ناصر آویژه؛ کارگردان نمایش «شب طولانی یلدا» در گفت‌وگو با «ایران»:

کودکان را جدی بگیریم


مصطفی رفعت
خبرنگار
بعضی از بازیگران را دوست داریم، بعضی از بازیگران نماد سبک و ژانر خاصی از تولیدات نمایشی و تصویری هستند  و البته بعضی از بازیگران نیز به خاطرات ما پیوند خورده‌اند؛ «ناصر آویژه» از هنرمندانی‌است که در قلب و روح نسلی از ما ریشه دارد و یادآور سال‌هایی از عمرمان است که هنوز دلگرم برنامه‌های کودک و نوجوان تلویزیون بودیم؛ و هنوز اطراف‌مان با انبوه فانتزی‌های سه‌بعدی در قالب فیلم و انیمیشن، احاطه نشده بود. «یک تابلو یک حماسه»، «شیرین‌تر از کلاغ‌ پر»، «بچه‌ها جدول» و صدالبته «جمعه به جمعه خونه به خونه» از کارهای فراموش‌نشدنی در کارنامه حرفه‌ای او هستند. او متولد 1350 بوده و فارغ‌التحصیل انجمن سینمای جوان مرکز اهواز (1372)؛ فارغ‌التحصیل دوره جامع کارگردانی از مرکز آموزش فیلمسازی باغ فردوس (1375)؛ فارغ‌التحصیل دوره بازیگری از آموزشگاه حمید سمندریان و کارشناسی ادبیات فارسی (1382) است. «یه شهر بی‌پرنده»، «عموی عجیب بزرگ کوچیک من»، «پسر نیل»، «شاپرک‌ها در خیابان» و «صندوقچه مروارید» نیز از تجربه‌های موفق کارگردانی در حوزه تئاتر کودک ‌و نوجوان هستند. او این‌ شب‌ها «شب طولانی یلدا» را روی صحنه دارد که تا 7 آبان‌ماه در «تماشاخانه سنگلج» میزبان علاقه‌مندان است.
 بزرگ‌ترین مانع سر راه ساخت تئاتر برای کودکان چیست؟ یا دست‌کم برای شما چه بوده؟
شاید در نگاه اول، مسائل مختلفی به‌‌نظر برسد و مطرح شود؛ اما من معتقدم طی خلق یک اثر هنری در هر شاخه‌ای و در هر ژانری؛ اعم از تئاتر کودک، چیزی به‌ اندازه دخالت‌های بیجا و کارشناسی‌نشده نمی‌تواند سر راه هنرمند، مانع ایجاد کند. مثلاً اگر با کمبود بودجه مواجه شویم، می‌توان تمهیداتی را برای کاهش بودجه لحاظ یا پول مورد نیاز را به ‌نحوی تأمین کرد و کاری متناسب با بودجه ساخت؛ اما اگر یک نهاد یا فرد تصمیم‌گیر به‌شکل غیرتکنیکی اعمال‌نظر کند، کل پروژه را اساساً از مسیرش خارج می‌کند و این‌کار باعث می‌شود اثر هنری، اصالت خود را از دست بدهد.
    یعنی این‌گونه جهت‌دهی‌های سلیقه‌ای، در کارهای کودک هم وجود دارد؟
اگرچه به‌نظر می‌رسد حیطه کودک‌ و‌ نوجوان از این‌ دخالت‌ها مصون است؛ اما نه الزاماً در همه کارها. در واقع، بیشتر مانع‌تراشی‌هایی از این‌ دست در آثار نمایشی «درباره کودک» صورت می‌گیرد؛ نه در تولیدات «برای کودک». علت این‌ است‌ که آثار «درباره کودک» را به‌لحاظ محتوایی، جدی‌تر می‌بینند و معتقدند که در آن‌ها مضامینی مطرح می‌شود که اثرگذار است. شما نگاه کنید به فیلمی مثل «باشو غریبه کوچک» که اگرچه محوریت آن یک کودک است ولی اثری درباره کودک است؛ از این‌رو حرف‌های مختلفی در آن گفته می‌شود که طرح آن‌ها جامعه سنی گسترده‌تری را هدف قرار می‌دهد.
گاهی «جدی‌ نگرفتن» به‌ نظر نوعی «بی‌اهمیت‌ شمردن» است؛ این ‌نوع نگاه آسیب‌زا نیست؟
قطعاً آسیب‌زاست و باعث کاهش سطح کیفی تولیدات می‌شود. اینکه خودم یا هنرمندان باسابقه‌ای مانند مریم کاظمی، عباس غفاری، امیر مشهدی‌عباس و ... به‌شکل جدی در این‌ حوزه فعالیت می‌‌کنند و به‌رغم دشواری‌ها حضور دارند، نشان می‌دهد کار کودک به‌هرشکل آن‌ برای ما جدی‌است و باید هم باشد؛ چون نه‌ تنها در بخش حرفه‌ای ماجرا اثرگذار است و باعث می‌شود خودمان بیشتر و بهتر یاد بگیریم و این آموخته‌ها را به نمایش‌های بزرگسال منتقل کنیم؛ بلکه تماشاگرانی حرفه‌ای و جدی برای هنر نمایش پرورش می‌دهیم که آثار مطلوب آن بعدها و به‌مرور در رونق تئاتر دیده خواهد شد.
    در تئاتر کودک، ایجاد موقعیت آشنایی با تئاتر برای کودک توسط والدین اهمیت دارد؛ اگر کودکی عادت به تماشای تئاتر نهادینه و تقویت شود، احتمال اینکه او نیز بعدها وقتی بزرگ شد، این نگاه را به فرزند خود انتقال دهد، بیشتر است. فکر نمی‌کنید که در این ‌زمینه باید روی والدین نیز کار کرد؟
حتماً همین‌ طور است. من نیز به ‌هر حال از گذشتگان خود آموخته‌ام و آن‌ را به فرزندم منتقل کرده‌ام و این چرخه به‌ همین‌ شکل ادامه دارد. این تجربیات باید نسل ‌به ‌نسل انتقال پیدا کند. فکر نمی‌کنم در تئاتر کودک، پیشگام‌تر از «رضا بابک» داشته باشیم که در دهه 40 و 50 کارهایی را هم در تلویزیون، هم در سالن کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و هم روی تریلی سیار مختص این اجراها تولید کرد. اگر امثال این هنرمند هرجای دیگر جهان بود، از تجربیات ارزشمندش استفاده می‌کردند؛ اما باعث حیرت و حسرت است که توجهی به چنین پیشکسوتانی نداریم. شاید اگر به‌درستی از تجربیات هنرمندانی مانند آقای بابک در تولید کارهای کودک استفاده می‌کردیم، حالا خیلی جلوتر بودیم. وقتی هنرمند به‌ شکل جدی کار کند و به مخاطب کم‌سن، با تولید کار حرفه‌ای احترام بگذارد، نسلی از تماشاچی را با خود پرورش می‌دهد و بزرگ می‌کند که بعدها آن تماشاچی، همین رویه را در قبال فرزند خود انجام می‌دهد و این حلقه‌های زنجیر همین‌طور متصل ‌به ‌هم می‌مانند. یادم هست زنده‌یاد حمید سمندریان در کلاس‌هایش می‌گفت؛ «آن‌هایی که قرار است در حوزه کودک‌ و نوجوان کار کنند، مسئولیت بیشتری به‌ دوش دارند؛ چون باید نسلی را با آثار خود پرورش بدهند.»
به‌نظر شما آن ‌اندازه که باید تئاتر کودک جدی گرفته می‌شود؟
 توجه به کارهای این گروه سنی باید برای متولیان امر، جدی شود و فارغ از هر‌گونه حمایت و هموارسازی مسیر، کدام مسئولی در حوزه فرهنگ و هنر، دست فرزند یا نوه‌اش را می‌گیرد و به تماشای نمایش کودک و نوجوان می‌نشیند؟ بارها برای کارهای خودم از افراد شناخته‌ شده‌ای دعوت کردم که میهمان اجرا باشند و بعضی از مدیران سالن‌ها تعجب می‌کردند که می‌دیدند این افراد هم می‌توانند مخاطب چنین آثاری باشند. بی‌شک حضور کودک در سالن نمایش با تصمیم والدین و بزرگ‌ترهایش صورت می‌گیرد و آن‌ها باید بچه‌ها را با مقوله تئاتر آشنا کنند. حال اگر این اتفاق از طرف مسئولان بیفتد، خود بچه‌های تئاتر و مخاطبان عادی نیز این حوزه را جدی‌‌تر خواهند گرفت.
    این نگاه حمایتی از جانب خود تئاتری‌ها هم وجود دارد یا آن‌ها هم با دعوت، به تماشای نتیجه زحمت همکاران خود می‌نشینند؟
متأسفانه این بخش هم وجود دارد که در مقایسه با تصمیم‌گیران بالادستی، خیلی‌ کمتر است؛ یعنی بعضاً دوستان هنرمند نگاه حمایتی  این‌ گونه را دارند. به ‌شخصه آن‌قدری که بتوانم به تماشای کارهای دوستان هنرمند می‌روم و این‌ را نیز از خانم مریم معترف آموخته‌ام که هنرمند باید کار هنرمند را ببیند تا بیشتر یاد بگیرد. به‌ تجربه دریافته‌ام که هرچقدر تنوع مخاطب را در کارها بیشتر کنیم، زنجیره حمایت از نمایش گسترده‌تر می‌شود. باید از هر گروه و قشری برای تماشای آثار بیایند. وقتی این‌ کار را در تئاتر کودک انجام دهیم،‌ آن‌وقت خواهیم دید چه اتفاقات خوبی در گسترش این فرهنگ می‌افتد؛ زیرا بعضی از والدین اصلاً خودشان تابه‌حال به تماشای تئاتر نرفته‌اند و لذت آن‌ را درک نکرده‌اند که بخواهند آن‌ را در برنامه فرزندشان نیز بگنجانند. اگر این روال ایجاد شود، هر مخاطبی می‌تواند مخاطب دیگری را به سالن بکشاند. برای نمایشی که این‌ روزها در «سنگلج» روی صحنه دارم، تیم بسکتبال «شَکلی» را دعوت کردم که استقبال خوبی هم از کار کردند. به‌ هر حال بخشی از همین افراد می‌توانند تبدیل به مخاطب تئاتر شوند و مخاطبان دیگری را به سالن بکشانند. هرچه مخاطب افزایش پیدا کند، کار و تئاتر من نیز حرکت و تداوم بیشتری پیدا می‌کند. ما باید در مخاطب ایجاد انگیزه کنیم تا او سالن نمایش را مکانی مناسب برای فرزندش ببیند. ماجرای همان «خشت اول گر نهد معمار کج ...»؛ اگر هر یک از ما خشت مربوط به خود را درست بگذاریم، دیوار نیز صاف و درست بالا می‌رود.
کار جدیدتان که گفتید، در حوزه کودک نیست؛ از کار برای بچه‌ها خسته شده‌اید؟
اتفاقاً سوژه فوق‌العاده‌ای دارم که منتظرم فضا برای اجرا و حضور کودکان در سالن‌های نمایشی امن‌تر شود تا اجراها را آغاز کنیم. در مورد نمایش «شب طولانی یلدا» باید بگویم که به ‌دعوت پریسا مقتدی که مدیر تماشاخانه «سنگلج» هستند، متناسب با موضوع دفاع مقدس، اجرا می‌رویم. در واقع، نمایش بزرگسالان است. خود این اتفاق هم شکلی از حمایت‌های مورد نیاز جامعه تئاتری‌است؛ اینکه به شما و توانایی‌هایتان اعتماد شود. باید دوستان مدیر که در رئوس مختلف کار هستند، با توجه‌ به سابقه افراد، میدان را برایشان باز کنند. برای من اجرا در «سنگلج» ارزش بالایی دارد؛ چون به‌ لحاظ هنرمندان بزرگی که در آنجا کارهایی را روی صحنه برده‌اند، مقدس است. این مسأله در کنار اعتماد خانم مقتدی باعث شد تا من هم تلاش کنم به‌ لحاظ کیفی، نمایشی در خور ارزش این تماشاخانه آماده کنم. سال 79 وقتی آقای داوود کیانیان مدیر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بودند، نمایشی را به‌نام «چهار صندوق شادی» تولید و اجرا کردم که جزو موفق‌ترین کارهای کودک زمان خود بود. آن نمایش شش‌ماه اجرا شد و به جشنواره‌های متعددی رفت و جوایز مختلفی نیز گرفت. معتقدم که اگر مدیران به هنرمندان اعتماد کنند، نتایج بهتری خواهند گرفت. می‌خواهم بگویم بچه‌ها جدی هستند و خواهش می‌‌کنم آن‌ها را جدی بگیرید. اگر این‌گونه نگاه کنیم، اتفاقات خوبی می‌افتد؛ زیرا بچه‌ها پُر از خلاقیت و نگاه تازه به زندگی هستند؛ و اینکه گفته می‌شود اجازه دهید کودک درون‌تان بیدار بماند، به‌ این ‌‌معناست‌ که اجازه ندهید زایش و خلاقیت در شما بمیرد.



آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7747/8/589071/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها