همایشی در تجلیل از تفسیر اجتهادی
اسماعیل علوی
دبیر گروه پایداری
پنجشنبه گذشته آیین نکوداشت آیتالله محمدباقر ملکی میانجی از مفسران صاحبنام و برجسته قرآن کریم با اهتمام آیتالله صافی گلپایگانی از مراجع تقلید و با حضور جمعی از فضلا در سالن اجتماعات پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم برگزار شد. در این مراسم ضمن برشمردن مراتب کمال و فضائل اخلاقی آیتالله ملکی میانجی از شیوه «تفسیر اجتهادی» قرآن کریم با محوریت «مناهج البیان» تألیف آیتالله شیخ محمدباقر ملکی میانجی مهمترین اثر تفسیری مکتب معارفی خراسان مورد ارزیابی قرار گرفت. تفسیر اجتهادی با مؤلفههای یک مکتب تفسیری مستقل پیش از این از سوی میرزا مهدی اصفهانی به کار گرفته شده بود لکن تفسیر مناهج البیان شاخصترین اثر تفسیری مکتب تفکیک بهشمار میرود. آیتالله میانجی در تفسیر خود تلاش کرده تا براساس آموزههای استادش مکتب تفسیری حوزه خراسان را پایهگذاری کند. به گونهای که مناهج البیان میتواند معرف چهارچوبهای این مکتب تفسیری بوده و اثری درخور توجه در این زمینه محسوب شود. تفسیر مناهج البیان با مؤلفههای خاصی که دارد میتواند گواه آن باشد که حوزۀ خراسان در زمینه تفسیر قرآن نیز دارای مکتب خاص خود است و یا اینکه دستکم میتوان این تفسیر را تلاشی در جهت پایهگذاری مکتب تفسیری حوزه خراسان ارزیابی کرد. آیتالله میانجی در تفسیر خود درمواردی به نقد دو تفسیر مهم «المنار» و «المیزان» پرداخته که دیدگاه تفسیری حوزه خراسان را با آن دو دیدگاه تفسیری بهوضوح متمایز میکند.
این نشست فرصتی فراهم آورد تا اندیشههای این عالم دینی عرضه و معرفی شوند تا پژوهشگران بتوانند دیدگاههای اعتقادی، شناختی و مباحث نظری مکتب تفکیک را به خوبی دریابند و با بیان استادان مطرح این دیدگاه، بر مبانی مکتب تفکیک واقف شوند. زیرا از جمله ویژگیهای مناهج البیان بازتاب نگاه جامع صاحبان اندیشه تفکیک به عرصههای مختلف دانش و توجه به ابعاد گوناگون معرفت دینی در حوزههای فقه، فلسفه، کلام و همچنین معارف الهی به صورت توأمان است. تفسیر اجتهادی، یکی از شیوههای تفسیر قرآن است که در آن مفسر کوشش مینماید تا با تکیه بر تدبر و استفاده از منابعی همچون خود قرآن، روایات، معانی لغوی واژگان آیه و... معنا و مقصود مورد نظر آیه را از آن استخراج نماید.
این روش بر مبنای شیوههایی که طی قرون اسلامی در میان دانشمندان مسلمان و مفسران قرآن کم وبیش معمول بوده در واقع حد وسط بین تفسیر به رأی (طبقه افراطی) و تفسیر نقلی (طبقه تفریطی) استوار است. صاحبان این دیدگاه براین باورند که تفسیر قرآن کریم بر مبنای روایت قدیمیترین روش تفسیر قرآن محسوب میشود که روش مفسران صدر اسلام و اصحاب پیامبر(ص) و تابعانی چون ابن عباس، ابن مسعود، قیس بن مسلم مجاهد و نظایر آنان بوده و بیانگر آن است که اولین گروه مفسران معروف پیرو تفسیر اجتهادی بودهاند. براین اساس با وجود عنایت و توجه فراوان به روایات تفسیری تأمل، تدبر و اجتهاد را پایه و اساس فهم آیات و استخراج معانی آنها قرار داده و از طریق روایت و سماع به عنوان یکی از وسایل و مقدمات فهم قرآن استفاده مینمودند.
باورمندان به روش تفسیر اجتهادی، میگویند اعتماد به تدبر و عقل را توأم با تقید به روایات تفسیری مورد استفاده قرارداده و به همین جهت است که شیوه آنان با روش تفسیر به رأی و همچنین با تفسیر نقلی فرق اصولی دارد. زیرا در تفسیر اجتهادی امکان استخراج صحیح معانی آیات از طریق تدبر و تعقل با توجه به اینکه سنت و روایت نیز یکی از ارکان ضروری آن است، نیازمند شرایط و مقدمات دیگری است که مفسر باید به قدر کفایت از آنها اطلاع داشته باشد.
منتقدان این شیوه اما معتقدند؛ حساسیتی که در تفسیر اجتهادی از نظر صلاحیت و مسئولیت مفسر در احراز شرایط و مقدمات علمی لازم وجود دارد موجب آن خواهد شد که مرز میان «تفسیر اجتهادی» و «تفسیر به رأی» همواره مبهم و تاریک مانده تشخیص این دو از یکدیگر برای مفسران دشوار باشد و باعث لغزش و انحراف آنان شود. کمااینکه بسیاری از مفسرانی که تحت عنوان تفسیر اجتهادی دچار لغزش و اشتباهات عجیب و دور از انتظار شده، مرتکب بدترین شکل «تفسیر به رأی» شدهاند.
دبیر گروه پایداری
پنجشنبه گذشته آیین نکوداشت آیتالله محمدباقر ملکی میانجی از مفسران صاحبنام و برجسته قرآن کریم با اهتمام آیتالله صافی گلپایگانی از مراجع تقلید و با حضور جمعی از فضلا در سالن اجتماعات پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم برگزار شد. در این مراسم ضمن برشمردن مراتب کمال و فضائل اخلاقی آیتالله ملکی میانجی از شیوه «تفسیر اجتهادی» قرآن کریم با محوریت «مناهج البیان» تألیف آیتالله شیخ محمدباقر ملکی میانجی مهمترین اثر تفسیری مکتب معارفی خراسان مورد ارزیابی قرار گرفت. تفسیر اجتهادی با مؤلفههای یک مکتب تفسیری مستقل پیش از این از سوی میرزا مهدی اصفهانی به کار گرفته شده بود لکن تفسیر مناهج البیان شاخصترین اثر تفسیری مکتب تفکیک بهشمار میرود. آیتالله میانجی در تفسیر خود تلاش کرده تا براساس آموزههای استادش مکتب تفسیری حوزه خراسان را پایهگذاری کند. به گونهای که مناهج البیان میتواند معرف چهارچوبهای این مکتب تفسیری بوده و اثری درخور توجه در این زمینه محسوب شود. تفسیر مناهج البیان با مؤلفههای خاصی که دارد میتواند گواه آن باشد که حوزۀ خراسان در زمینه تفسیر قرآن نیز دارای مکتب خاص خود است و یا اینکه دستکم میتوان این تفسیر را تلاشی در جهت پایهگذاری مکتب تفسیری حوزه خراسان ارزیابی کرد. آیتالله میانجی در تفسیر خود درمواردی به نقد دو تفسیر مهم «المنار» و «المیزان» پرداخته که دیدگاه تفسیری حوزه خراسان را با آن دو دیدگاه تفسیری بهوضوح متمایز میکند.
این نشست فرصتی فراهم آورد تا اندیشههای این عالم دینی عرضه و معرفی شوند تا پژوهشگران بتوانند دیدگاههای اعتقادی، شناختی و مباحث نظری مکتب تفکیک را به خوبی دریابند و با بیان استادان مطرح این دیدگاه، بر مبانی مکتب تفکیک واقف شوند. زیرا از جمله ویژگیهای مناهج البیان بازتاب نگاه جامع صاحبان اندیشه تفکیک به عرصههای مختلف دانش و توجه به ابعاد گوناگون معرفت دینی در حوزههای فقه، فلسفه، کلام و همچنین معارف الهی به صورت توأمان است. تفسیر اجتهادی، یکی از شیوههای تفسیر قرآن است که در آن مفسر کوشش مینماید تا با تکیه بر تدبر و استفاده از منابعی همچون خود قرآن، روایات، معانی لغوی واژگان آیه و... معنا و مقصود مورد نظر آیه را از آن استخراج نماید.
این روش بر مبنای شیوههایی که طی قرون اسلامی در میان دانشمندان مسلمان و مفسران قرآن کم وبیش معمول بوده در واقع حد وسط بین تفسیر به رأی (طبقه افراطی) و تفسیر نقلی (طبقه تفریطی) استوار است. صاحبان این دیدگاه براین باورند که تفسیر قرآن کریم بر مبنای روایت قدیمیترین روش تفسیر قرآن محسوب میشود که روش مفسران صدر اسلام و اصحاب پیامبر(ص) و تابعانی چون ابن عباس، ابن مسعود، قیس بن مسلم مجاهد و نظایر آنان بوده و بیانگر آن است که اولین گروه مفسران معروف پیرو تفسیر اجتهادی بودهاند. براین اساس با وجود عنایت و توجه فراوان به روایات تفسیری تأمل، تدبر و اجتهاد را پایه و اساس فهم آیات و استخراج معانی آنها قرار داده و از طریق روایت و سماع به عنوان یکی از وسایل و مقدمات فهم قرآن استفاده مینمودند.
باورمندان به روش تفسیر اجتهادی، میگویند اعتماد به تدبر و عقل را توأم با تقید به روایات تفسیری مورد استفاده قرارداده و به همین جهت است که شیوه آنان با روش تفسیر به رأی و همچنین با تفسیر نقلی فرق اصولی دارد. زیرا در تفسیر اجتهادی امکان استخراج صحیح معانی آیات از طریق تدبر و تعقل با توجه به اینکه سنت و روایت نیز یکی از ارکان ضروری آن است، نیازمند شرایط و مقدمات دیگری است که مفسر باید به قدر کفایت از آنها اطلاع داشته باشد.
منتقدان این شیوه اما معتقدند؛ حساسیتی که در تفسیر اجتهادی از نظر صلاحیت و مسئولیت مفسر در احراز شرایط و مقدمات علمی لازم وجود دارد موجب آن خواهد شد که مرز میان «تفسیر اجتهادی» و «تفسیر به رأی» همواره مبهم و تاریک مانده تشخیص این دو از یکدیگر برای مفسران دشوار باشد و باعث لغزش و انحراف آنان شود. کمااینکه بسیاری از مفسرانی که تحت عنوان تفسیر اجتهادی دچار لغزش و اشتباهات عجیب و دور از انتظار شده، مرتکب بدترین شکل «تفسیر به رأی» شدهاند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه