اندی سرکیس کارگردان «زهر 2» از این سری فیلمها و تمهیدات آن میگوید
تیرگی از درون ما میبارد
وقتی تام هاردی بازیگر امریکایی بهدنبال یک کارگردان برای ساختن قسمت دوم فیلم پرفروش خود به نام «زهر» میگشت، میدانست به فردی احتیاج دارد که به سیستم فناوری پیشرفته «CG» و خلق موجودات خیالی توسط آن وقوف کامل داشته باشد و به همین سبب با اندی سرکیس تماس گرفت که در 25 سال اخیر با این صنعت و کاراکترهای CG و روش کاراکترسازی و تصویربرداری موشن کپچر عجین بوده و در فیلمهایی بی شمار همچون سهگانه «ارباب حلقه ها»، تریلوژی «هابیت» و حتی فرانچیز «استار وارز» در این قالب ظاهر شده است. هاردی در فیلم «زهر1» از روش موشن کپچر بهره نگرفته بود و حتی سرکیس که تصور میکرد بعد از پذیرش دعوت هاردی و شروع تولید «زهر2» از این فرایند تکنولوژیک بهرهمندی عظیمی خواهد داشت، به نتیجهای خلاف آن رسید و فقط در ترسیم کاراکتر موسوم به کارنیج (یا آشوب) با بازی وودی هارلسون بر موشن کپچر تأکیدی تام و تمام داشت؛ جا دارد در واپسین روزهای ماه دوم از پاییز 2021 ببینیم که سرکیس با «زهر2» چه کرده و از طرحهای اولیه و ابتکاریاش به کدام نقطه در مراحل اجرایی رسیده است.
آقای سرکیس، شباهتهایی بین کاراکتر ادی در فیلم ونوم و مخلوقات قبلی شما در ارتباط با روشهای CG و موشن کپچر مانند گولوم وجود دارد و لابد همین مسأله شما و همکارتان استیفن گراهام را به وادی «زهر2» کشانده است.
همین طور است؛ به علاوه جذابیتهای همکاری با تام هاردی و وودی هارلسون هم در این زمینه تأثیرگذار بود. یک وجه مشترک من و هاردی شناکردن در جهت خلاف جریان آب و طی مسیر در راههای ناهموار و فرو رفتن در قالب آدمهایی است که تیرگی از درونشان میبارد.
آیا برای ساختن این فیلم از بسیاری از پروسههای طراحی شده توسط هاردی صرفنظر کردید؟
بعضی اصول را تغییر دادم اما نه خیلیها را زیرا هاردی روی آنها کار کرده و به نتایج خوبی هم رسیده بود. تنها تفاوت موجود در میزان استفاده از موشن کپچر بود زیرا بسیاری از اتفاقات فیلم که در ذهن کاراکتر ونوم روی میدهد، در دنیای واقعیت و به طور فیزیکی حادث نمیشود و در نتیجه نیازی به ترسیم و اجرای گسترده نداشت.
حتماً حجم توقعات و خواستههای تام هاردی از شما بسیار بیش از این بوده است؟
درست میگویید او فردی را میخواست که کاملاً با آموزههای CG و روش تصویربرداری موشن کپچر آشنا باشد و همه چیزها را طراحی و اجرایی کند و دغدغهای از این بابت نداشته باشد. با این حال داستان فیلم و نوع اتفاقات، روش متفاوت و میزان استفاده کمتری از موشن کپچر را ایجاب کرد. تفاوتها بین نوع اقدام و حرکت ونوم با کارفیج بسیار زیاد است و دومی بسیار چابکتر است و به شکلی سریع تغییر حالت و چهره میدهد و من این موارد را با کمک موشن کپچر به کاراکتر وودی هارلسون تزریق کردم.
خیلیها میگویند تام هاردی بیش از حد دمدمی مزاج است. آیا این تعبیر درستی است؟
کافی است محیط کار آرام و براساس تسلط افراد روی وظایفشان باشد و در این شرایط هرکسی آرامش خواهد داشت. هاردی هم اگر آرام باشد، بیلان کاری فوقالعادهای خواهد داشت.
تام هاردی با آن مشکلات فیزیکی بزرگش فقط دو ماه وقت برای رساندن بدنش به آمادگی لازم داشت. آیا این مسأله دردسری برای شما در سکانسهای سخت اکشن فیلم ایجاد نکرد؟
هاردی در ماههای قبل از شروع فیلمبرداری یکی، دو عمل جراحی را روی زانوهایش انجام داده و طبعاً تدارکات سخت و تمرینات زیادی را پشت سر گذاشته بود تا زخمهایش ترمیم و مهیای کار شود. با این حال در کنارش قرار گرفتم تا در این پروسه تنها نماند. فراموش نکنیم که آمادگی روحی یک بازیگر هم در این گونه موارد اهمیت زیادی دارد که تام از این بابت مشکلی نداشت.
رابرت ریچاردسون فیلمبردار «زهر2» ظاهراً اولین فیلم کمیک بوکیاش را تجربه میکرد. اوضاع برای او چگونه گذشت؟
از تجدید همکاری با او بسیار خوشحال شدم. ما قبلاً روی فیلم کم هزینه «نفش بکش» که کارگردانی آن نیز با من بود؛ به همکاری پرداخته بودیم و از آنجا که قسمت دوم «زهر» برخلاف بخش نخست آن تصاویر سنتیتری میخواست، به ریچاردسون روی آوردیم که تصویربردار کلاسیکتری است. فیلم نخست «زهر» یک فیلم غیرسنتی، بسیار تیره و خاکستری و به شیوه مونوکروم بود و شماری قابل توجه از صحنههای آن با دوربینهای مستقر روی شانه تصویربرداری میشد و در نتیجه با هر فیلمبردار نسل امروزی و جوانتر هم میشد آن فیلم را گرفت. فیلم دوم ملزومات دیگری میخواست و مثلاً ترسیم کاراکتر کارنیج در آن بسیار وسیع و پررنگ صورت میپذیرد. به طور کلی نقش و سهم رنگ در شکلگیری قسمت دوم زهر به غایت زیاد است و فردی را میخواست که مثل ریچاردسون هم روشهای سنتی و معمولی فیلمبرداری را بداند و هم با پیشرفت و ادوات روز آشنا باشد.
موسیقیسازان هر دو قسمت «ونوم» آدمهای برجستهای هستند و در نتیجه باید پرسید چه چیزی سبب شد لودویگ گورانسون را که سراینده موسیقی متن فیلم نخست بود، کنار بگذارید و به سراغ مارکو بلترامی برای فیلم دوم بروید؟
تفاوت موضوع و نوع نگرش دو فیلم چیزی بود که ما را به سوی این تغییر سوق داد. برای فیلم دوم به موسیقی متنی نیاز داشتیم که غنیتر و بسیط تر و با یک ارکستراسیون بزرگ باشد و در عین توصیف حوادث در برخی سکانسها، بار رمانتیک هم داشته باشد. در بررسیهای اولیهمان روی موسیقی فیلمی مثل «دماغه وحشت» و شیوههای برنارد هرمنی که در دهههای 1940 و 1950 بسیار باب و محبوب بود، به اجماع رسیده بودیم اما بعداً به این نتیجه رسیدیم که آن را مدرنتر سازیم و از ریتمهای دو دهه 1980 و 1990 مثل سه گانه «پلیس بِورلی هیلز» هم تأسی کنیم. با این اوصاف و جمعبندی مارکو بلترامی بهتر از سایرین میتوانست نیازهای ما را تأمین کند.
گفته میشد که «زهر2» در عین ساینس فیکشن و حادثهای بودن یک تم عاطفی هم در پس زمینه خود دارد اما این رویکرد محسوس نیست و گاهی و در بعضی صحنههای ملایمش به نظر میرسد که شبیه به «رمانتیک-کمدی»ها شده است. آیا این رویکرد از آغاز در ذهنتان جای داشت؟
مضمونی که گفتید وجود دارد اما چون حس غالب در فیلم نیست، نمیتوان هر لحظه آن را احساس کرد. وجود یک حس عاطفی بین کاراکترهای ادی و ونوم فقط یکی از وجوه درجه دوم در این امر و یک امر مکمل است ولی اگر دست من باشد، دوست دارم در تمامی فیلم هایم نشانهها و المانهای آثار کمدی-رمانتیک اجرا و رؤیت شود زیرا زیباتر از این ژانر در هنر سینما نداریم.
نسخه تازهای از فیلم کلاسیک و علمی-تخیلی «سیاره میمون ها» در دست ساخت است و بنابراین باید پرسید خواب تازهای در این ارتباط دیدهاید یا دندان طمعتان را نسبت به این فیلم کلاً کشیدهاید؟
این فیلم در مراحل «پیش تدارکات» قرار دارد و هنوز برخی عوامل ساخت آن نامعلوماند اما از حضورم در سه فیلم از آن فرانچیز پنجاه و اندی ساله و از فرو رفتن در قالب سزار و بهصورت یک موجود موشن کپچری در نسخههای مؤخر بسیار راضیام و اگر متن قصه خوب باشد و در صحبتهایمان به توافق برسیم، خشنود و مفتخر خواهم شد که در نسخه تازه آن نیز حاضر باشم.
در نسخه جدید «بت من» نیز حاضرید و چه چیزی جالبتر از اینکه در نقش آلفرد یعنی مباشر معروف و ماندگار «مرد خفاشی» ظاهر میشوید که پیشتر مردانی چون الن نیپییر، مایکل گاف، مایکل کین و جرهمی ایرونز رل وی را در نسخه های متعدد بتمن بازی کردهاند.
سازندگان این فیلم به ما تأکید کردهاند که درباره فیلم چیز زیادی را به رسانهها لو ندهیم و در نتیجه فقط تأکید میکنم که تجدید همکاری با مت ریوز کارگردان نسخه تازه بتمن برای من بسیار شیرین بود و خوشحال شدم که با دان لمون یکی از متخصصان جلوههای ویژه سری فیلمهای «سیاره میمون ها» نیز از نو در این فیلم بت منی کار کردم. دوران خوبی را گذراندیم و مطمئن باشید که پس از اکران فیلم در پی تأخیرهای کرونایی اثری را پیش رو خواهید دید که از بهترین کارهای کمیک بوکی خواهد بود و مت ریوز هر چه داشته، روی آن گذاشته است.
منبع: Premier
آقای سرکیس، شباهتهایی بین کاراکتر ادی در فیلم ونوم و مخلوقات قبلی شما در ارتباط با روشهای CG و موشن کپچر مانند گولوم وجود دارد و لابد همین مسأله شما و همکارتان استیفن گراهام را به وادی «زهر2» کشانده است.
همین طور است؛ به علاوه جذابیتهای همکاری با تام هاردی و وودی هارلسون هم در این زمینه تأثیرگذار بود. یک وجه مشترک من و هاردی شناکردن در جهت خلاف جریان آب و طی مسیر در راههای ناهموار و فرو رفتن در قالب آدمهایی است که تیرگی از درونشان میبارد.
آیا برای ساختن این فیلم از بسیاری از پروسههای طراحی شده توسط هاردی صرفنظر کردید؟
بعضی اصول را تغییر دادم اما نه خیلیها را زیرا هاردی روی آنها کار کرده و به نتایج خوبی هم رسیده بود. تنها تفاوت موجود در میزان استفاده از موشن کپچر بود زیرا بسیاری از اتفاقات فیلم که در ذهن کاراکتر ونوم روی میدهد، در دنیای واقعیت و به طور فیزیکی حادث نمیشود و در نتیجه نیازی به ترسیم و اجرای گسترده نداشت.
حتماً حجم توقعات و خواستههای تام هاردی از شما بسیار بیش از این بوده است؟
درست میگویید او فردی را میخواست که کاملاً با آموزههای CG و روش تصویربرداری موشن کپچر آشنا باشد و همه چیزها را طراحی و اجرایی کند و دغدغهای از این بابت نداشته باشد. با این حال داستان فیلم و نوع اتفاقات، روش متفاوت و میزان استفاده کمتری از موشن کپچر را ایجاب کرد. تفاوتها بین نوع اقدام و حرکت ونوم با کارفیج بسیار زیاد است و دومی بسیار چابکتر است و به شکلی سریع تغییر حالت و چهره میدهد و من این موارد را با کمک موشن کپچر به کاراکتر وودی هارلسون تزریق کردم.
خیلیها میگویند تام هاردی بیش از حد دمدمی مزاج است. آیا این تعبیر درستی است؟
کافی است محیط کار آرام و براساس تسلط افراد روی وظایفشان باشد و در این شرایط هرکسی آرامش خواهد داشت. هاردی هم اگر آرام باشد، بیلان کاری فوقالعادهای خواهد داشت.
تام هاردی با آن مشکلات فیزیکی بزرگش فقط دو ماه وقت برای رساندن بدنش به آمادگی لازم داشت. آیا این مسأله دردسری برای شما در سکانسهای سخت اکشن فیلم ایجاد نکرد؟
هاردی در ماههای قبل از شروع فیلمبرداری یکی، دو عمل جراحی را روی زانوهایش انجام داده و طبعاً تدارکات سخت و تمرینات زیادی را پشت سر گذاشته بود تا زخمهایش ترمیم و مهیای کار شود. با این حال در کنارش قرار گرفتم تا در این پروسه تنها نماند. فراموش نکنیم که آمادگی روحی یک بازیگر هم در این گونه موارد اهمیت زیادی دارد که تام از این بابت مشکلی نداشت.
رابرت ریچاردسون فیلمبردار «زهر2» ظاهراً اولین فیلم کمیک بوکیاش را تجربه میکرد. اوضاع برای او چگونه گذشت؟
از تجدید همکاری با او بسیار خوشحال شدم. ما قبلاً روی فیلم کم هزینه «نفش بکش» که کارگردانی آن نیز با من بود؛ به همکاری پرداخته بودیم و از آنجا که قسمت دوم «زهر» برخلاف بخش نخست آن تصاویر سنتیتری میخواست، به ریچاردسون روی آوردیم که تصویربردار کلاسیکتری است. فیلم نخست «زهر» یک فیلم غیرسنتی، بسیار تیره و خاکستری و به شیوه مونوکروم بود و شماری قابل توجه از صحنههای آن با دوربینهای مستقر روی شانه تصویربرداری میشد و در نتیجه با هر فیلمبردار نسل امروزی و جوانتر هم میشد آن فیلم را گرفت. فیلم دوم ملزومات دیگری میخواست و مثلاً ترسیم کاراکتر کارنیج در آن بسیار وسیع و پررنگ صورت میپذیرد. به طور کلی نقش و سهم رنگ در شکلگیری قسمت دوم زهر به غایت زیاد است و فردی را میخواست که مثل ریچاردسون هم روشهای سنتی و معمولی فیلمبرداری را بداند و هم با پیشرفت و ادوات روز آشنا باشد.
موسیقیسازان هر دو قسمت «ونوم» آدمهای برجستهای هستند و در نتیجه باید پرسید چه چیزی سبب شد لودویگ گورانسون را که سراینده موسیقی متن فیلم نخست بود، کنار بگذارید و به سراغ مارکو بلترامی برای فیلم دوم بروید؟
تفاوت موضوع و نوع نگرش دو فیلم چیزی بود که ما را به سوی این تغییر سوق داد. برای فیلم دوم به موسیقی متنی نیاز داشتیم که غنیتر و بسیط تر و با یک ارکستراسیون بزرگ باشد و در عین توصیف حوادث در برخی سکانسها، بار رمانتیک هم داشته باشد. در بررسیهای اولیهمان روی موسیقی فیلمی مثل «دماغه وحشت» و شیوههای برنارد هرمنی که در دهههای 1940 و 1950 بسیار باب و محبوب بود، به اجماع رسیده بودیم اما بعداً به این نتیجه رسیدیم که آن را مدرنتر سازیم و از ریتمهای دو دهه 1980 و 1990 مثل سه گانه «پلیس بِورلی هیلز» هم تأسی کنیم. با این اوصاف و جمعبندی مارکو بلترامی بهتر از سایرین میتوانست نیازهای ما را تأمین کند.
گفته میشد که «زهر2» در عین ساینس فیکشن و حادثهای بودن یک تم عاطفی هم در پس زمینه خود دارد اما این رویکرد محسوس نیست و گاهی و در بعضی صحنههای ملایمش به نظر میرسد که شبیه به «رمانتیک-کمدی»ها شده است. آیا این رویکرد از آغاز در ذهنتان جای داشت؟
مضمونی که گفتید وجود دارد اما چون حس غالب در فیلم نیست، نمیتوان هر لحظه آن را احساس کرد. وجود یک حس عاطفی بین کاراکترهای ادی و ونوم فقط یکی از وجوه درجه دوم در این امر و یک امر مکمل است ولی اگر دست من باشد، دوست دارم در تمامی فیلم هایم نشانهها و المانهای آثار کمدی-رمانتیک اجرا و رؤیت شود زیرا زیباتر از این ژانر در هنر سینما نداریم.
نسخه تازهای از فیلم کلاسیک و علمی-تخیلی «سیاره میمون ها» در دست ساخت است و بنابراین باید پرسید خواب تازهای در این ارتباط دیدهاید یا دندان طمعتان را نسبت به این فیلم کلاً کشیدهاید؟
این فیلم در مراحل «پیش تدارکات» قرار دارد و هنوز برخی عوامل ساخت آن نامعلوماند اما از حضورم در سه فیلم از آن فرانچیز پنجاه و اندی ساله و از فرو رفتن در قالب سزار و بهصورت یک موجود موشن کپچری در نسخههای مؤخر بسیار راضیام و اگر متن قصه خوب باشد و در صحبتهایمان به توافق برسیم، خشنود و مفتخر خواهم شد که در نسخه تازه آن نیز حاضر باشم.
در نسخه جدید «بت من» نیز حاضرید و چه چیزی جالبتر از اینکه در نقش آلفرد یعنی مباشر معروف و ماندگار «مرد خفاشی» ظاهر میشوید که پیشتر مردانی چون الن نیپییر، مایکل گاف، مایکل کین و جرهمی ایرونز رل وی را در نسخه های متعدد بتمن بازی کردهاند.
سازندگان این فیلم به ما تأکید کردهاند که درباره فیلم چیز زیادی را به رسانهها لو ندهیم و در نتیجه فقط تأکید میکنم که تجدید همکاری با مت ریوز کارگردان نسخه تازه بتمن برای من بسیار شیرین بود و خوشحال شدم که با دان لمون یکی از متخصصان جلوههای ویژه سری فیلمهای «سیاره میمون ها» نیز از نو در این فیلم بت منی کار کردم. دوران خوبی را گذراندیم و مطمئن باشید که پس از اکران فیلم در پی تأخیرهای کرونایی اثری را پیش رو خواهید دید که از بهترین کارهای کمیک بوکی خواهد بود و مت ریوز هر چه داشته، روی آن گذاشته است.
منبع: Premier
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه