گپ و گفتی با امید عبداللهی، کارگردان فیلم «برندگان»
فیلمها سرانجام مخاطب خودشان را پیدا میکند
فرهنگی : امید عبداللهی فیلمساز در تازهترین فعالیت سینمایی خود مستند «برندگان» را در گروه سینمایی هنر و تجربه روی پرده دارد. مستند «برندگان» درباره تکاپوی دو شخصیت از دو نسل متفاوت ایران امروز است که در لاتاری گرین کارت برنده شدهاند و میخواهند برای تحقق آرزوهای خود و یافتن یک زندگی بهتر، به امریکا مهاجرت کنند، اما آنها دلبستگیهایی در ایران دارند که با آنچه در جایی دیگر جستوجو میکنند در تقابل است. این مستند پیش از این موفق به کسب دو جایزه حمایتی در بخشهای گسترش فیلمنامه و تولید فیلم از صندوق برتا جشنواره بینالمللی مستند آمستردام (ایدفا) شده است. همچنین این مستند به همراه مستند کوتاه «پنهان» به کارگردانی شیرین برق نورد که فیلم مقالهای کوتاه درباره موضوع ملیت است، به نمایش درآمده است. عبداللهی در گفتوگو با روزنامه ایران درباره این مستند و موضوع مهاجرت صحبت کرده است.
چرا سراغ موضوع مهاجرت رفتید و انگیزه ساخت مستند «برندگان» از کجا میآید؟
از یک تجربه شخصی. ماجرای این تجربه هم برمیگردد به سالها پیش که من قصد مهاجرت از ایران داشتم و مثل هر فرد دیگری که در این موقعیت قرار میگیرد، من هم بهدنبال راه آسانی برای رفتن میگشتم. در همان دوران بود که با سیستم لاتاری گرین کارت آشنا شدم و تصمیم گرفتم شانسام را امتحان کنم. هر چند من در آن سال برنده لاتاری نشدم، ولی از لحاظ ثبتنام تا زمان اعلام نتایج، اتفاقاتی برای من افتاد که حتی اگر برنده هم شده بودم هرگز نمیرفتم. در واقع انگیزه و ایده اولیه ساخت مستند «برندگان» ریشه در این تجربه دارد.
برای ساخت مستند با چه چالشهایی روبهرو بودید و پروسه تولید آن چقدر طول کشید؟
فرایند پژوهش این فیلم بسیار طولانی بود. به این معنی که بخشی از مسیر تحقیق به شناخت و درک من از موضوع و همچنین یافتن راهی برای ارائه آن از طریق یک فیلم مستند مربوط میشد و بخشی هم همزمان با جستوجوی شخصیتهای اصلی فیلم و با هدف شکلگیری روایت و نحوه بیان جزئیات زندگی هر یک از شخصیتها صورت گرفت. عمدهترین مشکلات ما هم مربوط به بخش دوم بود که لازمه آن عبور از فرایند اعتمادسازی بین من و شخصیتهای مد نظرم بود. تازه بعد از شکلگیری فرایند اعتمادسازی، ادامه کار سختتر هم شد، چون کوچکترین اشتباه میتوانست دیوار این اعتماد را فرو بریزد. از طرفی موضوع فیلم هم به پیچیدهتر شدن ارتباط ما با افراد دامن زده بود، یعنی خیلی از افرادی که به لیست نهایی ما راه پیدا کرده بودند، پس از مدت کوتاهی از ادامه همکاری با این پروژه منصرف میشدند. آنها نگران بودند با توجه به جوی که نسبت به امریکا در جامعه ما وجود دارد، روند مهاجرتشان دچار اختلال شود. حتی یکی از شخصیتهای اصلی ما در مرحله تصویربرداری انصراف داد که ضمن ایجاد تأخیر در روند اجرایی کار، هزینههای پیشبینی نشدهای هم به پروژه تحمیل کرد. به هر حال وقتی فیلمساز به سراغ موضوعات اجتماعی و حساس میرود باید مدام منتظر چنین تنشهایی هم باشد و به نظرم در این موارد جز صبر و تلاش بیشتر برای یافتن راه حل بهتر، کار دیگری نمیتوان کرد.
شخصیتهایی را که در فیلم دنبال میکنید چگونه پیدا کردید؟
ابتدا در بین اطرافیان و دوستانم بهدنبال شخصیتهای مد نظرم بودم، اما خیلی زود احساس کردم باید دایره جستوجوی خود را وسیعتر کنم. تا اینکه یک گروه پژوهشی تشکیل دادم و در فصلی که ثبتنام لاتاری انجام میشد، در چند منطقه تهران به عکاسیها رفتیم و شروع کردیم به جمعآوری شماره تلفن، ایمیل و نام افرادی که در لاتاری ثبتنام میکنند. هرکدام دفترچهای داشتیم و در پایان به چیزی حدود دویست نفر رسیدیم که در مرحله اول تمایل داشتند با ما همکاری کنند. در مرحله دوم که با این افراد برای دیدار حضوری تماس میگرفتیم کم کم ریزش کردند و بیشتر آنها اصلاً حاضر به همکاری نبودند. به صورتی که در پایان، لیست ما به چیزی حدود هشتاد یا نود نفر رسید. طبیعی است من بهدنبال کسانی بودم که در صورت برنده شدن در لاتاری با چالشهای مختلفی مواجه میشدند. مثلاً زندگیشان دچار یک لرزش یا یک نابسامانی و تغییر مسیر شود و این تغییر باعث شود که اینها برای رفتن یا ماندن دچار تردید شوند، چون خیلیها ممکن است در لاتاری برنده شوند و بدون هیچ دردسر و دغدغهای مهاجرت کنند و بروند. کما اینکه خیلیها بدون شرکت در لاتاری هم مهاجرت میکنند.
به نظر میرسد در فیلم «برندگان» نزدیکی دوربین به اعضای خانواده شخصیتها به یک نقطه قوت بدل شده است.
بله وقتی پای مهاجرت در میان باشد اعضای خانواده و روابط عاطفی افراد با تک تک اطرافیان بیش از پیش اهمیت پیدا میکند. من قصد داشتم به بهانه موضوع فیلم روی احساس تعلقی که شخصیتها در اینجا داشتند و تقابل آن با هدفشان تمرکز کنم. دل کندن از آدمها یا چیزهایی که با آنها پیوند عاطفی داریم کار سادهای نیست و من میخواستم با نزدیک شدن به زندگی شخصیتها تا جایی که ممکن باشد این لحظههای دشوار و گاه ناممکن را ثبت کنم.
چرا این مستند بعد از 6 سال در سینماهای هنر و تجربه اکران شد؟
راستش سال 94 مراحل ساخت این فیلم تمام شد و اولین نمایش رسمی آن در جشنواره بینالمللی سینما حقیقت بود. بعد از آن هیچ یک از تلاشهای من برای دریافت پروانه نمایش به نتیجه نرسید. در طول این مدت هم هیچ دلیل شفاف و مشخصی به من اعلام نشد. شخصاً متوجه نشدم پشت درهای اتاق نظارت و ارزشیابی چه خبر است! گروهی در دو نوبت فیلم را در یک جشنواره رسمی و معتبر نمایش دادند، گروهی دیگر با ریاست دبیر همان جشنوارهای که فیلم را نمایش داده بود مدتها مانع صدور پروانه نمایش آن شد و گروه سومی نمایش آن را در سینماهای هنر و تجربه بلامانع دانستند. به نظر شما دلیلِ منطقی پشت این اتفاقها میتواند باشد؟ فیلمها سرانجام مخاطب خودشان را پیدا میکنند، اما چه کسی پاسخگوی عمر و فرصتهای از دست رفته یک فیلمساز است؟
با وجود زمان زیادی که بر فیلم گذشته، اما موضوع «برندگان» همچنان داغ است.
بله انگار به نظر میرسد موضوع مهاجرت قرار نیست در این ملک کهنه شود و متأسفانه روز به روز هم متقاضی بیشتری دارد. حالا دیگر هر کدام از ما دستکم یک مهاجر در خانواده هایمان داریم.
«برندگان» موفق به کسب جایزه حمایتی «برتا فاند» جشنواره مستند «ایدفا» در بخش گسترش فیلمنامه شده، این حمایت شامل چه مواردی میشود؟ درمورد این تجربه و اتفاقات آن توضیح دهید؟
جایزه حمایتی صندوق «برتا ایدفا» کمک هزینهای است که در بخش گسترش فیلمنامه، تولید یا حتی برگزاری یک جشنواره مستقل به برگزیدگان اهدا میشود. مثل خیلی از فرصتهای مالی دیگری که در جشنوارهها یا صندوقهای حمایتی، در اختیار فیلمسازان و هنرمندان مستقل گذاشته میشود، البته رقابت بین متقاضیان بسیار سخت و نزدیک است و شرکت در آن هم تابع شرایط و رعایت قوانینی است که شرح کامل آن در سایت جشنواره وجود دارد. حقیقتاً من وقت و انرژی بسیار زیادی برای آماده کردن طرح و به اصطلاح پروپوزال پروژه مستند «برندگان» صرف کردم که خوشبختانه موفق به دریافت این جایزه شدم. بزرگترین حسن آن هم این بود که انگیزه و اشتیاق من را برای ساخت این مستند دوچندان کرد، البته پس از تولید فیلم، مراحل تدوین آن هم در مدرسه تابستانی جشنواره مستند آمستردام انجام شد که آن هم برای من یک تجربه منحصر به فرد و ارزشمند بود.
آیا فیلم «برندگان» قصد دارد مردم را به مهاجرت ترغیب کند یا آنها را باز دارد؟
نه فکر نمیکنم این فیلم چنین تأثیر یا هدفی داشته باشد. اصولاً به پیام دادن یا تعیین تکلیف برای مخاطب اعتقادی ندارم. تنها هدف من این بود که بتوانم وضعیت افرادی را که با مسأله مهاجرت آن هم به این شکل و با شرایط متفاوت زندگی درگیر میشوند به تصویر بکشم. ضمن اینکه وقتی دو شخصیت از دو نسل متفاوت را دنبال میکنیم محدوده دایره مخاطبان فیلم را گسترش دادیم و مخاطب با مقایسه داستان آن دو، حقیقت ماجرا و ابعاد موضوع را بهتر درک میکند. آیا همین که فیلم سندی از روزگار ماست کفایت نمیکند؟
فکر میکنید «برندگان» چقدر توانسته ابعاد پدیده پیچیدهای مثل مهاجرت را به تصویر بکشد؟
ببینید باور من این است که فیلمها یا حتی دیگر آثار هنری قرار نیست نسبت به سوژهای که انتخاب میکنند برخوردی جامع و کامل داشته باشند. مگر در یک فیلم کوتاه یا مستند یا حتی یک کتاب مؤلف چقدر زمان دارد که بتواند ابعاد مختلف یک موضوع را بررسی کند؟ و اصولاً یک اثر تا چه اندازه دیده یا خوانده میشود؟ به زعم من فیلمها و دیگر مدیومهای هنری اگر به سراغ چنین ایدههایی میروند بیش از اینکه داعیه موشکافی داشته باشند، بهدنبال ایجاد یک تلنگر در مخاطب خود هستند. یک جور یادآوری برای مواجهه عمیقتر با موضوع و البته اندیشیدن.
کمی از آخرین فیلمتان بگویید؟
سال گذشته فیلم کوتاه داستانی «حرفهای شبانه» را به پایان رساندم و این روزها در حال پخش جشنواره این فیلم هفده دقیقهای هستیم. نخستین نمایشهای رسمی آن هم در دو جشنواره بینالمللی ساپورو ژاپن و ازمیر ترکیه بوده است.
چرا سراغ موضوع مهاجرت رفتید و انگیزه ساخت مستند «برندگان» از کجا میآید؟
از یک تجربه شخصی. ماجرای این تجربه هم برمیگردد به سالها پیش که من قصد مهاجرت از ایران داشتم و مثل هر فرد دیگری که در این موقعیت قرار میگیرد، من هم بهدنبال راه آسانی برای رفتن میگشتم. در همان دوران بود که با سیستم لاتاری گرین کارت آشنا شدم و تصمیم گرفتم شانسام را امتحان کنم. هر چند من در آن سال برنده لاتاری نشدم، ولی از لحاظ ثبتنام تا زمان اعلام نتایج، اتفاقاتی برای من افتاد که حتی اگر برنده هم شده بودم هرگز نمیرفتم. در واقع انگیزه و ایده اولیه ساخت مستند «برندگان» ریشه در این تجربه دارد.
برای ساخت مستند با چه چالشهایی روبهرو بودید و پروسه تولید آن چقدر طول کشید؟
فرایند پژوهش این فیلم بسیار طولانی بود. به این معنی که بخشی از مسیر تحقیق به شناخت و درک من از موضوع و همچنین یافتن راهی برای ارائه آن از طریق یک فیلم مستند مربوط میشد و بخشی هم همزمان با جستوجوی شخصیتهای اصلی فیلم و با هدف شکلگیری روایت و نحوه بیان جزئیات زندگی هر یک از شخصیتها صورت گرفت. عمدهترین مشکلات ما هم مربوط به بخش دوم بود که لازمه آن عبور از فرایند اعتمادسازی بین من و شخصیتهای مد نظرم بود. تازه بعد از شکلگیری فرایند اعتمادسازی، ادامه کار سختتر هم شد، چون کوچکترین اشتباه میتوانست دیوار این اعتماد را فرو بریزد. از طرفی موضوع فیلم هم به پیچیدهتر شدن ارتباط ما با افراد دامن زده بود، یعنی خیلی از افرادی که به لیست نهایی ما راه پیدا کرده بودند، پس از مدت کوتاهی از ادامه همکاری با این پروژه منصرف میشدند. آنها نگران بودند با توجه به جوی که نسبت به امریکا در جامعه ما وجود دارد، روند مهاجرتشان دچار اختلال شود. حتی یکی از شخصیتهای اصلی ما در مرحله تصویربرداری انصراف داد که ضمن ایجاد تأخیر در روند اجرایی کار، هزینههای پیشبینی نشدهای هم به پروژه تحمیل کرد. به هر حال وقتی فیلمساز به سراغ موضوعات اجتماعی و حساس میرود باید مدام منتظر چنین تنشهایی هم باشد و به نظرم در این موارد جز صبر و تلاش بیشتر برای یافتن راه حل بهتر، کار دیگری نمیتوان کرد.
شخصیتهایی را که در فیلم دنبال میکنید چگونه پیدا کردید؟
ابتدا در بین اطرافیان و دوستانم بهدنبال شخصیتهای مد نظرم بودم، اما خیلی زود احساس کردم باید دایره جستوجوی خود را وسیعتر کنم. تا اینکه یک گروه پژوهشی تشکیل دادم و در فصلی که ثبتنام لاتاری انجام میشد، در چند منطقه تهران به عکاسیها رفتیم و شروع کردیم به جمعآوری شماره تلفن، ایمیل و نام افرادی که در لاتاری ثبتنام میکنند. هرکدام دفترچهای داشتیم و در پایان به چیزی حدود دویست نفر رسیدیم که در مرحله اول تمایل داشتند با ما همکاری کنند. در مرحله دوم که با این افراد برای دیدار حضوری تماس میگرفتیم کم کم ریزش کردند و بیشتر آنها اصلاً حاضر به همکاری نبودند. به صورتی که در پایان، لیست ما به چیزی حدود هشتاد یا نود نفر رسید. طبیعی است من بهدنبال کسانی بودم که در صورت برنده شدن در لاتاری با چالشهای مختلفی مواجه میشدند. مثلاً زندگیشان دچار یک لرزش یا یک نابسامانی و تغییر مسیر شود و این تغییر باعث شود که اینها برای رفتن یا ماندن دچار تردید شوند، چون خیلیها ممکن است در لاتاری برنده شوند و بدون هیچ دردسر و دغدغهای مهاجرت کنند و بروند. کما اینکه خیلیها بدون شرکت در لاتاری هم مهاجرت میکنند.
به نظر میرسد در فیلم «برندگان» نزدیکی دوربین به اعضای خانواده شخصیتها به یک نقطه قوت بدل شده است.
بله وقتی پای مهاجرت در میان باشد اعضای خانواده و روابط عاطفی افراد با تک تک اطرافیان بیش از پیش اهمیت پیدا میکند. من قصد داشتم به بهانه موضوع فیلم روی احساس تعلقی که شخصیتها در اینجا داشتند و تقابل آن با هدفشان تمرکز کنم. دل کندن از آدمها یا چیزهایی که با آنها پیوند عاطفی داریم کار سادهای نیست و من میخواستم با نزدیک شدن به زندگی شخصیتها تا جایی که ممکن باشد این لحظههای دشوار و گاه ناممکن را ثبت کنم.
چرا این مستند بعد از 6 سال در سینماهای هنر و تجربه اکران شد؟
راستش سال 94 مراحل ساخت این فیلم تمام شد و اولین نمایش رسمی آن در جشنواره بینالمللی سینما حقیقت بود. بعد از آن هیچ یک از تلاشهای من برای دریافت پروانه نمایش به نتیجه نرسید. در طول این مدت هم هیچ دلیل شفاف و مشخصی به من اعلام نشد. شخصاً متوجه نشدم پشت درهای اتاق نظارت و ارزشیابی چه خبر است! گروهی در دو نوبت فیلم را در یک جشنواره رسمی و معتبر نمایش دادند، گروهی دیگر با ریاست دبیر همان جشنوارهای که فیلم را نمایش داده بود مدتها مانع صدور پروانه نمایش آن شد و گروه سومی نمایش آن را در سینماهای هنر و تجربه بلامانع دانستند. به نظر شما دلیلِ منطقی پشت این اتفاقها میتواند باشد؟ فیلمها سرانجام مخاطب خودشان را پیدا میکنند، اما چه کسی پاسخگوی عمر و فرصتهای از دست رفته یک فیلمساز است؟
با وجود زمان زیادی که بر فیلم گذشته، اما موضوع «برندگان» همچنان داغ است.
بله انگار به نظر میرسد موضوع مهاجرت قرار نیست در این ملک کهنه شود و متأسفانه روز به روز هم متقاضی بیشتری دارد. حالا دیگر هر کدام از ما دستکم یک مهاجر در خانواده هایمان داریم.
«برندگان» موفق به کسب جایزه حمایتی «برتا فاند» جشنواره مستند «ایدفا» در بخش گسترش فیلمنامه شده، این حمایت شامل چه مواردی میشود؟ درمورد این تجربه و اتفاقات آن توضیح دهید؟
جایزه حمایتی صندوق «برتا ایدفا» کمک هزینهای است که در بخش گسترش فیلمنامه، تولید یا حتی برگزاری یک جشنواره مستقل به برگزیدگان اهدا میشود. مثل خیلی از فرصتهای مالی دیگری که در جشنوارهها یا صندوقهای حمایتی، در اختیار فیلمسازان و هنرمندان مستقل گذاشته میشود، البته رقابت بین متقاضیان بسیار سخت و نزدیک است و شرکت در آن هم تابع شرایط و رعایت قوانینی است که شرح کامل آن در سایت جشنواره وجود دارد. حقیقتاً من وقت و انرژی بسیار زیادی برای آماده کردن طرح و به اصطلاح پروپوزال پروژه مستند «برندگان» صرف کردم که خوشبختانه موفق به دریافت این جایزه شدم. بزرگترین حسن آن هم این بود که انگیزه و اشتیاق من را برای ساخت این مستند دوچندان کرد، البته پس از تولید فیلم، مراحل تدوین آن هم در مدرسه تابستانی جشنواره مستند آمستردام انجام شد که آن هم برای من یک تجربه منحصر به فرد و ارزشمند بود.
آیا فیلم «برندگان» قصد دارد مردم را به مهاجرت ترغیب کند یا آنها را باز دارد؟
نه فکر نمیکنم این فیلم چنین تأثیر یا هدفی داشته باشد. اصولاً به پیام دادن یا تعیین تکلیف برای مخاطب اعتقادی ندارم. تنها هدف من این بود که بتوانم وضعیت افرادی را که با مسأله مهاجرت آن هم به این شکل و با شرایط متفاوت زندگی درگیر میشوند به تصویر بکشم. ضمن اینکه وقتی دو شخصیت از دو نسل متفاوت را دنبال میکنیم محدوده دایره مخاطبان فیلم را گسترش دادیم و مخاطب با مقایسه داستان آن دو، حقیقت ماجرا و ابعاد موضوع را بهتر درک میکند. آیا همین که فیلم سندی از روزگار ماست کفایت نمیکند؟
فکر میکنید «برندگان» چقدر توانسته ابعاد پدیده پیچیدهای مثل مهاجرت را به تصویر بکشد؟
ببینید باور من این است که فیلمها یا حتی دیگر آثار هنری قرار نیست نسبت به سوژهای که انتخاب میکنند برخوردی جامع و کامل داشته باشند. مگر در یک فیلم کوتاه یا مستند یا حتی یک کتاب مؤلف چقدر زمان دارد که بتواند ابعاد مختلف یک موضوع را بررسی کند؟ و اصولاً یک اثر تا چه اندازه دیده یا خوانده میشود؟ به زعم من فیلمها و دیگر مدیومهای هنری اگر به سراغ چنین ایدههایی میروند بیش از اینکه داعیه موشکافی داشته باشند، بهدنبال ایجاد یک تلنگر در مخاطب خود هستند. یک جور یادآوری برای مواجهه عمیقتر با موضوع و البته اندیشیدن.
کمی از آخرین فیلمتان بگویید؟
سال گذشته فیلم کوتاه داستانی «حرفهای شبانه» را به پایان رساندم و این روزها در حال پخش جشنواره این فیلم هفده دقیقهای هستیم. نخستین نمایشهای رسمی آن هم در دو جشنواره بینالمللی ساپورو ژاپن و ازمیر ترکیه بوده است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه