تعزیهخوانان با انتقال پایتخت صفویه از شیراز، به تهران آمدند
عصر طلایی تعزیه در زمان قاجار
بهزاد یعقوبی
تهرانپژوه
زمانی که مذهب شیعه در ایران رسمی شد، مراسم عزاداری در ماههای محرم و صفر، نیز گسترش یافت. از آنجایی که در طول تاریخ، شیعیان همواره فاقد آزادی مذهبی بودند با به قدرت رسیدن صفویان، این امکان برای آنها فراهم شد تا بتوانند آزادانه مراسم خود را با عظمت و شکوه هرچه بیشتر برگزار کنند. تا جایی که حتی با وقف اموال خود برای مراسم عزاداری اباعبدالله نیتشان را کسب ذخیره توشه آخرت ذکر کردند.
پادشاهان قاجار برای توجیه و تأیید سلطنت خود، میکوشیدند تا به آداب و رسوم مذهبی علاقه نشان دهند؛ اما اینها به این معنا نیست که این توجه و علاقه صرفاً جنبه سیاسی و مصلحتی داشته است چرا که در هر خانواده مسلمان ایرانی، اعتقاد به مذهب، سنتهای مذهبی و بزرگداشت واقعه مصیبتبار کربلا در هر گروه و طبقهای وجود داشت. همچنین مراسم تعزیه در سراسر ایران در طول سلطنت آغا محمدخان و فتحعلیشاه بیش از نیم قرن به درازا کشید و در دوره چهارده ساله پادشاهی محمدشاه در حال گسترش بود و در تهران از اعتبار و اهمیت خاصی برخوردار بود. البته اوج تعزیهخوانی در ایرا ن به دوره صفویه برمیگردد ولی عصر طلایی آن به زمان قاجار میرسد.
با انتقال پایتخت از شیراز به تهران، تعزیهخوانان و هنرمندان از شهرهای دیگر به تهران آمدند و در تکیههای تهران به تعزیهخوانی پرداختند. ساخت تکایا و مساجد نیز در تهران توسعه یافت بهطوری که در اولین آمار از ابنیههای طهران که در سال 1269هجری قمری جمعآوری شده، دیده میشود که تعداد 9 امامزاده، 112مسجد و 54 تکیه در پایتخت وجود داشته که مردم مراسم مذهبی و عزاداری حضرت سیدالشهدا(ع) را در آنها برگزار میکردند. البته تکیه دولت یا تکیه همایونی اصلیترین تکیه شهر محسوب میشد که پس از برگشت ناصرالدینشاه از اروپا در سال 1284هجری قمری با مباشرت دوستعلیخان معیرالممالک در قسمت جنوب شرقی کاخ گلستان در فضایی تقریباً 3000 متری برای اجرای تعزیهخوانی و عزاداری احداث شده بود.
در شهر تهران، وقف بر عزاداری امام حسین(ع) در ماههای محرم و صفر، تعداد قابلتوجهی به نظر میرسد. زیرا تهران پایتخت بوده و تنوع قومیت و صنوف در آن بیشتر از هر جا به چشم میخورد. از این رو جنبه اجتماعی عزاداری محرم و صفر در تهران نمود بیشتری دارد. حتی واقفان در وقفنامههایی که بر مصارفی چون آموزش و سایر مصارف اجتماعی دلالت دارد سهمی را به برگزاری عزاداری امام حسین(ع) اختصاص دادهاند، به طوری که در وقفنامههایشان به ذکر مصیبت و روضهخوانی، پرداخت اجرت به روضهخوان، اطعام به فقرا و عزاداران تأکید ویژه کردهاند. یکی از انگیزههای اصلی مردم در برپایی مراسم محرم و صفر را میتوان در ریشه اعتقادات مذهبی آنان جستوجو کرد. میخواهند به جهانیان اعلام کنند که ما پیشوایانی داریم که دادرس مظلومانند و یاریدهنده ضعیفان و یتیمان که با گذشت روزها و شبها آثار آن نهتنها از بین نمیرود بلکه به وسعت آن سال به سال نیز افزوده میشود.
از بررسی اسناد و وقفنامههای آن دوره، این نتیجه به دست میآید که طبقات مختلف مردم نسبت به برگزاری هرچه با شکوهتر مراسم تاسوعا و عاشورای حسینی از یکدیگر سبقت میگرفتند و حتی بعضی از آنان تأکید میکردند که مراسم عزاداری حتماً باید در تکیه محله (حسینیه) یا خانههای خودشان برگزار میشد؛ زیرا هر محله و صنفی برای خود تکیهای مخصوص داشت که در آن برای مصیبت کربلا عزاداری میکردند. حتی در آن دوره، همه مردم از فرادست تا فرودست در دایرکردن تکیهها برای برگزاری مراسم عزاداری و تعزیهخوانی از خود شوق و اشتیاق نشان میدادند و بانیان هم میکوشیدند تا از راه ساخت تکیه و وقف بر آنها برای خود اجری اخروی فراهم کنند. کنت دو گوبینو، سیاستمدار و نویسنده فرانسوی در زمان ناصرالدین شاه (1275- 1272) به ایران آمده بود و در مورد تعداد فراوان و علاقه مردم به ساخت تکیهها این گونه مینویسد: «نهتنها شاه و مستخدمان بزرگ دولت تکیه دارند، بلکه هر شخص ثروتمند، چه دولتی، چه تاجر صاحب تکیهای است.اعیان و اشراف تهران در تکیهها، مسجدها، مدرسهها یا در خانههایشان و سایر مردم در مساجد محله یا در خانه خود اقدام به برگزاری مراسم عزاداری سالار شهیدان میکردند که معمولاً این مراسم، روضهخوانی و شبیهخوانی بود. بانیان این تعزیهها، معمولاً مخارج روضهخوانی، اطعام و پذیرایی را از درآمد شخصی خود یا از درآمد حاصل از موقوفات تکیه تأمین میکردند.
بعضی از تجار ثروتمند و صاحبان اصناف تأکید داشتند که در خانه یا در تکیههای خودشان مراسم عزاداری امام حسین ع را برگزار کنند.
بعضی از مردم تهران نیز برای پذیرایی و پخت غذا در مراسم عزاداری ظروف مسی وقف میکردند. مثل حاجیه خاتون - زوجه حاجی محسن تاجر طهرانی - که بخشی از ظروف و آلات مسی خود را وقف مراسم عزاداری امام حسین(ع) کرده بود.
نکته قابل توجه دیگر در دارالخلافه، پذیرایی از شرکتکنندگان مراسم محرم و صفر با تهیه چای و قهوه و قلیان بود. انیس الدوله، سوگلی ناصرالدین شاه، در وقف نامه خود ذکر میکند: «نیمی از آنچه از منافع موقوفه باقی میماند برای تعزیهداری خامس آل عبا، اباعبداللهالحسین و سایر ائمه معصومین و اولاد آنها، ذکر مناقب آنها با قهوه، قلیان، چای، اطعام، تدارک لوازم منزل و اجرت بنا به صلاحدید متولی به مصرف برسد.»
مراسم مذهبی و تعزیهخوانی تا دوره ناصرالدینشاه، تنها به ایام محرم منحصر نبود و در سراسر سال به مناسبتهای مختلف مراسم تعزیهخوانی برپا میشد. شبیهخوانی پس از سلطنت ناصرالدین شاه بین سیاسیون و درباریان کمی اهمیت خود را از دست داد و در دوره محمدعلی شاه و احمدشاه به دلیل دگرگونیهای اجتماعی و سیاسی، طبقه اشراف کمتر از این مراسم حمایت کردند. پس از برکناری محمدعلی شاه از حکومت (۱۳۲۷ ق) به دلیل ترس از شورش مردم، استفاده از تکیه دولت برای تعزیهخوانی ممنوع شد.
بستن تکیه دولت، وقوع انقلاب مشروطه، نفوذ فرهنگ اروپا در ایران، ترجمه و اجرای نمایشنامههای خارجی و... شاید باعث شدند تا تعزیه بیش از پیش موقعیت خود را از دست بدهد و رفته رفته فراموش شود، ولی این آیین سنتی، مذهبی که به بالندگی تئاتر در ایران نیز کمک کرده بود توسط مردم حفظ شد. به طوری که این سنت در ایام محرم و صفر در تکیهها و فضاهای عمومی شهر و برخی میادین محلی اجرا میشد و مردم زیادی برای تماشای آن گرد هم میآمدند. امروزه نیز این سنت در ضلع جنوب غربی محل تکیه دولت واقع در سبزه میدان با شکوه تمام در حال اجرا است.
تهرانپژوه
زمانی که مذهب شیعه در ایران رسمی شد، مراسم عزاداری در ماههای محرم و صفر، نیز گسترش یافت. از آنجایی که در طول تاریخ، شیعیان همواره فاقد آزادی مذهبی بودند با به قدرت رسیدن صفویان، این امکان برای آنها فراهم شد تا بتوانند آزادانه مراسم خود را با عظمت و شکوه هرچه بیشتر برگزار کنند. تا جایی که حتی با وقف اموال خود برای مراسم عزاداری اباعبدالله نیتشان را کسب ذخیره توشه آخرت ذکر کردند.
پادشاهان قاجار برای توجیه و تأیید سلطنت خود، میکوشیدند تا به آداب و رسوم مذهبی علاقه نشان دهند؛ اما اینها به این معنا نیست که این توجه و علاقه صرفاً جنبه سیاسی و مصلحتی داشته است چرا که در هر خانواده مسلمان ایرانی، اعتقاد به مذهب، سنتهای مذهبی و بزرگداشت واقعه مصیبتبار کربلا در هر گروه و طبقهای وجود داشت. همچنین مراسم تعزیه در سراسر ایران در طول سلطنت آغا محمدخان و فتحعلیشاه بیش از نیم قرن به درازا کشید و در دوره چهارده ساله پادشاهی محمدشاه در حال گسترش بود و در تهران از اعتبار و اهمیت خاصی برخوردار بود. البته اوج تعزیهخوانی در ایرا ن به دوره صفویه برمیگردد ولی عصر طلایی آن به زمان قاجار میرسد.
با انتقال پایتخت از شیراز به تهران، تعزیهخوانان و هنرمندان از شهرهای دیگر به تهران آمدند و در تکیههای تهران به تعزیهخوانی پرداختند. ساخت تکایا و مساجد نیز در تهران توسعه یافت بهطوری که در اولین آمار از ابنیههای طهران که در سال 1269هجری قمری جمعآوری شده، دیده میشود که تعداد 9 امامزاده، 112مسجد و 54 تکیه در پایتخت وجود داشته که مردم مراسم مذهبی و عزاداری حضرت سیدالشهدا(ع) را در آنها برگزار میکردند. البته تکیه دولت یا تکیه همایونی اصلیترین تکیه شهر محسوب میشد که پس از برگشت ناصرالدینشاه از اروپا در سال 1284هجری قمری با مباشرت دوستعلیخان معیرالممالک در قسمت جنوب شرقی کاخ گلستان در فضایی تقریباً 3000 متری برای اجرای تعزیهخوانی و عزاداری احداث شده بود.
در شهر تهران، وقف بر عزاداری امام حسین(ع) در ماههای محرم و صفر، تعداد قابلتوجهی به نظر میرسد. زیرا تهران پایتخت بوده و تنوع قومیت و صنوف در آن بیشتر از هر جا به چشم میخورد. از این رو جنبه اجتماعی عزاداری محرم و صفر در تهران نمود بیشتری دارد. حتی واقفان در وقفنامههایی که بر مصارفی چون آموزش و سایر مصارف اجتماعی دلالت دارد سهمی را به برگزاری عزاداری امام حسین(ع) اختصاص دادهاند، به طوری که در وقفنامههایشان به ذکر مصیبت و روضهخوانی، پرداخت اجرت به روضهخوان، اطعام به فقرا و عزاداران تأکید ویژه کردهاند. یکی از انگیزههای اصلی مردم در برپایی مراسم محرم و صفر را میتوان در ریشه اعتقادات مذهبی آنان جستوجو کرد. میخواهند به جهانیان اعلام کنند که ما پیشوایانی داریم که دادرس مظلومانند و یاریدهنده ضعیفان و یتیمان که با گذشت روزها و شبها آثار آن نهتنها از بین نمیرود بلکه به وسعت آن سال به سال نیز افزوده میشود.
از بررسی اسناد و وقفنامههای آن دوره، این نتیجه به دست میآید که طبقات مختلف مردم نسبت به برگزاری هرچه با شکوهتر مراسم تاسوعا و عاشورای حسینی از یکدیگر سبقت میگرفتند و حتی بعضی از آنان تأکید میکردند که مراسم عزاداری حتماً باید در تکیه محله (حسینیه) یا خانههای خودشان برگزار میشد؛ زیرا هر محله و صنفی برای خود تکیهای مخصوص داشت که در آن برای مصیبت کربلا عزاداری میکردند. حتی در آن دوره، همه مردم از فرادست تا فرودست در دایرکردن تکیهها برای برگزاری مراسم عزاداری و تعزیهخوانی از خود شوق و اشتیاق نشان میدادند و بانیان هم میکوشیدند تا از راه ساخت تکیه و وقف بر آنها برای خود اجری اخروی فراهم کنند. کنت دو گوبینو، سیاستمدار و نویسنده فرانسوی در زمان ناصرالدین شاه (1275- 1272) به ایران آمده بود و در مورد تعداد فراوان و علاقه مردم به ساخت تکیهها این گونه مینویسد: «نهتنها شاه و مستخدمان بزرگ دولت تکیه دارند، بلکه هر شخص ثروتمند، چه دولتی، چه تاجر صاحب تکیهای است.اعیان و اشراف تهران در تکیهها، مسجدها، مدرسهها یا در خانههایشان و سایر مردم در مساجد محله یا در خانه خود اقدام به برگزاری مراسم عزاداری سالار شهیدان میکردند که معمولاً این مراسم، روضهخوانی و شبیهخوانی بود. بانیان این تعزیهها، معمولاً مخارج روضهخوانی، اطعام و پذیرایی را از درآمد شخصی خود یا از درآمد حاصل از موقوفات تکیه تأمین میکردند.
بعضی از تجار ثروتمند و صاحبان اصناف تأکید داشتند که در خانه یا در تکیههای خودشان مراسم عزاداری امام حسین ع را برگزار کنند.
بعضی از مردم تهران نیز برای پذیرایی و پخت غذا در مراسم عزاداری ظروف مسی وقف میکردند. مثل حاجیه خاتون - زوجه حاجی محسن تاجر طهرانی - که بخشی از ظروف و آلات مسی خود را وقف مراسم عزاداری امام حسین(ع) کرده بود.
نکته قابل توجه دیگر در دارالخلافه، پذیرایی از شرکتکنندگان مراسم محرم و صفر با تهیه چای و قهوه و قلیان بود. انیس الدوله، سوگلی ناصرالدین شاه، در وقف نامه خود ذکر میکند: «نیمی از آنچه از منافع موقوفه باقی میماند برای تعزیهداری خامس آل عبا، اباعبداللهالحسین و سایر ائمه معصومین و اولاد آنها، ذکر مناقب آنها با قهوه، قلیان، چای، اطعام، تدارک لوازم منزل و اجرت بنا به صلاحدید متولی به مصرف برسد.»
مراسم مذهبی و تعزیهخوانی تا دوره ناصرالدینشاه، تنها به ایام محرم منحصر نبود و در سراسر سال به مناسبتهای مختلف مراسم تعزیهخوانی برپا میشد. شبیهخوانی پس از سلطنت ناصرالدین شاه بین سیاسیون و درباریان کمی اهمیت خود را از دست داد و در دوره محمدعلی شاه و احمدشاه به دلیل دگرگونیهای اجتماعی و سیاسی، طبقه اشراف کمتر از این مراسم حمایت کردند. پس از برکناری محمدعلی شاه از حکومت (۱۳۲۷ ق) به دلیل ترس از شورش مردم، استفاده از تکیه دولت برای تعزیهخوانی ممنوع شد.
بستن تکیه دولت، وقوع انقلاب مشروطه، نفوذ فرهنگ اروپا در ایران، ترجمه و اجرای نمایشنامههای خارجی و... شاید باعث شدند تا تعزیه بیش از پیش موقعیت خود را از دست بدهد و رفته رفته فراموش شود، ولی این آیین سنتی، مذهبی که به بالندگی تئاتر در ایران نیز کمک کرده بود توسط مردم حفظ شد. به طوری که این سنت در ایام محرم و صفر در تکیهها و فضاهای عمومی شهر و برخی میادین محلی اجرا میشد و مردم زیادی برای تماشای آن گرد هم میآمدند. امروزه نیز این سنت در ضلع جنوب غربی محل تکیه دولت واقع در سبزه میدان با شکوه تمام در حال اجرا است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه