کوششی تازه از استاد کزازی در تفسیر و تحلیل اشعار حافظ
میثم فرجی
فعال حوزه نشر
من اگر نیکم اگر بد تو برو خود را باش
هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت
حافظ از آن شاعرانی است که همواره کلامش تفسیر و تحلیل میشود. در زمان ما این کار را استادان و صاحبان اهل ذوق، چون محمدعلی بامداد، علی دشتی، منوچهر مرتضوی، عبدالحسین زرینکوب و بهاءالدین خرمشاهی و چند تن دیگر انجام داده اند. این خود هنر حافظ است که شعرش بر خلاف سروده دیگر شاعران، یک رویه و یک سویه نیست و هرکس در هرمقام و احوالی باشد از آن بهره میگیرد.
دکتر میرجلالالدین کزازی مدتی است تفسیر و تحلیل حافظ را بر پایه زیبا شناسی و باور شناسی آغاز کرده که تا کنون چهار مجلد از آن منتشر شده است؛ به ترتیب زمانی: «دیر مغان»، «پند و پیوند»، «چراغی در باد» و نهایتاً کتاب اخیر ایشان که با عنوان «گلگشتی در گرثمان» (گزارش بیست غزل حافظ بر پایه زیبا شناسی و باور شناسی) از سوی نشر گویا روانه کتابفروشیها شده است. شیوه کار به این صورت است که هر کتاب شامل بیست غزل میشود. ابتدا ابیات، معنای تحتاللفظی میشود، سپس یک یک ابیات را از نظر فنون بلاغی و صنایع ادبی مورد بررسی قرار میدهند و سرانجام غزل با تکیه بر باورشناسی سعی شده رمز و رازهای غزل را کشف و گوهر معنا از عمق دریای اشعار خواجه برون کشیده شود. برای نمونه:
«چرا ز کوی خرابات روی برتابم؟/کزین بهم، به جهان، هیچ رسم و راهی نیست»
زیبا شناسی: پرسشی است هنری و به نشانه آنکه خواجه هرگز از کوی خرابات روی بر نخواهد تافت و هرگز جایی خوشتر از این کوی نخواهد یافت. «روی با کوی» همگونی یکسویه در آغاز میسازد «راه» در معنای آیین و روش بکار رفته است. در معنای دیگر خویش: جاده، با کوی و خرابات، ایهام سازواری میتواند ساخت.
باور شناسی: خرابات که نام دیگر آن دیر مغان است، مَیستان و نَیستان حافظ است، جایگاه سرمستی و بیخویشتنی است. خرابات جای یکرنگان است که فرسنگها فرسنگ از هر آنچه نشانی از رنگ و زنگ و ننگ دارد، گسسته اند، من و تن را در هم شکستهاند و جان را، در تنگنای تن و مینو را ، در گو گنداب گیتی، جستهاند.
کتاب: گلگشتی در گرثمان
مؤلف: میرجلالالدین کزازی
نشر گویا
فعال حوزه نشر
من اگر نیکم اگر بد تو برو خود را باش
هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت
حافظ از آن شاعرانی است که همواره کلامش تفسیر و تحلیل میشود. در زمان ما این کار را استادان و صاحبان اهل ذوق، چون محمدعلی بامداد، علی دشتی، منوچهر مرتضوی، عبدالحسین زرینکوب و بهاءالدین خرمشاهی و چند تن دیگر انجام داده اند. این خود هنر حافظ است که شعرش بر خلاف سروده دیگر شاعران، یک رویه و یک سویه نیست و هرکس در هرمقام و احوالی باشد از آن بهره میگیرد.
دکتر میرجلالالدین کزازی مدتی است تفسیر و تحلیل حافظ را بر پایه زیبا شناسی و باور شناسی آغاز کرده که تا کنون چهار مجلد از آن منتشر شده است؛ به ترتیب زمانی: «دیر مغان»، «پند و پیوند»، «چراغی در باد» و نهایتاً کتاب اخیر ایشان که با عنوان «گلگشتی در گرثمان» (گزارش بیست غزل حافظ بر پایه زیبا شناسی و باور شناسی) از سوی نشر گویا روانه کتابفروشیها شده است. شیوه کار به این صورت است که هر کتاب شامل بیست غزل میشود. ابتدا ابیات، معنای تحتاللفظی میشود، سپس یک یک ابیات را از نظر فنون بلاغی و صنایع ادبی مورد بررسی قرار میدهند و سرانجام غزل با تکیه بر باورشناسی سعی شده رمز و رازهای غزل را کشف و گوهر معنا از عمق دریای اشعار خواجه برون کشیده شود. برای نمونه:
«چرا ز کوی خرابات روی برتابم؟/کزین بهم، به جهان، هیچ رسم و راهی نیست»
زیبا شناسی: پرسشی است هنری و به نشانه آنکه خواجه هرگز از کوی خرابات روی بر نخواهد تافت و هرگز جایی خوشتر از این کوی نخواهد یافت. «روی با کوی» همگونی یکسویه در آغاز میسازد «راه» در معنای آیین و روش بکار رفته است. در معنای دیگر خویش: جاده، با کوی و خرابات، ایهام سازواری میتواند ساخت.
باور شناسی: خرابات که نام دیگر آن دیر مغان است، مَیستان و نَیستان حافظ است، جایگاه سرمستی و بیخویشتنی است. خرابات جای یکرنگان است که فرسنگها فرسنگ از هر آنچه نشانی از رنگ و زنگ و ننگ دارد، گسسته اند، من و تن را در هم شکستهاند و جان را، در تنگنای تن و مینو را ، در گو گنداب گیتی، جستهاند.
کتاب: گلگشتی در گرثمان
مؤلف: میرجلالالدین کزازی
نشر گویا
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه