مروری بر جایگاه جشنواره تئاتر دانشجویی در مسیر هنرهای نمایشی
نقشآفرین در رواج و پیشرفت تئاتر ایران
رحمت امینی
مدرس تئاتر
تئاتر دانشجویی بویژه پس از انقلاب نقش عمدهای در رواج و پیشرفت تئاتر داشته و اگر نگاهی گذرا و حتی بیپژوهش به تئاتر چند دهه اخیرمان داشته باشیم میبینیم چهرههای بسیاری مانند نادر برهانیمرند، حسن معجونی، محمد مســـــاوات، کـــــــــــوروش نریمانی، اشکان خیلنژاد و... طیفهایی مختلف از جوانان همه دانش آموختگانی بودند که در دوران دانشجویی هم در جشنوارههای دانشجویی استعداد خود را بروز میدادند و در واقع ابتدا در دانشگاه محک میخوردند و سپس در بخشهای مختلفی از قبیل نمایشنامهنویسی، بازیگری، کارگردانی و... خود را بهعنوان استعدادهای جوان به جامعه تئاتر حرفهای کشور معرفی میکردند. این مسأله نشان میدهد که جمله ابتدایی من، یعنی نقش دانشجویان و جشنوارههای تئاتر دانشجویی در رواج و گسترش تئاتر به دست دانشگاهیان تأثیری بسزا داشته و خود استادانی که با دانشجوها کار میکردند هم در این میانه بیتأثیر و نقش نبودهاند. خود من یادم میآید که در زمان دانشجویی چهرههای شاخصی مثل دکتر علی رفیعی آرامآرام چهرههایی را کشف میکرد و آنها را در قامت دستیار یا بازیگر و... روی صحنه میبرد که نمونه آن حمید پورآذری است که از همین فرم و فضاها صاحبنام شد و در چنین بسترهایی رشد کرد. پس نقش دانشگاه و چنین جشنوارهای نه تنها قابل انکار نیست بلکه قابل مطالعه و تحقیق بیشتر است. البته طی سالیان گذشته متأسفانه ما شاهد تغییرات ساختاری در تئاتر ایران بودیم و این مسأله با قطع شدن بودجههای مرسوم برای تولید تئاتر و تبدیل آنها به کمک هزینه و پیدایش تماشاخانههای خصوصی تا حدی دچار چالش شد. پیش از این یک کارگردان شناخته شده با خیال راحت و بیآنکه فکر فروش و پر شدن صندلیها باشد از استعدادهای جوان و از فضای آکادمیک آمده استفاده میکرد و دغدغه فروش و بازگشت هزینهها را نداشت؛ اما در چنین شرایطی کارگردانهای شناختهشده کمتر از چهرههای تازه سود میبردند چون باید هزینههای تئاتر خود را با آوردن چهرههایی شناخته شده تأمین میکردند و این موضوع گسستی در اصل ماجرایی که از آن سخن به میان آمد ایجاد کرد. همین شد که کمکم شاهد ورود بازیگرانی شدیم که از حوزههای دیگر مثل سینما و تلویزیون وارد تئاتر شدند تا خیال تهیهکننده و کارگردان یک اثر نمایشی را بابت فروش بلیت و تأمین هزینهها راحت کنند. من هیچ نقدی در باره این مسأله ندارم اما اگر چنین مسألهای پیش نمیآمد یا به این حدت و شدت پیش نمیآمد، کارگردانهای صاحبنام، دست بازتری برای استفاده از جوانترها داشتند و جوانها هم میتوانستند بستری برای هنرآفرینی بیابند. با همه اینها همچنان به جرأت میتوان گفت که در تئاتر دانشجویی اتفاقات تجربه گرایانه رخ میدهد و همین است که با وجود تحلیل رفتن انرژی تئاتر حرفهای گروههای دانشجویی درخششهای بسیار دارند. در کنار بازیگری و کارگردانی ما طی سالهای گذشته درامنویسهای موفقی را هم البته از دل همین فضاهای آکادمیک چه در کسوت استاد و چه در کسوت دانشجو به تئاتر ایران معرفی کردهایم و چهرههای شاخص بسیاری از جمله علیرضا نادری، محمد مساوات، محمد رحمانیان و محمد یعقوبی و... از این دستهاند که در محیطهای دانشگاهی دست به تولید متنهای قابل تأمل زدند. البته در جهان هم تعداد درام نویسهای برجسته به نسبت گروههای تئاتری و شاکله تئاتر کمتر هستند و تعجبی ندارد درامنویسهای درجه یک ما هم کم تعداد هستند و همین تعداد هم از جریان آکادمیک ما بیرون میآیند و اگر مقایسه اجمالی کنیم به نسبت تاریخ درامنویسی در دو دهه اخیر رشد بسیار خوبی در این حوزه داشتهایم و نمونهاش در نمایشنامهنویسهای زن است که ما امروز چهرههای شاخصی همچون نغمه ثمینی یا چیستا یثربی و... را داریم. یک نکته هم درباره جشنواره تئاتر دانشجویی امسال در انتهای این یادداشت اضافه کنم و آن اینکه جشنواره امسال باید با دقت و وسواس بسیار زیادی برگزار شود و همکاران من حتماً باید از اجراهای عمومی صرفنظر کنند چون ریسک بسیار بزرگی به همراه دارد و در شرایطی که ما در آن به سر میبریم حتی جان یک نفر هم اهمیت بسیاری دارد. بهجای اجراهای عمومی همانطور که در جشنوارههای تئاتر فجر و... تجربه شد میتوان به سمت فضاهای آنلاین رفت و از نظر من اتفاقاً بسیار هم میتواند امکان خوبی باشد و حتی در سالهایی که همه چیز طبق روال است از این امکان استفاده کرد.
مدرس تئاتر
تئاتر دانشجویی بویژه پس از انقلاب نقش عمدهای در رواج و پیشرفت تئاتر داشته و اگر نگاهی گذرا و حتی بیپژوهش به تئاتر چند دهه اخیرمان داشته باشیم میبینیم چهرههای بسیاری مانند نادر برهانیمرند، حسن معجونی، محمد مســـــاوات، کـــــــــــوروش نریمانی، اشکان خیلنژاد و... طیفهایی مختلف از جوانان همه دانش آموختگانی بودند که در دوران دانشجویی هم در جشنوارههای دانشجویی استعداد خود را بروز میدادند و در واقع ابتدا در دانشگاه محک میخوردند و سپس در بخشهای مختلفی از قبیل نمایشنامهنویسی، بازیگری، کارگردانی و... خود را بهعنوان استعدادهای جوان به جامعه تئاتر حرفهای کشور معرفی میکردند. این مسأله نشان میدهد که جمله ابتدایی من، یعنی نقش دانشجویان و جشنوارههای تئاتر دانشجویی در رواج و گسترش تئاتر به دست دانشگاهیان تأثیری بسزا داشته و خود استادانی که با دانشجوها کار میکردند هم در این میانه بیتأثیر و نقش نبودهاند. خود من یادم میآید که در زمان دانشجویی چهرههای شاخصی مثل دکتر علی رفیعی آرامآرام چهرههایی را کشف میکرد و آنها را در قامت دستیار یا بازیگر و... روی صحنه میبرد که نمونه آن حمید پورآذری است که از همین فرم و فضاها صاحبنام شد و در چنین بسترهایی رشد کرد. پس نقش دانشگاه و چنین جشنوارهای نه تنها قابل انکار نیست بلکه قابل مطالعه و تحقیق بیشتر است. البته طی سالیان گذشته متأسفانه ما شاهد تغییرات ساختاری در تئاتر ایران بودیم و این مسأله با قطع شدن بودجههای مرسوم برای تولید تئاتر و تبدیل آنها به کمک هزینه و پیدایش تماشاخانههای خصوصی تا حدی دچار چالش شد. پیش از این یک کارگردان شناخته شده با خیال راحت و بیآنکه فکر فروش و پر شدن صندلیها باشد از استعدادهای جوان و از فضای آکادمیک آمده استفاده میکرد و دغدغه فروش و بازگشت هزینهها را نداشت؛ اما در چنین شرایطی کارگردانهای شناختهشده کمتر از چهرههای تازه سود میبردند چون باید هزینههای تئاتر خود را با آوردن چهرههایی شناخته شده تأمین میکردند و این موضوع گسستی در اصل ماجرایی که از آن سخن به میان آمد ایجاد کرد. همین شد که کمکم شاهد ورود بازیگرانی شدیم که از حوزههای دیگر مثل سینما و تلویزیون وارد تئاتر شدند تا خیال تهیهکننده و کارگردان یک اثر نمایشی را بابت فروش بلیت و تأمین هزینهها راحت کنند. من هیچ نقدی در باره این مسأله ندارم اما اگر چنین مسألهای پیش نمیآمد یا به این حدت و شدت پیش نمیآمد، کارگردانهای صاحبنام، دست بازتری برای استفاده از جوانترها داشتند و جوانها هم میتوانستند بستری برای هنرآفرینی بیابند. با همه اینها همچنان به جرأت میتوان گفت که در تئاتر دانشجویی اتفاقات تجربه گرایانه رخ میدهد و همین است که با وجود تحلیل رفتن انرژی تئاتر حرفهای گروههای دانشجویی درخششهای بسیار دارند. در کنار بازیگری و کارگردانی ما طی سالهای گذشته درامنویسهای موفقی را هم البته از دل همین فضاهای آکادمیک چه در کسوت استاد و چه در کسوت دانشجو به تئاتر ایران معرفی کردهایم و چهرههای شاخص بسیاری از جمله علیرضا نادری، محمد مساوات، محمد رحمانیان و محمد یعقوبی و... از این دستهاند که در محیطهای دانشگاهی دست به تولید متنهای قابل تأمل زدند. البته در جهان هم تعداد درام نویسهای برجسته به نسبت گروههای تئاتری و شاکله تئاتر کمتر هستند و تعجبی ندارد درامنویسهای درجه یک ما هم کم تعداد هستند و همین تعداد هم از جریان آکادمیک ما بیرون میآیند و اگر مقایسه اجمالی کنیم به نسبت تاریخ درامنویسی در دو دهه اخیر رشد بسیار خوبی در این حوزه داشتهایم و نمونهاش در نمایشنامهنویسهای زن است که ما امروز چهرههای شاخصی همچون نغمه ثمینی یا چیستا یثربی و... را داریم. یک نکته هم درباره جشنواره تئاتر دانشجویی امسال در انتهای این یادداشت اضافه کنم و آن اینکه جشنواره امسال باید با دقت و وسواس بسیار زیادی برگزار شود و همکاران من حتماً باید از اجراهای عمومی صرفنظر کنند چون ریسک بسیار بزرگی به همراه دارد و در شرایطی که ما در آن به سر میبریم حتی جان یک نفر هم اهمیت بسیاری دارد. بهجای اجراهای عمومی همانطور که در جشنوارههای تئاتر فجر و... تجربه شد میتوان به سمت فضاهای آنلاین رفت و از نظر من اتفاقاً بسیار هم میتواند امکان خوبی باشد و حتی در سالهایی که همه چیز طبق روال است از این امکان استفاده کرد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه