تابآوری کودکان
شهره طاعتی
مددکار اجتماعی
زیبایی شناسی ریشه در هنر و شناخت آن دارد. حتی میتوان زیبایی شناسی را گونه ای از هنر محسوب کرد. بسته به نوع نگاهی که به انواع و اقسام شاخههای هنری داریم و با توجه به شناخت و درکی که از آثار هنری در ذهن بیننده شکل می گیرد میتوان آن را در تقسیم بندیها جزو موارد آرامش بخش محسوب کرد. خلق اثر هنری پیش از آنکه به مهارت نیاز داشته باشد، به اهمیت دادن به آنچه که در ذهن میگذرد نیازمند است و اینکه آن تفکرات را برونریزی کند.
جنبه اجتماعی و روانشناسی هنر را که در نظر بگیریم، خود اثر هنری یک نوع ایجاد رابطه آرامشبخش بین دو یا چند نفر میباشد. به طور مثال یکی از راهکارهای برقراری رابطه مؤثر بین درمانگر، مددکار یا روانشناس با یک کودک آسیب دیده میتوان از نقش هنر نام بردپرتوضیح بیشتر این موضوع این است که کودکی که در خانوادهای پر خطر و آسیب زا به دنیا آمده، تجربیاتی از انواع و اقسام آسیبها را با چشم خود دیده و لمس کرده است. افراد بزرگسال این خانواده به جای این که در نقش حامی و والد مؤثر عمل کنند بیشتر نقش افراد خاطی و مهاجم را برای کودک دارند به همین دلیل کودکان این خانوادهها در دوران اولیه رشدِ روان و احساس خود دچار نوعی خلأ میشوند و بواسطه برخوردهای تحقیرآمیز و تهاجمی، ضرب و شتمهای جسمی و گاهی جنسی احساسهای متفاوتی اعم از ناامنی، عدم اعتماد به افراد بزرگسال دیگر، فرار از برقراری ارتباط چشمی و کلامی را یاد میگیرند. این کودکان بدون حتی آموزشهای اولیه مهارتهای معاشرتی و زندگی با کوله باری از خلأهای عاطفی و روانی وارد جامعه میشوند. جامعه ای که این کودکان تجربه میکنند عموماً شبیه به خانوادههای اولیه آنها است، محیطهای کاری ناامن، دوستان همسنِ شبیه به خود یا دوستان بزرگسالی که بهدلیل مراودههای شغلی خود و والدینشان با آنها ارتباط دارند. تمامی این شرایط باعث میشود که کودک هیچ گونه مهارتی را کسب نکند و با احساس نا امنی رشد نماید. زمانی که ما بهعنوان مددکار اجتماعی با این کودکان برخورد میکنیم و با پیگیریهای بسیار سعی در بهبود شرایط زندگی آنها مینماییم باید راهکارهای مختلف و متفاوتی برای برقراری ارتباط امن با این کودکان را آموزش دیده باشیم و در لحظه ابتدایی برخورد با آنها بتوانیم از آموزههای خود بهصورت درست بهره ببریم. در ارتباط با این کودکان، هنر و به طور مثال نقاشی نقش بسزایی را میتواند ایفا کند، زیرا اکثر کودکان به نقاشی کردن علاقه بسیاری دارند. آنها رسم شکلهای مختلف با رنگهای مختلف را بهصورت ذاتی دوست دارند. ما بزرگترها این شکلها را نقاشی نامگذاری میکنیم. در اختیار گذاشتن اسباب و وسایلی مانند مداد رنگی و کاغذ به کودک از سوی مددکار اجتماعی میتواند در مراحل اولیه برقراری ارتباط با او فضایی متفاوت از آنچه را که تاکنون تجربه کرده برایش به وجود بیاورد و همین فضا یک نوع امنیت خاطر از سوی بزرگسال(مددکار اجتماعی) به کودک را القا میکند که در مراحل بعدی ارتباطی بین آنها بسیار نقش مهمی دارد.
تجربهای که سالها در کار مددکاری اجتماعی با کودکان آسیب دیده کسب کردهام به من آموخته که هرگاه از هنر در بخشی از فرایند کاری و مددکاری اجتماعی با کودکان استفاده کردهام، رابطهای مؤثر، موفق و قابل اعتماد بین ما شکل گرفته که در پیگیریهای حرفهای و تخصصی مددکاری کمک شایانی به من کرده است.
مددکار اجتماعی
زیبایی شناسی ریشه در هنر و شناخت آن دارد. حتی میتوان زیبایی شناسی را گونه ای از هنر محسوب کرد. بسته به نوع نگاهی که به انواع و اقسام شاخههای هنری داریم و با توجه به شناخت و درکی که از آثار هنری در ذهن بیننده شکل می گیرد میتوان آن را در تقسیم بندیها جزو موارد آرامش بخش محسوب کرد. خلق اثر هنری پیش از آنکه به مهارت نیاز داشته باشد، به اهمیت دادن به آنچه که در ذهن میگذرد نیازمند است و اینکه آن تفکرات را برونریزی کند.
جنبه اجتماعی و روانشناسی هنر را که در نظر بگیریم، خود اثر هنری یک نوع ایجاد رابطه آرامشبخش بین دو یا چند نفر میباشد. به طور مثال یکی از راهکارهای برقراری رابطه مؤثر بین درمانگر، مددکار یا روانشناس با یک کودک آسیب دیده میتوان از نقش هنر نام بردپرتوضیح بیشتر این موضوع این است که کودکی که در خانوادهای پر خطر و آسیب زا به دنیا آمده، تجربیاتی از انواع و اقسام آسیبها را با چشم خود دیده و لمس کرده است. افراد بزرگسال این خانواده به جای این که در نقش حامی و والد مؤثر عمل کنند بیشتر نقش افراد خاطی و مهاجم را برای کودک دارند به همین دلیل کودکان این خانوادهها در دوران اولیه رشدِ روان و احساس خود دچار نوعی خلأ میشوند و بواسطه برخوردهای تحقیرآمیز و تهاجمی، ضرب و شتمهای جسمی و گاهی جنسی احساسهای متفاوتی اعم از ناامنی، عدم اعتماد به افراد بزرگسال دیگر، فرار از برقراری ارتباط چشمی و کلامی را یاد میگیرند. این کودکان بدون حتی آموزشهای اولیه مهارتهای معاشرتی و زندگی با کوله باری از خلأهای عاطفی و روانی وارد جامعه میشوند. جامعه ای که این کودکان تجربه میکنند عموماً شبیه به خانوادههای اولیه آنها است، محیطهای کاری ناامن، دوستان همسنِ شبیه به خود یا دوستان بزرگسالی که بهدلیل مراودههای شغلی خود و والدینشان با آنها ارتباط دارند. تمامی این شرایط باعث میشود که کودک هیچ گونه مهارتی را کسب نکند و با احساس نا امنی رشد نماید. زمانی که ما بهعنوان مددکار اجتماعی با این کودکان برخورد میکنیم و با پیگیریهای بسیار سعی در بهبود شرایط زندگی آنها مینماییم باید راهکارهای مختلف و متفاوتی برای برقراری ارتباط امن با این کودکان را آموزش دیده باشیم و در لحظه ابتدایی برخورد با آنها بتوانیم از آموزههای خود بهصورت درست بهره ببریم. در ارتباط با این کودکان، هنر و به طور مثال نقاشی نقش بسزایی را میتواند ایفا کند، زیرا اکثر کودکان به نقاشی کردن علاقه بسیاری دارند. آنها رسم شکلهای مختلف با رنگهای مختلف را بهصورت ذاتی دوست دارند. ما بزرگترها این شکلها را نقاشی نامگذاری میکنیم. در اختیار گذاشتن اسباب و وسایلی مانند مداد رنگی و کاغذ به کودک از سوی مددکار اجتماعی میتواند در مراحل اولیه برقراری ارتباط با او فضایی متفاوت از آنچه را که تاکنون تجربه کرده برایش به وجود بیاورد و همین فضا یک نوع امنیت خاطر از سوی بزرگسال(مددکار اجتماعی) به کودک را القا میکند که در مراحل بعدی ارتباطی بین آنها بسیار نقش مهمی دارد.
تجربهای که سالها در کار مددکاری اجتماعی با کودکان آسیب دیده کسب کردهام به من آموخته که هرگاه از هنر در بخشی از فرایند کاری و مددکاری اجتماعی با کودکان استفاده کردهام، رابطهای مؤثر، موفق و قابل اعتماد بین ما شکل گرفته که در پیگیریهای حرفهای و تخصصی مددکاری کمک شایانی به من کرده است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه