گفت‌وگو، گم‌شده ما




شریف لک‌زایی‌ / پژوهشگر و استاد دانشگاه‌
او از الزامات گفت‌وگو نوشته است
   گفت‌وگو یک نوع تعامل واقعی گفتاری بین افراد
و جریان‌هایی است که در سطح جامعه فعالیت می‌کنند
و می‌خواهند در فضای عمومی مشارکت داشته و تأثیرگذار باشند. گفت‌وگو الزامات و بسترهایی دارد که باید در یک فضای برابر به جهات مختلف آزادی، امنیت و عدالت بتواند تحقق پیدا کند‌. اگر گفت‌وگوی واقعی بخواهد شکل بگیرد باید بر اساس یک فضای آزاد ایجاد و امنیت تأمین شود‌. یک گفت‌وگو باید با احترام، اطمینان و اعتماد متقابل همراه باشد، طبیعتاً هرکدام از اینها وجود نداشته باشد ما نمی‌توانیم بگوییم یک گفت‌وگوی واقعی تحقق پیدا کرده است. تا طرفین از آزادی اظهارنظر بهره‌مند نباشند و تا عدالت حاکم‌ نباشد گفت‌وگو شکل نمی‌گیرد. به لحاظ نظری مراکز علمی ما از جمله دانشگاه‌ها نقش مهمی می‌توانند ایفا کنند البته نه فقط در گفت‌وگو بلکه‌ مسائل دیگر اجتماعی. دانشگاه‌ها می‌توانند نمونه‌های عینی از الگوهای گفت‌وگو را ارائه ‌کنند و افرادی هم مانند استادان و هیأت علمی گفت‌وگو‌‌هایی بین خودشان انجام دهند که البته امروزه کم‌تر دیده می‌شود. در واقع خود دانشگاه‌ها در ابتدا باید ما بین خودشان گفت‌وگوهایی را ایجاد کنند تا به سطح جامعه هم الگوهایی را وارد کنند. گفت‌وگو را یک عنصر وجودی می‌بینم که اگر بخواهد تحقق پیدا کند هم در خود فرد باید این اتفاق رقم بخورد که‌ عمیقاً اعتقاد داشته باشد به گفت‌وگو، هم در نهادی که در حال خدمت است به‌صورت واقعیت عینی و اجتماعی تحقق یافته باشد. بنابراین ممکن است ‌گاهی گفت‌وگوهایی را شاهد باشیم که نمی‌توانند نمونه‌های عینی داشته باشند و زمینه‌هایی بیرونی و کارایی چندانی نداشته باشند. بنابراین باید ابتدا در جایی تحقق یافته و سپس به درون جامعه تزریق شود. در خلأهای اجتماعی نقش اساسی فقدان گفت‌وگو نیست بلکه عوامل دیگری نیز دخیل هستند. هرچند که می‌توانم تصدیق کنم که جامعه ما گفت‌وگو‌محور نیست و در مجامع علمی ما نیز گفت‌وگو، گمشده ما است اما این معلول عوامل بسیار دیگری است که می‌توانیم بگوییم گفت‌وگو قادر است این ناملایمات و ناهنجاری‌ها را ‌کاهش دهد. گفت‌وگو یک مهارت است که باید طی یک فرایند واقعی و عملی آن را آموزش ببینیم و تمرین کنیم و این چیزی‌ است که در نهادهای تعلیم و تربیت ما غایب است‌. امروزه مرکز و نهادی را نداریم که بیاید چگونه گفت‌وگو کردن و چگونه تفکر کردن را به ما یاد دهد. در آموزش‌ و پرورش باید از ابتدا فرزندانمان را طوری پرورش دهیم ‌که گفت‌وگو را به خوبی بیاموزند. نام دیگر گفت‌وگو همان گفت‌وشنود است چون شخصی می‌گوید و دیگری می‌شنود و متقابلاً برعکس می‌شود و مونولوگ‌محور نیست. بخشی از ناملایمات زندگی امروزه ما نشأت گرفته از گفت‌وگو نکردن ماست. ما به خوبی آموزش ندیده‌ایم‌ و گفت‌وگو محور نیستیم. بنابراین مانند رانندگی ما می‌ماند که تخلفاتی که اتفاق می‌افتد ریشه در آموزش نادرست است‌‌. گفت‌وگو می‌تواند تمام خلأها را کاهش دهد و از ناملایمتی‌ها بکاهد.
فردی که گفت‌وگو نمی‌کند می‌تواند آسیب‌های زیادی را متحمل شود. این فرد اگر در زندگی شخصی خود و بعدها در زندگی اجتماعی‌اش دچار مشکل و ناهنجاری شود و اگر گفت‌وگو نکند روز‌به‌روز در باتلاق تنهایی و مشکل فرو می‌رود و هیچ‌کدام از مسائلی که برایش پیش آمده حل نمی‌شود‌. در زندگی اجتماعی افراد نباید گفت و‌گو را فراموش کنند. ادبیات و فرهنگ کهن ما که به‌صورت تک‌گویی و مونولوگ‌ محور است تا حد زیادی بر افراد جامعه ما تأثیر داشته هرچند عوامل دیگری هم دخیل بوده است مانند شرایط فرهنگی، اجتماعی و سیاسی. نکته‌ای را یادآوری می‌کنم که سنت مباحثه حوزوی که در حوزه‌های علمیه ما رواج داشته یک بستری را برای نهادینه کردن ‌گفت‌وگو ایجاد کرده و تأثیر زیادی داشته است. گذشته از نوع حکومت‌ها و شرایط فرهنگی و اجتماعی، نظام تربیتی ما نتوانسته است افراد را آن‌طور که شایسته است در گفت‌وگو تربیت کند. سخنرانی یک ابزار پیام‌رسانی است که می‌تواند با گفت‌وگو خاتمه‌ پیدا کند. آن چه که اکنون هم در بین نامزدهای انتخاباتی در فضای مجازی مرسوم است، می‌تواند کمک‌کننده باشد و مفید واقع شود ولی باید کاری کنیم این فرهنگ پرسش و پاسخ و گفت‌وگو استمرار پیدا کند و بعد از انتخابات هم گفت‌وگو داشته باشیم‌ تا ناملایماتی که وجود دارد کاهش و این ارتباط و همبستگی اجتماعی افزایش پیدا کند. به نظر من امروزه دسته‌ای از افراد به‌سمت سکوت و گوشه‌نشینی می‌روند و دسته‌ای به سمت گفت‌وگو. افراد فرهیخته جامعه با توجه به فضای بداخلاقی‌هایی که در جامعه شکل می‌گیرد، گوشه‌نشینی را انتخاب می‌کنند و کمتر در مجامع عمومی حضور پیدا کرده و کمتر به ارائه نظرات و ایده‌هایشان می‌پردازند اما جامعه ما چاره‌ای جز گفت‌وگو ندارد و باید از این مسیر گفت‌و‌گو حرکت کرده  و مشکلاتمان را حل کنیم. اگر نخبگان و فرهیختگان در عرصه جامعه گفت‌وگو نکنند، جامعه دچار آسیب‌های زیادی می‌شود و شاید بتوان گفت به نوعی رفتار‌های غیراخلاقی شکل می‌گیرد. گفت‌وگو با کسانی که متفاوت از ما فکر می‌کنند اتفاق می‌افتد. اگر با افرادی که هم‌عقیده و هم‌فکر ما هستند صحبت کنیم در واقع گفت‌و‌گویی شکل نمی‌گیرد و هنگامی مصداق پیدا می‌کند که سلایق، نظرات و تفکرات مختلف کنار هم بنشینند و در یک فضای چالشی شکل بگیرد. باید از نخبگان جامعه استفاده کنیم تا بیایند و با یکدیگر به گفت‌وگو بپردازند و فضای جامعه را به سمت پرسش و پاسخ پیش ببرند. تا زمانی که ما گفت‌وگو محور نباشیم آسیب‌های زیادی را به داخل جامعه تزریق می‌کنیم و نه تنها مشکلات فعلی را حل نمی‌کنیم بلکه به تعداد آنها اضافه نیز می‌کنیم. اساساً زندگی اجتماعی بدون گفت‌وگوی افراد با یکدیگر معنایی ندارد. زمانی که افراد به مشکل می‌خورند تنها از راه گفت‌وگو است که می‌توانند به راه‌حل دست  پیدا کنند. در گفت‌وگو افراد به راه حل‌هایی می‌رسند که شاید به تنهایی هرگز به آن راه‌ها نرسند.

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7660/10/580326/1
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها