شنیدن صدای سکوت
شهره طاعتی
مددکار اجتماعی
سکوت درون خود سرشار از هیاهو است. سکوت صداهایی است که آنقدر واضح و آشکار هستند که نیاز به شنیده شدن ندارند و پیام خود را از طریق دیدن، لمس کردن به دیگران منتقل میکنند. سکوت در عالم واقع و در بین مردمان دنیا، نوعی وسیله برقراری ارتباط بین آدمها است. گاهی نوعی سبک رساندن پیام یا هدفی است.
آثار هنری را میتوان به عنوان نمونههای بارز این موضوع مطرح کرد. بعضی از شاخههای هنری مانند موسیقی، فرایند ساختن اشیایی مثل ظروف مسی، هنر شیشهگری، تئاتر، فیلم، نمایش رادیویی و غیره و غیره همگی با تولید صداها و آواهایی به برقراری ارتباط با بیننده و شنونده خود میپردازند اما آثار هنریِ که از طریق شاخههای هنری مانند نقاشی (شامل نقاشی روی بوم، دیوار، سفال، شیشه و...)، تصویرگری کتاب، دست سازههای جواهر و زیورآلات، خط نوشتهها و... خلق میشوند، همگی با سکوتی معنادار به بینندگان خود لذت چشمنوازی را ارائه میدهند که هر بینندهای با نگاه کردن به آنها به مفاهیمی همچون پیشینه تاریخی، پیشینه داستانی یک قوم و ملیت، زیبانگاریِ خالق آن و احساسهای دیگر را درمی یابد. درپسِ تمام این معانی و به دنبال آنها، یک نوع رضایتمندی و احساس شعف در روان افرادی که به این آثار نگاه میکنند یا آن را برای تزئین خانه و محل کار خود خریداری میکنند، بوجود میآورند. این آثار هنری تنها از طریق سکوتی که در درون خود نهفتهاند توانایی انتقال این میزان احساس را دارند. میتوان گفت سکوت فریادی است به بلندای بلندترین صداها که از آثار هنری آنها را درک میکنیم.
ناگفته نماند افرادی که قادر به شنیدن صدای سکوت در آثار هنریاند، افرادی هستند که عمیق به اطراف خود مینگرند و حس درونیشان با حس خالق آثار هنری به یک سمت و سو سوق دارد اگرچه تفاوتهای ظاهری و رفتاری با یکدیگر داشته باشند ولی در تفسیر معانیِ سکوتی که از یک اثر هنری استنباط میکنند به یکدیگر نزدیکتر است.
مددکار اجتماعی
سکوت درون خود سرشار از هیاهو است. سکوت صداهایی است که آنقدر واضح و آشکار هستند که نیاز به شنیده شدن ندارند و پیام خود را از طریق دیدن، لمس کردن به دیگران منتقل میکنند. سکوت در عالم واقع و در بین مردمان دنیا، نوعی وسیله برقراری ارتباط بین آدمها است. گاهی نوعی سبک رساندن پیام یا هدفی است.
آثار هنری را میتوان به عنوان نمونههای بارز این موضوع مطرح کرد. بعضی از شاخههای هنری مانند موسیقی، فرایند ساختن اشیایی مثل ظروف مسی، هنر شیشهگری، تئاتر، فیلم، نمایش رادیویی و غیره و غیره همگی با تولید صداها و آواهایی به برقراری ارتباط با بیننده و شنونده خود میپردازند اما آثار هنریِ که از طریق شاخههای هنری مانند نقاشی (شامل نقاشی روی بوم، دیوار، سفال، شیشه و...)، تصویرگری کتاب، دست سازههای جواهر و زیورآلات، خط نوشتهها و... خلق میشوند، همگی با سکوتی معنادار به بینندگان خود لذت چشمنوازی را ارائه میدهند که هر بینندهای با نگاه کردن به آنها به مفاهیمی همچون پیشینه تاریخی، پیشینه داستانی یک قوم و ملیت، زیبانگاریِ خالق آن و احساسهای دیگر را درمی یابد. درپسِ تمام این معانی و به دنبال آنها، یک نوع رضایتمندی و احساس شعف در روان افرادی که به این آثار نگاه میکنند یا آن را برای تزئین خانه و محل کار خود خریداری میکنند، بوجود میآورند. این آثار هنری تنها از طریق سکوتی که در درون خود نهفتهاند توانایی انتقال این میزان احساس را دارند. میتوان گفت سکوت فریادی است به بلندای بلندترین صداها که از آثار هنری آنها را درک میکنیم.
ناگفته نماند افرادی که قادر به شنیدن صدای سکوت در آثار هنریاند، افرادی هستند که عمیق به اطراف خود مینگرند و حس درونیشان با حس خالق آثار هنری به یک سمت و سو سوق دارد اگرچه تفاوتهای ظاهری و رفتاری با یکدیگر داشته باشند ولی در تفسیر معانیِ سکوتی که از یک اثر هنری استنباط میکنند به یکدیگر نزدیکتر است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه