خاطرات یک دیپلمات

روایت گمشده




فاروق الشرع / وزیر خارجه سابق سوریه
مترجم: حسین جابری انصاری

فریبکاری فرستاده امریکا
آنچه حبیب [از اسرائیلی‌ها برای ما] نقل کرد، فریبی بیش نبود که از بهانه‌ها عبور می‌کرد، چه این بهانه تلاش برای ترور سفیر اسرائیل در لندن باشد، یا تلاش برای انفجار مین در جنوب لبنان. گفته‌های او دروغی با دقت هماهنگ شده با اسرائیلی‌ها بود. برنامه‌ریزی از قبل، برای تهاجم به لبنان رازی فاش شده توسط رسانه‌های اسرائیلی بود و هیگ وزیر خارجه امریکا نیز مقدمه‌سازی برای آن را با سخنرانی خود انجام داد که لبنان را سکویی برای کار به منظور اخراج سوریه و فلسطینی‌ها از این کشور دانست. از همین رو اقدام جنگنده‌های اسرائیلی در ۹ و ۱۰ ژوئن به بمباران باتری‌ موشک‌ها و واحد‌های موشکی سوریه در دره بقاع لبنان، هم غافلگیرکننده نبود.
حبیب در تاریخ ۹ ژوئن ۱۹۸۲، طی دو جلسه با رئیس‌جمهوری اسد ملاقات کرد. حبیب در این ملاقات‌ها مدعی بود اسرائیلی‌ها به او گفته‌اند نمی‌خواهند با سوریه بجنگند و پیشنهاد اسرائیل، خروج نیروهای سازمان آزادیبخش [فلسطین] تا محدوده چهل کیلومتری مرزهای شمالی اسرائیل است و از سوریه می‌خواهند با به کارگیری نفوذ خود در سازمان آزادیبخش، انجام این موضوع را تسهیل کند. رئیس‌جمهوری اسد پاسخ داد اسرائیل اکنون ۴۰ کیلومتر مورد ادعا را پشت سر گذاشته و در حال حمله به نیروهای سوری است و امروز بمبارانی علیه پایگاه‌های موشکی ما انجام داده که ۹۰ جنگنده اسرائیلی در آن مشارکت داشته‌اند. اسرائیل همچنین به منطقه الشوف و ارتفاعات لبنان حمله می‌کند، با اینکه فداییان [فلسطینی] در این مناطق حضور ندارند و اساساً این مناطق خارج از محدوده ۴۰ کیلومتری مورد ادعای اسرائیل است که مدعی اند می‌خواهند آن را از نیروهای فلسطینی تخلیه کنند. اسد اضافه کرد: اسرائیلی‌ها به سمت جاده بیروت - دمشق در حال پیشروی هستند و ما به آنها اجازه نخواهیم داد، هر چقدر برایمان هزینه داشته باشد. ما به هیچ‌وجه مانع فداییان برای آتش باری [علیه اسرائیل] نمی‌شویم و آنکه از مرزها با اسرائیل حفاظت می‌کند سوریه نیست و نمی‌پذیریم اسرائیل امری را بر ما تحمیل کند که آن را قبول نداریم. ممکن نیست ما به فلسطینی‌ها فشار بیاوریم و پایگاه‌های آنها را از مرز دور کنیم. هدف، تحمیل اراده اسرائیل بر سوریه است و اجازه نخواهیم داد این هدف تحقق یابد.
حبیب روز بعد یعنی ۱۰ ژوئن ۱۹۸۲ بازگشت و با رئیس‌جمهوری اسد ملاقات و اعلام کرد اسرائیلی‌ها آماده آتش بس هستند، اما نمی‌خواهند این موضوع با عقب نشینی تا منطقه ۴۰ کیلومتری همراه باشد؛ در واقع حبیب آتش بسی را مطرح کرد که پس از آن، عقب نشینی اسرائیل انجام می‌شد؛ بی‌آنکه میزان عقب نشینی و زمان آن را مشخص کند. اسد در پاسخ گفت: لازم است امور اساسی که قابل مناقشه نیست با امور اجرایی که قابل داد و ستد است، در هم آمیخته نشود. به این معنا که ما نمی‌توانیم در امور اساسی که عبارتند از آتش بس و عقب نشینی کامل اسرائیل از سرزمین‌های لبنان، برخورد ملایمی داشته باشیم. آتش بس و عقب نشینی کامل اسرائیل، امور اساسی و مسائل دیگر اموری تاکتیکی و اجرایی هستند.
حبیب از موضع برژنف پرسید و اسد به او پاسخ داد: اتحاد شوروی می‌داند ما در موضع دفاعی هستیم و به ما و لبنان و فلسطین حمله شده است و پیام برژنف پیام دوستی و حمایت از ما بود. سؤال حبیب بازتاب دهنده نگاه حکومت امریکا به سوریه، از عینک جنگ سرد بود، اما آنچه رئیس‌جمهوری اسد به حبیب نگفت که تلاش داشت روابط ما با شوروی را نبض سنجی کند، این بود که شوروی‌ها شدیداً از تهاجم اسرائیل به لبنان، ناراحت و عصبانی بودند.
شوروی‌ها آن روز البته از همین حد و ارسال پیام به ریگان جلوتر نیامدند. آنها هم به سهم خود میان الزامات معاهده با سوریه و علاقه شان به [متشنج نشدن بیشتر] روابط متشنج با امریکا، گرفتار نوعی تنگنا بودند. ضمن اینکه برخی رهبران شوروی اساساً نسبت به پشتیبانی از سوریه بر اساس معاهده دوستی و همکاری، تحفظ داشتند. اسرائیلی‌ها نیز با هدف گرفتن سفارت شوروی در لبنان و اعلام اینکه به اشتباه آن را زده‌اند، در واقع شوروی‌ها را آزمودند، اما واکنشی جز اعتراض دیپلماتیک شوروی مشاهده نکردند و همین موجب تشویق آنها به استمرار عملیاتشان در لبنان شد. این موضع [محافظه کارانه] شوروی تا هنگام برعهده گرفتن رهبری این کشور از سوی آندروپوف تغییر نکرد.
هجوم شارون و اخراج حبیب
نقش عملی امریکا، اجازه دادن به تداوم عملیات پیشروی اسرائیل در لبنان، زیر پوشش ادعاهای آتش بس فوری بود. بر این اساس شارون در ۱۳ ژوئن ۱۹۸۲ تا بلندی‌های بیروت پیشروی و منطقه بعبدا را اشغال و یکی از بناهای مجاور کاخ ریاست جمهوری لبنان را به‌عنوان مقر خود برگزید. در این لحظات، رئیس‌جمهوری حافظ اسد پیامی از امام خمینی دریافت کرد که دربرگیرنده پیشنهادی برای اعزام صد هزار جنگجو به لبنان برای مقابله با اسرائیلی‌ها بود. رئیس‌جمهور، همزمان اهتمام و نگرانی خود را از این پیام نشان داد. اهتمام او از زاویه فهماندن این موضوع به طرف‌های دشمن سوریه بود که سوریه تنها نیست و نگرانی از این نظر که این پیشنهاد ما و همپیمانان ما را در این تنگنا قرار می‌داد که در تأمین تعداد نیروی لازم برای رویارویی با تهاجم [اسرائیل] مشکل داریم. پس از مدتی و در نهایت نتیجه این شد که تعداد معدودی از نیروهای سپاه پاسداران انقلاب [اسلامی] ایران برای پشتیبانی از عملیات اخراج نیروهای چند ملیتی از لبنان وارد این کشور شدند.
رئیس‌جمهوری اسد در ملاقات‌های بعدی خود با رهبران عرب و مسئولان امریکایی، از عدم پذیرش پیشنهاد [امام] خمینی؛ استفاده می‌کرد تا به محدودیت‌های موضع سوریه درباره ایران و عدم موافقت کشورش با به هم زدن بافتار [جامعه] لبنان با این تعداد زیاد از جنگجویان سپاه پاسداران انقلاب [اسلامی] اشاره کند که با کفن‌های خود به لبنان می‌آمدند.
لشکر سوری در بیروت به‌عنوان لشکری از ارتش سوریه، قهرمانانه در مقابل دشمن جنگید و نیروهای واحد‌های حطین و قادسیه از ارتش آزادیبخش فلسطین که جزئی جدایی‌ناپذیر از ارتش سوریه محسوب می‌شوند نیز دلاورانه در کنار آنها جنگیدند. نتیجه این شد که ارتش سوریه سلحشورانه و به شکلی بی‌نظیر در مقاومت، مقابل تهاجم اسرائیل ظاهر شد و حماسه‌ها و قهرمانی‌های فردی در پاسخ به تهاجم و مقابله با آن آفرید.

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7632/4/577415/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها