بحثی در ضرورت تماشای تئاتر در سالن های کوچک و محدود

تالارهای کوچک، چشم انتظار حمایت مخاطبان


در هر مجموعه ای از تالارهای نمایشی، یک یا دو تالار کوچک هم هستند که نیازمند توجه مخاطبان خود خواهند بود.
به هر تقدیر تئاتر تئاتر است و چه در تالارهای بزرگ و چه در تالارهای متوسط و کوچک باید که جاذبه‌ای برای دیدن داشته باشند و همین خود یک نکته مشترک است که دیدن و رفتن به این نوع تالارهای کوچکتر را بر ما واجب می‌سازد و شاید مهمترین دلیلش زحمت یک گروه باشد که با ماه‌ها وقت و تلاش آمده‌اند خودی نشان دهند. این هم انگیزه مهمی است که کارشان باری به هر جهت نباشد.
بیایید کمی روشن تر و مصداقی تر منظورمان را بررسی کنیم و به دنبال یک نتیجه روشن تر از این بررسی باشیم. اگر بر حسب تصادف هم این نوع تالارها را انتخاب کنید، حتماً برایتان به مرور نتیجه‌بخش خواهد بود چون در این تالارهای کوچک اغلب گروه‌های تازه کار و دانشجو  یا گروه‌های تجربی حضور خواهند داشت. شاید مهمترین دلیلش هم بالا رفتن اجاره تالارهای نمایشی باشد که به ناچار این گروه‌های بدون حمایت و درآمد را به سوی تالارهای کوچکتر برای ارائه آثارشان خواهند برد. به هر تقدیر، همین حضور هم دال بر این نکته حیاتی خواهد بود که اینها هم آمده‌اند که دیده شوند و این دیدن زمانی ممکن خواهد شد که گروهی از مخاطبان علاقه مندی خود را با وقت گذاشتن به منظور دیدن چنین کارهایی اعلام کنند. این اعلام حضور با رفتن به تالارهای کوچک که اتفاقاً از قیمت بلیت ارزانتری هم برخوردارند چنین منظوری را به تدریج محقق خواهد کرد.
کافی است این روزها سری به کارگاه نمایش مجموعه تئاترشهر بزنید؛ در آن نمایش تجربه‌های اخیر اقتباسی از امیررضا کوهستانی با کارگردانی حسین کاشفی اجرا می شود. تجربه زیستن 4 نسل از دختران و مادران یک خانواده که چگونه در عشق و فراق زمان را بر خود سپری کرده‌اند، این خود می تواند یک نمونه بارز اثری با انگیزه‌های تجربی باشد چون حسین کاشفی و گروهش هنرمندان شناخته شده‌اند اما مدل متن و اجرا نوع دیگری است که با اجراهای حرفه ای نمی تواند همخوانی داشته باشد. پس این مواجهه یک تجربه متفاوت است. دیدن این نمایش نه تنها بیهوده نیست که اتفاقاً بسیار هم مفید خواهد بود. آشنا شدن با مدل های کوچکتری از اجرا که اتفاقاً به دلیل برخورداری از خلاقیت و نوآوری و ارائه اندیشه های نوین بستر یک مواجهه جدی تر را فراهم ساخته است.
مخاطبان در تئاتر به دنبال دیدن هستند و این یعنی در ژرفای هر شکل و محتوایی بتوانند نفوذ کنند و اگر چنین نباشد ما برخوردار از تئاتری در خور تأمل نخواهیم بود.
چندی پیش هم در تالار کوچک مولوی یک نمایش به نام «چند تکه‌ لغزان» از پژمان دادخواه دیدم. او دکترای فلسفه هنر دارد و گویا با جمعی از دانشجویانش این کار را بسته بود. باز هم می توانست از منظر منطق و فلسفه به ناچاری یک گروه از روزنامه نگارانی که در شرایط سیاسی به دنبال خروج از وطن هستند، ما را دقیق کند. هر چند که می توانستیم با بستر کلی این موقعیت مخالفت کنیم؛ دست کم نگارنده که خود سی سال تجربه روزنامه نگاری دارد می‌داند که روزنامه نگاران خودخواسته به دنبال توقیف روزنامه‌هایشان نبوده اند و قاعده چنین است اما حالا اگر استثنایی هم باشد این دیگر از مدار حدس و گمان هم بیرون نیست و دیگر جای مجادله‌ای نیست اما روزنامه‌نگاران در کل با توقیف به هر دلیلی مخالفند هر چند عده ای از ین فرصت برای خروج از کشور بهره مند شده باشند.
نتیجه آنکه در این تالارهای به ظاهر کوچک، در باطن می شود کارهای دقیق تر و ظریف تر و متفکرانه تری را یافت که نگاه به تئاتر را در ما تقویت خواهد کرد. چنانکه نمایش های مهمی چون یک دقیقه سکوت کار آیدا کیخایی، روبان سیاه است کار محمد مساوات، تقاطع 2002 کار محمودرضا رحیمی، تجربه های اخیر کار امیررضا کوهستانی، کرگدن کار وحید رهبانی، آقالیلا کار مهرداد کورش نیا و... در همین تالارهای کوچک خوشنام و  ماندگار شده‌اند.

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7917/16/614394/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها