نگاهی به رمان مشهور «نیکوس کازانتزاکیس»
با «زوربا» زندگی را طور دیگری ببینید
مریم شهبازی
خبرنگار
«زوربای یونانی» نوشته «نیکوس کازانتزاکیس»، نویسنده یونانی است. اثر مشهوری که تنها دو شخصیت اصلی دارد؛ جوانی سیوپنجساله و مردی دنیا دیده که سن و سالی از او گذشته.
داستان از جایی شروع میشود که این جوان، مردی که حتی اسم او را نمیدانیم تصمیم به سفر میگیرد. آنقدر غرق کتاب شده که حالا میخواهد خودش را بیرون بکشد و چه چیزی بهتر از بهانه راهاندازی معدن زغالسنگ قدیمیاش در یونان، در شهر دورافتاده «کرت». راهی بندر میشود. کشتی تأخیر دارد. باران میبارد، سری به کافه میزند تا نوشیدنی گرمی بگیرد. آنجاست که سروکله «الکسیس زوربا» پیدا میشود؛ با چربزبانی او را مجاب میکند که استخدامش کند. وسایل زیادی همراه ندارد، تنها یک ساز! همان اول شرط میکند برای انجام هر کاری گوشبهفرمان است جز ساززدن. اینیکی باید به میل خودش باشد. زوربا به دل جوان مینشیند؛ او که درباره بودا مطالعه میکند و در جستوجوی حقیقت است با این مرد عجیب که حالا وعده همراهیاش را داده بهسوی کرت روانه میشوند.
آنچه زوربای یونانی را تبدیل به اثری شاخص کرده به طی این مسیر دونفره بازمیگردد و نگاه خاص زوربا به زندگی و هستی. و البته برخورداری رمان از لایههای پنهان متعدد جامعهشناختی، روانشناختی، مردمشناسی و.... دیالوگهایی که در ماجراهای پیش رو ردوبدل میشوند هرکدام در حکم تلنگری برای ما، انسانهای خسته از شرایط روزگارمان است. اگر فرصتی برای گفتوگو با اهالی کتاب بیابید، از مترجم تا نویسنده.
اغلب آنها زوربای یونانی را یکی از اثرگذارترین خواندههای زندگی خود عنوان میکنند. ورود این نوشته «نیکوس کازانتزاکیس» به کتابفروشیهای کشورمان ابتدا با ترجمه زندهیاد محمدقاضی و کمی بعدتر هم زندهیاد محمود مصاحب از مترجمان نامی کشورمان اتفاق افتاد. اگر آن را پیشتر نخواندهاید، برای احوال این روزها کتاب خوبی است؛ اگر هم خواندهاید باز هم میتوانید سری به زوربا و جوان این داستان بزنید؛ آنهم با نسخه صوتیاش که به گویندگی «آرمان سلطانزاده» در دسترس قرارگرفته است.
بعد از خواندن یا گوش سپردن به این کتاب، زندگی را جور دیگری خواهید دید، بویژه آن گفتهاش که مصداقی از ناخوشاحوالی این روزهای جهان است و تصاویر دلخراشی که از درگیریهای خونین در نوار غزه میبینیم؛ آنجا که زوربا میگوید: «تا موقعی که وطنهای جداگانه وجود دارد، افراد بشر مانند حیوانی وحشی زندگی میکنند.» اما زحمت کسب اطلاعاتی درباره «نیکوس کازانتزاکیس» با خودتان و هزینهاش کمی گشت وگذار در موتورهای جستوجوگر اینترنتی. در ضمن سینمای کلاسیک هم اقتباسی از نوشته این نویسنده یونانی به یادگار دارد که البته خلاصهای از کتاب را شامل میشود. با زوربا همراه شوید و زندگی را دلپذیرتر ببینید.
خبرنگار
«زوربای یونانی» نوشته «نیکوس کازانتزاکیس»، نویسنده یونانی است. اثر مشهوری که تنها دو شخصیت اصلی دارد؛ جوانی سیوپنجساله و مردی دنیا دیده که سن و سالی از او گذشته.
داستان از جایی شروع میشود که این جوان، مردی که حتی اسم او را نمیدانیم تصمیم به سفر میگیرد. آنقدر غرق کتاب شده که حالا میخواهد خودش را بیرون بکشد و چه چیزی بهتر از بهانه راهاندازی معدن زغالسنگ قدیمیاش در یونان، در شهر دورافتاده «کرت». راهی بندر میشود. کشتی تأخیر دارد. باران میبارد، سری به کافه میزند تا نوشیدنی گرمی بگیرد. آنجاست که سروکله «الکسیس زوربا» پیدا میشود؛ با چربزبانی او را مجاب میکند که استخدامش کند. وسایل زیادی همراه ندارد، تنها یک ساز! همان اول شرط میکند برای انجام هر کاری گوشبهفرمان است جز ساززدن. اینیکی باید به میل خودش باشد. زوربا به دل جوان مینشیند؛ او که درباره بودا مطالعه میکند و در جستوجوی حقیقت است با این مرد عجیب که حالا وعده همراهیاش را داده بهسوی کرت روانه میشوند.
آنچه زوربای یونانی را تبدیل به اثری شاخص کرده به طی این مسیر دونفره بازمیگردد و نگاه خاص زوربا به زندگی و هستی. و البته برخورداری رمان از لایههای پنهان متعدد جامعهشناختی، روانشناختی، مردمشناسی و.... دیالوگهایی که در ماجراهای پیش رو ردوبدل میشوند هرکدام در حکم تلنگری برای ما، انسانهای خسته از شرایط روزگارمان است. اگر فرصتی برای گفتوگو با اهالی کتاب بیابید، از مترجم تا نویسنده.
اغلب آنها زوربای یونانی را یکی از اثرگذارترین خواندههای زندگی خود عنوان میکنند. ورود این نوشته «نیکوس کازانتزاکیس» به کتابفروشیهای کشورمان ابتدا با ترجمه زندهیاد محمدقاضی و کمی بعدتر هم زندهیاد محمود مصاحب از مترجمان نامی کشورمان اتفاق افتاد. اگر آن را پیشتر نخواندهاید، برای احوال این روزها کتاب خوبی است؛ اگر هم خواندهاید باز هم میتوانید سری به زوربا و جوان این داستان بزنید؛ آنهم با نسخه صوتیاش که به گویندگی «آرمان سلطانزاده» در دسترس قرارگرفته است.
بعد از خواندن یا گوش سپردن به این کتاب، زندگی را جور دیگری خواهید دید، بویژه آن گفتهاش که مصداقی از ناخوشاحوالی این روزهای جهان است و تصاویر دلخراشی که از درگیریهای خونین در نوار غزه میبینیم؛ آنجا که زوربا میگوید: «تا موقعی که وطنهای جداگانه وجود دارد، افراد بشر مانند حیوانی وحشی زندگی میکنند.» اما زحمت کسب اطلاعاتی درباره «نیکوس کازانتزاکیس» با خودتان و هزینهاش کمی گشت وگذار در موتورهای جستوجوگر اینترنتی. در ضمن سینمای کلاسیک هم اقتباسی از نوشته این نویسنده یونانی به یادگار دارد که البته خلاصهای از کتاب را شامل میشود. با زوربا همراه شوید و زندگی را دلپذیرتر ببینید.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه