21 نگاه به روابط انسانی
امیر پروسنان
نویسنده
مجموعه داستان کوتاه «کروناییها همراه ندارند» پنجمین کتاب و سومین مجموعه داستان کوتاهی است که منتشر کردم. این مجموعه شامل ۲۱ داستان کوتاه است. آنچه در داستان همواره به آن فکر میکنم و در شخصیتپردازیها و طرحهای داستانهایم میآید، روابط میان انسانها و مشکلات اجتماعی و برخی از وقایع است. داستانهایی مانند «آدمها یک جور نیستند»، «چند تکه عتیقه»، «چای تلخ»، «گل گلدون که میزدی، نوجوان بودم» از جمله مواردی است که به خاطره آدمها و نوع زندگی در عصر حاضر میپردازد. برخی از داستانها مانند «ممد قاضی»، «میگفت که شگون ندارد»، «سیما آدم ماندن نبود»، «ته ریش نشست به تیغ» به موضوع تنهایی انسان در این دوران توجه دارد و این معضل را در قالب شخصیتپردازی و طرح داستان گنجاندهام. از طرفی در برخی داستانها به موضوع بیماری ناشی از ویروس کرونا پرداخته شده و فضای اجتماعی دو سال اخیر در قالب تک گویی روایت شده است. موضوع دیگری که در داستانهای این مجموعه مورد توجه قرار گرفته، جزئیات روابط انسانهاست. مواردی مانند احساسات بیان نشده و حرفهایی که هیچ وقت بموقع گفته نمیشود و در نهایت منجر به شکلگیری عقدههای درونی افراد میشود. مواجهه با فضا یا شخصی که در زمان و مکان درست قرار ندارد و همه این موارد میتواند منجر به شکلگیری مشکلات روان شناختی در افراد شود. داستانهای این مجموعه از سال ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۰ نوشته شده و مانند دو مجموعه داستان قبلی با عنوان «مرگ خاموش آقای نویسنده» و «زنها همیشه همین طور هستند» در شهرهای رشت و تهران میگذرد. این مجموعه پس از داستان بلند «سمت چپ اتاق اول» که پیش از این منتشر شده بود، تقریباً آماده انتشار بود، اما با توجه به بیماری همه گیر کرونا، کمی در انتشار آن صبر کردم و در نتیجه داستانهای دیگری هم به آن اضافه شد. در حال حاضر یک داستان بلند دیگر با موضوع یکی از حوادث که در سالهای گذشته اتفاق افتاده، در دست دارم که شاید تا یک سال دیگر برای انتشار آن تصمیم بگیرم.
نویسنده
مجموعه داستان کوتاه «کروناییها همراه ندارند» پنجمین کتاب و سومین مجموعه داستان کوتاهی است که منتشر کردم. این مجموعه شامل ۲۱ داستان کوتاه است. آنچه در داستان همواره به آن فکر میکنم و در شخصیتپردازیها و طرحهای داستانهایم میآید، روابط میان انسانها و مشکلات اجتماعی و برخی از وقایع است. داستانهایی مانند «آدمها یک جور نیستند»، «چند تکه عتیقه»، «چای تلخ»، «گل گلدون که میزدی، نوجوان بودم» از جمله مواردی است که به خاطره آدمها و نوع زندگی در عصر حاضر میپردازد. برخی از داستانها مانند «ممد قاضی»، «میگفت که شگون ندارد»، «سیما آدم ماندن نبود»، «ته ریش نشست به تیغ» به موضوع تنهایی انسان در این دوران توجه دارد و این معضل را در قالب شخصیتپردازی و طرح داستان گنجاندهام. از طرفی در برخی داستانها به موضوع بیماری ناشی از ویروس کرونا پرداخته شده و فضای اجتماعی دو سال اخیر در قالب تک گویی روایت شده است. موضوع دیگری که در داستانهای این مجموعه مورد توجه قرار گرفته، جزئیات روابط انسانهاست. مواردی مانند احساسات بیان نشده و حرفهایی که هیچ وقت بموقع گفته نمیشود و در نهایت منجر به شکلگیری عقدههای درونی افراد میشود. مواجهه با فضا یا شخصی که در زمان و مکان درست قرار ندارد و همه این موارد میتواند منجر به شکلگیری مشکلات روان شناختی در افراد شود. داستانهای این مجموعه از سال ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۰ نوشته شده و مانند دو مجموعه داستان قبلی با عنوان «مرگ خاموش آقای نویسنده» و «زنها همیشه همین طور هستند» در شهرهای رشت و تهران میگذرد. این مجموعه پس از داستان بلند «سمت چپ اتاق اول» که پیش از این منتشر شده بود، تقریباً آماده انتشار بود، اما با توجه به بیماری همه گیر کرونا، کمی در انتشار آن صبر کردم و در نتیجه داستانهای دیگری هم به آن اضافه شد. در حال حاضر یک داستان بلند دیگر با موضوع یکی از حوادث که در سالهای گذشته اتفاق افتاده، در دست دارم که شاید تا یک سال دیگر برای انتشار آن تصمیم بگیرم.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه