نظریهپردازی پازل گمشده ما در ترسیم حکمرانی اسلامی
دکتر مهدی حسینزاده
جامعهشناس و مدیر گروه مطالعات اجتماعی اسلامی دانشگاه تهران
1«حکمرانی» فرایندی است که مراحل مختلف سیاستگذاری، نظارت، ارزیابی و اجرا را با درگیر کردن بازیگران متفاوت اعم از دولت، NGOها و حتی خود جامعه پیش میبرد. بنابراین، در حیطه اجتماعی، حکمرانی بیشتر به حوزه مسائل اجتماعی مرتبط میشود و به نوعی عهدهدار حرکت ما از وضع موجود به وضع مطلوب است. اما پیش از برنامه و سیاستگذاری، به «روشنگری از وضعیت موجود» و «ترسیم وضعیت مطلوب» نیازمند هستیم.
برای تبیین وضع موجود، نظریات مختلفی همچون نظریه «کارکردگرایی»، «تضاد»، «کنش متقابل نمادین» و... داریم. اما پرسش ما باید این باشد که کدامیک از این نظریهها میتواند دغدغه ما در خصوص تبیین وضع موجود در حوزه حکمرانی اسلامی را پشتیبانی نظری کند؟ آیا بهدنبال تلفیق این نظریهها هستیم یا میکوشیم خود، نظریهای برای وضعیت خودمان ارائه کنیم؟ بدون تردید، ما در حوزه نظریهپردازی خلأ داریم. از این رو، وقتی از حکمرانی اسلامی حرف میزنیم باید به این نکته توجه داشته باشیم که از مرحله تعریف آسیبها و مسائلاجتماعی تا اولویتبندیها و تببین فرایند، نیاز به نظریهپردازی داریم.
2واقعیت این است که در حوزه «علوماجتماعی اسلامی» در مبانی، بخوبی وارد شدهایم و نمره قابلقبولی میگیریم؛ برای مثال، در مبانی انسانشناختی، هستیشناختی ومعرفتشناختی حرف برای گفتن داریم اما این مبانی را به میدان جامعه نیاوردهایم و دلیل آن، عدمالتفات به این مسائل در متن جامعه است.
طبق جلسهای که هیأت وزیران در سال 91 داشت، 563 منطقه، بهعنوان نقاط محروم اعلام شد، همچنین عنوان شد که 28 استان مناطق محروم دارند و تهران و قم از این 28 استان خارج است، یعنی «دروازهغار» در این پژوهش دیده نشده است. بگذریم از اینکه وقتی به آمارهای دولتی رجوع میکنیم هر کدام عددی ارائه میکنند بهعنوان مثال نهادها و سازمانهایی چون بهزیستی، کمیتهامداد، وزارت کشور و... هر کدام، درباره اعتیاد آمار متفاوتی بهدست میدهند.
بنابراین، به نظر میرسد که در تبیین وضع موجودمان، فارغ از بخش نظری، در پیشانظریه (یعنی آمارها و دادهها هم) خلأ داریم. در این بحث، اصحاب علوماجتماعی اسلامی ورود نکردهاند و حرفی برای گفتن ندارند، به تعبیری در تبیین وضع موجودمان ادبیات نداریم.
3اما وضعیت مطلوب ما کجا است؟ واقعیت این است که در ترسیم وضع مطلوب هم با مشکلاتی مواجه هستیم. برای مثال، وقتی از اهالی علوماجتماعی اسلامی در خصوص «وضعیت مطلوب» سؤال میکنیم گاهی از «حیات طیبه» حرف میزنند اما هیچیک مشخصاً ترسیم نمیکنند که حیات طیبه اساساً چگونه محقق میشود؟ چگونه باید آن را اجرایی و عملیاتی کرد؟ چه شاخصهایی دارد؟ ما به اندیشمندانی نیاز داریم که این ایدهها و مبانی را به شاخص تبدیل کنند، همچنین ساز و کار این فرایند را هم مشخص کنند.
یکی از مشکلات ما در ترسیم وضع مطلوب، فقدان مفهوم است. مفاهیم ما استیجاری است، در علوم اجتماعی با گرایش غربی، یکسری مفاهیم وجود دارد که این مفاهیم برساختی است. مادامی که همه مفاهیم ما وارداتی است، نمیتوانیم تصویر درست و شفافی از وضعیت مطلوبمان ارائه کنیم.
4اصحاب علوماجتماعی اسلامی، آنان که دغدغهمند حکمرانی اسلامی هستند، باید به حوزه مفهومسازی ورود کنند. دانشگاه شاهد در این زمینه کارهای ارزشمندی را شروع کرده است که البته کافی نیست باید «حکمرانی اسلامی» به «گفتمان» بدل شود و در بدنه نظام و در میان کسانی تزریق شود که دغدغهمند نظام جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی هستند.
*مکتوب حاضر، متن ویرایش و تلخیص شده «ایران» از سخنرانی دکتر مهدی حسینزاده است که در کنفرانس «سیاستگذاری عمومی و حکمرانیاسلامی» در محل همایشهای بینالمللی صداوسیما ارائه شد.
جامعهشناس و مدیر گروه مطالعات اجتماعی اسلامی دانشگاه تهران
1«حکمرانی» فرایندی است که مراحل مختلف سیاستگذاری، نظارت، ارزیابی و اجرا را با درگیر کردن بازیگران متفاوت اعم از دولت، NGOها و حتی خود جامعه پیش میبرد. بنابراین، در حیطه اجتماعی، حکمرانی بیشتر به حوزه مسائل اجتماعی مرتبط میشود و به نوعی عهدهدار حرکت ما از وضع موجود به وضع مطلوب است. اما پیش از برنامه و سیاستگذاری، به «روشنگری از وضعیت موجود» و «ترسیم وضعیت مطلوب» نیازمند هستیم.
برای تبیین وضع موجود، نظریات مختلفی همچون نظریه «کارکردگرایی»، «تضاد»، «کنش متقابل نمادین» و... داریم. اما پرسش ما باید این باشد که کدامیک از این نظریهها میتواند دغدغه ما در خصوص تبیین وضع موجود در حوزه حکمرانی اسلامی را پشتیبانی نظری کند؟ آیا بهدنبال تلفیق این نظریهها هستیم یا میکوشیم خود، نظریهای برای وضعیت خودمان ارائه کنیم؟ بدون تردید، ما در حوزه نظریهپردازی خلأ داریم. از این رو، وقتی از حکمرانی اسلامی حرف میزنیم باید به این نکته توجه داشته باشیم که از مرحله تعریف آسیبها و مسائلاجتماعی تا اولویتبندیها و تببین فرایند، نیاز به نظریهپردازی داریم.
2واقعیت این است که در حوزه «علوماجتماعی اسلامی» در مبانی، بخوبی وارد شدهایم و نمره قابلقبولی میگیریم؛ برای مثال، در مبانی انسانشناختی، هستیشناختی ومعرفتشناختی حرف برای گفتن داریم اما این مبانی را به میدان جامعه نیاوردهایم و دلیل آن، عدمالتفات به این مسائل در متن جامعه است.
طبق جلسهای که هیأت وزیران در سال 91 داشت، 563 منطقه، بهعنوان نقاط محروم اعلام شد، همچنین عنوان شد که 28 استان مناطق محروم دارند و تهران و قم از این 28 استان خارج است، یعنی «دروازهغار» در این پژوهش دیده نشده است. بگذریم از اینکه وقتی به آمارهای دولتی رجوع میکنیم هر کدام عددی ارائه میکنند بهعنوان مثال نهادها و سازمانهایی چون بهزیستی، کمیتهامداد، وزارت کشور و... هر کدام، درباره اعتیاد آمار متفاوتی بهدست میدهند.
بنابراین، به نظر میرسد که در تبیین وضع موجودمان، فارغ از بخش نظری، در پیشانظریه (یعنی آمارها و دادهها هم) خلأ داریم. در این بحث، اصحاب علوماجتماعی اسلامی ورود نکردهاند و حرفی برای گفتن ندارند، به تعبیری در تبیین وضع موجودمان ادبیات نداریم.
3اما وضعیت مطلوب ما کجا است؟ واقعیت این است که در ترسیم وضع مطلوب هم با مشکلاتی مواجه هستیم. برای مثال، وقتی از اهالی علوماجتماعی اسلامی در خصوص «وضعیت مطلوب» سؤال میکنیم گاهی از «حیات طیبه» حرف میزنند اما هیچیک مشخصاً ترسیم نمیکنند که حیات طیبه اساساً چگونه محقق میشود؟ چگونه باید آن را اجرایی و عملیاتی کرد؟ چه شاخصهایی دارد؟ ما به اندیشمندانی نیاز داریم که این ایدهها و مبانی را به شاخص تبدیل کنند، همچنین ساز و کار این فرایند را هم مشخص کنند.
یکی از مشکلات ما در ترسیم وضع مطلوب، فقدان مفهوم است. مفاهیم ما استیجاری است، در علوم اجتماعی با گرایش غربی، یکسری مفاهیم وجود دارد که این مفاهیم برساختی است. مادامی که همه مفاهیم ما وارداتی است، نمیتوانیم تصویر درست و شفافی از وضعیت مطلوبمان ارائه کنیم.
4اصحاب علوماجتماعی اسلامی، آنان که دغدغهمند حکمرانی اسلامی هستند، باید به حوزه مفهومسازی ورود کنند. دانشگاه شاهد در این زمینه کارهای ارزشمندی را شروع کرده است که البته کافی نیست باید «حکمرانی اسلامی» به «گفتمان» بدل شود و در بدنه نظام و در میان کسانی تزریق شود که دغدغهمند نظام جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی هستند.
*مکتوب حاضر، متن ویرایش و تلخیص شده «ایران» از سخنرانی دکتر مهدی حسینزاده است که در کنفرانس «سیاستگذاری عمومی و حکمرانیاسلامی» در محل همایشهای بینالمللی صداوسیما ارائه شد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه