ویژگیهای فردی از ابتدا همراهمان هستند
شهره طاعتی
مددکار اجتماعی
هویت انسانها از همان دوران جنینی و قبل از به دنیا آمدنشان شکل می گیرد و از زمانی که به این دنیا وارد میشوند علاوه بر هویت، ویژگیهای فردی و شخصی را نیز به همراه دارند.
همانطور که میدانیم انسانها دارای زندگی جمعی هستند و نیاز به معاشرت و تعامل و تبادل با یکدیگر دارند ولی در عین حال دارای فردیت مستقل و شخصی نیز هستند که آنها را منحصر به فرد میکند. هر انسانی به تبع داشتن فردیت خود، رفتار و اخلاق و تفکر متفاوتی نسبت به دیگری دارد. این ویژگی در بین هنرمندان و دوست داران هنر بارزتر است. به گونه ای که میتوان گفت آنها را از افراد دیگر جامعه مشخصتر میکند. به طور مثال، یک بازیگر نمایش یا یک عروسک ساز، نقاش و نوازنده و...، به هر کدام که نگاه میکنیم ویژگیهای اخلاقی و رفتاری خاصی را در آنها میبینیم که به شکل پررنگ تری نسبت به دیگران در آنها وجود دارد. این مورد بدین سبب است که افراد هنرمند به بخش تنهایی خود بهای بیشتری میدهند و آن را تقویت میکنند. فردیت خود را پرورش داده و بر اصول رفتاری و تفکری منحصر به فردشان تمرکز بیشتری دارند. به همین دلیل است که اکثر افرادی که در شاخههای هنری فعالیت دارند در نظر عموم مردم در برقراری ارتباط با دیگران موفق نیستند زیرا مردم آنها را با شاخصهای عمومی میسنجند و در چهارچوبهای رفتاری و ارتباطی عرفی و فرهنگی جامعه قیاس میکنند به همین خاطر از نظر عامه مردم، هنرمندان دارای اخلاقیات خاصی هستند و کمتر تمایل به شرکت در معاشرتهای گروهی و عمومی دارند. اما وقتی به عمق فرایند رفتاری آنها توجه میکنیم به این تحلیل میرسیم که چون هنرمندان برای فردیت و استقلال خود ارزش بیشتری قائل هستند و آن را ابزاری برای دستیابی به آزادی و رها بودنشان میدانند، ترجیح میدهند که در پیله تنهایی خود غرق شوند تا بتوانند صدای نوازشهای درونی خود و جوشش روح لطیفشان را به اثری هنری تبدیل کنند. شاید آنها به این بیت از شعر اعتقاد راسخ دارند که شاعر میفرماید:
دلا خو کن به تنهایی که از تنها بلا خیزد
منظور شاعر از تنها همان افراد مختلفی هستند که در معاشرتهای مستمر و گروه های دوستانه با آنها روبه رو میشویم. اگر فرد هنرمند به جنبههای زندگی و معاشرتهای جمعیاش مانند دیگر مردم بپردازد قطعاً از سفر به درون خود و رسیدن به عمق تنهایی اش باز میماند و نمیتواند ندای درونی و نیاز درونی خود را کشف و آن را در قالب اثر هنری به عرصه حضور و تماشا بگذارد.
این ویژگی فردی هنرمندان، هم آثار مثبت دارد و هم منفی.
اثر مثبت آن، شناخت بهتر خود، کشف و حفظ استقلال فردی است که بهدنبال آن اعتماد به نفس واقعی به وی جسارت تولد آثارهنری بکر و زیبا را میدهد.
اثر منفی این ویژگی رفتاری، دور شدن از دوستان و افرادی است که در جمع هنرمندانه او نمیگنجند ولی بواسطه نسبتهای سببی و نسبی به او ارتباط پیدا میکنند و چون پذیرش فردیت بسیار مستقل شخصیت هنرمند برای دیگران غیر هنرمند کمی سخت است، عموماً در روابط خانوادگی و معاشرتهای دوستانه دچار مشکل میگردند ولی اگر همین افراد به شخصیت مستقل و فردی هنرمند احترام بگذارند و دنیای او را درک کنند، آنها نیز با او به دنیای لطیف و سراسر شور او سفر کرده و از همراهی و معاشرت با وی لذت میبرند.
مددکار اجتماعی
هویت انسانها از همان دوران جنینی و قبل از به دنیا آمدنشان شکل می گیرد و از زمانی که به این دنیا وارد میشوند علاوه بر هویت، ویژگیهای فردی و شخصی را نیز به همراه دارند.
همانطور که میدانیم انسانها دارای زندگی جمعی هستند و نیاز به معاشرت و تعامل و تبادل با یکدیگر دارند ولی در عین حال دارای فردیت مستقل و شخصی نیز هستند که آنها را منحصر به فرد میکند. هر انسانی به تبع داشتن فردیت خود، رفتار و اخلاق و تفکر متفاوتی نسبت به دیگری دارد. این ویژگی در بین هنرمندان و دوست داران هنر بارزتر است. به گونه ای که میتوان گفت آنها را از افراد دیگر جامعه مشخصتر میکند. به طور مثال، یک بازیگر نمایش یا یک عروسک ساز، نقاش و نوازنده و...، به هر کدام که نگاه میکنیم ویژگیهای اخلاقی و رفتاری خاصی را در آنها میبینیم که به شکل پررنگ تری نسبت به دیگران در آنها وجود دارد. این مورد بدین سبب است که افراد هنرمند به بخش تنهایی خود بهای بیشتری میدهند و آن را تقویت میکنند. فردیت خود را پرورش داده و بر اصول رفتاری و تفکری منحصر به فردشان تمرکز بیشتری دارند. به همین دلیل است که اکثر افرادی که در شاخههای هنری فعالیت دارند در نظر عموم مردم در برقراری ارتباط با دیگران موفق نیستند زیرا مردم آنها را با شاخصهای عمومی میسنجند و در چهارچوبهای رفتاری و ارتباطی عرفی و فرهنگی جامعه قیاس میکنند به همین خاطر از نظر عامه مردم، هنرمندان دارای اخلاقیات خاصی هستند و کمتر تمایل به شرکت در معاشرتهای گروهی و عمومی دارند. اما وقتی به عمق فرایند رفتاری آنها توجه میکنیم به این تحلیل میرسیم که چون هنرمندان برای فردیت و استقلال خود ارزش بیشتری قائل هستند و آن را ابزاری برای دستیابی به آزادی و رها بودنشان میدانند، ترجیح میدهند که در پیله تنهایی خود غرق شوند تا بتوانند صدای نوازشهای درونی خود و جوشش روح لطیفشان را به اثری هنری تبدیل کنند. شاید آنها به این بیت از شعر اعتقاد راسخ دارند که شاعر میفرماید:
دلا خو کن به تنهایی که از تنها بلا خیزد
منظور شاعر از تنها همان افراد مختلفی هستند که در معاشرتهای مستمر و گروه های دوستانه با آنها روبه رو میشویم. اگر فرد هنرمند به جنبههای زندگی و معاشرتهای جمعیاش مانند دیگر مردم بپردازد قطعاً از سفر به درون خود و رسیدن به عمق تنهایی اش باز میماند و نمیتواند ندای درونی و نیاز درونی خود را کشف و آن را در قالب اثر هنری به عرصه حضور و تماشا بگذارد.
این ویژگی فردی هنرمندان، هم آثار مثبت دارد و هم منفی.
اثر مثبت آن، شناخت بهتر خود، کشف و حفظ استقلال فردی است که بهدنبال آن اعتماد به نفس واقعی به وی جسارت تولد آثارهنری بکر و زیبا را میدهد.
اثر منفی این ویژگی رفتاری، دور شدن از دوستان و افرادی است که در جمع هنرمندانه او نمیگنجند ولی بواسطه نسبتهای سببی و نسبی به او ارتباط پیدا میکنند و چون پذیرش فردیت بسیار مستقل شخصیت هنرمند برای دیگران غیر هنرمند کمی سخت است، عموماً در روابط خانوادگی و معاشرتهای دوستانه دچار مشکل میگردند ولی اگر همین افراد به شخصیت مستقل و فردی هنرمند احترام بگذارند و دنیای او را درک کنند، آنها نیز با او به دنیای لطیف و سراسر شور او سفر کرده و از همراهی و معاشرت با وی لذت میبرند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه