مروری بر نمایش «کریملوژی» به کارگردانی رضا بهرامی
درخشش بر صحنه خلاقیت
محسن بوالحسنی
خبرنگار
نمایش «کریملوژی» به نویسندگی مهران رنجبر و کارگردانی رضا بهرامی اولین بار سال 1398 در تماشاخانه هامون روی صحنه رفت و با استقبال بسیار خوبی هم روبهرو شد. حال در فیلیمو میتوان آن را دید. در این نمایش که به عقیده بسیاری از منتقدان تئاتر، نمایشی موفق در کارنامه رضا بهرامی به حساب میآید، مجید رحمتی بهعنوان تک بازیگر، چنان درخشید که باید حساب ویژهای روی آن باز کرد و در ادامه به بخشی از ریزهکاریهای آن اشاره میکنیم. «کریملوژی» در حقیقت داستان کریم شیرهای تلخک دربار ناصرالدین شاه است. او لقب دوشابالملک را داشت و برای ناصرالدین شاه آنقدر عزیز بود که زمانی که فوت کرد، ناصرالدین شاه سه روز عزای عمومی اعلام کرد. امروز کسی نمیداند قبر او کجاست و حالا کریم شیرهای بعد از سالها به دنبال قبر خود و سؤالهای بیجوابش میگردد و این خط اصلی داستان نمایش رضا بهرامی است. همانطور که مطرح شد «مجید رحمتی» در اجرای دقیق و ظریف «کریملوژی» انگار دارد خلقالساعه کلاس بازیگری برگزار میکند و ما همراه با این همه توش و توانی که این بازیگر دارد و این همه امکان رشدی که شیوههای نمایش ایرانی برای هر بازیگری میتواند فراهم سازد، خرسند و متمرکز با قصه و راویاش پیش میرویم. اینکه ژستها و فیگورها هرچقدر هم سخت باشند، با فراگیریشان بازیگری را مثل آب خوردن میکنند؛ چون دیگر میتوان با تعریفهای ویژه نقشها و تیپها را با کمترین تغییری ارائه کرد. زنپوشی و پادشاه شدن دو مثال بارز است. جدا از توانایی بازی، مسیر دایرهوار قصههای ایرانی و شرقی و هزارتووار بودن خردهروایتها نیز جهان متن را برای مخاطب اینجاییتر میکند. انگار همه چیز باید ایرانی باشد و کارگردان نیز به ناچار در هدایت بازیگران و استفاده از تکنیکها و شیوههای نمایشها و خردهنمایشهای ایرانی در زمینه ساختار نهایی اجرا، بهرهمندی های لازم و ضروری را برده است. در این میان، میدانداری «مجید رحمتی» سخت جسورانه و خلاقانه مینماید که بتواند در هر گذری یکی از چشمهها و فنون اجرایی و بازیگری را آشکار کند. از پردهخوانی و نقالی گرفته تا روحوضی و بقالبازی و تعزیه و دیگر نکات ریز و بارزی که از او یک بازیگر تمامعیار میسازد. نکته دیگر، کارگردانی و طراحی صحنه این اثر نمایشی است که همه با هم در متن و بطنی ساده، قصد دارند صرفاً یک روایت بیشیله پیله را برای مخاطب تعریف کنند و اگر چه در عین پرداخت مدرن، نگاهی نیز به سنت دارد اما اجازه نمیدهد این تکنیکها از کار بیرون بزند. با این حال به نظر میرسد متن در «کریملوژی» جاهایی به بیراهه میرود و از منطق و جهان درونی کریم شیرهای دور میشود. هرچند هدفبازی با کلمات است و نویسنده میخواهد نقد روشنگرانه بکند اما این خلاف آمد این همه سادگی است که دارد همه چیز را به زیبایی تمام نمایان میسازد و دیگر نیازی به لفاظی و بازی با کلمات نیست که ما اصطلاحات سیاسی و فلسفی را به هنرمندی بچسبانیم که شاید اصلاً این چیزها به گوشش نخورده باشد.
«کریملوژی»
نویسنده: مهران رنجبر
کارگردان: رضا بهرامی
بازیگر: مجید رحمتی
خبرنگار
نمایش «کریملوژی» به نویسندگی مهران رنجبر و کارگردانی رضا بهرامی اولین بار سال 1398 در تماشاخانه هامون روی صحنه رفت و با استقبال بسیار خوبی هم روبهرو شد. حال در فیلیمو میتوان آن را دید. در این نمایش که به عقیده بسیاری از منتقدان تئاتر، نمایشی موفق در کارنامه رضا بهرامی به حساب میآید، مجید رحمتی بهعنوان تک بازیگر، چنان درخشید که باید حساب ویژهای روی آن باز کرد و در ادامه به بخشی از ریزهکاریهای آن اشاره میکنیم. «کریملوژی» در حقیقت داستان کریم شیرهای تلخک دربار ناصرالدین شاه است. او لقب دوشابالملک را داشت و برای ناصرالدین شاه آنقدر عزیز بود که زمانی که فوت کرد، ناصرالدین شاه سه روز عزای عمومی اعلام کرد. امروز کسی نمیداند قبر او کجاست و حالا کریم شیرهای بعد از سالها به دنبال قبر خود و سؤالهای بیجوابش میگردد و این خط اصلی داستان نمایش رضا بهرامی است. همانطور که مطرح شد «مجید رحمتی» در اجرای دقیق و ظریف «کریملوژی» انگار دارد خلقالساعه کلاس بازیگری برگزار میکند و ما همراه با این همه توش و توانی که این بازیگر دارد و این همه امکان رشدی که شیوههای نمایش ایرانی برای هر بازیگری میتواند فراهم سازد، خرسند و متمرکز با قصه و راویاش پیش میرویم. اینکه ژستها و فیگورها هرچقدر هم سخت باشند، با فراگیریشان بازیگری را مثل آب خوردن میکنند؛ چون دیگر میتوان با تعریفهای ویژه نقشها و تیپها را با کمترین تغییری ارائه کرد. زنپوشی و پادشاه شدن دو مثال بارز است. جدا از توانایی بازی، مسیر دایرهوار قصههای ایرانی و شرقی و هزارتووار بودن خردهروایتها نیز جهان متن را برای مخاطب اینجاییتر میکند. انگار همه چیز باید ایرانی باشد و کارگردان نیز به ناچار در هدایت بازیگران و استفاده از تکنیکها و شیوههای نمایشها و خردهنمایشهای ایرانی در زمینه ساختار نهایی اجرا، بهرهمندی های لازم و ضروری را برده است. در این میان، میدانداری «مجید رحمتی» سخت جسورانه و خلاقانه مینماید که بتواند در هر گذری یکی از چشمهها و فنون اجرایی و بازیگری را آشکار کند. از پردهخوانی و نقالی گرفته تا روحوضی و بقالبازی و تعزیه و دیگر نکات ریز و بارزی که از او یک بازیگر تمامعیار میسازد. نکته دیگر، کارگردانی و طراحی صحنه این اثر نمایشی است که همه با هم در متن و بطنی ساده، قصد دارند صرفاً یک روایت بیشیله پیله را برای مخاطب تعریف کنند و اگر چه در عین پرداخت مدرن، نگاهی نیز به سنت دارد اما اجازه نمیدهد این تکنیکها از کار بیرون بزند. با این حال به نظر میرسد متن در «کریملوژی» جاهایی به بیراهه میرود و از منطق و جهان درونی کریم شیرهای دور میشود. هرچند هدفبازی با کلمات است و نویسنده میخواهد نقد روشنگرانه بکند اما این خلاف آمد این همه سادگی است که دارد همه چیز را به زیبایی تمام نمایان میسازد و دیگر نیازی به لفاظی و بازی با کلمات نیست که ما اصطلاحات سیاسی و فلسفی را به هنرمندی بچسبانیم که شاید اصلاً این چیزها به گوشش نخورده باشد.
«کریملوژی»
نویسنده: مهران رنجبر
کارگردان: رضا بهرامی
بازیگر: مجید رحمتی
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه