اشراقات معنوی علوی بر مسیحیان معاصر
مریم حکمتنیا
پژوهشگر دینی
در سوره ابراهیم آیه 24 و 25، خداوند انسان پاک را به درختی پاک تشبیه میکند که ریشهای محکم و استوار دارد و شاخههایش در بیکرانههای آسمان، علی الدوام و بدون ایستایی به بار مینشیند و بندگان خدا را تغذیه میکند. وقتی به مردان خدا در تاریخ بشری نظری میافکنیم تا نمونهای از این انسانهای پاک را بیابیم چهره مبارک علی(ع) بهعنوان بارزترین مصداق این آیه در برابر ما رخ مینماید که هنوز هم بعد از گذشت چهارده قرن، زمین وجود انسان ها را سیراب و روح آنها را تغذیه میکند؛ آن هم نه فقط شیعیان و مسلمانان و همکیشان خود را؛ بلکه اصحاب دیگر ادیان و مذاهب، همچون مسیحیان را.
زمانی که کتابهای برخی از ادبا و اندیشمندان مسیحی عرب را میخوانی، یا پای سخنان شان مینشینی دریایی از کرامت و عشق به انسانیتی را که در وجود علی(ع) یافتهاند بر تو مینمایانند؛ چنان که گویی در عصر علی(ع) زندگیمیکنند و از فیوضات مستقیم او بهره دارند و از ثمرات وجودش بیواسطه تغذیه میکنند و از روح او الهام میگیرند. چه بسا که برای این عشق، ریشهای عمیق در خاندان آنها یا در صومعههای آنها نیز بیابی. این همان آثار ثبات در ریشه شجره علوی است که از وجود مبارک و آسمانی علی(ع) ارتزاق و انسانهای بیشماری را در طول قرون متمادی تغذیه میکند. جورج شکور ادیب و شاعر توانمند لبنانی که علی(ع) را قهرمان حماسههایش برگزیده، در مقدمه دیوان «ملحمه الامام علی علیه السلام»، او را «مُلهمه الأمم»؛ یعنی الهامگر امتها معرفی میکند. نصری سلهب نویسندهای مقتدر در کتابش بهنام «فی خُطی علی علیه السلام» تمام کتابش را گلی به حساب میآورد که ازباغها و بوستانهای علی(ع) چیده و برای نجات انسانیت از او استمداد میجوید. جوزیف الهاشم نویسنده، شاعر و سیاستمداری که دیوان علویات را در عشق علی سروده، آن را «من وحی الإمام» مینامد. اینها و دهها نمونه دیگری که در کتابهای مسیحیان مشاهده میکنیم حکایت از نگاهی میکند که مسیحیان دوره معاصر نسبت به علی(ع) دارند و او را موجودی محصور در مکه یا مدینه یا کوفه، در بین سالهای سیام عام الفیل تا چهل هجری نمیدانند. علی(ع) از نگاه آنان هر چند حیات جسمیاش در آن دوران پایان یافته است؛ ولی حیات روحیاش که به تعبیر جبران خلیل جبران به روح کلی متصل گشته، در تداوم و استمرار است و جوامع بشری را تغذیه مینماید؛ از اینرو است که عاشقانه با او نجوا میکنند، در گرفتاریها و مشکلات از او استمداد میکنند و او را ساحل امن انسانهای پاک در دریای مواج و متلاطم این دنیای دون میدانند. عبدالمسیح انطاکی که بیش از شش هزار بیت در وصف علی(ع) سروده و به عنایات وافری از سوی علی(ع) نائل آمده وعطایای علی(ع) تمام زندگیاش را تحتالشعاع خود قرار داده، تا جایی پیش رفته که خود را برده و عبد حقیر علی(ع) معرفی میکند و عاجزانه از او استمداد میکند و میگوید: * فامدد أمیری عُبیدا یرتجی مددا * لقوله فیک بات الدهر مصغیها *
توفیق جرداق برادر جورج جرداقی که با کتاب هزار صفحهای «علی صوت العدالة الإنسانیه» مشهوراست، میگوید: کلما بیعارض الهمّ ألمّ * وصمانی من عنا الدهر ألم* رحتُ أشکو لعلی علّتی * وعلی ملجأ من کل همّ *
او علی(ع) را باب الحوائج، منتهی الآمال، ملجأ الهموم، حامی عدالت، رفیعترین پرچم حق، پناه مسیحیان مظلوم و نجاتبخش زمین از ظلم و طغیان و فقر و فاقت میداند.
مسیحیان دوره معاصر در پی همین ایدههایشان که از متن زندگی و تجربههای آنان برخاسته، در بیماریهای لاعلاج شان به علی(ع) متوسل میشوند و درمان قطعی خویش را در دستان مبارک او جستوجو میکنند.
خلیل فرحات شاعر معروف عرب داستان شفا یافتن خود را به دست علی(ع) برای دوستش نجیب جمالالدین شاعر چنین تعریف میکند: دوست عزیزم، من 10 روز دراز کشیده بودم بعد از اینکه خون در پاهایم از جریان افتاده بود و آنها را با ریسمانی به بالا بسته بودند... همین امر تمام جسم مرا مورد تهدید قرار داده بود. دوستان پزشک من همگی در خانه من جمع شده بودند و تصمیم نهایی آنان بر قطع پاهایم بود. من اعتراضی بر تصمیم آنها نکردم؛ ولی گفتم من باید به دیدن علی بروم، اگر پاهایم را ببرید چگونه به دیدنش بروم؟ کسی چیزی از سخن من نفهمید مگر همسرم جورجیت که گفت خدا کفایت میکند، شعر را رها کن، الآن مسأله مرگ و زندگی تو در میان است. به او گفتم: اتفاقاً برای همین است که چنین موضعی اتخاذ کردهام. درست بعد از یک روز پاهای بستهام را گشودم و برخاستم و دیگر بعد از آن هرگز به رختخواب بر نگشتم. نمی دانی که امام علی به من دستور داد که برخیزم و راه بروم؟ مگر میشد که از فرمان او تخلف کنم؟
اشراقات معنوی امیر مؤمنان بر مسیحیان معاصر گاهی تا جایی پیش رفته است که مسیحیان خود را شیعه علی(ع) معرفی کرده وبهعنوان معروف «تشیع المسیحی» در بین خود افتخار میکنند. دکتر رشاد فرزند بولس سلامه در مصاحبهای که با ایشان داشتم، میگوید: پدرم خیلی تلاش میکرد که اخلاقیات حضرت علی و امام حسین علیهما السلام را در بین خانوادهاش پیاده کند؛ از اینرو این شرف توسط پدرم نصیب من شد که با محبت و عشق علی و حسین زندگی کنم و نمونه و الگویی پیشرفته برای چیزی باشم که امروزه بهعنوان «تشیع مسیحی» نامیده میشود. همان تشیع مسیحی که به یاری اسلام و حق و ایمان و انسان به پا خاسته و گرایش واقعی خود را به امامان شیعه و تمام مجاهدانی که بر ظلم شوریدهاند، نشان میدهد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه