آغاز پایان اسرائیل
خالد قدومی
نماینده جنبش حماس در ایران
یکشنبه روز حسابرسی بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی بود و دوران حکمرانی و پادشاهیاش بر اسرائیل پس از 12 سال و در پی بحرانهای سیاسی مختلفی که مهمترین آنها ناتوانی و شکستش در برابر نیروهای مقاومت فلسطین بود، به پایان رسید.
اکنون دو روز است که «نفتالی بنت» که تنها 7 کرسی از 120 کرسی کنست را در اختیار دارد و در دولت «نتانیاهو» در حد رئیس دفتر وی در خدمتش بود و در وزارتخانههای مختلف حضور داشت، قدرت را بهدست گرفته است. اما ائتلافی که او ریاست آن را دردست دارد، همانند کوکتل مولوتفی است که بسرعت شعله گرفته و سپس خاموش میشود. این دولت را میتوان سستترین دولتی دانست که در عمر 73 ساله رژیم صهیونیستی وجود داشته است. تنها چیزی که باعث شکلگیری این ائتلاف شده است، نفرت مشترک آنان از نتانیاهو و تلاش برای برکناری او و دور کردنش از عرصه سیاسی صهیونیستها بوده است.
دولت «بنت-لاپید» که «بنت» رهبر حزب دست راستی «یمینا» در دو سال نخست از دوران 4 ساله نخستوزیری و «یائیر لاپید» رهبر حزب «یش عتید» دو سال آخر آن را هدایت خواهند کرد، تغییرات زیادی را در کادر رهبری اسرائیل ایجاد کرده است. طوری که در آن راستگرایان تندرو جایگزین راستگرایان میانه رو شده و مذهبیها جایگزین لائیکها شدهاند. رویدادی که باعث میشود اسرائیل در دوران «بنت» به طور رسمی بهعنوان یک دولت نژادپرست شناخته شود. درواقع نباید تفاوتی بین نتانیاهوی نژادپرست با رئیس دفتر نژادپرستش قائل بود. این نژادپرستی را میتوان از لابلای سخنان «عومر بارلیف»، وزیر جدید اطلاعات امنیت داخلی اسرائیل متوجه شد. او در نخستین اظهار نظرش درباره شهرک نشینان گفت که شهرک نشینان میتوانند در تمام سرزمین به هرکجا که میخواهند بروند. قطعاً این مسأله شامل قدس و منطقه الاقصی نیز میشود. بهطور خلاصه میتوان گفت از این دولت که با عنوان «تغییر» روی کار آمده نباید، انتظار تغییرات و جابه جایی مرزهایی را داشت. هرچند که انتظار نمیرود این دولت، دولتی با دوام باشد و نظرسنجیهایی که در داخل این رژیم انجام شده نیز نشان میدهد 43 درصد مردم معتقدند دولت «تغییر» به پایان کار خود نخواهد رسید. همانطور که 61 درصد مردم معتقدند روی کار آمدن «بنت» بهخاطر بلندپروازیهایش است نه بهخاطر ایدئولوژی ای که به آن پایبندی دارد.
تجربه فلسطینیها در هفت دهه گذشته نیز نشان داده است، نباید بین دولتهای رژیم صهیونیستی تفاوت زیادی قائل بود و هیچ کس در این رژیم نیست که از حق و حقوق فلسطینیها حمایت کند. تمامی اجزای سیاسی تشکیل دهنده این رژیم آمیخته با وزارت امنیت آن است. این وزارتخانه نیز امنیت را تنها قائل به صهیونیستها میداند و مفهوم امنیت از نظر آنان، زندگی صهیونیستها روی اجساد ملت فلسطین است. در حالی که اگر دولت «تغییر» واقعاً قصد ایجاد تغییر را دارد، باید پیش از هرچیز به چند پرونده رسیدگی کند که اولین آنها پرونده شهرکهای صهیونیستی غیر قانونی است که«نتانیاهو» در قالب یک قانون آن را برای نخستوزیر و دولت بعدی به میراث گذاشت. پرونده دیگری که دولت جدید برای ایجاد تغییر واقعی باید پیگیر آن باشد، بازگرداندن آرامش به مسجد الاقصی و قدس (شامل محله شیخ جراح و بطن الهوی و...) است. یعنی همان مواردی که فرماندهان جدید تاکنون غیر از ایراد سخنانی تحریکآمیز درباره آنها کاری انجام ندادهاند و اقداماتی هم که انجام دادهاند، تنها بازی انتخاباتی بوده و قدرت اجرایی نداشته است. بنابراین تا به این لحظه فلسطینیان چیزی ندیدهاند جز تقسیمات انتخاباتی داخلی و تلاش صهیونیستها برای برقراری امنیت با همان محورهایی که خود به آنها اعتقاد دارند و نه امنیتی که در آن حق و حقوق فلسطینیها در نظر گرفته شود. در این مسیر بهنظر نمیرسد حضور فهرست متحد عربی به رهبری «منصور عباس» تأثیر چندانی در وضعیت فلسطینیان داشته باشد. این فهرست جدا از جنبش اسلامی فلسطین حرکت میکند و در واقع تنها بیانگر دیدگاههای خود است که مقاومت اعتقادی به آنها ندارد و آنها را بی فایده میداند و معتقد است در جهت تمدید و ادامه حیات اشغالگران است. نیروی مقاومت حماس بر اساس تجربیات متعددی که بهدست آورده است، (جدا از کسانی که در اسلو شرکت کردند یا افرادی که در تغییر دولتهای اشغالگر مشارکت داشتند) معتقد است، مسیری که فهرست عربی متحد در حال پیمودن آن است، مسیری بیهوده است و خیری برای ملت فلسطین ندارد. بلکه برعکس نه تنها باعث تضییع حقوق فلسطینیها میشود، که باعث توجیه چهره مجرمانه اشغالگران شده و آنها را طیفی نشان میدهد که به روش دموکراتیک عمل میکنند و به همه احزاب اجازه مشارکت در انتخابات میدهد. در حالی که این امر هم اکنون در پایینترین سطح خود است.
در نقطه مقابل این گروه نیروهای مقاومت فلسطین هستند که با جان و مال و مشارکت میدانی از طریق راهپیماییها و بویژه با رویاروییهای اخیر و انتفاضه ماه مبارک رمضان، رأی قاطع خود را در بایکوت اشغالگران اعلام کردهاند.
با چنین مقاومتی بوده است که تمامی همایشهایی که بهدنبال تضییع حقوق فلسطینیان بودهاند، روی صخره قدس، مسجد الاقصی و مقاومت خرد و نابود شد. نادیده انگاری حقوق فلسطینیان و ریختن خون آنها دیگر کافی است و بدانید که سودی برای صهیونیستها ندارد چرا که ملت فلسطین مقاومت شجاعانهاش را ادامه میدهد و خواهان احقاق حقوق خونهای پاکی است که بر زمین ریخته شده است. حقوق ملت فلسطین نمیتواند پایمال بماند. ما آمادهایم تا هر لحظه وارد میدان نبرد با اشغالگران و متجاوزان صهیونیستی برای دفاع از حقوق و مقدسات خود شویم.
زمان ظلم و جرایمی که اسرائیل بر ملت مظلوم ما اعمال میکرد به پایان رسیده و شمارش معکوس پایان عمر رژیم صهیونیستی شروع شده است. امروز روز آغاز پایان اسرائیل است.
نماینده جنبش حماس در ایران
یکشنبه روز حسابرسی بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی بود و دوران حکمرانی و پادشاهیاش بر اسرائیل پس از 12 سال و در پی بحرانهای سیاسی مختلفی که مهمترین آنها ناتوانی و شکستش در برابر نیروهای مقاومت فلسطین بود، به پایان رسید.
اکنون دو روز است که «نفتالی بنت» که تنها 7 کرسی از 120 کرسی کنست را در اختیار دارد و در دولت «نتانیاهو» در حد رئیس دفتر وی در خدمتش بود و در وزارتخانههای مختلف حضور داشت، قدرت را بهدست گرفته است. اما ائتلافی که او ریاست آن را دردست دارد، همانند کوکتل مولوتفی است که بسرعت شعله گرفته و سپس خاموش میشود. این دولت را میتوان سستترین دولتی دانست که در عمر 73 ساله رژیم صهیونیستی وجود داشته است. تنها چیزی که باعث شکلگیری این ائتلاف شده است، نفرت مشترک آنان از نتانیاهو و تلاش برای برکناری او و دور کردنش از عرصه سیاسی صهیونیستها بوده است.
دولت «بنت-لاپید» که «بنت» رهبر حزب دست راستی «یمینا» در دو سال نخست از دوران 4 ساله نخستوزیری و «یائیر لاپید» رهبر حزب «یش عتید» دو سال آخر آن را هدایت خواهند کرد، تغییرات زیادی را در کادر رهبری اسرائیل ایجاد کرده است. طوری که در آن راستگرایان تندرو جایگزین راستگرایان میانه رو شده و مذهبیها جایگزین لائیکها شدهاند. رویدادی که باعث میشود اسرائیل در دوران «بنت» به طور رسمی بهعنوان یک دولت نژادپرست شناخته شود. درواقع نباید تفاوتی بین نتانیاهوی نژادپرست با رئیس دفتر نژادپرستش قائل بود. این نژادپرستی را میتوان از لابلای سخنان «عومر بارلیف»، وزیر جدید اطلاعات امنیت داخلی اسرائیل متوجه شد. او در نخستین اظهار نظرش درباره شهرک نشینان گفت که شهرک نشینان میتوانند در تمام سرزمین به هرکجا که میخواهند بروند. قطعاً این مسأله شامل قدس و منطقه الاقصی نیز میشود. بهطور خلاصه میتوان گفت از این دولت که با عنوان «تغییر» روی کار آمده نباید، انتظار تغییرات و جابه جایی مرزهایی را داشت. هرچند که انتظار نمیرود این دولت، دولتی با دوام باشد و نظرسنجیهایی که در داخل این رژیم انجام شده نیز نشان میدهد 43 درصد مردم معتقدند دولت «تغییر» به پایان کار خود نخواهد رسید. همانطور که 61 درصد مردم معتقدند روی کار آمدن «بنت» بهخاطر بلندپروازیهایش است نه بهخاطر ایدئولوژی ای که به آن پایبندی دارد.
تجربه فلسطینیها در هفت دهه گذشته نیز نشان داده است، نباید بین دولتهای رژیم صهیونیستی تفاوت زیادی قائل بود و هیچ کس در این رژیم نیست که از حق و حقوق فلسطینیها حمایت کند. تمامی اجزای سیاسی تشکیل دهنده این رژیم آمیخته با وزارت امنیت آن است. این وزارتخانه نیز امنیت را تنها قائل به صهیونیستها میداند و مفهوم امنیت از نظر آنان، زندگی صهیونیستها روی اجساد ملت فلسطین است. در حالی که اگر دولت «تغییر» واقعاً قصد ایجاد تغییر را دارد، باید پیش از هرچیز به چند پرونده رسیدگی کند که اولین آنها پرونده شهرکهای صهیونیستی غیر قانونی است که«نتانیاهو» در قالب یک قانون آن را برای نخستوزیر و دولت بعدی به میراث گذاشت. پرونده دیگری که دولت جدید برای ایجاد تغییر واقعی باید پیگیر آن باشد، بازگرداندن آرامش به مسجد الاقصی و قدس (شامل محله شیخ جراح و بطن الهوی و...) است. یعنی همان مواردی که فرماندهان جدید تاکنون غیر از ایراد سخنانی تحریکآمیز درباره آنها کاری انجام ندادهاند و اقداماتی هم که انجام دادهاند، تنها بازی انتخاباتی بوده و قدرت اجرایی نداشته است. بنابراین تا به این لحظه فلسطینیان چیزی ندیدهاند جز تقسیمات انتخاباتی داخلی و تلاش صهیونیستها برای برقراری امنیت با همان محورهایی که خود به آنها اعتقاد دارند و نه امنیتی که در آن حق و حقوق فلسطینیها در نظر گرفته شود. در این مسیر بهنظر نمیرسد حضور فهرست متحد عربی به رهبری «منصور عباس» تأثیر چندانی در وضعیت فلسطینیان داشته باشد. این فهرست جدا از جنبش اسلامی فلسطین حرکت میکند و در واقع تنها بیانگر دیدگاههای خود است که مقاومت اعتقادی به آنها ندارد و آنها را بی فایده میداند و معتقد است در جهت تمدید و ادامه حیات اشغالگران است. نیروی مقاومت حماس بر اساس تجربیات متعددی که بهدست آورده است، (جدا از کسانی که در اسلو شرکت کردند یا افرادی که در تغییر دولتهای اشغالگر مشارکت داشتند) معتقد است، مسیری که فهرست عربی متحد در حال پیمودن آن است، مسیری بیهوده است و خیری برای ملت فلسطین ندارد. بلکه برعکس نه تنها باعث تضییع حقوق فلسطینیها میشود، که باعث توجیه چهره مجرمانه اشغالگران شده و آنها را طیفی نشان میدهد که به روش دموکراتیک عمل میکنند و به همه احزاب اجازه مشارکت در انتخابات میدهد. در حالی که این امر هم اکنون در پایینترین سطح خود است.
در نقطه مقابل این گروه نیروهای مقاومت فلسطین هستند که با جان و مال و مشارکت میدانی از طریق راهپیماییها و بویژه با رویاروییهای اخیر و انتفاضه ماه مبارک رمضان، رأی قاطع خود را در بایکوت اشغالگران اعلام کردهاند.
با چنین مقاومتی بوده است که تمامی همایشهایی که بهدنبال تضییع حقوق فلسطینیان بودهاند، روی صخره قدس، مسجد الاقصی و مقاومت خرد و نابود شد. نادیده انگاری حقوق فلسطینیان و ریختن خون آنها دیگر کافی است و بدانید که سودی برای صهیونیستها ندارد چرا که ملت فلسطین مقاومت شجاعانهاش را ادامه میدهد و خواهان احقاق حقوق خونهای پاکی است که بر زمین ریخته شده است. حقوق ملت فلسطین نمیتواند پایمال بماند. ما آمادهایم تا هر لحظه وارد میدان نبرد با اشغالگران و متجاوزان صهیونیستی برای دفاع از حقوق و مقدسات خود شویم.
زمان ظلم و جرایمی که اسرائیل بر ملت مظلوم ما اعمال میکرد به پایان رسیده و شمارش معکوس پایان عمر رژیم صهیونیستی شروع شده است. امروز روز آغاز پایان اسرائیل است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه