دکتر یزدی‌زاده اقتصاددان در گفت‌وگو با «ایران» از تبعات تولد ارز 4200 تومانی و تبعاتش بر امنیت غذایی گفت

دولت سیزدهم ارز ترجیحی را بدون هیچ تنش اجتماعی اصلاح کرد


گروه اقتصادی /   نه مانع افزایش تورم شد و نه از خانواده‌های کم درآمد حمایت کرد. این جمله توصیف دکتر محمدرضا یزدی‌زاده از میزان تحقق اهداف تخصیص ارز ترجیحی است. این اقتصاددان می‌گوید: مصرف تابعی از درآمد است پس آنها که درآمد بیشتری دارند بیشتر هم مصرف می‌کنند. در واقع این سیاست به نام فقرا اجرا و به کام اغنیا تمام شد. مشروح گفت‌و‌گوی او را در ادامه می‌خوانید.
 آیا با سیستم ارز دو نرخی تحت هر شرایطی موافق هستید؟
خیر. ارز دو نرخی به معنای فساد، رانت و پیگیری یک‌سری اهداف از راه غیرمنطقی است.
 پس چرا عده‌ای همواره بر طبل موافقت با این سیاست می‌کوبند؟
سیستم ارز ترجیحی یا همان دلار 4200 تومانی کاملاً برعکس با اهدافی بود که تعریف شد‌. وقتی با مدافعان ارز ترجیحی صحبت می‌کنید می‌گویند این ارز چند هدف داشت. یکی اینکه ما می‌خواهیم از خانواده‌های کم‌درآمد حمایت کنیم بنابراین به آنها کالای ارزان بدهیم. موضوع دوم این است که ما می‌خواهیم تورم افزایش نیابد. هر دو این اهداف خیلی خوب است اما آیا با بدترین روش و سیاست یعنی ارز دو نرخی محقق می‌شود؟!
در عالم واقع دقیقاً برعکس این اهداف محقق شد.
بله دقیقاً، وقتی گفته می‌شود می‌خواهیم برای حمایت از اقشار ضعیف کالای ارزان به مردم بدهیم یعنی شما دارید یارانه را روی مصرف کالا می‌دهید. مصرف تابع درآمد است. پس هر کسی با درآمد بیشتر، مصرف بیشتری دارد. بنابراین این سیاست در حمایت از اقشار مرفه بود. دوم اینکه می‌گویند می‌خواهیم تورم را پایین نگه داریم یعنی با پایین نگه داشتن دو سه قلم کالا تورم بالا نرود. در حالی‌که ایران تورم گسترده‌ای را دارد و بحث پایین نگه داشتن قیمت دو سه کالا در تحلیل چنین مسأله‌ای شوخی است. حتی در همین موضوع وقتی رئیس کل بانک مرکزی می‌گوید ما ۷، ۸ یا ۱۱ میلیارد دلار ارز از بازار خریدیم و به ارز ترجیحی برای این کالاها اختصاص دادیم، یک نفر جوابگو باشد در تمام دورانی که سیستم دو نرخی اجرا شده، چه زمان دولت مازاد بودجه داشته یعنی برای تأمین این یارانه نیاز به استقراض از بانک مرکزی نداشته است! بنابراین عملاً شما می‌بینید که با استقراض از بانک مرکزی به بهای پایین نگه داشتن قیمت چند کالا، یک تورم بسیار وسیع به کشور تحمیل شده است. بنابراین این هدف نیز غیرقابل دفاع و تحقق نیافتنی است. 
 راهکارهای جایگزین آن چه هستند؟
 شما نمی‌توانید نرخ ارز یا هر قیمتی را در اقتصاد دستوری تعیین کنید. هدف ما ظاهراً این بوده است که قیمت ارز را پایین نگه داریم حالا ارز ۴۲۰۰ تومانی یا ارزهای دیگری که مطرح می‌شود. این روش کاملاً اشتباه است یعنی اگر می‌خواهید قیمت ارز را پایین نگه دارید باید تقاضاهای غیر از وارداتی که برای ارز وجود دارد را مدیریت می‌کردیم و تقاضاهای غیرمعقول برای ارز را از بین می‌بردیم. در این صورت نرخ ارز پایین می‌آمد‌. این بدان معناست که فرار سرمایه در این کشور مدیریت نمی‌شود بعد می‌گوییم چرا تقاضای ارز وجود دارد! در حقیقت خرید و فروش، نگهداری، نقل و انتقال ارز و طلا را رها کردیم. ارز و طلا را می‌گویم چون این دو قلم کالا جایگزین هستند و به هم ربط دارند و نمی‌شود راجع به یکی از آنها بحث کرد و از دیگری نگفت. اینها تبدیل به پول‌های جایگزین شبه پول ملی شدند و بعد می‌گویید چرا نرخ آن بالا رفته است. اینها وسیله مبادله در اقتصاد زیرزمینی، وسیله فساد و رشوه در نظام مالی کشور و مسائل مختلف هستند و برای تمام اینها تقاضا ایجاد کرده است‌. این تقاضا قیمت را بالا می‌برد. باید به این آقایان گفت اگر دنبال راهکار برای ارز بودید باید اینها را حل می‌کردید نه اینکه یک نرخ دستوری غیرقابل دفاع برای ارز بگذارید و ایجاد رانت کنید. 
علاوه‌بر تحقق نیافتن اهداف چه خسارت‌های دیگری ناشی از تخصیص ارز ترجیحی متحمل شدیم؟
خسارت‌های بیشماری، به‌طوری که بخشی از تورم کشور ناشی از این سیاست‌های اشتباه است. اینها در حقیقت یک جنبه از خسارت‌ها است. مثلاً رانتی که ایجاد شد و یک عده از این رانت استفاده کردند. بحث قاچاق کالا یکی دیگر از خسارت‌های آن است. آمار مصرف روغن در کشور را که نگاه می‌کنید می‌بینید که در ۴۰ سال گذشته مصرف سرانه ۸ برابر بالاتر رفته است‌. این آمار به هیچ وجه توجیه عقلانی ندارد. پس این همه تولید روغنی که تقسیم بر جمعیت می‌کنیم نمی‌تواند در کشور مصرف شود! مشخص است که قاچاق شده است. یعنی زمینه قاچاق برای کشورهای همسایه فراهم شد. اگر همه این عوامل را کنار بگذاریم به نظر می‌رسد بزرگترین ضربه‌ای که ارز ترجیحی راجع به این چند کالا به اقتصاد کشور وارد کرد، به خطر انداختن امنیت غذایی کشور بود‌.وقتی یارانه به کالاهای اساسی اختصاص می‌یابد و به تولید کننده و کشاورز اعلام می‌کنید دنبال تولید اینها نرود، امنیت غذایی کشور را به خطر انداخته‌ایم.
پس با حذف این ارز موافق هستید؟
صددرصد اما به نظر من قبل از این اقدام دولت می‌بایست مدیریت بازار ارز و طلا را به دست می‌گرفت‌ و نقل و انتقال این دو کالا را بدون ثبت در سیستم بانکی ممنوع می‌کرد و از این طریق قیمت اینها بشدت کاهش پیدا می‌کرد. چون دیگر نمی‌توانست وسیله اقتصاد زیرزمینی، فرار سرمایه و فساد و رشوه باشد و به‌عنوان یک سرمایه‌گذاری می‌توانستیم برای آن مالیات وضع کنیم. اگر چنانچه این کار صورت نگیرد به نظر من این کار بر هر سیاستی اولی بود. اقدام دولت یک جراحی بود اما به نظرم قبل از این جراحی باید بازار ارز و طلا را جراحی می‌کردیم تا آسیب‌پذیری اقتصاد خود را از نوسانات دو کالایی که نرخ آنها در بازارهای هرات و اربیل تعیین می‌شود برهانیم و قیمت را بسیار پایین بیاوریم. اگر این کار را انجام ندهیم بزودی باید راجع به ارز نیمایی صحبت کنیم. یعنی همین ایرادها را چند سال خیلی نزدیک راجع به ارز نیمایی مطرح کنیم که چرا چنین تصمیمی گرفتیم.در مجموع می‌توان گفت سیستم دو نرخی و چندنرخی در حقیقت در بازار ارز مهلک و عامل ایجاد این مسائل هستند. دولت باید این سیستم را حل و مشکل را برطرف کند. در غیر این صورت باید منتظر باشیم که همین بحث‌ها را راجع به ارز نیمایی و نقد دولت آقای رئیسی مطرح کنیم.
اگر به دلایل مختلف از جمله مخالفت‌ها و فضاسازی‌ها در اجرای کامل حذف ارز ترجیحی تعلل ایجاد شود، چه تبعاتی دارد؟
حذف تدریجی در حقیقت شوک‌های پیاپی به اقتصاد است. نگرانی ما از حذف یارانه تنش اجتماعی است و نگرانی دیگری نداریم. دولت آقای رئیسی نشان داد می‌شود این تنش اجتماعی را براحتی مدیریت کرد. بسیاری از کارشناسان معتقد بودند که با حذف ارز 4200 تومانی تنش‌های اجتماعی به وجود آمد و دلیل مخالفتشان با این اصلاح این موضوع بود. اما الان حدود 80 روز می‌گذرد و بدون هیچ‌گونه تنشی کار درآمد. وقتی مردم ببینند که حذف یارانه به جیب خودشان می‌رود همراهی می‌کنند. در حال حاضر ۹ دهک را مشمول کردیم‌ اما من اعتقاد دارم باید روی ۷ دهک متمرکز باشیم. شیوه جبران این حمایت به اعتقاد من این است که باید یک صندوقی تحت عنوان صندوق رفاه ملی تشکیل شود. همه مردم باید سهامدار این صندوق باشند. تمام منابع ناشی از تغییر سیاست یارانه‌ها باید به این صندوق و نه به بودجه دولت وارد شود. مردم باید بدانند به‌صورت آنلاین بتوانند چک کنند که منابع ورودی و خروجی آن چقدر است حتی لیست کسانی که یارانه می‌گیرند آنجا مشخص باشد. اگر این کار را بکنیم در حقیقت می‌توانیم به سمت اصلاح حامل‌های انرژی برویم. در رابطه با کالاهای اساسی نیز باید دوباره تأکید کنم که درآمد بیشتر به معنی مصرف بیشتر است و این ضد و نقیض است. این تعارض را در رابطه با بنزین نیز داریم. ۴۸ درصد مردم تقریباً ماشین ندارند‌. چرا باید یارانه بنزین به نصفی از مردم تعلق بگیرد. در این جمعیت بعضی‌ها بسیار درآمدهای بالایی دارند که نباید یارانه به آنها تعلق بگیرد‌. چرا باید این کار را بکنیم. آیا از تورم می‌ترسیم؟ یعنی کسانی که ادعا می‌کنند که بشدت تورم ایجاد می‌کند، عوامل ایجاد تورم در کشور را نمی‌شناسند. بزرگترین عامل ایجاد تورم در کشور بحث نقدینگی است که بواسطه یارانه‌ها کشور را در خطر قرار داد و سبب تورم شد. یارانه‌ها اجازه سرمایه‌گذاری مجدد در نیروگاه‌ها را نمی‌دهد. این یعنی اگر اصلاحات را انجام ندهید بزودی با مشکل جدی مواجه می‌شویم. یارانه‌ها تولید کشور را دچار صدمه کرده است و امنیت غذایی را به خطر می‌اندازد و قاچاق سوخت را در کشور ایجاد می‌کند.
یکی دیگر از عوامل ایجاد تورم در کشور و کاهش ارزش پول ملی جایگزینی ارز و طلا به جای پول ملی است‌. اولین جراحی اولویت دار این است. قیمت ارز و طلا شاخص بی‌ثباتی اقتصادی، موتور ایجاد تورم و رکود در بخش‌های دیگر هستند. این دو بلاتکلیفی اقتصادی هستند. همه اقتصاد را به دو متغیر بسته‌ایم که تحت کنترل خود ما نیست. چرا؟ چون پذیرفتیم که اینها شبه پول باشند. تأکید می‌کنم خطری که کشور را در رابطه با نرخ ارز و طلا تهدید می‌کند، باید بررسی شود. علت افزایش قیمت ارز و طلا مزیت‌هایی است که برای آنها قائل شدیم. بزرگترین مزیت آنها نقل و انتقال بدون ثبت، غیرقابل ردگیری بودن معاملاتی است که بواسطه آنها انجام می‌شود. برای اینکه اثر این مزیت را روی یک اقتصادی ببینیم مثالی خدمت شما عرض می‌کنم. شما نگاه کنید که بیت کوین با پول ملی قوی‌ترین اقتصاد دنیا و قوی‌ترین پول دنیا چه کرد. بیت کوین از ۵ سنت تا ۶۰ هزار دلار بالا رفت. یعنی یک میلیون و دویست هزار برابر دلار را نسبت به خود تضعیف کرد. در اقتصاد قیمت‌ها نسبی هستند‌. چرا بیت کوین توانایی چنین چیزی را پیدا کرد. یک امتیاز فقط آن هم عدم ثبت نقل و انتقالات آن بود. یک موجود موهومی در فضای مجازی می‌تواند پول ملی قوی‌ترین اقتصاد دنیا را یک میلیون برابر کاهش دهد. حال ما دو موجود در اقتصاد خود ایجاد کردیم که موهومی و مجازی نیستند و وجود فیزیکی دارند و همه امتیازها را برای آن قائل شدیم. این بمبی است که در اقتصاد ما گذاشتند. آقای رئیسی باید این بمب را خنثی کند و جراحی اقتصادی به این معنی است. اولین و مهم‌ترین مسأله این است. اگر چنین جراحی صورت گرفت بلافاصله حجم وسیع اقتصاد زیرزمینی به حداقل می‌رسد و درآمدهای مالیاتی چندین برابر می‌شود و آسیب‌پذیری اقتصاد بشدت کاهش پیدا می‌کند. بنابراین این موضوع بسیار مهم است و امیدوارم که آقای رئیسی و دولت ایشان به این موضوع توجه کافی کنند.در جمع‌بندی نهایی همه این مواردی که مطرح شد را بررسی کنید و ببینید ارز ترجیحی با اقتصاد ما چه کرد.

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7973/11/622019/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها