به مناسبت فرخنده میلاد دهمین خورشید هدایت
رفعت علم درنظر امام هادی(ع)
اسماعیل علوی
دبیر گروه پایداری
امام هادی(ع) دهمین خورشید هدایت از خاندان عصمت و طهارت، در چنین روزی – 15 ذیالحجه سال 212 ه.ق - در صرایا روستایی در نزدیکی مدینه دیده به جهان گشود تا خاستگاه رسالت و نبوت در میان امت استمرار داشته باشد. آن حضرت(ع) به توصیف ابن شهرآشوب مورخ مشهور جهان اسلام، خوشروترین و راستگوترین مردم بود که فضل وکمالش با وجود صغر سن درعصر خود بیبدیل بود. چون سکوت میکرد هیبت و وقاراز وی میبارید و هنگامی که زبان به سخن میگشود شکوه و جلالش نمودار میشد.
امام هادی(ع) شاخه پرباری از درخت تناور نبوت و نمونه برتر مسلمانی بود که از مناقب بیشماری برخوردار و موصوف به گرانسنگترین اوصاف بود. آن حضرت به همه فضائل اخلاقی که جدش رسول خدا(ص) برای تکمیل آنها مبعوث شده بود آراسته و جمیع کمالات در شخصیتش متجلی بود.از جمله به بخشندگی شهره بود و از احسان و نیکی به فقیران و درماندگان وبزرگداشت آنان کوتاهی نداشت. امام هادی(ع) برای تأمین معاش به کار کشاورزی میپرداخت.علی بن ابوحمزه یکی از یاران و دوستداران امام هادی(ع) نقل میکند: «روزی ابوالحسن سوم(ع) را دیدم که بر روی زمین کار میکرد در حالی که از سر تا به قدم از عرق خیس شده بود. به خدمت آن حضرت عرضه داشتم؛خداوند مرا قربان شما کند پس مردان کجا هستند؟ امام در پاسخ فرمودند: «ای علی! بدان که کسانی با بیل در زمین خود به فعالیت زراعتی پرداختهاند که به مراتب از من و پدرم برتر و بالاتر بودند.» به خدمت آن حضرت عرضه داشتم؛ منظور شما چه کسانی هستند؟ آن حضرت فرمودند: رسول خدا(ص)، امیرالمؤمنین علی(ع) و همه پدرانم با دست خود کار میکردند.کشاورزی کار انبیا، و اوصیای صالح آنان است.»
امام هادی(ع) گمراهان را با مهر وعطوفت مورد توجه قرار داده وهمواره سعی بسیاری در راهنمایی آنان مینمودند. به گونهای که به جای خشم گرفتن بر آنان و طرد آنها با مهر و محبت دل آنان را نرم و از ضلالت و گمراهی به راه راست هدایت میفرمودند. از جمله آنان ابوالحسن بصری بود که مذهب واقفیه اختیار کرده و در نتیجه رفتار امام(ع) متحول و از آن عقیده بازگشت. آن حضرت اصحاب و مسلمانان را از پیروی از صوفیه برحذر میداشت و صوفیان را باعث گمراهی برمی شمرد. صوفیان با تظاهر به زهد و پارسایی وعدم وابستگی و دلبستگی به ظواهر دنیا مردمان ساده دل را گول زده و آنان را از راه حق منحرف میکردند. در همین راستا امام هادی(ع) صاحبان علم ودانش را گرامی داشته و آنان را مورد توجه و لطف قرار میداد. در روایات تصریح شده است که امام(ع) برای این دسته از مردم احترام خاصی قائل بوده و هنگام برخورد به گرمی از آنان استقبال نموده و حتی برسادات هاشمی برتری میداده است. تا آنجا که سادات هاشمی و علوی، همچنین صاحبمنصبان عباسی در قالب سؤال از آن حضرت جویای علت میشوند و حضرت در پاسخ میفرماید: «... آیا خداوند متعال نفرموده است:آیا کسانی که میدانند و کسانی که نمیدانند یکسانند؟(زمر/9)
دبیر گروه پایداری
امام هادی(ع) دهمین خورشید هدایت از خاندان عصمت و طهارت، در چنین روزی – 15 ذیالحجه سال 212 ه.ق - در صرایا روستایی در نزدیکی مدینه دیده به جهان گشود تا خاستگاه رسالت و نبوت در میان امت استمرار داشته باشد. آن حضرت(ع) به توصیف ابن شهرآشوب مورخ مشهور جهان اسلام، خوشروترین و راستگوترین مردم بود که فضل وکمالش با وجود صغر سن درعصر خود بیبدیل بود. چون سکوت میکرد هیبت و وقاراز وی میبارید و هنگامی که زبان به سخن میگشود شکوه و جلالش نمودار میشد.
امام هادی(ع) شاخه پرباری از درخت تناور نبوت و نمونه برتر مسلمانی بود که از مناقب بیشماری برخوردار و موصوف به گرانسنگترین اوصاف بود. آن حضرت به همه فضائل اخلاقی که جدش رسول خدا(ص) برای تکمیل آنها مبعوث شده بود آراسته و جمیع کمالات در شخصیتش متجلی بود.از جمله به بخشندگی شهره بود و از احسان و نیکی به فقیران و درماندگان وبزرگداشت آنان کوتاهی نداشت. امام هادی(ع) برای تأمین معاش به کار کشاورزی میپرداخت.علی بن ابوحمزه یکی از یاران و دوستداران امام هادی(ع) نقل میکند: «روزی ابوالحسن سوم(ع) را دیدم که بر روی زمین کار میکرد در حالی که از سر تا به قدم از عرق خیس شده بود. به خدمت آن حضرت عرضه داشتم؛خداوند مرا قربان شما کند پس مردان کجا هستند؟ امام در پاسخ فرمودند: «ای علی! بدان که کسانی با بیل در زمین خود به فعالیت زراعتی پرداختهاند که به مراتب از من و پدرم برتر و بالاتر بودند.» به خدمت آن حضرت عرضه داشتم؛ منظور شما چه کسانی هستند؟ آن حضرت فرمودند: رسول خدا(ص)، امیرالمؤمنین علی(ع) و همه پدرانم با دست خود کار میکردند.کشاورزی کار انبیا، و اوصیای صالح آنان است.»
امام هادی(ع) گمراهان را با مهر وعطوفت مورد توجه قرار داده وهمواره سعی بسیاری در راهنمایی آنان مینمودند. به گونهای که به جای خشم گرفتن بر آنان و طرد آنها با مهر و محبت دل آنان را نرم و از ضلالت و گمراهی به راه راست هدایت میفرمودند. از جمله آنان ابوالحسن بصری بود که مذهب واقفیه اختیار کرده و در نتیجه رفتار امام(ع) متحول و از آن عقیده بازگشت. آن حضرت اصحاب و مسلمانان را از پیروی از صوفیه برحذر میداشت و صوفیان را باعث گمراهی برمی شمرد. صوفیان با تظاهر به زهد و پارسایی وعدم وابستگی و دلبستگی به ظواهر دنیا مردمان ساده دل را گول زده و آنان را از راه حق منحرف میکردند. در همین راستا امام هادی(ع) صاحبان علم ودانش را گرامی داشته و آنان را مورد توجه و لطف قرار میداد. در روایات تصریح شده است که امام(ع) برای این دسته از مردم احترام خاصی قائل بوده و هنگام برخورد به گرمی از آنان استقبال نموده و حتی برسادات هاشمی برتری میداده است. تا آنجا که سادات هاشمی و علوی، همچنین صاحبمنصبان عباسی در قالب سؤال از آن حضرت جویای علت میشوند و حضرت در پاسخ میفرماید: «... آیا خداوند متعال نفرموده است:آیا کسانی که میدانند و کسانی که نمیدانند یکسانند؟(زمر/9)
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه