پساحقیقت‌گرایی و سلطنت‌طلبان مجازی


دکتر محسن ردادی
دکترای علوم‌سیاسی و استادیار گروه مطالعات انقلاب اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
1. رهبر معظم انقلاب چند سال قبل در مورد بزک کردن چهره خاندان پهلوی هشدار دادند: «امروز دشمنان سعى می‌کنند چهره خاندان خبیث پهلوى را- رژیم فاسدی که کشور ما را سال‌هاى متمادى به عقب انداختند و دچار مشکلات عظیم کردند- آرایش کنند.»(17/10/1393) اما این بزک کردن و فریفتن به چه شکلی انجام می‌شود؟
حقیقت این است که نظام سلطنتی نه فقط در ایران بلکه در دنیا به آخر خط رسیده است. به این معنا که حکومت سلطنتی جدیدی تشکیل نمی‌شود و پادشاهی‌های فعلی هم تلاش می‌کنند کمتر در چشم مردم باشند تا بتوانند به حیات تشریفاتی، نه حکمرانی واقعی ادامه دهند. احتمال احیای سلطنت در کشورهایی مثل ایران که سابقاً پادشاهی بودند، تقریباً صفر است. با آگاهی از این واقعیت است که حتی بازمانده خاندان پهلوی هم سلطنت را برای کشور ایران نامناسب می‌داند و می‌گوید: «نظام جمهوری را به پادشاهی ترجیح می‌دهم».
(56422456 - https://www.bbc.com/persian/iran)
با این حال سؤال این است که با منتفی بودن سلطنت، چطور جنبش سلطنت‌خواهی در شبکه‌های مجازی فارسی‌زبان همچنان جولان می‌دهد؟ پاسخ در پدیده‌ای به‌نام «پساحقیقت» نهفته است.
2. پساحقیقت (Post-truth) به معنای تضعیف الگوی عقلانی اطلاعات و کسب اطلاعات بر اساس تمایل‌های احساسی و هیجانی است. یعنی افراد به میزان انطباق اخبار با واقعیت اهمیت نمی‌دهند، بلکه «دلپسند بودن اخبار» را ملاک پذیرش آن قرار می‌دهند. افرادی که دچار این پدیده شده‌اند، حقیقت را نمی‌خواهند بلکه حقیقت را بر اساس «ذهنیت خود» می‌سازند.
اغلب افرادی که در شبکه‌های مجازی به سلطنت و خاندان پهلوی تمایل نشان می‌دهند در فضای پساحقیقت قرار دارند. آنان از اخبار برای فهم و تبادل حقایق و اطلاعات واقعی استفاده نمی‌کنند؛ بلکه اخبار و اطلاعات را به‌عنوان ابزاری برای بیان احساسات خود به کار می‌برند. به‌عنوان مثال، اگر عبارت «جایزه نجیب‌ترین ملکه جهان» را در گوگل جست‌وجو کنیم، بیش از ۷۰هزار نتیجه به دست می‌آید.
 محتوای خبر این است: «جایزه نجیب‌ترین ملکه سال در فرانسه به بانو فرح دیبا همسر سوم محمدرضا پهلوی به علت عدم استفاده از الکل و مواد مخدر و به علت نداشتن معشوقه پس از مرگ پادشاه فقید!» این محتوا با شور و شوق فراوان در صفحه‌های سلطنت‌طلبان بازنشر می‌شود و لایک و تأیید می‌گیرد. اگر خاطرات مکتوب و منتشرشده درباریان را که این جملات را مخدوش می‌کنند هم نادیده بگیریم، باز هم نشانه‌هایی آشکار مبنی بر دروغ بودن این محتوا وجود دارد.
چرا کسانی که با این خبر مواجه می‌شوند از خود نمی‌پرسند ملکه‌های برگزیده سال‌های پیش چه کسانی بودند؟ چرا بعد از چهل سال چنین جایزه‌ای به فرح دیبا رسیده است؟ چرا خبر این جایزه در رسانه‌ها منتشر نمی‌شود؟... چون دروغ بودن این خبر برای مخاطبان سلطنت‌طلب اصلاً اهمیتی ندارد! اینکه چنین جایزه‌ای وجود خارجی ندارد، مهم نیست. اینکه تصویری که همراه با این محتوا منتشر شده مربوط به جایزه یک بنیاد خصوصی به‌نام اشتایگر است و تحت عنوان نیکوکاری! و نه این که برای نجابت اهدا شده باشد هم برای مخاطبان سلطنت‌طلب اهمیت ندارد. حتی این موضوع که در آن جلسه به سه نفر این جایزه اهدا شد و نفر سوم فرح دیبا بود، هم اهمیتی ندارد. بازنشر این محتوای دروغ فقط وسیله‌ای برای ابراز احساسات و هیجان است و نه بیشتر.
3. پدیده «پساحقیقت» به این نکته اشاره می‌کند که محتواهای خبرگونه، برای آگاهی‌بخشی و اطلاع از حقیقت در شبکه‌های اجتماعی منتشر نمی‌شوند؛ بلکه صرفاً وسیله‌ای هستند برای به اشتراک گذاشتن باورها و احساس‌های مشترک.
در فضای پساحقیقت، مخاطبان شبکه‌های سلطنت‌طلب به‌دنبال کشف حقیقت نیستند و اگر با ادله‌ای مواجه شوند که خبرها و باورهایشان را نقض کند به راحتی واقعیت را کنار می‌گذارند و بر پنداشت‌های خود اصرار می‌ورزند. منابع خبر و تحلیل آنان، استادان دانشگاه یا حتی تحلیلگران بی‌.بی‌.سی نیستند بلکه پوپولیست‌ها و ادمین‌های گمنام صفحه‌های مجازی هستند.
پساحقیقت‌گرایی ناشی از برخی زمینه‌ها و مؤلفه‌ها است:
نخست اینکه، همه افراد اغلب تمایل دارند اطلاعات یا تفسیر از حوادث را به گونه‌ای دریافت کنند که دانسته‌ها و باورهای قبلی‌شان را تقویت کند. بنابراین سلطنت‌طلبان محتواهایی را آماده می‌کنند که با تمایلات و احساسات مخاطبان منطبق باشد. مثلاً اگر مردم از گرانی و تنگی معیشت در رنج هستند، دروغ‌هایی در مورد پهلوی بگویند که به ارزانی اجناس مربوط می‌شود. مثل افسانه ثابت بودن قیمت خودکار بیک در طول دوره نخست‌وزیری هویدا. این دروغ‌ها زمینه پذیرش بیشتری دارد.
دوم اینکه، تعدد صفحه‌های مجازی و رسانه‌ها اهمیت زیادی دارد. سلطنت‌طلبان بیش از هر گروه ضدانقلاب دیگری در حوزه رسانه، پول خرج کرده و می‌کنند. به همین دلیل می‌توانند دروغی را صدها بار در منابع مختلف تکرار کنند. دروغ‌های تکراری باورپذیرترند.
سوم اینکه، بی‌اعتمادی به رسانه‌های داخلی و خارجی باعث شده که همه رسانه‌ها به یک اندازه دور از حقیقت دیده شوند و بنابراین مخاطبان، بخصوص مخاطبان کم‌سواد و عوام، دسترسی به حقیقت را غیرممکن تلقی می‌کنند. بنابراین به‌ دنبال واقعیت نمی‌گردند و بر اساس حس شخصی و انطباق با باورهای قبلی اخبار را می‌پذیرند. این فضا، پساحقیقت‌گرایی را تشدید می‌کند.
چهارم اینکه، مخاطبان شبکه‌های مجازی حال و حوصله شنیدن تحلیل‌های پیچیده متخصصان را ندارند و تحلیل‌های ساده، سطحی، قاطع و سرگرم‌کننده برایشان گواراتر است. بنابراین ترجیح می‌دهند که با این اخبار سرگرم شوند تا خود را با جست‌وجوی حقیقت آزرده کنند. این تمایل مخاطبان، زمینه گسترش پساحقیقت‌گرایی است.
پنجم اینکه، پساحقیقت‌گرایان با ترسیم مرز پررنگ میان خود و دیگران، نفرت و عصبانیت موجود در جامعه را جذب می‌کنند تا مخاطبان خود را افزایش دهند. افرادی که به هر دلیلی از وضع موجود ناخرسند هستند (نارضایتی از وضع اقتصادی، وجود فساد، نابرابری و...) جذب این صفحه‌های مجازی می‌شوند. حضور در حلقه‌ای از افراد عصبانی و ناراضی که در قالب کامنت، لایک و تأیید، فحش و ناسزا می‌گویند، لذت‌بخش و باعث تخلیه هیجان و عصبانیت است. با آگاهی از این مطلب، صفحه‌های سلطنت‌طلب، افراد ناراضی را به سوی خود می‌کشند. اغلب مخاطبان این صفحه‌ها، سلطنت‌طلب نیستند بلکه فقط افرادی ناراحت و عصبانی هستند.
4. چگونه می‌توان با این فضای پساحقیقت‌گرایی مقابله کرد؟ بهترین راه‌حل، چیزی است که رهبر معظم انقلاب اسلامی در قالب «جهاد تبیین» معرفی کردند. (بیانات ۳بهمن۱۴۰۰) تبیین عقلانی و تلاش برای حاکم کردن استدلال، حقایق تاریخی و عقلانیت بهترین پادزهر برای پساحقیقت‌گرایی است. بر خلاف سلطنت‌طلبان، سلاح ما انقلابیون استدلال و تبیین است. نباید همچون پساحقیقت‌گرایان با تحریک احساسات مخاطبان افکار خود را ترویج کرد. «صبر و تحمل در گفت‌وگو»، «خودداری از توهین»، «نقد مستدل و محترمانه» و «بحث دلسوزانه و برادرانه» می‌تواند در بلندمدت جبهه انقلاب را پیروز کند.



آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7844/30/601748/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها