منابع نهضت عاشورا-22
بلاذری، پیرو شیوه ابنسعد در تاریخنگاری
اسماعیل علوی
دبیر گروه پایداری
از جمله مقاتل برجای مانده از قرون گذشته مقتلی است تألیف ابوجعفر احمدبن یحیی بلاذری (م 279ق) که در قرن سوم هجری نگاشته شده است.
بلاذری، مورخ، ادیب و نسبشناس عصر مأمون تا مستعین عباسی، مؤلف دو کتاب مشهور «أنساب الاشراف» و «فتوحالبلدان» است. أنساب الاشراف، به نسب و شرح حال خاندان بزرگ و برجسته عرب قریشی پرداخته و بخشی از آن به خاندان ابوطالب و فرزندانش، ازجمله علی(ع) و امام حسین(ع) و مقتل آن حضرت(ع) اختصاص دارد. بخش مربوط به خاندان ابوطالب از این کتاب با تحقیق محقق برجسته، محمدباقر محمودی در سال ۱۳۹۷ ق به صورت مجزا و مستقل در بیروت چاپ شده است.
بلاذری روایت خود از واقعه کربلا را با گزارشهایی از تماس شیعیان با امام حسین(ع) پس از صلح امام حسن(ع) آغاز کرده است. روش تاریخنگاری بلاذری در این کتاب همانند یعقوبی و دینوری، ترکیبی است. بدین جهت به جای آنکه برای هر خبر، سند مستقل ذکر کند، در بیشتر موارد، تنها با تعبیر «قالوا» خبر را آورده ودر مواردی هم که به سند اشاره کرده لفظ «حدثنی بعض قریش» را به کار برده است.
در هرحال أنساب الاشراف به عنوان یکی از منابع تاریخ عاشورا با گزارشهای ابنسعد، بهرغم برخی از تفاوتها، همسو و سازگار است و این دو مقتل در مجموع، مؤید یکدیگرند.
در ارتباط با این روش تاریخنگاری، یعنی دور شدن از سند و تهیه گزارش منسجم از یک واقعه تاریخی، باید گفت در واقع، بلاذری و ابن سعد با استفاده از این روش در پی کارآمد کردن نقلهای تاریخی در یک گزارش خبری منسجم بودند، اما این روش به دلیل دور شدن از برخی حقایق تاریخی از سندیت آن کاسته میشود. کما اینکه با روش تاریخنگاری بلاذری و دو نسل قبل از او از اعتبارسندی روایات کاسته شده ولو گزارشهای طولانی و یکجا و یکدست از رویدادها به دست داده باشد. بلاذری با این روش حتی رویدادهای اصلی واقعه عاشورا را بدون سند ارائه میکند. هدف بلاذری از این کار، تمرکز روی سلسله رویدادها به شکل بههم پیوسته بوده و گویی نمیخواهد با ارائه سند تک تک روایتها، این تسلسل بر هم بریزد.
بلاذری، گزارشهای خود از واقعه عاشورا را از متون دو نسل قبل از خود گرد آورده و درمجموع 89 گزارش را روایت کرده است. وی روایتی درباره موضع امام حسین (ع) نسبت به صلح برادرش با معاویه را آورده و ضمن آن مدعی شده است که امام حسین از صلح با معاویه ناخرسند بوده است و سند آن را «قالوا» (گفته میشود) ذکر کرده است. حال آنکه بزرگان شیعه به نحوی مستند آن را رد میکنند.
همچنین بلاذری در نقل روایتی از تاریخ عاشورا آن را با جمله«حدثنی بعض قریش» مستند کرده است. حال آنکه به احتمال زیاد از یکی از منابع قدیمی نقل شده و با توجه به فاصله دوران حیات بلاذری – قرن سوم هجری- غیر ممکن است شخص بلاذری این خبر را از بعضی افراد قریش شنیده و نقل کرده باشد. زیرا زمان وقوع حادثه مربوط به دویست سال پیش از زمان نگارش آن است و نمیتوان گفت او از بعض قریش مطلبی را نقل کرده است.
دبیر گروه پایداری
از جمله مقاتل برجای مانده از قرون گذشته مقتلی است تألیف ابوجعفر احمدبن یحیی بلاذری (م 279ق) که در قرن سوم هجری نگاشته شده است.
بلاذری، مورخ، ادیب و نسبشناس عصر مأمون تا مستعین عباسی، مؤلف دو کتاب مشهور «أنساب الاشراف» و «فتوحالبلدان» است. أنساب الاشراف، به نسب و شرح حال خاندان بزرگ و برجسته عرب قریشی پرداخته و بخشی از آن به خاندان ابوطالب و فرزندانش، ازجمله علی(ع) و امام حسین(ع) و مقتل آن حضرت(ع) اختصاص دارد. بخش مربوط به خاندان ابوطالب از این کتاب با تحقیق محقق برجسته، محمدباقر محمودی در سال ۱۳۹۷ ق به صورت مجزا و مستقل در بیروت چاپ شده است.
بلاذری روایت خود از واقعه کربلا را با گزارشهایی از تماس شیعیان با امام حسین(ع) پس از صلح امام حسن(ع) آغاز کرده است. روش تاریخنگاری بلاذری در این کتاب همانند یعقوبی و دینوری، ترکیبی است. بدین جهت به جای آنکه برای هر خبر، سند مستقل ذکر کند، در بیشتر موارد، تنها با تعبیر «قالوا» خبر را آورده ودر مواردی هم که به سند اشاره کرده لفظ «حدثنی بعض قریش» را به کار برده است.
در هرحال أنساب الاشراف به عنوان یکی از منابع تاریخ عاشورا با گزارشهای ابنسعد، بهرغم برخی از تفاوتها، همسو و سازگار است و این دو مقتل در مجموع، مؤید یکدیگرند.
در ارتباط با این روش تاریخنگاری، یعنی دور شدن از سند و تهیه گزارش منسجم از یک واقعه تاریخی، باید گفت در واقع، بلاذری و ابن سعد با استفاده از این روش در پی کارآمد کردن نقلهای تاریخی در یک گزارش خبری منسجم بودند، اما این روش به دلیل دور شدن از برخی حقایق تاریخی از سندیت آن کاسته میشود. کما اینکه با روش تاریخنگاری بلاذری و دو نسل قبل از او از اعتبارسندی روایات کاسته شده ولو گزارشهای طولانی و یکجا و یکدست از رویدادها به دست داده باشد. بلاذری با این روش حتی رویدادهای اصلی واقعه عاشورا را بدون سند ارائه میکند. هدف بلاذری از این کار، تمرکز روی سلسله رویدادها به شکل بههم پیوسته بوده و گویی نمیخواهد با ارائه سند تک تک روایتها، این تسلسل بر هم بریزد.
بلاذری، گزارشهای خود از واقعه عاشورا را از متون دو نسل قبل از خود گرد آورده و درمجموع 89 گزارش را روایت کرده است. وی روایتی درباره موضع امام حسین (ع) نسبت به صلح برادرش با معاویه را آورده و ضمن آن مدعی شده است که امام حسین از صلح با معاویه ناخرسند بوده است و سند آن را «قالوا» (گفته میشود) ذکر کرده است. حال آنکه بزرگان شیعه به نحوی مستند آن را رد میکنند.
همچنین بلاذری در نقل روایتی از تاریخ عاشورا آن را با جمله«حدثنی بعض قریش» مستند کرده است. حال آنکه به احتمال زیاد از یکی از منابع قدیمی نقل شده و با توجه به فاصله دوران حیات بلاذری – قرن سوم هجری- غیر ممکن است شخص بلاذری این خبر را از بعضی افراد قریش شنیده و نقل کرده باشد. زیرا زمان وقوع حادثه مربوط به دویست سال پیش از زمان نگارش آن است و نمیتوان گفت او از بعض قریش مطلبی را نقل کرده است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه