صحنه تحولات خارجی، داخلی و نیروهای مسلح ایران از آغاز هجوم دشمن تا عملیات بیت المقدس

فتح خرمشهر لحظه تحویل سال در سرنوشت جنگ


امیر رزاق زاده
 راوی و پژوهشگر جنگ
جنگ عراق با ایران تنها مخاصمه‌ دوران جنگ سرد بود که هیچ یک از دو ابرقدرت آن را اقدامی علیه خود در عرصه‌ جهانی نمی‌پنداشت. از نظر نظام دو قطبی جهان، انقلاب اسلامی به‌دلیل ماهیت دینی و اسلامی‌اش نظام حکومتی نامتعارفی بود که با اصول حاکم بر آن نظام دوقطبی سازگاری نداشت و در صورت قدرت یافتن، قوانین ظالمانه‌ جهان را تغییر می‌داد. بازیگران مهم نظام بین‌الملل، بقای این نیروی دینی و مردمی را به زیان خودشان می‌دانستند و درصدد بودند به هر روشی مانع رشد و موفقیت آن شوند. بنابراین، نظام بین‌الملل و حکومت بعثی صدام به تعامل و همکاری با یکدیگر پرداختند و با همسو کردن اهداف‌شان در بکارگیری ابزارها و راهبردها از یکدیگر پشتیبانی می‌کردند. شکست جمهوری اسلامی ایران برای نظام بین‌الملل آرامش خاطر در حفظ وضع موجود و مشروعیت قوانین حاکم بر آن و برای عراق تأمین اهداف سرزمینی در کنار اهداف غیرمادی نظیر موقعیت برتر در منطقه و رهبری جهان عرب و ارضای جاه‌طلبی‌های صدام را در پی داشت. در عین حال، دو ابرقدرت منافع خود را در تقویت عراق و شکست یا تضعیف انقلاب اسلامی ایران می‌دیدند. در چنین اوضاعی، ارتش عراق در 31 شهریور 1359 با حمله‌ای برق‌آسا، یورش به استان‌های غربی ایران بویژه خوزستان را با اهداف از پیش تعیین‌شده آغاز کرد. جنگ ایران و عراق از نظر سیر تحولات و وقایعی که در دوره‌ زمانی مشخص رخ می‌داد، تا هنگام آزادسازی خرمشهربه چند مقطع تقسیم می‌شد. مقطع نخست، دوره‌ زمینه‌سازی عراق برای جنگ؛ مقطع دوم، یک‌ سال نخست جنگ و پیشروی نیروهای عراقی و سپس زمینگیر شدن‌شان و ناکامی ارتش ایران در آزادسازی مناطق اشغالی. مقطع سوم، پس از عزل و فرار بنی‌صدر و به‌طور مشخص، محدوده زمانی خرداد تا مهر 1360 و از آن پس تا سوم خرداد 1361 را شامل می‌شود.

مقاومت، نخستین استراتژی کشور در برابر تجاوز
توصیه‌های امام خمینی(ره) درباره‌ ضرورت ایستادگی مردم و نیروهای مسلح در مقابل هجوم دشمن در روزهای آغازین جنگ، سبب شد تا نیروهای سپاهی و بسیجی، مردم بومی شهرها و مناطقی که به آنها تجاوز شده بود و روحانیان مبارزی که حضور و پشتیبانی آنها گرمای بیش‌تری به جبهه‌ها می‌بخشید، به میدان‌های نبرد بشتابند، اما در این خصوص مدافعان با کمبودها و مشکلات بسیاری مواجه بودند. از مهم‌ترین کمبودهای میدان‌های نبرد، نیاز به فرمانده نظامی واحد، متعهد و کارآمدی بود که بتواند با سازماندهی و بکارگیری همه‌ منابع، نیروها و امکانات موجود و اتخاذ استراتژی نظامی مناسب، عملیات‌های مؤثری را طرح‌ریزی و اجرا کند.
در پاییز و زمستان 1359، با اینکه ایران در مقابل تجاوز همه‌جانبه‌ عراق، استراتژی دفاعی را اتخاذ کرده بود، فضای سیاسی کشور با تشنجات و درگیری‌های سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و دفتر بنی‌صدر و سایر گروه‌های مؤتلف وی، بشدت بحرانی شده بود. وقوع حوادث مشکوک در بسیاری مناطق کشور، افزایش هیجان‌ها و دشمنی‌ها را در همه‌ سطوح و اقشار جامعه برانگیخت. اتخاذ سیاست‌های ستیزه‌گرایانه، ناهماهنگ و مقابله‌جویانه‌ بنی‌صدر رئیس‌جمهوری و فرمانده کل قوا، در برابر امام خمینی(ره) و سیاست‌های نظام، از ابتدای جنگ تشتت و شکاف در اداره‌ امور کشور پدید آورد و بدیهی بود که بر مقاومت مردم و نیروهای مسلح در جبهه‌های جنگ تأثیر منفی می‌گذاشت. وجود اختلاف و تفرقه از مرحله‌ تصمیم‌‌گیری تا مرحله‌های اجرایی در امور سیاسی، دفاعی و نظامی کشور موجب نابسامانی و بی‌ثباتی در داخل کشور و بی‌تحرکی و رکود در میدان‌های نبرد می‌شد. این وضع تا انتهای خرداد ادامه داشت اما از آن به بعد وارد شرایط جدیدی شد که با بررسی سیر تحولات 9 ماهه‌ سال 1360، می‌توان وضعیت بحرانی کشور در این دوره را بخوبی دریافت.
در نیمه دوم سال 1359 با وجود گسترش ابعاد جنگ دفاعی ایران در مقابل تجاوز همه‌جانبه‌ عراق، اوضاع سیاسی کشور بشدت متشنج و بحرانی شد و ناگزیر نیروهای مسلح را تحت تأثیر قرار داد. در چنین اوضاعی، همه در انتظار اقدامات ارتش و فرمانده کل قوای مسلح، یعنی ابوالحسن بنی‌صدر بودند. بنی‌صدر تلاش اصلی خود را به کسب پیروزی در جنگ معطوف کرد تا موقعیت سیاسی خود را بهبود بخشد. وی برای رسیدن به قدرت مطلق در کشور، موانعی استوار در برابر خود می‌دید: امام، مجلس، دولت و نیروهای انقلابی. به همین دلیل با وجود کوشش‌های بسیار مؤثر نیروهای انقلابی و مردمی در جنگ، وی از بکارگیری آنان امتناع می‌کرد، زیرا اهمیت یافتن حضور نیروهای مردمی در میدان‌های نبرد، با تبلیغات سوء وی علیه آنان مبنی بر اینکه کارایی لازم را در یک جنگ بزرگ ندارند، منافات داشت. وی می‌پنداشت در صورت کسب پیروزی نظامی، با قدرتی که به دست خواهد آورد، نیروهای خط امام را از ساختار حکومت حذف می‌کند و در صورت ناکامی نیز با شانه خالی کردن از مسئولیت، به‌ طور طبیعی شکست را متوجه ارتش می‌کند.
در شش ماهه‌ اول جنگ، یعنی از 31 شهریور تا 26 اسفند 1359، چهار عملیات بزرگ به فرماندهی بنی‌صدر طرح‌ریزی شد که همه‌ آنها به شکست انجامید. بنی‌صدر که تلاش‌های نظامی‌اش برای آزادسازی مناطق اشغالی نتیجه‌ای دربرنداشت، درصدد برآمد با تشدید بحران‌های داخلی به موفقیت‌های سیاسی دست یابد که با این شیوه هم شکست در جبهه‌های جنگ را پوشش دهد، هم قدرت خود را در داخل تثبیت کند. در شش ماه اول سال 1360، حوادث ناگوار بسیاری در کشور به وقوع پیوست که نیروهای مسلح را نیز تحت تأثیر قرار داد. در همین حال با وجود تشدید بحران داخلی که نتیجه‌اش، ناامنی عقبه‌های استراتژیک جنگ بود و وقت و توان شمار فراوانی از نیروهای سپاه و بسیج را معطوف خود می‌کرد، رهبر نظام بر اصل ادامه‌ جنگ تأکید می‌کردند. امام خمینی با اولویت‌بندی مصالح کشور، مهم‌ترین موضوع کشور را جنگ در مقابل دشمن اشغال‌گر میهن اسلامی ایران می‌دانستند. پس از جبهه‌گیری آشکار رئیس‌جمهوری در برابر انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران، امام خمینی آخرین اتمام حجت‌شان را در 19 خرداد به او اعلام کردند و مقاومت در برابر قانون و مصوبات مجلس را دیکتاتوری نامیدند و به صراحت به تشنج‌آفرینان هشدار دادند. هشدارهای صریح حضرت امام خمینی، تأثیری در افکار و مواضع بنی‌صدر نگذاشت و وی برخلاف انتظار، مردم را به مقاومت و پایداری در برابر نظام تشویق کرد. روز بعد (20 خرداد 1360) امام خمینی با استناد به بندهای 110 قانون اساسی مبنی بر نصب و عزل فرماندهان عالی‌رتبه‌ نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران و فرماندهی کل قوا ـ‌ که از وظایف و اختیارات رهبری انقلاب است ـ با صدور حکمی، در یک جمله بنی‌صدر را از فرماندهی نیروهای مسلح کشور عزل کرد. مجلس شورای اسلامی نیز در اواخر خرداد سال 1360 وی را به‌دلیل عدم کفایت سیاسی از سمت ریاست جمهوری اسلامی خلع کرد.
هنگامی که بنی‌صدر از مقام ریاست‌جمهوری برکنار شد، برنامه‌ مخالفان خط امام که هدف‌شان انحلال یا ادغام نهادهای انقلابی بویژه سپاه بود و در رأس حاکمیت قرار داشتند، مختل شد و در زمانی که کشور با مشکلات امنیتی بسیاری مواجه بود و سازمان یا وزارتخانه‌ای مشخص و مقتدر در امور دفاعی و امنیتی نداشت، سپاه پاسداران بنا بر ضرورت و به منظور تحقق فرمان حضرت امام خمینی برای برقراری امنیت و دفاع از کشور وارد عمل شد. به هر رو، عملیات فرمانده کل قوا، خمینی روح خدا در 21 خرداد 1360 با هجوم نیروهای خودی از سه محور به قوای دشمن با موفقیت انجام شد. پیروزی در این عملیات با تاکتیک جدید و بی‌سابقه‌ آن، تصورات موجود مبنی بر به بن‌بست رسیدن و سقوط قریب‌الوقوع نظام جمهوری اسلامی ایران را درهم شکست و امکان عبور از مرحله‌ بحران سیاسی با این پیروزی نظامی، فراهم شد.
طراحی عملیات‌ زنجیره‌ای از سال دوم جنگ
در سال دوم جنگ جبهه‌ متحد مخالف نظام هم‌چنان بر دشمنی و خشونت خود می‌افزود. اواخر شهریور 1360، مخالفان با اقداماتی نظیر تظاهرات گسترده با حضور همه‌ نیروهای اجرایی و عملیاتی و هواداران تشکیلاتی، مرحله‌ جدیدی از فعالیت‌های خصمانه‌شان را در آستانه‌ انتخابات دوره سوم ریاست‌جمهوری آغاز کردند، اما با وجود تلاش فراوان نتوانستند در برگزاری آن وقفه‌ای ایجاد کنند. بنابراین شرایط سیاسی در مدار انتخاب رئیس قوه مجریه و تشکیل دولت جدید قرار گرفت. به‌دنبال مهیا شدن شرایط سیاسی کشور، بستر و زمینه لازم به‌منظور پیشبرد اهداف و اقدامات نظامی نیز فراهم شد. در همین خصوص برای ادامه‌ کار نظامیان با هدف مقابله با دشمن لازم بود استراتژی مشخصی برای جنگ تعیین شود که طراحی عملیات، تهیه‌ مقدمات و سایر امور بر آن اساس انجام شود. فرماندهان نیروهای مسلح ایران در سال دوم جنگ به این نتیجه رسیدند که باید استراتژی جنگ تعیین شود. این مقطع، یکی از درخشان‌ترین دوره‌های جنگ است. در واقع، در این زمان، اجماع فکری کامل در بین تصمیم‌گیرندگان نظامی و سیاسی کشور برای بیرون راندن ارتش متجاوز پدید آمد؛ هدفی که برای تأمین آن، از عوامل مؤثری استفاده شد. مهم‌ترین تحول نظامی ایران در آغاز سال دوم جنگ، موفقیت در عملیات ثامن‌الائمه بود که به شکست حصر آبادان انجامید. بنابراین، تحرکی در عرصه‌ سیاست خارجی کشور پدید آمد. این تحرک پس از پیروزی ایران در عملیات شکستن حصر آبادان نیرومندتر و گسترده‌تر شد و در دولت بعدی نیز ادامه یافت.
این عملیات زمینه‌ لازم را برای شکل‌گیری و تدوین استراتژی جنگ با هدف آزادسازی مناطق اشغالی فراهم کرد. این استراتژی که از رهنمودهای حضرت امام خمینی(ره) الهام گرفته بود، با بسترسازی هم‌زمان سیاستمداران و نظامی‌ها در مراکز سیاستگذاری و تصمیم‌گیری و به‌دنبال اجرای موفقیت‌آمیز عملیات‌ محدود با شیوه و سبک جدید، آغاز شد و به نتیجه‌ مطلوب رسید، زیرا پس از عملیات ثامن‌الائمه(ع) استراتژی نظامی و عملیاتی و نیز تاکتیک‌های نظامی ایران دگرگون شد. در این زمان، تحولات مثبت سیاسی بر سیر تحولات نظامی اثر گذاشت، آثار تحولات خوشایند سیاسی ـ نظامی بتدریج در حوزه‌ نظامی نمایان شد. سپاه پاسداران از یک سو با افزایش حضور نیروهای مردمی، تلاش‌ جدیدی را برای گسترش سازمان رزم آغاز کرد و از سوی دیگر، فرماندهان ارتش و سپاه استراتژی آزادسازی مناطق اشغالی را طرح‌ریزی کردند.
در گام‌های بعدی نیز بدین ترتیب اقدام شد: در وضعیت مورد نظر، فرماندهان عالی‌رتبه‌ نظامی و مسئولان سیاسی کشور اتفاق نظر داشتند که جنگ لزوماً باید از طریق اقدامات نظامی حل شود و در آن زمان که ایران عملاً در موضع ضعف قرار گرفته بود، هیچ فرضیه‌ غیر نظامی برای حل مشکل جنگ وجود نداشت و هیچ قدرتی در جهان از تجاوز عراق به جمهوری اسلامی نگران نبود، بلکه قدرت‌های جهان برای حفظ موقعیت متجاوز، متقابلاً تضعیف جمهوری اسلامی را دنبال و همواره از عراق حمایت می‌کردند.
پس از اجرای موفقیت‌آمیز عملیات ثامن‌الائمه(ع) که فقط یک شبانه‌روز طول کشید، چند نفر از فرماندهان عالی‌رتبه‌ نظامی ارتش و سپاه که با یک هواپیمای سی-130 از خوزستان به تهران بازمی‌گشتند، بر اثرسقوط هواپیما به شهادت رسیدند. با شهادت فرماندهان عالی‌رتبه‌ نظامی تغییراتی در کادرهای فرماندهی سپاه و ارتش ایجاد شد.
وحدت بیش از پیش نیروهای مدافع کشور
در وضعیت جدید مسئولیت سپاه در جنگ بسیار مهم بود و تحول در رأس ارتش با فرماندهی سرهنگ علی صیاد شیرازی در نیروی زمینی ارتش ایجاد شده بود و هماهنگی فوق‌العاده‌ وی و ستادش با سپاه این مسئولیت را سنگین‌تر می‌کرد. تعیین استراتژی جدید نظامی؛ تعیین مناطق عملیاتی؛ حفظ ابتکار عمل در نبردها؛‌ چگونگی گسترش سازمان سپاه برای جذب بیش‌تر نیروهای مردمی؛ مقابله‌ اساسی با دشمن و تفکیک و تبیین نقش سپاه و ارتش، از جمله مواردی بود که بخوبی پیگیری شدند و به سرانجامی مطلوب رسیدند.بر اثر شکسته شدن حصر آبادان و انتصاب فرماندهان جدید، روح تازه و یگانه‌ای در کالبد قوای مسلح دمیده شد و با اتحاد و انسجام رزمندگان اسلام، مردم و مسئولان نظام به توان دفاعی ـ نظامی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران بسیار امیدوار شدند.
برای نزدیکی، همدلی و همکاری بیش‌تر میان رزمندگان اسلام نیز هم‌زمان با دوران جدید، فعالیت‌های فراوانی بویژه در ارتش برای بکارگیری تاکتیک‌های جدید انجام شد. در این زمان، با توجه به یکدست شدن حاکمیت و اطمینان خاطر از فضای امنیت داخلی و یگانگی نیروهای مسلح و عزم آنان برای مقابله جدی با دشمن، مردم با اشتیاق فراوان به جبهه‌های جنگ روی آوردند تا با پیروزی‌های خود، آینده دیگری را برای کشور رقم زنند.
برای تبیین استراتژی جدید، جلسه‌های متعددی با حضور فرماندهان جدید ارتش و مسئولان سپاه برگزار شد. اهداف اجرایی این استراتژی مدون عبارت بود از:
تعیین اهداف پلکانی برای رسیدن به هدف نهایی که دفع تجاوز دشمن و آزادسازی همه سرزمین‌های اشغال‌شده از چنگال دشمن و انهدام ماشین جنگی و سازمان ارتش عراق بود. برای رسیدن به اهداف یاد شده، این موضوعات اساسی مدّ نظر قرار گرفت تا با مشارکت و انسجام هر چه بیش‌تر نیروهای مردمی، سپاه و ارتش انجام گیرد: طرح‌ریزی عملیات‌هایی به منظور انهدام سازمان جنگی ارتش بعثی و کاهش توان نظامی دشمن و آزادسازی بخش‌هایی از سرزمین‌های اشغالی و آزادسازی نیروهای خودی از خطوط پدافندی طولانی و امکان ایجاد تمرکز قوا برای اجرای عملیات بعدی در مناطق اشغال‌شده‌ کشور و کسب آمادگی لازم برای طرح‌ریزی حمله‌ تعیین‌کننده‌ نهایی.
عملیات‌ پی‌در‌پی استراتژی جنگی ایران
برای طرح‌ریزی این استراتژی در مرحله‌ جدید، دو اصل در نظر گرفته شد: اول اینکه عملیات‌ها پیوسته و پشت سر هم انجام شود و وقفه‌ آن کوتاه باشد؛ دوم، در هر عملیات جدید، توان رزمی 2 تا 3 برابر نفرات عملیات قبلی افزایش یابد. براساس این استراتژی، طراحان جنگ سپاه و ارتش برای رسیدن به اهداف یادشده، مقرر کردند 12 طرح با نام سلسله طرح‌های «کربلا» تهیه شود که در آنها تناسب توان نیروهای مسلح با ظرفیت مورد نیاز منطقه‌ عملیاتی و وضعیت زمین از نظر‌ نظامی و اهمیت عملیاتی در نظر گرفته شود. طرح‌های تهیه‌ شده برای بررسی به شورای عالی دفاع فرستاده شد و پس از کارشناسی‌های لازم، تعدادی از این طرح‌ها با تصویب اعضای شورا، آماده‌ ابلاغ شد.
در واقع همه‌ تحرکاتی که از این زمان تا یک ‌سال بعد انجام شد، در چارچوب استراتژی جدید و بر پایه‌ آن طرح‌ها بود. تعیین استراتژی جنگ سبب شد که نیروهای مسلح بتوانند طراحی خوب، منظم، مرتب و همراه با آینده‌نگری داشته باشند.
پس از مطرح شدن مباحث گوناگون میان فرماندهان سپاه و ارتش، ظرف مدت پنج ماه عملیات طریق‌القدس و فتح المبین به‌عنوان اولین و دومین گام از سلسله عملیات‌های کربلا در منطقه‌ دشت آزادگان با هدف آزادسازی شهر بستان و بیش از 70 روستای آن منطقه و همچنین سرزمین‌های غرب دزفول، اندیمشک، شوش و کرخه طراحی و اجرا شد.
عملیات کربلای 3 یا به تعبیری دیگر الی‌بیت المقدس که از نظر نظامی، سیاسی و تبلیغاتی اهمیت بسیار زیادی داشت، نقطه اوج فعالیت‌های نظامی مقطع آزادسازی مناطق اشغالی بود. تقارن این عملیات با رخدادهای داخلی و خارجی کشور بر اهمیت این نبرد افزود. وضعیت داخلی کشور با انهدام بقایای اعضای گروه‌های ضد انقلاب بتدریج رو به بهبود و ثبات پیش می‌رفت. اوضاع منطقه خاورمیانه نیز به‌دلیل نگرانی امریکا از نتایج ناشی از پیروزی ایران بر عراق، به گونه‌ای آشکار ملتهب بود، ضمن اینکه مناسبات اعراب و رژیم اشغالگر قدس در وضعیت حساسی قرار داشت و احتمال حمله اسرائیل به جنوب لبنان متصور بود. در چنین شرایطی بود که عملیات سرنوشت ساز«الی بیت‌المقدس» رقم خورد و با رهبری امام، همت فرماندهان و رزمندگان اسلام خرمشهرآزاد و معادلات داخلی و خارجی دگرگون شد و مرحله جدیدی از تاریخ سیاسی- نظامی کشور در چند سده اخیر را خلق کرد.

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7635/15/577772/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها