یادداشتی به بهانه برگزاری رویدادهای تئاتر استانی
نسخه شفابخش تجمیع رویدادهای تئاتری
ارمغان بهداروند
روزنامه نگار
حرفهای شدن تئاتر سالهاست که در گفتمان هنر و تولیدات نمایشی مورد تأکید قرار میگیرد و تصدی دولتی تئاتر با الگوپذیری از تجارب جهانی و فهم توانش بومی اهتمام خود را بر توسعه تماشاخانههای غیردولتی، حمایت از نظام تولید تئاتر در قالب کمپانیهای تئاتری و تصمیم به تأسیس بازار تئاتر و تبادلات بینالمللی متمرکز کرده است. رویکردی که با فلسفه تولید صرفاً سفارشی و مبتنی بر حضور در رویدادها همخوانی نداشته و صراحتاً به تجمیع جشنوارهها و توسعه اجرای عمومی تأکید میکند. بر همین اساس برخی رویدادهای تئاتری همچون «تئاتر منطقهای» و «اردیبهشت تئاتر» متوقف گردید و با استقبال از تأسیس نظامهای صنفی همچون انجمن صنفی تماشاخانههای غیردولتی و استقلال شعبات نمایشی استانها، افزایش آماری تولید تئاتر حرفهای بهعنوان یکی از شاخصهای کیفی این برنامه تبلیغ شد. استقرار و استمرار این رویکرد اصلاحی با استقبال هنرمندان و همداستانی متولیان فرهنگی در اعتلای جایگاه تئاتر و پذیرش موقعیت مردمی آن مواجه گردید که برونتابهای اجتماعی آن را می توان در ثبت روز ملی هنرهای نمایشی، نامگذاری ایستگاه مترو تئاتر شهر، مشارکت مؤثرتر سازمانهای شهری در توسعه اماکنی و امکانی تئاتر و انتخاب پیاپی سال تئاتر در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دانست.
تقویت تئاتر استانها و هموارسازی مسیر تولید با شعار تمرکززدایی و تبلیغ شعار «تئاتر برای همه» و حمایت مالی از اجراهای عموم استانی رویه حرفهای شدن تئاتر را تسریع بخشید که انعکاس آن را در نتایج معتبرترین رویدادهای تئاتری همچون فجر به وضوح میتوان مطالعه کرد. غلبه فردی پدیدههای شهرستانی و ظهور گروههای خلاق تئاتری، تصوری تازه به تصورات تئاتری افزود که تا پیش از آن قابل پیشبینی نبود. واسپاری مدیریت تئاتری رویدادهای استانی و تأکید بر ظرفیتهای بومی در تولیدات، نمایشنامهنویسی، دبیری، داوری و پژوهشهای تئاتری از مهمترین نقاط عطف این اعتماد و اعتنا محسوب میشود که نشاط نمایانی را در جغرافیای تئاتر ایران بهدنبال آورد که با وجود تغییرات مدیریتی تئاتر، بیهیچ توقف و ممانعتی ادامه پیدا کرد که اگر با دستانداز کرونا روبهرو نمیشد اکنون بلوغ آن را شاهد بودیم.
در هفتههای اخیر و پس از گشایشهای اجرایی، برگزاری دوباره رویدادهای استانی، جنبوجوش دوچندانی به صحنههای تئاتر بخشیده است که این خون تازه را باید به فال نیک گرفت و به تولیت تئاتر دستمریزاد گفت. ناگفته پیداست که از یک سو تأمین اعتبار این گونه رویدادها همواره دغدغه دستاندرکاران بوده و از دیگر سو تکلیفی شدن برگزاریها موجب ترجیح دادن برگزاری رویداد به کیفیت آثار شده است که همین امر در بسیاری از اوقات به دورریز کردن اعتبارات و از جیب تئاتریها خرج کردن برای تداوم رویدادها بدل گردیده است. نگاه تورنمنتی، مبهم بودن جایگاه مخاطب در رویدادها، فقدان رویکردهای آموزشی، تصدی کاملاً دولتی مدیریت رویدادها، حضور قاطع داوران غیربومی و کمتوجهی به توانشهای استانی از ابتلائات هزینهسازی محسوب میشود که مانع تبادلات استانی میشود. وجاهت و شأن تئاتر امروز، تولید محتوای اجتماعی و طرح آثاری بر پایه تکالیف شهروندی است که این موجودیت نه در جشنوارهها - که عملاً تبلور تئاتر برای تئاتریهاست - بلکه در معرّفه کردن نقش تئاتر در بازآفرینی و اصلاح و اعتلای اجتماع است. در شرایط ناگزیر انقباضات اعتباری هنر و هزینههای هنگفت دبیرخانهای و اجرایی شاید حرکت به سمت تجمیع چنداستانی رویدادهای استانی و رقابتآفرینی میان متولیان در افزایش کیفیت حرفهای آثار منتخب، میتواند در اسراف اعتبارات و استهلاک زمانی مؤثر واقع شود و صرفهجوییهای حاصله را در چرخه حمایت از گروههای تئاتری وارد کند. خروج از روند رقابتی رویدادها و متمرکز شدن بر تبادلات حرفهای و تأکید بر مخاطبآفرینی در همه گروههای سنی باید بهطور قاطع توصیه شود. مخالفان سنتی این رویه، بیش از تئاتر به منافع شخصی خود میاندیشند و با سنگینتر کردن هزینههای زیستی تئاتر، حیات آتی این هنر گرانمایه و هنرمندان ارجمندش را بهخطر میاندازند.
روزنامه نگار
حرفهای شدن تئاتر سالهاست که در گفتمان هنر و تولیدات نمایشی مورد تأکید قرار میگیرد و تصدی دولتی تئاتر با الگوپذیری از تجارب جهانی و فهم توانش بومی اهتمام خود را بر توسعه تماشاخانههای غیردولتی، حمایت از نظام تولید تئاتر در قالب کمپانیهای تئاتری و تصمیم به تأسیس بازار تئاتر و تبادلات بینالمللی متمرکز کرده است. رویکردی که با فلسفه تولید صرفاً سفارشی و مبتنی بر حضور در رویدادها همخوانی نداشته و صراحتاً به تجمیع جشنوارهها و توسعه اجرای عمومی تأکید میکند. بر همین اساس برخی رویدادهای تئاتری همچون «تئاتر منطقهای» و «اردیبهشت تئاتر» متوقف گردید و با استقبال از تأسیس نظامهای صنفی همچون انجمن صنفی تماشاخانههای غیردولتی و استقلال شعبات نمایشی استانها، افزایش آماری تولید تئاتر حرفهای بهعنوان یکی از شاخصهای کیفی این برنامه تبلیغ شد. استقرار و استمرار این رویکرد اصلاحی با استقبال هنرمندان و همداستانی متولیان فرهنگی در اعتلای جایگاه تئاتر و پذیرش موقعیت مردمی آن مواجه گردید که برونتابهای اجتماعی آن را می توان در ثبت روز ملی هنرهای نمایشی، نامگذاری ایستگاه مترو تئاتر شهر، مشارکت مؤثرتر سازمانهای شهری در توسعه اماکنی و امکانی تئاتر و انتخاب پیاپی سال تئاتر در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دانست.
تقویت تئاتر استانها و هموارسازی مسیر تولید با شعار تمرکززدایی و تبلیغ شعار «تئاتر برای همه» و حمایت مالی از اجراهای عموم استانی رویه حرفهای شدن تئاتر را تسریع بخشید که انعکاس آن را در نتایج معتبرترین رویدادهای تئاتری همچون فجر به وضوح میتوان مطالعه کرد. غلبه فردی پدیدههای شهرستانی و ظهور گروههای خلاق تئاتری، تصوری تازه به تصورات تئاتری افزود که تا پیش از آن قابل پیشبینی نبود. واسپاری مدیریت تئاتری رویدادهای استانی و تأکید بر ظرفیتهای بومی در تولیدات، نمایشنامهنویسی، دبیری، داوری و پژوهشهای تئاتری از مهمترین نقاط عطف این اعتماد و اعتنا محسوب میشود که نشاط نمایانی را در جغرافیای تئاتر ایران بهدنبال آورد که با وجود تغییرات مدیریتی تئاتر، بیهیچ توقف و ممانعتی ادامه پیدا کرد که اگر با دستانداز کرونا روبهرو نمیشد اکنون بلوغ آن را شاهد بودیم.
در هفتههای اخیر و پس از گشایشهای اجرایی، برگزاری دوباره رویدادهای استانی، جنبوجوش دوچندانی به صحنههای تئاتر بخشیده است که این خون تازه را باید به فال نیک گرفت و به تولیت تئاتر دستمریزاد گفت. ناگفته پیداست که از یک سو تأمین اعتبار این گونه رویدادها همواره دغدغه دستاندرکاران بوده و از دیگر سو تکلیفی شدن برگزاریها موجب ترجیح دادن برگزاری رویداد به کیفیت آثار شده است که همین امر در بسیاری از اوقات به دورریز کردن اعتبارات و از جیب تئاتریها خرج کردن برای تداوم رویدادها بدل گردیده است. نگاه تورنمنتی، مبهم بودن جایگاه مخاطب در رویدادها، فقدان رویکردهای آموزشی، تصدی کاملاً دولتی مدیریت رویدادها، حضور قاطع داوران غیربومی و کمتوجهی به توانشهای استانی از ابتلائات هزینهسازی محسوب میشود که مانع تبادلات استانی میشود. وجاهت و شأن تئاتر امروز، تولید محتوای اجتماعی و طرح آثاری بر پایه تکالیف شهروندی است که این موجودیت نه در جشنوارهها - که عملاً تبلور تئاتر برای تئاتریهاست - بلکه در معرّفه کردن نقش تئاتر در بازآفرینی و اصلاح و اعتلای اجتماع است. در شرایط ناگزیر انقباضات اعتباری هنر و هزینههای هنگفت دبیرخانهای و اجرایی شاید حرکت به سمت تجمیع چنداستانی رویدادهای استانی و رقابتآفرینی میان متولیان در افزایش کیفیت حرفهای آثار منتخب، میتواند در اسراف اعتبارات و استهلاک زمانی مؤثر واقع شود و صرفهجوییهای حاصله را در چرخه حمایت از گروههای تئاتری وارد کند. خروج از روند رقابتی رویدادها و متمرکز شدن بر تبادلات حرفهای و تأکید بر مخاطبآفرینی در همه گروههای سنی باید بهطور قاطع توصیه شود. مخالفان سنتی این رویه، بیش از تئاتر به منافع شخصی خود میاندیشند و با سنگینتر کردن هزینههای زیستی تئاتر، حیات آتی این هنر گرانمایه و هنرمندان ارجمندش را بهخطر میاندازند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه