گفتوگو با حجتالاسلام علی ذوعلم، رئیس پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
نقش سنت وعظ در فرهنگسازی
مهسا رمضانی
خبرنگار
آیتالله سید عبدالله فاطمینیا، از نسل واعظان اثرگذاری است که از منبر به مثابه یک «رسانه» برای فرهنگسازی و ارتقای فرهنگ دینی بهره میگرفت. در گفتوگو با حجتالاسلام والمسلمین علی ذوعلم، رئیس پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و معاون پژوهش و آموزش مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی، «نقش سنت وعظ در فرهنگسازی و سهم آیتالله فاطمینیا در چنین سنتی» را به تأمل گذاشتیم. ذوعلم در این گفتوگو به «ویژگیهای مخاطبشناسی عمیق آیتالله فاطمینیا» اشاره میکند که تأثیرگذاری منبرهای ایشان را دو چندان کرده بود.
استاد ذوعلم، به اعتقاد شما، سنت وعظ و خطابه چه سهم و نقشی در فرهنگسازی و اعتلای فکری و فرهنگی یک جامعه دارد؟
بیان حقایق، تکرار و تذکر آنها نه تنها در یک جامعه که در زندگی هر فردی میتواند جهتدهنده و مؤثر باشد. وعظ، یکی از راهبردهای اساسی در همه مکاتب الهی و بخصوص قرآن کریم است. قرآن کریم در بخشهای بسیاری و به شکل پیوستهای وعظ میکند که بهعنوان مثال در راه خدا قیام کنید. اما در کنار قرآن و مکاتب الهی، پیامبران(ص) نیز در مقام وعظ قرار میگیرند؛ چراکه آنان نیز از روی خیرخواهی آنچه را که مورد نیاز مخاطب معاصرشان میدیدند، به آنان تذکر میدادند و راه سعادت را برایشان هموار میکردند. اما این سنت، تنها اختصاص به مکاتب الهی، کتابهای آسمانی، پیامبران و ائمه ندارد بلکه از آن بهعنوان یک مسئولیت اجتماعی یاد شده و دستور داده شده که هر فرد مسلمان در حدی که میتواند باید به دیگران در قالب وعظ کمک کند.
بنابراین «موعظه» با توجه به کاربستی که در قرآن کریم، روایات، سنت و سیره پیامبران و ائمه معصومین(ع) داشته است، همواره بهعنوان یک راهبرد اساسی در پیشبرد فکری و فرهنگی جامعه مطرح بوده است و واعظان هم به تبع، این مسیر و این راهبرد را وظیفه خود میدانند که دانش و شناختشان را در قالب موعظه و پند به مخاطبان منتقل کرده و جامعه را در رسیدن به اهداف و طی مسیر سعادت و هدایت راهبری کنند. میخواهم بگویم، هدف و غایت اصلی در وعظ فراهم کردن بستر معرفتی، معنوی و اخلاقی در جامعه است تا از رهگذر آن پیشرفت و تعالی در ابعاد مختلف رقم بخورد و جامعه بتواند با موانع و وسوسههایی که از درون و بیرون کمر به انحراف انسانها بستهاند، مقابله کرده و بر آنها غلبه کند.
آیتالله فاطمینیا، بهعنوان عضوی از جامعه واعظان چه سهمی در این «فرهنگسازی» و هدایت «فرهنگ دینی» ایفا کردند؟
مقام معظم رهبری در پیامی که برای درگذشت مرحوم آیتالله فاطمینیا منتشر کردند، از ایشان بهعنوان «عالمِ واعظِ درسآموز» یاد کردند. نفس این ترکیب، قابل توجه و تأمل است و باید به کنه آن توجه داشت. واقعیت این است که گاهی پند و اندرز صورت میگیرد اما آن موعظه، از عقبه فکری و مطالعاتی چندانی برخوردار نیست و به همین دلیل، ممکن است به رشد و تعالی فکری مخاطب کمکی نکند و صرفاً یک تذکر و یادآوری سطحی و صوری باشد. اما مرحوم استاد فاطمینیا «واعظی درسآموز» برای مخاطب عام و خاص بود و به همین دلیل وعظ ایشان جنبه «الگوسازی» داشت؛ چراکه نکات زیادی در سیره و روش وعظ مرحوم فاطمینیا بود که برای دیگر وعاظ میتوانست درسآموز باشد. بنابراین، اثرگذاری آیتالله فاطمینیا، در فرهنگسازی بواسطه عقبه فکری و مطالعاتی خطابهها و موعظههایی که داشتند و همچنین بهرهگیری همزمان از رسانه، محافل و منبرها بسیار قابل تأمل است.
«مخاطبشناسی» آیتالله فاطمینیا چقدر مسیر هدایت و راهبری را که ایشان سرلوحه خود قرار داده بود، هموار میکرد؟
همانطور که اشاره کردید، ایشان به «ظرفیت مخاطب» توجه ویژهای داشت و نیاز مخاطب را بدرستی تشخیص میداد؛ هم نیاز مقطعی و فوری بنا بر مقاطع و برهههای زمانی خاص و هم نیازهای اساسی، ریشهای، اخلاقی و معنوی که یک جامعه به آن نیاز دارد.
میخواهم بگویم مواعظ ایشان، ناظر به نیازهای زمان و جامعه بود؛ بدین معنا که در مقابل هجوم فکری و رسانهای که دشمنان انقلاب دارند، همواره موضعگیری میکردند و روحیه، مشی و دغدغههای انقلابی ایشان برای مخاطب مشهود بود. ضمن اینکه، ایشان یک عالم و واعظ فراجناحی بود اما همواره «موضع انقلابی» خود را حفظ میکرد و از شجاعت و شهامت بالایی در بیان نظرات و برداشتهای خود برخوردار بود.
ایشان هم مخاطب عام، اعم از توده مردم و جوانان را مدنظر داشتند و هم مخاطب خاص همچون بعضی از استادان و نخبگان را مخاطب قرار میدادند. به همین دلیل، گاهی مسائل را در لفافه و با ظرافت و هنرمندی خاصی به مخاطب خاص خود میرساندند؛ در عین حال که برای مخاطب غیرتخصصی و عام هم ابهام ایجاد نمیکردند.
آنجایی که لازم بود به صراحت مطالب و اظهارنظر خود را بیان میکرد و اگر تشخیص میداد بیان صریح ممکن است در مخاطب واکنش منفی ایجاد کند میکوشید تا با صمیمیت در گفتار، مخاطب را به پذیرش مطلب برساند. به تعبیری، «صمیمیت در ارتباط با مخاطب» یکی از اصلیترین دلایل نفوذ کلام این عالم دینی بود. از این جهت، ایشان در کار وعظ، یک الگوی تمام عیار بودند.
در مورد ایشان گفته میشود که «منبرهای کردارشان» فراتر از «منبرهای گفتارشان» اثرگذاری داشت. چقدر این التزام به «حکمت عملی»، کلام ایشان را اثرگذارتر میکرد؟
همانطور که اشاره کردید ایشان اهل عمل بود. در حقیقت انطباق «گفتار» با «کردار» نکتهای است که در قرآن کریم اشاراتی به آن شده است و در روایات بسیاری هم بر ضرورت این انطباق تأکید میشود. همانطور که اشاره کردید، ایشان اهل عمل و التزام بود و مطلبی را از روی تصنع و تظاهر بیان نمیکرد. اهل صدق و صفا بود و مخاطب در لحظه به این شناخت از او میرسید. اهل غلو نبود و مخاطب را در یک بستر اندیشهورزانه و فکورانه رشد میداد. گاهی بیانی که ارائه میداد را با نوعی احتمال طرح میکرد تا مخاطب را به اندیشیدن سوق دهد. در بیان مصائب اهل بیت(ع) اهل غلو نبود و از اینکه ادبیاتی بکار برده شود که توأم با اهانت به ساحت مقدس اولیا و معصومین باشد بشدت پرهیز داشت. واعظی متخلق، صمیمی و دلسوز برای مخاطب بود و از چنان پشتوانه معرفتی و اطلاعاتی برخوردار بود که در شبهات، کاملاً مخاطب را اقناع و متقاعد میکرد.
میراث ایشان را برای نسل امروز ما چه میدانید؟
مهمترین میراث آیتالله فاطمینیا برای امروز ما، سبک وعظ ایشان برای طلبهها، واعظین و استادانی است که میخواهند در مقام وعظ قرار گیرند. نکات ظریف اخلاقی و رعایت آداب وعظ، حقیقتجویی و... مجموعه ویژگیهایی است که کلام این عالم دینی را اثرگذار کرده و طیف گستردهای از مخاطبان را به سوی مباحث اخلاقی و معنوی جذب کرده بود. بر این اساس، بحق، میتوان از مرحوم استاد آیتالله فاطمینیا بهعنوان «واعظ تراز روزگار ما» سخن گفت.
خداوند ایشان را بیامرزد و با اولیای الهی محشور کند. جامعه ما قدردان این عالم دینی است و مراسم تشییع ایشان نشان داد که جامعه ما یک جامعه دینی، معنوی و اخلاقی است و اگر مردم ما «صمیمیت»، «صداقت» و «حقیقت» را در بیان کسی ببینند، شأن و جایگاه او را ارج مینهند. امید است که میراث مکتوب ایشان بیش از گذشته مورد استفاده قرار گیرد.
خبرنگار
آیتالله سید عبدالله فاطمینیا، از نسل واعظان اثرگذاری است که از منبر به مثابه یک «رسانه» برای فرهنگسازی و ارتقای فرهنگ دینی بهره میگرفت. در گفتوگو با حجتالاسلام والمسلمین علی ذوعلم، رئیس پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و معاون پژوهش و آموزش مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی، «نقش سنت وعظ در فرهنگسازی و سهم آیتالله فاطمینیا در چنین سنتی» را به تأمل گذاشتیم. ذوعلم در این گفتوگو به «ویژگیهای مخاطبشناسی عمیق آیتالله فاطمینیا» اشاره میکند که تأثیرگذاری منبرهای ایشان را دو چندان کرده بود.
استاد ذوعلم، به اعتقاد شما، سنت وعظ و خطابه چه سهم و نقشی در فرهنگسازی و اعتلای فکری و فرهنگی یک جامعه دارد؟
بیان حقایق، تکرار و تذکر آنها نه تنها در یک جامعه که در زندگی هر فردی میتواند جهتدهنده و مؤثر باشد. وعظ، یکی از راهبردهای اساسی در همه مکاتب الهی و بخصوص قرآن کریم است. قرآن کریم در بخشهای بسیاری و به شکل پیوستهای وعظ میکند که بهعنوان مثال در راه خدا قیام کنید. اما در کنار قرآن و مکاتب الهی، پیامبران(ص) نیز در مقام وعظ قرار میگیرند؛ چراکه آنان نیز از روی خیرخواهی آنچه را که مورد نیاز مخاطب معاصرشان میدیدند، به آنان تذکر میدادند و راه سعادت را برایشان هموار میکردند. اما این سنت، تنها اختصاص به مکاتب الهی، کتابهای آسمانی، پیامبران و ائمه ندارد بلکه از آن بهعنوان یک مسئولیت اجتماعی یاد شده و دستور داده شده که هر فرد مسلمان در حدی که میتواند باید به دیگران در قالب وعظ کمک کند.
بنابراین «موعظه» با توجه به کاربستی که در قرآن کریم، روایات، سنت و سیره پیامبران و ائمه معصومین(ع) داشته است، همواره بهعنوان یک راهبرد اساسی در پیشبرد فکری و فرهنگی جامعه مطرح بوده است و واعظان هم به تبع، این مسیر و این راهبرد را وظیفه خود میدانند که دانش و شناختشان را در قالب موعظه و پند به مخاطبان منتقل کرده و جامعه را در رسیدن به اهداف و طی مسیر سعادت و هدایت راهبری کنند. میخواهم بگویم، هدف و غایت اصلی در وعظ فراهم کردن بستر معرفتی، معنوی و اخلاقی در جامعه است تا از رهگذر آن پیشرفت و تعالی در ابعاد مختلف رقم بخورد و جامعه بتواند با موانع و وسوسههایی که از درون و بیرون کمر به انحراف انسانها بستهاند، مقابله کرده و بر آنها غلبه کند.
آیتالله فاطمینیا، بهعنوان عضوی از جامعه واعظان چه سهمی در این «فرهنگسازی» و هدایت «فرهنگ دینی» ایفا کردند؟
مقام معظم رهبری در پیامی که برای درگذشت مرحوم آیتالله فاطمینیا منتشر کردند، از ایشان بهعنوان «عالمِ واعظِ درسآموز» یاد کردند. نفس این ترکیب، قابل توجه و تأمل است و باید به کنه آن توجه داشت. واقعیت این است که گاهی پند و اندرز صورت میگیرد اما آن موعظه، از عقبه فکری و مطالعاتی چندانی برخوردار نیست و به همین دلیل، ممکن است به رشد و تعالی فکری مخاطب کمکی نکند و صرفاً یک تذکر و یادآوری سطحی و صوری باشد. اما مرحوم استاد فاطمینیا «واعظی درسآموز» برای مخاطب عام و خاص بود و به همین دلیل وعظ ایشان جنبه «الگوسازی» داشت؛ چراکه نکات زیادی در سیره و روش وعظ مرحوم فاطمینیا بود که برای دیگر وعاظ میتوانست درسآموز باشد. بنابراین، اثرگذاری آیتالله فاطمینیا، در فرهنگسازی بواسطه عقبه فکری و مطالعاتی خطابهها و موعظههایی که داشتند و همچنین بهرهگیری همزمان از رسانه، محافل و منبرها بسیار قابل تأمل است.
«مخاطبشناسی» آیتالله فاطمینیا چقدر مسیر هدایت و راهبری را که ایشان سرلوحه خود قرار داده بود، هموار میکرد؟
همانطور که اشاره کردید، ایشان به «ظرفیت مخاطب» توجه ویژهای داشت و نیاز مخاطب را بدرستی تشخیص میداد؛ هم نیاز مقطعی و فوری بنا بر مقاطع و برهههای زمانی خاص و هم نیازهای اساسی، ریشهای، اخلاقی و معنوی که یک جامعه به آن نیاز دارد.
میخواهم بگویم مواعظ ایشان، ناظر به نیازهای زمان و جامعه بود؛ بدین معنا که در مقابل هجوم فکری و رسانهای که دشمنان انقلاب دارند، همواره موضعگیری میکردند و روحیه، مشی و دغدغههای انقلابی ایشان برای مخاطب مشهود بود. ضمن اینکه، ایشان یک عالم و واعظ فراجناحی بود اما همواره «موضع انقلابی» خود را حفظ میکرد و از شجاعت و شهامت بالایی در بیان نظرات و برداشتهای خود برخوردار بود.
ایشان هم مخاطب عام، اعم از توده مردم و جوانان را مدنظر داشتند و هم مخاطب خاص همچون بعضی از استادان و نخبگان را مخاطب قرار میدادند. به همین دلیل، گاهی مسائل را در لفافه و با ظرافت و هنرمندی خاصی به مخاطب خاص خود میرساندند؛ در عین حال که برای مخاطب غیرتخصصی و عام هم ابهام ایجاد نمیکردند.
آنجایی که لازم بود به صراحت مطالب و اظهارنظر خود را بیان میکرد و اگر تشخیص میداد بیان صریح ممکن است در مخاطب واکنش منفی ایجاد کند میکوشید تا با صمیمیت در گفتار، مخاطب را به پذیرش مطلب برساند. به تعبیری، «صمیمیت در ارتباط با مخاطب» یکی از اصلیترین دلایل نفوذ کلام این عالم دینی بود. از این جهت، ایشان در کار وعظ، یک الگوی تمام عیار بودند.
در مورد ایشان گفته میشود که «منبرهای کردارشان» فراتر از «منبرهای گفتارشان» اثرگذاری داشت. چقدر این التزام به «حکمت عملی»، کلام ایشان را اثرگذارتر میکرد؟
همانطور که اشاره کردید ایشان اهل عمل بود. در حقیقت انطباق «گفتار» با «کردار» نکتهای است که در قرآن کریم اشاراتی به آن شده است و در روایات بسیاری هم بر ضرورت این انطباق تأکید میشود. همانطور که اشاره کردید، ایشان اهل عمل و التزام بود و مطلبی را از روی تصنع و تظاهر بیان نمیکرد. اهل صدق و صفا بود و مخاطب در لحظه به این شناخت از او میرسید. اهل غلو نبود و مخاطب را در یک بستر اندیشهورزانه و فکورانه رشد میداد. گاهی بیانی که ارائه میداد را با نوعی احتمال طرح میکرد تا مخاطب را به اندیشیدن سوق دهد. در بیان مصائب اهل بیت(ع) اهل غلو نبود و از اینکه ادبیاتی بکار برده شود که توأم با اهانت به ساحت مقدس اولیا و معصومین باشد بشدت پرهیز داشت. واعظی متخلق، صمیمی و دلسوز برای مخاطب بود و از چنان پشتوانه معرفتی و اطلاعاتی برخوردار بود که در شبهات، کاملاً مخاطب را اقناع و متقاعد میکرد.
میراث ایشان را برای نسل امروز ما چه میدانید؟
مهمترین میراث آیتالله فاطمینیا برای امروز ما، سبک وعظ ایشان برای طلبهها، واعظین و استادانی است که میخواهند در مقام وعظ قرار گیرند. نکات ظریف اخلاقی و رعایت آداب وعظ، حقیقتجویی و... مجموعه ویژگیهایی است که کلام این عالم دینی را اثرگذار کرده و طیف گستردهای از مخاطبان را به سوی مباحث اخلاقی و معنوی جذب کرده بود. بر این اساس، بحق، میتوان از مرحوم استاد آیتالله فاطمینیا بهعنوان «واعظ تراز روزگار ما» سخن گفت.
خداوند ایشان را بیامرزد و با اولیای الهی محشور کند. جامعه ما قدردان این عالم دینی است و مراسم تشییع ایشان نشان داد که جامعه ما یک جامعه دینی، معنوی و اخلاقی است و اگر مردم ما «صمیمیت»، «صداقت» و «حقیقت» را در بیان کسی ببینند، شأن و جایگاه او را ارج مینهند. امید است که میراث مکتوب ایشان بیش از گذشته مورد استفاده قرار گیرد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه