یادی از زنده یاد سیدعلی اکبر ابوترابی، سید آزادگان دفاع مقدس

درس آزادی در مدرسه اسارت


نصرت‌الله محمودزاده
نویسنده
زندگی مرحوم سیدعلی اکبر ابوترابی (6شهریور 1318 - 12 خرداد 1379) از لایه‌های پنهانی برخوردار است که بدون ورود به این ناگفته‌ها امکان شناخت این مرد در 10 سال اسارتش امکان‌پذیر نیست. از طرفی، پرداختن به موضوع اسارت نیازمند یک تحقیق میدانی از نگاه بین‌المللی است. تفاوت زندان با اسارت خود حکایتی است متفاوت که ابوترابی هر دو را تجربه کرده است. زندان، حبس در مدت معلوم با شرایط مشخص، اما اسارات یک زندان با زمانی نامحدود است که جرم اسرا در فرایند کلان سیاست کشورش رقم می‌خورد. اسیر از پایان این زندان نامحدود بی‌خبر است و باید بر این اساس با زندگی در اردوگاه کنار بیاید. وقتی سرنوشت ابوترابی رقم خورد که طبق بررسی دکتر چمران او باید در اثر درگیری با گشتی‌های عراق در حین شناسایی شهید می‌شد. خودش هم بعد از اسارت اعلام کرد، بر اثر دلتنگی بیش از حد نسبت به یار دیرینه خود (شهید اندرزگو) شهادت را در تپه‌های الله اکبر ترجیح داده بود، اما تقدیر به‌گونه‌ای دیگر رقم خورد. انگار یک کار روی زمین مانده داشت که باید انجامش می‌داد؛ قبول اسارت برای او زمانی آغاز شد که در ماه‌های حضور در زندان بغداد به عنوان فردی ناشناس، متوجه عمق جایگاه اسارت در جنگ شده و وارد سرفصل جدیدی از زندگی شد.
محور وحدت در دوران اسارت
وقتی با نگاه حرفه‌ای تحقیق مراحل زندگی ایشان را در دستور کار خود قرار دادم، پی به خلأ بزرگ نقش اسارت در جنگ بردم و آموزه‌های ایشان در اردوگاه‌های موصل، تکریت، رمادی و حتی زندان استخبارات، تنها یک خاطره نبود، بلکه فرضیه‌های پنهانی بودند که انگار در اردوگاه‌ها دفن ‌شده باشد،چرا که کارشناسان خبره صلیب سرخ جهانی در مواردی از او مشورت گرفته و او را منجی اردوگاه‌ها می‌دانستند.  چرا که ابوترابی «انسانیت» را محور وحدت بخش اسرا قرار داد و با این شیوه مرام‌های مختلف را در دایره محبت خود قرار داد؟ او اردوگاه‌ها را همچون یک «ایران کوچک» ترسیم کرد و با این نگاه ویرایشی به موضوع اسارت و زندان زد که گره‌گشای بسیاری از مشکلات اسرا با مرام و مسلک‌های مختلف شد. بزرگترین دستاورد مکتب ابوترابی در اسارت بازگرداندن اسرا به زندگی امیدبخش و سرشار از امید پس از پایان زندان نامحدود اسارت بود. او در ایران کوچک با اقشار مختلف سر و کار داشت و محرم اسرار همه اسرا شد.
انقلاب فرهنگی در اردوگاه ها
ابوترابی به اسرا آموخت؛ به جای فرار از زندان برای رسیدن به آزادی، آزادی را وارد اردوگاه‌ها کنند، یعنی یک انقلاب فرهنگی در دل دشمن، در مقابل دشمن، با استفاده از امکانات دشمن. او حتی بسیاری از مسلمین عراقی مستقر در اردوگاه‌ها را در ردیف یاران خود قرار داده بود، زیرا می‌دانست خلاصه روزی جنگ پایان خواهد یافت و بین مردم ایران و عراق پیمان دوستی برقرار خواهد شد.
ابوترابی آنقدر تازیانه‌های نامحدود و مرگبار افسران استخبارات را با محبت پاسخ داد تا نتیجه گرفت، به همین خاطر تعدادی از نمایندگان صلیب سرخ اعتراف کردند، «این مرد ما را به یاد عیسی مسیح می‌اندازد» این حرکت روانشناسانه او در اسارت منجر به انقلابی در عمق معرفت اسرا گشت و از آن پس، افسردگی، خودکشی، انزوا و دیگر بیماری‌های روانی کمرنگ شده و امید به زندگی جوانه زد. زندگی در اسارت از جایگاهی برخوردار شد که هنوز بسیاری از اسرا حسرت آن روزها را می‌خورند. ابوترابی با تمرکز روی معانی عمیق امید به زندگی، اراده‌ها را برای یک زندگی معنادار در اردوگاه‌ها زنده نگه داشت. به همین دلیل، به مرور معنای زندگی برای تک‌ تک اسرا در حال تغییر بود. هیچ اسیری حاضر نبود در آسایشگاهی زندگی کند که جز نکبت نام دیگری برازنده آن نبود، اما در همان شرایط، هر اسیر پاسخگوی زندگی خویش بوده و برای ادامه این زندگی نیازمند کسی بود که نیمه شب ابوترابی را هنگام نیایش می‌یافت. درک معنای رنج در آن شرایط این بود که هنگام تحمل سختی به ژرف‌ترین معنای زندگی، یعنی رنج کشیدن دست یابد. در این صورت بود که اسرای بیمار تحمل رنج را با گذشت و فداکاری آزاردهنده نمی‌پنداشتند.
آزادی درحین اسارت
وقتی وارد فراز و نشیب زندگی پررمز و راز این بزرگوار شدم، باور نمی‌کردم  حین تحقیق زیباترین تفسیر آزادی را در اردوگاه‌های عراق پیدا کنم ، به همین خاطر یک بار دیگر کتب و فیلم‌های مربوط به اسارت را در قرن بیستم مرور کردم. قریب به اتفاق ادبیات غرب و شرق در حوزه این بخش از جنگ، بیانگر آن است که تمام هم و غم اسرا فرار از اردوگاهی است که افسران و حتی گروهبان‌های دون‌پایه به هر بهانه‌ای اقدام به تحقیر شخصیت اسرا می‌کنند، اگرچه تجربه نشان داده است که بر اثر فرار بسیار محدودی، اکثر اسرا متحمل سخت‌ترین شکنجه‌ها شدند، به همین دلیل ابوترابی برای رهایی از این ایده شکست خورده در اسارت با تعریفی جدید وارد شد. «فرار یک اسیر به تنهایی، یعنی تنها به فکر خود بودن و رسیدن به آزادی با گرفتار کردن دیگران. این فرار خود ناشی از ترس در اسارت است.» بنابراین، او فرار را ممنوع اعلام کرد و در یک  برنامه درازمدت هم اقدام به ترسیم آزادی در اسارت کرد؛ آزادی ای که محیط و قوانین حاکم بر اردوگاه تعیین کننده آن نبود، بلکه با تعریف درست از آزادی در یک زندگی معنادار و با برنامه، دیگر تفاوت نمی‌کرد مکان آن در اردوگاه باشد یا دنیای خارج از اسارت، به همین خاطر بعدها مشخص شد، اسرا در «ایران کوچک» از آزادی عمل بیشتری نسبت به زندگی در «ایران بزرگ» داشتند.
عرفان ستیز به جای عرفان گریز
 وقتی به عقبه آموزه‌های دینی و نیز مبارزات سخت او قبل از انقلاب مراجعه کردم، ریشه و علل بسیاری از  رفتارهای ایشان در اسارت مشخص شد. رهبری معنوی ابوترابی در اردوگاه‌ها یک اتفاق نبود، بلکه ریشه در افکار ایشان نسبت به عرفان عملی اسلام داشت که پای درس استادانی همچون علامه طباطبایی و امام خمینی در نجف و قم آموخته بود. شناخت عمیق ایشان از عرفان با رویکرد برونگرایی در حوزه ارتباط با مردم رمز موفقیت این تحول در تئوری جدید اسارت است که متأسفانه هنوز از دریچه علوم انسانی به آن نپرداخته ایم.
چرا رمز و راز مبارزه او در کنار شهید اندرزگو کالبدشناسی نشد؟ چرا او از سال 1351 تا شهریور 1357 به گونه‌ای در نقش سایه اندرزگو مبارزه کرد که پرونده ایشان در‌ هاله‌ای از ابهام قرار گرفت؟ آیا اسارت فرصت طلایی خداوند به ایشان نبود که استعدادها و عملکرد درخشان ایشان به صفحات تاریخ انقلاب اضافه شود؟ آیا این اقدام به نحو احسن انجام گرفت؟شاید حق با کارشناسان صلیب سرخ باشد که اعلام کردند، لازم است با نگاه ابوترابی به اسارات، ویرایشی به قوانین و مقررات صلیب سرخ جهانی در حوزه اسارت زده شود. اگر ناگفته‌های ابوترابی را به حساب تواضع ایشان بگذاریم، در این صورت، بر یاران اوست که زندگی در اسارت را از نو ویرایش کنند.

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7927/18/615797/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها