6 پیشنهاد برای دیدن، شنیدن و خواندن
آخرهفته انجام دهید
از گل بو فیوضی
شهر
1.نروید بیرون!
آرام و مؤثر باشید
با درد صبر کن که دوا میفرستمت
یکی از پیشنهادهایم برای اسفند راه رفتن در خیابان بود. اسفند ماه خوش شروع فراغت است. نه کسالت از آن میبارد مثل میانه تعطیلات، نه آنچنان فشاری روی آدمهاست. ماهی که میتوانست استاندارد زندگی باشد. هوا خوش و دل آدمها خوش. خنک و سبک و رنگرنگ، لبریز از بوی تردی جوانهها در شهر. اما حالا، در این سال عجیب و پر التهاب اسفند هم به اسفندهای همیشه نمیماند. اسفند هم خاکستری شده است و پیاز نرگسها و لالهها در خاک ترسیده، پنهان شده تا شاید در سال نو آرام گیرد همه چیز. سر زند دوباره، سبز شود. اما آدمیزاد به امید زنده است و برای ماندگار کردن امیدش باید عقل کند. باید سمت درست و آگاه زندگی بایستد. مثل همین روزها که بیشتر از هر چیز به رفتاری آرام، حساب شده و عاقلانه نیاز است. نمیشود رفت بیرون، نمیشود در خیابان پرسه زد. حال خوش بیداری طبیعت را کنار تن کهنه درختها، زیر بارانهای گاه به گاه اسفند و در صدای پرندهها جشن گرفت اما میشود یک شهروند آگاه بود. میشود نترسید از نگرانی از دست دادن و شیوع بیماری. میشود بیتنش و اضطراب رفتاری درست داشت همانگونه که باید و از زندگی مدرن در کلانشهر برمیآید. میدانم آدم تنهاتر و ترسیدهتر و بیپناهتر میشود اما همین هم قاعده دارد. جای راه رفتن در شهر پای پنجره بارانی یک روز ساده اسفند بایستید هم از سبزی درختها و شهر لذت ببرید هم پرهیز کنید. از نادرستی و اشتباه و دامن زدن به شیوع بیماریها و راههای انتقال آن پرهیز کنید. دستهایتان را منظم بشویید. اگر کار ضروری ندارید بیرون نروید. اصول زندگی مجازی را بهتر بیاموزید. جای انتقال وجه از دم باجه یا عابربانکها عملیات آنلاین بانکی را به زندگی اضافه کنید. انسان عصر خودتان باشید. بیحسرت و نگرانی هم زندگی کنید و هم مراقب باشید، تا برسد به آن لحظه حول حالنا و بگرداند ایام را به خیر به سبکی تحملناپذیر و بگذرد این روزها و التهاب آن.
تلویزیون
2.ببینید سریال «کرگدن» را
چالش آدرنالین
در شبکه خانگی
همانطور که پیش از این هم نوشته بودم اگر سریال کرگدن را به روال معمول سریالهای شبکه خانگی ببینید ممکن است در قسمت اول وحشتزده شوید. بیهشداری برای سن تماشاگران یا میزان بلندی صدا ناگهان شما را پرتاب میکند وسط مصیبتی که از دل چند دقیقه خوشی گرفتارش شدهاید. ریتم تند و میزان بیرحمی غیرقابل تصور به آنهمه ظرافت و تجملی که عادت داشتیم نمیخورد. ممکن است مثل هر سریال دیگری با کودکان یا افراد حساس به خشونت پای تماشا نشسته باشید اما سریال مثل آنها نیست. سریال از جای دیگری تعریف میشود و شما را به یک بازی تازه دورتر از سطح انتظار و معمول میبرد. که برای چنین چیزی بهتر بود دستکم هشدار سن میداشت.
این سریال در قسمتهای نخستین بیشتر به یک شیطنت میماند. اما اگر کمی صبوری کنید و به قسمتهای دهم یازدهم برسید سریال راه خودش را پیدا میکند. هر قسمت درستتر و شبیهتر میشود به نمونههای موفقی که وفادار به قواعد ژانر پیش میروند و در نمونههای موجود در بین سریالهای شبکه خانگی به جرأت میتوانم بگویم تنها سریالیست که به دور از بازیهای معمول مخاطب را هر قسمت بیشتر از قبل میکشاند و از سویی دیگر بازی روان بازیگرها، جنسی از صمیمیت و یکدستی در بازی و درست بودن هر کدام سرجایشان شما را به کاراکترها علاقهمند میکند. شاید بتوان گفت یکی از بهترین انتخابهای بازیگرها در سریالهای اخیر از آن کرگدن است. جمعی که بیشترشان از صحنه تئاتر آمدهاند و حالا کنار هم خوش نشستهاند. قدرتمندترین بخش این سریال. پوریا رحیمی سام با طنز ریز و شخصیت سادهگیر و همیشه بذلهگو در کنار زمختی کاراکتر بانیپال شمون با بازی قاطعانه و مسلط هدی زین العابدین در کنار زنانه بودن و نگرانی مدام سارا بهرامی ترکیب رنگارنگی را به تصویر میکشد که خوشایند و حسابشده است. مصطفی زمانی، الهام کردا، پانتهآ پناهیها، ستاره پسیانی، کاظم سیاحی و نادر فلاح هم به این ترکیب، اتمسفری باورپذیر دادهاند و باید بگویم سریال از لحاظ بازی چیزی کم ندارد.
رادیو خانگی
3.گوش کنید به پادکست «رادیو دیو» را
از اینجا صدای شهرها به گوش میرسد
www.radiodeev.org
«فضای شهری تهران در اولین برخورد توده سیالی از جنس صداست یک هوم یا همهمه گنگ که رنگ خاکستری را در ذهن تداعی کرده و مانند حجمی برخاسته از هزاران زنبور خشمگین با انسان حرکت میکند این صدای تهران قرن بیستویکم است. در ایستگاه متروی دروازه دولت با کمی دقت میتوان اجزای این توده را به تفکیک شنید. دو صدای مختلف بیپ از دروازه الکترونیک بلیتخوان، صدای بم یکی از مأموران مترو...» اینطور میشود. این دقیقاً صدای تهران است. صدای زیستی که بلدش هستیم. صدایی که حتی اگر نشنویم و بیدقت از کنارش بگذریم لحظه به لحظه آن را میدانیم. ریز به ریزش را زندگی کرده ایم. رادیو دیو پادکستی که از همان ابتدا جایش را میانه موسیقی و ادبیات و جغرافیایی که آن ادبیات و موسیقی متعلق به آن است پایهگذاری میکند. در هر قسمت نخست یک موسیقی از شهری میشنویم و پس از آن یک مکالمه، بخشی از یک داستان، روایتی از آن شهر و منطقه تا به همراه آن موسیقی ابتدایی نزدیکترین تجربه زیستی را به شنونده منتقل کند. اگر اهل تصویرسازی هستید، اگر نت و کلمه برای شما تصویر میسازد، این پادکست خیلی به دلتان مینشیند. ضمن آنکه همراه این حال خوش با آن متن و آن قطعه موسیقی هم آشنا میشوید.
این پادکست مثل پادکستهای داستان محور نیاز به تمرکز بالا ندارد و میتوانید در هر فضایی براحتی آن را گوش دهید. پادکستی رنگارنگ بین کلمهها و موسیقی. همچنین نیازی نیست منظم و از ابتدا قسمتها را به ترتیب گوش دهید. هر بخش یک داستان و یک روایت منحصر به فرد دارد که میتواند موسیقی متن این روزهای در خانه ماندن شود. هر روز را با طعم و حالوهوای یک شهر زندگی کنید تا در خانه ماندن لذتبخشتر شود.
ادبیات
4.بخوانید کتابهای
«باشگاه مغز» را
تمرین ذهن کنید تا آرام شوید
انتشارات مهرسا - چاپ یازدهم - ۱۳۹۸
اغلب ما آگاهی نسبتاً مناسبی از عضلات، استخوانها و مفاصل خود داریم. میدانیم که هریک از اجزای بدن ما چه وظایفی برعهده دارند یا اصطلاحاً به چه دردی میخورند. همچنین از شیوهها و روشهای تقویت یا تخریب آنها آگاهی داریم. میدانیم و باور داریم که ورزش منظم، عضلات را تقویت خواهد کرد و توان جسمی ما را افزایش میدهد. اما متأسفانه بسیاری از ما اطلاع چندانی از مغز خود، اجزا و عملکرد آن و شیوههای تقویت یا تضعیف آن نداریم؛ این درحالی است که مغز انسان مهمترین بخش وجودی او برای انسان بودن و هوشمند زندگی کردن است. حفظ سلامت مغز و تقویت توانمندیهای آن باید از هدفهای اصلی ما در هر سن و در هر موقعیتی باشد. اما برای رسیدن به این هدف داشتن دانش مناسب و عمل به گروهی از توصیههای کلیدی ضروری است.
کتاب «باشگاه مغز» حاوی تمریناتی برای تقویت توانمندیهای مغز است، تمرینات درنظرگرفته شده در این کتاب و آموزشها و نکات کاربردی، دست به دست هم دادهاند تا در ۱۶ پله، مغز شما را در هفت حیطه شناختی مهم یعنی حافظه، توجه، مهارتهای بصری- فضایی، حل مسأله و منطق و مهارتهای محاسباتی، تشخیص احساسات و مهارتهای کلامی بیش از پیش توانمند سازند. خرید این کتاب به منزله ثبتنام در یک دوره بازتوانی مغزی است.
طی اجرای منظم تمرینات باشگاه مغز در ۱۶ پله در دوره زمانی ۲ تا ۶ ماهه اگرچه ممکن است ابتدا تصور کنید سرعت تقویت عملکردهای مغزی شما کم است، اما نتیجه نهایی بدون شک برای شما بسیار جذاب خواهد بود.
مسأله مهمی که درباره این کتاب اهمیت دارد چیدمان دورهای مهارتها و سخت شدن تدریجی تمرینها طی دوره است.
اگر مدام چیزهایی از خاطرتان میرود. اگر تمرکز ندارید. نگران ابتلا به آلزایمر هستید. اگر این روزها استرس شرایط موجود شما را از زندگی روزمره بازداشته و نیاز به برگرداندن آرامش به زندگی دارید تمرینات این کتابها یکی از پیشنهادهای سالم و کم خرج برای کمک به شماست.
ادبیات
5.بخوانید «قدرت بیقدرتان» را
کتابی که باید خوانده شود
نشر نو ۱۳۹۷
واتسلاف هاول نویسنده، نمایشنامهنویس، سیاستمدار و اولین رئیس جمهوری جمهوری چک از ۱۹۹۳ تا ۲۰۰۳ بوده است. هاول یکی از مهمترین متفکران در میان مخالفان کمونیست دهه ۱۹۷۰ بود. او در کتاب قدرت بیقدرتان که در سال ۱۹۷۸ و پس از سرکوبی بهار اصلاحطلبی در پراگ منتشر شد، درباره ماهیت یک نظام ایدئولوژیک جدید به اسم «پساتوتالیتر» حرف میزند؛ موضوعی که از عوامل بیداری مردم چکسلواکی و وقوع انقلاب مخملین به رهبری هاول شد.
واتسلاف هاول در این کتاب نظام پساتوتالیتر را نوعی از رژیم تمامیتخواه توصیف کرده است که از پایه و اساس با دیکتاتوری کلاسیک فاصله و با دریافت معمول از توتالیتریسم (تمامیتخواهی) تفاوت دارد. او ماهیت این نوع رژیم را شگفتانگیز میداند چون به اسم آزادی، کارگران و انسانها، آنها را به بردگی میگیرد و به نام دموکراسی انتخاباتی نمایشی برگزار میکند و بهنام جریان آزاد، اطلاعات و آزادی بیان، انسانها را از شنیدن و خواندن دیدگاههای مختلف محروم میکند. این رژیم همهچیز را جعل و وارونه نشان میدهد و وانمود میکند به حقوق بشر احترام میگذارد؛ اما درواقع همیشه در حال وانمود کردن با دستانی پوشیده در دستکشهای ایدئولوژیک است. برای همین است که زندگی در چنین نظامی، آکنده از دورویی و ریا و دروغ است. لازم نیست مردم همه دروغها و مغلطههای این نظام را باور کنند، اما باید چنان رفتار کنند که گویی باورشان دارند، یا دست کم در سکوت از کنارش بگذرند.
هاول در قدرت بیقدرتان به مخاطبانش نشان میدهد که ریشه اغلب جنبشها و اعتراضات که علیه رژیمهای پساتوتالیتر شکل میگیرد از انسانهای بیقدرت غیرسیاسی است و براساس مسائل غیرسیاسی به وجود میآید، زیرا، زندگی تحت اسارت رژیمهای پساتوتالیتر به جایی میرسد که هر عمل صادقانه و مسئولانه غیرسیاسی هم به معنای مقابله با نظام تلقی میشود. هاول در بخشهای پایانی کتاب نشان میدهد که نه تنها از نظامهای پساتوتالیتر گریزان است، بلکه از تحقق نظامهای دموکراتیک پارلمانی سنتیای هم که میتوانند انسانها را «فوقالعاده ظریفتر و تلطیفشدهتر، در مقایسه با شیوههای خشن جوامع پساتوتالیتر» فریب دهند و بازیچه خودشان کنند نگران است.
اگر این کتاب را ندارید میتوانید از یکی از سایتهای خرید آنلاین کتاب یا نسخه فیزیکی آن را تهیه کنید یا اگر اهل خواندن کتاب الکترونیک هستید فایل کتاب را بخرید.
رادیو خانگی
6.بشنوید «شنیدستان» را
مجلهها را میشود شنید
nadastan.com
ناداستان (Nonfiction) قالبی ادبی است که ریشه در واقعیت دارد. روایتهای مستندی مثل زندگی نگاره و سفرنامه که با اتفاقات روزمره پیوند میخورند و برای خیلیها از داستان جذابترند. تجربههایی که با تکنیکهای داستانگویی روایت میشوند اما بهخاطر واقعی بودن، واضح و جسورانهاند. پیش از این نویسنده و هنرمند را کسی میدانستند که از قدرت تخیل بالایی برخوردار باشد؛ یکی که میتواند تصویرهایی بکر و جذاب برای مخاطب خلق کند و هرچه بیشتر از واقعیت فاصله بگیرد. اما این روزها کمتر نویسندهای را میتوان یافت که ناداستان ننوشته باشد و به مواجههای بیواسطه با واقعیت نرفته باشد.مجله ناداستان ماهنامهای است ادبی که حول چیزهای زندگی امروز ما میگردد و آن را از منظر ادبیات دوباره نشانمان میدهد. ناداستان آن ادبیات خالص است که همه چیز را میپالاید، ادبیاتی که از زندگی نسخههای قابل تحملتری برای ما میسازد.
حالا این گروه بعد از چهار شماره شنیدستان را هم به راه انداختهاند. رادیو، پادکست یا نسخهای شنیداری از ناداستان که اگر فرصت تورق و خواندن ندارید میتوانید مطالب مجله را بشنوید. فایل شنیدستان را میتوانید از سرویسهای پادکست فارسی دانلود کنید و هر زمان که دوست داشتید به بخشی از آن گوش دهید.