشورهای عضو پیمان اوراسیا افزایش یافت.
6- دشمنان با فشارهای اقتصادی خود قادر نخواهند بود ملت بزرگ ایران را وادار به تسلیم کنند.
برگزاری نشست آنلاین هوشنگ ابتهاج با علاقهمندان آثارش
ماجرای درختی که سر از شعرهای سایه درآورد
«ایران»: «ارغوان» سایه از آن شعرهایی است که یقه آدم را میچسبد، با هر نگاه و تفسیری میتوان سراغش رفت؛ از دریچه اوضاع و احوال سیاسی گرفته تا ابرهای گاه تیره و تاری که بر دلمان سنگینی میکنند. از همین رو جالب است که بدانید هوشنگ ابتهاج، تنها بازمانده حلقه یاران «انجمن ادبی شمع سوخته»، چرا و چطور آن را سروده؛ نکتهای که طی روزهای اخیر در فضای مجازی با علاقهمندان اشعار خود در میان گذاشته است.
فرصتی برای دیدار مجازی با سایه
در خلال این نشست که از سوی خانه ایران در مونیخ برپا شد، علاقهمندان شعر معاصر فرصتی یافتند پای صحبتهای سایه بنشینند، اگر فرصت تماشای آن را پیدا کرده باشید که هیچ، اما اگر اطلاعی از این نشست نداشتهاید بخشهایی از آن را با شما به اشتراک میگذاریم، ازجمله آن قسمتی که سایه درباره شعر مشهور ارغوان گفت. ابتهاج این شعر را برای درخت خانهای گفته که برای سالها، میزبان او و خانوادهاش در تهران بوده، او پیش از خواندن شعر«ارغوان» برای آنهایی که نشست آنلاین را دنبال میکردند از ماجرای درخت ارغوان خانهای گفت که سالها پیش در آن زندگی میکرده است. وقتیکه از آن خانه میرود و در دوری از ارغوانی که همپای بچههایش رشد کرده بوده این شعر را میسراید. البته سایه پیشتر هم نکاتی درباره داستان این شعر و درخت ارغوانی که برای او نمادی از همه داشتههایش بوده گفته. آنطور که در ادامه سخنانش اشاره کرد وقتی میشنود هرازگاهی برخی افراد علاقهمند برای دیدن خانه و درختش میروند این شعر را مینویسد. سرودههای ابتهاج همواره با استقبال زیادی از سوی بزرگان عرصه موسیقی هم مواجه شده، ازجمله محمدرضا شجریان، شهرام ناظری و حتی جوانترهایی همچون علیرضا قربانی. در این بین یکی از قطعات پرطرفدار قربانی میان علاقهمندان موسیقی، آهنگ «ارغوان» است. در این جلسه از سایه درباره قطعه «ارغوان» قربانی هم میپرسند که او میگوید: «آن دیگر تقصیر من نیست؛ خدا باید راضی باشد. بله، ظاهراً شنوندهها هم از این راضی هستند، من شنیدهام که تا مقدمه شروع میشود مردم شروع به دست زدن میکنند یعنی دیگر آن را میشناسند. ولی عیبش این است، که البته حق هم دارند، این شعر برای آواز و تصنیف طولانی است، مقدار زیادی از آن زده شده و یکخرده شعر شَل و کور شده، ولی در مجموع حالتی که این شعر بهوجود آورده تا حدی در خود شعر جا پایش معلوم است.»
بدون مبادله اندیشه، شعرخوانی بیفایده است
او با اشاره به دشواری خوانش شعر ارغوان حتی برای خودش ادامه میدهد:«راستش را بهشما بگویم، خواندن این شعر برای من دشوار است، معمولاً هم سعی میکنم از اول شعر را با لحن دیگری که لحن خودم نیست بخوانم تا به جاهایی که میرسد بتوانم بهراحتی از آن بگذرم، گاهی هم یادم میرود این کار را بکنم و دستهگل به آب میدهم و خواندن قطع میشود.» اما اینهمه صحبت ابتهاج در این نشست مجازی نبوده، او در بخشی هم با گلایه از شیوه برپایی جلسههای ادبی میگوید: «من همیشه دلم میخواهد هرازگاهی با جمعیت کمتری معمولاً جمع شویم و دایرهوار بنشینیم و همه باهم حرف بزنیم. شعرخوانی اگر به صورت درددل یا مبادله اندیشه و عقاید نباشد، کار بیحاصلی است. ولی مثل اینکه در روزگار ما هنوز رسم نیست، هم شاعر هنوز به این کار عادت نکرده و هم هنوز شنونده عادت نکرده است.» این شاعر در بخش دیگری از سخنانش میگوید: «در حدود ۸۰ سال است که من با این زبان شعر آشنایی دارم و خیال میکنم قسمت زیادی از آنچه را میخواهم بگویم بلدم بگویم، یعنی راهحلی برای گفتن آن پیدا کردهام. ولی رساترین شعری که تا امروز داشتهام و خیال میکنم که از آن راضی هستم در حدود ۲۰درصد از آن چیزی است که در درون من هست که این به نظرم حداقل است. برای درون آدمیزاد هنوز این وسیله را پیدا نکردهایم.»
فصل الخطاب
رهبر معظم انقلاب : در عزاداریها معیار آن چیزی است که کارشناسان و ستاد ملی مقابله با کرونا اعلام میکنند؛ بنده به توصیه این عزیزان عمل میکنم
■ملت شریف ایران حضور پر نشاط و گستردهتر در مسابقه معنوی «کمک مؤمنانه به قشرهای آسیبدیده و یاری مجاهدان سلامت» داشته باشند
■دولت در طول این ۷ سال هر چه توانستند تلاش کردند و در برخی بخش های دولت نیز واقعاً کارهای خوبی انجام گرفت
■انقلابیگری با زبان نیست، با عمل است
■علاج تحریم، عقبنشینی و کوتاه آمدن در مقابل امریکا نیست
■به موازات تحریم، جریان تحریف حقایق و واژگون نشان دادن واقعیات هم وجود دارد
■دلایل سیاسی، امنیتی در افزایش قیمت ارز بیش از دلایل اقتصادی مؤثر است
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در خجسته عید قربان در سخنرانی زنده تلویزیونی، ملت شریف ایران را به حضور پرنشاط و گستردهتر در مسابقه معنوی «کمک مؤمنانه به قشرهای آسیبدیده و یاری مجاهدان سلامت» فراخواندند و با تشریح اهداف کوتاهمدت، میانمدت و درازمدت امریکا در جنایت تحریم ملت ایران تأکید کردند: دشمن به موازات جریان تحریم، جریان تحریف حقایق را هم دنبال میکند اما به فضل الهی و با هوشیاری، زیرکی و شناخت عمیق ملت ایران از امریکا به هیچکدام از اهدافش نرسیده و نخواهد رسید و ایران عزیز با صبر و ثبات، تلاش بیشتر مسئولان برای حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم و استفاده هرچه بیشتر از ظرفیتهای داخلی به راه روشن خود ادامه خواهد داد. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر رهبر معظم انقلاب، ایشان درباره عزاداری ماه محرم نیز تأکید کردند: همه سوگواران حسینی، هیأتها و مداحان موظفند به هرچه ستاد ملی مبارزه با کرونا اعلام میکند، عمل کنند زیرا موضوع بسیار مهم است.
کمک مؤمنانه در محرم به قشرهای آسیبدیده
رهبر انقلاب با تبریک عید سعید قربان به ملت عزیز ایران، مسلمانان جهان و پیروان ادیان ابراهیمی، دهه اول ذیحجه را دهه خاطرات پرشکوه و هدایتگر و دهه تضرع و توسل خواندند و افزودند: دهه دوم این ماه پربرکت، با توجه به عید سعید غدیر دهه ولایت است که این موضوع از همه احکام الهی جایگاه برتری دارد چرا که ولایت تضمین کننده اجرای همه احکام الهی است. ایشان افزودند: دهه سوم ذیحجه نیز با مناسبتهایی از جمله مباهله، دهه مهمی است که امیدواریم ملت دهه اول را به مبارکی و دو دهه بعد را آنچنان که موجب رضای الهی و خوشبختی ملت است، سپری کنند. حضرت آیتالله خامنهای دیدارهای مردمی را از دلخوشیها و دلبستگیهای پرجاذبه خود خواندند و خاطرنشان کردند: این دشمن حقیر اما بسیار خطیر یعنی کرونا این دلخوشی را نیز سلب کرده است. ایشان در همین زمینه افزودند: قرار بود این دیدار به صورت تصویری با خدمتگزاران عرصه سلامت و کمک مؤمنانه انجام شود اما چون ستاد ملی مبارزه با کرونا گفته اجتماع بیش از 10 نفر ممنوع است، متأسفانه این دیدار تصویری هم ممکن نشد. ایشان ایثارگری را از خصوصیات بارز ملت ایران برشمردند و افزودند: امروز نیز که مجموعههای درمانی اعم از پزشکان، پرستاران و دیگر عوامل، با تمام وجود در خدمت بیماران کرونا هستند لازم است داوطلبان در کارهای غیرتخصصی و عمومی به یاری آنان بشتابند. رهبر انقلاب با اشاره به آسیب دیدن اقتصادی اغلب مردم در دوران کرونا افزودند: البته در این میان عدهای دچار آسیبها و مشکلات جدی شدهاند که باید با گسترش نهضت کمک مؤمنانه مردمی، به کمک این قشرها شتافت. حضرت آیتالله خامنهای با استناد به آیات قرآنی، مردم را به حضور پرنشاط و فعالتر در این مسابقه معنوی دعوت کردند و افزودند: سبقت در کار خیر از دستورات مؤکد و مکرر الهی در قرآن مجید است و موجب شوق و انگیزه دیگران به کارهای خیر نیز میشود. رهبر انقلاب اینگونه کارها را معنای واقعی انقلابیگری خواندند و افزودند: اطعام ماه محرم نیز میتواند با رعایت کامل دستورالعملهای بهداشتی به شکل کمک مؤمنانه به دست خانوادهها برسد. حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به تلاشهای جدی علمی در کشور برای شناخت ویروس کرونا و راههای مقابله و درمان آن افزودند: اینگونه تلاشها در همه ابعاد باید گسترش یابد.
تشریح اهداف مختلف تحریم علیه ایران
رهبر انقلاب در بخش دوم سخنانشان، تحریمهای امریکا را جنایتی بزرگ علیه ملت ایران برشمردند و افزودند: دشمن خبیث از این تحریمها که همه ملت را نشانه گرفته اهداف مختلفی دارد. ایشان «خسته کردن و به ستوه آوردن ملت» را هدف کوتاهمدت تحریمها برشمردند و گفتند: دشمن میخواهد مردم را آشفته کند تا در خیابانها در مقابل حکومت بایستند به همین علت مدام از تابستان داغ سخن گفته و میگوید اما اکنون خودشان به تابستان داغ مبتلا شدهاند. «ایجاد محدودیت و جلوگیری از پیشرفت کشور بخصوص در بعد علمی» هدف میان مدت امریکاییهاست که رهبر انقلاب با تبیین آن گفتند: دشمن در درازمدت هم دنبال به ورشکستگی کشاندن و فروپاشی اقتصادی ایران است چرا که در آن صورت، ادامه حیات برای یک کشور، امکانپذیر نخواهد بود. حضرت آیتالله خامنهای «قطع رابطه جمهوری اسلامی با مراکز و جریانهای مقاومت در منطقه» را هدف جنبی امریکاییها از تحریم ایران دانستند و در جمع بندی این بخش از سخنانشان گفتند: به فضل الهی و با هوشیاری ملت، دشمن در تحقق همه این اهداف ناکام مانده و به قول ما ایرانیها شتر در خواب بیند پنبه دانه! رهبر انقلاب افزودند: البته کشور دچار مشکلاتی است که بخشی از آن به تحریمها، بخشی به ضعفها و مدیریتها و بخشی هم به کرونا باز میگردد اما همانگونه که شماری از اندیشمندان و فعالان غربی هم به صراحت اعتراف میکنند دشمن با همه شدت عمل خود نتوانسته به اهداف خود در جنایت تحریم دست یابد. رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه به موازات جریان تحریم، یک جریان «تحریف حقایق» و واژگون نشان دادن واقعیات هم وجود دارد، گفتند: هدف این جریان، ضربه زدن به روحیه مردم و دادن آدرس غلط درباره علاج تحریم است. حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به سخنان مداوم مقامهای امریکایی و تبلیغات گسترده رسانههای وابسته به آنها برای واژگون نشان دادن واقعیات ایران افزودند: هدف دشمن، گرفتن نشاط و امید از ملت بویژه جوانان است تا اینگونه القا کنند که کشور به بنبست رسیده و امکان حل مشکلات وجود ندارد. ایشان تحریف واقعیات را خط ثابت تبلیغاتی رسانههای غربی در طول چهل و یک سال گذشته خواندند و خاطر نشان کردند: در این خط تبلیغاتی، نقاط قوت بهطور کلی انکار و یا در مورد آن سکوت میشود اما اگر نقطه ضعفی باشد، دهها و حتی صدها برابر بزرگنمایی میشود. رهبر انقلاب اسلامی درخصوص آدرس غلط دادن برای رفع تحریمها نیز گفتند: در این خط تبلیغاتی گفته میشود اگر میخواهید تحریمها برطرف شود، کوتاه بیایید و ایستادگی نکنید و متأسفانه برخی در داخل هم این آدرس غلط را تکرار میکنند اما این خط بر روی اکثریت ملت ایران با شناختی که از دشمن و غرض ورزی او دارند، مؤثر نیست.
حضرت آیتالله خامنهای با تأکید بر اینکه جریان تحریف واقعیات به مقاصد خود نرسیده است، خاطر نشان کردند: اگر جریان تحریف شکست بخورد، قطعاً جریان تحریم هم شکست خواهد خورد، زیرا عرصه کنونی، میدان جنگ ارادهها است و اگر اراده ملت ایران مستحکم باقی بماند، بر اراده دشمن غلبه خواهد کرد.
تحریم قابل علاج است
اما نه با عقبنشینی در برابر امریکا
نکته دیگری که رهبر انقلاب اسلامی به آن اشاره کردند، استفاده ملت زیرک ایران از تحریم برای شکوفایی علمی کشور بود.
حضرت آیتالله خامنهای گفتند: با اینکه تحریم یک جنایت بزرگ است اما مردم بویژه جوانان، مسئولان، دانشمندان و فعالان سیاسی از این موضوع برای افزایش اتکا به نفس ملی استفاده کردند. رهبر انقلاب اسلامی در همین زمینه افزودند: تولید جت آموزشی و قطعات حساس و ظریف، راه اندازی چند هزار شرکت دانشبنیان، ساخت پالایشگاه ستاره خلیج فارس به دست سپاه، اقدامات بزرگ در پارس جنوبی، طرحهای وزارت نیرو در زمینه آب و برق، طرحهای وزارت راه و تولیدات شگفت انگیز دفاعی، همه در دوران تحریم انجام شده است.
حضرت آیتالله خامنهای یکی دیگر از آثار دوران تحریم را تمرین جداسازی اقتصاد کشور از نفت برشمردند و گفتند: به علت آنکه نفت کشور کمتر فروش میرود، جداسازی اقتصاد از نفت خام بهطور طبیعی درحال روی دادن است که این موضوع باید با پیگیری دولت و مجلس به سرانجام برسد. رهبر انقلاب اسلامی در پاسخ به این سؤال مهم که «آیا تحریمها قابل علاج است؟» گفتند: تحریمها قطعاً قابل علاج است اما علاج آن، عقبنشینی و کوتاه آمدن در مقابل امریکا نیست زیرا عقبنشینی موجب پیشروی متجاوز میشود. ایشان افزودند: خواسته امروز امریکا از ایران، کنار گذاشتن کامل صنعت هستهای، کاهش بسیار شدید توان دفاعی و رها کردن اقتدار منطقهای است اما پذیرفتن این خواستهها قطعاً موجب عقبنشینی امریکا نخواهد شد و هیچ عقلی نیز حکم نمیکند که برای توقف متجاوز، خواستههای او را اجابت کنیم. رهبر انقلاب اسلامی با اظهار تأسف از تکرار حرفهای دشمن مبنی بر فایده نداشتن صنعت هستهای از زبان عدهای در داخل گفتند: صنعت هستهای نیاز قطعی فردای کشور برای تولید برق است و امروز باید به فکر فردا باشیم.
مذاکره با همه جهان
به جز امریکا و رژیم صهیونیستی
حضرت آیتالله خامنهای با تأکید بر اینکه با وجود خسارات فراوان برجام، اصل صنعت هستهای حفظ شده است، درخصوص ادعای امریکاییها برای مذاکره با ایران، خاطر نشان کردند: من علت مذاکره نکردن با امریکاییها را بارها گفتهام اما برخی یا متوجه نمیشوند و یا وانمود میکنند که متوجه نشدهاند.
ایشان تأکید کردند: هدف اصلی امریکاییها از ادعای مذاکره، گرفتن تواناییهای حیاتی ملت ایران است. البته رئیس جمهور فعلی امریکا هم بهدنبال برخی منافع شخصی و انتخاباتی است همچون استفاده تبلیغاتی از مذاکره با کره شمالی. ایشان با تأکید بر اینکه جمهوری اسلامی ایران با همه کشورها به جز امریکا و رژیم جعلی صهیونیستی مذاکره میکند، افزودند: علاج تحریمها، عقبنشینی و مذاکره با دشمن نیست بلکه علاج واقعی آن، تکیه بر تواناییهای ملی، وارد کردن جوانان به میدان و احیای ظرفیتهای فراوان کشور، و در یک کلام عمل به ارکان اقتصاد مقاومتی یعنی درونزایی و برونگرایی است.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: ما امکانات و تواناییهای داخلی و ظرفیتهای بینالمللی فراوان داریم که باید با مدیریت جهادی و تدبیر واقعی، به فعلیت دربیایند. حضرت آیتالله خامنهای با تأکید بر اینکه جمهوری اسلامی ایران دوستان مؤثری در دنیا دارد اما تکیه واقعی نظام اسلامی به خدا و مردم است، گفتند: تکیه بر امکانات و استقلال داخلی، هم دشمنان خارجی و هم بدخواهان داخلی دارد. آن کسی که برای منافع خودش حاضر است کالایی را که در داخل تولید میشود، از خارج وارد کند، در واقع خیانت میکند و با وجود تأکیدهای مکرری که شده است اما همچنان واردات کالاهایی که در داخل تولید میشوند، ادامه دارد. آخرین نکتهای که رهبر انقلاب اسلامی درخصوص تحریمها گفتند «دل نبستن به وعدههای توخالی دیگران» بود.
حضرت آیتالله خامنهای گفتند: در سال ۹۷ و بعد از خروج امریکا از برجام، متأسفانه کشور ماهها معطل وعدههای اروپاییها باقی ماند و اقتصاد کشور شرطی شد درحالیکه معطل کردن اقتصاد به وعدههای دیگران، بسیار مضر است.
ایشان افزودند: اروپاییها هیچ کاری برای مقابله با تحریمهای امریکا نکردند و آنچه که به نام اینستکس نیز مطرح کردند، بازیچهای بود که محقق نشد. رهبر انقلاب اسلامی در جمع بندی این بخش از سخنان خود تأکید کردند: علاج تحریمها فعال کردن ظرفیتهای داخلی است که نیازمند مجاهدت است. حضرت آیتالله خامنهای در بخش دیگری از سخنانشان با اشاره به گرانیها و مشکلات جدی خانوارها در تأمین معیشت، گفتند: کارهای لازم برای رفع این مشکلات را در جلسات خصوصی با مسئولان از جمله آقای رئیسجمهور مطرح کردهایم و باز هم به دستگاه های مسئول تأکید میکنیم.
تأکید بر مهار نوسان قیمتها و ایجاد ثبات دربازار
رهبر انقلاب اسلامی مسأله فوری در بخش اقتصاد را «مهار نوسان قیمتها، ایجاد ثبات در بازار و حفظ ارزش پولی ملی» دانستند و افزودند: این حالتِ هر روز یک قیمت برای اجناس و افسار پاره کردن قیمت ارز برای کشور مضر است و افراد آشنا به مدیریتهای اجرایی معتقدند که این مسأله با برخورد دستگاههای اجرایی و در مواردی دستگاه قضایی قابل مهار است. ایشان افزودند: در قضیه ارز، بانک مرکزی تلاشهای زیادی انجام میدهد که انشاءالله موفق خواهد شد البته گزارشهای مطمئنی وجود دارد که دلایل سیاسی، امنیتی در افزایش قیمت ارز بیش از دلایل اقتصادی مؤثر است که در این صورت باید با کسانی که به این آتش دامن میزنند، جداً مقابله شود. حضرت آیتالله خامنهای مسأله «هدایت نقدینگی به سمت تولید» و همچنین «رفع موانع جهش تولید» را از دیگر اولویتهای اقتصاد کشور خواندند و گفتند: عدهای از کارشناسان پیشنهاد کردهاند رؤسای سه قوه کارگروهی را برای شناسایی و رفع موانع تولید تعیین کنند. رهبر انقلاب اسلامی اصلاحات اساسی در اقتصاد کشور را «اصلاح ساختار بودجه»، «اصلاح نظام بانکی»، «ارتقای سرمایهگذاری و اشتغال» و «بهبود محیط کسب و کار» برشمردند و گفتند: این موارد دو سال قبل و همزمان با تشکیل جلسه شورای عالی هماهنگی اقتصادی به سران قوا ابلاغ شد که البته با وجود تلاشها پیشرفت قابل توجهی نداشته است البته مهم این است که ما میدانیم چه میخواهیم و به دنبال چه برنامهای هستیم.
ایشان، «صبر» و «ثبات» را دو نیاز اساسی برای آینده کشور دانستند و با تأکید بر اینکه بر اثر ایمان مذهبی و اعتماد مردم به نظام، ثبات ملت خوب است، افزودند: مسئولین هم باید با کار جهادی، صبر و ثبات خود را نشان دهند و از تردید و نگرانیهای مضر اجتناب کنند. حضرت آیتالله خامنهای، مشکلات دشمن اصلی یعنی امریکا را بسیار بزرگ و غیرقابل مقایسه با مشکلات ایران خواندند و با برشمردن مصادیقی از مشکلاتِ امروز امریکا مثل فاصله طبقاتی عجیب، تبعیض نژادی، مشکلات اقتصادی و بیکاریهای گسترده، مشکلات مدیریتی در قضیه کرونا و مدیریت اجتماعی ضعیف که منجر به بیرحمی و قتل و شکنجه به دست پلیس امریکا میشود، گفتند: امروز امریکا در سطح دنیا منفور و منزوی است.
ایشان تأکید کردند: حوادث جاری امریکا آتش زیر خاکستری است که شعلهور شده و اگرچه آن را سرکوب کنند اما دوباره شعلهور میشود و نظام کنونی امریکا را از بین میبرد چرا که فلسفه سیاسی و اقتصادی این نظام غلط و محکوم به نابودی است. رهبر انقلاب اسلامی سخنان مکرر مقامهای امریکایی علیه ایران را نشاندهنده سردرگمی آنها دانستند و افزودند: مدیریت امریکا دچار سرگیجه و آشفتگی است. امریکاییها به دنبال پیدا کردن دشمن هستند بنابراین گاهی از ایران اسم میبرند و گاهی از روسیه و چین، اما امروز رژیم امریکا دشمنی بزرگتر از ملت خود ندارد و همین دشمن آن رژیم را به زانو درخواهد آورد. حضرت آیتالله خامنهای با تأکید مجدد بر صبر، ثبات و کار جهادی افزودند: دولت در اواخر دوران مسئولیت خود قرار دارد البته در طول این ۷ سال هر چه توانستند تلاش کردند و در برخی بخشهای دولت نیز واقعاً کارهای خوبی انجام گرفت، پس از این دولت هم، دولت تازهنفسی خواهد آمد که کارها را با جدیت بیشتر دنبال کند.
برش
توصیه درباره عزادری های محرم
رهبر انقلاب اسلامی در پایان سخنانشان به مسأله عزاداری در محرم اشاره و تأکید کردند: در عزاداریها معیار آن چیزی است که ستاد ملی مقابله با کرونا اعلام میکند. بنده هر چه آنها لازم بدانند مراعات خواهم کرد. توصیه و تأکید من به همه عزاداران، هیآت، منبریها و مداحان نیز این است که ضوابط ستاد ملی مقابله با کرونا باید رعایت شود، چرا که اگر همین مقدار مراقبت و کنترل هم سست شود، فاجعهای بزرگ پدید خواهد آمد.
نقشه کرونا در تهران
- بستری بیماران کرونایی در سنین ۲۰ تا ۲۹ سال در تهران افزایش یافته است
- ۷/۷ درصد بیماران بستری شده تهران فوت کردهاند
- بالاترین میزان فوتی در گروه سنی ۷۰ تا ۷۹ سال بوده است
- ۵۶ درصد مردم گفته اند به علت طولانی شدن اپیدمی،ملاحظات را کمتر رعایت میکنند
- بالاترین میزان ابتلا در مناطق شرقی و جنوب شرقی گزارش شده است
رئیس ستاد ملی مقابله با کرونا در تهران با بیان اینکه استان و پایتخت در روزهای اخیر در شرایط قرمز قرار گرفته است، گفت: بالاترین میزان ابتلا در مناطق شرقی و جنوب شرقی گزارش شده است. بیشترین گروه سنی بستری، افراد بین ۵۰ تا ۵۹ سال و گروه دوم افراد بین۳۰ تا ۳۹ سال بود، اما در دو هفته اخیر شاهد افزایش بستری گروه سنی ۲۰ تا ۲۹ سال هستیم. بهگزارش روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، به گفته دکتر علیرضا زالی در تهران از مجموعه بیمارانی که تا ۵ مردادماه در بیمارستانها بستری شدند، ۶۱ درصد ترخیص و تاکنون ۷.۷ درصد از بیماران فوت کردهاند. همچنین ۲۱ درصد آمار فوتیها در گروه سنی ۹۰ سال به بالا و ۱۸ درصد در گروه سنی۸۰ تا ۸۹ سال رخ داده است. بالاترین میزان فوتی بین گروه سنی ۷۰ تا ۷۹ سال و بعد ۶۰ تا ۶۹ سال بوده و در گروههای سنی پایینتر میزان کمتری از مرگ و میر را شاهد بودیم. او درباره چرایی افزایش تعداد مبتلایان در تهران عنوان کرد: بالاترین [تراکم] جمعیت کشور، در استان تهران و بهطور خاص در شهر تهران است.
زالی از وجود پدیده زیستگاه غیررسمی در ۱۳ تا ۱۷ درصد از برخی مناطق شهر تهران خبر داد و افزود: پدیدههایی همچون حضور کودکانکار ، زباله گردی و معتادین متجاهر در سطح شهر از دیگر نقاط برجسته آسیبهای اجتماعی است. زالی ادامه داد: در حال حاضر در تهران روزانه بالغ بر ۹۰۰ هزار نفر از مترو و یک میلیون و ۶۰۰ هزار نفر از وسایل حملونقل عمومی استفاده میکنند که جمعیتی معادل دو استان است. او با اشاره به ورود روزانه ۴۰۰ هزار خودرو به شهر تهران از بخش غربی استان افزود: جمعیت شناور در روزهای اخیر بالغ بر یک میلیون نفر گزارش شده است؛ یعنی معادل جمعیت یک استان روزها وارد شهر و شبها از شهر خارج میشوند. زالی با اشاره به جمعآوری اطلاعات ۵۰ هزار بیمار ترخیصی در تهران افزود: بالاترین میزان ابتلا در مناطق شرقی و جنوب شرقی گزارش شده است. وی ادامه داد: نانواییها در صورت عدم رعایت پروتکلهای بهداشتی، آسیبپذیرترین صنف شناخته شدهاند و بعد از آنها، سوپرمارکتها این وضعیت را دارند. او گفت: طبق نظرسنجی اخیری که با همکاری شهرداری تهران انجام شده، ۷۳درصد مردم معتقدند ویروس کرونا در تهران ضعیف نشده است. همچنین بخش قابل توجهی از والدین اعلام کردند در صورت بازگشایی مدارس، فرزندانشان را به کلاس درس نمیفرستند.
او با اشاره به اینکه طبق مطالعات بخش قابل توجهی از مردم از رفتن به مساجد در صورت بازگشایی در زمان شیوع، امتناع میکنند، گفت: بسیاری از افراد معتقدند در مکانهای عمومی، وضعیت بهداشتی مطلوب نیست. زالی افزود: ۵۲ درصد مردم موافقند پارکها، آرایشگاهها، مراکز تفریحی و ورزشی همچنان بسته بمانند که این آمار نسبت به اسفندماه کاهش داشته و روند عادیسازی را نشان میدهد. همچنین ۵۶ درصد مردم ابراز کردند به علت طولانی شدن اپیدمی ملاحظات را کمتر رعایت میکنند که این نکته قابل توجهی است. وی در ادامه گفت: بخش زیادی از مردم اعلام کردند درصورت تمدید محدودیتها، در دورهمی شرکت میکنند و به سفر میروند. همچنین ۶۴ درصد مردم احساس ناامیدی شدید نمیکنند. در مقابل ۳۵ درصد از مردم اظهار کردند دچار افسردگی و اضطراب شدهاند و بخش قابل توجهی از آنها بواسطه این بحران کاهش درآمد داشتهاند.
او با بیان اینکه در تهران بالغ بر ۴۴ درصد مردم برای کار و خریدهای روزانه تردد میکنند، گفت: بخش زیادی از مردم معتقدند فاصلهگذاری اجتماعی در حملونقل عمومی قابلیت اجرا ندارد.
حجتالاسلام مجید انصاری در گفتوگو با «ایران» از کیفیت برگزاری مراسم محرم می گوید
نظر ستاد کرونا حجت است تک روی ممنوع
گروه سیاسی / ستاد ملی مقابله با کرونا اعلام کرده که مراسم سوگواری امام حسین(ع) در محرم با رعایت پروتکلهای بهداشتی بلامانع است. این تصمیم زمینهساز بحثهای مختلفی درباره کیفیت برگزاری مراسم از سوی علما و کارشناسان و محققین شده است. در همین باره گفتوگو کردهایم با حجتالاسلام والمسلمین مجید انصاری عضو ارشد مجمع روحانیون مبارز و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام. انصاری تأکید دارد که حفظ جان شهروندان بر هرچیز دیگری اولویت دارد لذا همگان باید دستورالعملهای تهیه شده از سوی ستاد ملی مقابله با کرونا درباره عزاداریها را رعایت کنند.
این روزها بحث کیفیت عزاداریهای محرم محل توجه است. قبل از این و در مرحله نخست شیوع کرونا در ایران تلاش شد یک دوگانگی بین دین و علم بهوجود آید که البته با همکاری و همراهی نهادهای مذهبی با ستاد ملی مقابله با کرونا این دوگانگی عملاً ایجاد نشد. ارزیابی شما از نحوه همکاریهای مراکز دینی با مراکز علمی و مشخصاً ستاد ملی مقابله با کرونا در چند ماهه گذشته چیست؟
خوشبختانه دین مبین اسلام، آموزههای قرآن کریم و آموزههای فقه اسلامی بهگونهای است که عنصر زمان و مکان و مصلحت عامه کاملاً در آن رعایت شده و از این جهت فقه ما فقهی پویا است. ما عناوین کلی در آموزههای اسلامی داریم مانند قاعده لاضرر یا قاعده عسر و حرج که هم مبنای عقلی دارد و هم مبنای شرعی، قرآنی و روایی. در سنت نبوی و ائمه اطهار(ع) هم کاملاً حدود و ثغور آن مشخص است که البته در هر عصری تشخیص انطباق این احکام بر موضوعات از سوی مجتهدان و متخصصان فقه تبیین میشود که در تعیین موضوعات هم حرف و نظر کارشناسان و دانشمندان هر فن حجت است، حتی بر مجتهدین. یعنی در موضوع شناسی در هر حوزهای به دانشمندان همان حوزه مراجعه میشود و وقتی که موضوع مشخص شد، احکام شرعی هم جایگاه خود را پیدا میکند. بنابراین از این حیث هیچ مشکلی نداریم.
یعنی مجتهدین هم برای اعلام حکم قاعدتاً بهنظر متخصصان مراجعه میکنند؟
حتماً این طور است. زیرا تعیین مصداق یا موضوع امری تخصصی است و حتماً بهنظر استادان و متخصصان در علوم پزشکی و مسائل اقتصادی یا کارشناسان طبیعی رجوع میشود. در دوران خودمان شاهد بودیم که حضرت امام(ره) در موضوع موسیقی، شطرنج یا ماهی خاویار که نظرات روشن بیان کردند، معتقد بودند میشود بر حرف متخصصان متدین تکیه کرد و ایشان هم تکیه کردند. اساساً این روش علما و مراجع ما بوده و هست. بنابراین در کلیت قضیه هیچ مشکل و بنبستی نیست و هیچ تفاوتی میان علم و دین نیست، بلکه دین همواره مروج علم و تعقل بوده است. در قرآن کریم هم به اندازهای که بر دانش و آگاهی تکیه شده، شاید بر تعبد تکیه نشده است. بنابراین دین ما دین عقلانیت، تفکر و دانش است و هیچ تقابلی میان عقل و دین نیست و این دو مکمل یکدیگر هستند. اما بهطور طبیعی وقتی پدیدههای نوظهوری پیدا میشوند که جامعه سابقهای از آن نداشته است، تا زمانی که این پدیده شناخته شود، ممکن است کسانی اظهارنظر یا تردیدهایی ایجاد کنند که حمل بر تقابل کلیت دین، فقه و روحانیت با این مسائل بشود، درحالی که اینطور نیست. در گذشته حتی در موضوعات بسیار عادی و معمولی، این تردیدها در مراحل ابتدایی بهوجود آمد ولی رفع شد. مثلاً وقتی که «بلندگو» وارد ایران شد یا پیش از آن، حمامهای جدید بهجای حمامهای سنتی و خزینهای مطرح شد، ممکن بود عدهای انگشت شمار باشند که مسائلی برایشان مطرح شود یا مثلاً نگاهشان به برخی پدیدههای جدید تردیدآمیز باشد. این امر هم ناشی از این بود که نگران بودند آیا پشت پرده این نوآوریها هدف استعماری وجود دارد یا خیر. اما بعد از یک مدت واقعیتها معلوم میشد و این ذهنیت هم برطرف میشد. کرونا هم به نوبه خود، نه برای ایران، بلکه برای جهان یک پدیده کاملاً ناشناخته است، حتی امروز که 5 یا 6 ماه از عمر منحوس این ویروس میگذرد، حتی در کشورهای پیشرفته علمی و صنعتی هم هنوز درمانی برای آن پیدا نشده است. لذا طبیعی بود که روزهای اول برخی ندانند که این ویروس چیست و تا زمانی که خطر سرایت، شیوع و انتقال بدرستی روشن نشده بود، طبیعی بود که برخی آن را جدی نگیرند یا برخی متدینان یا مراکز دینی فکر کنند این ویروس زیاد هم ضرر ندارد. اما وقتی که مشخص شد چقدر خطرناک است، افتخارآمیز بود که مراکز دینی و زیارتی، علما و مراجع ما و مسئولان مذهبی بسرعت هماهنگ شدند و همراهی کردند. رهبر معظم انقلاب هم بسرعت فتوا دادند و سایر مراجع عظام ما فتوا دادند که تصمیمات بهداشتی از ناحیه ستاد ملی مقابله با کرونا رعایت شود و خیلی مهم بود که مراسمی مانند شبهای احیای ماه رمضان یا عزاداریهای مربوط به امام علی(ع) و دیگر مناسبتهای ملی، مانند مراسم نوروز، داوطلبانه از سوی خود مردم تعطیل یا به شیوههای فردی و بیخطر برگزار شد. بهنظر من جامعه فرهیخته ایران، عامه مردم و متخصصان بخوبی همراهی کردند و بههمین دلیل در موج اول، ایران یکی از کشورهای موفق در کنترل و کاهش تلفات بود. متأسفانه مردم گویا زود خسته شدند و عدهای هم زود باور کردند که کرونا تمام شده است، درحالی که ناشناختگی این ویروس بر همه روشن نبود، لذا عادیسازی شد و بسیار زودتر از حد احتیاط جلسات عمومی و دورهمیها آغاز شد و بههمین دلیل متأسفانه شاهد هستیم که بسیاری از شهرها و روستاهای ما در وضعیت هشدار یا قرمز قرار دارند. بهنظر من مسیری که طی شد غیرطبیعی نبود و در ایران نسبت به سایر کشورها عقب نبودیم. هماهنگی متدینین و مراکز دینی، غیر از چند حرکت فردی اوایل، بقیه خیلی خوب بود و جای تشکر دارد. در حقیقت بواسطه همین درک متعالی و عقلانی آن دوگانه دین و علم جایی در کشور باز نکرد.
در آستانه محرم، بار دیگر شاهد تکرار تلاشهایی برای القای دوگانه «محرم - سلامت» هستیم. ستاد ملی مبارزه با کرونا اعلام کرد با رعایت پروتکل های بهداشتی مراسم را برگزار کنیم، اما همزمان برخی کارشناسان هم برگزاری مراسم به شیوههای جدیدتر یا ابتکاری را پیشنهاد دادند. بهنظر شما آن هماهنگی که در مرحله اول اشاره کردید همچنان باید ادامه داشته باشد و میتواند مانع شکلگیری این دوگانه شود؟
به باور من باید حفظ جان مردم و سلامتی جامعه، محور هرگونه اظهارنظر، اعم از شرعی یا عملیاتی و تخصصی باشد. زیرا سلامتی فرد و آحاد بشر از دید فقه، مقدم بر بسیاری از امور است. وقتی که حتی احکام اولیه یا مهمترین عبادات اسلام مانند حج و روزه، در صورت وجود احتمال عقلایی ضرر، میتواند تکلیف آن از برخی افراد یا زمانها برداشته شود، طبیعی است در مورد پدیدهای مانند کرونا که تهدید جان جمعی مطرح است، حفظ جان مردم باید در اولویت باشد. البته اهمیت برگزاری مراسم سوگواری حضرت سیدالشهدا(ع) بر کسی پوشیده نیست، بویژه نقش سازنده آن در تاریخ اسلام و تاریخ انقلاب اسلامی مشخص شد و همه مردم ایران، اعم از شیعه و سنی و حتی پیروان سایر مذاهب نسبت به امام حسین(ع) و حفظ حرمت عاشورا و محرم پایبند هستند. اما همه اینها مشروط به این است که برگزاری مراسم آسیبی به سلامت جامعه و اشخاص وارد نکند. اگر امکان برگزاری مراسم و حفظ پروتکلها بهگونهای که متخصصان امر در ستاد ملی مبارزه با کرونا تجویز میکنند، وجود دارد، همین دستورالعملهای صادره از سوی ستاد باید محور باشد و حرف و نظر متخصصان ستاد حتی بر علما حجت است. زیرا علما فقط حکم را بیان میکنند، اما به لحاظ تخصصی، کارشناسان هستند که میتوانند بگویند به لحاظ تخصصی یا رعایت این پروتکلها خطرها رفع میشود یا سلامتی را تضمین میکند یا خیر. بنابراین اگر این پروتکل ها کاملاً رعایت شود و ضرری متوجه مردم نباشد، در این صورت شاهد جمع میان انجام یک مراسم عزاداری و سنت دیرین مردم و حفظ سلامت جامعه خواهیم بود. اما اگر بههر دلیل امکان رعایت پروتکلهای بهداشتی کمرنگ شود و عدهای از این رهگذر آسیب ببینند و جانشان به خطر بیفتد، قطعاً مسئولیت و مشکل شرعی دارد، فارغ از اینکه مشکل قانونی و عرفی هم خواهد داشت.
به هر حال مراسم با هر شکلی برگزار شود، قطعاً با محدودیتهایی نسبت به سالهای قبل برگزار خواهد شد. در این میان ممکن است برخی با تفسیرها یا برداشتهای افراطی اساساً رعایت پروتکلهای بهداشتی و برخی محدودیتها را برنتابند. بهنظر میرسد اینجا نقش ویژه علما و بزرگان دین و رسانهها پر رنگتر میشود که نسبت به برخی رفتارهای تندروانه غیر بهداشتی روشنگری کنند و مردم را به رعایت دستورالعملها دعوت نمایند.
عمده مراسم عزاداری امام حسین(ع) در محرم، ماهیت مردمی دارد و در قالب هیأتها، حسینیهها و تکایا برگزار میشود. بهعبارت دیگر، مراسم محرم از دیرباز سازمان خود را پیدا کرده که عمدتاً هم مردمی است و همه نیز از متدینین و افراد شایسته هستند. از اینرو انتظار میرود دستگاههای ذیربط مانند سازمان تبلیغات، امور مساجد، جامعه وعاظ، مداحین و سایر نهادهای دینی و مذهبی از یک سو و نهادهای بهداشتی، درمانی و امدادی، شهرداریها و غیره از سوی دیگر، در تعامل با یکدیگر، در فاصله باقیمانده تا محرم، جلساتی برگزار کنند، ارزیابیهایی بکنند، طرحهای مشترکی داشته باشند و در قالب دستورالعملهای معین، همه مکلف به رعایت این دستورالعملها باشند. هیچ کس تکروی نکند. همه باید در هماهنگی با هم مانند گذشته یعنی ماه رمضان عمل کنند تا هم محرم و مراسم را در حد قابل و با رعایت سلامت جامعه برگزار کنیم و هم از این رهگذر آسیبی به جامعه نرسد. اما بازهم تأکید میکنم که اگر امر دایر شود میان از دست دادن سلامت جامعه و برگزاری مراسم، حتماً حفظ سلامت جامعه مقدم است. ما شاهد هستیم مراسم مهمی مانند حج خانه خدا که یکی از واجبات بزرگ دینی است بهدلیل بیماری کرونا امسال محدود به خود عربستانیها شده است.
در نهایت بهنظر میرسد مخاطب اصلی هر دستورالعمل و چه باید کرد و نکردی مردم باشند. مردم هم در مواقع اضطرار معمولاً با ابداع شیوهها و ابتکاراتی خود را با شرایط جدید وفق میدهند. الان هم به نظر میرسد همانند ماه رمضان شاهد مراسم عزاداریهای متفاوتی باشیم. از نظر شما بهره بردن از شیوههای جدید میتواند مفید فایده باشد؟
در همین چند ماه اخیر شیوههای نویی در سایر موارد آزموده شد. مثلاً جلسات دینی و غیردینی که سالیان سال برگزار میشد، در این مدت بهصورت مجازی برگزار شد. یا برخی جلسات با فاصله گذاریهای کاملاً تضمین شده بهصورت محدود برگزار شد. غیر از این، یکی از موضوعات مهم در محرم و صفر، نذورات و موقوفات زیادی است که برای تغذیه عزاداران انجام میشود. طبیعتاً امسال شرایط تغذیه بهصورت سابق و با رعایت کامل بهداشت، وجود ندارد. درعین حال ما آسیب دیدگان زیادی از بیماری کرونا داریم، کسانی که معیشت و زندگی و حتی قوت روزانهشان با مشکل مواجه شده است. اگر هیأتها در محلات و شهرستانها ساماندهی کنند و این اقلام را بهصورت جیرههای خشک و بهصورت بستههای غذایی به نیازمندان بدهند قطعاً مؤثرتر خواهد بود. در هر صورت فلسفه محرم و قیام امام حسین(ع) باید حفظ شود، یک طرف اظهار ارادت به امام حسین(ع) است و طرف دیگر کمک به جامعه انسانی است، چه کمک فکری و عقیدتی و چه کمک به زائرین. بنابراین مردم و هیأتها میتوانند با تدبیر خود این را پوشش بدهند. انشاءالله مردم هم این مسأله را بخوبی پوشش بدهند. ما نباید خدایی نکرده شاهد باشیم که در پرتو احساسات دینی و مذهبی، موج جدیدی از گسترش این اپیدمی کشور را فرا بگیرد. بویژه اینکه ما در آستانه پاییز هستیم که دوران جولان آنفلوانزاهای مختلف هم هست. از اینرو نباید بگذاریم آمیختگی امواج این بیماری با موج کرونا مشکلات جدیدی برای کشور فراهم کند. امیدوارم روح امام حسین(ع) کمک کند تا این بلیه از کل عالم بویژه از کشور عزیز ما بر طرف شود.
دو تغییر مثبت برای اتباع خارجی در حوزه بیمه سلامت و مشکلات دانشجویی
آرامش خاطر برای اتباع خارجی
ترانه بنییعقوب
گزارش نویس
ماهها بود عمل جراحی ضروریاش را به تعویق میانداخت. به چندین بیمارستان مراجعه کرده بود، اما حتی بیمارستانهای دولتی هم گفته بودند برای عمل جراحی کمرش دستکم 15 میلیون نیاز است. گفته بودند بیمه نیستی و گرنه هزینههایت خیلی کم میشد. چند سال پیش هنگام کار در یک کارگاه ساختمانی دچار سانحه شد. با درد میساخت تا این روزها که دیگر بیماری امانش را برید حالا و بعد از گذشت سالها میتواند عمل جراحی کند و از این همه درد رهایی یابد. بیمه سلامت حالا دیگر به مهاجران افغان هم داده میشود. راستی یادش آمد همسرش هم مدتها بود میخواست چند دکتر ضروری برود حالا که بیمه شدهاند او هم میتواند سری به پزشک بزند. محمدعلا سالهاست ساکن ایران است. یک مهاجر دارای کارت آمایش .چند سال پیش هم یک مدت بیمه شده بود اما بیمه اش ناگهان قطع شد: «آن موقع گفتند که دولت دیگر نمیتواند هزینه بدهد. بیمه نباشی مدام دردسر داری. الان میگویند مشکل حل شده. این سالها مدام به بچهها میگفتم مریض نشوید اصلاً آدم دائم فکر و خیال دارد. این روزها که کرونا هم آمده این خبر کمی آراممان کرده و حالا دیگر با خیال راحت میتوانم بستری شوم.»
چند روزی از تصویب آیین نامه پوشش بیمه سلامت برای اتباع خارجی میگذرد. بر اساس این آیین نامه همه اتباع خارجی مقیم کشور بجز دارندگان بیمه پایه سلامت از صندوقها و سازمانها و شرکتهای بیمهگر میتوانند از خدمات بیمه استفاده کنند. پیش از این درمان کرونا هم برای مهاجران ساکن ایران رایگان اعلام شده بود.
این موضوع توجه بسیاری از مهاجران ساکن ایران را به خود جلب کرد از جمله محمد حسین احمدی، خوشنویس و فعال فرهنگی افغان که در این باره میگوید: «آییننامه جدید یک حرکت مثبت است و فقط شامل حال دارندگان کارت آمایش نمیشود و آنهایی که گذرنامه هم دارند میتوانند از خدمات بیمه سلامت استفاده کنند. قبلاً فقط دارندگان کارت آمایش میتوانستند از بیمه سلامت بهره ببرند. البته هنوز کسانی که پاسپورت خانواری دارند که حدود 400 یا 500 هزار نفر هستند شامل این خدمات نمیشوند.داشتن بیمه برای بخش زیادی از هموطنان ما آرامش خاطر میآورد.الان با آیین نامه جدید بسیاری از صاحبان کارگاهها هم میتوانند کارگرانشان را بیمه کنند. 90درصد بیمارستانهای دولتی بیمه سلامت را میپذیرند و این موضوع قطعاً نگرانی بسیاری از هموطنان ما را بر طرف میکند.»
پیمان حقیقتطلب، مدیر پژوهشهای انجمن دیاران هم اعطای بیمه سلامت برای مهاجران را اتفاقی خجسته میداند: «البته این امر قبلاً هم سابقه داشت و در سال 94 بیمه سلامت برای مهاجران افغانستانی به خصوص کارت آمایشیها فراهم شده بود ولی مشکلی در این باره وجود داشت و آن پیوسته نبودن این بیمه بود و مهاجران افغانستانی نیازمند کمکهای کمیساریای عالی پناهندگی بودند که اگر آنها سهمشان را واریز میکردند بیمه انجام میشد. اما اگر این مبلغ واریز نمی شد بیمه سلامت از تمدید قراردادها سرباز میزد. اما اکنون حق بیمه کسانی که آسیبپذیر نیستند توسط خودشان پرداخت میشود و اقشار آسیب پذیر هم دیگر وابسته به کمک کمیساریا نیستند؛ 50 درصد حق بیمهشان را دولت متقبل شده و 50 درصد را هم خود فرد یا سازمان بینالمللی میپردازد که اتفاق بسیار خوبی است.»
به گفته او همچنین طی سالهای گذشته فقط کسانی که کارت آمایش داشتند و تحت پوشش کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل بودند میتوانستند از بیمه سلامت برخوردار شوند. ولی با توجه به متن آییننامه جدید هم کسانی که دارای کارت آمایشاند و هم گذرنامه با یک سال ویزای حضور در ایران دارند، میتوانند تحت پوشش بیمه سلامت قرار بگیرند؛ به شرط اینکه بیمه تأمین اجتماعی نباشند. البته تنها 32 یا 33 هزار نفر از اتباع افغانستانی بیمه تأمین اجتماعی دارند. 400- 500 هزار نفر هم هستند که گذرنامه غیر الکترونیک دارند که آنها شامل این قانون نمیشوند که این هم مشکل ایران نیست و باید از طریق سفارت افغانستان پیگیری شود. حقیقتطلب ادامه میدهد: «آخرین آمارها نشان میدهد 92 هزار نفر از مهاجران دارای کارت آمایش که از طبقات آسیبپذیر هستند تحت پوشش بیمه سلامت قرار گرفتهاند و با آییننامهای که هفته گذشته تصویب شد این تعداد افزایش مییابد و این قدمی رو به جلو محسوب میشود.» محمدظاهر رضایی، تبعه افغانستان و مدرس دانشگاه دولتی حکیم سبزواری میگوید با این اتفاق بسیاری از هموطنان ما میتوانند با صرف هزینه اندکی درمانهای خود را آغاز کنند. بیمه آرامش خاطر را برای آنها به همراه دارد. بسیاری از دارندگان گذرنامه هم حالا میتوانند از این خدمات استفاده کنند.»
اما بیمه سلامت تنها اتفاق مثبتی نیست که درباره مسائل مهاجران رخ داده و در حوزه دانشجویان خارجی هم اتفاقات مثبتی افتاده و آن اصلاح قانون ورود و اقامت اتباع خارجی است که آیین نامه اجرایی اش در سال 1352 نوشته و در هیأت دولت آن زمان تصویب شده بود. در ماده 3 این آییننامه اجرایی گفته شده بود فرد خارجی که پروانه اقامت معتبر در ایران دارد، باید در مدت زمان اقامتش یک روادید برای رفت و برگشت بگیرد، یعنی اگر یک سال اقامت معتبر دارد، در آن یک سال فقط یک بار میتواند از ایران خارج شود و برگردد که به آن مجوز خروج و مراجعت میگفتند. از آن طرف کسی که از ایران خارج میشد باید بعد از سه ماه به ایران بازمیگشت. اگر این سه ماه، سه ماه و یک روز میشد یا پروانه اقامت فرد باطل میشد یا باید دوباره پروانه اقامت میگرفت یا به خاطر تأخیرش جریمه میشد. دانشجویان خارجی که به ایران میآمدند، وقتی میخواستند از ایران خارج شوند با یک پروسه سنگین برای مجوز خروج روبهرو بودند که این مسأله مشکلات زیادی را برایشان به وجود میآورد. مثل محمد، دانشجوی افغانستانی ساکن ایران که وقتی مجبور شد برای بیماری پدرش زودتر به کشور خودش برگردد دچار مشکلات زیادی شد: «راستش با قوانین سفت و سختی که برای خروج وجود داشت حتی میخواستم قید ادامه تحصیل در ایران را بزنم. یعنی رفت و برگشت کلی مشکل داشت اما الان خدا را شکر همه اینها حل شده و با امید بیشتری اینجا درس میخوانم.»
از سوی دیگر دانشجویان دوره کارشناسی ارشد و دکترا مشکلات دیگری داشتند. مثل طاهر که ترجیح میداد تز دکترایش را در کشور خودش بنویسد: :میدانی دانشجویان دوره تحصیلات تکمیلی بخش مهمی از دوره تحصیل شان روی تزشان کار میکنند و ترجیح میدهند در کشور خودشان این کار را انجام دهند و برای دفاع به ایران برگردند به ویژه اگر موضوع پایان نامه شان مثل من درباره ایران نباشد و نیاز به حضور در ایران نداشته باشند. اما با این قوانین دست و پاگیر مشکلات زیادی داشتیم و باید بعد از سه ماه دوباره به ایران باز میگشتیم. این مسأله هزینههای زیادی به ما تحمیل میکرد اما شنیده ام این مشکلات حل شده و حالا راحت میتوانم روی تزم کار کنم و برای دفاع به ایران بازگردم.»
همچنین به همسران دانشجویان خانم هم اجازه ورود به ایران به راحتی داده نمی شد که در بررسی جدید این قانون این مشکلات هم کاملاً حل شده است.
امیر حسین چیت ساز، سیاست پژوه حوزه مهاجرت در این باره توضیح میدهد: «موضوع از طریق وزارت علوم مطرح شد و درخواست شد تا برای دانشجویان حتماً خروج و مراجعت کثیر صادر شود. یعنی وقتی شخصی وارد ایران میشود بتواند هر چقدر دلش میخواهد به ایران بیاید و برگردد و محدودیت نداشته باشد و پروسههای دست و پاگیر خروج و ورود حذف شود. همچنین سه ماهی که دانشجو ملزم است به ایران برگردد هم به شش ماه تغییر یافت این طرح به شورای عالی انقلاب فرهنگی و کمیسیون مربوطه رفت و در جلسه هیأت وزیران تصویب شد. کمیسیون علمی و فناوری هیأت دولت هم آن را در 18 خرداد امسال تصویب کرد و آیین نامه سال 52 اصلاح شد. در این اصلاحات امتیازاتی برای دانشجویان قائل شدند که بر اساس آن هر دانشجوی خارجی در ایران از این به بعد به جای یک باردر سال چهار بار در سال میتواند رفت و آمد داشته باشد و دانشجویان خارجی به جای اقامت یک ساله که هر سال مجبور به تمدیدش بودند از این به بعد اقامت به مدت تحصیلشان دریافت میکنند. این اقامت به مدت تحصیل نیازمند خروج و ورود مکرر است و محدودیت 4 بار را برای دانشجویان بینالملل ندارد. همچنین به خانواده دانشجویان اعم از زن و مرد ویزا تعلق میگیرد.این گام مثبتی برای جذب دانشجویان بینالمللی است.
مهاجران ساکن ایران معتقدند در مجموع سیاستهای دولت در این سالها در حوزه مسائل مهاجران مثبت بوده و در این میان تنها مشکلات اداری و اجرایی کوچک هستند که جلوی حل برخی مسائل را گرفتهاند آنها امیدوارند این مشکلات هم هر چه زودتر برطرف شود.
منشأ تورم
رئیس بانک مرکزی علت تورم را رشد نقدینگی ندانست
گروه اقتصادی | نرخ تورم بیش از 26 درصدی تیرماه، رئیس کل بانک مرکزی را مجبور کرد تا اعلام کند که ریشه این نرخ نه متغیرهای پولی بلکه عوامل دیگری غیر از نقدینگی هستند.
مرکز آمار ایران درهفته گذشته شاخص مصرفکننده یا همان نرخ تورم مربوط به ماه تیر را منتشر کرد. براساس این آمار رشد قیمت مصرفکننده در تیرماه نسبت به ماه های گذشته بشدت افزایش داشت. تورم خوراکیها در تیرماه نسبت به ماه خرداد نزدیک به 7 درصد وغیرخوراکیها بیش از 6 درصد بود این در حالی است که این نرخ در خرداد ماه کمتر از 3 درصد بود. در همین حال تورم نقطهای در تیرماه به حدود 27 درصد رسید در حالی که در خرداد ماه 22.5درصد بود.
این موضوع باعث شد که عبدالناصر همتی، رئیس کل بانک مرکزی، دریادداشتی رشد نرخ تورم را ناشی از افزایش انتظارات تورمی متأثر از عوامل غیر پولی و متأثر از عملکرد سایر بازارها بداند.
در طول سه ماه گذشته مهمترین تأثیر بر افزایش قیمتها بازار ارز بوده است. قیمت هر دلار امریکا در بازار ارز در طول دو ماه گذشته بیش از 50 درصد افزایش یافت و هر دلار امریکا در آخر تیرماه به بیش از 24هزار و 700 تومان هم رسید.
رئیس کل بانک مرکزی در ابتدای سال برای اولین بار نرخ تورم را برای امسال هدفگذاری کرده بود و آن را در باند 22 درصد، مثبت و منفی 2 درصد، تعریف کرده بود.
در یادداشت عبدالناصر همتی آمده است،« بانک مرکزی تمام تلاش خود را برای کنترل میان مدت و بلندمدت رشد متغیرهای پولی و مدیریت نرخ سود، برای کنترل و مهار تورم به کار گرفته است و با وجود تمامی موانع و محدودیتها از همه ابزارهای خود برای تحقق تورم هدفگذاری شده، برای یک سال آینده استفاده میکند. قضاوت در خصوص عملکرد بانک مرکزی، بایستی در چارچوب محیط اقتصاد کلان و شوکهای وارده به اقتصاد و همچنین بر مبنای ابزارها، اختیارات و درجه استقلال بانک مرکزی باشد. خرید بخشی از منابع ارزی صندوق توسعه ملی، جهت تأمین کسری بودجه توسط بانک مرکزی (آنچنان که در بودجه سال ۹۸ تکلیف شد) در شرایط تحریمی، تأمین کسری بودجه از محل پایه پولی است. این روش، در کوتاه مدت، همانند استقراض از بانک مرکزی خواهد بود. لذا، بانک مرکزی به حکم وظیفه، نظر کارشناسی خود را در خصوص آثار احتمالی ناخوشایند این روش تأمین بودجه، گزارش کرده بود.روشهایی که امسال دولت محترم برای تأمین کسری بودجه از طریق فروش سهام دولتی و نیز انتشار اوراق بدهی بهکار گرفته است، در شرایط تداوم فشار حداکثری، روشهای مناسبی برای تأمین منابع لازم از نقدینگی موجود در جامعه و بدون فشار به پایه پولی است و در صورت تداوم، کمک خوبی به بانک مرکزی در نیل بههدف مهار تورم خواهد بود.همه افزایش قیمتها در بهار امسال، صرفاً به رشد پایه پولی و نقدینگی مربوط نمیشود. افزایش انتظارات تورمی، متأثر از عوامل غیرپولی و عملکرد سایر بازارها نیز در افزایش فشارهای تورمی نقش داشتهاند.»
گفت و گو با سام کلانتری به بهانه مستند «جایی برای فرشتهها نیست»
همزیستی عاشقانه فرشتهها
پریسا ساسانی
خبرنگار
مستند سینمایی «جایی برای فرشتهها نیست» تازهترین فیلم سینمایی سام کلانتری با موضوعی به ظاهر ورزشی است که در حمایت از زنان و مهجوریت ورزش بانوان ساخته شده است. در واقع آنچه از بیرون ماجرا و قبل از دیده شدن فیلم توسط مخاطب برمیآید نوعی هیاهو برای دیده شدن، برندسازی یا حتی امتیاز گرفتن از جشنوارههای خارجی برای حضوردر آنها و دریافت جایزه است بخصوص اینکه عنوان فیلم به این تصور پیش از دیده شدن تصویر کمک میکند. اما واقعیت فیلم «جایی برای فرشتهها نیست» حکایت دیگری دارد که تصور، برداشت نادرست و همه پیشداوریها را از میان میبرد و مخاطب با جهانی دیگر در جامعه امروز مواجه میشود، جهانی که صرفاً متعلق به زنان نیست و اتفاقاً مردان در این جهان سهم بسزایی دارند. سهمی که اساساً مردانه یا زنانه بودن فیلم را از اساس منتفی میکند.سام کلانتری در فیلم «جایی برای فرشتهها نیست» به دور از شعارهای معمول فمینیستی که در فیلمهای زنانه مستند یا داستانی به فراوانی دیدهایم همراه با کاوه صدقی سرمربی تیم ملی هاکی بانوان ایران، راهی سفری پرماجرا برای رسیدن به هدف مشترک میشوند. سفری دردآلود برای مطالبه آنچه زنان این سرزمین در حوزههای مختلف بویژه ورزش مستحق آن هستند.سام کلانتری در گفتوگو با روزنامه ایران درباره چگونگی همراه شدن با دختران هاکی، مردان همراه داستان این دختران، جایگاه سینمای مستند برای ساختن فیلمهایی از این دست و بسیاری دیگر از مسائل صحبت کرده است.
آقای کلانتری برای آغاز درباره مستند سینمایی «جایی برای فرشتهها نیست» و موضوع ورزش بانوان که به آن پرداختهاید، صحبت کنید.
در ابتدا باید این نکته را یادآور شوم که مستند «جایی برای فرشتهها نیست» فیلمی صرفاً ورزشی نیست و ورزش بهانهای برای رسیدن به لایههای درونی دختران ورزشکار در جامعه است. درواقع قصه خود را بر ورزش سوار کردیم و اگر این فیلم یک اثر صرفاً ورزشی بهنظر آید قطعاً این خطای من بوده است اما اگر مخاطب بعد از دیدن این فیلم این برداشت را داشته باشد که یک فیلم ورزشی و اجتماعی دیده است فکر میکنم به مفاهیمی که در ایده من وجود داشته نزدیکتر شدهام. حالا آیا این فیلم یک فیلم زنانه است؟ من نمیدانم مخاطب باید نظر دهد. ولی خیلی سعی کردم از نگاه جنسیتزده در فیلم پرهیز کنم.
فیلمهای مستند یا داستانی درباره ورزش بانوان ساخته شده است ولی بیشترین وجه مقایسه این فیلم با مستند منصوریان «از صفر تا سکو» درباره خواهران منصوریان است که هر دو روی ورزش بانوان با محوریت مطالبهگری و خواستهای مدنی متمرکز شده است.
دقیقاً. ببینید آنچه یک نویسنده مینویسد، یک فیلمساز میسازد یا هر آنچه تألیف میشود؛ به نوع زندگی و شرایط زیست و فضای ذهنی و اجتماعی است که افراد در آن بزرگ شدهاند و خب فضای اجتماعی که من در آن بزرگ شدم از آغاز فرقی بین زن یا مرد بودن ندیدم و هیچ احساس برتری یکی بر دیگری را لمس نکردم. من به چشم خود دیدم که مادر و پدرم کنار هم کار کردند و کمک حال خود بودند تا زندگی را بسازند. در نتیجه نوع نگاه جنسیتی که عمدتاً در مدرسه و خانواده از ابتدا برای کودکان وجود دارد من ندیدم. اما با ورود به جامعه این تفاوتها را دیدم منتها ذهن و دیدگاه هم به این تفاوت قائل نبود و آنچه را که یاد گرفته یا مشاهده کرده بودم بهعنوان جهانبینی فیلم به تصویر کشیدم. طبیعتاً مطالبهگری هم بخشی از فرهنگی است که از آن یاد گرفتهام.
نکته جالب این است که نگاه و جهانبینی تک تک افراد هم از همین جنس بود.
این شانس من بود که وقتی فیلم را شروع کردم با کسانی مواجه شدم که زندگی را فارغ از نگاه جنسیتی زیسته بودند. حالا آنچه مخاطب در فیلم میبیند حقیقتی بدون دستکاری و کاملاً شفاف است. یعنی در بین همسفران پدر، برادر یا همسری نبود که برای دختران تیم اشکالتراشی کند یا تصویری از این اشکالتراشی بوده باشد که در تدوین حذف کرده باشم. به همین دلیل توانستم براحتی با توجه به مرکزیت سوژه، فیلم خودم را بسازم.
یعنی واقعیت همانی است که مخاطب در فیلم میبیند.
بله قطعاً. مخاطب در فیلم با خانوادههایی مواجه میشود که متعلق به همین جامعه هستند. اساساً ایده مرکزی فیلم ساخت یک مستند خوب فارغ از نگاه جنسیتی است؛ زمانی که وارد تیم شده و با تک تک دختران و خانوادههای آنها آشنا شدم متوجه شدم که در جای درستی قرار گرفتهام و بهعنوان یک مستندساز مجبور نبودم زاویه دیدم را نسبت به سوژه انتخاب کنم؛ چراکه به اندازه کافی و درست بِستر مهیا بود و نیازی به تغییر زاویه دید نبود و همراهی تک تک افراد را از آغاز تا پایان داشتم.
این فیلم علاوه بر اینکه به زنان برای طرح و بیان مطالبههای خود کمک کرده بود، بهنظر میرسید چهره مرد ایرانی را فارغ از فرهنگ مرد سالارانه جامعه، بسیار همدم، همراه و مونس نشان داده شده.
ما سعی نکردیم نکته خاصی را گل درشت کنیم و در فیلم به نمایش بگذاریم. این همراهی و همدلی از آغاز بین همه افراد وجود داشت و اگر غیر از این بود وضعیت را نشان میدادیم. جالب است که بدانید این همراهی در میان تیم هاکی بانوان و خانوادههای آنها به گونهای است که خیلی از جشنوارههای خارجی دوست ندارند چهرهای چنین همراه، یکدست در روابط موجود بین افراد که در فیلم میبینیم نشان دهند. بخصوص دیدن روابطی از این دست در ایران دور از انتظار جشنوارههای خارجی است، البته نمیخواهم اینگونه به نظر آید که طرح تئوری توطئه بیان میکنم. اما متأسفانه واقعیت دارد اگر فیلمی که نوعی ظلم و تبعیض را نشان دهد ساخته شود، نزد صاحبان جشنوارههای خارجی پذیرفتنیتر خواهد شد.
«جایی برای فرشتهها نیست» یک نگاه آراسته از ایران بخصوص همراهی مردان و زنان با یکدیگر را نشان میدهد. نگاهی که به هیچ عنوان مسالمتآمیز نیست بلکه فراتر از آن حرفی از جنس رفاقت و معرفت انسان به میان میآورد.
مارینا سرمربی تیم هاکی بانوان ایران، یک دختر فرانسوی بود که در بسیاری از تیمها بهعنوان سرمربی حضور داشته است. او میگفت خیلی از مسابقات بوده که تیمهای فیلمسازی را همراه خود داشته است و ادامه داد که منتها این دفعه عجیبترین نوع همراهی را تجربه کردهام و میخندید و میگفت که «من نمیدونم ما میخواهیم برویم مسابقه بدهیم و یک گروه فیلمسازی با ما است یا نه تیم برای ساختن یک فیلم راهی مسابقات میشود» درواقع آنقدر بیآزار کنار هم بودیم که به همدلی و رفاقت رسیدیم؛ دقیقاً همان نگاهی که شما اشاره کردید. نگاه مسالمتآمیز نبود بلکه به زعم من یک همزیستی عاشقانه بین تعدادی از افراد بود.
با وجود رویکردهایی که در ساخت فیلم در نظر داشتید و عملی کردید، چرا اسم فیلم را «جایی برای فرشتهها نیست» گذاشتید؟
کاوه صدقی در فیلم یک جملهای را میگوید که اسم را از آن گرفتیم. در واقع یک شیطنت کردیم که تا کسی فیلم را نبیند احساس و برداشت دیگری به مفهوم فیلم خواهد داشت. یعنی اولین تصویری که مخاطب از فیلم در پوسترمی بیند یک تصویر زنانه و ورزشی است و زمانی که اسم فیلم را میخواند ناخواسته تصور دیگری از موضوع مستند دارد. در واقع عنوان «جایی برای فرشتهها نیست» تولید معنا و مفهوم میکند.
یک نکته دیگر اینکه این فیلم میتواند به فرهنگ مرد سالارانه یک توصیه بکند.
چندی پیش با حامد شکیبانیا یکی از تهیهکنندگان فیلم صحبت میکردم و بعد سؤال میکردم اگر این فیلم زودتراکران میشد و پدر، برادر و همسر دخترانی که در خردادماه امسال به قتل رسیدند این فیلم را اتفاقی میدیدند، آیا میتوانست تأثیری بر زندگی و زنده بودن قربانیان قتلهای ناموسی بگذارد؟ یا اصلاً چرا راه دور برویم. اگر فیلم خانه پدری اکران میشد و به شکل درست در معرض دید مخاطب قرار میگرفت آیا تأثیری در زنده ماندن دختران میکرد؟ به اعتقاد من تأثیرگذار بود و سینما همواره در طول تاریخ تأثیرگذار بوده است. سینما میتوانست در تغییر مفهوم واژگانی چون تعصب مؤثر باشد. به اعتقاد من تعصب غیرمنطقی و کورکورانه در هر دین و مسلکی واژهای نکوهیده است و فضا و مفهوم هم اندیشی و گفتوگو را کور میکند.
اما به نظر میرسد در فیلم «جایی برای فرشتهها نیست» این واژگان بدرستی تعریف شده بود. دخترانی را دیدم که خیلی غیرتمندانه برای پیروزی وطن میجنگیدند تا جایی که کره را در خانه خود شکست دادند. یا مردانی را دیدم که پا به پای همسران، خواهران و دختران شان سر تمرین حاضر میشدند.
خب باز هم برمی گردد به برداشت من بهعنوان کارگردان به این واژگان. ببینید من به شخصه فارغ از هر نگرشی پرچم مملکتم را که نمادی از ملیتم است دوست دارم و برای بالا رفتن آن متعصبانه و غیرتمندانه میجنگم. دختران فیلم هم برای دریافت آنچه میخواهند و سربلندی میهنشان به معنای واقعی جنگیدند. حالا یک فیلمی ساخته شده که فارغ از نگاه سیاسی به دنیا نگاه میکند و میگوید ما ایرانیان زنان ارزشمندی داریم که دختران تیم هاکی نمونهای از آنها هستند و حالا برخی دوست ندارند ایران ما را از تریبونهای خود به این آراستگی ببینند. به همین دلیل است که مدام دنبال عیبجویی هستند و عامدانه روی این بخش از طبقه اجتماعی چشم بستهاند. چون اگر بدانند در ایران چنین طبقهای با چنین نگرشی وجود دارد شاید احساس خطر بکنند. اگر بتوانیم فضای رادیکال را بخصوص از رسانه دور کنیم، دیگر خیلی مهم نیست که دوست دارند چگونه ما را ببینند.
حضور بینالمللی و عیب جوییهای بخصوص رسانهای یک طرف ماجرا است اما واقعیت این است که گاهی درون خانواده هم دچار کج اندیشی و عیبجویی میشویم.
اگر بتوانیم با هم دیالوگ برقرار کنیم دیگر مهم نیست آن سوی آبها چه درباره ما میگویند اما متأسفانه مشکل ما از گفتوگو نکردن با یکدیگر است. یک مستندساز را در نظر بگیرید برخی مسائل را میبیند که به تصویر میکشد و در عین حال راهکار هم نشان میدهد اما در نتیجه دیالوگ برقرار نکردن به سیاه نمایی متهم میشود. این در حالی است که مستندسازی که وطنش را دوست دارد و دلسوزانه پای آن ایستاده به سیاه نمایی متهم میشود که این به دور از انصاف است. به همین دلیل در نتیجه صحبت و گفتوگو کردن میتوان اندیشهای را نقد کرد اما نمیتوان برچسب سیاه نمایی به آن نسبت داد.
فیلم «جایی برای فرشتهها نیست» فیلمی است که برپایه دیالوگ ساخته شده است که مصداق آن هم کاراکتر کاوه صدقی سرمربی تیم ملی هاکی بانوان است. که در طول روایت فیلم هم میبینیم که با دیالوگ و گفتوگو کردن سخن میگوید و مسائل را مطرح میکند.
قبل از سفر با کاوه گپ میزدم. او میگفت دوست دارد واژههایی چون نمیشود، نمیتوانم و نمیگذارند را از دایره لغات آنها پاک کند. به همین دلیل بود که با آنها بسیار صحبت میکرد و این مستند سینمایی هم برگرفته از همین نوع نگاه بود و به همین دلیل هم بود که من سعی کردم به سهم خودم و با همین نگاه کنار تیم هاکی بانوان بایستم. کل فیلمبرداری مستند «جایی برای فرشتهها نیست» 35 روز در طول 2 سال و اندی طول کشید وخب بسیار صبوری کردیم.
ساختن مستندهایی از این دست با توجه به روحیه و ساختار مطالبهگری که در لایههای درونی خود دارد، سخت است. آیا پس از گذراندن تجربهای از جنس این مستند، بازهم سراغ سوژهای از جنس مطالبهگری اقشار مختلف جامعه میروید؟
کار فیلمسازی سخت است و اصولاً هر کاری که افراد درست انجام دهند سخت و طاقت فرسا است منتها عشق و علاقه به کار سختیها را از بین میبرد و خب باید بگویم بله حتماً سراغ فیلم دیگری از این جنس میروم. کمااینکه طرحهایی برای کار هم دارم. منتها فعلاً متمرکز روی این فیلم هستم.
فیلمهایی از این جنس که مطالبهای را مطرح میکنند بعد از دیده شدن تا چه اندازه به دریافت آن حق و مطالبه به جامعه آماری مورد نظر کمک میکند؟
نمی دانم تا چه اندازه از دریافت این حق به کارگردان مربوط میشود. اما در حال حاضر نسبت به لحظه لحظه دیده شدن این فیلم حساس هستم و ثانیه به ثانیه همه موارد را مرور میکنم. اصولاً از آن دسته از کارگردانهایی نیستم که بعد از تولید فیلم را رها کنم و اگر هم پای این فیلم ایستادم به خاطر کسب درآمد بیشتر نیست بلکه علاقهمند هستم فیلم در شرایط کرونایی توسط مخاطب دیده شود. چون برگشت پول این فیلم به معنای واقعی زندگی هیچ یک از ما را تکان نمیدهد. اما برای من مهم است که فیلم ساخته شده درباره زنان جزء فیلمهای پرفروش تاریخ معاصر سینمای مستند شود چون اگر پسوند«ترین» پشت فیلم باشد تا سالهای سال دیده خواهد شد.
سؤالم را به گونهای دیگر مطرح میکنم. بهعنوان یک مستندساز، سینمای مستند در دراز مدت تا چه اندازه توانسته به تحقق مطالبهگری بانوان کمک کند؟
معتقدم دهه پیش رو دههای متعلق به سینمای مستند در جهان است و معلوم است سینمای مستند مطالبهگر بخصوص در حوزه زنان است و میتواند قدمهای مؤقری بردارد. چرا که زمینه و بِسترآن فراهم شده است و سینمای مستند در بین مردم از اهمیت ویژهای برخوردار شده است. بویژه اینکه سینمای مستند جهش بسیار خوبی در روایت کردن موضوع کرده است و اساساً روایت در سینمای مستند در جهان تغییر کرده است که البته در این زمینه ایران عقبتر است. منتها با فیلمسازان درجه یکی که در عرصه سینمای مستند داریم قطعاً خیلی سریع با سینمای روز دنیا همگام میشویم. بنابراین اعتقاد دارم مطالبه گری در دهه پیش رو از سینمای داستانی جلوتر است.
آیا با اکران آنلاین فیلم کنار آمدهاید؟
جشنواره فیلم فجر که تمام شد آماده اکرانهای خارجی میشدیم که کووید19 گریبان دنیا را گرفت. در این شرایط هنر و تجربه آمد دنبال اکران فیلم که من مخالفت کردم اما گفتند که فیلم حرف از امید و داشتن روحیه خستگیناپذیر میزند و در این شرایط به حال خوب مردم کمک میکند. خب اکران بدی در سینماها نداشت. بعد از آن در اکران آنلاین فرصت دیگری فراهم شد تا از ظرفیت دیگری نیز استفاده کنیم و خوشبختانه با صدا و تصویر خوب در پلتفرمهای موجود نمایش داده شد.
آیا با دانلود و قاچاق فیلم مواجه نشدید؟
چرا اتفاقاً فیلم قاچاق شد ولی واقعاً برای من مهم نیست. چون میدانم مخاطب فیلم «جایی برای فرشتهها نیست» در هر شرایطی چه اکران آنلاین و چه اکران در سینما برای دیدن این فیلم بلیت میخرد. چون معتقدم این شیوه در درازمدت راه و روشی برای دیدن فیلم مستند است. در واقع فرهنگ مستند دیدن را ترویج میکند. و این مهم بخشی از مسئولیت مرا سبکتر میکند.
رویاهایمان را زندگی کنیم
آرزو ایزدی
دروازه بان تیم ملی هاکی دختران
تقریباً ۳ سال و نیم پیش بود که ما در اردوی تیم ملی بودیم و کارگردانی بهنام سام کلانتری ایده ساخت مستندی از تیم ما را مطرح کرد.در آن زمان ما خودمان را برای مسابقات جهانی آماده میکردیم که متأسفانه اعزام کنسل شد. بعد از یک سال اردوهای ما اینبار برای مسابقات آسیایی که قرار بود تو کره جنوبی برگزار بشود شروع شد. سام کلانتری از روز اول در تمام تمرینات و شاید بهتر است بگویم در تمامی آن روزها کنار تیم بود و تمام لحظات، سختیها، مشکلات و روزهای خوب و بد ما را ثبت کرد و عضوی از خانواده ما شد و از هیچ کمکی برای موفقیت این تیم دریغ نکرد و حاصل این ماجرا مستندی شد بهنام «جایی برای فرشتهها نیست». مستندی که شاید به جرأت بتوانم بگویم مسیر این ورزش و حتی زندگی ما را تغییر داد. در آن روزهای اول اردو و فیلمبرداری شاید هیچکسی یک همچین روزی را تصور نمیکرد که این تیم با تمام مشکلات و کمبودها بتواند به مسابقات برود و با دست پر برگردد و در نهایت امروز بتوانیم حاصل تمام آن تلاشها را به تصویر زیبای این مستند ببینیم. کاوه صدقی میگوید ما از هیچی همهچی ساختیم و کاملاً درست میگوید. کاوه صدقی سرمربی تیمهای ملی ما است کسی که ۳۰ سال از عمرش را وقف این ورزش کرد و در تمام این سالها با تمام وجود کنار تیم خود ایستاد شاید بهتر است بگویم که او جنگید و امروز ثمره این سفرش قهرمانی آسیا برای تیم پسرها و رتبه سوم اما شیرین برای تیم دخترهاست که شاید اگر او نبود خیلی از این اتفاقها نمیافتاد. این مستند زندگی ما را بهعنوان دخترهایی با تمام مشکلات و محدودیتهای آشنا که در جامعه ما وجود دارد به تصویر کشیده، اینکه فارغ از جنسیت و تمام این مشکلات خواستیم، جنگیدیم، رؤیاهایمان را به هدف خود تبدیل کردیم و به دستش آوردیم. اما موضوع این مستند فقط تیم ملی هاکی دخترها و سختیها و تلاشهای آنها نیست. این مستند تصویر جدیدی از مردان این سرزمین در قامت پدر، همسر، برادر و مربی را نشان میدهد. دیدن تصویر پدرانی که برای موفقیت دخترانشون حاضرهستند از تمام دست رنجشان بگذرند، شوهرانی که خودشان را یار همسرانشان میدانند، سرمربی مردی که کنار یک مربی زن برای تیمش تلاش میکند و دخترانی که برای تحقق رؤیاهایشان سرسختانه میجنگند، تو این روزهای تلخ جامعه ما خالی از لطف نیست. به نظرم این فیلم بهانه خوبی است که بتوانیم انسانها را فارغ از جنسیت به معنای واقعی انسان بودن، کنار هم ببینیم. تمام حرفی که این مستند میزند امید وامید است. مشکلات همیشه وجود داره و شاید در جامعه ما جنس مشکلات برای دخترها متفاوتتر باشه اما زندگی همیشه جریان داره و با تلاش قطعاً میتوانیم هر مانعی را از سر راهمان برداریم و رؤیاهایمان را زندگی کنیم. امیدوارم این مستند بتواند نور امیدی را تو زندگی همه بویژه دختران سرزمینمان روشن کند.
پیشنهاد جنجالی ترامپ: انتخابات را به تعویق بیندازید
ندا آکیش – دونالد ترامپ روز پنج شنبه پیشنهاد به تأخیر انداختن انتخابات ریاست جمهوری سوم نوامبر امریکا را مطرح کرد. پیشنهادی که با توجه به بحرانهای داخلی جدی که او در آستانه انتخابات دارد، بهترین راه فرار آقای تاجر در 4 سال حضورش در کاخ سفید به نظر می رسد. اما سخنان او با توجه به اینکه چنین چیزی در حوزه اختیارات رئیس جمهوری نیست، با واکنش منفی گسترده از سوی مخالفان و حتی موافقان او از جمله رهبران حزب جمهوریخواه ، مواجه شد.
بهگزارش نیویورک تایمز، پس از آنکه مقامات برخی ایالتهای امریکا بهخاطر شرایط وخیم همهگیری ویروس کرونا اعلام کردند، ممکن است انتخابات سوم نوامبر را بهصورت پستی برگزار کنند، ترامپ روز پنجشنبه در توئیتر پستهایی منتشر و صحت انتخابات پستی را زیر سؤال برد و نوشت: با برگزاری انتخابات پستی، انتخابات 2020 نادرستترین و پرتقلبترین انتخابات تاریخ امریکا خواهد شد و یک سرافکندگی بزرگ برای ایالات متحده خواهد بود. انتخابات را تا زمانی که مردم بتوانند بخوبی، در امنیت و در سلامت رأی دهند، به تأخیر بیندازید. ترامپ همچنین در این پیام توئیتری به اشتباه از انتخابات پستی سراسری یاد کرد در حالی که تاکنون هیچ مقام امریکایی رسماً اعلام نکرده است که انتخابات سوم نوامبر تمام و کمال پستی برگزار خواهد شد.
تنهایی ترامپ در میان جمهوریخواهان
این پست توئیتری ترامپ بسرعت از سوی رهبران هم حزبیاش مورد انتقاد قرار گرفت. میچ مک کانل، رئیس سنا که در 4 سال اخیر بهخاطر منافع حزبی همواره از ترامپ حمایت کرده و حتی در جریان استیضاح، نگذاشت ترامپ در سنا محکوم شود، پیشنهاد تأخیر در انتخابات را رد کرد. رئیس سنا در مصاحبهای در این باره گفت، «تاریخ انتخابات روی سنگ نوشته شده» و قابل تغییر نیست. او افزود: «بیش از 200 سال است که در ایالات متحده انتخابات برگزار میشود و در طول جنگهای داخلی، رکود بزرگ، دو جنگ جهانی و... این انتخاباتها تغییر نکرده است. قانون اساسی امریکا اختیار تعیین زمان انتخابات را به کنگره داده است.» کوین مک کارتی، نماینده جمهوریخواه نیز در این باره گفت: هرگز در تاریخ انتخاباتهای فدرال اتفاق نیفتاده که انتخاباتی برگزار نشود و حالا هم ما باید انتخابات را برگزار کنیم. تد کروز و مارکو روبیو، دو سناتور جمهوریخواه هم موضوع تأخیر در انتخابات را منتفی دانستند. حتی شبکه خبری فاکس نیوز که منتسب به جمهوریخواهان است در گزارشی از پیشنهاد ترامپ انتقاد و تشریح کرد که به موجب قانون اساسی امریکا هیچ رئیس جمهوری نمیتواند تاریخ انتخابات را تغییر دهد.
نقدهای تلویحی اوباما
باراک اوباما، رئیس جمهوری سابق امریکا هم که روز پنجشنبه در مراسم خاکسپاری جان لوئیس، نماینده سابق امریکا و فعال مدنی مشهور سخنرانی میکرد، بدون آنکه نامی از ترامپ ببرد انتقادهای جدی از او کرد که یکی از این انتقادها درباره پیشنهاد به تأخیر افتادن انتخابات سوم نوامبر بود. او گفت: اکنون که ما اینجا نشستهایم افرادی در قدرت هستند که هر کاری میکنند که مردم را از شرکت در انتخابات مأیوس کنند. آنها با بستن حوزههای رأیگیری و گذاشتن قوانین سختگیرانه هویتی برای اقلیتها و حمله به حق رأی ما این کار را میکنند. اوباما همچنین با دفاع از برگزاری انتخابات به شیوه ایمیلی در برخی ایالتها، از تلاشهایی که دولت ترامپ و شخص او برای کم اهمیت دادن اینگونه رأیگیری میکند، انتقاد کرد.
احتمالاً ترامپ انتظار نداشت این پیشنهاد با این حجم از مخالفت بویژه بین رهبران ارشد هم حزبیاش مواجه شود و فکر میکرد، جمهوریخواهان این بار هم به خاطر منافع حزبی سکوت خواهند کرد اما اینطور نشد و بههمین خاطر ترامپ ساعتی بعد، از موضع خود عقبنشینی و ادعا کرد، خواستار به تأخیر افتادن انتخابات نیست اما همچنان نگران برگزاری یک «انتخابات قلابی» ایمیلی است.
پیشنهاد عاقلانه
بهگزارش بلومبرگ، البته نباید از این واقعیت غافل شد که در شرایط کنونی که بحرانهای متعدد آینده سیاسی ترامپ را تهدید میکند و همهگیری ویروس کرونا همچنان در امریکا با شدت گسترش مییابد، جنبش جان سیاهان ارزش دارد، شهرهای مختلف ایالات متحده را ناآرام کرده، بحران اقتصادی و بیکاری گریبانگیر امریکاییها شده و محبوبیت ترامپ در مقابل جو بایدن، رقیب دموکراتش بسیار پایین آمده، عاقلانهترین پیشنهادی که ترامپ میتوانست به نفع خود بدهد، تأخیر در برگزاری انتخابات بود. او که شکست خود در انتخابات نوامبر را حالا بیش از هر زمان دیگری محتمل میداند، اگر قدرت و اختیار این کار را داشت به احتمال زیاد انتخابات را عقب میانداخت. او شاید این پیشنهاد را مطرح کرد که با تجزیه و تحلیل واکنشها نتیجهگیری کند که تا چه اندازه میتواند روی این موضوع پافشاری کند. واکنش جمهوریخواهان اما این بار آنطور نبود که آقای رئیس جمهوری میخواست.
بــــرش
فصل ویرانی اقتصادی امریکا
گروه جهان – اگر وضعیت اقتصادی بزرگترین ابرقدرت اقتصادی جهان در سه ماهه دوم سال 2020 را با عبارت «بدترین فصل» توصیف کنیم شاید کمی اغراق آمیز به نظر برسد اما به هیچ وجه این طور نیست. در گزارشی که مرکز تجزیه و تحلیل اقتصادی امریکا روز پنجشنبه منتشر کرد، تولید ناخالص داخلی این کشور در سه ماه دوم سال جاری میلادی عدد منفی 32.9 درصد را نشان می داد؛ رقمی که از سال 1947 به این سو که مقامات امریکایی انتشار آمار فصلی اقتصاد را آغاز کردند، در این کشور سابقه نداشته است. به گزارش سی ان ان، اگرچه از ابتدای سال جاری میلادی به خاطر همه گیری ویروس کرونا در امریکا و تعطیلی کسب و کارها به خاطر سیاست های قرنطینه ای تولید ناخالص داخلی این کشور و به تبع آن رشد اقتصادی به شدت کاهش یافته و در سه ماه اول 2020 هم آمار اقتصادی بسیار نگران کننده بود اما کارشناسان اقتصادی پیش بینی کرده بودند، این سقوط اقتصادی در فصل دوم سال رفته رفته بهبود یابد. با این حال گزارشی که روز پنجشنبه منتشر شد نشان داد، اوضاع نه تنها اصلاً خوب نیست بلکه در فصل دوم رشد اقتصادی 4 برابر بدتر از اوج بحران اقتصادی در سال 2008 است. در سه ماه چهارم سال 2008 که اوج بحران اقتصادی امریکا بود، تولید ناخالص داخلی در این کشور 8.4 درصد سقوط کرد اما در سه ماه دوم 2020 این رقم به منفی 32.9 درصد رسیده است. بنا بر تعریف سنتی رکود اگر یک کشور دو فصل پیاپی افت اقتصادی را تجربه کند به این معناست که وارد رکود شده است. همچنین در ماه آوریل در امریکا بیش از 20 میلیون امریکایی شغل خود را به خاطر سیاست های قرنطینه ای از دست دادند؛ رقمی که در 80 سال اخیر در این کشور بی سابقه بوده است. اگرچه پس از پایان قرنطینه ها و بازگشایی مشاغل تا حدودی از شمار بیکاران امریکا کم شد اما هنوز هم نرخ بیکاری در امریکا 10.3 درصد است؛ رقمی که همچنان بالاتر از رقم مربوط به دوره بحران اقتصادی 2008 است.
جروم پاول، رئیس فدرال رزرو (بانک مرکزی امریکا) روز چهارشنبه در یک کنفرانس خبری گفت: رشد بیکاری در امریکا بیش از همه کارگران کم درآمد، زنان، امریکایی – آفریقایی ها و هیسپانیک ها را تحت تأثیر قرار می دهد. او همچنین گفت، داده ها نشان می دهد روند بهبود وضعیت اشتغال در امریکا روندی کند است و پاسخ به این سؤال که چه زمانی اقتصاد به مسیر اصلی خود بازخواهد گشت کاملاً بستگی به وضعیت همه گیری ویروس کرونا دارد. البته سیاست های کنگره را هم نباید نادیده گرفت. در حال حاضر قانونگذاران امریکایی درباره بسته جدید کمک های دولتی بحث می کنند. جمهوریخواهان بسته یک تریلیون دلاری برای کمک به بیکاران پیشنهاد داده اند اما دموکرات ها خواستار کمک سه تریلیون دلاری هستند و جالب آنکه هر دو حزب گفته اند، برای تحقق پیشنهادشان هر قدر لازم باشد چانه زنی می کنند و می جنگند. اقتصاددان ها هم چشم به کنگره دوخته اند تا شاید با تصویب یکی از این دو پیشنهاد سه ماهه سوم اقتصاد امریکا بهتر از دو فصل قبل شود.
گزارش «ایران» از چگونگی برگزاری آزمون دکترا با رعایت پروتکلهای بهداشتی
برگزاری اولین کنکور کرونایی با حضور 179هزار داوطلب
هدی هاشمی
خبرنگار
معمولاً «نخستین»ها خاص هستند و به یادماندنی. اما این یکی با موارد دیگر خیلی تفاوت داشت. صحبت از نخستین آزمون دکترا در دوران کرونا است. آزمونی که پس از کلی جنجال بالاخره برگزار شد و صندلیها میزبان داوطلبان ماسک زده بود. ساعت ٧ صبح روز پنجشنبه درهاى اصلى دانشگاهها و حوزههاى امتحانى به روى ١٧٩ هزار داوطلب آزمون دوره دکترا باز شد تا آنها در یکى از پر سر و صداترین آزمونهاى کشورى شرکت کنند.
آزمونى که بعد از ٤ بار تعویق، در نهایت نهم مردادماه با کلی اما و اگر از سوی داوطلبان برگزار و بالاخره پرونده اولین آزمون کرونایی کشور بسته شد. یک ساعت و نیم تا آغاز کنکور مانده بود که درهای اصلی دانشگاه صنعتی شریف (یکی از حوزههای امتحانی) به روی داوطلبان باز شد.
تقریباً همه داوطلبان ماسک به صورت داشتند و طبق پروتکل سازمان سنجش به جز لوازم شخصی برای امتحان وسایل دیگری به همراه نداشتند. مسئولان دانشگاه برای حفظ فاصله اجتماعی سنگفرش خیابان را علامتگذاری کرده بودند تا اگر تعداد داوطلبان بیشتر شد هر کدامشان روی آن برچسبها با فاصله بایستند، اگرچه خبری از ازدحام داوطلبان هم نبود.
نگرانی از ابتلا به بیماری کرونا
با وجود این خیلی از داوطلبان دختری که برای آزمون دکترا به دانشگاه صنعتی شریف آمده بودند نگران کرونا بودند. برخی از آنها از ترسشان برای شرکت در این آزمون استرس داشتند و عدهای دیگر هم نگران کرونا بودند. داوطلبی میگوید: «استرس کنکور را ندارم. فقط ترس از مبتلا شدن به ویروس کرونا را دارم.»
یکی دیگر از داوطلبان بعد از برگزاری آزمون می گوید، بهتر بود اینترنتی امتحان میدادیم. خیلی از داوطلبان به خاطر شرایط کرونا در جلسه حضور پیدا نکردند و خیلی از صندلیها خالی بود. داوطلب دیگری هم به ازدحام جمعیت اشاره میکند و میگوید: «میترسیدم که به خاطر کنکور ازدحام شود و در این بین کسی مبتلا یا ناقل باشد.» البته برخی از داوطلبان هم از همان ابتدا خواهان برگزاری کنکور سرموعد بودند؛ آنها تأکید میکنند که تغییر زمان کنکور موجب برهم زدن امنیت روانی و آرامششان میشود.
یکی از داوطلبان این چنین توضیح میدهد: «مسئولان نمیتوانستند آزمون را برگزار نکنند هر کاری که از دستشان برمیآمد، انجام دادند و چند باری هم این آزمون را به عقب انداختند. اما درنهایت باید امتحان برگزار میشد.» عدهای هم به پروتکلها اشاره کردند؛ «قبل از اینکه وارد آزمون شویم، نگران پروتکلها بودیم اما امروز دیدیم که اکثر پروتکلها رعایت شده است. فاصله اجتماعی بسیار خوب بود و در کل این آزمون در سلامت کامل برگزار شد.»
متفاوتترین آزمون سال ٩٩
غلامرضا وثوقی، نماینده دانشگاه صنعتی شریف در سازمان سنجش درباره برگزاری آزمون دکترا میگوید: این آزمون تفاوت بسیاری با سالهای گذشته داشت. به خاطر شیوع ویروس کرونا مجبور شدیم تعداد داوطلبان را در حوزههای امتحانی کمتر کنیم. برای رعایت پروتکلهای بهداشتی امسال ٨٠٠ داوطلب کنکور در دانشگاه ما امتحان میدهند و این درحالی است که در سالهای گذشته میزبان هزار و 800 داوطلب بودیم. همچنین فاصله اجتماعی بیش از آن مواردی بود که وزارت علوم به ما اعلام کرده و به علت ساختار کلاسها فاصله میز و صندلیها تا یک و نیم متر هم رسیده است.
او درباره تعداد غایبین میگوید: تعداد غایبین ما امسال افزایش چشمگیری داشته است. امسال حدود ٤٠ درصد داوطلبان ما که محل امتحانشان دانشگاه شریف بوده، غایب بودند این درحالی است که در سالهای گذشته ١٥ درصد غایب داشتیم.
داوطلبـــــان مشـــــکلات را بــــــه سازمانسنجش بگویند
آزمون دکترای امسال هر چه بود با ماسک، مواد ضدعفونیکننده و دستکش در ۱۴۳حوزه امتحانی در ۶۰شهرستان سراسر کشور برگزار شد. در این ماراتن ۱۷۹هزار و ۷۰۴نفر ثبتنام کردند که ۴۴ درصد زن و ۵۶درصد آنها مرد هستند.
با این همه رئیس سازمان سنجش آموزش کشور از نحوه برگزاری آزمون رضایت دارد و به «ایران» میگوید: بیشتر داوطلبان پروتکلهای بهداشتی ما را رعایت کردند حتی حوزههای امتحانی هم بیشتر از آن چیزی که توقع داشتیم، پروتکلها را رعایت کردند. البته ما برای آزمونهای بعدی نیازسنجی میکنیم و از داوطلبان خواستیم مشکلاتی را که با آن روبهرو بودهاند به ما اطلاع دهند در سایت سازمان فرم نظرخواهی گذاشتهایم که داوطلبان نظراتشان را در آنجا بنویسند تا در آزمونهای بعدی مورد توجه قرار گیرد.
دکتر ابراهیم خدایی درباره فیلم منتشر شده از یک داوطلب از بیمارستان طالقانی نیز این چنین توضیح میدهد: بیمارستان طالقانی بسیار بزرگ است و ما نمیدانیم که این داوطلب از کدام در وارد شده است. اما بیمارستان رأس ساعت ٨:٤٥دقیقه امتحان را برگزار کرد و خب در بیمارستان پروتکلهای بهداشتی سختتری اجرا میشد. البته در بیمارستان آزمون با ١٥ دقیقه تأخیر برگزار شد. اما هر ٢١ داوطلب در این بیمارستان امتحان را دادند.
او از پذیرش بیش از ۲۴ هزار داوطلب آزمون دکترا در سال ۹۹ خبر میدهد و میگوید: نتایج اولیه این آزمون دهه اول شهریور اعلام خواهد شد تا در دهه دوم شهریور داوطلبان بتوانند انتخاب رشته کنند و به منظور انجام مصاحبه، به دانشگاهها معرفی شوند.
برگزاری کنکور نظر ستاد ملی مقابله با کرونا است
رئیس سازمان سنجش آموزش کشور درباره برگزاری آزمون کارشناسی ارشد و کنکور میگوید: ما در حال حاضر در کشور با این مسأله مواجه هستیم که تقریباً تمامی افراد مرتبط، غیر مرتبط، مسئول و غیر مسئول درباره برگزاری آزمونها و مسائل این چنینی اظهار نظر میکنند. طبیعتاً آنچه برای سازمان سنجش مهم است، اجرای قانون بوده و قانون نیز همان مصوبه ستاد ملی مقابله با کرونا است.
خبرنگار
معمولاً «نخستین»ها خاص هستند و به یادماندنی. اما این یکی با موارد دیگر خیلی تفاوت داشت. صحبت از نخستین آزمون دکترا در دوران کرونا است. آزمونی که پس از کلی جنجال بالاخره برگزار شد و صندلیها میزبان داوطلبان ماسک زده بود. ساعت ٧ صبح روز پنجشنبه درهاى اصلى دانشگاهها و حوزههاى امتحانى به روى ١٧٩ هزار داوطلب آزمون دوره دکترا باز شد تا آنها در یکى از پر سر و صداترین آزمونهاى کشورى شرکت کنند.
آزمونى که بعد از ٤ بار تعویق، در نهایت نهم مردادماه با کلی اما و اگر از سوی داوطلبان برگزار و بالاخره پرونده اولین آزمون کرونایی کشور بسته شد. یک ساعت و نیم تا آغاز کنکور مانده بود که درهای اصلی دانشگاه صنعتی شریف (یکی از حوزههای امتحانی) به روی داوطلبان باز شد.
تقریباً همه داوطلبان ماسک به صورت داشتند و طبق پروتکل سازمان سنجش به جز لوازم شخصی برای امتحان وسایل دیگری به همراه نداشتند. مسئولان دانشگاه برای حفظ فاصله اجتماعی سنگفرش خیابان را علامتگذاری کرده بودند تا اگر تعداد داوطلبان بیشتر شد هر کدامشان روی آن برچسبها با فاصله بایستند، اگرچه خبری از ازدحام داوطلبان هم نبود.
نگرانی از ابتلا به بیماری کرونا
با وجود این خیلی از داوطلبان دختری که برای آزمون دکترا به دانشگاه صنعتی شریف آمده بودند نگران کرونا بودند. برخی از آنها از ترسشان برای شرکت در این آزمون استرس داشتند و عدهای دیگر هم نگران کرونا بودند. داوطلبی میگوید: «استرس کنکور را ندارم. فقط ترس از مبتلا شدن به ویروس کرونا را دارم.»
یکی دیگر از داوطلبان بعد از برگزاری آزمون می گوید، بهتر بود اینترنتی امتحان میدادیم. خیلی از داوطلبان به خاطر شرایط کرونا در جلسه حضور پیدا نکردند و خیلی از صندلیها خالی بود. داوطلب دیگری هم به ازدحام جمعیت اشاره میکند و میگوید: «میترسیدم که به خاطر کنکور ازدحام شود و در این بین کسی مبتلا یا ناقل باشد.» البته برخی از داوطلبان هم از همان ابتدا خواهان برگزاری کنکور سرموعد بودند؛ آنها تأکید میکنند که تغییر زمان کنکور موجب برهم زدن امنیت روانی و آرامششان میشود.
یکی از داوطلبان این چنین توضیح میدهد: «مسئولان نمیتوانستند آزمون را برگزار نکنند هر کاری که از دستشان برمیآمد، انجام دادند و چند باری هم این آزمون را به عقب انداختند. اما درنهایت باید امتحان برگزار میشد.» عدهای هم به پروتکلها اشاره کردند؛ «قبل از اینکه وارد آزمون شویم، نگران پروتکلها بودیم اما امروز دیدیم که اکثر پروتکلها رعایت شده است. فاصله اجتماعی بسیار خوب بود و در کل این آزمون در سلامت کامل برگزار شد.»
متفاوتترین آزمون سال ٩٩
غلامرضا وثوقی، نماینده دانشگاه صنعتی شریف در سازمان سنجش درباره برگزاری آزمون دکترا میگوید: این آزمون تفاوت بسیاری با سالهای گذشته داشت. به خاطر شیوع ویروس کرونا مجبور شدیم تعداد داوطلبان را در حوزههای امتحانی کمتر کنیم. برای رعایت پروتکلهای بهداشتی امسال ٨٠٠ داوطلب کنکور در دانشگاه ما امتحان میدهند و این درحالی است که در سالهای گذشته میزبان هزار و 800 داوطلب بودیم. همچنین فاصله اجتماعی بیش از آن مواردی بود که وزارت علوم به ما اعلام کرده و به علت ساختار کلاسها فاصله میز و صندلیها تا یک و نیم متر هم رسیده است.
او درباره تعداد غایبین میگوید: تعداد غایبین ما امسال افزایش چشمگیری داشته است. امسال حدود ٤٠ درصد داوطلبان ما که محل امتحانشان دانشگاه شریف بوده، غایب بودند این درحالی است که در سالهای گذشته ١٥ درصد غایب داشتیم.
داوطلبـــــان مشـــــکلات را بــــــه سازمانسنجش بگویند
آزمون دکترای امسال هر چه بود با ماسک، مواد ضدعفونیکننده و دستکش در ۱۴۳حوزه امتحانی در ۶۰شهرستان سراسر کشور برگزار شد. در این ماراتن ۱۷۹هزار و ۷۰۴نفر ثبتنام کردند که ۴۴ درصد زن و ۵۶درصد آنها مرد هستند.
با این همه رئیس سازمان سنجش آموزش کشور از نحوه برگزاری آزمون رضایت دارد و به «ایران» میگوید: بیشتر داوطلبان پروتکلهای بهداشتی ما را رعایت کردند حتی حوزههای امتحانی هم بیشتر از آن چیزی که توقع داشتیم، پروتکلها را رعایت کردند. البته ما برای آزمونهای بعدی نیازسنجی میکنیم و از داوطلبان خواستیم مشکلاتی را که با آن روبهرو بودهاند به ما اطلاع دهند در سایت سازمان فرم نظرخواهی گذاشتهایم که داوطلبان نظراتشان را در آنجا بنویسند تا در آزمونهای بعدی مورد توجه قرار گیرد.
دکتر ابراهیم خدایی درباره فیلم منتشر شده از یک داوطلب از بیمارستان طالقانی نیز این چنین توضیح میدهد: بیمارستان طالقانی بسیار بزرگ است و ما نمیدانیم که این داوطلب از کدام در وارد شده است. اما بیمارستان رأس ساعت ٨:٤٥دقیقه امتحان را برگزار کرد و خب در بیمارستان پروتکلهای بهداشتی سختتری اجرا میشد. البته در بیمارستان آزمون با ١٥ دقیقه تأخیر برگزار شد. اما هر ٢١ داوطلب در این بیمارستان امتحان را دادند.
او از پذیرش بیش از ۲۴ هزار داوطلب آزمون دکترا در سال ۹۹ خبر میدهد و میگوید: نتایج اولیه این آزمون دهه اول شهریور اعلام خواهد شد تا در دهه دوم شهریور داوطلبان بتوانند انتخاب رشته کنند و به منظور انجام مصاحبه، به دانشگاهها معرفی شوند.
برگزاری کنکور نظر ستاد ملی مقابله با کرونا است
رئیس سازمان سنجش آموزش کشور درباره برگزاری آزمون کارشناسی ارشد و کنکور میگوید: ما در حال حاضر در کشور با این مسأله مواجه هستیم که تقریباً تمامی افراد مرتبط، غیر مرتبط، مسئول و غیر مسئول درباره برگزاری آزمونها و مسائل این چنینی اظهار نظر میکنند. طبیعتاً آنچه برای سازمان سنجش مهم است، اجرای قانون بوده و قانون نیز همان مصوبه ستاد ملی مقابله با کرونا است.
کرونا از نمای نزدیک
علی ربیعی
دستیار ارتباطات اجتماعی رئیسجمهوری و سخنگوی دولت
من از هفته پیش برای درمان بیماری کرونا بستری شدهام. اگرچه خیلی مراقب بودم اما ماهیت کارم و ارتباطات اجتماعی گسترده و حضور در مکانهای مختلف مرتبط با آسیبهای اجتماعی سبب شد این روزها درگیر بیماری کرونا باشم. انسان به کرونا که مبتلا میشود تهدید ادامه زندگی را خیلی نزدیک احساس میکند و تازه میفهمد تجربه مرگ بر اثر کرونا اصلاً دوردست نیست. ما برای خود و خانوادهمان، و برای ایمن نگه داشتن جامعه در مقابل این بیماری، به مراقبت از خود، بسیار بیشتر و مسئولانهتر نیازمندیم.
نظام درمان از اولین روزهای کرونا بسیار بیش از گذشته در کانون دید جامعه قرار گرفت و من بهواسطه همراهی با ستاد ملی مقابله با کرونا از روز اول ، واقعیت درگیری نظام بهداشت و درمان کشور با کرونا را شاهد بودم، اما اکنون که خود مبتلا شدهام شناخت واقعیتری کسب میکنم. من حالا خیلی بهتر میفهمم که چرا باید هر انسانی به شکل حداکثری مراقب باشد تا به این بیماری دچار نشود. هر بیمار کرونایی بار زیادی بر دوش کادر درمان و نظام سلامت تحمیل میکند. من از روزی که به این بیماری مبتلا شدهام، یکی از دغدغههایم امکان سرایت این بیماری به دیگری است و هر بار کادرهای درمان را بالای سرم میبینم، این نگرانی، دغدغه و ایثارگری ایشان مرا شرمنده میسازد. بهترین کار این است که با مراقبت از خود اجازه ندهیم تعداد بیماران افزایش یابد و کادرهای درمان را زمینگیر کند. تعارضهای دوگانه جان و نان را بیشتر از گذشته احساس میکنم. جان شیرین خوش است و هیچکس اعم از سیاستگذار و تصمیمگیر، گروههای فشار و رفتارهای فردی آحاد جامعه حق ندارند جان مردم را به خطر اندازند، اما کیست که نداند بیکاری و فقر و پیامدهای اجتماعی و سیاسی ناشی از تهدید نان نیز میتواند به تهدید جان تبدیل شود. فکر میکنم داشتن نظام اقتصادی ضعیف و ناتوان از حمایت اجتماعی مؤثر از اقشار آسیبپذیر اقتصادی که تأثیر تحریمهای اقتصادی آن را مضاعف و فشار زیادی به آن وارد کرده است، حالا روی تلخ خودش را بیشتر به ما نشان میدهد. اگر اقتصاد بدون تحریم و تابآورتری داشتیم حالا دغدغه نان کمتر بود و بیشتر میشد بین دغدغه نان و جان به نفع جان توازن قویتری ایجاد کرد.
این روزها از روی تخت بیمارستان بیشتر به این میاندیشم که نظام مطالعاتی و دانش کروناشناسی هنوز وارد عرصه روانشناسی فردی، روانشناسی اجتماعی کوتاهمدت و درازمدت نشده است و اتفاقاً من غفلت از این پدیده را برای جامعه و سیاستگذاران بسیار جدی و خطرناک میبینم. تجربه زیسته من نشان میدهد ترس از بیماری با فقدان اطلاعات و حرکت در تاریکی و رفتار ناشناخته کووید-19 با بیماران و علائم احتمالی نگرانکننده همراه است. خانوادههایی که کاری از ایشان برنمیآید و باید از بیمار دوری کنند، دوستانی که نمیتوانند به عیادت بیایند، ترس از ناشناختگی، تهدید مرگ در حوزه فردی و سوگواریهای تخلیه نشده خانوادهها آثاری را برای همیشه برجای خواهد گذاشت. احساس میکنم علوم انسانی و اجتماعی ما عرصه بدیعی برای مطالعه پیشرو دارد و باید تجربه تنهایی، ترس، انزوا و طردشدگی را به عنوان آثار کووید-۱۹ بیش از گذشته بررسی کند. ما بهواقع نیازمند آن هستیم که از دست رفتن شادیهای جمعی، عدم امکان حضور در تجمعات و تخلیههای هیجانی یا پرشدن عاطفی ناشی از حضور در ورزشگاهها، مناسک و شعائر مذهبی، جشنها و عروسیها، حتی به سوگ نشستنهای جمعی در کنار اجتنابهای اجباری برای در کنار خانواده بودن و جمع شدنهای خانوادگی، محافل دوستانه در ترکیب اثر فردی و اجتماعی را با دقت بررسی کنیم. فقدان این حضورهای اجتماعی آدمیان سبب میشود آدمها درونریزتر و پرخاشگر و دچار نوعی حرمان شوند که در نهایت به تعرض اجتماعی کشانده خواهد شد. اگر بیماری برای زمانی دراز – بیش از یک سال – طول بکشد، آثار روانیای را که اکنون کم و بیش تجربه میکنیم با گستردگی بسیار زیاد در جامعه مشاهده خواهیم کرد و فضای روانی مردم ایران بسیار ناراضیکنندهتر از گذشته خواهد شد.
امروز در بیمارستانی که بستری هستم گفتوگویی با پرستاران و پزشکان داشتم. غالب پرستاران و پزشکان و کارگران بیمارستانی تجربه ابتلا به کرونا را داشتهاند. با ترس به سرکار میآیند و بعضاً از روی ناچاری، با نوعی دوریگزینی از اقوام و خانواده روبهرو هستند. این روزها به رغم خوشرویی و فداکاری، در درون احساس خوبی از محیط کار ندارند. من با چند نفر از آنها همصحبت شده و حس میکنم در صورت تداوم و گسترش بیماری، شکنندگی در کارشان کاملاً بدیهی است. نگرانیهایی از کار، معیشت و زندگی در پس چهرهها وجود دارد که با مصاحبه نیمهعمیق، به خوبی متوجه آن میشوم.
ناتوانی بودجهای دولت در صورت گسترش بیماری باعث خواهد شد هزینه از جیب بیماران افزایش یابد. در آزمایشگاه بیمارستان با فیشهای آزمایشگاهی چندنفر که مانند من در صف نوبت بودند مواجه شدم. رقم بالایی هزینه چند آزمایش بود که سهم کمی از بیمه داشتند. کارگری غیررسمی که هیچ دفترچه بیمهای هم نداشت در کنارم شکواییه میکرد. بیماری میگفت برای انجام یک تست PCR کرونا در آزمایشگاه خصوصی، باید بیش از ششصدهزار تومان هزینه پرداخت کند. از یکسو نگرانی مردم به رغم توصیههای وزارت بهداشت که بعضاً آن را لازم نمیدانند، باعث مراجعه زیاد مردم به آزمایشگاههای خصوصی برای انجام تست شده است. بنابراین وصف در صورت ادامه این روند و عدم مراعات، ناچار تعطیلیهای تحمیلی دوباره خواهند آمد و از سویی کادر سلامت از کارگر نظافتچی تا پرستار و پزشک و متخصص شکنندهتر شده و با گسترش هزینههای درمان، مردم عاصیتر میشوند؛ اینها را به آثار روحی - روانی ناشی از کرونا اضافه کنید. هیچ زمانی به اندازه امروز – حتی در سالهای جنگ – نظام بهداشت و درمان و تأمین مالی این نظام در آزمونی تا این اندازه سخت قرار نگرفته بود.
من عمیقاً احساس میکنم که نظام سلامت به تنهایی قادر به کشیدن باری نیست که بر دوش آن نهاده میشود. ما به بسیج عمومی همه نیروهای اثرگذار بر جامعه برای مطالبه سیاستگذاری درست در عرصه کرونا، حمایت از کادرهای درمان و مطالعه بینرشتهای مقوله سلامت در مقابل کرونا – فراتر از صرفاً پرداختن علم پزشکی به کرونا - نیازمندیم. کرونا فرصتی برای بازنگری دقیق در نظام سلامت (نه فقط نظام درمان) است. هیچگاه مشارکت عمومی در نظام سلامت از همه ابعاد، به این میزان اهمیت نیافته است. این نقطه از تاریخ نظام سلامت ما شاهد ضرورت یافتن اعتماد کردن مردم به گفتههای متخصصان نظام سلامت و مشارکت ایشان در پیشگیری است و حتی ممکن است نیاز به مشارکت در تأمین هزینههای نظام سلامت نیز باشد. امیدوارم مشارکت همگانی سبب شود بیماری کرونا نرخی نزولی پیدا کند.
امروز، چندین اطلاعیه از سوی مداحان مجلس یا هیأتداران و سخنرانان دیدم. متأسفانه روندی را مشاهده میکنم که گویی اصرار و فشار برای انجام این شعائر در حال تبدیل شدن به یک موضع انقلابی و مذهبی و دینی است. ما ایرانیان سالها برای سیدالشهدا عزاداری کردهایم. عزای کربلا گرفتهایم و شعائر را بجا آوردهایم. عزاداری تعطیلبردار نیست، اما فشار برای انجام شعائر به روش همیشگی اگر با عواقب وخیم برای سلامت مردم همراه شود، ضربهای تاریخی به مراسم عزاداری و روح مشارکت ایرانیان در این مراسم وارد خواهد کرد.
توصیه رهبر معظم انقلاب در سخنرانی تلویزیونیشان به مناسبت عید سعید قربان بسیار راهگشا بود. ایشان فرمودند «در عزاداریها معیار آن چیزی است که کارشناسان بهداشت و ستاد ملی مقابله با کرونا میگویند» و به همه هیأتداران و منبریها توصیه کردند «به سخنان کادر بهداشتی گوش کنند» و «کرونا مسأله کوچکی نیست و اگر همین رعایتها هم انجام نشود آن وقت ممکن است به فاجعهای ختم شود که آن سرش ناپیدا باشد.» درایتی در این سخن نهفته است که امیدوارم با تأسی به آن جامعه ایرانی بتواند روح عاشورا را زنده نگه دارد اما هیچ گامی خلاف اصول صیانت از جان برندارد که از واجبات زندگی مؤمنانه است.
عزاداری نباید به از دست رفتن هیچ جانی بینجامد. نکند خدای ناکرده جان انسانی بر اثر کرونا گرفته شود و فرصت مشارکت در عزاداریهای سالهای آینده را نیابد. من امروز سختیهای یک بیمار کرونایی بودن را درک میکنم و فشار جسمی و روانی آن برای خود و دیگران از کادرهای درمان گرفته تا خانواده را درمییابم. تردید ندارم که گسترش بیماری کرونا بر اثر عزاداریهای بدون مراعات اصول بهداشتی، درد و تلخی نقدهای مجامع جهانی بهداشت و بدخواهان علیه دین و مذهب تشیع را نیز بر آنها خواهد افزود. من پریشب با دکتر حریرچی که به دیدنم آمده بود محاسبه کردیم که حفظ فاصله اجتماعی یکونیم متر در مراکز سربسته یا سر باز، نیازمند تخصیص 9 متر مربع فضا به هر عزادار است. آیا این میزان فضا برای عزاداری و تضمین رعایت معیارهای بهداشتی به هنگام زنجیرزنی و سینهزنی مهیاست؟
این روزها بیش از گذشته به اهمیت رسانه برای مدیریت پدیدههای اجتماعی آگاه شده و ضرورت آن را درک میکنم. تجربه سختی کرونا به من نشان داد که چگونه باید نظام رسانهای را برای مواجهه با اینگونه رخدادها تقویت کرد و تا چه اندازه اهمیت دارد که رسانه مورد اعتماد وجود داشته باشد و ظرفیت بسیجشده آن در خدمت مهار بیماری قرار گیرد. متأسفم که برخی چقدر از ظرفیت فضای مجازی برای جلب مشارکت عمومی در مدیریت این بیماری غافل هستند. فضای مجازی میتواند تسهیلگر یک سلسله سازوکارهای جبرانی برای مقابله با کاستیها باشد. همه رسانههای ما اعم از شبکههای رسمی وغیر رسمی باید چنان در معرض ظرفیتسازی نوین قرار گیرند که همه اقشار جامعه با همه سبکهای زیستی و گوناگونی فرهنگی ، سیمای خود را در آیینه آن بجا آورند و رسانهها مورد اعتماد شوند و در چنین روزهایی ذخیره اعتماد به رسانه بهکار بیاید. سختیهای کرونا، نیاز به آموزشهای همگانی تازه در خصوص مهارتهای زندگی وکار در شرایط کرونایی و ضرورت شکلگیری روابط تازهای با یکدیگر، با دولت، با کارشناسان حوزه سلامت و با روانشناسان و اقتصاددانها و سیاستمداران را آشکار ساخته است. اینگونه ارتباطات در لحظات بحران باید به کار ما بیایند و از همینجاست که اهمیت بنیادین اعتماد آشکار میشود. امیدوارم زعمای قوم و همه شوراها و ارکان تصمیمگیری بسیار بیش از گذشته به سرمایه اجتماعی و اعتماد و ضرورت تقویت آن اهتمام کنند و همگان اعم از نخبگان سیاسی و اجتماعی از هر کردار و گفتار اعتمادسوز بپرهیزند.
من این چند روز کرونا را از نزدیک زندگی کردهام. کرونا از نمایی نزدیک، واقعیتهای بسیاری درباره جامعه ایران را آشکار میکند. امیدوارم این تجربه از نزدیک را پس از بهبودی و در آیندهای نزدیک در خدمت سیاستپژوهی و نگاهی متفاوت به جامعه ایرانی از منظر تابآوری در مقابل اینگونه مشکلات قرار دهم. کرونا از نمای نزدیک اگرچه تجربهای تلخ و دردناک است اما توشهای برای نگریستن به کاستیها و قوتهای جامعه ایرانی است.
دستیار ارتباطات اجتماعی رئیسجمهوری و سخنگوی دولت
من از هفته پیش برای درمان بیماری کرونا بستری شدهام. اگرچه خیلی مراقب بودم اما ماهیت کارم و ارتباطات اجتماعی گسترده و حضور در مکانهای مختلف مرتبط با آسیبهای اجتماعی سبب شد این روزها درگیر بیماری کرونا باشم. انسان به کرونا که مبتلا میشود تهدید ادامه زندگی را خیلی نزدیک احساس میکند و تازه میفهمد تجربه مرگ بر اثر کرونا اصلاً دوردست نیست. ما برای خود و خانوادهمان، و برای ایمن نگه داشتن جامعه در مقابل این بیماری، به مراقبت از خود، بسیار بیشتر و مسئولانهتر نیازمندیم.
نظام درمان از اولین روزهای کرونا بسیار بیش از گذشته در کانون دید جامعه قرار گرفت و من بهواسطه همراهی با ستاد ملی مقابله با کرونا از روز اول ، واقعیت درگیری نظام بهداشت و درمان کشور با کرونا را شاهد بودم، اما اکنون که خود مبتلا شدهام شناخت واقعیتری کسب میکنم. من حالا خیلی بهتر میفهمم که چرا باید هر انسانی به شکل حداکثری مراقب باشد تا به این بیماری دچار نشود. هر بیمار کرونایی بار زیادی بر دوش کادر درمان و نظام سلامت تحمیل میکند. من از روزی که به این بیماری مبتلا شدهام، یکی از دغدغههایم امکان سرایت این بیماری به دیگری است و هر بار کادرهای درمان را بالای سرم میبینم، این نگرانی، دغدغه و ایثارگری ایشان مرا شرمنده میسازد. بهترین کار این است که با مراقبت از خود اجازه ندهیم تعداد بیماران افزایش یابد و کادرهای درمان را زمینگیر کند. تعارضهای دوگانه جان و نان را بیشتر از گذشته احساس میکنم. جان شیرین خوش است و هیچکس اعم از سیاستگذار و تصمیمگیر، گروههای فشار و رفتارهای فردی آحاد جامعه حق ندارند جان مردم را به خطر اندازند، اما کیست که نداند بیکاری و فقر و پیامدهای اجتماعی و سیاسی ناشی از تهدید نان نیز میتواند به تهدید جان تبدیل شود. فکر میکنم داشتن نظام اقتصادی ضعیف و ناتوان از حمایت اجتماعی مؤثر از اقشار آسیبپذیر اقتصادی که تأثیر تحریمهای اقتصادی آن را مضاعف و فشار زیادی به آن وارد کرده است، حالا روی تلخ خودش را بیشتر به ما نشان میدهد. اگر اقتصاد بدون تحریم و تابآورتری داشتیم حالا دغدغه نان کمتر بود و بیشتر میشد بین دغدغه نان و جان به نفع جان توازن قویتری ایجاد کرد.
این روزها از روی تخت بیمارستان بیشتر به این میاندیشم که نظام مطالعاتی و دانش کروناشناسی هنوز وارد عرصه روانشناسی فردی، روانشناسی اجتماعی کوتاهمدت و درازمدت نشده است و اتفاقاً من غفلت از این پدیده را برای جامعه و سیاستگذاران بسیار جدی و خطرناک میبینم. تجربه زیسته من نشان میدهد ترس از بیماری با فقدان اطلاعات و حرکت در تاریکی و رفتار ناشناخته کووید-19 با بیماران و علائم احتمالی نگرانکننده همراه است. خانوادههایی که کاری از ایشان برنمیآید و باید از بیمار دوری کنند، دوستانی که نمیتوانند به عیادت بیایند، ترس از ناشناختگی، تهدید مرگ در حوزه فردی و سوگواریهای تخلیه نشده خانوادهها آثاری را برای همیشه برجای خواهد گذاشت. احساس میکنم علوم انسانی و اجتماعی ما عرصه بدیعی برای مطالعه پیشرو دارد و باید تجربه تنهایی، ترس، انزوا و طردشدگی را به عنوان آثار کووید-۱۹ بیش از گذشته بررسی کند. ما بهواقع نیازمند آن هستیم که از دست رفتن شادیهای جمعی، عدم امکان حضور در تجمعات و تخلیههای هیجانی یا پرشدن عاطفی ناشی از حضور در ورزشگاهها، مناسک و شعائر مذهبی، جشنها و عروسیها، حتی به سوگ نشستنهای جمعی در کنار اجتنابهای اجباری برای در کنار خانواده بودن و جمع شدنهای خانوادگی، محافل دوستانه در ترکیب اثر فردی و اجتماعی را با دقت بررسی کنیم. فقدان این حضورهای اجتماعی آدمیان سبب میشود آدمها درونریزتر و پرخاشگر و دچار نوعی حرمان شوند که در نهایت به تعرض اجتماعی کشانده خواهد شد. اگر بیماری برای زمانی دراز – بیش از یک سال – طول بکشد، آثار روانیای را که اکنون کم و بیش تجربه میکنیم با گستردگی بسیار زیاد در جامعه مشاهده خواهیم کرد و فضای روانی مردم ایران بسیار ناراضیکنندهتر از گذشته خواهد شد.
امروز در بیمارستانی که بستری هستم گفتوگویی با پرستاران و پزشکان داشتم. غالب پرستاران و پزشکان و کارگران بیمارستانی تجربه ابتلا به کرونا را داشتهاند. با ترس به سرکار میآیند و بعضاً از روی ناچاری، با نوعی دوریگزینی از اقوام و خانواده روبهرو هستند. این روزها به رغم خوشرویی و فداکاری، در درون احساس خوبی از محیط کار ندارند. من با چند نفر از آنها همصحبت شده و حس میکنم در صورت تداوم و گسترش بیماری، شکنندگی در کارشان کاملاً بدیهی است. نگرانیهایی از کار، معیشت و زندگی در پس چهرهها وجود دارد که با مصاحبه نیمهعمیق، به خوبی متوجه آن میشوم.
ناتوانی بودجهای دولت در صورت گسترش بیماری باعث خواهد شد هزینه از جیب بیماران افزایش یابد. در آزمایشگاه بیمارستان با فیشهای آزمایشگاهی چندنفر که مانند من در صف نوبت بودند مواجه شدم. رقم بالایی هزینه چند آزمایش بود که سهم کمی از بیمه داشتند. کارگری غیررسمی که هیچ دفترچه بیمهای هم نداشت در کنارم شکواییه میکرد. بیماری میگفت برای انجام یک تست PCR کرونا در آزمایشگاه خصوصی، باید بیش از ششصدهزار تومان هزینه پرداخت کند. از یکسو نگرانی مردم به رغم توصیههای وزارت بهداشت که بعضاً آن را لازم نمیدانند، باعث مراجعه زیاد مردم به آزمایشگاههای خصوصی برای انجام تست شده است. بنابراین وصف در صورت ادامه این روند و عدم مراعات، ناچار تعطیلیهای تحمیلی دوباره خواهند آمد و از سویی کادر سلامت از کارگر نظافتچی تا پرستار و پزشک و متخصص شکنندهتر شده و با گسترش هزینههای درمان، مردم عاصیتر میشوند؛ اینها را به آثار روحی - روانی ناشی از کرونا اضافه کنید. هیچ زمانی به اندازه امروز – حتی در سالهای جنگ – نظام بهداشت و درمان و تأمین مالی این نظام در آزمونی تا این اندازه سخت قرار نگرفته بود.
من عمیقاً احساس میکنم که نظام سلامت به تنهایی قادر به کشیدن باری نیست که بر دوش آن نهاده میشود. ما به بسیج عمومی همه نیروهای اثرگذار بر جامعه برای مطالبه سیاستگذاری درست در عرصه کرونا، حمایت از کادرهای درمان و مطالعه بینرشتهای مقوله سلامت در مقابل کرونا – فراتر از صرفاً پرداختن علم پزشکی به کرونا - نیازمندیم. کرونا فرصتی برای بازنگری دقیق در نظام سلامت (نه فقط نظام درمان) است. هیچگاه مشارکت عمومی در نظام سلامت از همه ابعاد، به این میزان اهمیت نیافته است. این نقطه از تاریخ نظام سلامت ما شاهد ضرورت یافتن اعتماد کردن مردم به گفتههای متخصصان نظام سلامت و مشارکت ایشان در پیشگیری است و حتی ممکن است نیاز به مشارکت در تأمین هزینههای نظام سلامت نیز باشد. امیدوارم مشارکت همگانی سبب شود بیماری کرونا نرخی نزولی پیدا کند.
امروز، چندین اطلاعیه از سوی مداحان مجلس یا هیأتداران و سخنرانان دیدم. متأسفانه روندی را مشاهده میکنم که گویی اصرار و فشار برای انجام این شعائر در حال تبدیل شدن به یک موضع انقلابی و مذهبی و دینی است. ما ایرانیان سالها برای سیدالشهدا عزاداری کردهایم. عزای کربلا گرفتهایم و شعائر را بجا آوردهایم. عزاداری تعطیلبردار نیست، اما فشار برای انجام شعائر به روش همیشگی اگر با عواقب وخیم برای سلامت مردم همراه شود، ضربهای تاریخی به مراسم عزاداری و روح مشارکت ایرانیان در این مراسم وارد خواهد کرد.
توصیه رهبر معظم انقلاب در سخنرانی تلویزیونیشان به مناسبت عید سعید قربان بسیار راهگشا بود. ایشان فرمودند «در عزاداریها معیار آن چیزی است که کارشناسان بهداشت و ستاد ملی مقابله با کرونا میگویند» و به همه هیأتداران و منبریها توصیه کردند «به سخنان کادر بهداشتی گوش کنند» و «کرونا مسأله کوچکی نیست و اگر همین رعایتها هم انجام نشود آن وقت ممکن است به فاجعهای ختم شود که آن سرش ناپیدا باشد.» درایتی در این سخن نهفته است که امیدوارم با تأسی به آن جامعه ایرانی بتواند روح عاشورا را زنده نگه دارد اما هیچ گامی خلاف اصول صیانت از جان برندارد که از واجبات زندگی مؤمنانه است.
عزاداری نباید به از دست رفتن هیچ جانی بینجامد. نکند خدای ناکرده جان انسانی بر اثر کرونا گرفته شود و فرصت مشارکت در عزاداریهای سالهای آینده را نیابد. من امروز سختیهای یک بیمار کرونایی بودن را درک میکنم و فشار جسمی و روانی آن برای خود و دیگران از کادرهای درمان گرفته تا خانواده را درمییابم. تردید ندارم که گسترش بیماری کرونا بر اثر عزاداریهای بدون مراعات اصول بهداشتی، درد و تلخی نقدهای مجامع جهانی بهداشت و بدخواهان علیه دین و مذهب تشیع را نیز بر آنها خواهد افزود. من پریشب با دکتر حریرچی که به دیدنم آمده بود محاسبه کردیم که حفظ فاصله اجتماعی یکونیم متر در مراکز سربسته یا سر باز، نیازمند تخصیص 9 متر مربع فضا به هر عزادار است. آیا این میزان فضا برای عزاداری و تضمین رعایت معیارهای بهداشتی به هنگام زنجیرزنی و سینهزنی مهیاست؟
این روزها بیش از گذشته به اهمیت رسانه برای مدیریت پدیدههای اجتماعی آگاه شده و ضرورت آن را درک میکنم. تجربه سختی کرونا به من نشان داد که چگونه باید نظام رسانهای را برای مواجهه با اینگونه رخدادها تقویت کرد و تا چه اندازه اهمیت دارد که رسانه مورد اعتماد وجود داشته باشد و ظرفیت بسیجشده آن در خدمت مهار بیماری قرار گیرد. متأسفم که برخی چقدر از ظرفیت فضای مجازی برای جلب مشارکت عمومی در مدیریت این بیماری غافل هستند. فضای مجازی میتواند تسهیلگر یک سلسله سازوکارهای جبرانی برای مقابله با کاستیها باشد. همه رسانههای ما اعم از شبکههای رسمی وغیر رسمی باید چنان در معرض ظرفیتسازی نوین قرار گیرند که همه اقشار جامعه با همه سبکهای زیستی و گوناگونی فرهنگی ، سیمای خود را در آیینه آن بجا آورند و رسانهها مورد اعتماد شوند و در چنین روزهایی ذخیره اعتماد به رسانه بهکار بیاید. سختیهای کرونا، نیاز به آموزشهای همگانی تازه در خصوص مهارتهای زندگی وکار در شرایط کرونایی و ضرورت شکلگیری روابط تازهای با یکدیگر، با دولت، با کارشناسان حوزه سلامت و با روانشناسان و اقتصاددانها و سیاستمداران را آشکار ساخته است. اینگونه ارتباطات در لحظات بحران باید به کار ما بیایند و از همینجاست که اهمیت بنیادین اعتماد آشکار میشود. امیدوارم زعمای قوم و همه شوراها و ارکان تصمیمگیری بسیار بیش از گذشته به سرمایه اجتماعی و اعتماد و ضرورت تقویت آن اهتمام کنند و همگان اعم از نخبگان سیاسی و اجتماعی از هر کردار و گفتار اعتمادسوز بپرهیزند.
من این چند روز کرونا را از نزدیک زندگی کردهام. کرونا از نمایی نزدیک، واقعیتهای بسیاری درباره جامعه ایران را آشکار میکند. امیدوارم این تجربه از نزدیک را پس از بهبودی و در آیندهای نزدیک در خدمت سیاستپژوهی و نگاهی متفاوت به جامعه ایرانی از منظر تابآوری در مقابل اینگونه مشکلات قرار دهم. کرونا از نمای نزدیک اگرچه تجربهای تلخ و دردناک است اما توشهای برای نگریستن به کاستیها و قوتهای جامعه ایرانی است.
صبر وثبات لازمه عبور از بحران ها
محمد هاشمی
فعال سیاسی
رهبر معظم انقلاب در سخنرانی دیروز خود جملهای مهم درباره چشمانداز آینده کشور داشتند. ایشان گفتند: «برای تأمین آینده به صبر و ثبات نیاز داریم.» البته پیش از بیان این جمله، ایشان توصیفی دقیق و واقعبینانه از شرایط کشور، سیاستهای امریکا و غرب در قبال ایران و همینطور تأثیر واقعی این سیاستها بر اوضاع مملکت داشتند. در این توصیف نه تحریمها و فشارهای غرب یکسره بی نتیجه و بدون اثر عنوان شد و نه از آن سو این عوامل، بزرگ و کاملاً بازدارنده ارزیابی شدند. در توصیف رهبری ما اکنون هر چند در شرایط فشار و تحریم خارجی قرار داریم اما این فشارها از یک سو هیچگاه به اهداف صد درصدی خود نمیرسند و از سوی دیگر خود عاملی انگیزشی برای حرکتهای بعدی ما خواهند بود. با همین توصیف است که رهبری در یک ارزیابی منطقی عرصه فعلی را عرصه «جنگ ارادهها» خواندند.
با این مقدمه موضوع «صبر و ثبات» مطرح شده توسط ایشان را میتوان یک پیشنهاد و البته گزینه مهم راهبردی دانست. راهبردی که البته دارای دو بخش و ناظر به دو گروه است. بخش اول این راهبرد موضوع «صبر» است که ناظر به جامعه مطرح شده است. جامعهای که این صبر را نه صرفاً در تحمل وضع موجود بلکه باید در قامت داشتن «امید» نسبت به آینده متجلی کند. اما بخش دوم این راهبرد یعنی بخش «ثبات» به بخشهای مختلف حاکمیت و مقامات و مسئولان کشور بر میگردد. در حقیقت آنها هستند که باید موتور محرک و عوامل پی ریزی این ثبات باشند.
نکته اساسی اما این است که هیچکدام از این دو راهبرد، بدون تحقق دیگری محقق نخواهند شد. از همین روست که رهبری به صورت هوشمندانه و دقیقی هر دوی اینها را در کنار یکدیگر و به صورت مکمل هم مطرح کردهاند و بین آنها فراق و فاصلهای نینداختهاند. پیشبرد و پیگیری راهبرد «صبر» در جامعه به معنای تحمل بار فشارها و داشتن امید همزمان به آینده بدون دیدن مجموعهای از تلاشهای مؤثر از سوی ارکان حاکمیت برای ثبات بخشی به اوضاع کشور ممکن نخواهد بود. در واقع جامعه زمانی میتواند امیدوارانه شرایط ناشی از فشارهای خارجی را تحمل کند که شاهد باشد تلاشی مدبرانه، دلسوزانه و مؤثر از سوی حاکمیت در راستای بهبود وضعیت و تحقق منافع عمومی در جریان است. در آن سوی میدان نیز هرگونه برنامهریزی، تحرک و تلاشی از سوی دستگاههای مختلف حاکمیتی برای مدیریت شرایط فعلی و به ثبات رساندن کشور بدون همراهی صبورانه بدنه جامعه مؤثر نخواهد بود و به هدف نخواهد رسید، حتی اگر این برنامهریزیها از دقیقترین و منطقیترین پشتوانههای کارشناسی و مطالعاتی برخوردار باشند.
تمام آنچه گفته شد چیزی نیست جز ترجمه همان عامل همیشگی قدرتساز در نظام جمهوری اسلامی یعنی عامل «وحدت». وحدتی که فراتر از بحث شعارهای معمول، دارای تعریف و نقشهای کاربردی و عملیاتی است و میتواند با شرحی منطقی از مسیر بهبود شرایط در اوضاع فعلی همراه باشد. اولین اثر نبود عامل «وحدت» در کشور برای چنین شرایطی ایجاد شک و تردید در لایههای مختلف نسبت به آینده و همینطور ضرورت مقاومت در برابر فشارهای خارجی است. بر همین اساس نیز رهبری بلافاصله بعد از طرح مسأله مهم «صبر و ثبات»، درباره بروز تزلزل و ایجاد شک و تردید خصوصاً در بین مسئولان کشور هشدار دادهاند. چرا که کوچکترین تردیدی در این زمینه، مسیر رسیدن به ثبات مورد نیاز کشور را با مخاطره مواجه میکند و بازتاب این وضعیت خواه ناخواه خود را در تشکیک برای «صبر» در برخی لایههای اجتماعی نشان خواهد داد. با این حساب پر بیراه نیست که بگوییم پایبندی فعالانه بر «صبر» توسط جامعه و پیگیری مسئولانه و مستمر «ثبات» توسط مقامات مهمترین راز توفیق در برابر فشارهای خارجی فعلی خواهد بود. حرکت در مسیر حفظ و تقویت ثبات قاعدتاً به معنای از رونق انداختن بیان دیدگاههای مختلف و یا اصطلاحاً نقادی یا پایان دادن به رقابتهای سیاسی قانونی نیست بلکه رعایت ملاحظات کلانتری از سوی مجموعههای مختلف حاکمیتی و جناحهای کشور است ناظر بر این مسأله که آرامش و ثبات کشور دستخوش جنجالسازیها نشود چه مسیر پیشرفت و عبور از بحرانها و مشکلات از ثبات میگذرد.
فعال سیاسی
رهبر معظم انقلاب در سخنرانی دیروز خود جملهای مهم درباره چشمانداز آینده کشور داشتند. ایشان گفتند: «برای تأمین آینده به صبر و ثبات نیاز داریم.» البته پیش از بیان این جمله، ایشان توصیفی دقیق و واقعبینانه از شرایط کشور، سیاستهای امریکا و غرب در قبال ایران و همینطور تأثیر واقعی این سیاستها بر اوضاع مملکت داشتند. در این توصیف نه تحریمها و فشارهای غرب یکسره بی نتیجه و بدون اثر عنوان شد و نه از آن سو این عوامل، بزرگ و کاملاً بازدارنده ارزیابی شدند. در توصیف رهبری ما اکنون هر چند در شرایط فشار و تحریم خارجی قرار داریم اما این فشارها از یک سو هیچگاه به اهداف صد درصدی خود نمیرسند و از سوی دیگر خود عاملی انگیزشی برای حرکتهای بعدی ما خواهند بود. با همین توصیف است که رهبری در یک ارزیابی منطقی عرصه فعلی را عرصه «جنگ ارادهها» خواندند.
با این مقدمه موضوع «صبر و ثبات» مطرح شده توسط ایشان را میتوان یک پیشنهاد و البته گزینه مهم راهبردی دانست. راهبردی که البته دارای دو بخش و ناظر به دو گروه است. بخش اول این راهبرد موضوع «صبر» است که ناظر به جامعه مطرح شده است. جامعهای که این صبر را نه صرفاً در تحمل وضع موجود بلکه باید در قامت داشتن «امید» نسبت به آینده متجلی کند. اما بخش دوم این راهبرد یعنی بخش «ثبات» به بخشهای مختلف حاکمیت و مقامات و مسئولان کشور بر میگردد. در حقیقت آنها هستند که باید موتور محرک و عوامل پی ریزی این ثبات باشند.
نکته اساسی اما این است که هیچکدام از این دو راهبرد، بدون تحقق دیگری محقق نخواهند شد. از همین روست که رهبری به صورت هوشمندانه و دقیقی هر دوی اینها را در کنار یکدیگر و به صورت مکمل هم مطرح کردهاند و بین آنها فراق و فاصلهای نینداختهاند. پیشبرد و پیگیری راهبرد «صبر» در جامعه به معنای تحمل بار فشارها و داشتن امید همزمان به آینده بدون دیدن مجموعهای از تلاشهای مؤثر از سوی ارکان حاکمیت برای ثبات بخشی به اوضاع کشور ممکن نخواهد بود. در واقع جامعه زمانی میتواند امیدوارانه شرایط ناشی از فشارهای خارجی را تحمل کند که شاهد باشد تلاشی مدبرانه، دلسوزانه و مؤثر از سوی حاکمیت در راستای بهبود وضعیت و تحقق منافع عمومی در جریان است. در آن سوی میدان نیز هرگونه برنامهریزی، تحرک و تلاشی از سوی دستگاههای مختلف حاکمیتی برای مدیریت شرایط فعلی و به ثبات رساندن کشور بدون همراهی صبورانه بدنه جامعه مؤثر نخواهد بود و به هدف نخواهد رسید، حتی اگر این برنامهریزیها از دقیقترین و منطقیترین پشتوانههای کارشناسی و مطالعاتی برخوردار باشند.
تمام آنچه گفته شد چیزی نیست جز ترجمه همان عامل همیشگی قدرتساز در نظام جمهوری اسلامی یعنی عامل «وحدت». وحدتی که فراتر از بحث شعارهای معمول، دارای تعریف و نقشهای کاربردی و عملیاتی است و میتواند با شرحی منطقی از مسیر بهبود شرایط در اوضاع فعلی همراه باشد. اولین اثر نبود عامل «وحدت» در کشور برای چنین شرایطی ایجاد شک و تردید در لایههای مختلف نسبت به آینده و همینطور ضرورت مقاومت در برابر فشارهای خارجی است. بر همین اساس نیز رهبری بلافاصله بعد از طرح مسأله مهم «صبر و ثبات»، درباره بروز تزلزل و ایجاد شک و تردید خصوصاً در بین مسئولان کشور هشدار دادهاند. چرا که کوچکترین تردیدی در این زمینه، مسیر رسیدن به ثبات مورد نیاز کشور را با مخاطره مواجه میکند و بازتاب این وضعیت خواه ناخواه خود را در تشکیک برای «صبر» در برخی لایههای اجتماعی نشان خواهد داد. با این حساب پر بیراه نیست که بگوییم پایبندی فعالانه بر «صبر» توسط جامعه و پیگیری مسئولانه و مستمر «ثبات» توسط مقامات مهمترین راز توفیق در برابر فشارهای خارجی فعلی خواهد بود. حرکت در مسیر حفظ و تقویت ثبات قاعدتاً به معنای از رونق انداختن بیان دیدگاههای مختلف و یا اصطلاحاً نقادی یا پایان دادن به رقابتهای سیاسی قانونی نیست بلکه رعایت ملاحظات کلانتری از سوی مجموعههای مختلف حاکمیتی و جناحهای کشور است ناظر بر این مسأله که آرامش و ثبات کشور دستخوش جنجالسازیها نشود چه مسیر پیشرفت و عبور از بحرانها و مشکلات از ثبات میگذرد.
تحریم و تحریف
رودررویی و تقابل میان کشورها ابعاد گوناگونی دارد و بهطور معمول و قطعی هیچگاه تکبعدی نیست. مقابله اقتصادی، سیاسی، نظامی، فرهنگی و تبلیغی و بهطور مشخص رسانهای یکدیگر را تکمیل میکنند. آغاز تقابلها از نوع نظامی و جنگ نیست، بلکه این شیوه به معنای پایان ماجرای تقابل میان کشورها است. آغاز آن مواجهه از رسانه و تغییر ذهن است، سپس سیاست و بعد اقتصاد و در پایان مواجهه نظامی است. مواجهه رسانهای چیست؟ تسخیر ذهنها از طریق قلب حقیقت و انتشار اخبار غیرواقعی یا برجسته کردن برخی از امور نهچندان مهم و نیز به حاشیه بردن یا ندیدن امور مهم است. این را میتوان همان تحریف حقیقت و واقعیت نامید.
این اقدام و مبارزهای از جنس نرمافزاری است. در این چارچوب تحریف مکمل تحریم میشود. همان طور که مقام معظم رهبری در سخنان عید قربان اظهار داشتند که: «به موازات تحریم دشمن، یک جریان تحریف هم وجود دارد: تحریف حقایق، واژگونه نشان دادن واقعیات؛ چه واقعیات کشور ما، چه واقعیات مرتبط با کشور ما. این تحریف هم یکی از کارهایی است که آنها انجام میدهند. هدف این تحریف دو چیز است: یکی ضربه به روحیه مردم، یکی هم آدرس غلط دادن برای رفع مشکل تحریم. پول زیادی هم دارند خرج میکنند برای اینکه این حقایق را تحریف کنند... اگر جریان تحریف شکست بخورد، جریان تحریم قطعاً شکست خواهد خورد، زیرا که عرصه، عرصه جنگ ارادهها است. از اول انقلاب، خط ثابت دشمن همین بود... به مردم ایران تفهیم کنند که بیچاره شدید، دیگر کارتان تمام است، هیچ کاری از عهده کسی برای شما برنمیآید. اگر نقطه قوتی در کشور باشد، مطلقاً انکار میکنند. نقطه زرد اگر وجود داشته باشد، این را 10 برابر میکنند برای اینکه روحیه مردم و امید مردم، بخصوص امید جوانها، تضعیف بشود.» در واقع اگر طرف مقابل در تحریف موفق شود، آنگاه بهراحتی میتواند ثمرات تحریم را دریابد، ولی اگر بتوان آن را در این جبهه زمینگیر کرد، در این صورت تحریم را هم میتوان به جای تهدید، تبدیل به فرصت کرد و بیشترین دستاوردها را از آن برای کشور و مردم حاصل نمود.
بنابراین شرط و یا در واقع پیششرط مقابله با تحریم، مواجهه و شکست دادن تحریف است. این امر چگونه رخ خواهد داد؟ متأسفانه باید گفت که مهمترین نقطه ضعف جامعه ما نه اقتصاد است و نه دیپلماسی خارجی و نه توان و قدرت نظامی، که اتفاقاً در همه این زمینهها نقاط قوت خاص خود را داریم. اقتصاد ایران علیرغم شدیدترین تحریمها توانسته است حداقلهای مورد نیاز جامعه را تأمین کند و همچنان به بقای خود ادامه دهد. اگر یک نفر زیر وزنه 200 کیلوگرمی قدری خم میشود و حتی نتواند تحرک جدی داشته باشد، این به معنای ضعف او نیست، بلکه قدرت او را میرساند که قادر به تحمل این وزنه هست. تحریف یعنی اینکه خم شدن او را ببینیم، ولی پایداری و استقامتش را در تحمل این وزنه سنگین نبینیم. در دیپلماسی خارجی نیز همین که ایران توانست اتحاد جهانی علیه خود را به اتحاد علیه ایالات متحده تبدیل کند و از زیر بار قطعنامههای شورای امنیت خارج شود، نشاندهنده ظرفیت و توانایی مبارزه در این جبهه است. در حوزه نظامی پاسخهای داده شده به تجاوز هواپیمای پیشرفته امریکایی به مرزهای ایران و سپس موشکباران پایگاه امریکایی در عراق شاهد مناسب برای قدرت نظامی است. ولی در این میان وضعیت رسانهای ایران، یعنی آنجا که باید بازتابدهنده حقیقت باشد و با تحریف مبارزه کند، نه تنها بسیار ضعیف است، بلکه هر روز که میگذرد این ضعف نمایانتر میشود. بهطوری که قدرت رسانهای ایران در بازتاب واقعیت جامعه هیچ تناسبی با سایر وجوه قدرت ایران ندارد و لذا دشمنان ما نیز از همین روزنه وارد شدهاند و هر روز بیش از پیش در حال پیشروی هستند و این خطر وجود دارد که سایر دستاوردها نیز تحتالشعاع این وضع قرار گیرند. برای جبران این نقیصه و غلبه بر تحریف چه باید کرد؟ هیچ راهی جز تقویت نظام رسانهای از طریق استقلال و توسعه نفوذ آن وجود ندارد. رسانه وضعیت شکنندهای دارد. با اولین سوگیریها و دروغها، اعتبارش زایل میشود و مردم به آن بیاعتماد میشوند. با این نظام رسانهای نمیتوان به جنگ با تحریف رفت و اگر در برابر تحریف بیدفاع شویم، تحریم نیز مزید بر علت شده و مجبور به تسلیم میشویم. خط اول و مقدم جبهه مبارزه با تحریف، رسانه است. در حالی که این خط ضعیف است و احتمالاً تا حالا فرو ریخته، هرچند امکان بازسازی آن وجود دارد. در فقدان بازسازی این خط، بدون تردید سایر دستاوردها بیاثر خواهند شد و سایر فشارها از جمله تحریمها نیز اثرگذاری بیشتری پیدا خواهند کرد.
این اقدام و مبارزهای از جنس نرمافزاری است. در این چارچوب تحریف مکمل تحریم میشود. همان طور که مقام معظم رهبری در سخنان عید قربان اظهار داشتند که: «به موازات تحریم دشمن، یک جریان تحریف هم وجود دارد: تحریف حقایق، واژگونه نشان دادن واقعیات؛ چه واقعیات کشور ما، چه واقعیات مرتبط با کشور ما. این تحریف هم یکی از کارهایی است که آنها انجام میدهند. هدف این تحریف دو چیز است: یکی ضربه به روحیه مردم، یکی هم آدرس غلط دادن برای رفع مشکل تحریم. پول زیادی هم دارند خرج میکنند برای اینکه این حقایق را تحریف کنند... اگر جریان تحریف شکست بخورد، جریان تحریم قطعاً شکست خواهد خورد، زیرا که عرصه، عرصه جنگ ارادهها است. از اول انقلاب، خط ثابت دشمن همین بود... به مردم ایران تفهیم کنند که بیچاره شدید، دیگر کارتان تمام است، هیچ کاری از عهده کسی برای شما برنمیآید. اگر نقطه قوتی در کشور باشد، مطلقاً انکار میکنند. نقطه زرد اگر وجود داشته باشد، این را 10 برابر میکنند برای اینکه روحیه مردم و امید مردم، بخصوص امید جوانها، تضعیف بشود.» در واقع اگر طرف مقابل در تحریف موفق شود، آنگاه بهراحتی میتواند ثمرات تحریم را دریابد، ولی اگر بتوان آن را در این جبهه زمینگیر کرد، در این صورت تحریم را هم میتوان به جای تهدید، تبدیل به فرصت کرد و بیشترین دستاوردها را از آن برای کشور و مردم حاصل نمود.
بنابراین شرط و یا در واقع پیششرط مقابله با تحریم، مواجهه و شکست دادن تحریف است. این امر چگونه رخ خواهد داد؟ متأسفانه باید گفت که مهمترین نقطه ضعف جامعه ما نه اقتصاد است و نه دیپلماسی خارجی و نه توان و قدرت نظامی، که اتفاقاً در همه این زمینهها نقاط قوت خاص خود را داریم. اقتصاد ایران علیرغم شدیدترین تحریمها توانسته است حداقلهای مورد نیاز جامعه را تأمین کند و همچنان به بقای خود ادامه دهد. اگر یک نفر زیر وزنه 200 کیلوگرمی قدری خم میشود و حتی نتواند تحرک جدی داشته باشد، این به معنای ضعف او نیست، بلکه قدرت او را میرساند که قادر به تحمل این وزنه هست. تحریف یعنی اینکه خم شدن او را ببینیم، ولی پایداری و استقامتش را در تحمل این وزنه سنگین نبینیم. در دیپلماسی خارجی نیز همین که ایران توانست اتحاد جهانی علیه خود را به اتحاد علیه ایالات متحده تبدیل کند و از زیر بار قطعنامههای شورای امنیت خارج شود، نشاندهنده ظرفیت و توانایی مبارزه در این جبهه است. در حوزه نظامی پاسخهای داده شده به تجاوز هواپیمای پیشرفته امریکایی به مرزهای ایران و سپس موشکباران پایگاه امریکایی در عراق شاهد مناسب برای قدرت نظامی است. ولی در این میان وضعیت رسانهای ایران، یعنی آنجا که باید بازتابدهنده حقیقت باشد و با تحریف مبارزه کند، نه تنها بسیار ضعیف است، بلکه هر روز که میگذرد این ضعف نمایانتر میشود. بهطوری که قدرت رسانهای ایران در بازتاب واقعیت جامعه هیچ تناسبی با سایر وجوه قدرت ایران ندارد و لذا دشمنان ما نیز از همین روزنه وارد شدهاند و هر روز بیش از پیش در حال پیشروی هستند و این خطر وجود دارد که سایر دستاوردها نیز تحتالشعاع این وضع قرار گیرند. برای جبران این نقیصه و غلبه بر تحریف چه باید کرد؟ هیچ راهی جز تقویت نظام رسانهای از طریق استقلال و توسعه نفوذ آن وجود ندارد. رسانه وضعیت شکنندهای دارد. با اولین سوگیریها و دروغها، اعتبارش زایل میشود و مردم به آن بیاعتماد میشوند. با این نظام رسانهای نمیتوان به جنگ با تحریف رفت و اگر در برابر تحریف بیدفاع شویم، تحریم نیز مزید بر علت شده و مجبور به تسلیم میشویم. خط اول و مقدم جبهه مبارزه با تحریف، رسانه است. در حالی که این خط ضعیف است و احتمالاً تا حالا فرو ریخته، هرچند امکان بازسازی آن وجود دارد. در فقدان بازسازی این خط، بدون تردید سایر دستاوردها بیاثر خواهند شد و سایر فشارها از جمله تحریمها نیز اثرگذاری بیشتری پیدا خواهند کرد.
محصولات چند رسانه ای «ایران»
آزمون دکتری زیر سایه کرونا
کنکور دکترای امسال بعد از چند بار تأخیر در نهایت با حضور صد و هشتاد هزار نفر و با رعایت پروتکل های بهداشتی و اجباری بودن زدن ماسک از سوی سازمان سنجش برگزار شد.
بارکد را اسکن کنید وگزارش ویدئویی آزمون دکتری زیر سایه کرونا را ببینید
سرنوشت کنکور چه خواهد شد؟
آزمون دکتری، بعد از چندبار تأخیر؛ با ماسک و پروتکل های بهداشتی بالاخره برگزار شد. گزارشگر روزنامه ایران در حاشیه آزمون با ابراهیم خدایی رئیس سازمان سنجش درباره جزئیات برگزاری کنکور گفت و گو کرده است.
بارکد را اسکن کنید وگزارش ویدئویی سرنوشت کنکور چه خواهد شد؟ را ببینید
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
شنبههای مقاومت و پنجشنبههای تولید
-
ماجرای درختی که سر از شعرهای سایه درآورد
-
فصل الخطاب
-
نقشه کرونا در تهران
-
نظر ستاد کرونا حجت است تک روی ممنوع
-
آرامش خاطر برای اتباع خارجی
-
منشأ تورم
-
همزیستی عاشقانه فرشتهها
-
پیشنهاد جنجالی ترامپ: انتخابات را به تعویق بیندازید
-
برگزاری اولین کنکور کرونایی با حضور 179هزار داوطلب
-
کرونا از نمای نزدیک
-
صبر وثبات لازمه عبور از بحران ها
-
تحریم و تحریف
-
صفحه ویژه ایران قرن
-
محصولات چند رسانه ای «ایران»
اخبارایران آنلاین