شاخصهای ایمان
عبدالحسین طالعی
استاددانشگاه
سخن گفتن از ایمان دشوار است، بدان روی که حقیقتی والا است که در ورای عملکردها و تفسیرهای گوناگون و گاه متضاد، چنان پنهان شده که بازیابی آن آسان نیست. بهعبارت دیگر، به عدد مدعیان ایمان میتوان تعبیرهای متنوع از ایمان سراغ گرفت. اما ایمان چیست؟ چیست این گوهر گمشده که همگان میجویند و کمتر کسی کنه آن را میشناسد؟
قرآن به ما از آزمون مدعیان ایمان خبر میدهد. (عنکبوت، 2)، آزمونی که بر اساس آن میتوان مؤمن راستین را از مدعی کاذب بازشناخت. نیز به مؤمنان توصیه میکند که ایمان بیاورند (نساء، 136)، یعنی که محض ادعا را نمیپذیرد، بلکه عملی در خور ادعا را از آنان میخواهد.
برای اینکه محک ایمان را باز شناسیم، شاخصهای آن را از زبان کسی میجوییم که «امیر اهل ایمان» ویژگی بارز اوست و همگان او را با عنوان «ایمان مجسم» میشناسند. آن بزرگمرد، کسی نیست جز امام علی ابن ابی طالب علیه السلام که گوهر ایمان نه تنها در تمام اعضا و جوارح بدن، بلکه در روح بلند او نیز نمایان بود. آن گرامی در حدیثی بلند - که علامه مجلسی در دانشنامه گران ارج بحار الانوار ج 66 (چاپ بیروت) ص 73 تا 84 نقل کرده - شاخصهایی برای آزمون مهم مدعای ایمان عرضه میکند. در این یادداشت، کلامی مختصر بر اساس این حدیث بیان میشود.
حدیث ویژگیهای ایمان با این آموزه مهم آغاز میشود که ایمان سه وجه جداییناپذیر دارد: اعتراف قلبی، اظهار زبانی، عمل به اعضای بدن. حضرتش این سه وجه را عمل تمام و تمام عمل میداند. این منشور با همین سه وجه نور میافشاند، وگرنه اکتفا به یک یا دو وجه آن ما را از دستیابی به حقیقت آن دور میدارد. در این میان، وظیفه قلب را مهمترین وظیفه میداند، از آن روی که فرمانده اعضای بدن است و همه به فرمان اویند.
اما پس از آن نوبت به وظایف زبان، گوش، چشم، دست، پا، سر و... میرسد. در شمار وظایف قلب، تذکر و تفکر و معرفت جایگاهی ویژه دارد. اعضای بدن نباید تظاهری بر خلاف قلب داشته باشند؛ یعنی که ایمان هرگز با نفاق سر سازش ندارد. زبان باید در خدمت منافع راستین فرد و جامعه باشد و کارنامه زبانی که جز این باشد با مدعای ایمان نمیسازد. گوش باید وقف بر مطالبی شود که در زندگی انسان بهکار میآید، یعنی هرگونه استفاده جز این مسیر، خلاف عقل و شرع است. چشم باید دروازهای برای تفکر و ژرف نگری باشد، وگرنه، ای بسا کسانی که ظاهراً بینایند ولی کوردلی را در پیش گرفتهاند. دست باید به یاری دیگران بشتابد و دست دیگران را بگیرد نه اینکه بر سر آنها بزند.
همین گونه دیگر اعضا و وظایف آنها را بر میشمارد که این مختصر را مجال بیان نیست. امیر ایمان در پایان حدیث بیان میدارد که هر کس وظایفی را که در این منشور آمده، به انجام نرساند، ایمانش ناتمام میماند. نکته مهم آن است که دیگران همین ایمان ناتمام را همانند تابلویی پیش چشم خود مینهند و بر مبنای آن به قضاوت مینشینند و از گرایش درونی به ایمان حذر میکنند.
بدین سان کار زشت یک فرد، در ادعایی بدون پشتوانه عمل، راه را بر دستیابی دیگران به رستگاری میبندد. یعنی فردی که ادعای ایمان میکند بدون توجه به آنچه مقتضای چنین ادعای بزرگی است، نه تنها به خود، بلکه به دیگران نیز ستم میکند. البته از فرد فرد آدمیان انتظار نمیرود که بر قله بالاترین درجات ایمان جای بگیرند و تفاوت درجات در این مورد کاملاً پذیرفتنی است؛ ولی به شرطی که انسان اراده صعود به درجات بالاتر را داشته باشد. که این اراده به نوبه خود، یک عمل جدی است.
نکته پایانی آنکه بر این نردبان نمیتوان گام نهاد مگر با ایمانی در خور و سزاوار به پیامبر و امامان معصوم، که بیانگر وحی خدایند و این شاخصها را در عمل خود مینمایانند. آنان با عمل خالصانه و بیان صادقانه بهترین تفسیر قرآن را ارائه میکنند. امت های گذشته با سرپیچی از فرمان پیامبرشان این حقیقت والا را نادیده گرفتند و کیفر کفران نعمت را چشیدند. امیر ایمان تذکر میدهد که مبادا این امت راه آنها را بپیماید، یعنی امروز نسبت به ولایت الهی امام مهدی (عج) بیتوجهی نشان دهد. به بیان دیگر هشدار میدهد که آزموده را آزمودن خطاست. و آیا برای چنین هشداری گوشی شنوا هست؟
استاددانشگاه
سخن گفتن از ایمان دشوار است، بدان روی که حقیقتی والا است که در ورای عملکردها و تفسیرهای گوناگون و گاه متضاد، چنان پنهان شده که بازیابی آن آسان نیست. بهعبارت دیگر، به عدد مدعیان ایمان میتوان تعبیرهای متنوع از ایمان سراغ گرفت. اما ایمان چیست؟ چیست این گوهر گمشده که همگان میجویند و کمتر کسی کنه آن را میشناسد؟
قرآن به ما از آزمون مدعیان ایمان خبر میدهد. (عنکبوت، 2)، آزمونی که بر اساس آن میتوان مؤمن راستین را از مدعی کاذب بازشناخت. نیز به مؤمنان توصیه میکند که ایمان بیاورند (نساء، 136)، یعنی که محض ادعا را نمیپذیرد، بلکه عملی در خور ادعا را از آنان میخواهد.
برای اینکه محک ایمان را باز شناسیم، شاخصهای آن را از زبان کسی میجوییم که «امیر اهل ایمان» ویژگی بارز اوست و همگان او را با عنوان «ایمان مجسم» میشناسند. آن بزرگمرد، کسی نیست جز امام علی ابن ابی طالب علیه السلام که گوهر ایمان نه تنها در تمام اعضا و جوارح بدن، بلکه در روح بلند او نیز نمایان بود. آن گرامی در حدیثی بلند - که علامه مجلسی در دانشنامه گران ارج بحار الانوار ج 66 (چاپ بیروت) ص 73 تا 84 نقل کرده - شاخصهایی برای آزمون مهم مدعای ایمان عرضه میکند. در این یادداشت، کلامی مختصر بر اساس این حدیث بیان میشود.
حدیث ویژگیهای ایمان با این آموزه مهم آغاز میشود که ایمان سه وجه جداییناپذیر دارد: اعتراف قلبی، اظهار زبانی، عمل به اعضای بدن. حضرتش این سه وجه را عمل تمام و تمام عمل میداند. این منشور با همین سه وجه نور میافشاند، وگرنه اکتفا به یک یا دو وجه آن ما را از دستیابی به حقیقت آن دور میدارد. در این میان، وظیفه قلب را مهمترین وظیفه میداند، از آن روی که فرمانده اعضای بدن است و همه به فرمان اویند.
اما پس از آن نوبت به وظایف زبان، گوش، چشم، دست، پا، سر و... میرسد. در شمار وظایف قلب، تذکر و تفکر و معرفت جایگاهی ویژه دارد. اعضای بدن نباید تظاهری بر خلاف قلب داشته باشند؛ یعنی که ایمان هرگز با نفاق سر سازش ندارد. زبان باید در خدمت منافع راستین فرد و جامعه باشد و کارنامه زبانی که جز این باشد با مدعای ایمان نمیسازد. گوش باید وقف بر مطالبی شود که در زندگی انسان بهکار میآید، یعنی هرگونه استفاده جز این مسیر، خلاف عقل و شرع است. چشم باید دروازهای برای تفکر و ژرف نگری باشد، وگرنه، ای بسا کسانی که ظاهراً بینایند ولی کوردلی را در پیش گرفتهاند. دست باید به یاری دیگران بشتابد و دست دیگران را بگیرد نه اینکه بر سر آنها بزند.
همین گونه دیگر اعضا و وظایف آنها را بر میشمارد که این مختصر را مجال بیان نیست. امیر ایمان در پایان حدیث بیان میدارد که هر کس وظایفی را که در این منشور آمده، به انجام نرساند، ایمانش ناتمام میماند. نکته مهم آن است که دیگران همین ایمان ناتمام را همانند تابلویی پیش چشم خود مینهند و بر مبنای آن به قضاوت مینشینند و از گرایش درونی به ایمان حذر میکنند.
بدین سان کار زشت یک فرد، در ادعایی بدون پشتوانه عمل، راه را بر دستیابی دیگران به رستگاری میبندد. یعنی فردی که ادعای ایمان میکند بدون توجه به آنچه مقتضای چنین ادعای بزرگی است، نه تنها به خود، بلکه به دیگران نیز ستم میکند. البته از فرد فرد آدمیان انتظار نمیرود که بر قله بالاترین درجات ایمان جای بگیرند و تفاوت درجات در این مورد کاملاً پذیرفتنی است؛ ولی به شرطی که انسان اراده صعود به درجات بالاتر را داشته باشد. که این اراده به نوبه خود، یک عمل جدی است.
نکته پایانی آنکه بر این نردبان نمیتوان گام نهاد مگر با ایمانی در خور و سزاوار به پیامبر و امامان معصوم، که بیانگر وحی خدایند و این شاخصها را در عمل خود مینمایانند. آنان با عمل خالصانه و بیان صادقانه بهترین تفسیر قرآن را ارائه میکنند. امت های گذشته با سرپیچی از فرمان پیامبرشان این حقیقت والا را نادیده گرفتند و کیفر کفران نعمت را چشیدند. امیر ایمان تذکر میدهد که مبادا این امت راه آنها را بپیماید، یعنی امروز نسبت به ولایت الهی امام مهدی (عج) بیتوجهی نشان دهد. به بیان دیگر هشدار میدهد که آزموده را آزمودن خطاست. و آیا برای چنین هشداری گوشی شنوا هست؟
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه