غروب «مهر» در مرداد
ندا سیجانی- مرداد ماه 98 بود، به انگیزه زادروز تولد استاد ابراهیم قنبری مهر (مبتکر ایرانی و سازنده پیشکسوت ساز)، میهمان منزلش بودیم. گفتوگویی با عنوان «سرپنجههای عشق بر پیکرهای بیجان». او شاگرد و میراثدار اخلاق، منش و هنر استادش ابوالحسن صبا و تنها بازمانده مکتب او بود؛ آنچنان که هرگاه از صبا نام برده میشد اشک در چشمانش حلقه میزد. استاد قنبری مهر درآخرین گفتوگویش گفت: «صادقانه کار کردم و داشتههایم را که همان اسرار عشق است با صداقت به مردم کشورم هدیه کردم و تمام زندگیام همین بوده و این پایان خط من است... و امروز خوشبختم و آرزویی ندارم. اگرچه زندگیام پستی و بلندیهای بسیاری داشت اما روزگارم را با وجدانی آسوده طی میکنم.»
میرعلیرضا میرعلینقی
منتقد و پژوهشگر موسیقی
آخرین یادگار زنده و موجود از عصر صبا را از دست دادیم و بیتردید دنیایی خالیتر و تیرهتر را پیشرو داریم. بیتردید در ظلمتی آخرالزمانی به سر میبریم که خوبانمان این چنین سریع از پی هم میروند. هرکس بالاخره در ایستگاهی خواهناخواه از قطار زندگی بیرون خواهد آمد و غرض نقشی است کز ما باز مانَد. دریغ اینجاست که بزرگان تأثیرگذارمان نسل به نسل کمتر میشوند و از لحاظ هنری و منش انسانی، جایگزین شایستهای ندارند و اگر دارند در سطحی فراتر از استادانشان نیستند. در مورد ابراهیم قنبری مهر بزرگ، باز هم به نسبت، ادامهدهندگانی بهتر از همتایانشان در رشتههای دیگر، دیده میشوند و این هم از کرامت نفس پاک و گوهر تابناک وجود استاد است. مردی بزرگ که تاریخ سازسازی جدید ایران با نام او آغاز میشود.
خبر درگذشت استاد ابراهیم قنبری مهر، یکی از غمبارترین وقایع عمر من است. ایشان و پروفسور امانوئل ملیک اصلانیان، به نظرمن، در رفیعترین اوج ممکن از تعالی، هم در هنر و هم در انسانیت قرار داشتند و هرکدام در فضای شخصی خود تا سرحد توان و امکان، تأثیر گذاشتند. درباره مقام هنری و سلوک انسانی استاد قنبری مهر پیش از این هم بارها نوشتهام و قصد تکرار مطلبی را ندارم. سازهای نفیس او در تمام جهان پراکنده است و میراث هنری او به همت خانوادهاش با دقت و مسئولیت، حفظ میشود. پرتو وجود معنوی و انسانی او که جای حرف ندارد و قولی است که جملگی برآنند. شرح مصایبی هم که در دوران گوناگون عمر بر او رفت، به قول فردوسی: یکی داستان است پر آب چشم؛ و این زمان بگذار تا وقتی دگر.استاد قنبری مهر! درست است که ما در حال و روز خوبــــی زنـــدگـــی نکردیــم، اما سعادتمند بودیـــم کــــه نـــزدیــک یـــک قرن، سایه شما را داشتیم. ما، با سازهای شما؛ با روح صبور و پر گذشت شما، بـــا فـــرشتــهخــویی و گشاده دستی و گذشت شما و در پرتو نگاه همیشه مهربان شما، تیرگی روزگـــارمـــان را تـــاب آوردیم. شما معنی کامل دو واژه را عملاً به ما آموختید: وظیفه و افتخار. بین گفتار و کردارشان هیچگاه فاصلهای نبود. خانم منتخب صبا میگفت: استاد صبا، بیشتر هنرش را به کسایی و تهرانی و بیشتر روحیه و اخلاقش را به قنبری بخشیده است. شما تنها وفادارترین شاگرد صبا نبودید. نابترین نماد نزدیک به آن خورشید تابان هم بودید. خوشحالم که بگویم در زمان شما و در سایه شما نفس کشیدهام. خاک بر شما خوش و آغاز پروازتان در افلاک مبارک باد.
میرعلیرضا میرعلینقی
منتقد و پژوهشگر موسیقی
آخرین یادگار زنده و موجود از عصر صبا را از دست دادیم و بیتردید دنیایی خالیتر و تیرهتر را پیشرو داریم. بیتردید در ظلمتی آخرالزمانی به سر میبریم که خوبانمان این چنین سریع از پی هم میروند. هرکس بالاخره در ایستگاهی خواهناخواه از قطار زندگی بیرون خواهد آمد و غرض نقشی است کز ما باز مانَد. دریغ اینجاست که بزرگان تأثیرگذارمان نسل به نسل کمتر میشوند و از لحاظ هنری و منش انسانی، جایگزین شایستهای ندارند و اگر دارند در سطحی فراتر از استادانشان نیستند. در مورد ابراهیم قنبری مهر بزرگ، باز هم به نسبت، ادامهدهندگانی بهتر از همتایانشان در رشتههای دیگر، دیده میشوند و این هم از کرامت نفس پاک و گوهر تابناک وجود استاد است. مردی بزرگ که تاریخ سازسازی جدید ایران با نام او آغاز میشود.
خبر درگذشت استاد ابراهیم قنبری مهر، یکی از غمبارترین وقایع عمر من است. ایشان و پروفسور امانوئل ملیک اصلانیان، به نظرمن، در رفیعترین اوج ممکن از تعالی، هم در هنر و هم در انسانیت قرار داشتند و هرکدام در فضای شخصی خود تا سرحد توان و امکان، تأثیر گذاشتند. درباره مقام هنری و سلوک انسانی استاد قنبری مهر پیش از این هم بارها نوشتهام و قصد تکرار مطلبی را ندارم. سازهای نفیس او در تمام جهان پراکنده است و میراث هنری او به همت خانوادهاش با دقت و مسئولیت، حفظ میشود. پرتو وجود معنوی و انسانی او که جای حرف ندارد و قولی است که جملگی برآنند. شرح مصایبی هم که در دوران گوناگون عمر بر او رفت، به قول فردوسی: یکی داستان است پر آب چشم؛ و این زمان بگذار تا وقتی دگر.استاد قنبری مهر! درست است که ما در حال و روز خوبــــی زنـــدگـــی نکردیــم، اما سعادتمند بودیـــم کــــه نـــزدیــک یـــک قرن، سایه شما را داشتیم. ما، با سازهای شما؛ با روح صبور و پر گذشت شما، بـــا فـــرشتــهخــویی و گشاده دستی و گذشت شما و در پرتو نگاه همیشه مهربان شما، تیرگی روزگـــارمـــان را تـــاب آوردیم. شما معنی کامل دو واژه را عملاً به ما آموختید: وظیفه و افتخار. بین گفتار و کردارشان هیچگاه فاصلهای نبود. خانم منتخب صبا میگفت: استاد صبا، بیشتر هنرش را به کسایی و تهرانی و بیشتر روحیه و اخلاقش را به قنبری بخشیده است. شما تنها وفادارترین شاگرد صبا نبودید. نابترین نماد نزدیک به آن خورشید تابان هم بودید. خوشحالم که بگویم در زمان شما و در سایه شما نفس کشیدهام. خاک بر شما خوش و آغاز پروازتان در افلاک مبارک باد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه