به گیرندههای خود دست نزنید
ارمغان بهداروند
فعال فرهنگی
اشتراک اسناد تصویری تئاتر با طراحی سامانه «تلویزیون تئاتر» خبر خوش سیونهمین جشنواره تئاتر فجر بود. کرونا کمک کرده بود در تعلیقها و تعطیلیهای تئاتر و موضع «مرغ یک پا دارد» رسانه ملی برابرِ تئاتر، فرصتی فراهم شود تا تولید و توسعه اثر نمایشی در بستر یک رسانه اختصاصی پیریزی شود. چشماندازی که ضمن تأکید بر عدالت اجرایی، افزایش باشگاه مخاطبان تئاتر را در نظر داشت و از دیگر سو به آسانتر شدن تعاملات بینالمللِ تئاتر میاندیشید. برگزاری دو جشنواره تئاتر فجر و تئاتر عروسکی با تکیه بر تولیدات نمایشی ضبط شده و انتشار زمانمند آنها در ایام برگزاری جشنواره اگرچه نویدبخش تولید دارویی مؤثر برای تعطیلیِ تئاتر محسوب میشد اما از پسِ آن دو رویداد، خبری برنخاسته است که مرهمی بر دردهای کرونایی تئاتر و تسکینی برای اهالیاش باشد. قاعدتاً تعمیم این ذهنیت که تلویزیونِ تئاتر صرفاً محملی برای تحقق رویدادهای جشنوارهای باشد میتواند اصالت این طرح را دچار دستخوش کند و آنچه را میتواند ارزشافزوده هزینههای رنگارنگ جشنوارهها باشد به ضد خود تبدیل میکند.
تلویزیون تئاتر نباید چشمانتظار تولیدات گروهها و کمپانیهای غیردولتی باقی بماند بلکه باید با سفارشِ تولید تئاتر بر پایه پلتفرم تخصصی خود به گروههای حرفهای، چرخه تئاتر را از توقف باز دارد و صندلیهای تازهای برای تماشای تئاتر در خارج از صحنههای به ناگزیر تعطیل شده دست و پا کند. آنچه از آن بهعنوان عدالت اجرایی یاد کردیم باید در این تلویزیون، پیادهسازی شود و به بیشتر دیده شدن تئاتر منتهی گردد. فراموش نکنیم وقتی تولیت تئاتر به تجمیع رویدادهای تئاتری و تولید سرمایه در تئاتر میاندیشد، هدایت حرفهای این تلویزیون و مطالبهگری از آن امری بدیهی تلقی میشود و بایگانی کردن این امکان پس از جشنوارهها، نمیتواند توجیهی مناسب در پی داشته باشد. تلویزیونِ تئاتر باید با تدارک صحنههای استودیویی در تهران و مراکز استانها، تجربهآفرینی کند و زمینه استقبال هنرمندان و پذیرش مخاطبان، با ارتقای سطح کیفی آثار و بهبود صدا و تصویرِ نسخههای نمایشی را فراهم نماید. قناعت کردن به بارگذاری آثار آرشیوی موجود در این پلتفرم نمیتواند تکلیف تولیدی این رسانه را کمرنگ کند. تلویزیون تئاتر، گذشته از قصه افتتاحها و امیدآفرینیها، باید به تکلیف و تکلفهایِ تولید محتوا و بهبود اقتصاد تئاتر و توسعه آموزشی آن مقید باشد و فراتر از فرمولهای تکراری و صرفاً هزینهساز، ایفای نقش کند. قطعاً یکی از این تکالیف «تبلیغ» تئاتر خواهد بود. تولید آنونسها و تیزرهای تبلیغاتی و همرسانی آن میتواند کارکردی را مشابه آنچه در تبلیغات سینمایی اتفاق میافتد در این حوزه رقم بزند. حفظ ماهیت تئاتر میتواند اولویت چرخه تبلیغ باشد و از آنچه بلیه «چهرهسازی» یاد میشود مصون بماند. قطعاً بدین روش و منش بزودی شاهد تولید نسلی خواهیم بود که شاید متولدِ دشوارترین روزهای تئاتر باشند اما به عنوان نسلی سرد و گرم چشیده میتوانند اتفاقاتی تاریخساز را رقم بزنند.
فعال فرهنگی
اشتراک اسناد تصویری تئاتر با طراحی سامانه «تلویزیون تئاتر» خبر خوش سیونهمین جشنواره تئاتر فجر بود. کرونا کمک کرده بود در تعلیقها و تعطیلیهای تئاتر و موضع «مرغ یک پا دارد» رسانه ملی برابرِ تئاتر، فرصتی فراهم شود تا تولید و توسعه اثر نمایشی در بستر یک رسانه اختصاصی پیریزی شود. چشماندازی که ضمن تأکید بر عدالت اجرایی، افزایش باشگاه مخاطبان تئاتر را در نظر داشت و از دیگر سو به آسانتر شدن تعاملات بینالمللِ تئاتر میاندیشید. برگزاری دو جشنواره تئاتر فجر و تئاتر عروسکی با تکیه بر تولیدات نمایشی ضبط شده و انتشار زمانمند آنها در ایام برگزاری جشنواره اگرچه نویدبخش تولید دارویی مؤثر برای تعطیلیِ تئاتر محسوب میشد اما از پسِ آن دو رویداد، خبری برنخاسته است که مرهمی بر دردهای کرونایی تئاتر و تسکینی برای اهالیاش باشد. قاعدتاً تعمیم این ذهنیت که تلویزیونِ تئاتر صرفاً محملی برای تحقق رویدادهای جشنوارهای باشد میتواند اصالت این طرح را دچار دستخوش کند و آنچه را میتواند ارزشافزوده هزینههای رنگارنگ جشنوارهها باشد به ضد خود تبدیل میکند.
تلویزیون تئاتر نباید چشمانتظار تولیدات گروهها و کمپانیهای غیردولتی باقی بماند بلکه باید با سفارشِ تولید تئاتر بر پایه پلتفرم تخصصی خود به گروههای حرفهای، چرخه تئاتر را از توقف باز دارد و صندلیهای تازهای برای تماشای تئاتر در خارج از صحنههای به ناگزیر تعطیل شده دست و پا کند. آنچه از آن بهعنوان عدالت اجرایی یاد کردیم باید در این تلویزیون، پیادهسازی شود و به بیشتر دیده شدن تئاتر منتهی گردد. فراموش نکنیم وقتی تولیت تئاتر به تجمیع رویدادهای تئاتری و تولید سرمایه در تئاتر میاندیشد، هدایت حرفهای این تلویزیون و مطالبهگری از آن امری بدیهی تلقی میشود و بایگانی کردن این امکان پس از جشنوارهها، نمیتواند توجیهی مناسب در پی داشته باشد. تلویزیونِ تئاتر باید با تدارک صحنههای استودیویی در تهران و مراکز استانها، تجربهآفرینی کند و زمینه استقبال هنرمندان و پذیرش مخاطبان، با ارتقای سطح کیفی آثار و بهبود صدا و تصویرِ نسخههای نمایشی را فراهم نماید. قناعت کردن به بارگذاری آثار آرشیوی موجود در این پلتفرم نمیتواند تکلیف تولیدی این رسانه را کمرنگ کند. تلویزیون تئاتر، گذشته از قصه افتتاحها و امیدآفرینیها، باید به تکلیف و تکلفهایِ تولید محتوا و بهبود اقتصاد تئاتر و توسعه آموزشی آن مقید باشد و فراتر از فرمولهای تکراری و صرفاً هزینهساز، ایفای نقش کند. قطعاً یکی از این تکالیف «تبلیغ» تئاتر خواهد بود. تولید آنونسها و تیزرهای تبلیغاتی و همرسانی آن میتواند کارکردی را مشابه آنچه در تبلیغات سینمایی اتفاق میافتد در این حوزه رقم بزند. حفظ ماهیت تئاتر میتواند اولویت چرخه تبلیغ باشد و از آنچه بلیه «چهرهسازی» یاد میشود مصون بماند. قطعاً بدین روش و منش بزودی شاهد تولید نسلی خواهیم بود که شاید متولدِ دشوارترین روزهای تئاتر باشند اما به عنوان نسلی سرد و گرم چشیده میتوانند اتفاقاتی تاریخساز را رقم بزنند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه