«ایران» سهم کم دانشآموزان استانهای کشور در مقابل تهرانیها در المپیادهای علمی را بررسی کرد
80 درصد المپیادی ها تهرانی هستند
اکرم رضایی ثانی
خبرنگار
بیعدالتی آموزشی نقطه ضعف بزرگی در سیستم آموزشی کشور است. درست است که این سالها تلاش شده تا در دوردستترین نقاط کشور مدرسه برپا شود و در دولت سیزدهم نیز اهتمام جدی برای دسترسی آموزشی ایمن و شایسته برای فرزندان این سرزمین با جدیت پیگیری میشود، اما موضوع مهم دسترسی به فرصتهای برابر آموزشی است. فرصتهای برابر آموزشی در دسترسی به معلمان با کیفیت، کتابها و ابزارهای کمک آموزشی، دیده شدن استعدادها و هدایت و پیگیری آن استعدادها خود را نشان میدهد. بدون تردید استعداد تحصیلی یا هوش تحصیلی به صورتی پراکنده در سراسر کشور وجود دارد، اما فرصت شکوفایی آن نیازمند هدایت و راهبری است. با اعلام اسامی نفرات برتر کنکور 1401 و اعلام نتایج اولیه این کنکور بار دیگر پرونده عدالت آموزشی در شکل بررسی سهم دانشآموزان مدارس دولتی در مقابل غیردولتی و سمپادیها در رتبههای برتر خود را نشان میدهد؛ به طوری که با روشن شدن سهم مدارس دولتی و غیردولتی و استعدادهای درخشان در 40 رتبه برتر 5 گروه آموزشی کنکورامسال، تقریباً سهم مدارس دولتی را میتوان صفر در نظر گرفت؛ با اینکه درخشش دانشآموزان غیرتهرانی در این کنکور بیشتر شده بود اما تمام 40 دانشآموز در مراکز استانها یا شهرهای مهم استانها تحصیل کردهاند و مهمتر اینکه بجز نفر اول کنکور هنر که در هنرستان هنرهای زیبا که گرچه مدرسهای دولتی است اما باز هم در کشور مدرسهای خاص محسوب میشود و نفر پنجم رشته انسانی که در مدرسه نمونه دولتی تحصیل کرده، تمام دانشآموزان در مدارس استعدادهای درخشان و غیردولتی تحصیل کردهاند. هر 5 نفر اول کنکور زبانهای خارجی و 10 رتبه اول کنکور تجربی از مدرسه استعدادهای درخشان هستند و در 25 برگزیده اول کنکور هنر، ریاضی و انسانی نیز 9 دانشآموز در مدرسه غیردولتی و 15 دانشآموز در مدرسه استعدادهای درخشان و یک نفر در مدرسه نمونه دولتی تحصیل کرده است. تقریباً همین نسبت به طور معمول در رتبههای 40 تا 1000 نیز مشهود است. گرچه بسیاری معتقدند نفس تحصیل در مدارس استعدادهای درخشان شناسایی استعدادهاست و این مدارس به نوعی دولتی محسوب میشوند و حالا در بسیاری از نقاط کشور این مدارس وجود دارد اما همچنان امکان تحصیل در این مدارس با وجود آزمونهای ورودی و محدود بودن ثبتنامها و دیگر مسائل دشوار است. روی دیگر ماجرای خروجی قابل مشاهده درباره عدالت آموزشی در سیستم آموزشی را در المپیادها میتوان جستوجو کرد. بسیاری از دانشآموزان روستایی، عشایری و شهرهای این کشور شناختی از این المپیادها ندارند.
پس از کسب موفقیتهای جهانی و مدال آوری دانشآموزان ایرانی در المپیادهای علمی جهانی یوسف نوری وزیر آموزش و پرورش با اشاره به کسب این موفقیتها در گفتوگویی به آماری اشاره کرد که قابل تأمل است. وی گفت: باید برای دانشآموزان مناطق دورافتاده و مرزی کشور برنامهریزی کنیم تا بتوانند در این مسابقات شرکت و عناوین ملی و بینالمللی کسب کنند. در مسابقات جهانی امسال سه نفر از دانشآموزان شرکت کننده از شهرستانها هستند.
وی افزود: نگاه دولت، نگاه عدالت محوری است و بر همین اساس آموزش و پرورش با هماهنگی با سازمان صدا و سیما، در شبکه امید برای دانشآموزان کل کشور، برنامههایی برای آمادهسازی دانشآموزان برای شرکت در المپیادهای ملی پخش میکند تا دانشآموزان تمام کشور بتوانند از این امکان برای افزایش ظرفیتهای علمی خود استفاده کنند. باشگاه دانش پژوهان جوان مدت زیادی تعطیل شده بود که اخیراً در شورای عالی انقلاب فرهنگی، اساسنامه آن به تصویب رسید و این باشگاه به عنوان مکانی که منتخبین کشوری المپیادها در آن جمع شده و برای المپیادهای جهانی آماده میشوند، تبدیل خواهد شد.
نکته مهم در همان یک خط اول صحبتهای وزیر آموزش و پرورش خودش را نشان داد. حضور تنها سه دانشآموز المپیادی از شهرستانها حاکی از نبود عدالت آموزشی در کشور است. ایران پهنه وسیعی است که به اندازه این وسعت هوش و استعداد نیز در کشور پراکنده است. اما چگونه است که شناسایی استعدادها یا پرورش آنها در تهران متمرکز است؟ این موضوع وقتی قابل تأملتر میشود که به نتایج کنکور و سهم تهرانیها و دهکهای بالای جامعه در موفقیت آن طی سالهای اخیر نگاه کنیم! گویی پیام این موفقیتها این است که دو عنصر پایتختنشین بودن و هزینه کردن درکسب موفقیت علمی نقش مهمی دارد و این پیام باید اصلاح شود چرا که در گوشه گوشه این سرزمین نوجوانان و جوانانی هستند که بسیار مستعد و سختکوش هستند اما این استعداد هدر میرود. از سوی دیگر عدالت آموزشی با هر کدام از این پیامها به جامعه خدشه دار میشود خصوصاً آنکه بدانیم کسانی که در المپیادهای جهانی رتبه کسب میکنند، میتوانند بدون هیچ محدودیتی در رشته مورد علاقه خود در دانشگاه تحصیل کنند و کسانی که در المپیادهای کشوری رتبه کسب کنند خواهند توانست در صورت کسب ۸۵ تا ۹۰ درصد نمره آخرین فرد قبول شده در آن شهر رشته قبول شوند.
اینها در حالی است که رئیس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان پیش از این گفته بود: خانواده سمپاد همه کسانی را که استعداد دارند و قدر استعداد خود را میدانند بخشی از خانواده خود میداند. در حوزه المپیاد سمپاد همه تلاش خود را کردهایم تا دایره محدود پذیرفتهشدگان را گسترش دهیم و مدارس المپیاد را در مناطق محروم و استانهای دور دست باز کنیم و امروز خیل عظیمی از بچههای سمپاد را در بین مدالآوران المپیاد در استانهای مختلف داریم. این سخنان در حالی گفته شده که حالا به نظر نمیرسد بتوان گفت آمار از این نتیجهای که الهام یاوری به آن اشاره کرده، حمایت کند.
دانش آموزان ایرانی به تازگی در المپیاد زیست شناسی با کسب 4 مدال طلا در رتبه اول جهان ایستادند. در المپیاد فیزیک دو مدال نقره و 3 مدال برنز کسب کردند و در المپیاد شیمی موفق به کسب ۲ مدال طلا و ۲ مدال نقره شدند.
امید نقشینه، معاون استعدادیابی و توانمندسازی فراگیر سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان در گفتوگو با «ایران» در واکنش به نتایج پیروزی دانشآموزان المپیادی که اغلب این دانشآموزان در مدارس استان تهران تحصیل میکنند، توضیح داد: نتایج امسال از نظر رقابت بینالمللی خیلی درخشان و قابل افتخار است ولی جنبهای که اشاره کردید نیز اهمیت دارد. المپیادهای دانشآموزی قرار است در کل کشور، برای استانهای گوناگون و مدارس مختلف، اثرگذار باشد. اینکه بیشتر دانشآموزان تیمهای نهایی از استان تهران بوده حاکی از این است که اثرگذاری این المپیادها آنقدر که میخواهیم نیست. در استانهای زیادی در یک المپیاد خاص مثل ریاضیات یا فیزیک در دوره تابستانه شاید برای 10، 15 استان کشور دانشآموزان، دورهای جهت کسب مدال کشوری بگذرانند؛ پس در آن مرحله وضعیتمان بهتر است، هر چند آن هم وضعیت مطلوبی نیست و دوست داریم گسترده بودن المپیاد بیش از این چیزی که هست، باشد ولی المپیاد آنقدر هم در کشور گسترده نیست.
وی در پاسخ به این سؤال که در استانهایی همچون سیستان و بلوچستان، معلمان بر هوش و استعداد دانشآموزان واقفاند، چطور میتوان از این ظرفیت استفاده کرد؟ توضیح داد: در نقاط مختلف کشور دانشآموزان مستعد و علاقهمند زیادی داریم که اگر درست کار انجام دهیم شناسایی و وارد این جریان شده و شاهد فعال بودن بیشتر المپیاد خواهیم بود. متولی المپیادهای علمی حدود 10 سال پیش مجموعهای به نام باشگاه دانشپژوهان جوان بوده و این مجموعه در مقطعی ادغام شده و هویت باشگاهی و استقلال عملکرد خود را کاملاً از دست داده است.
نقشینه اضافه میکند: در آن سالها که باشگاه دانش پژوهان جوان یک مجموعه سرپا بوده کمیتههای علمی خود مجموعه برای بحث عدالت آموزشی کارهای جدی میکردند. آن زمان امکانات اینترنتی کنونی وجود نداشت و در این حد بود که در مراحلی تیمهایی از المپیادیهای قدیم تشکیل میشدند و هر تیم به استانهای مختلف سفر میکرد و برای دانشآموزان المپیادی این استانها طی چند روز کلاسهایی برگزار میشد و از این رو با مقوله المپیاد آشناتر میشدند. سپس تعداد کسانی که در مرحله اول قبول شده بودند و برای مرحله دو نیاز به کمک بیشتری داشتند، محدودتر میشد. برای آنها در مرحله دوم برنامههایی گذاشته میشد و در مقاطعی کمیتههای علمی بستههای آموزشی تهیه میکردند و برای همه دانشآموزانی که در یک مرحله قبول میشدند و در سطح کشور پراکنده بودند میفرستادند.
وی میافزاید: در این چند ساله وضعیت باشگاه بهتر و حتی اساسنامه آن تصویب شده است. همچنین خود سمپاد در سالهای 96 ،97 به وضعیت بهتری رسید و به تبع آن مجموعه المپیادها هم اوضاع بهتری پیدا کرد. البته از جمله تبعات این نابسامانی شاهد بودیم در بازه شش سال متوالی منابع مالی المپیادها، قسمتی که به اساتید، دانشجویان، مصححین و طراحان میبایست اختصاص پیدا کند قطع شده بود. وقتی منابع مالی یک مجموعه طی شش سال قطع شود و اساتید کلاسهای المپیادی شش سال حقوق معوقه داشته باشند چه وضعیتی رخ خواهد داد؟ قطعاً علاقه، تلاش و ایثار این افراد بود که طی سالهای اخیر تلاش شد سطح المپیاد تا یک میزان حداقلی حفظ شود تا امروز بتوانیم راجع به این حرف بزنیم المپیادها که هست، پس چرا در کشور گسترده نیست.
نقشینه خاطرنشان میکند: امکانات مجازی در دو سال کرونا بسیار گسترده شد و خیلی از دانشآموزان و معلمان با این نوع ابزارها آشناتر شدند و داریم کارهایی میکنیم که بزودی پاسخ آن را نمیبینیم و باید کمی صبر کنیم تا ثمر دهد. در مرحله اول حدود صد هزار دانشآموز شرکت کردند و حدود 10 هزار نفر آنها به مرحله دوم راه پیدا میکنند. برای دانشآموزان مرحله دوم که در کشور بودند در اوایل امسال چندین هفته کلاس آموزش مجازی برگزار شد.در رشتههای مختلف حدود شش هزار دانشآموز کم یا زیاد از کلاسهای مجازی بهره بردند.
معاون استعدادیابی و توانمندسازی فراگیر سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان تأکید میکند: این کار گامی رو به جلو است و ما این پیام را به دانشآموزان دادیم که میتوان از آموزش و پرورش و باشگاه سمپاد چنین توقعاتی داشت. ادعا نمیکنم کیفیت آموزش ایراد نداشت و حتماً ماهیت آموزش مجازی به گونهای نیست که بتواند با کلاس حضوری رقابت کند ولی گامی در راستای عدالت آموزشی برداشتهایم.
خبرنگار
بیعدالتی آموزشی نقطه ضعف بزرگی در سیستم آموزشی کشور است. درست است که این سالها تلاش شده تا در دوردستترین نقاط کشور مدرسه برپا شود و در دولت سیزدهم نیز اهتمام جدی برای دسترسی آموزشی ایمن و شایسته برای فرزندان این سرزمین با جدیت پیگیری میشود، اما موضوع مهم دسترسی به فرصتهای برابر آموزشی است. فرصتهای برابر آموزشی در دسترسی به معلمان با کیفیت، کتابها و ابزارهای کمک آموزشی، دیده شدن استعدادها و هدایت و پیگیری آن استعدادها خود را نشان میدهد. بدون تردید استعداد تحصیلی یا هوش تحصیلی به صورتی پراکنده در سراسر کشور وجود دارد، اما فرصت شکوفایی آن نیازمند هدایت و راهبری است. با اعلام اسامی نفرات برتر کنکور 1401 و اعلام نتایج اولیه این کنکور بار دیگر پرونده عدالت آموزشی در شکل بررسی سهم دانشآموزان مدارس دولتی در مقابل غیردولتی و سمپادیها در رتبههای برتر خود را نشان میدهد؛ به طوری که با روشن شدن سهم مدارس دولتی و غیردولتی و استعدادهای درخشان در 40 رتبه برتر 5 گروه آموزشی کنکورامسال، تقریباً سهم مدارس دولتی را میتوان صفر در نظر گرفت؛ با اینکه درخشش دانشآموزان غیرتهرانی در این کنکور بیشتر شده بود اما تمام 40 دانشآموز در مراکز استانها یا شهرهای مهم استانها تحصیل کردهاند و مهمتر اینکه بجز نفر اول کنکور هنر که در هنرستان هنرهای زیبا که گرچه مدرسهای دولتی است اما باز هم در کشور مدرسهای خاص محسوب میشود و نفر پنجم رشته انسانی که در مدرسه نمونه دولتی تحصیل کرده، تمام دانشآموزان در مدارس استعدادهای درخشان و غیردولتی تحصیل کردهاند. هر 5 نفر اول کنکور زبانهای خارجی و 10 رتبه اول کنکور تجربی از مدرسه استعدادهای درخشان هستند و در 25 برگزیده اول کنکور هنر، ریاضی و انسانی نیز 9 دانشآموز در مدرسه غیردولتی و 15 دانشآموز در مدرسه استعدادهای درخشان و یک نفر در مدرسه نمونه دولتی تحصیل کرده است. تقریباً همین نسبت به طور معمول در رتبههای 40 تا 1000 نیز مشهود است. گرچه بسیاری معتقدند نفس تحصیل در مدارس استعدادهای درخشان شناسایی استعدادهاست و این مدارس به نوعی دولتی محسوب میشوند و حالا در بسیاری از نقاط کشور این مدارس وجود دارد اما همچنان امکان تحصیل در این مدارس با وجود آزمونهای ورودی و محدود بودن ثبتنامها و دیگر مسائل دشوار است. روی دیگر ماجرای خروجی قابل مشاهده درباره عدالت آموزشی در سیستم آموزشی را در المپیادها میتوان جستوجو کرد. بسیاری از دانشآموزان روستایی، عشایری و شهرهای این کشور شناختی از این المپیادها ندارند.
پس از کسب موفقیتهای جهانی و مدال آوری دانشآموزان ایرانی در المپیادهای علمی جهانی یوسف نوری وزیر آموزش و پرورش با اشاره به کسب این موفقیتها در گفتوگویی به آماری اشاره کرد که قابل تأمل است. وی گفت: باید برای دانشآموزان مناطق دورافتاده و مرزی کشور برنامهریزی کنیم تا بتوانند در این مسابقات شرکت و عناوین ملی و بینالمللی کسب کنند. در مسابقات جهانی امسال سه نفر از دانشآموزان شرکت کننده از شهرستانها هستند.
وی افزود: نگاه دولت، نگاه عدالت محوری است و بر همین اساس آموزش و پرورش با هماهنگی با سازمان صدا و سیما، در شبکه امید برای دانشآموزان کل کشور، برنامههایی برای آمادهسازی دانشآموزان برای شرکت در المپیادهای ملی پخش میکند تا دانشآموزان تمام کشور بتوانند از این امکان برای افزایش ظرفیتهای علمی خود استفاده کنند. باشگاه دانش پژوهان جوان مدت زیادی تعطیل شده بود که اخیراً در شورای عالی انقلاب فرهنگی، اساسنامه آن به تصویب رسید و این باشگاه به عنوان مکانی که منتخبین کشوری المپیادها در آن جمع شده و برای المپیادهای جهانی آماده میشوند، تبدیل خواهد شد.
نکته مهم در همان یک خط اول صحبتهای وزیر آموزش و پرورش خودش را نشان داد. حضور تنها سه دانشآموز المپیادی از شهرستانها حاکی از نبود عدالت آموزشی در کشور است. ایران پهنه وسیعی است که به اندازه این وسعت هوش و استعداد نیز در کشور پراکنده است. اما چگونه است که شناسایی استعدادها یا پرورش آنها در تهران متمرکز است؟ این موضوع وقتی قابل تأملتر میشود که به نتایج کنکور و سهم تهرانیها و دهکهای بالای جامعه در موفقیت آن طی سالهای اخیر نگاه کنیم! گویی پیام این موفقیتها این است که دو عنصر پایتختنشین بودن و هزینه کردن درکسب موفقیت علمی نقش مهمی دارد و این پیام باید اصلاح شود چرا که در گوشه گوشه این سرزمین نوجوانان و جوانانی هستند که بسیار مستعد و سختکوش هستند اما این استعداد هدر میرود. از سوی دیگر عدالت آموزشی با هر کدام از این پیامها به جامعه خدشه دار میشود خصوصاً آنکه بدانیم کسانی که در المپیادهای جهانی رتبه کسب میکنند، میتوانند بدون هیچ محدودیتی در رشته مورد علاقه خود در دانشگاه تحصیل کنند و کسانی که در المپیادهای کشوری رتبه کسب کنند خواهند توانست در صورت کسب ۸۵ تا ۹۰ درصد نمره آخرین فرد قبول شده در آن شهر رشته قبول شوند.
اینها در حالی است که رئیس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان پیش از این گفته بود: خانواده سمپاد همه کسانی را که استعداد دارند و قدر استعداد خود را میدانند بخشی از خانواده خود میداند. در حوزه المپیاد سمپاد همه تلاش خود را کردهایم تا دایره محدود پذیرفتهشدگان را گسترش دهیم و مدارس المپیاد را در مناطق محروم و استانهای دور دست باز کنیم و امروز خیل عظیمی از بچههای سمپاد را در بین مدالآوران المپیاد در استانهای مختلف داریم. این سخنان در حالی گفته شده که حالا به نظر نمیرسد بتوان گفت آمار از این نتیجهای که الهام یاوری به آن اشاره کرده، حمایت کند.
دانش آموزان ایرانی به تازگی در المپیاد زیست شناسی با کسب 4 مدال طلا در رتبه اول جهان ایستادند. در المپیاد فیزیک دو مدال نقره و 3 مدال برنز کسب کردند و در المپیاد شیمی موفق به کسب ۲ مدال طلا و ۲ مدال نقره شدند.
امید نقشینه، معاون استعدادیابی و توانمندسازی فراگیر سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان در گفتوگو با «ایران» در واکنش به نتایج پیروزی دانشآموزان المپیادی که اغلب این دانشآموزان در مدارس استان تهران تحصیل میکنند، توضیح داد: نتایج امسال از نظر رقابت بینالمللی خیلی درخشان و قابل افتخار است ولی جنبهای که اشاره کردید نیز اهمیت دارد. المپیادهای دانشآموزی قرار است در کل کشور، برای استانهای گوناگون و مدارس مختلف، اثرگذار باشد. اینکه بیشتر دانشآموزان تیمهای نهایی از استان تهران بوده حاکی از این است که اثرگذاری این المپیادها آنقدر که میخواهیم نیست. در استانهای زیادی در یک المپیاد خاص مثل ریاضیات یا فیزیک در دوره تابستانه شاید برای 10، 15 استان کشور دانشآموزان، دورهای جهت کسب مدال کشوری بگذرانند؛ پس در آن مرحله وضعیتمان بهتر است، هر چند آن هم وضعیت مطلوبی نیست و دوست داریم گسترده بودن المپیاد بیش از این چیزی که هست، باشد ولی المپیاد آنقدر هم در کشور گسترده نیست.
وی در پاسخ به این سؤال که در استانهایی همچون سیستان و بلوچستان، معلمان بر هوش و استعداد دانشآموزان واقفاند، چطور میتوان از این ظرفیت استفاده کرد؟ توضیح داد: در نقاط مختلف کشور دانشآموزان مستعد و علاقهمند زیادی داریم که اگر درست کار انجام دهیم شناسایی و وارد این جریان شده و شاهد فعال بودن بیشتر المپیاد خواهیم بود. متولی المپیادهای علمی حدود 10 سال پیش مجموعهای به نام باشگاه دانشپژوهان جوان بوده و این مجموعه در مقطعی ادغام شده و هویت باشگاهی و استقلال عملکرد خود را کاملاً از دست داده است.
نقشینه اضافه میکند: در آن سالها که باشگاه دانش پژوهان جوان یک مجموعه سرپا بوده کمیتههای علمی خود مجموعه برای بحث عدالت آموزشی کارهای جدی میکردند. آن زمان امکانات اینترنتی کنونی وجود نداشت و در این حد بود که در مراحلی تیمهایی از المپیادیهای قدیم تشکیل میشدند و هر تیم به استانهای مختلف سفر میکرد و برای دانشآموزان المپیادی این استانها طی چند روز کلاسهایی برگزار میشد و از این رو با مقوله المپیاد آشناتر میشدند. سپس تعداد کسانی که در مرحله اول قبول شده بودند و برای مرحله دو نیاز به کمک بیشتری داشتند، محدودتر میشد. برای آنها در مرحله دوم برنامههایی گذاشته میشد و در مقاطعی کمیتههای علمی بستههای آموزشی تهیه میکردند و برای همه دانشآموزانی که در یک مرحله قبول میشدند و در سطح کشور پراکنده بودند میفرستادند.
وی میافزاید: در این چند ساله وضعیت باشگاه بهتر و حتی اساسنامه آن تصویب شده است. همچنین خود سمپاد در سالهای 96 ،97 به وضعیت بهتری رسید و به تبع آن مجموعه المپیادها هم اوضاع بهتری پیدا کرد. البته از جمله تبعات این نابسامانی شاهد بودیم در بازه شش سال متوالی منابع مالی المپیادها، قسمتی که به اساتید، دانشجویان، مصححین و طراحان میبایست اختصاص پیدا کند قطع شده بود. وقتی منابع مالی یک مجموعه طی شش سال قطع شود و اساتید کلاسهای المپیادی شش سال حقوق معوقه داشته باشند چه وضعیتی رخ خواهد داد؟ قطعاً علاقه، تلاش و ایثار این افراد بود که طی سالهای اخیر تلاش شد سطح المپیاد تا یک میزان حداقلی حفظ شود تا امروز بتوانیم راجع به این حرف بزنیم المپیادها که هست، پس چرا در کشور گسترده نیست.
نقشینه خاطرنشان میکند: امکانات مجازی در دو سال کرونا بسیار گسترده شد و خیلی از دانشآموزان و معلمان با این نوع ابزارها آشناتر شدند و داریم کارهایی میکنیم که بزودی پاسخ آن را نمیبینیم و باید کمی صبر کنیم تا ثمر دهد. در مرحله اول حدود صد هزار دانشآموز شرکت کردند و حدود 10 هزار نفر آنها به مرحله دوم راه پیدا میکنند. برای دانشآموزان مرحله دوم که در کشور بودند در اوایل امسال چندین هفته کلاس آموزش مجازی برگزار شد.در رشتههای مختلف حدود شش هزار دانشآموز کم یا زیاد از کلاسهای مجازی بهره بردند.
معاون استعدادیابی و توانمندسازی فراگیر سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان تأکید میکند: این کار گامی رو به جلو است و ما این پیام را به دانشآموزان دادیم که میتوان از آموزش و پرورش و باشگاه سمپاد چنین توقعاتی داشت. ادعا نمیکنم کیفیت آموزش ایراد نداشت و حتماً ماهیت آموزش مجازی به گونهای نیست که بتواند با کلاس حضوری رقابت کند ولی گامی در راستای عدالت آموزشی برداشتهایم.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه